-
عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
بیشتر یکنواختی و سرد شدن 2 طرف از هم دیگه میتونه عدم توجه کافی بهنگام هم بستر شدن هر کدوم از طرفین به یکدیگر باشه.این خود خواهی که در این مواقع بوجود میاد باید کنار گذاشته بشه و مثل 1 ادم فداکار باید به فکر رضایت طرفمون باشیم تا با این کار رضایت خودمونم حاصل بشه.
ایا قبول دارید که بی توجهی بهنگام هم بستر شدن یکی از دلایل سرد شدن طرفین است؟
بله
خیر
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
خیر
همیشه بی توجهی باعث این مسئله نمی شه
خیلی از مسائل به ظاهر کوچیک میتونه عامل باشه
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
این یکی از مهم ترین چیزاست در زندگی اما نمیتوان همه چیزو سر این بشکنیم شاید کار دیگه ای باعث دلسردی و بی توجهی بشه .کارایی که اصلا رو اونا دقت و وقت نمیذاری
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
سلام
متفاوت باشید
بهتون پیشنهاد میکنم از تنوع در سکس استفاده کنید.
اطاقی که توش سکس میکنید رو عوض کنید. مثلا توی حموم
از سکس ماساژ استفاده کنید بدون دخول
و ....
و خیلی چیزای دیگه که بدلیل حفظ شدونات فروم فعلا نمی نویسم.
موفق باشید
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
با سلام به همه دوستان
من به همه تبریک میگم که تلاش می کنند یک سری فرهنگ ها در جامعه رونق بگیره و همه یاد بگیرند که انتقاد پذیر باشیم
در این مورد نظر من اینه که همشه نباید سکس رو در یک عمل فیزیکی دید بلکه میتوان از نظر روحی و حسی هم همدیگر را ارضا کرد تا هر نوع همبستری با همسر با شوق بیشتر صورت بگیره همسرانی که از یکدیگر راضی و خواسته های همدیگر را ندیده نمیگیرند در تمام احوال اماده همبستری هستند در غیر این صورت میلی به این عمل نیست اگر چه با اصرار یکی از طرفین صورت بگیرد این ارضا جنسی از نظر روحی و حسی کامل نبوده ممنونم
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
رضایت در این زمینه مخصوصا خانمها از آقایون خیلی مهمه بیشتر مواقع خانمها از سکس با شوهرانشون راضی نیستن خب این تا حدی به حالات جسمیه آقایون و عادات اونها مربوط می شه ولی کم هم نیست مواردی که آقایون به خانمها در درجه دوم اهمیت می دن آقایون معمولا راضی هستن چون فیزیک جسمیشون اقتضا می کنه ولی باز هم هستند آقایونی که دوست دارن همسرانشون مثل سوپر استارهای فیلمهای سکسی باشن بابا اونا کارشونه حرفه شونه خانمها هم بد نیست یه مقدار به شوهرانشون بیشتر بها بدن همونجوری بپوشن که شوهرشون دوست داره تن نازی و اعتماد به نفس خودشون رو افزایش بدن برای آقایون هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که همسرشون با بدنه برهنه حرکاتی رو در مقابلشون انجام بده که بیشتر خانمهای ما این اعتماد بنفس رو ندارن متاسفانه
با عرض پوزش من ربطی بین این پست و این قسمت تالار نمی بینم اگه واقعا به مطالبی که گفتید اعتقاد دارید بهتر بود که در تالارقسمت دیگه ای این مطلب رو مطرح می کردید در ضمن از آقای مدیر می خوام که اگه چنین پست مجزایی در نظر گرفته شد سانسور رو بردارن و بی پروا صحبت کنیم چون موضوع پزشکی میشه و خواهشا تخصصی در موردش صحبت بشه
در پناه حق
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
سلام دوستان
اينهارو تو يه جاي ديگه هم نوشتم ولی فکر کردم شايد مفيد باشه اينجام بگم.
من خودم کماکان اين مشکل رو دارم در حاليکه خيلي سعي می کنم اصلاحش کنم.
ريشه اين مشکل از اونجايي شروع شد که من خيلي زياد می خواستم ولی همسرم خيلي کم.چند بار هم باهاش صحبت کردم و نيازهامو بهش گفتم ولی اتفاق خاصي نيافتاد.
به اصرار اون بچه دار شديم. در دوران بارداریش 9 ماه تحمل کردم ( می گفت نميشه ولی تو سايتهای پزشکی خوندم که تا 8 ماه ميشه ) بعد از اونهم صبر کردم تا زخمهايش خوب شود. 2 ماه بعد از زايمان ماهی 2 بار با هم بوديم .اونهم به اصرار من. الان پسرم 9 ماهشه و دو ماهه که هيچ رابطه ای نداشتيم و اونهم هيچ حسی نداره .بهش چند بار گفتم که بلحاظ روحی به من خيلي داره فشار مياد.ولی اون نگهداری از بچه رو بهونه ميکنه . متاسفانه پرخاشگر هم شدم . خيلي با نفسم کلنجار ميرم که يه موقع کار بدی نکنم ولی نمي دونم چرا خلاص نمي شم پيش هيچ کس هم نمی تونم دردمو بگم ( البته با پيدا کردن اين سايت بزودی با نوشتن کل مشکلاتم منتظر مشاوره شما مي مونم ).
خلاصه ( قابل توجه خانمهايي که همچين رفتاری دارند) چند وقتيه فکر حل کردن اين مشکل از راه های ديگر بسرم زده مثلا ازدواج موقت!
دوستان مجردم فکر ميکنند که ما متاهلها هر روز و هر وموقع که اراده کنيم همه چيز حله ولی ...
ولي من به اونها حسوديم ميشه که هيچ تعهدی به کسي يا چيزي ندارند
اينم بگم که در دوران قبل از ازدواجم از اون بچه مثبتا بودم ولی چه فايده و چه سود
متاسفانه در ايران به اين مشکل اصلا توجهی نميشه .تازه آقايون تو يه همايش گفتند که ريشه 80 درصد طلاقها مشکلات جنسيه.
يه استاد زبان انگليسي داشتم که از قول خارجيهای خيلي بد! مي گفت : Good S-e-x Make a Good Life
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
با این شرایطی که شما گفتید همسرتون مشکل داره بهتره که به یه متخصص زنان و روانکاو مراجعه کنید این موضوع می تونه ناشی از بی اطلاعی همسرتون باشه و یا قبلا کارهایی کردید که همسرتون به سکس علاقه ای نداره و بهانه تراشی می کنه چون سکسی که در فضای صحیحی و به شکل درست انجام بشه طراوت و تازگی چه از لحاظ جسمی و چه روحی در بر داره
چند تا سوال دارم:
تا به حال شده (منظورم از اولین روز آشناییتون تا به حال) به اجبار با همسرتون نزدیکی کرده باشید؟
شده کاری که براش چندش آور و ناراحت کننده باشه انجام داده باشید؟
در سکس چقدر اختیار از خودتون دارید؟آیا به محض اینکه همسرتون بگه که دیگه نمی خواد بیشتر از این پیش برید به حرف او گوش می کنید (حتی اگه در اوجه شهوت باشید) یا نه؟
آیا ایشون سابقه سکس در زمان تجرد رو داشته؟
از اولین روز آشناییتون بی رغبت بودن و یا نه ؟
گفتید که با همسرتون صحبت کردید از او چی خواستید حرارت بیشتر و یا دفعات بیشتر؟ چه جوابی به شما دادن؟
در زمینه های دیگه (رابطه با اقوام - نوع دیدگاه به زندگی - نحوه پوشش - توقعات و امثالهم ) رابطتون به چه شکلیه؟ از بدو امر اینجوری بوده یا با گذر زمان تغییر کرده؟بهتر شده یا بدتر؟
محض اون بچه 9ماهتون هم که شده به ازدواج موقت فکر نکنید نمی دونید چه جونورهایی هستن بیشتر این زنهایی که قبول می کنن با مردهای زن و بچه دار رابطه داشته باشن در ضمن از لحاظ جسمی هم ممکنه دچار مشکل و بیماری بشید سلامت جسم و روحتون رو از این که هست خرابتر نکنید
در پناه حق
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
سلام
ممنون که مي خوای به من کمک کنی.به خاطر اينکه صفحه پر نشه يه راست مي رم سراغ جوابها.
