بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
زنی 28 سالهم دو سال از ازدواج کردم..شوهرم از اقوامه. قبل از ازدواج به من ابراز عشق کردو وانمود کرد عاشق منه .تو دو سال که تجربه زندگی مشترک بااونو دارم زمان های اندکی بود که به فکر جدایی افتادم و زمان های زیادی هم بود که احساس خوشبختی کردم.ولی این دفه دیگه تصمیمم بر جدایی گرفتم .ولی فکر مسایل بعد جدایی نگرانم می کنه.فکر حرفای فامیلو اینکه بعدش چی میشه تنهایی بعدش نگرانم میکنه
شوهرم مرد بدی نبود ولی حرفی به من زده که نمی تونم ببخشم و رو حرفشم موند
من 6 ماه ازش بزرگترم ،یکی از دوستاش تازه ازدواج کرده.زن اون 20 سالشه.8 سال از من کوچیکه ولی قیافش هم سن و سال من میخوره.دوست شوهرم یک سال از شوهرم بزرگنره .امروز دعوتمون کردن خونشون.من حالشو نداشتم شوهرم دوست داشت بریم ولی من از قبل گفته بودم نمی خام بریم.به من گفت تو پیری.زن پیر گرفتن همینه.تو پیری هیچ شوقی نداری برای بیرون رفتن و مهمونی رفتن.من اصلا پیر نیستم مثل دخترای 21 ساله 22 ساله دیده میشم .
تا حالا از هیچی براش کم نذاشتم.تو رابطه زناشوییمون هر کاری بخواد کردم.تو این رابطه خیلی خود خواهه.کارایی که تو فیلمای ناجور دیده میکنه نظرم براش مهم نیست.تو بقیه مسایلم همیشه میگه حرف حرف من باشه.حق نداری با این حرف بزنی . حق نداری بری بهمان جا.حق نداری دیرتر از 5 خونه بیای.با همه این قلدریاش را اومدم ولی با این حرفش که بهم گفت پیر نمی تونم راه بیام.این اولین بارش نیست که بد حرف میزنه.از وقتی این دوستش ازدواج کرده به من چرند زیاد گفته.چون این دختره هم کم سنه هم باباش فوق العاده پول داره.یه مدت می گفت ادم باید زن پول دار بیگره. خوشگلی مهم نیست.پول مهمه.حالام میگه تو پیری.بهش گفتم می فهمی چی میگی.گفت واقعیته پیری.بازم میگم پیری.
RE: به خاطر 6 ماه بزرگتر بودن بهم میگه پیر
دوست عزیز:72:
واقعا متاسفم که این برخورد بین شما 2 نفر بوجود امده؟!
وبرای اون آقا بیشتر متاسفم که به انتخاب خودش بی احترامی و بی ادبی میکنه و بخاطر ازدواج یک نفر دیگه همسر خودش رو که از نزدیک ترینها در این دنیا به خودش هست دور میکنه و دلشکسته؟!
لطفا کمی صبور باش، این مسئله گرچه دلت را به درد آورده ولی باید با تدبیر و صبر مدیریتش کنی؟!
لطف 5 تا از بهترین خصوصیات همسرت و 5 تا از بدترین خصوصیات ایشان را بیان کن؟!
اگر ایشان بخواهند در مورد شما قضاوت عادلانه ای بکنند چه خصوصیات خوب و بدی از شما بیان می کنند؟!
صمیمانه وصادقانه بیان کنید به چه دلیل تمایل نداشتید به خانه دوست ایشان بروید؟! آیا قبلا هم چنین مشکلاتی داشتید؟!
موفق باشید:72:
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
سلام دوست عزیز نمی دونم شما آقایی یا خانم ولی اگر خانم باشی باید بدونی که برای یک زن شنیدن این حرف چقدر دردآور می تونه باشه.از وقتی این حرفو گفته اومدم تو اتاق در رو رو خودم بستم الان سه ساعته تو اتاقم،هم گرسنه ام هم مشکل دیگه ای دارم که باید برم بیرون از اتاق ولی نمی خام باهاش روبرو شم.اونم نشستش جلوی ماهواره.
