شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
منو شوهرم 2سال پیش عقد کردیم و 4 ماهه ازدواح کردیم
ولی روز به روز علاقه ام نسبت بهش کمتر میشه!
خیلی آدم حسابگر و مقتصدی هست.پدر مادرش هم(فرهنگی هستند) همینطورند.
خیلی از پول و قیمت و گران و ارزان بودن حرف میزنند...و من بدم میاد از این رفتار!
اصلا نمیدونم از کجای مشکلاتم بگم.
اصلا علایق مشترکمون خیلی کم هست.ما هر دو مهندس هستیم و شوهرم تو کارش خیلی موفق هست.
من قبلا شاغل بودم ولی الان دانشجوی ارشد هستم.
احساس میکنم شوهرم قدر منو نمی دونه (از خود مرسی نیستم ولی یه انتظاراتی دارم خوب...)
تا حالا هر وقت مناسبت و سالگرد و تولد و...اینا بوده کوفتم کرده!
به جای اینکه با سورپرایز کردن مناسبت هارو به یاد ماندنی کنه با عکس العمل های بیخودش به یاد ماندنی کرده.بعدا هم از کارش پشیمون شده...
آدم عصبی هست.
آدم خییلی عجولی هست /حتی در مورد آدما خیلی زود قضاوت میکنه
خود خواه هست
متاسفانه احساسی که دارم اینه: من با یه آدمی ازدواج کردم که عرضه زندگی مشترک و لیاقت خوبی رو نداره.
به نظرتون چیکار کنم؟احساس واقعیم رو بهش بگم یا همچنان به آینده امید داشته باشم که شاید خوب بشه ؟
خیلی خسته ام از دستش و خیلی احتیاج دارم به راهنمایی هاتون
اینو هم بگم من بعد از این همه وقت هنوز دختر هستم.
به خاطر خود خواهی و عجله اش تو این مورد هم نتوسته کاری بکنه!!!!
کلا به علایق و خواسته های من اهمیت و ارزشی قائل نیست....
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
هیچکس راهکاری برا من نداره؟؟؟:316::325:
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
سلام نیلگون جان
شما و همسرت چند سالتونه؟
چطور اشنا شدید؟
در این دو سال عقد هم عصبی بوده؟
چه کارهایی میکنه که سالگرد و تولد و ...رو خراب میکنه؟
انتظارات شما از ایشون چیه؟
قدر شناسی از نظر شما چه معنی میده؟
اصلا چرا این ادم که حتی اشاره ای به یکی از صفات مثبتش نکردی رو برای ازدواج انتخاب کردی؟
تا به حال باهاش صحبت کردی؟
در مورد قسمت دوم سوالت شاید لازم باشه یه سری به یه متخصص زنان بزنی که اگر راهنمایی لازم باشه بهت بدن.اینجا جاش نیست و نمیشه در موردش زیاد صحبت کرد.
اما در کل:
شما هم مثل همسرت خیلی عجولی !
تازه 4 ماهه ازدواج کردید و این همه درک و تفاهم از همسرت انتظار داری؟!
شاید اون هم از برخی رفتارهای شما ناراضی باشه.
صبور باش خانومی.زندگی مشترک چند شال اولش پره از این مشکلات.چرا میگن 80 درصد طلاق در دو سال اول زندگیه؟
صبور باش دوست خوبم
اینجا بچه ها و کارشناسان کمکت میکنن
موفق باشی
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
ممنونم از پاسختون
نحوه ازدواج ما اینطور بود که یکی از آشنا هامون دو خانواده رو بهم معرفی کردن.ما دو سه ماه باهم آشنا شدیم و بعد عقد کردیم.
گرچه باز هم به خاطر عجله ایشون ،شرایط رو طوری پیش آورد که مجبور شدیم زود عقد کنیم.(به خاطر اینکه بتونیم انتقالی دانشگاه من رو به تهران بگیریم تا نزدیک هم باشیم.به من قول داد عقد کنیم -از شروط انتقال ازدواج بعد از قبولی بود-و به هر قیمتی باشه اینکارو میکنه.ولی بعدش فقط یه تلاش کوچکی کرد و بی خیال شد)
شاید اگه زود عقد نکرده بودیم شرایطم الان اینطوری نبود...
درست از فردای عقد من ازش نا امید شدم.در طول نامزدی هم رفتارش نوسان داشت.خوب و بد میشد.