1-هميشه از اون اول خشنودی اون برام اولين شرط برقراری ارتباط بوده و هست و گرنه تو اين چند وقت مي تونستم به اجبار با اون باشم.
2- نه فکر نمي کنم
3-بعضي مواقع که ديدم اصلا حال نمي کنه منم زود تمومش کردم و يا قطعش کردم ( البته ندرتا چون اون ميخواست بخوبی تموم بشه )
4-خير
5-ما 5 سال عقد بوديم ، تا قبل از ازدواج نسبتا خوب بود اما بعدش کم کم پايين اومد.
6-فقط در مورد نيازم باهاش صحبت کردم و اينکه هفته ای چند بار باشه به جای ماهي دو بار
7-همسرم سر رابطه با خانواده من مشکل داره ( البته در بعضي مواقع باهاش همدردی ميکنم ولی داستانش خيلي مفصله) ولی اينهم بگم جدا از توقع زياد بودن حسش گفتم که ازش انتظار دارم هميشه بخنده و خوش باشه و زندگي رو آسون فرض کنه.
من خودم خيلي تو اينترنت تحقيق کردم ولی فکر می کنم بايد پيش يه روانشناس خوب ببرمش ( اگه خوبشو سراغ داريد بگيد) مثلا فهميدم که خانمهايي که شير ميدن حسشون کمه و يا 60 درصد خانمها دچار افسردگی بعد از زايمان ميشن و مهمتر اينکه بچه داری اينقدر سخت و طاقت فرساست که بيچاره ديگه حسي واسش نمي مونه ولی به عقيده من يه مشکل ديگه هم واسش وجود داره فرزندم حوالی ساعت 11 ميخوابه اونهم فقط بروش شير خوردن و خانمم هم همونجا پيش اون خوابش ميبره.منم اوايل منتظر ميموندم که بياد ولی نمي اومد ( بهش حق ميدم ).و آخر اينکه آيا راه ديگه اي هست که من راحت بشم؟( روم نميشه بگم ولی تو اين چند وقت چند بار خودارضايي هم کردم ولی چاره ای نبود وگرنه چطور ميبايست جولی نفسم رو بگيرم؟!)
هميشه آرزوم اين بود که تا آخر عمر از با هم بودن و هم آغوشی خسته نشيم و در نسبت مساوي اونهم از من درخواست کنه اما اون زياد خوشش نمي ياد.راستشو بخواهيد به خيلي از زوجها که از با هم بودن لذت ميبرند حسوديم ميشه.
بازم ممنون که با من همدرد شدي و پاسخ دادی.
ببخشيد اگه يه کم طولاني شد.
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
سلام به همه دوستان!
عجب بحث پیچیده ای داره این رابطه زناشویی!!!
در موردسوال اول که موضوع تاپیک بودبه نظرم می تونه یکی از علتها باشه ولی همیشه نه!
در مورد آقای آریان!
به نظرم بهتره همسرتون رو ببرین پیش یه روانشناس تا ببینه علت رفتارش چیه!
یکی از علتها می تونه اثرات زایمان باشه ولی اینجور که شما می گین قبل از زایمان هم همین حالت رو داشتن!گاهی پیش میاد که در زمان حاملگی هم خانمها نسبت به همسرشون حساس می شن ولی باز به عقیده من حتما قبل از هر اقدام دیگه ای با یه روانشناس صحبت کنین.درسته اینجا دوستان سعی می کنن به هم کمک کنن ولی اولا خیلی از مسائل رو نمی شه مطرح کرد در ضمن حضور دو طرف و شنیدن صحبتهای هر دو خیلی بهتر می تونه به حل مشکل کمک کنه.
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
سلام به همگی
گلپر عزيز ممنون
يه بار ديگه باهاش صحبت کردم فعلا خوبتر شده و قول داده اين خوبی پايدار بمونه .قرار شده يه روانشناس خوب پيدا کنيم .
کسی هست که يه نفر روانشناس و سکسولوژيست خوب تو تهران بشناسه که هم دلسوز باشه هم پولکی نباشه؟
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
اکثر خانمها موقع بارداری و بعد از تولد نوزاد اين طوری هستند ، شما با کمی کمک کردن به او در کارهای خانه و نوازش و بوسيدن او در هنگام ورود به خانه ، توجه او را به خودتان جلب کنيد . بهش بگيد که چقدر براش اهميت داريد ، بچه را بعضی وقتها نگه داريد و اوبه او بگوئيد چند لحظه برای خودت باش برو بگرد برو توی يک مرکز خريد بگرد و خريد کن
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
با سلام خدمت مديرعزيز
اين مسلئه خيلي مهم ولي توي جامعه ما سرپوشيده است و من فكر مي كنم خيلي از نفرات عضو شده توي اين روابط اطلاعاتشون كمه و سئوال دارند ولي اينجا جاش نيست اگه مي شه يه فضا براي سئوالات زناشويي تدارك ببينيد كه دوستان راحت تر بتونن سئوالاتشون رو مطرح بكنن . ازتون سپاسگزارم
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
من پستی به نام "ارضا یا رضایت؟" ایجاد کردم بد نیست یه سری بهش بزنید
در پناه حق
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
با سلام
اینکه در کشور ما متاسفانه به مسائل و امور مهم مربوط به سکس کمتر یا بهتره بگم اصلا اهمیتی نمی دهند اصلا شکی نیست و افراد در جامعه به صورت دیمی و با تجربه فردی به بلوغ می رسند . به عنوان مثال در سالهای 65 تا 70 که اوج بلوغ من بود . اگر حرفی از سکس و دختر و ارضا وعشق و ... در مدرسه می زدی سریع مواخذ ت می کردن یا اگه مثلا توی خیابون پشت سر دختری راه می رفتی زود می گرفتنت و می بردن ... یا اگه به اثار بلوغ در خودت توجه می کردی هیچ جائی نبود که راهنمائی بگیری . اصلا خیلی از جوان تره معنی سکس را نمی دانستند . ولی متاسفانه امروز بچه های در سن وسال راهنمائی همه چیز رو می دونند . تازه خیلی هاشون تا حدودی تجربیاتی هم دارند و... این مقدمه برای این بود که بگم . اتفاقا در جامعه اسلامی ما نیاز به اموزش از هما بیشتر است . اموزش چیزهائی که به موجودیت . هویت و شناخت انسان از خودش منجر می شود بسیار مفید است . ماشاء ا.. مربی و روحانی و اهل فن هم که کم نداریم ولی شیوه کار را نمیدانیم . کسی از تجربه و اموزش وبکار گیری روشهای مختلف مربوط به مسائل جنسی و بلوغ و.. سخنی نگفته است . افسار این اسب سرکش شهوت به دست طوفان سرکش جهل سپرده شده است .
دوست عزیز این مشکل و مشکلات از این جنس اگر از نظر بروز علت ریشه یابی شود خوشبختانه امروز کلینیک های مشاوره زیادی وجود دارد که راهنمائی می کنند ولی به نظر من شما قدری بیشتر خویشتن دار باش . با همسرت رفیق شو . تا مدتی ابراز تمایل به سکس را کنار بگذار ولیاز هم بستری غافل نشو .و با پزشک و مشاور مستقیم هم در ارتباط باش .