من تا 2 سرکار بودم،حالم خوب نبود کمرم درد می کرد اومدم خونه به شوهرم گفتم حالم خوب نیست نریم گفت باشه بخواب.بعد که بیدار شدم دوستش زنگ زده بود اصرار کرده بود بریم.من آمادگی نداشتم.نمی دونستم چی بپوشم حالمم بد بود دلیل دیگه ای نداشتم برای نرفتن.اینم بگم امروز برای شام دعوت شدیم از قبل دعوت نشده بودیم.
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
این اتفاق امروز افتاده و فعلا کلافه ای ، معمولا مردها دور و بری هاشون ازدواج می کنند یه خورده جو گیر میشن ، به علاوه من فکر میکنم ایشون بنا به دلایلی رضایت کافی از زندگیتون ندارن، یا برای اینکه حرص شما رو در بیارن اون حرفو زدن. من نمیگم کار درستی کرده اصلا ، و شاید شما به نظر خودتون همه کار کردین براش، ولی بهتره بگردین ببینین دلیل نارضایتیش از زندگیتون چی هست
درمورد زن بیست ساله هم بذارید یه مدت بگذره خودشون با دیدن مشکلات ازدواج با یه دختر کم سن به این نتیجه می رسند که دخترهای سن مناسب پخته تر و بهتر عمل می کنن معمولا
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
احتمال داره دلیل نارضایتیش دیدن ماهواره و مقایسه ی شما با زنای توی اون باشه
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
سلام
این واقعا بی رحمانه هست. بابا چشماشون رو باز کنند و ببینید کیو انتخاب می کنند مگه مجبورشون کردند.
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
سلام خانم پریا ناز
28 سال هم که سنی نیست تازه فقط 6 ماه از خودش بزرگتر هستید. اما با این توصیفاتی که کردید به نظر می رسه که یه بحث و دلخوری کوچک است که بزودی انشالله برطرف میشه. من بعد از زایمانم که به صورت سزارین بود دچار مشکلات زیادی شدم تا 4 ماه تمام بدنم درد می کرد و حتی نمی تونستم خونه رو جارو بکشم. شوهرم یه بار بهم گفت مثل ژیانهای کهنه وقراضه شدی. خیلی بهم برخورد و چند ساعتی قهر کردیم ولی بعد از اینکه دوباره با هم صحبت کردیم و من با آرامش بهش گفتم چقد حس بدیه وقتی بیمار باشی و این حرف رو از کسی بشنوی که باید بیش از هر کسی تو رو درک کنه ازم معذرت خواهی کرد و همه چیز برطرف شد.
فکر کنم مشکل شما هم به راحتی برطرف میشه
اصلا هم پیر نیستی من که 30 سالمه حس و حالم مثل دختر های 14 ساله است شاد و شنگول
شاد و شنگول باش
خوشبخت باشی
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
سابینای عزیز ایشون هیچ نارضایتی تا قبل از این از من نداشتن و امروز هم سر خونه اونها چنین حرفی به من زد قبلا چیزی نگفته بود.
ساحل عزیز شوهرم از ظاهر و اندام من کاملا رضایت داره اون طور که خودش میگه .ما دو ساله ماهواره داریم چطور در این دو سال این حرف رو نزد؟
آقا مهران باور کنید موقع خواستگاری دو بار جواب رد دادم بهش.انقدر باهام حرف زد که باور کردم عاشقمه
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
پریناز عزیزم
بخاطر همین یه حرف فکر طلاق به ذهنت خطور کرده؟ فکر نمی کنی ایشون اشتباه کردند درست ، ولی فکر طلاق یه خورده مجازات بزرگیه برای این یه حرف؟
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
negar عزیز من احساس پیری نمیکنم خودم احساس می کنم 20 سالمه.من ریزنقشم برا همین سنم کمترم دیده میشه.شوهرم برعکس من هیکلیه.برا همین کنار همیم اون بزرگتر دیده میشه.
