لطفا راهنمایم کنید...

لطفا کمکم کنید من 1 سال با پسر عموم که مقیم امریکاست نامزد کردم ولی الان بعد ار 1 سال احساس میکنم نامزدم نسبت به من حسی نداره ما قرار 5 ماه دیگه عقد کنیم ولی هنوزم وقتیم با هم ارتباط تلفنی داریم حرفی برای گفتن به هم نداریم مثله 2 تا غریبه با هم رفتار میکنیم خیلی ازش دلگیرم ولی توان اینو ندارم که احساسم و بیان کنم ما هیچ وقت با هم سر حرفی بحثی نداشتیم به این دلیل که با هم صمیمیتی نداشتیم ولی دیگه من خسته شدم از نقش بازی کردن دیگه نمی تونم خودمو راضی از همه چی نشون بدم دوست دارم از احساسات همسرم مطلع بشم ولی اون هیچ تلاشی نمیکنه شما منو راهنمایی کنید دارم دیونه میشم

baran_01 عزیز سلام

پیشنهاد دارم ابتدا یک عنوان مناسب در پست بعدی ذکر کنید تا مدیران عنوان را تغییر دهند.

در عنوان باید مشخص بشه مشکل شما چیه

با یک عنوان واضح تاپیک شما بهتر مورد مطالعه دوستان و کارشناسان قرار میگیره.

موفق باشی:72:

فک کنم مشکلتون عین مشکل من باشه منو شوهرمم همیشه راجه به زنای دیگه ای که اون دوس داره حرف می زنیم و راجه به خودمون اصن دوس نداره حرف بزنه گاهی وقتا فک می کنم به خاطراون اصن بامن رابطه داره انقد که حرفاشو گوش میدم و همه چی مو دراختیارش میذارم تااستفاده کنه ولی اگه بخام بگم بیا خاستگاری همش میگه گم شو حوصله اتو ندارم دیگه خفه شو نمیخامت که این جوری میگی حرف نزن بی فایدست ولی من بازم تلاش می کنم چون من بدون اون بدبختم:316:

مهسا جان واقعیت اصلا من و همسرم جز پرسیدن چه خبری حرفی نداریم به هم بزنیم ما با هم غریبه هستیم مثل دختر و پسری که تازه مراسم خواستگاری دارند و هیچی از هم نمی دنن

خوب منم یه کلمه میگم چه خبر شوهرم شروع می کنه به گفتن از عشقش و من گریم می گیره بعد منو مسخره می کنه یافوش میده گلم:316:تا حالا که چندساله از رابطمون می گذره نشده راجه به خودمون بخاد حرف بزنه تا میخام حرف بزنم میگه خفه شو من حوصله ندارم ولی واسه حرف زدن راجه به دخترعمش حوصله زیادی ام داره من فقط باید گوش بدم برعکس دخترعمه اش حوصله اش ازحرف زدن بااین سرمیره میگه پسردایی چقد حرف می زنی :43:
نمی تونم وجود دخترعمه اشو تحمل کنم :316:
توام نذار نامزدت از حرف زدن راجه به عروسیتون قسر دربره عزیزم هرطور شده خودتو بهش نزدیک کن معجزه میشه
عنوان خوبیه گلم بهترمیشه راهنماییت کرد چون انگار یکیتون هی تلاش می کنه واسه اون یکی و علاقه یه طرفه است مواظب باش که بونبره داری خودتو نزدیک می کنی چون مردا برعکسن و دور میشه البته من خودم چون چندین بار تجربه این علاقه یه طرفه و سواستفاده رو داشتم میگم :43:

لطفا عنوان و بزنید>>>چرا من و نامزدم نمی تونیم با هم صمیمی باشیم ...