در پایان : مشکلی نیست که اسان نشود مرد انست که هراسان نشود
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
با سلام
شايد اين نظر براي خيلي ها عجيب بياد اما به نظر من رابطه سكس يا همان رابطه جسمي و فيزيكي و تماسي بدون رابطه روحي و عاطفي هيچ لذتي در بر ندارد ، البته شايد بسياري از آقايان يا خانم ها بتوانند بدون هيچ رابطه عاطفي طولاني مدت و عميق از اين رابطه جسمي لذت هم ببرند اما از نظر من لذتي كه در يك رابطه هم آغوشي عاشقانه كه از يكي شدن دو روح سرچشمه گرفته هرگز در يك رابطه سكسي عميق و متنوع بدون عشق و حس دوست داشتن وجود ندارد و اصلاً قابل مقايسه نيست ، اما جداي از تمامي مسائل هورموني و پزشكي كه اينجانب در مورد آن متخصص نيستم از نظر من اگر ميخواهيد يك رابطه فوق العاده لذت بخش داشته باشيد ابتدا بايد حس عاطفي و روحي را در طرف مقابل ايجاد و آماده كني تا طرف مقابل بتواند كاملاً از نظر احساسي با شما هماهنگ باشد .
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
اينو ديگه بايد از افراد با تجربه پرسيد . من كه نميدونم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:303:
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
به گفته آمار 15 درصد از طلاقها در ایران به علت عدم رضایت یکی از طریفین در هنگام رابطه جنسی می باشد
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
من هم همین مشکل را دارم .با این تفاوت که من زن هستم.اگه راه حلی پیدا کردی به منم بگو.خوبه که در ایران بازم مردها راه فرار دارنوبیچاره زنها که باید بسوزن و بسازن
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
به نظر بنده باید شما هم اندکی تحمل کنید و همه ماجرا را به سود خود پیش نبرید،زیرا ایشان زایمان را پشت سر گذارده اند که دوره بسیار سخت است و افسردگی پس از آن و بهم خوردن سیستم هورمونی بدن شان از تبعات آن است.
شما همین چند باری را هم که پس از زایمان و در زمانی کم پس از آن درخواست سکسی کامل را داشته اید،اشتباه بوده است و نیز در همین دوران شیردهی و باید و مجبورید تا پس از اتمام این دوره صبرد نمایید.باید بیشتر از اینها به فکر همسرتان باشید.
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
سلام
روز اول که موضوع شما رو خوندم براتون ناراحت شدم و تنها کلمه ای که تونستم بگم این بود"آخی نازی گناه داری"
اما این چند روز خیلی به این موضوع فکر کردم و با زندگی خودم مقایسه کردم
من زن شاغلی هستم و بیشتر وقتها شب با شوهرم به خونه می رسم ،چون روز اول قبول کردم در کنار کار کردن کارهای خونه رو تنهایی انجام بدم ، بعد از اینکه از سر کار بر می گردم تا ساعتها هم مشغول کارهای خونه هستم و وقتی برای خواب آماده می شم مثل یه جنازه شدم
خیلی شبها هست که اصلا نمی تونم حرف بزنم تا برسه به ساختن یه شب قشنگ
اما اون کسی که مشکل و حل می کنه شوهرم هست ، هر قدر هم خسته باشم هر قدر هم خوابم بیاد اون هست که با حرفهاش و حرکاتش من شارژ می کنه .شما گفته بودی همسرتون به بچه شیر می ده و همون جا خوابش می بره . چرا وقتی داره به بچه شیر می ده شما هم همراهیش نمی کنید تا بعد از اینکه بچه خوابش برد یه شب قشنگ داشته باشید.
فکر می کنم یه کم، کم کاری از خودتون باشه
اگه قرار بود شوهر من هم مثل شما رفتار می کرد مطمئنا الان هم ما مشکل شما رو داشتیم من اوایل ازدواج اصلا میل جنسی نداشتم و نمی تونستم نیازهای شوهرمو برآورده کنم اما اون کمکم کرد تا کم کم ...
نمی دونم شاید شما این طرفند ها رو هم به کار برده باشید اما کار ساز نبوده ولی باز هم تلاش کنید برای ما که جواب داد(من هم خیلی سرد و بی احساس بود)
فقط به عنوان یه دوست خواهش می کنم فکر ازدواج موقت و از فکرتون بیرون کنید که علاوه بر مشکلاتی که براتون پیش میاره اگه یه روز همسرتون بفهمه زندگیتون از هم می پاشه
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
دوست عزیز
عر معلولی یک علتی داره. نمی دونم تا چه حد با همسرتون راحت هستین ولی به نظر من بشینید با هم حرف بزنید و تا به این علت سردی پی ببرین. قبل از همبستر شدن همسر خودتونو نوازش کنید و ازش بخواین علت رو به شما بگه . من مخالفم با نظر شما که یکی باید فداکاری کنه چرا ؟ مگه بره هست که قربانی بشه؟ به همون اندازه که شما نتظار دارین از رابطه لذت ببرین باید به همون اندازه هم در این لذت همسرتون سهیم باشه. موفق باشین:D
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
همانطور که آقای arian1358 گفتن، ایشان خيلي زياد می خواستند ولی همسرشان خيلي کم. و این مشکل قبل از بارداری همسرشان وجود داشته است و بارداری و بچه داری باعث تشدید این مساله شده است. نه اینکه علت، بارداری باشد.
من تعجب می کنم از پاسخ گردآفرید که می گوید:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
شما همین چند باری را هم که پس از زایمان و در زمانی کم پس از آن درخواست سکسی کامل را داشته اید،اشتباه بوده است و نیز در همین دوران شیردهی. باید و مجبورید تا پس از اتمام این دوره صبر نمایید.باید بیشتر از اینها به فکر همسرتان باشید.
- اگر باید اینطور باشد آقای arian1358 چه تفاوتی با یک مرد مجرد دارد؟ چه کسی باید به فکر او و نیاز او باشد؟
البته نظر passenger گرامی را تحسین و تایید میکنم:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط passenger
اما اون کسی که مشکل و حل می کنه شوهرم هست ، هر قدر هم خسته باشم هر قدر هم خوابم بیاد اون هست که با حرفهاش و حرکاتش من شارژ می کنه .شما گفته بودی همسرتون به بچه شیر می ده و همون جا خوابش می بره . چرا وقتی داره به بچه شیر می ده شما هم همراهیش نمی کنید تا بعد از اینکه بچه خوابش برد یه شب قشنگ داشته باشید. فکر می کنم یه کم، کم کاری از خودتون باشه . اگه قرار بود شوهر من هم مثل شما رفتار می کرد مطمئنا الان هم ما مشکل شما رو داشتیم من اوایل ازدواج اصلا میل جنسی نداشتم و نمی تونستم نیازهای شوهرمو برآورده کنم اما اون کمکم کرد تا کم کم ...
متاسفانه بسیاری از خانمها اینطور هستند. نمونه آن، همین همسر آقای آریان و همین passenger که به گفته ی خودشان خیلی سرد و بی احساس بوده اند در این مساله.
سوال من این است:
1.چرا خانمها به این نیاز آقایان پاسخی عالی و ارضا کننده نمی دهند؟ چرا خانمها همیشه منتظر آقایان هستند و خودشان بروزی ندارند؟
2. در مساله آقای آریان واقعا حق با کیست؟
3. خانمهای عزیز! آیا از شوهرانتان پرسیده اید که عدم ارضای جنسی چه تاثیرات روانی بدی بر روی آنها دارد؟
خانمها از یک طرف به نیاز شوهرشان پاسخی شایسته نمی دهند و از طرف دیگر هر گونه مساله ای، چه حلال مانند ازدواج موقت و چه حرام مانند دیدن فیلمهای سکسی از جانب شوهرشان را تحمل نمی کنند.
4. راه حل شما خانمها برای آقایان چیست؟
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
در مورد این مسئله دوستان راهنمایی های خوبی کردن، به نظر من رفتن پیش مشاور هم خیلی می تونه کمکشون کنه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فوادی
خانمها از یک طرف به نیاز شوهرشان پاسخی شایسته نمی دهند و از طرف دیگر هر گونه مساله ای، چه حلال مانند ازدواج موقت و چه حرام مانند دیدن فیلمهای سکسی از جانب شوهرشان را تحمل نمی کنند.