هیچوقت نمیگم دوستم نداره.فقط بلد نیست مثل یه مرد انتظارات بک زن رو برآورد کنه!
نکات مثبتش باهوشی و پشتکارش بود.اینکه رو پای خودش واستاده بود و تو 28 سالگی خونه و ماشین داشت.اعتماد به نفس،خونگرم و برخورد اجتماعی تقریبا خوب...کلا فکر میکردم به هم میخوریم...سعی کرده بودم با چشم باز انتخابش کنم.
الان من 27 سالمه و ایشون 30
تو این دو سال چندین بار سر مسائل بیخودی حتی جلو پدر و مادرم سرم داد کشیده که چند مورد شدیدا باهاش برخورد کردم.الان سعی میکنه این رفتارش رو کنترل کنه و بهتر شده.
به خاطر بی حواسیش ماشین رو میکوبه تیر چراغ،سرم داد میزنه که تقصیر تو بود.موقع رانندگی با موبایل صحبت میکنه و جریمه میشه ،داد میزنه سرم که تقصیر تو بود...من تو این موقعیت ها هاج و واج میمونم که این چه رفتاری هست که یه آدم میتونه نشون بده!!!!
کلا اگه اشتباهی بکنه یا اتفاق بدی بیافته در جا میندازه تقصیر دیگرون.یعنی زود قضاوت کردن!
من چه انتظاری ازش دارم؟
دوست دارم تو زندگی مشترک مثل یه مرد رفتار کنه.چشماشو باز کنه و به زندگی نگاه کنه.
من زیاد کتابهای روانشناسی میخونم،سخنرانی گوش میدم تا در مقابل شوهرم رفتار درستی داشته باشم.
اینو چندین بار به ایشون هم پیشنهاد کردم.ولی همیشه پشت گوش میندازه...گرچه من چندین بار به خاطر مشکلاتمون باهاش صحبت کردم.حتی یک بار پیش مشاور هم رفتیم.خیلی کم فرق کرده.من همیشه روی خوش بهش نشون دادم.واسه همین خیال کرده دیگه مشکلی باهاش ندارم
من کلا آدم خلاق و هنرمندی هستم.نقاشی،کارهای دستی هنری،آشپزی خوب و تزیینات جالب تو خونه...ولی دریغ از اینکه بخواد از کارام تعریف کنه.
مثلا چیزی درست میکنم یا نقاشیمو بهش نشون میدم،برمیگرده میگه اگه اینو از بیرون بخری چند میخری؟؟!!!
یعنی یه همچین نگرشی داره..
بالاخره منم آدمم.نیاز دارم ازم تعریف بشه،به کارام بها داده بشه....اینا دهمه تو روحیه ام تاثیر میذاره...
هیچ وقت به علایق من بها نمیده.کاری رو فقط به خاطر خود من انجام نمیده.اگه خودش دلش بخواد انجام میده
واسه همین میگم خود خواهه!
در مورد مراسمها هم اگه بگم که خیلی طولانی میشه.واقعا هر دفعه طوری تو ذوقم زده که تصمیم گرفتم آخرین بارم باشه که براش تولد یا کادوی ولنتاین یا سالگرد میگیرم...
هر چقدر بگم بازم کم گفتم
بازم میگین عجولم؟؟آخه باید چه کار کنم باهاش؟انرژی اینکه تربیتش کنم رو ندارم.دوست دارم زندگی کنم!
در مورد اینکه آیا اون ازم راضی هست یا نه؟؟
چندین بار که مشکلاتم رو باهاش مطرح کردم این سوال رو ازش پرسیدم.
ولی هر بار گفته نه!مشکلی با من نداره.حرفهای من رو هم قبول کرده و سعی کرده اصلاحشون کنه.
ولی زیاد موفق نبوده.
کاش یه انتظاراتی ازم داشت تا منم تلاش میکردم انتظاراتشو برآورد کنم و خوشحالش کنم.
ازم ایراد هم نمیگره.فقط اگه مشکلی پیش بیاد از نظرش تقصیر و کوتاهی از من بوده!:323:
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
عزيزم همين كه قبول ميكنه كه رفتارش اشتباه و سعي ميكنه كه اصلاحشون كنه خيلي خوشحال باش اين نشونه انعطاف پذير بودن و اينكه ميتوني اميد خيلي زيادي به اصلاح ايشون داشته باشي.