شوهرم هیچ وقت از زندگی با من احساس نارضایتی نکرده.همیشه از اندام و قیافم تعریف میکرد.میگفت کیف می کنم نگات میکنم.میگفت من از خدا دختر خوشگل کوچولو و ظریف می خواستم خداروشکر تو همونی هستی که ازش خواستم.هیچ وقت هم رو سنم حرفی نزده بود.دقیقا از زمان ازدواج دوستش این جوری شده.اول که در مورد پولداربش حرف میزد.میگفت رضا خوشبخت شد.پدر زنش بهمان جا ویلا داره.کارخونه داره.ماشین زنش سونوتاست.خوش به حالش.عجب بختی داشت .بچه زرنگی بود.من این حرفا نشنیده گرفتم.ولی وقتی بهم گفت پیری دیگه نتونستم نشنیده بگیرم.اوضاع خیلی قمر در عقربه.کت کاری کردیم صبح.من شروع کردم.گفتم از خونه من برو بیرون.اینجا سهم منه از مهریه.اونم گفت خفه شو.هیچ سهمی نداری.گفتم تو خفه شو مگرنه دهنت رو پر خون میکنم.گفت بیا بکن و به مسخره خندید.منم رفتم سمتش بزنمش.انقدر عصبانی بودم فکر کردم زورم میرسه.دستمو گرفت انقدر فشار داد که الان پایین شصتم کف دستم کبوده.برای اینکه بسوزونمش بهش گفتم من خیلی خاطر خواه دارم همین الانش همه دنبالم.به تو هم هیچ وقت علاقه نداشتم و تعهد نداشتم.اونم گذاشت رفت خونه مادرش.
سابینای عزیز درسته مجازات بزرگیه.ولی این فکر که احساس میکنه من پیرم ازارم میده امروز صبح من نشستم پای کامپیوترم کاری انجام بدم .شوهرم نشست پای ماهواره با صدای بلند.بلند شدم تلویزیون رو خاموش کردم.دوباره روشن کرد.گفتم حواسم پرت میشه.گفت از علائم پیریه.گفتم خفه شو.گفت مثل اینکه خیلی بهت زور اومده.گفتم حدت در این حد بوده بدبخت.که زن پیر بهت بدن.گفتش نه حدم بی نهایتم الانم برام دیر نیست.فکرمیکنی از این مرد نباید جدا شد؟
5 تا از بهترین خصوصیات شوهرم
1.دلسوز و مهربون
2.در جمع مودب و محترم
3.درستکار
4.خوش صحبت
5.مسئولیت پذیر
5 تا از بدترین خصوصیات شوهرم
1.بدهنی موقع دعوا
2.نماز نخوندن
3.خودخواهی در رابطه جنسی
4.ناز نکشیدن
5.مغرور بودن زیادی
خصوصیات خوبی که در مورد من میگفت:
1.مهربونی
2.خوش اخلاقی
3.مظلومی
4.جذابیت
5.ساده بودن.بمنظورش به معنای ساده لوح بودن نیست.
خصوصیات بدی که درموردم میگفت:
1.دیر کردن
2.کند بودن در کارها
3.غیراجتماعی بودن
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
پریناز عزیزم این فقط یه حرف خواهرانه است که وجود ماهواره با وجود مضامینی که داره میتونه افت بزرگی برای خونواده بحساب بیاد یکی از افتاش به گفته ی خودت نماز نخوندن شوهرته
به نظر من ماهواره توی زمان ما به معنای واقعی کلمه شیطانه با چهره ی تقریبا موجه وقتی شیطان از یک در وارد بشه خدا هم از در دیگه خارج میشه خب
البته نمیدونم دوستان تا چه حد با نظر من موافقن و امیدوارم حرفم باعث رنجش خاطرت نشده باشه
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
سلام پرینا جان
من فکر می کنم درسته که ایشون حرف خیلی بدی به شما زدند ولی نظر من اینه که شما هم باید قدمی در راستای حل مشکلتون بردارید نه اینکه با ناراحتی و بحث و ... مسائل رو بدتر کنید طوری که حتی اگر همسرتون از کاری که کردن پشیمون هم بشن بعد با ادامه ی ناراحتی از طرف شما به لج و لجبازی بیفتند. مخصوصا گفتن این حرف که از خونه ی من برو بیرون خیلی حرف ناراحت کننده ای هست حتی ممکنه دل ایشون بشکنه طوری که به خودشون حق بدن که اون حرف ناجور رو به شما گفتن. شما باید با رفتارتون طوری با ایشون رفتار می کردید که به اشتباهشون پی ببرن مثلا با مظلوم نمایی و محبت همراه قهر , نشون دادن دلخوری در عین محبت طوری که واقعا متوجه اشتباهشون می شدن و شرمنده می شدن. ولی وقتی با لج و لجبازی پیش برید و به بگو مگو و حرف های ناراحت کننده برسه که رسیده نتیجه اش همین میشه که فقط به خاطر یه حرفی که با معذرت خواهی و دلجویی میشه برطرفش کرد خدای نکرده به فکر طلاق و جدایی بیافتید.