آقای فوادی، میشه ازتون بپرسم، آقایونی که زن دارن چه دلیلی برای ازدواج موقت می تونن داشته باشن؟؟ یعنی پاسخ شایسته ندادن خانمها به نیاز جنسی همسرشون باعث این کار میشه؟
اگه واقعا منظورتون این بوده، برای خانمهایی که با این مشکل مواجه هستن و همسرانشون پاسخ شایسته به نیازشون نمی دن چه راهکاری در نظر دارین؟
ازدواج موقت شاید بتونه نیاز جنسی آقایان رو برطرف کنه اما عشق و علاقه همسرشون رو ازشون می گیره اون وقت باید در پی جبران کمبودهای عاطفیشون هم باشن.
هر چند که صدا و سیما و سینما هم با فیلمهایی که پخش می کنن سخت در تبلیغ و رواج ازدواج موقت هستن، اما این قضیه همیشه وجهه بدی خواهد داشت. شاید شرعا درست باشه اما خوشبختانه عرف نیست.
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
خانم shad من با فوادی موافقم , چون میل جنسی مرد خیلی بیشتر از خانوم هاست و یکی از دلیل های اصلی مردها برای ازدواج تامین نیاز جنسیشون هست (البته نمیگم که نیاز جنسی از همه چیز مهم تره اما لازمه ) , اما در مقابل دلیل اصلی خانوم ها برای ازدواج داشتن یک پشتیبان و نوازش دهنده هست , اگر قرار باشه مردها به میل جنسی شون جواب درست داده نشه پس برای چی ازدواج کنن ؟ برای اینکه مسئولیت و بار سنگین یک نفر دیگه رو هم روی دوش داشته باشن ؟ اصلا همین تامین نیاز جنسی آرامش بخش هست و اگر نباشه پس این خانواده آرامشی نداره , پس چه دلیلی برای کنار هم بودن دارن ؟ البته من با ازدواج موقت مخالف هستم اما میدونم وقتی که میل جنسی یک مرد میزنه به مغزش دیگه اون مغز نه ازدواج موقت میشناسه نه شرع میشناسه نه عرف , متاسفانه توی کشور ما داشتن میل جنسی یک گناه دونسته میشه البته از نظر آدمهای احمق چون اینو نمیدونن که یک آدم سالم باید میل جنسی داشته باشه و اونهایی که دختر بچه دارن اینقدر بچشونو از این چیزها متنفر بار میارن که این بچه بیچاره بزرگ که میشه و ازدواج میکنه باز از این کار متنفر هست و از این کار دوری میکنه , من خودم دختر خاله ای دارم که همین طور تربیت شده اما یک بار مادره من بهش گفت تو عروس منی , اونم همش منو برای آیندش میدید اما ببینید چجوری منو دوست داشت !!! هر وقت دلش میخواست دستمو میگرفت و میگفت دوستت دارم اما اگر من اینکارو میکردم اینقدر ناراحت میشد که انگار دارم ازش سوئ استفاده میکنم و میرفت به باباش میگفت , به مادرش میگفت , دیگه ازش بدم اومد , اما هنوز بهش نگفتم دوستت ندارم البته دیگه برای شنیدن دوستت دارم های یک طرفش مهلتی بهش نمیدم و ازش فاصله میگرم , ببینید نه اینجور بچه هاتونو تربیت کنید و نه اونارو به حاله خودشون رها کنید , موفق باشید .
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
آقای هادی راک گرامی من منکر نیاز جنسی کسی نیستم، و تأمین نشدن این نیاز هم برای خانمها و هم برای آقایون سخته و مشکل ساز میشه، اگه هم دقت کرده باشین این موضوع رو نوشتم و گفتم که چه راهکاری برای خانمهایی که این مشکل رو دارن، دارید.
در ضمن به نظر من مرتبه انسان خیلی بالاتر از اینه که تنها دلیلش برای تشکیل خانواده، نیاز جنسیش باشه، به نظرتون کسانی که توانایی برقرار کردن ارتباط جنسی رو ندارن، نباید هیچ وقت ازدواج کنن؟ به نظرتون، ازدواج از نظر آقایون یعنی فقط برطرف کردن نیاز جنسی و پذیرفتن مسئولیت یه نفر دیگه؟
من خیلی معذرت می خوام اما فکر نمی کنم هیچ مردی دوست داشته باشه اینطوری در موردش صحبت بشه که زندگی رو فقط با نیازهای جنسیش بسنجن. یعنی شما مطمئن باشید اگه خانمها فکر می کردن که هدف آقایون از ازدواج همین مسئله ای هست که شما مطرح کردین، هیچ وقت تن به ازدواج نمی دادن. باز هم معذرت می خوام اما بهتره در مورد ازدواج به ابعاد روحی و معنویش هم فکر کنید.
:72:
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
خانم shad من نوشتم که نیاز جنسی یکی از دلایل هست البته خانم ها هم این نیاز رو دارن اما کمتر , به نظرم شما دیدتون نسبت به میل جنسی منطقی نیست ( البته من به نظر شما احترام میزارم و قصد بدی ندارم و فقط دارم نظر خودم رو میگم ) به نظرم شما هم میل جنسی رو فقط در همون ارتباط کوتاه میدونید و اما میل جنسی رو حتی با در آغوش گرفتن و بوسیدن و نوازش همسر هم میشه تامین کرد و شما گفتید که دوستانی که مشکل دارند پس نباید ازدواج کنن ؟ , به نظر شما کسانی که پا ندارند میتونن در دو و میدانی شرکت کنند ؟ آره میتونن اما روی صندلی چرخ دار , به نظر شما حالا که بعضی از دوستان که مشکل جسمی دارند و نمیتونن در مسابقه دو و میدانی شرکت کنند ما هم باید روی صندلی چرخدار مسابقه دو و میدانی رو برگزار کنیم ؟ بگذریم , همونطور که گفتم داشتن میل جنسی در جامعه ما یک کار پست و حیوانی دونسته میشه , به نظر شما آدم های بزرگ گذشته که ما خیلی بهشون احترام میزاریم میل جنسی نداشتن ؟ اگر نداشتن که ما الان در دنیا نبودیم !!!!, پس دوستان این دید بد رو از دیدگانمون بشوییم اما حرمت و احترام دیگران رو محترم بدونیم و با حیا باشیم , راستی دوست خوبم خانم shad شما گفتید اگر خانم ها میدونستن مرد ها به خاطر میل جنسی ازدواج میکنن هیچ وقت با کسی ازدواج نمیکردند و گفتید که من دارم آقایون رو کوچیک میکنم , به نظر شما دلیل ازدواج آقایون چیه ؟ حتما میخواید مثل همه بگید رسیدن به آرامش و آسایش , باز همونی میشه که گفتم , تا هم آغوشی نباشه و ارتباط جنسی , آرامشی هم نیست .
خانم shafa از من سوال کردید به نظرتون، ازدواج از نظر آقایون یعنی فقط برطرف کردن نیاز جنسی و پذیرفتن مسئولیت یه نفر دیگه؟ به نظر من یکی از خواسته های مهم مردها برای ازدواج تامین نیاز جنسی شون هست اما از طرفه دختریکه که واقعا دوستش دارن و مطمئنا در مقابل تامین نیازهای خودشون سعی میکنند نیازهای کسی رو که برای نیازشون ارزش قائل هست دوستشون داره هیچ کوتاهی نکنند و تمام مسئولیت هاشون رو به خوبی انجام بدن و این یعنی گرفتن آرامش از طرف همسر(خانم) و اینجاست که همسر(آقا) با روحیه ای که میگیره تمام سعیش رو برای فراهم کردن آرامش و آسایش انجام میده تا همیشه همسر ایده آلش رو در کنار خودش داشته باشه و هیچ وقت از دستش نده , بازم به نظرتون میل جنسی یک میل پست هست , که این آرامش بین دو همسر رو به وجود میاره ؟
راستی میدونستید چرا کشور ما پیشرفت نمیکنه ؟ چون روئسای کشور ما فقط بلدن حرف های بزرگ بزنن اما بلد نیستن بهش عمل کنن ( یعنی حرفی رو میزنن که معنیشو درک نمیکنن ) مثل ( ازدواج مناسب یک تکامل روح انسان است و میتواند انسان را به اوج سعادت برساند ) این حرف کاملا درسته اما وقتی درست درکش نکنیم چه فایده ای داره ؟ تا حالا دیدید که یکی از دولت مردان به صورت مردمی و روان صحبت کنه ؟ الان یکی میگه احمدی نژاد , احمدی نژاد فقط موقعی اینجوری صحبت میکنه که میخواد مردم دوستش داشته باشن چون میدونه مردم از حرفهای صمیمی خوششون میاد و از حرفهای قلمبه سلمبه خسته شدن , اما برید همین سوال رو ازش بپرسید ( که چرا بعضی از زوج ها از رابطشون با همسرشون لذت نمیبرن ؟ ببینید چی میگه , ممکنه از کلماتی استفاده کنه که در زمان های قبل از زندگی حضرت سعدی استفاده میشده , آخرشم نه شما جواب درستی میگیرید , نه اون به این فکر میکنه که به شما جواب داده , چون براش مهم اینه که از کلمات بزرگ استفاده کنه نه جواب شمارو بده , مطمئنا افرادی میان و میگن این مسائل به احمدی نژاد چه ربطی داره ؟ منم همینو میگم کسی که این مسائل ربطی بهش نداره چه طوری دستور میده پسرهای با آستین کوتاه رو بگیرن و دخترهایی که موهاشون معلومه رو بندازن توی ماشین پلیس , موفق باشید .