هيچ مرد و زني رو پيدا نميشه كرد كه كامل و بي عيب باشن هركسي يه سري خصوصيات مثبت و منفي داره و خوبي طرف شما اينجاست كه اصرار و تأكيد روي رفتاراي اشتباهش نداره:46:
سعي كن بيشتر با مهربوني خواسته هاي خودت بگي :43:
اميدوارم موفق باشي.
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
"تو این دو سال چندین بار سر مسائل بیخودی حتی جلو پدر و مادرم سرم داد کشیده که چند مورد شدیدا باهاش برخورد کردم.الان سعی میکنه این رفتارش رو کنترل کنه و بهتر شده."
چرا داد می کشید؟
چی شد که این رفتارش بهتر شد؟ چی کار کردی که بهتر شد؟
اگه مطمئن باشه که سرزنشش نمی کنی اشتباهاتش رو نمی ندازه تقصیر دیگران یا تو.
تو اونو به خاطر باهوش بودنش تحسین می کنی؟ می تونی بگی خب تو باهوشی و من هنرمند! چه زوج خوشبختی هستیم.
خودت از کارهای هنری خودت تعریف کن! از قول دیگران از خودت تعریف کن!
از خوبی های شوهرت هم تعریف کن.
تو هم مث من و مث اکثر دخترا کم صبر و تحمل هستی.
لطفن دیگه کتاب روانشناسی نخون! مردای ایرانی با هیچ استانداردی نمی خونن! :325::303:
به جاش بیا اینجا!
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط she
"تو این دو سال چندین بار سر مسائل بیخودی حتی جلو پدر و مادرم سرم داد کشیده که چند مورد شدیدا باهاش برخورد کردم.الان سعی میکنه این رفتارش رو کنترل کنه و بهتر شده."
چرا داد می کشید؟
چی شد که این رفتارش بهتر شد؟ چی کار کردی که بهتر شد؟
اگه بگم خندتون میگیره!
بهش گفتم سوسک ها رو به جای اینکه با دسمتال کاغذی بکشی! با دمپایی بکش!
داد زد که نمیشه تو حرف نزنی و نظر ندی و...!
جا پارک نشون دادم بازم یه جوری خاموشم کرد!
اینارو خیلی دوستانه و با آرامش گفته بودم.نه دستوری...
اینا جلوی پدر مادرم بودش که اونا هم خیلی تعجب کرده بودن از این بر خوردش
یه بار موقع بلد شدند از صندلی،نمیدونم چی شد که صندلی به میز کوبونده شد خودم هم خیلی ترسیدم.آقا نگران بود که میز و صندلی نشکنه یهو.به جای اینکه بگه عزیزم چیزیت که نشد ؟!داد زد که داری چی کار میکنی و ببین میتومنی بشکونیشون!
تو این حرکتش که واقعا بهم برخورده بود بهش فهموندم که اجازه نداره هرجوری که دلش میخواد با من رفتار کنه:101:.اگه صداش رو رو من بلند کنه منم بلدم بلند تر ازون کنم:D.گفتم عصبانی شدن و فریاد کشیدن کار آدمهای ضعیفه که چون حرفشون بی منطقه از این حربه استفاده میکنند:305:
تا حالا نشده شوهرم در مقابل تشکری که از خریدش کردم یا هدیه ای که گرفتم ازش بگه قابلت رو نداره!
همیشه وقتی برام خرج میکنه احساس میکنه واقعا کاری کرده که از سرم هم زیاد بوده.
حالا یه سوال دارم!من یه چند بار پیش اومده که از چیزی خیلی خوشم اومده و خواستم بخره(خیلی گرون نبوده .تو رنج 5 هزار تا بیست هزار بوده.الان یه مثال میزنم چی )وقتی قیمت کرده دیده نسبت به جنسش و کاربردش گرونه و نخواسته به خاطر دل من و خوشحال کردن من اونو بخره.
به نظرتون تو اینجور مواقع من خودم اون چیز رو بخرم تا بدونه چیزی که ازش خواسته بودم واقعا مهم بوده و میتونسته که با این کارش خیلی خوشحالم کنه؟یا نه پا رو خواسته ام بذارم و حرفش رو قبول کنم بگم باشه نخریم؟؟اینجوری بد عادت نمیشه؟
اینم بگم اگه خیلی خیلی اصرار کنم می خره.ولی دیگه کارش ارزشی نداره.