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

مهسا جان چه جوری :302: من حتی نمی تونم وقتی ازش ناراحت بهش بگم شایدم ایراد از منه تو رو خدا راهنماییم کنید

گلم منم همین مشکلو دارم فقط خودتو کوچیک نکن نذار خوردتت کنه گلم مخصوصا الان که تو نامزدی هستین چون شما یه دوشیزه هستی گلم در شان خودت رفتار کن و بدون تا همسرش نشدی پیشش عجزو ناله نکن ناراحتیتو سنگین و واضح بگو نامزدی واسه شناخته نه خودتو چسبوندن ببخشید که ازاین واژه استفاده می کنم ولی اقایونن دیگه بذار خودشو نشون بده هول نشو و خودتو درگیر نکن و نذارخدای نکرده از هیچ جنبه وجودیت سواستفاده کنه شوما هنوز فرست میتونی به دست بیاری و نامزد کردن یا معشوق شدن کسی فتح بزرگی نیست که خودتو ببازی بهش فکر کنم نامزدتون داره کارخوبی می کنه که شمارو درگیرنمی کنه ولی خودت دلت میخاد سریع بهش نزدیک بشی ،چرا؟تجربه خودمو می گم خودتو اسباب و بازیچه نکن که احساس خفگی میاره:302::302::302:

خانم باران با سلام و احترام،
یکی از پیش شرطهای ازدواج وجود ارتباط کلامی بسیار خوب بین دو طرف است.
اگر شما دو نفر اینقدر در ارتباط کلامی دچار مشکل هستید که فقط احوال پرسی کرده و در مورد آب و هوا صحبت می کنید و دنبال موضوع برای صحبت کردن می گردید شک نکنید که متاسفانه اصلاً و ابدً برای هم مناسب نیستید.
شما قبل از گرفتن هر تصمیمی حداقل یک جلسه به یک مشاور آگاه مراجعه فرمایید.

پس شما هم قبول دارین ما به بن بست خوردیم ولی نامزد من ما رو ایدال میبینه و از نظر اون ما خوشبخترینیم

سلام baran
لطفا بهمون بگو به نامزدت علاقه داری؟
چند سالتونه؟ چند سالشونه؟
اگه باهاش تماس نداشته باشی برات فرقی هم داره؟
چرا اون توی یک کشور دیگه است؟ برای چی رفته؟
چند وقت یکبار همدیگرو میبینید؟
تماساتون چند وقت یکباره؟

سلام روز عزیز بله خیلی دوسش دارم اگه زنگ نزنه یه جورای سردرگمم کلافه میشم وقتی ام زتگ میزته حرفی برای گفتن نداریم من 23 سالمه نامزدم 29 سالشه 7 ساله نامزدم رفته امریکا اونجا زندگی میکنه 1 ساله نامزدیم 1 بار امده 1 ماه با هم بودیم هفته ی 1 یا 2 بار بعضی اوقات میشه هفته 3 یا 4 یارم تماس میگیره حتی مرتب درخواست اینو داره انلاین شم تا منو ببینه ولی گاهی اوفات 10 روزم میشه تا تماس بگیره

عزیزم بیشتر توضیح بده. چرا رفته آمریکا؟ تنها رفته؟ با خانوادشه؟ برای چی رفته؟ ادامه تحصیل؟ نظر خانوادهاتون در این مورد چیه؟

با برادرش رفته برای ادامه تحصیل رفته ولی دیگه قصد برگشت نداره از زندگی اونجا راضی هست من بنا به دلایلی نمی تونم مشکلمو یا خانوادم در میون بذارم از نظر همه همسر من ایدال ترین فرد اگرم بخوام از سردی همسرم نسبت به خودم بگم کسی باور نمی کنه

خب عزیزم وقتی ایشون تماس میگیرند خودتون صحبتو به جاهای دیگه بکشید. مثلا نظرشو در مورد زندگی مشترک، درمورد مراسم عقد و.... بپرسید
سعی کن خودت هم بهش زنگ بزنی. همونطور که گفتی دوست داره آنلاین شم همین کارو انجام بده. تماستون رو بیشتر کن. اگه تماستون کم باشه کمتر حرف برای گفتن پیش میاد کمتر هم با هم آشنا میشید. یکسال که اینطوری گذشته ولی توی این چند ماه سعی کن بهش نزدیکتر بشی که بتونی بهتر بشناسیش وبیشتر در جریان کاراش باشی ببین دقیقا برنامه زندگیش اونجا چیه. فقط درس میخونه؟ تفریحاتش چیه؟ شما انتخاب خودش بودید؟ یا خانوادش؟