شما هم کمی کوتاه بیا. خیلی وقتها توی زندگی آدم مجبور میشه به خاطر زندگی مشترک از خود گذشتگی کنه. فکر کنم حالا بی حساب شده باشید و در عوض حرف بدی که ایشون به شما زده شما هم حرف بدی به ایشون گفتید. فکر نمی کنید بهتر باشه پا پیش بزارید و از ایشون به خاطر حرفهاتون معذرت خواهی کنید تا دیر نشده ایشون هم به اشتباهشون پی ببرن و ...
موفق باشی عزیزم
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پری ناز
اوضاع خیلی قمر در عقربه.کت کاری کردیم صبح.من شروع کردم.گفتم از خونه من برو بیرون.اینجا سهم منه از مهریه.اونم گفت خفه شو.هیچ سهمی نداری.گفتم تو خفه شو مگرنه دهنت رو پر خون میکنم.گفت بیا بکن و به مسخره خندید.منم رفتم سمتش بزنمش.انقدر عصبانی بودم فکر کردم زورم میرسه.دستمو گرفت انقدر فشار داد که الان پایین شصتم کف دستم کبوده.برای اینکه بسوزونمش بهش گفتم من خیلی خاطر خواه دارم همین الانش همه دنبالم.به تو هم هیچ وقت علاقه نداشتم و تعهد نداشتم.اونم گذاشت رفت خونه مادرش.
خداييش خيلي باهاش بد حرف زدي كلا غرورشو بردي زير سوال! خصوصا در قسمت آخر حرفتون من خيلي خاطر خواه دارم و ... آخه عزيزم رگ غيرتش رو كه با همين حرف، زدي انگار!
يعني چي بسوزونمش، اگه در مورد همه ي حرفهاش اينطوري جواب بدي كه فاتحه ي زندگيت خوندست، همه الان سعي ميكنن با چنگ و دندون هم شده زندگيشون رو حفظ كنن (نمونه هاي زياديش رو تو همين تالار به عينه ميتوني ببيني) اونوقت شما بخاطر هيچ و پوچ زندگيت و تبديل كردي به ميدون جنگ!
گل من تو زندگي كه هميشه خوش خوشان نيست تا حالا كه خوب بوده شما هم خوب بودي ولي الان در مقابل يه حرفش شما چندتا برگردوندي، مطمئن باش اينجا كسي حرفها و رفتارهاي همسرت و تائيد نميكنه ولي شما هم بايد سياست و داريت تو زندگي بخرج بدي نه اينكه بخاطر همچين مساله ي از رو احساسات آخرين راه و كه طلاق باشه اول پيشنهاد بدي اينجوري كه سنگ رو سنگ بند نميشه پس عقل و منطق كجاي كاره ؟
ميدونم الان از دستم ناراحت شدي و ميگي آخه تو از زندگي من چي ميدوني ولي باور كن همه ي اينها رو ميشه از نوشته هات استنباط كرد.
نهايتا اينكه در مورد مشكلاتت و همچنين در مورد رابطه ج... هم ميتوني از وجود مشاورها استفاده كني و با صبر و تحمل حلشون كني چون اگه به دور و برت هم توجه كني ميبيني كه اين چيزها عاديه و زندگي پستي و بلندي هاي سختر از اينها رو داره.
اميدوارم رك گويي منو ببخشي و مشكلاتت هر چه زودتر حل بشه.
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
هر دو شما بزرگواران به کمک مشاور احتیاج دارین. طرز نگاه ایشون به زندگی و انتظاراتشون از خانواده همسر صحیح نیست و در کنار اون شیوه برخورد شما در جهت بهبود و اصلاح رابطه نیست. من گمون نمیکنم مساله حادی بینتون باشه مگر اینکه همه ماجرا رو برای ما نگفته باشید.
امیدوارم کارشناسان تالار هم به کمکتون بیان اما من تصور میکنم مشاوره حضوری و ادامه دار (تا زمانی که خود مشاور بگه) با توجه به اینکه هر دو نیاز به همفکری و کمک دارید براتون لازمه.