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
درود بر همه
عرض کنم که با لحنی که تو هادی جان مطلب را بیان کردی،خوب سخن خانم شاد درست است دیگر.اما چرا؟نخست ببینیم که شما چه گفته اید:
*اگر قرار باشه مردها به میل جنسی شون جواب درست داده نشه پس برای چی ازدواج کنن ؟ برای اینکه مسئولیت و بار سنگین یک نفر دیگه رو هم روی دوش داشته باشن ؟ اصلا همین تامین نیاز جنسی آرامش بخش هست و اگر نباشه پس این خانواده آرامشی نداره , پس چه دلیلی برای کنار هم بودن دارن؟*
این البته توهین است،زیرا هر مردی را چون جانداری که تنها به دنبال لذت جنسی است،در نظر گرفته اید.خود من و بسیاری و می توانم بگویم همه مردها اصلاً انگیزه ازدواج آنها فقط سکس نیست.این قضاوتی است که فقط از روی نیاز شخصی برمی خیزد و بس.
اگر موضوع اصلی سکس باشد که چه نیازی به قبول مسئولیت و سختی و . . . و از سویی در هر شرایطی با پرداخت هزینه اش می توان دنبال کثافت کاری رفت و تأمین غیرقانونی نیاز جنسی خود.
انسانی که به ازدواج فکر می کند و در راستای انجام آن گام برمی دارد،برای خیلی از دلایل مهم تر از سکس ازدواج می کند،ولی این را باور دارم که نیروی کشش جنس مذکر جهت ازدواج نیروی جنسی است،اما تنها نیروی کششی و نه علت اصلی ازدواج مردها.به این نکته دقت کنید.
و البته ادامه زندگی نیز تنها بر مبنای عشق است و دلیل روشن آنهم اوضاع مردان سکس جوی دو زنه است یا آنهایی که صیغه می گیرند.شما به این نکته توجه نکرده اید که بسیاری از مردان و زنان دارای مشکل جنسی هستند و ازدواج هم کرده و همسران آنان دارند با عشق کنار آنها زندگی می کنند.این موارد را چه می گویید؟ . . . .
نمی دانم شما ازدواج کرده اید یا نه،اما پس از یکی دو سال و یا با آمدن بچه نخست دیگر موضوع سکس جایی بسزا را در زندگی مردها بازی نمی کند،البته مردهایی که مردند و نه نامردها.(من از پرسیده ام و این امر را می دانم)زندگی زوجهای سالمند و ازدواج در سنین سالمندی نیز بدون انگیزه سکس هستند.
و هستند مردهایی که اصلاً زن نمی گیرند که در اطراف خود آنها را بسیار می بینیم و از نظر جنسی سالمند یا اینکه خیلی دیر زن می گیرند.با این حساب خود من که سی و اندی سال دارم،یا بیمارم یا اینکه از طرق غیرقانونی دارم نیاز جنسیم را برطرف می کنم که البه چنین نیست.آیا من نیروی جنسی ندارم؟آیا نیاز به همسر ندارم؟
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
سلام به دوستان عزیز. من در پست قبلی 4 سوال مطرح کردم. انتظار داشتم لااقل به یکی از آنها جوابی داده میشد. اما انتظار من تا اینجا بیهوده بوده است.
.چرا خانمها به این نیاز آقایان پاسخی عالی و ارضا کننده نمی دهند؟ چرا خانمها همیشه منتظر آقایان هستند و خودشان بروزی ندارند؟
2. در مساله آقای arian1358 واقعا حق با کیست؟
3. آیا از شوهرانتان پرسیده اید که عدم ارضای جنسی چه تاثیرات روانی بدی بر روی آنها دارد؟
4. راه حل شما خانمها برای آقایان چیست؟
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
ممنون آقای گردآفرید توضیحات کاملی دادین. با نظرات شما موافقم..
:73:
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
نمی دانم شما ازدواج کرده اید یا نه،اما پس از یکی دو سال و یا با آمدن بچه نخست دیگر موضوع سکس جایی بسزا را در زندگی مردها بازی نمی کند،البته مردهایی که مردند و نه نامردها.
:33::33:
دارم از تعجب شاخ در میارم!
قسمت اول حرف شما به جای خود (آقایانی که ازدواج کرده، یکی دو سال از ازدواجشان گذشته و بچه دارند بیایند و اثبات نمایند)، از قسمت دوم حرف شما و حکمی که از آن برمی آید (که مردی که اینگونه نیست، نامرد است)، واقعا شگفت زده شدم.
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
گردآفرید دوست خوب من از شما میخوام که پست من رو چند بار بخونی و سرسری ازش رد نشید همه جوابهاتون درش هست , خب مثلا من میام و حرف شما رو قبول میکنم که بعد از یکی دو سال و یا بچه دار شدن دیگه سکس از میان میره , پس این دو نفر برای ابراز دوست داشتن و نشون دادن علاقشون از چه چیز دیگه ای استفاده میکنن ؟ براش نامه میفرستن ؟ یا همش با حرف میگن دوستت دارم ؟
گردآفرید عزیز شما حتما شنیدین که میگن فلانی زن داره ولی رفته زن صیغه ای گرفته یا زن فلانی رو میشناسی دیروز سوار ماشین یک غریبه شد , میشه بگید اینها برای چی به همسرشون خیانت میکنن ؟ حتما میگید مریضن , میشه بگید اسم مریضیشون چیه ؟ و راه درمانش چیه ؟
1_ فوادی عزیز جواب سوال اوالتون رو در پست بعدش دادم ,
2_ اینطور که گردآفرید میگن ما میفهمیم که آقای arian1358 جزو نامردان (البته شاید منم در آینده به نامردان بپیوندم البته از نظر گردآفرید ) هست چون بعد از بچه اول هنوز میل جنسی داره , من موندم که یعنی اونهایی که 4 یا 5 تا بچه دارن هم حتما سند نامردیشونو امضا کردن ,خودم در این مورد جوابی ندارم اما دلیلش اینه که ایشون همسرشون رو ناراحت کرده باشن یا قبلا در ارضا میل جنسی ایشون کوتاهی کردن و فقط به خودشون فکر میکردن .
موفق باشید و پر از میل جنسی مثبت ( پاک ) بدون خیانت :72:
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
درود بر هادی گرامی
دوست گرامی من،نخست ببینیم شما چه گفته اید:
*پس این دو نفر برای ابراز دوست داشتن و نشون دادن علاقشون از چه چیز دیگه ای استفاده میکنن ؟ براش نامه میفرستن ؟ یا همش با حرف میگن دوستت دارم؟*
شما متأسفانه برداشت های اشتباهی از زندگی مشترک دارید و بر همین اساس سخن مرا نیز ناخواسته تحریف می کنید.دوبالره نوشتارم را بخوانید و این را بدانید که من رندتر از اینم که بخواهم حرف الکی درباره موضوعات انسانی و روانی بزنم.من گفتم:
نیروی جنسی پس از یکی دوسال یا بچه اول نقش بسزایی ندارد،اما شما نمی دانم به چه دلیلی(شاید تمایلات شدید جنسی مقضای سن و سال) تنها راه ابراز محبت را دارید رابطه جنسی در نظر می گیرید!
