همونطور که bird عزیز اشاره کردن مشکل از اعتماد به نفستون هست،"فکر نکنم" وسواس باشه.
ببینید شما رفتی به کسی پیشنهاد دوستی دادی که چون ظاهر خوبی داشته،بی توجه به شخصیتش، میتونه کیس خوبی باشه.پس دیگه چرا ناراحتین از اینکه پشت سرتون حرف زده؟شما انتخابش کردی (میگن کبوتر با کبوتر...).حالا اگه ازش ناراحت نیستی پس نباید اعتماد به نفستون هم کم بشه،اگه شده پس یعنی شما با اون خانم خیلی فرق دارید،و همچین کسی در شان شما نیست. خود شما هستین که به بقیه اجازه میدید چطور باهاتون رفتار کنن.اتفاقا این اتفاق خوب شد که افتاد!باید برای شما درسی باشه،که هر آدمی ارزششو نداره حتی اگه قد ظاهر خیلی خوبی داشته باشه،اون به شما بی احترامی کرده که پشت سرتون حرف زده درسته؟کی بهش این اجازه رو داد؟شما...
وگرنه چطور به بقیه پسرایی که بهش ارتباط ندارن همچین حرفی رو نمیزنه؟اگرم بزنه،خودش رو از چیزی که هست کوچیکتر کرده چون برای اون پسرا این دختر وحرفاش ونظرش هیچ ارزشی نداره،در صورتیکه شما...
میدونید چیه؟شما خیلی ظاهربین شدین،و فقط تمام زندگیتون شده ظاهر،فکر نمی کنید چیزای با ارزشتری هم هست که باید بهش بپردازید وبهشون فکر کنید؟