سلام روز عزیز مرسی از راهنماییت من امشب سعی کردم به گفته شما من بحث و بکشم وسط راجب مراسم عقد مون حرف بزنیم ولی بازم کوتاه و خشک برخورد کرد :302: با جوابای کوتاه بعدم سکوت سکوت سکوت فقط صدای نفساشو میشنوم همیشه خسته شدم از زندگی سیرم دیگه غرورم و داره له میکنه :302:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دوستای عزیز لطفا کمکم کنید من قبل از عقد یه تصمیم درست بگیرم :302:

مشاورای عزبز لطفا راهنمایم کنید با تمام خصوصیاتی که راجب نامزدم گفتم اینم بگم
من وقتی همسرم ایران امده بود وقتی داشتم لب تاپ شو نگاه میکردم عکس همسرم در حالی که از یه خانم چینی بوسه میگرفتن و دیدم :302: داغون شدم ولی نمی دونم چرا بی سرو صدا لپ تاب و جمع کردم حتی ازش توضیحم نخواستم ...... اخه چرا من اینطوریم :302:
کمکم کنید لطفا من برا یه تصمیم درست خیلی وقت ندارم خواهش میکنم راهنماییم کنید :302:

باران جان توضیحاتت خیلی کوتاهه و من اصلا متوجه مشکلتون نمیشم! یعنی از اونجا تماس میگیره اونوقت ساکتین هیچ حرفی نمیزنین!!کلا کم حرفی؟ نامزدت چطور؟ من قرار بود با یه نفر برای آشنایی واسه ازدواج صحبت کنم، اونم همینطور بود اصلا حرفی واسه گفتن نداشت فقط از من میخواست حرف بزنم. ولی خب من ساکت نمیموندم و بالاخره به حرفش میاووردم. این همه حرف واسه زدن!! شاید از کم تجربگیت باشه سعی کن یاد بگیری.

باران جان به نظر می رسه که شما در برابر نامزدت و به خصوص عکسی که دیدی منفعلانه برخورد کردی و خودت هم از این برخورد راضی نیستی. اگر نمونه های دیگه ای هم از چنین برخوردی توی خودت سراغ داری حتما باید پیگیری کنی و رفعش کنی.

این لینک و مقاله های دیگه در مورد رفتار جرات مندانه می تونه بهت کمک کنه
http://www.hamdardi.net/thread-18343.html

نمی دونم کار درست چیه. اینکه خیلی مستقیم موضوعی عکس را باهاش مطرح کنی یا یه جور دیگه از ماجرا باخبر بشی. ولی در هر حال تا زمانی که به ایشون مطمئن نشدی اصلا عقد نکن. هر چند که ایشون از اقوامتون هستند ولی مدت زیادی از شما دور بودن و شما نمی تونین چشم بسته بشون اعتماد کنین. به خصوص که اگر با ایشون ازدواج کنین و برین آمریکا حمایتی از طرف خانواده نخواهید داشت و اگر خدای نکرده مشکلی باشه کار براتون به مراتب سخت تر می شه.

البته این رو هم بگم که شاید ماجرای اون عکس فقط سوتفاهم باشه و عکس فوتوشاپ باشه یا ماجرای دیگه ای باشه که نهایتا مشکلی به وجود نیاره. در اون صورت فقط باید روی ارتباطتون با ایشون تمرکز کنین. سعی کنین قبل از صحبت کردن با ایشون فکر کنین که چه حرفایی بزنین. اگر تصویری باشون صحبت کنین خیلی این ارتباط راحتتر از تلفنه.

بله من این رفتار منفعلانه رو در مقابل همسرم دارم دلیلشم اینو میدونم که همسر من مثله یه غرییه باهام رفتار میکته منم از ترس شکستن غرورم سعی نکردم بهش نزدیک بشم برا همین وقتیم ازش ناراحتم بازگو نمی کنم :302:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sara 65

باران جان توضیحاتت خیلی کوتاهه و من اصلا متوجه مشکلتون نمیشم! یعنی از اونجا تماس میگیره اونوقت ساکتین هیچ حرفی نمیزنین!!کلا کم حرفی؟ نامزدت چطور؟ من قرار بود با یه نفر برای آشنایی واسه ازدواج صحبت کنم، اونم همینطور بود اصلا حرفی واسه گفتن نداشت فقط از من میخواست حرف بزنم. ولی خب من ساکت نمیموندم و بالاخره به حرفش میاووردم. این همه حرف واسه زدن!! شاید از کم تجربگیت باشه سعی کن یاد بگیری.

---

با سلام خدمت شما بله وقتی همسرم تماس میگیره فقط چند دقیقه حرف برای گفتن داریم من سعی میکنم حرف بزنم ولی اون با جوابای کوتاه بحث و زوذ تموم میکته

سلام

ايشون تو ارتباطش با بقيه هم كم حرف هستند؟ تو جمع معمولا چطوري ظاهر ميشن؟
جمع گريز هستند؟
با خانوادتون يا خانواده خودشون هم تماس مي گيرند؟
مدت صحبتشون با اونا چقدره؟

همين سوالا رو در مورد خودت هم جواب بده لطفا.

و اينكه اگه از شرايطتت تو موقعيت هاي مختلف ناراضي باشي، سكوت مي كني يا مشكلت رو بيان مي كني؟

مغرور يا خجالتي هستي؟ نامزدت چطور؟

با سلام خدمت شما دوست عزیز
ایشون ادم کم حرفی نیستن تو جمع ارتباط کلامی خوبی دارن یا همه همیشه دوست دارن تو جمع باشن
بله تماس میگیرن برای تبریک مناسبت ها با خانواده من تماس میگیرن تایم صحبتشون در حد احوال پرسی و تبریک مناسبت هاست با خانواده خودشون هم فکر نکنم تایم زیادی صحبت کنن

من ادم کم حرفی نیستم تو جمع صمیمی حرق میزنم شیطنت میکنم ولی جمع غریبه ترجیح میدم شنونده باشم تو جمع بودن و دوست دارم مگر مواقعی که واقعا احساس میکنم که به تنهایی نیاز دارم

معمولا از چیزی راضی نباشم سکوت میکنم مشکلمو بازگو نمیکنم

احساس میکنم نامزدم خجالتیه من مغرورم و خجالتی

سلام عزیزم
اولاز همه توجه داشته باش تا مشکلت جل نشد به هیچ وقت عقدنکنید
ببین خیلی از پسر ها که میرن اونور یهو یک آزادی می بینند که اینجا نداشتند و این رو در نظرداشته باش که امکان داره اونجا با خیلی دختر ها و در هر ملیت رابطه داشته باشه. و معمولا اینطور پسر ها بعد دیدن اون جو و اینکه دختر سالم(که واسه پسرهای ایرانی حیلی مهمه)گیر نمیاد تو کشور خودشون زنمیگیرند .
حالا شما باید این رو بفمی که نامزد شما فقط به خاطر اینکه یک زن ایرونی ،پاک می خواست که کارهای خونه اش رو انجام بده داره باشما ازدواج می کنه یا واقعا شما رو دوست داره .
ببین نگو روم نمیشه ، این زندگی شماست پسر عموی شما 7 ساله اونجاست و هیچ کی از کار هاش خبر نداره پس عجله نکن. اگه عقد کنی بری اونجا تازه ببینی اونی که می خواستی نبده انوقت تو یک کشور غریب چه کاری از دستت بر میاد.
نیاز نیست شما منفعلانه عمل کنید. تو یکی از صحبت هاتون از ایشون درخواست کنید حداقل یک ماه دوماهی بیان ایران قبل از این که عقد کنیدو تمام حرفاتون رو باهاش بزنید. الان هم پشت تلفن قاطعانه ازش بخواهید بیشتر در مورد مسائلتون صحبت کنه . بهش بگید نامزدتونه. بهش بگید که اگه ایشون قرار باشه بعد از رفت شما به اونجا هم انقدر کم حرف باشه شما تو کشور غریب بدون یار و همدم دیوانه خواهید شد.
ضمنا چرا نمی تونید با خانوادتون حرف بزنید. در حالیکه الان که عقد نکردید اون ها می تونند راهنمای خوبی برای شما باشند.