یعنی هروقت که شوهری به خانمش می خواهد ابراز علاقه نماید باید فقط رابطه جنسی داشته باشد!!آیا شما عاشق شده اید؟آیا شما مفهومی بنام احساس مسئلیت را می فهمید؟آیا واقعاً به مثال های من در نوشتار پیشینم که درباره زوجهای سالمند،مردانی که دیر ازدواج می کنند،زندگی معدود مردهای مرد که با زنان بیمار از نظر جنسی خود زندگی شیرینی دارند،توجه کرده اید؟
من تا اکنون این جور حرفی را نشنیده بودم که ابراز محبت و علاقه دو طرف در ازدواج تنها رابطه جنسی است!!!شما به جرأت می توانم بگویم که برداشت و تصویر نادرستی از ازدواج دارید و مقولات سکس،عشق،تأهل و راه های ابراز غلاقه را با هم مخلوط کرده اید که به این نتیجه شگفت آور رسیده اید.
ابراز محبت و علاقه با در کنار هم بودن،نگاه،احساس آرامش و اینکه کسی ما را دوست دارد،اطمینان درونی و با احساس نزدیکی روانی میان زوجها و البته رابطه جسی بدست می آید،نه آنکه رابطه جنسی تنها راه منحصر بفرد نشان دادن علافه ما باشد.
در مورد واژه *نامرد*،از شما گله دارم که هرچند بنده سخن درستی گفتم،اما اگر شما یا ما نمی توانیم معنای روشن آن را بفهمیم لزومی ندارد تا با تحریف و برگرداندن آن از زبان گوینده آن سخن به فردی که مشکلش را مظرح نموده،توهین نماییم.شما بسیار اشتباه کرده اید که خبطی چنین زشت را در حق من و arian1358 مرتکب شددید و انتظار پوزش خواهی و جبران حرفتان را دارم . . . .چرا؟
چون اولاً بالفرض که من سخنی اشتباه را ناخودآگاه و ندانسته بیان نموده ام و شما دریابید که این سخن دوستی دیگر را نیز شامل می شود،نباید تنها برای اینکه پاسخم را بدهید،آن را علنی نمایید و سبب دشمنی دو طرفی که هیکدام دلیلی بر دشمنی باهم ندارند،گردید که گناهی بزرگ است.
دوماً انسان وقتی دارد متنی را می خواند باید برداشتش و نتیجه اش با توجه به ارتباط بخشهای گوناگون آن سخن با بخشهای دیگر و کل سخن و نیز مفهوم کلی آن سخن باشد،نه آنکه چند جمله را بیرون بکشد و نتیجه اشتباهی را از آن بگییرد و این نتیجه را بدون در نظر گرفتن تبعاتش بر زبان آورد.به هر حال همه ما باید کنترلی بر زبانمان داشته باشیم دیگر،مگر نه؟
برای اینکه موضوع برای شما آشکار گردد،دوباره پاراگرفهای میانی نوشتار پیشینم را می آورم:
**انسانی که به ازدواج فکر می کند و در راستای انجام آن گام برمی دارد،برای خیلی از دلایل مهم تر از سکس ازدواج می کند،ولی این را باور دارم که نیروی کشش جنس مذکر جهت ازدواج نیروی جنسی است،اما تنها نیروی کششی و نه علت اصلی ازدواج مردها.به این نکته دقت کنید.
و البته ادامه زندگی نیز تنها بر مبنای عشق است و دلیل روشن آنهم اوضاع مردان سکس جوی دو زنه است یا آنهایی که صیغه می گیرند.شما به این نکته توجه نکرده اید که بسیاری از مردان و زنان دارای مشکل جنسی هستند و ازدواج هم کرده و همسران آنان دارند با عشق کنار آنها زندگی می کنند.این موارد را چه می گویید؟ . . . .
نمی دانم شما ازدواج کرده اید یا نه،اما پس از یکی دو سال و یا با آمدن بچه نخست دیگر موضوع سکس جایی بسزا را در زندگی مردها بازی نمی کند،البته مردهایی که مردند و نه نامردها.**
شما اگر تنها یک بار متن مرا می خواندید،باید این را در می یافتید که پیش از بیان آن دو جمله و آوردن واژه *نامردها*،در پاراگراف پیشین آن سخن از اینها بود:
1-دلایل مهم تر از سکس برای ازدواج.
2-نیروی حنسی نیروی کششی برای آغاز ازدواج و نه علت اصلی.
3-عشق نیروی ادامه دهنده ازدواج است.(نیروی اصلی)
4-چون عشق چنان ویژگیی دارد،پس مردان دو زنه یا سکس جو اوضاع بدی دارند.
و سپس در پاراگراف پس از آن سخن از اینکه:پس از آن مدت یا بچه نخست دیگر این نیروی سکس نیست که نقشی بسزا در زندگی داشته باشد،رفت.یعنی=*عشق* نیروی ادامه دهنده است و دلیل ادامه زندگی و نه در مورد نامردها=یعنی:مردهایی که تنها دنبال ارضای نیروی جنسی هستند و بس یا مردهایی که بی دلیل زن دوم فقط برای ارضای نیروی جنسی می گیرند.
این نتیجه ای بود که در حال عادی باید می گرفتید و روشن و آسان هم بود و بر همه اینها این دلیل متمم را نیز بیفزایید که بنده خود از دسته مردانم.
بر همین سیاق سخن خنده دار مردانی که بیشتر از یک بچه دارند که به نظر من اصلاً تعداد بچه ربطی به سخن این جانب با هیچ چسب توجیهی ندارد.البته مردانی که تنها برای لذت آنی جنسی صاحب بچه شده و توان تربیت آنها را ندارند از این فاعده مستثنایند که مشکلات خانواده های پرجمعیت را خود بهتر می دانید.
به هر حال لازم بود که توضیحات کافی را بدهم و اگر خودم آن چند جمله گزینشی نوشتار شما را در اول این سخن آوردم،به علت این است که شما صریحاً و آشکارا دارید می گویید:تنها راه ابراز علاقه و نمایش دوست داشتم رابطه جنسی است و لاغیر و این به نظر من حکمی نادرست و حرفی اشتباه است بنا بر دلایل سخنان پیشینم.موفق باشید و از خدا می خواهم تا در درجه نخست به خودم و بعد به همه شکیبایی عنایت فرماید،بویژه در سخن گفتن که گاهی مشکل ساز است و آفت زا.
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
به نظر میرسه که شما دوست من گردآفرید عزیز خیلی به حرف هایی که میزنید تاصب دارید , خوب هر کسی نظر و اخلاق خودش رو داره , نمیشه که من یا شما با ارسال دو سه پاسخ همدیگرو قانع کنیم که من درست میگم یا شما , اما شاید من نتونستم درست و دقیق منظورم رو بگم چون دید من به این مسئله با شما خیلی فرق میکنه ,
گردآفرید عزیز سوال کردید یعنی هروقت که شوهری به خانمش می خواهد ابراز علاقه نماید باید فقط رابطه جنسی داشته باشد ؟ من هیچ وقت در این تاپیک از کلمه رابطه جنسی استفاده نکردم , من کاری با رابطه جنسی ندارم من در مورد میل جنسی صحبت کردم .
در مورد اینکه گفتم از نظر شما من و آقای آرمین جزو نامردان محسوب میشیم به دید شوخی گفتم که شما متوجه شید که اگر اینطور باشه پس خیلی از مردها نامرد محسوب میشن و کاملا طنز بود , قصد توهین به هیچ کس رو نداشتم همون طور که در پست قبلا خودم رو هم مثال زدم , مثل اینکه شما ناراحت شدید از این کار , ولی اینو بدونید که خواسته یا ناخواسته به من و امثال من توهین کردید , پس این شوخی رو کردم تا غیر مستقیم بهتون بگم که دارید توهین میکنید اما قصد بدی نداشتم .