مثلا من از اون انار های قرمز بزرگ خییییلی دوست دارم.دو بار پیش اومد بهش گفتم انار بخریم گفت گرونه.گفتم خیلی دوست دارما...گفت ارزونش رو ببینیم میخریم!(کیلویی 4-5 تومن بود)
یادمه همچین مواردی خیلی زیاد پیش اومده و من خواستم بگم باشه حالا که تو نمی خری با پول خوودم میخرم.ولی بعدش گفتم خوردش نکنم!
به نظرتون کار درست چیه؟؟
یه وقتی هی میگفت گوشیت رو عوض میکنم یه گوشی بهتر میگیرم برات(گوشی خودش داغون بود میخواست 6630 من رو برداره برا من چیز دیگه بگیره)یکی دو تا مناسبت در پیش بود گفتم لابد برام گوشی میخره.دیدم خبری نشد.حتی یه بار گفتم تو که می خوای چیزی بخری بریم گوشی بخر...گفت نه!بعدا.منم خیلی حرصی شدم با اولین پولی که دستم اومد رفتم یه N8 گرفتم و متاسفانه 6630 رو هم دادم به اون.میدونستم اون هرچقدر هم پول داشته باشه دلش نمیاد اینقدر برام خرج نمیکنه!
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
وای بارخدایا این انتظارات چی هست توروخدا به منم بگید تا بدونم دیگه خسته شودم از رابطه یه طرفه باهمسرم دیوونه شودم خودش من دیوونه کرد بهد بهم می خنده همش متلک میگه :316:
واقعا راست میگی چون شوهر منم همش سر حرفای بی منطقش سرمن داد می کشه به من اجزه حرف زدن نمی ده: 316:ولی اگه داد زد مردازت دورمیشه کولی گریه میکنم بهد که میگم میگه خفه شو میگم بذار حرفم بزنم جدیدا دیگه نمی ذاربزنم و من همش توخودم می ریزم می خندم که کسی بویی نبره خدای نکرده
شوهرم منم همش منت می ذاره و من کوچیک میکونه تازه من باید برای اون کار کونم و اون هیچ کاری نمیکونه میگه بیشتر ازاین واسه سرگرمی مایه نمی ذارم منم همه چیو ازخودم میدم تا اون احساس کمبود نکونه و عزیزم خودت بخر و بگو بابام پول داره برام بگیره!!
عزیزم ناراحت نباش بالاخره دوروست میشه:43:
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahsa1
وای بارخدایا این انتظارات چی هست توروخدا به منم بگید تا بدونم دیگه خسته شودم از رابطه یه طرفه باهمسرم دیوونه شودم خودش من دیوونه کرد بهد بهم می خنده همش متلک میگه :316:
مهسا جان اگه دنبال راهکاری سخنرانی های دکتر فرهنگ رو گوش بده.خیلی کمک میکنه.
پشت گوش ننداز.حتما این کارو بکن
http://drfarhang.mihanblog.com/post/3
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
عزیزانم نیلگون و مهسای عزیز مشکلاتتون واقعا ناراحتم کرد شوهر من هم یه اخلاقای خاص خودش رو داره که با تین اخلاق ها آزارم میده یکی از این اخلاق های بدش همین عصبانیت بی موردشه که سر هرچیزی داد میزنه ولی حالا اگه من داد بزنم میگه وای وای خیلی بی حیایی!:163:
یا همین پول دادن پدر من رو درمیاره تا ماهانم رو بده وضع مالیش هم توپه توپه ها ماهی 10 ملیون در آمد داره شاید هم بیشتر !!!!ولی رو نمیکنه! نیلگون جون پیشنهاد میدم واسه خودت ماهانه تعیین کن تا وقتی از یه چیزی خوشت میاد منت نکشی!
راستی در مورد سرد مزاجیش هم به نظر من رک بهش بگو که این یه نیاز دو نفره هست و من این نیازم رو به خاطر تو سرکوب می کنم و این سرکوب کردن من رو آزار میده لطفا یه راه حلی واسش پیدا کن والا بعد دچار مشکل میشیم!
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
آخه النا جان چرا باید برا خرید میوه منت کشی کرد!
حالا این پولم نده من خودم درامد دارم.ولی زورم میاد این چیزا رو من بخرم.
یه چیزایی و یه کارایی هست که این شوهرا با هزینه کم میتونند انجام بدند.ولی نمیدند.نمیدونند چقدر می تونه برامون ارزش داشته باشه.