ماهواره تون رو هم زنگ بزنین برادران و خواهران جان بر کف نیروی انتظامی در کسری از ثانیه کن فیکون کنند ، همه مشکلاتتون حل میشه ;)
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
زیاد خودتونو ناراحت نکنید دوست عزیز منم همیشه حال ندارم همسرمم همه چی بهم میگه این که یکیشه ولی سعی کنید حساسیت نشون ندید تا بدتر نکنه چون اگه نازکنید و ناراحتی نشون بدید خوشش میادو بدترمی کنه و فکرمی کنه شما پوستتون کلفته یا خدای ناکرده مونده بودید رو دست بابامامانتون :72:
حرفاش نشنیده بگیرید اصلا نگو ناراحتی بریز توخودت ولی بروز نده تا بتونیدموفق بشید:43::46:
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
سلام عزیزم.حساس تنباش و به خاطر این حرفها زندگیتو تلخ نکن.منم مثل بقیه دوستان اینجا یک بار این حرفو شنیدم با اینکه من 24 سالمه و همسرم 6 سال از من بزرگتر.کلا آقایون عادت دارن هرزگاهی واسه کم کردن اعتماد به نفس حانوما اینو بگن.اینو نگن جی بگن آخه....
من که زیاد جدی نمیگیرم وتو ام سخت نگیر عزیزم
اگر بعد از هر دفعه شنیدن این حرف به هم بربزی و واکنش نشون بدی نقطه ضعف بدی و بهش دادی.ببین کی گفتم عزیزم.
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
یعنی زدی داغون کردی همه چی رو!!!!!!!!!
این چه حرکاتیه آخه خانومی!
برو ازش معذرت خواهی کن. پاشو برو آرایشگاه، به خودت برس. لباش خوشگل بپوش، آهنگ بذار و برقص. شاد و پر انرژی باش.
اونوقت ببین کدوم مردی میگه پیر هستی!! شاد و شنگول باش دختر جون!
پاشو برو یه کم هم از عیب و ایراد زن دوست شوهر سر دربیار!! اگه لازم شد بگی نپخته است به این خاطر! :D
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
سلام دوست عزیز
درسته شنیدن این حرف سخته ولی شوهر تون هم شایدازچیزی یاکسی ناراحت بودندودراون لحظه حواسشون نبوده واین حرف روزدند
خواهرم میدونم که شماخیلی بالاترازمن میدونیدوتجربتون خیلی بیشترازمنه
ولی اینوبدونیدزندگی بالاپایین داره قرارنیست همیشه بروفق مرادماباشه گاهی وقتهاناراحتی ودلخوری پیش میاد
ولی قرارنیست ماجبهه گیری کنیم دراینصورت زندگی به جهنم تبدیل میشه وارامش نداره درحالیکه وقتی یکی ازطرفین ناراحت شدوحرفی رو زدکه خیلی وقتاناخواسته هست بایستی طرف دیگرکوتاه بیادنه اینکه به بزرگتر کردن بحث دامن بزند
وقتی ازیه حرفی ناراحت شدی هیچ وقت سعی نکن درهمون لحظه واکنش نشون بدی هرچندسخته، ولی سعیت روبکن ازمحل ناراحتی دورشوخودت روبایه کاردیگه مشغول کن کمی که ارومترشدی بیابگومن ازاین حرف یارفتارشماناراحت شدم
ایاحق من این بودکه این حرف روبشنوم ؟
فکرنمیکنیدزیاده روی کردید؟
تواون لحظه به این دلیل به حرفتون گوش ندادم اونکه ناراحتی نداشت
می بیندکه ایشون هم به اشتباهشون پی می برندومعذرت خواهی میکنند
به این هم فکرنکنیدکه همسرم مغروره ،توزندگی مشترک غرورجایی نداره گاهی وقتهابرای حفظ زندگی بایدغرورت رو زیرپابذاری چون کاریه که برای خودت وبرای حفظ زندگیت میکنی
راستی یادتون نره دعوانمک زندگیه:46:
خیلی زودبااین بحثهای کوچیک به فکرطلاق نباشید:163:
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
به نظر من حرفهای بزرگ از حرفهای کوچک شروع میشه، اینو تجربه کردم که دارم میگم. تو رو خدا وقتی می شنوی بهت میگه پیر؛ سعی کن تو ذهنت به چیزهایی دیگه فکر کنی تو اون حرف تو ذهنت جا نیفته.
اینجوری که شما شروع کردی، به جای این که سعی کنی شوهرتو شرمنده اخلاق ورزشکاریت کنی. بلند شدی باهاش کتک کاری کنی بسوزنیش که چی بشه؟ به کجا برسی؟ حالا اون داره همین جوری حرفهای لغو میزنه تو چرا داغ می کنی، تو که فهمیده ای. بذار تو دلش هر جور دوست داره بگه سعی کن به خدا بسپاریش.
فکر کردی شوهرهای ما نمیگن و فقط تویی؟ (ببخشید آقایان)
حضرت محمد و حضرت خدیجه تا جایی که من موندم فاصله سنی زیادی از هم داشتن و حضرت خدیجه بزرگتر بود. ببین می خوای الگوت تو زندگی کی باشه؟
ببین وقتی دعوا می کنید و به هم حرفای زشت زشت می زنید آروم آروم احترام ها کم میشه. و این بین زن و شوهرها خیلی زشته که شما ها بینتون پرده حرمت نباشه. من عواقبشو شخصا دیدم. کار به جاهای باریک میکشه. اون اذیت میشه که هیچ، خودت هم اذیت میشی.
اون قسمت از حرفت که گفتی "من خیلی خاطر خواه دارم همین الانش همه دنبالم.به تو هم هیچ وقت علاقه نداشتم و تعهد نداشتم"
خیلی خطرناکه باخودت عهد ببند که هرگز هرگز هرگز از این حرفا دیگه نزنی. برا زندگیت سمه.
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
سلام پريناز خانم خودت قبول داري كه پير شدي؟اگه قبول نداري چرا اصلا بهت برخورده؟ببخشيد اينو ميگم ولي شما خودت به اين قضيه فكر ميكردي(چون بزرگتري) كه وقتي از زبون همسرت شنيدي اون قدر ناراحتت كرده كه اون رفتارها رو كردي وگرنه چرا مثل ساير رفتارهاش و به قول خودتون قلدرياش كوتاه اومدي و فقط به خاطر همين يه مسئله انقدر به هم ريختي.اولين قدم اينكه كه اين افكار و از ذهن خودتون بيرون كنيد بعد ميبينيد خودتون حس بهتري داريد وقتي ايشون بهتون گفت پير اگه خودتون باورش نداشتيد به هم نميريختيد و با خنده رد ميكرديد.واسه مسائل زندگي زناشويي بايد چشم ها رو بست و گوش ها رو گرفت وگرنه هميشه جنگ و جدل به وجود مياد. قدر همسرت و بدون بااينكه اون حرف ها رو بهش زديد خيلي عكس العمل بدي نشون نداده به اين تاپيك سري بزنيد ببينيد همسرتون چقدر خوبه:
http://www.hamdardi.net/thread-26854.html
http://www.hamdardi.net/thread-26989.html
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
عالی گفتی saharjavid عالی!!!
یعنی زدی به هدف !!!:104:
RE: بهم میگه پیربه خاطر 6 ماه بزرگتر بودن
سلام دوست خوب.
من با توجه به مشکلی که خودم دارم واسه موضوعاتی مثل موضوع شما نظری ندارم!!! (حتما الان میگی پس چرا نظر میدی:311:)
فقط خواستم به یه نکته ای که سحر اشاره کرد توجه کنی. به نظر من حساسیت شما به این موضوع بیشتر از همسرته. شوهر من از من فقط 8 سانت بلندتره ولی خودش اینقدر به این موضوع حساس بود و حتی اذیت میشد!!! که من اگه به خاطر کمردرد کفش پاشنه بلند نمیخریدم میرفت تو فکر!!! شما خودت حساس شدی متاسفانه با همسرت طوری رفتار کردی که اگه قبلا بی منظور هم این حرفو زده حالا از سر دلخوری از اون برخورد تند شما با قصد هم اینو میگه.
فراموش کن این موضوع رو به روی خودت نیار و حتی اون طرز برخوردتو جبران کن حتما نتیجه بهتری داره.