راستی شما بزرگ تر از من هستید حدودا 12 سال بزرگ تر از من هستید , اگر واقعا بعد از یکی دو سال میل جنسی آدم از بین میره پس چجوری بقیه زندگی رو با همسرمون لذت ببریم و یعنی دیگه هیجانی برای عشق بازی نداریم ؟ فقط باید بگیم دوستت دارم همین جور( الکی) , برای اینکه اون برامون غذا درست کنه ؟ ( مگه مادرم بلد نیست غذا درست کنه که برم زن بگیرم ؟) , همسرمون هم بهمون بگه دوستت دارم (الکی) تا ما هم اونو تنها نذاریم و باهاش بریم بازار هرچی میخواد براش بخریم ؟ ( مگر برادر یا پدر نداره ؟ که باهاش بره خرید؟ چرا با من ازدواج کرده ؟) پس خاطره های عشق بازی این وسط کجا میرن ؟ اگر واقعا اینقدر زندگی بعد از ازدواج الکیه به من بگید تا ازدواج نکنم .
راستی گردآفرید عزیز از من سوال کردید آیا عاشق شدی ؟ آره , خیلی هم دوستش دارم اما فرصت مناسبی پیدا نکردم بهش بگم یک جورایی نمیدونم چجوری بهش بگم دوستت دارم :72:
گردآفرید عزیز انتظار ندارم جواب سوالهای پستم رو بدی چون میدونم هر کسی سلیغه و طرز تفکر خودش رو داره , موفق باشید .
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
جناب هادی راک عزیز، من قصد بی احترامی به عقاید شما را ندارم، و قصد هم ندارم که چیزی رو به شما بقبولانم چون مطمئن هستم سالها بعد شما هم به این نتیجه خواهید رسید که برای گفتن دوستت دارم و یا ابراز عشق به همسرتون، یا به قول خودتون خرید کردن باهاش، احتیاج به هیچ بهونه ای نیست. وقتی که عشقتون راه خودش رو پیدا کرد، وقتی که واقعا عاشق صفات و کمالات همسرتون شدین اونوقته که با تمام وجود، هم شما و هم همسرتون زندگیتون رو به پای هم می ریزید.
در ضمن من مخالف نیاز جنسی نیستم اما معتقدم که هر چیزی جای خودش رو داره، خیلی بده که آدم احساس کنه همسرش فقط به خاطر نیاز جنسی که بهش داره، تنهاش نمی ذاره و داره باهاش زندگی می کنه.
درسته که تا به حال شیوه برخورد با این نیاز درست نبوده اما قرار هم نیست که از اون طرف پشت بام بیفتیم و وجود عشق رو مدیون این نیاز کنیم. متعادل برخورد کنیم تا نیازهامون هم متعادل تأمین بشن. من قبول دارم که یکی از راههای ابراز علاقه همین شیفتگی جنسی و رابطه جنسیه اما فقط و فقط و فقط یکی از راه ها، کسانی که فکر می کنن در مورد هر مسئله ای در زندگیشون فقط یک راه دارن خیلی زودتر از کسانی که چند راه را در اختیار دارن به بن بست می رسن.
این حرف رو به عنوان یه خواهر از من قبول کن، راه های دیگه ای هم در کنار این راه پیدا کن تا نه به تکرار بررسی و نه به اجبار....
:72:
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
هادی جان درود بر شما
عرض کنم که این پاسخ های متقابل بنده و شما دستکم از نظر من تنها برای روشنگری است و تلطیف قلوبنا و لا غیر.اگر شما هر باوری یا دیدگاهی دارید،من بدان احترام می گذارم،اما باید به علت برخی حرفها و برداشتهای اشتباه شما موضوع روشن گردد.
اولاً شما لطف دارید که سخن از سن بیشتر من می کنید که همانا سن به خرد است نه گذر زمان که پس باید جانداران کهنسال احترام بیشتری داشته باشند،هر چند در فرهنگ ما احترام به بزرگتر واجب است و اما . . .
هنگامی که شما سخن از میل جنسی می کنید،یعنی چه؟خوب میل جنسی به خوردن با شنا کردن که منجر نمی شود و برای آن که نیست،بلکه فقط برای ارتباط جنسی است و بس.اگر این را نمی پذیرید که . . .
اما در مورد اینکه اگر میل جنسی نباشد،پس از یکی دوسال اول چه چیزی ما را سرشار از لذت زندگی مشترک می کند؟بنده مواردی را گفتم و شما تأکید می کنم بنا بر شرایطی که در آن هستید(خواهان سکس به دلیل اوج شهوت جوانی) دارید متأثر از آن حکمی کاملاً نادرست را درباره ازدواج می دهید.برای تأکید دلایل ادامه زندگی،دوباره مواردی را که برشمردم تکرار می کنم:
*ابراز محبت و علاقه با در کنار هم بودن،نگاه،احساس آرامش و اینکه کسی ما را دوست دارد،اطمینان درونی و با احساس نزدیکی روانی میان زوجها و البته رابطه جسی بدست می آید،نه آنکه رابطه جنسی تنها راه منحصر بفرد نشان دادن علافه ما باشد.*
نمی دانم دیگر چطور به شما مطلب را بگویم.من نه آنکه خدای ناکرده بخواهم شما را تحقیر نمایم،اما شما برداشتی سطحی از ازدواج دارید و آن را دارید با مقوله سکس،میل جنسی وانگیزه های دوستی های بیرون از مسئولیت پذیری ازدواج اشتباه می کنید.با این حساب اگر همسر یک مرد نخواهد به هر دلیلی در زمانهایی میل جنسی شوهرش را برآورده نماید،پس مقصر است و شوهرش حق دارد!یا مردان شصت ساله بروند و قرص ویاگرا بخورند و همسری را که یک عمر با او زندگی کرده ترک کرده و به سکس با زنان جوانتر بپردازند؟یا اگر زنی تصادف کرد و نتوانست رابطه جنسی داشته باشد یا چهره اش زشت شد،باید طلاقش داد دیگر،نه؟!!
من مطمئنم شما یا دارید بنده را دست می اندازید یا می خواهید وقت خودتان یا مرا بگیرید که البه من همواره سخن منطقی را خواهم گفت.
در مورد arian1358 ارجمند نیز اگر می خواستید می رفتید و نظر بنده را درباره مشکل ایشان می دیدید تا الکی نمی گفتید که او را نامرد می خوانم حالا یا به جدی یا به شوخی و اصلاً برداشت شما اشتباه بوده است و موضوع را نفهمیده اید.
درباره سخنم درباره واژه نامرد نیز به اندازه کافی واضح،گویا و متقن شرح داده ام و با توجه به همه این صحبتها بده اولاً باز هم به شما می گویم:
جوان خوب،برادر کوجکم دیدگاه شما درباره ازدواج ناشی از احساس عطش جنسی و تمایلات برحق شما در ارضای میل جنسی است،ولی اصلاً درباره ازدواج درست نیست و ادامه و تشکیل زندگی به هیچوجه بر پایه میل جنسی یا رابطه جنسی نیست و اگر این باور خود را تغییر ندهید،زیان هایش را خواهید دید.
جهت راهنمایی بیشتر می توانید به یک روانشناس مراجعه نمایید و عقیده خود را در بوته آزمایش نظرگاه خود فرار دهید.
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
سلام جناب هادی راک . ایضاً سایر دوستان. هادی جان در فرصتی مقتضی به یاری شما خواهم آمد تا جان مطلبت را که پر مغز است با یاری هم به دوستان کمی دگر اندیش تر منتقل کنیم. مرا میبخشی که اکنون تایپ کردن برایم ملالت آور است.