اصلا زدن بعضی حرفها چقدر ارزشمند تر از کادوی میلیونی هست!
حیف که نمیدونند.حییییییف...:316:
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
آره عزیزم حق با شماست ولی یه چیزی بهت میگم اونم اینه که حواست باشه به هیچ عنوان با پول خودت خرید های خونه رو نکنی چون فقط کافیه یک بار این کار رو بکنی خیلی بد عادت میشن خیلی زیاد
یه پیشنهاد دارم واست نمی دونم درسته یا نه ولی به نظر من وقتی یه چیزی مثل میوه خواستی و نگرفت ناراحتیتو بهش نشون بده و بگو خوبه یه چیز گرونتر ازت نخواستم بهش بگو تو خیلی پسر ساده ایی هستی هر کس دیگه ای جای تو بود و می دید که زنش رو با خرید یه چیز نا چیزی مثل انار میتونه خوشحال کنه قطعا این کار رو میکرد
و فردای همون روز از خونه بهش زنگ بزن و بگو موقع اومدن خونه انار بگیر ببین حرفت روش اثر کرده یا نه
امید وارم به نتیجه برسی
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط النا...
آره عزیزم حق با شماست ولی یه چیزی بهت میگم اونم اینه که حواست باشه به هیچ عنوان با پول خودت خرید های خونه رو نکنی چون فقط کافیه یک بار این کار رو بکنی خیلی بد عادت میشن خیلی زیاد
یه پیشنهاد دارم واست نمی دونم درسته یا نه ولی به نظر من وقتی یه چیزی مثل میوه خواستی و نگرفت ناراحتیتو بهش نشون بده و بگو خوبه یه چیز گرونتر ازت نخواستم بهش بگو تو خیلی پسر ساده ایی هستی هر کس دیگه ای جای تو بود و می دید که زنش رو با خرید یه چیز نا چیزی مثل انار میتونه خوشحال کنه قطعا این کار رو میکرد
و فردای همون روز از خونه بهش زنگ بزن و بگو موقع اومدن خونه انار بگیر ببین حرفت روش اثر کرده یا نه
امید وارم به نتیجه برسی
منظورتون از بد عادت چیه؟ ایشون دارند از وظایف خونه داریشون کم می کنند به خاطر مسائل کاری. زن و مرد هردو وظیفه دارند برای تامین مخارج زندگی مشترک کار و تلاش کنند. اینها که این وظیفه زن نیست و... مال دوره ی بود که زنها رو توی خونه محبوس می کردند! الان زن می تونه کار کنه، درآمد داره، تحصیلات داره و.. این بهونه به گوش هیچ مردی نمی ره.
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
آقای مهران کمک تو هزینه ی خونه واسه وقتی هست که در آمد مرد کافی نباشه چون در درجه اول این وظیفه ی مرده که مخارج خونه رو تامین کنه ولی در مورد مشکل نیلگون جون قضیه فرق داره چون شوهرش در آمد کافی و اضافی داره ولی کمتر ارز در آمدش خرج میکنه و در این موارد به نظر من اگر خانوم از در آمد خودش خرید خونه رو انجام بده (با وجود اینکه شوهرش توان تامین رو داره) مرد بد عادت میشه و منظورم از بد عادت شدن اینه که خساستش بیشتر میشه چون میدونه که آگه خرید نکنه خانومش خرید می کنه
من نمونش رو دیدم!
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
خانم النای گرامی من ترجیح می دم در این طور موارد بحث نکنم. چون تجربه نشون داده احساس بر منطق تسلط کامل داره! در ایران فعلی خانمها تحصیل می کنند، درآمد دارند شغل دارند ولی هنوز انتظراات از وظایف سنتی 4-5 هزار سال پیش مردان سرجای خودش باقیه، مردان هم که همه ظالم!! فقط خواستم بدونم از چه زاویه ای می فرمایید. سپاسگزارم.
خانم نیلگون، این حساسیتها رو اگر همسرتون داشتند رابطه به جای دو ماه دو ساعت هم دوام نمی آورد. اینکه با وجود ضعفهای بسیاری که حتما شما هم دارید به ضعفهای شما اشاره نمی کند و خوبی ها شما رو می بینه وقتی ازش می پرسید هیچ نکته مثبتی محسوب نمی شه به نظرتون؟
شما ضعفی ندارید که انار خریدن یا نخریدن همسرتون توی چشمتون بزرگ اومده؟
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نیلگون
اگه بگم خندتون میگیره!
