-
مشكل ژنتيكي همسر
با سلام
دوستان من براي بارداري تازه اقدام كردم كه متوجه شدم كه همسرم مشكل ژنتيكي داره و دكتر گفته امكان بچه دار شدنت به دليل نقص ايشون يا خيلي كمه يا اگر همه بچه دار بشيد بچه ناقص ميشه.
در حاليكه فك ميكنم همسرم اينو از من پنهان كرده حالا به نظرتون بهترين تصميم چيه در اين خصوص؟ به جدايي فكر ميكنم.
خيلي سردرگمم واقعا
كسي رو ندارم كه راهنماييم كنه.ممنون ميشم اگه كمكم كنيد براي گرفتن بهترين تصميم.
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
سلام عزيزم
همسرتون هم متوجه اين قضيه شده ؟
عكس العملشون چي بوده؟
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
مگه همسرتون از این قضیه خبر داشته که شما فکر می کنید ازتون پنهان کرده زود قضاوت نکن باهاش صحبت کن و حرف هاشو قبل از هر تصمیم گیری بشنو
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
ممنون كه جوابمو دادين
آخه ما تازه اقدام كرديم برا بچه دار شدن بعد از طريق جاريم فهميدم كه اينا اين مشكلو دارن و من هم خيلي بچه
دوس دارم از همسرم خواستم بريم متخصص كه رفتيم با آزمايش و اينا دكتر گفت امكان بچه دار شدنتون خيلي كمه
يا بچه سقط ميشه يا هيچ رشدي نمي كنه.حالا همسرم همه چيزو انكار ميكنه.
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
يعني جاري هاتون هم بچه ندارن ؟؟
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
چرا دارن ولي اونا هم با كلي دوا و درمان
ضمن اينكه جاريم ميگه 3 تا از بچه هاي خانواده شوهرم قرص هاي هورموني قوي مي خوردن يكيشون هم شوهرم ميشه.
الان هم دكتر خودش اينو از نتيجه آزمايشام ميگه.
من ميگم اگه پرونده داشتن چرا موقع ازدواج اينو نگفتن بهمون.
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
به نظرم شما اول ببينيد كه ميشه يه جورايي درمان بشه برين يه چند تا دكتر ديگه م برسي كنن شايد اونا نظرشون فرق كنه
ولي اگه بازم به اين نتيجه رسيدين كه مشكلشون قابل حل شدن نيست و تونستيد ثابت كنيد كه اين مساله رو ميدونستن و از شما مخفي كردن اين يعني فريب در ازدواج و شما ميتونيد از راه قانوني اقدام كنيد
ولي اول سعي كنيد راه هاي ديگه رو امتحان كنيد شايد خدا خواست و مشكل برطرف شد.
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
من سوالی که از شما دارم اینه که آیا شما به خاطر بچه ازدواج کردید؟ اگه این مشکل رو بذارید کنار، مشکل دیگیه هم با همسرتون دارید؟
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
بله به هر حال هر كسي كه ازدواج ميكنه توقع داره كه نسلي از خودش داشته باشه كه اونم سالم باشن.
ببينيد ما همون موقع هم كه ازدواج ميكرديم خيلي ها گفتن اصلا از هيچ نظري با هم تناسب نداريم
ولي نمي دونم چي شد كه ازدواج كرديم.
از نظر سني كه اون 3-4 سال ازم بزرگتره
از نظر تحصيلي من ليسانس و كارمند اونم ديپلمه و كارمند
از لحاظ فرهنگ خانوادگي كه در يك سطحيم ولي اونا از ما خيلي داراترن.
از لحاظ ديني اون و خانوادش اهل روزه و نماز اينا نيستن ولي ما هستيم.
بازم ممنون كه كمكم مي كنيد.
منتظر آقاي مدير و كارشناسا هم هستم.
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
سلام دوست عزیزم من و شوهرمم فامیلی ازدواج کردیم بهمون گفتن قبل از بارداری حتما ازمایش ژنتیک بدید و بهمون گفتند مشکلات ژنتیکی اگر خدای نکرده تو زن و شوهری وجود داره قابل درمانه خوشبختانه الان دیگه علم پیشرفت کرده و برای همچین مشکلی راه حلی هست اصلا نگران نباشید پیشنهاد میکنم به چند تا دکتر خوب برید بپرسید و یه دکتر خوب پیدا کنید الان دیگه برای این چیزا یه راه حلی هست همین طور که بقیه جاری هاتون بچه دارن شما هم یه روزی بچه دار خواهی شد مطمن باش عزیزم به خاطر این جور مسایل که قابل حله شاید یکم سخت ولی خب قابل حله زندگی خودتو خراب نکن و همسرتو سرزنش نکن و ناراحتش نکن:81: ارزششو نداره و دلیلی که من به نظرم میرسه که بهت نگفته شاید چون خیلی دوستت داشته میترسیده که از دستت بده همین. چون شوهر منم یه سری چیزا رو بعد ازدواج بهم گفت وقتی ازش پرسیدم چرا قبلش بهم نگفتی فقط بهم گفت میترسیدم از دستت بدم همین راستی اینو هم بگم که دختر عموی منم با شوهرش مشکل ژنتیکی داشت خیلی تلاش کردن برای بچه و با چند تا سوزن مشکلشون حل شد و الان خدا رو شکر بچشون سالمه اینو گفتم بهت که هیچ وقت امیدتو از دست نده و امیدوار باش یه روز به تمام چیزایی که میخوای خواهی رسی :46::323:
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
اگه همسرتون نمی دونسته که مشکل داره واسه بچه دار شدن خوب قابل سرزنش شدن نیست.