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
wintersun77 عزیز، خوشحال می شیم که از نظرات شما هم آگاه بشیم. یه مثلی هست که میگن برای زنده ماندن بخور نه اینکه زنده بمانی تا بخوری. حالا اینم شده قضیه ارتباط جنسی. به نظر شما کدام دسته از افراد زندگی بهتری خواهند داشت:
1- فقط به خاطر ارضای نیاز جنسی ازدواج می کنم
2- به خاطر رسیدن به آرامش، کمال، شناخت بیشتر، پیشرفت، یاری رساندن، دوست داشتن و دوست داشته شدن، ازدواج می کنم
وقتی یه مرد، به خاطر اینکه همسرش نیاز جنسیش رو برطرف می کنه، در کنارش می مونه یا مثلا باهاش می ره خرید، می ره تفریح یا ... به نظرتون خیلی خیلی خیلی ببخشید، چه فرقی با کسانی داره که در ازای این کار پول پرداخت می کنن (من قصد توهین ندارم اما وقتی این قضیه به این صورت مطرح شد حس خیلی بدی بهم دست داد من یه خانمم و خیلی بهم برخورد، اول هم سعی کردم خودم رو کنترل کنم برای همین در پست قبلی چیزی نگفتم)
شاید شما بگین که تمام موارد شماره 2 در گرو ارضای این نیازه. حق باشماست، وقتی که این نیاز رو انقدر پررنگ کردین معلومه که بدون برطرف شدنش هیچ گاه احساس خوبی نخواهید داشت. مثل کسی که خوشبختی رو منحصر در یک چیز ببینه و تا وقتی که اون نباشه هیچوقت احساس خوشبختی نخواهد کرد. هدف از ازدواج چیزی فراتر از ارضای نیاز جنسیه، خیلی خیلی فراتر، به نظر من کسانی که نظری جز این دارن یا ازدواج نکنن یا هیچوقت علت اصلی ازدواجشون رو به همسرشون نگن .
یه مثالی زده شده بود در مورد اینکه این نیاز مثل تشنگی می مونه، اتفاقا خیلی تشبیه خوبیه، بله مثل تشنگی می مونه، ما آدمهای تشنه زیادی رو دیدیم، حتی خودمون بارها و بارها تشنه شدیم، اما کدوممون حاضر بودیم آبی رو بخوریم که به سلامت اون اطمینان نداریم؟ البته خیلی ها هستن که در این جور مواقع حتی آب جوب رو هم خوردن، خیلی از مردها و زنها بودن که در اثر برطرف نشدن نیازشون، تن به هر کاری دادن. پس آدمها با هم فرق می کنن، نگرششون فرق می کنه، طاقت و تحملشون فرق می کنه، اعتقادشون فرق می کنه..
-
RE: عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
سلام دوستان
من نمیدونم کجای پست هام نوشتم نیاز جنسی تنها راه ابراز علاقه و انتخاب همسر هست ؟ نوشتم که یکی از دلایل مهم برای دوست داشتن همسر هست , همینطور میدونم که اخلاق همسر مهم هست , طرز تفکرش خیلی مهمه , سلیقش خیلی مهمه , با حیا بودنش خیلی مهمه , با وفا بودنش خیلی مهمه و ...
من منظورم از میل جنسی ( مهم بودن اندام همسر هست ( نه فقط اندام جنسی , صورت , دستها و ... و باعث میشه که همسرمون برای ما دوست داشتنی باشه ) چون اندامشون با اندامه ما فرق داره و لطیفه , معنی این کلمه برای من این هست نه , رابطه جنسی , نه تشنه بودن به آزار همسر
دوست عزیز گردآفرین , شما نوشتید (با این حساب اگر همسر یک مرد نخواهد به هر دلیلی در زمانهایی میل جنسی شوهرش را برآورده نماید،پس مقصر است و شوهرش حق دارد) , بله درسته حتی قرآن هم این حرف رو تایید میکنه , بهتره به قرآن مراجعه کنید متوجه میشید .
گردآفرید عزیز سوال کردید (مردان شصت ساله بروند و قرص ویاگرا بخورند و همسری را که یک عمر با او زندگی کرده ترک کرده و به سکس با زنان جوانتر بپردازند؟ مثل اینکه شما خیلی دوست دارید خودتونو جای پیر مردها بزارید همش پیر مردها و افرادی که مشکل جنسی دارند رو مثال میزنید , شاید جزو این گروه باشید , به من ربطی نداره , اما اگر قرار باشه من خودم رو با یک پیرمرد یا با مایکل جکسن یا با افراد شیمیل یا احمدی نژاد برابر بدونم پس من چه فرقی با اینها دارم ؟
باز گرد آفرید سوال کردن اگر زنی تصادف کرد و نتوانست رابطه جنسی داشته باشد یا چهره اش زشت شد،باید طلاقش داد دیگر،نه؟!! من هیچ جای پستم میل جنسی رو فقط به داشتن ارتباط جنسی ربط ندادم لطفا به نظر دیگران خوب دقت کنید بعد نظر بدید .
بازم گردآفرید ( گفتن من مطمئنم شما یا دارید بنده را دست می اندازید یا می خواهید وقت خودتان یا مرا بگیرید که البه من همواره سخن منطقی را خواهم گفت) من شما رو مجبور نکردم که جواب بدید همونطور که در پایان پست قبلم نوشتم که انتظار پاسخ شما رو ندارم و خیلی هم منطقی دلیلش رو نوشتم .
در مورد اشتباه بودن دیدگاه من به زندگی از نظر گرد آفرید به شما بگم که من دیدگاهم کاملا منتطقی هست و مطابق با دیدگاه دختر خانوم های زمان خودم , البته شما به علت اینکه دوران دریافت و درک اطلاعات لازم برای خودتون که در زمان ده , دوازده سال پیش بوده اطلاعات ناقص و کمی بدست آوردید زیرا در اون زمان اینترنت در ایران جایی نداشت , ماهواره در ایران جایی نداشت , که این مسائل رو براتون بشکافن و بدونید برایه چی خداوند انسان رو به دو جنس زن و مرد آفرید , دارید ملاحظه میکنید که در ایران علما تازه یادشون افتاده که این مسئله مهم هست و ازدواج موقت رو پیشنهاد کردن که کاملا اشتباست و به جای این کار باید در مدارس آموزش بدن تا بچه ها بدونن که همسر آیندشون چه نیازهایی داره و مشکلات این چنینی که در این تاپیک مطرح شده به وجود نیاد و باعث زندگی سرد در کنار کسی که قبلا دوستش داشتی و الان به علت بی اعتنایی به نیاز شما دیگه دوستش ندارید نشه , این رو بگم که من فقط در این بند در مورد رابطه جنسی صحبت کردم و بقیه صحبت هام فقط به داشتن میل جنسی مربوط بود .
به خانم shad عزیز هم که البته منطقی تر از گردآفرید نظر میدن بگم که من همینطور که بارها گفتم جایی از این تاپیک ننوشتم که تنها دلیل ازدواج رابطه جنسی هست و بس , دوستان چقدر باید این جمله رو تکرار کنم تا متوجه بشید ؟ خانم shad فکر میکنید من اگر دخترخانومی رو دوست دارم فقط به خاطر داشتن ارتباط جنسی با اون هست !!!! ؟
دوستان بسه دیگه اینقدر یک طرفه فکر نکنید , خانم شاد اگر چه صحبت هایی که کردید درست و منطقی بودن اما جوابی درست و به جایی به پست های من ندادید چون نظر من رو درست مطالعه نکردید , به نظر من شما این جا فقط برای این با من مخالفت میکنید که خودتون رو از مسئولیت هایی که در برابر همسرتون دارید تبرئه کنید , در مورد گردآفرید هم بگم که به نظر من ایشون خانم هستند و دارن خودشون رو آقا مینامن چون بیشتر پستهایی که داشتن همیشه در صف آقایون و خانمها , در صف خانوم ها قرار میگیرن و در کل شخصیتشون به گونه ای هست که فقط مخالفت میکنن اگر باور ندارید به پروفایل ایشون برید و نظراتشون رو بخونید در اکثر نظرهاشون دارن بقیه رو مورد انتقاد قرار میدم و سعی میکنن خودشون رو بزرگ و عاقل تر از بقیه نشون بدن , البته ببخشید گردآفرید جان بالاخره یکی هم باید از شما انتقاد کنه , موفق باشید :72: