نظر شما در مورد سر كار رفتن خانومها چيست ؟

سلام به همگي خيلي دوست دارم در مورد اين تصميم بزرگ من را راهنمايي كنيد تا اشتباه نكنم :
من مدت 3 ساله كه ازدواج كردم ، رشته تحصيلي من و شوهرم مهندسي كامپيوتره متاسفانه من تو يك شركت خصوصي كار مي كنم كه ساعت كاريش 2 شيفته است از 7 تا 1 و از 4 تا 7 عصر اين مسئله خيلي من را خسته و نگران كرده و از فكر اينكه بعدها با وجود بچه چكار كنم اعصابم بهم مي ريزه اما از طرفي هم وقتي با خانومهاي خانه دار صحبت مي كنم اونها هم گله مند هستند و خيلي مي ترسم كه با رها كردن شغلم مخصوصا توي اين اوضاع بيكاري پشيمان بشوم خواستم تا شما نيز من را راهنمايي كنيد چون اين مسئله روي خودم و زندگيم تاثير سوء گذاشته است . در ضمن شوهرم هم تصميم گيري را بعهده خودم گذاشته . با تشكر

سلام نگران نباشيد با همكاري مادرتان وهمسرتا ن ومابقي دوستان مشكل قابل حل مباشد من خودم مجبورم 5روز هفته رو از ساعت 5صبح تا 6بعدالظهر كار كنم ضمنا يه بچه هم دارم

بد نيست قبل از اينكه كار قبلي خود را از دست بدهيد، كمي به دنبال كار مناسبتر كه ساعت كاري بهتري دارد بگرديد اگر پيدا كرديد، به محل كار خود اعلام كنيد كه قصد قطع همكاري داريد. اگر مادر يا مادر شوهري داريد كه در نگهداري بچه به شما كمك كند از وجود بچه هم نترسيد.

دانه دوست دارم

من خانوم شاغلی هستم که يک بچه دارم وهرروز بغير از پنجشنبه ها از ساعت 15/8 تا15/16 سرکارم هستم خيلی وقتها پيش اومده که به خاطر تحکيم زندگيم تصميم بگيرم کارمو ترک کنم چون من نه مادر شوهر و نه مادرم نزديکم نيستند و به تنهائی بچه امو بزرگ می کنم
تا الان که هنوز کارمو رها نکردم چون به استقلال مالی خانومها خيلی معتقدم ولی اينو بدون که تا حالا بهم خيلی سخت گذشته و از خودم خيلی مايه گذاشتم
اگر می تونی کارتو رها نکن اگر می تونی ساعت کاريتو يک شيفته کن

مادر من شاغل بود و مادر بزرگم. من رو تا 5 سالگی بزرگ کرد. البته کار مادرم ساعت 3 تمام میشد و از اون به بعد پیش خانواده ی خودم بودم .وقتی برادرم به دنیا آمد من 8 سالم بود .اما چون مادر بزرگم دیگر توانایی لازم را نداشت .برادرم از 1 سالگی به مهد رفت........مادر در قبال ما احساس گناه میکنه .تا حالا چندین بار با چشمهای خیس ازش شنیدم که گفته :بچه های من چرا باید نصف عمرشون را بدون مادر و محبت اون سر کنن.و خودش به هر پسر جوانی که میرسه میگه بهت پیشنهاد میکنم با یه خانم خانه دار ازدواج کن نه کارمند.........البته این در ذات آدم هاست که هر چیزی رو که دارن .خیلی دوست ندارن و مرغ همسایه غازه . آخه زن دایی خودم که خانه داره تاحالا چندین بار ازش شنیدم که میگه :میخوام درسم رو ادامه بدم و برم سر کار.؟؟؟؟؟؟؟؟ ولی از حق نگذریم مامانم استقلالی داره که هیچ زن خانه داری نداره . به منم میگه سعی کن بری سر کار. ااما خودم بعضی وقت ها دلم براش میسوزه اون مسئولیت هاش دقیقا 2 برابر زنان خانه دار و 2 برابر پدرم هست.ولی در عین حال شام و ناهارمون همیشه به راه بوده و خونمون جزء تمیز ترین خونه ها ....آخه مادرم گناه داره.....الانم ما (من و برادم ) نه کبود عاطفی داریم که بیرون از خونه دنبال رفع کردنش باشیم و نه کمبود دیگری. اما از حق نگذریم بچه های زیادی هستنند به خاطر اینکه پدر و مادر خیلی در خانه نیستند دچار انحرافات مختلفی میشونند ...نمیدونم .ولی این و فهمیدم که همه چی دسته خداست . ....امیدوارم برای هر انسانی همان شود که به صلاحش است .... در ضمن اینم یادم نره که بگم. به نظر من ماردم فداکارترین,قوی ترین,و با گذشت ترین مادر دنیاست.


و اما یه سوال از مدیر همدردی و دوستان خوبم.من جمله ای شنیدم که دین اسلام اینکه مسئو لیت زن و مرد یکی شود را دوست ندارد.حالا میخوام بدونم نظر اسلام در مورد کار کردن خانم ها در بیرون چیه؟ البته من اعتقاد دارم .ما هر اشکا لی که داریم به خاطر این است که به اسلام واقعی عمل نمیکنیم . شاید اگر همه ی کار ها و نگرش ها مان طبق اسلام واقعی بود تطابق این جمله با جامعه برایم آسان تر بود.

زن و شوهر بعد از ازدواج شریک یکدیگر می شوند. آنها در همه امور باید کمک و پشتیبان همدیگر باشند، اینطور نباشه که یکی از شدت کار از پا در بیاد و یکی از شدت بیکاری حوصله اش سر بره وفقط بخوره و بخوابه.
وقتی که کارها منصفانه تقسیم بشه هیچکس احساس خستگی نمی کنه و روابط خیلی صمیمی تر خواهد شد.
***************
مهسا خانم
چرا نگران فرزندی که هنوز نیامده هستید.
شما باید با خودتان صادق باشید. اگر واقعاً به کارتان علاقمندید باید در صدد رشد و ارتقاء آن باشید.
به نظر من انسان باید برای دستیابی به اهداف زندگی تلاش کنه و خیلی از سختیها رامتحمل بشه.
شما با بکار گیری شیوه های درست وهوشیارانه هم می توانید کارتان را داشته باشید هم فرزندتان را از همه لحاظ تأمین کنید و هم به خانه داریتان برسید. البته اگر همکاری صمیمانه همسرتان هم باشد خیلی راحتتر از عهده مسئولیتها بر خواهید آمدد.

سلام
به نظر من هیچ چیز تو دنیا به اندازه لحظه ای که مرد خسته از سر کار میاد و با استقبال گرم همسرش مواجه میشه بهتر نیست !!
اگر شما هم سر کار برید شاید کمی از خستگی جسمی همسرتون بکاهید ولی خستگی روحی اون رو چیکار میکنید؟
مطمئناً هر قدر هم که بخواهید برنامه ریزی کنید باز هم مثل قبل نمی تونید به همسرتون و بچه هاتون برسید.

من ميگم اگه يه شيفت بشه خيلي بهتره هم به شوهرت مي رسسي هم حوصلت سر نميره.

سلام عزیزم
اول اینکه نهایت سعی خودتو بکن ک کارتو از دست ندی برو با مدیر عامل صحبت کن که بعداز ظهرها رو تعطیل کنی . چون بعد از یک مدت کارکردن اگه بیکار بشی افسرده میشی و یا دنبال یک کار نیمه وقت باش و یا اصلا توی خونه کلاس خصوصی بزار ولی کاملا کار کردن و نزار کنار. موفق باشی

من هم پیشنهاد کنجکاو رو تایید میکنم

سلام. عزیزم می تونی شرایط کاریتو عوض کنی ولی دست از کارکردن برندار. زن باید در جامعه ما شاغل باشه و استقلال مالی داشته باشه.