اگه با هم تفاهم دارین و زندگیتون مشکلی نداره فقط قضیه ی بچه است خوب چرا یه بچه ی سالمو که هیچکسی هم نداره که بزرگش کنه نمیارین بزرگش کنین؟ البته اگه هردوتون می تونین واقعا یه پدر و یه مادر خوب برای بچه باشین.
بچه بچه است دیگه. چه بچه خود ادم چه بچه ای که تنهای تنهاست.
اما یادتون باشه که اگه نمی تونین بچه ای رو دوست داشته باشین و اگه امادگی اینو ندارین که بچه ای رو مثل بچه ی خودتون بدونین نباید بچه رو ناراحت کنین و بیارینش اذیت بشه.
این نظر منه و ممکنه اشتباه باشه. ممکنه برای شما درست نباشه.
موفق باشید.
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
سلام آبجی
یعنی چون همسرت این مشکل رو داره میخوای ازش جدا بشی؟!!!!اگه تو این مشکل رو داشتی چی خوب بود ولت میکرد و میگفت من چون بچه دوست دارم و تو نمیتونی بچه دار بشی بفرما خونه بابات:305:
یه سوال دیگه آبجی عزیز چرا وقتی فهمیدی مشکل زنتیکی داره به فکر طلاق افتادی عزیزم؟و تازه داری میگی که اصلا به هم نمیان ؟اینو میخوام بگم که از وقتی فهمیدی مشکل زنتیکی داره نشستی بدی هاش رو میبینی و رو خوبی هاش چشم پوشیدی و اینکه میگی خانودم میگفتن شما به هم نمیان اینا چیزایی بوده که شما از قبل میدونستید و نه الان و قضیه زنتیکی بودنشه که تازه فهمیدین؟
پس به خاطر مشکل داشتن همسرتون که به قول دوستان اینقدر علم پیشرفت کرده که همه کار میشه کرد نشد هم اشکالی نداره مگه زندگی فقط بچه ست آخه!!!!
من حس کردم دنبال یه چیزی محکمه پسند میگشتید که از همسرتون جدا بشید و حالا که فهمیدید مشکل زنتیکی داره همینو سپر کردید و دارید میرید جلو.......
خواهرم بیشتر فکر کن موفق باشی عزیزم:72:
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
سلام به شما
چرا ما عادت کردیم تا یه اتفاقی میفته سریع میگیم به جدایی فکر میکنم ؟!
خوده همین حرف یعنی یه ترمز محکم برای حل کردن مشکل...یعنی نا امیدی...یعنی خراب کردن همه چیز....
الهه عزیز
قبل از هر چیزی به شما توصیه میکنم انقدر با جاریت در این باره صحبت نکن.اگر با پزشک صحبت کردی که نیازی نیست دیگه بری از جاریت سوال بپرسی و اون هم به شما جواب بده.
ضمن اینکه هدایت تاپیکت رو در دست بگیر و اجازه نده منحرف بشه .الان موضوع عدم سنخیت شما با همسرت نیست.فقط میخواهیم بدونیم چرا همسرت بهت در این باره چیزی نگفته و یا هر چیزه دیگه ای....
گویا شما خودت هم مطمئن نیستی از اینکه همسرت از این مشکل خبر داشته یا نه به دلیل مطرح کردن این جمله ات:
من ميگم اگه پرونده داشتن چرا موقع ازدواج اينو نگفتن بهمون.
لازمه که جواب این سوال رو دقیقا بهمون بگی.
دوستان ازت پرسیده بودن اما جواب درستی ندادی.
اینکه همسرت ایا میدونسته و به شما نگفته و اگر شما با ایشون مطرح کردی عکس العملش چی بوده؟
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
سلام
از همتون ممنونم
ببينيد من هيچ دل خوشي توي اين مدت نداشتم شايد بشه گفت دنبال بهونه ام براي جدايي.مثلا با اينكه وضع ماليش خوبه من دست و دلم هميشه بايد بلرزه كه اضافه خرج نكنم چه برا خودم و چه برا خونه اونم تازه حقوق خودمو نه از حقوق اون.تازه من ازون خانومها نيستم كه دائم در حال خريد لباس و لوازم آرايش و غيره باشم ولي باز هم از نظر ايشون يه دست لباس برا بيرون بسه بيشترش ولخرجي ميشه.
هر بار ميخوام برم عروسي يا مراسمي بخوام برم حتي كادو برا خانواده خودش باشه يا آرايشگاه يا برم برا خريد لباس كلي بهم غر ميزنه ولي در طول اين مدتي كه با هم زندگي كرديم هيچي براي خودم ندارم و هر موقع پس اندازي داشتم دو دستي تقديمش كردم ولي اون حتي تعارف هم نكرده كه حتي ماشينشو به نام من بزنه.
از لحاظ ظاهرم كه شب عروسيمون همه فاميلاشون از تعجب شاخ دراورده بودن و همه فاميلاي خودمونم ميگفتن فك نميكني عجله كردي حالا تازه 22 سالته.
احساس ميكنم تو اين ازدواج واقعا همه چيزمو باختم و هيچي از مسئوليتام كه كم نشده هيچ بيشتر هم شده دريغ از يه ذره راحتي و آسايش ولي اون هم خونه خريد هم ماشين و هم كلي مسافرت رفت و هيچ احساس مسئوليتي هم در قبال من نكرد همش حس ميكنم مثل دو تا شريك مالي هستيم.
اون هيچ وقت به من احساس امنيت نداد كه اگه بشينم خونه مي تونه تامينم كنه در حالي كه وضع ماليش خيلي خوبه.هميشه سر يه مانتو و شلوار يا كيف و كفشي كه با حقوق خودم ميخريدم بايد بهش جواب پس بدم.
حالا هم كه به مادرش گفتم چند روز پيش بياد ببينه نتيجه آزمايشامونو ميگه خوب تو هم ناراحتي معده داري مگه ما تا حالا چيزي گفتيم بهت؟(در حالي كه من فقط معدم يكم حساسه كه اونم فقط نبايد خالي بمونه دكتر هم تائيد كرده كه مشكلي ندارم با اندوسكپي).
يا مثلا سر خريد پاتختي كه لباس بلند مي خواستم بگيرم حودش و مادرش گفتن مگه پاهات عيبي داره كه ميخواي لباس بلند بپوشي؟
آخه كسي كه همچين مشكل بزرگي داره (اصلا تو فاميلشون ناباروري و مشكل اورولوژي داشتن عاديه تا اينكه زن چند تا از پسر عموش و خالش كه فهميدن طلاق گرفتن تازه اينا به دختر مردم هم كلي عيب بستن و بعد طلاقش دادن و اونايي هم كه دارن زندگي ميكنن نمي دونن ،از زنش مخفي كردن يعني با چند تا بچه هنوز نمي دونه شوهرش مثلا صرع داره يا ...
ولي من تمام مواردي كه ممكن بود در آينده بهيچ كاري هم نياد به همسرم گفتم و از اون هم خواستم كه بگه با اينكه فرصت داشت ولي نگفت (ما چند ماه نامزد بوديم و بعد عقد كرديم).خيلي احساس بدي دارم از اينكه منو نادان فرض كرده يا فكر كرده برا پول باباش زنش شدم.
حالا الان كه من يكسال فهميدم همش دنبال انجام آزمايش و اينا بودم تازه الان بدهكار شدم به خودش و خانوادش.
ببخشيد طولاني شد ولي شديدا به جدايي فكر ميكنم
لطفا كمكم كنيد
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
اینجا کسی شما رو به طلاق توصیه نخواهد کرد. اونم بابت مشکلاتی که 30-40 درصد خونواده های ایرانی بهش مبتلا هستند. در نهایت خودتون باید طبق نظرات بچه ها و خودتون تصمیم بگیرید. 2 سوال مطرح می شه؟
1- دلیل اصلی تون برای ازدواج با ایشون چی بود؟ مسائل مادی و ثروت پدرشون براتون اصلا مهم نبود؟
2- مسئولیتی که می فرمایید بعد از ازدواج کم می شه. یک مقدار در موردش توضیح می دین؟
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
سلام عزيزان
امروز قراره بزرگترامون جمع بشن با هم صحبت كنن و به نتيجه قطعي برسن.
من با وكيل هم كه مشورت كردم و گفتم كه بهم تهمت ارتباط با مرداي ديگه از جمله همكارامو داده بدون هيچ دليل و مدركي، وكيلم گفت سعي كن تمومش كني و جدا بشي.چون اين آدم در آينده كه تو پيشرفت كني باز هم به همين روش متوسل ميشه.:163:
دوستان برام دعا كنين لطفا.:325:
خيلي دوست داشتم با جناب مدير سايت همدردي يه مشاوره ميكردم.واقعا سر دو راهي ادامه زندگي و طلاق موندم:302::302::302::302::302:
-
RE: مشكل ژنتيكي همسر
سلام ابجی
فرض کن مشکل ژنتیکی همسرت حل بشه بازم حاضری باهاش زندگی کنی؟؟؟
اگه در صورت حل شدن مشکل ایشون حاضری به زندگی باهاش ادامه بدی خیلی زود تصمیم گرفتی. شما تازه اقدام به بچه دار شدن کردید دکترای متعددی نرفتید.هستند کسانی که چندین سال برای این مسئله تلاش میکنند. اول به رابطتون ونحوه زندگیت فکر کن اگه زندگیتو دوست داری دست از تلاش بر ندار