بهش گفتم سوسک ها رو به جای اینکه با دسمتال کاغذی بکشی! با دمپایی بکش!
داد زد که نمیشه تو حرف نزنی و نظر ندی و...!
جا پارک نشون دادم بازم یه جوری خاموشم کرد!
اینارو خیلی دوستانه و با آرامش گفته بودم.نه دستوری...
اینا جلوی پدر مادرم بودش که اونا هم خیلی تعجب کرده بودن از این بر خوردش
تو این حرکتش که واقعا بهم برخورده بود بهش فهموندم که اجازه نداره هرجوری که دلش میخواد با من رفتار کنه:101:.اگه صداش رو رو من بلند کنه منم بلدم بلند تر ازون کنم:D.گفتم عصبانی شدن و فریاد کشیدن کار آدمهای ضعیفه که چون حرفشون بی منطقه از این حربه استفاده میکنند:305:
تا حالا نشده شوهرم در مقابل تشکری که از خریدش کردم یا هدیه ای که گرفتم ازش بگه قابلت رو نداره!
شوهر خوبی داره.
منتها پدر و مادرش فرهنگی بودن!:311: دقیقن می دونم این یعنی چی! یعنی ندگی با دودوتا چهارتا ! این خساست نیست. فقط احتیاط و ترس از بی پولیه!
صبر داشته باش دختر جون. تازه اوله راهی. یه خورده مدل هاتون با هم فرق می کنه. سعی کن خودت رو بیشتر تطبیق بدی. درست میشه.
دختر خوب چرا تو هیچی شوهر داری بلد نیستی؟
چرا در مورد کشتن سوسک و این چیزای کوچیک بهش راهکار میدی؟ اونمن جلوی مامان و بابات؟!!! خوب معلومه که داد می زنه!
هیچ وقت بهش راهکار نده.
هیچ وقت بهش جای پارک نشون نده! :305:
چرا تو این چیزا رو نمی دونی؟!:163:
حداقل برو کتاب مردای مریخی زنان ونوسی رو بخون.
چرا انتظار داری بهت بگه قابل نداره؟ بجاش به ازای هر کار کوچیکی که انجام می ده ازش کلی تشکر کن. نگو از سر من زیاده ولی بگو که خیلی ازش ممنونی! بگو که یه کار خوب و باارزش انجام داده. تشویقش کن که خوشحالت کنه.
صبر داشته باش. درست میشه.
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
فقط ای کاش مشکلات خانومهای سایت رو یک نگاه بندازید تا قدردان برکتی باشید که خداوند به زندگیتون داده، که یک روز اگر گرفته بشه می بینید چی از زندگیتون کم شده.
این حساسیتها شاید همسرتون رو آزار بده ولی شما رو به مراتب بیشتر آزار خواهد داد. شما با هر مردی باشید یک بهانه ای برای حساس شدن به صورت ناخودگاه ونه عمدی پیدا خواهید کرد. من توی دوستان پسرم چنین کسی رو دیدم. ساعتها براشون وقت می ذاریم ولی آخرش مثلا سر اینکه دو ساعت از این 10 ساعت وقتش تلف شده چنان عصبی می شه که روزو بهت حروم می کنه.
خواهر گلم موضع نگیرید در برابر حرفهای من. فقط با چشمان باز نگاه کنید، به هر آنچه دارید!
RE: شوهرم نمیتونه انتظارات منو برآورده کنه !
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehran21
نقل قول:
نوشته اصلی توسط النا...
آره عزیزم حق با شماست ولی یه چیزی بهت میگم اونم اینه که حواست باشه به هیچ عنوان با پول خودت خرید های خونه رو نکنی چون فقط کافیه یک بار این کار رو بکنی خیلی بد عادت میشن خیلی زیاد
یه پیشنهاد دارم واست نمی دونم درسته یا نه ولی به نظر من وقتی یه چیزی مثل میوه خواستی و نگرفت ناراحتیتو بهش نشون بده و بگو خوبه یه چیز گرونتر ازت نخواستم بهش بگو تو خیلی پسر ساده ایی هستی هر کس دیگه ای جای تو بود و می دید که زنش رو با خرید یه چیز نا چیزی مثل انار میتونه خوشحال کنه قطعا این کار رو میکرد
و فردای همون روز از خونه بهش زنگ بزن و بگو موقع اومدن خونه انار بگیر ببین حرفت روش اثر کرده یا نه
امید وارم به نتیجه برسی
منظورتون از بد عادت چیه؟ ایشون دارند از وظایف خونه داریشون کم می کنند به خاطر مسائل کاری. زن و مرد هردو وظیفه دارند برای تامین مخارج زندگی مشترک کار و تلاش کنند. اینها که این وظیفه زن نیست و... مال دوره ی بود که زنها رو توی خونه محبوس می کردند! الان زن می تونه کار کنه، درآمد داره، تحصیلات داره و.. این بهونه به گوش هیچ مردی نمی ره.
النا جات از این پیشنهاد خوشم اومد.حتما استفاده میکنم.
آقای مهران تو جواب سوالتون با پاسخ النا موافقم.
من هم پولم رو خرج زندگیمون میکنم.ولی نه برای خوراک و بعضی چیزها که وظیفه مرد هست.وقتی خرج خورد و خوراک میشه بعدا میگن تو که اصلا خرج نمیکنی .پس پولهاتو چیکار میکنی؟من ترجیح میدم لوازم منزل و لباس و...اینهارو بخرم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط she
شوهر خوبی داره.
منتها پدر و مادرش فرهنگی بودن!:311: دقیقن می دونم این یعنی چی! یعنی ندگی با دودوتا چهارتا ! این خساست نیست. فقط احتیاط و ترس از بی پولیه!
صبر داشته باش دختر جون. تازه اوله راهی. یه خورده مدل هاتون با هم فرق می کنه. سعی کن خودت رو بیشتر تطبیق بدی. درست میشه.
دختر خوب چرا تو هیچی شوهر داری بلد نیستی؟
چرا در مورد کشتن سوسک و این چیزای کوچیک بهش راهکار میدی؟ اونمن جلوی مامان و بابات؟!!! خوب معلومه که داد می زنه!
هیچ وقت بهش راهکار نده.
هیچ وقت بهش جای پارک نشون نده! :305:
چرا تو این چیزا رو نمی دونی؟!:163:
حداقل برو کتاب مردای مریخی زنان ونوسی رو بخون.
چرا انتظار داری بهت بگه قابل نداره؟ بجاش به ازای هر کار کوچیکی که انجام می ده ازش کلی تشکر کن. نگو از سر من زیاده ولی بگو که خیلی ازش ممنونی! بگو که یه کار خوب و باارزش انجام داده. تشویقش کن که خوشحالت کنه.
صبر داشته باش. درست میشه.
با جا پارک موافقم.ولی نمیتونم وقتی کاری رو اشتباه انجام میده هیچ چی نگم.
آدم باید منطق داشته باشه.همه چیز رو همگان دانند.باید به نظر من هم گوش بده.اگه خوشش نیومد بگه قبول نمیکنم.نه اینکه از همون اولش جبهه بگیره که آخه...
تازه من هم این کتاب رو خوندم هم چند تا کتاب دیگه.و خیلی رعایت میکنم.واسه همینه نمیتونه از رفتارم زیاد ایراد بگیره.فقط گاهی میگه که خیلی زود ناراحت میشی!
اینو راست میگه.من وقتی کسی باهام رفتار درستی نداشته باشه ازش دلگیر میشم.ولی خوب بعد از یه مدت یادم میره...
پیش پدر مادرم شاید راهکار دادم.ولی همیشه ازش تعریف کردم و بزرگش کردم...
حالا دوستان من برای بهبود روابطمون یه کاری کردم.
چند روز بود خیلی سر سنگین شده بودم باهاش.واقعا خسته بودم از رفتاراش...
دیروز صبح قرار بود برا 4 روز بره ماموریت.خوشحال بودم که میخوام تنها باشم.
ولی دلم براش میسوخت.یه نامه کوتاه نوشتم براش .خواستم سعی کنه منو درک کنه و...و سخنرانی های دکتر فرهنگ رو به همراه نامه و یک هدفون گذاشتم تو چمدونش و ازش خواستم برا اینکه فاصله مون بیشتر از این نشه حتما به اونها گوش بده.
من خودم خیلی قبول دارم حرفهای دکتر فرهنگ رو...
قول داده حتما گوش بده ...:310:
حالا نتیجه رو بهتون میگم::310: