+لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
با درود،دوستان،همه نیک می دانیم که جهان ما همانند جهان پیشین نبوده و تغییرات شگرفی در آن صورت پذیرفته است و یکی از این تغییرات در این وادی نیز بالا رفتن سن ازدواج به دلیل اقتصاد ضعیف و علل دیگر است.
از سوی دیگر دستورات دینی و شریعت اسلامی،درباره روابط میان دو جنس در بیرون امر ازدواج حرمت قایل است و راه حلش را هم برخی در ازدواج موقت می جستند که جامعه پذیرای آن نشد.
اکنون با این وضعیتی که بیشتر دختران و پسران با یکدیگر رابطه دارند و حتی از نوع جنسی آن،چرا نباید این رابطه در سطح جامعه آزاد نباشد تا در خفا به صورتی ناهنجار انجام پذبرد؟!!آخر چرا کاری را که در همه کشورها و از جمله تمامی کشورهای اسلامی انجام می پذیرد،ما بنا بر یک سری خود گول زدنها و تحجر عقلی نگذاریم که از مجرای عادی خود باشد؟؟؟!!!!
چون کبک سر در زیر برف کرده و با زور می خواهیم از یک عمل طبیعی جلوگیری کنیم و آن وقت مدام از فساد،طلاق و قتلهای خانوادگی ناشی از منع ارتباط پسر و دختر و تبعاتش می نالیم و ضربه می خوریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟بدرود.:shy:
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
دوستان اندکی به این موضوع مهم بیندیشید و دست از سر بدبینها و بدگمانها بردارید،کسانی که واکنشی طبیعی در برابر این وضع جامعه و روزگار دارند!
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
سلام گردآفرید
من به عنوان یک مشاور ، به شدت از این مقدمه و نتیجه گیری شما که در تعارض هستند شگفت زده شدم. به نظرم در منطق به این شیوه سفسطه می گفتند. و به راحتی می توان اشتباهی که در نتیجه گیری کرده اید را بر اساس همین نوشته خودتان استخراج کرد. اما دوست دارم ، واکنش دیگر عزیزان را در رد یا تائید فرمایشات شما شاهد باشم، و در انتها مطلب خود را خواهم آورد.
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
با درود؛خواهشمندم توضیح بیشتری دهید درباره فرمایشتان تا این جانب نیز بدانم چه می گویید!!!بدرود.
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
با درود،دوستان،همه نیک می دانیم که جهان ما همانند جهان پیشین نبوده و تغییرات شگرفی در آن صورت پذیرفته است و یکی از این تغییرات در این وادی نیز بالا رفتن سن ازدواج به دلیل اقتصاد ضعیف و علل دیگر است.
از سوی دیگر دستورات دینی و شریعت اسلامی،درباره روابط میان دو جنس در بیرون امر ازدواج حرمت قایل است و راه حلش را هم برخی در ازدواج موقت می جستند که جامعه پذیرای آن نشد.
اکنون با این وضعیتی که بیشتر دختران و پسران با یکدیگر رابطه دارندو حتی از نوع جنسی آن ، چرا نباید این رابطه در سطح جامعه آزاد نباشد تا در خفا به صورتی ناهنجار انجام پذبرد؟!!آخر چرا کاری را که در همه کشورها و از جمله تمامی کشورهای اسلامی انجام می پذیرد، ما بنا بر یک سری خود گول زدنها و تحجر عقلی نگذاریم که از مجرای عادی خود باشد؟؟؟!!!!
چون کبک سر در زیر برف کرده و با زور می خواهیم از یک عمل طبیعی جلوگیری کنیم و آن وقت مدام از فساد،طلاق و قتلهای خانوادگی ناشی از منع ارتباط پسر و دختر و تبعاتش می نالیم و ضربه می خوریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟بدرود.:shy:
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
یعنی این واژه های سرخ نادرستند!!!یا دروغ؟؟؟:rolleyes:
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
1-از سوی دیگر دستورات دینی و شریعت اسلامی،درباره روابط میان دو جنس در بیرون امر ازدواج حرمت قایل است و راه حلش را هم برخی در ازدواج موقت می جستند که جامعه پذیرای آن نشد.-------------->>
یعنی تا دو نفر عقد ازدواج بینشان جاری نشده و به هم محرم نشوند نمی توانند با هم تنها باشند یا رفت و آمد داشته یا رابطه ای بلند مدت داشته باشند؛
2-اکنون با این وضعیتی که بیشتر دختران و پسران با یکدیگر رابطه دارندو حتی از نوع جنسی آن ، چرا نباید این رابطه در سطح جامعه آزاد نباشد تا در خفا به صورتی ناهنجار انجام پذبرد؟!!-------------------->>
یعنی الان روابط میان پسر و دختر بر حسب زمانه و به طور عادی وجود دارد چرا آن را قانونی و آزاد نکرده و از آزار جوانان دست بر نداریم و چیزی را که باید باشد،جلویش را می گیریم!!
3-آخر چرا کاری را که در همه کشورها و از جمله تمامی کشورهای اسلامی انجام می پذیرد، ما بنا بر یک سری خود گول زدنها و تحجر عقلی نگذاریم که از مجرای عادی خود باشد؟؟؟!!!!----------------------->>
یعنی به دلیل کم آگاهی و جهالت نمی گذاریم ارتباط طبیعی و معمولی و غریزی میان پسران و دختران انجام گیرد؛
4-چون کبک سر در زیر برف کرده و با زور می خواهیم از یک عمل طبیعی جلوگیری کنیم و آن وقت مدام از فساد،طلاق و قتلهای خانوادگی ناشی از منع ارتباط پسر و دختر و تبعاتش می نالیم و ضربه می خوریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟---------------->>
یعنی عدم آزادب ارتباط میان پسر و دختر باعث ارضا و اشباع نشدن مردان و زنان در بعد از ازدواج گشته و در پنهان و آشکار به هم خیانت کرده یا بخاطر امور جنسی و ارضا نشدن از هم ناراضیند که مسبب قتلهای ناموسی و طلاق می شود؛
>>>حضرت عباسی واضح تر و بهتر از این دیگر نمی توانم توضیخ دهم،لذا سخنان مرا با دقت و تعقل بیشتری خوانده و بر من تهمت سفسطه نیز نزنید که نه شهوت نوشتن و صحبت دارم و نه عقده اظهار وجود و این سخنان را تنها و تنها جهت آگاهی بخشی بر زبان رانده و با نگاهی آسیب شتاسانه و اندیشه و سنجش،به آنها رسیده ام و بی مزد و منت در اینجا با دیگران در میان می گذارم؛؛؛بدرود
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
سلام:
یه مثال :
دوتا لیوان را در نظر بگیریم:
(لیوان اول: فردی که ازدواج نکرده وروابطی ازاد ونامشروع با جنس متفاوت دارد . با توجه و محبت های گونا گونی که در یا فت می کند ظرف وجودش تا به لب پراست و سریز می کند انگیزه و نیازی برای ازدواج و پذیرفتن مسئولیتهای ان ندارد و چون تامین است به بهانه ها ی مختلف ان را به تعویق می اندازد.حال که شور و هیجان وجوانی او رو به افول است تصمیم به ازدواج می گیرد.دیگر فضای خالیی وجود نداردجاذبه ای نیست .فقط از سر اجبارو... چون با انواع عشقها و افراد روبرو گشته منحصر شدن به یک فرد را محدودیت می داند و چون به حرام دل بسته حلال برایش جاذبه ای ندارد چون عادت کرده نمی تواند با محبت یک نفر اشباع شود وارضاءنمی شود. به نظر شما این لیوان که تا به لب پراست جایی برای این دریافت دارد؟ ایا این سررفتگی را می تواند با از دواج محدود کند؟ایا این هرز رفتگی را می شود در کنترل دراورد؟که اگر اینگونه باشد پیشگیری خیلی اسان تر و کم هزینه تر است.
وامالیوان دوم: فردی که ازدواج نکرده و کنترل گری خوبی نسبت به نیازها وامیال خود و راههای تعدیل ان دارد(نمازوعبادت – ورزش-کار-تفریح سالم- محبت به خانه و خانواده خصوصا والدین) با کمترین امکانات و اولین فرصت (بدون بهانه خانه و ماشین و...)به این امر مقدس و حلا ل می پردازد
لیوان وجود او خالی با کلی گنجایش برای دریافت.همسر او هرچه محبت به او نثار کند جا دارد و می پذیردچون فضا دارد حلال برایش دلچسب وشیرین است .چون ظرف وجودش از حرام اشباع و ارضاءنگشته محبت و توجه طرف مقابل را می پذیرد و چون به همان میزان قابلیت برگرداندن این محبت و توجه را در وجود طرف مقابلش دارد هیچگاه مثل لیوان اول پر ولبریز نمیگردد
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
چه عجب یکی حرف ما را دریافت و تهمت نزد و رای خود را گفت.
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
با درود؛با سپاس از ستاره؛چند پرسش دارم:
1-آیا براستی،غربزه ای را که در ما وجود دارد،می توان با کارهای دیگری جایش را پر کرد؟!مثلا وقتی گرسنه اید به راز و نیاز یا دوچرخه سواری پرداخت!!!!آنهم غریزه جنسی که غیر ارادی است و لذت آور؛
2-چرا بسیاری از همان*لیوان خالیها*نیز در زندگی شکست می خورند؟؟-------------->>آمار طلاق
3-چرا افراد بهنجار که در دیدگاه سرکار خانم ستاره به نظر می رسد متدینان هستند، بعلت ممنوعیت رابطه مرد و زن و حرام دانستن روابط میان مردان و اعضای مؤنث خانواده شان در ابتدایی ترین کارها و تعاملات،خواهر،همسر و دخترشان را آزار رسانده و حتی می کشند؟؟؟
>>>>>آیا کسی که پیش از ازدواج چشم و دلش از روابط معمولی یا حتی جنسی پر است و عقده ای ندارد،پس ازدواج به زن و زندگیش نمی چسبد؟مثالهای فراوانی را من به چشم دیده و می بینم؛
و آن کسی که در جرگه*لیوان خالیها*قرار دارد،پس از ازدواج و با چشیدن مزه روابط جنسی،به هوس *تنوع* بخشیدن این تجربه نمی افتد؟؟با نگاهی یا کلامی و ازدواج دوباره و یا موقت که متأسفانه ویژه افراد متدین لیوان خالی شایع است؛
راستی خانم ستاره ماشین مهم نیست، ولی بپذیرید که درآمد و خونه کاملا لازم است و در پایان اینکه:چرا در آخر سخنتان نفطه (.)نگذاشته اید!!!بدرود.
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
سلام:
یکم : قبول دارم به علت این باب شدن ،فرهنگ ازدواج به صورت کنونی (از سن بلوغ تا سن ازدواج فاصله ی زیادی ایجاد شده )
، فشارهای روانی زیادی را متحمل شوند.من نیز سوال دارم که چه باید بکنیم؟یا چه کاری از دست تک تک ما بر می اید؟ایا با اه و ناله وفغان مشکلی حل می شود ؟ ایا با شکوه گشایش صورت می پذیرد؟برای این چند سال فاصله چه باید کرد؟
از طرفی باید تلاش کرد که فاصله بلوغ تا ازدواج را کاهش داد.که یه بخش ان به عهده ی دولت و حمایتهای دولت است و بخش دیگر به من و تو که با ید توقعات را کاهش دهیم.
واز طرفی دیگر:برای این چند سال ذهن را ازخواسته ها و نیازها برگرداند.که باز دولت و بزرگترها و خانواده باید او را یاری کنند.
.اگر جوان متمرکز براین نیاز گردد و چه بسا شعله ان را با مجاورت و هم صحبتی با قصد لذتوفیلم ها مستحجن و.....شعله ور تر کند برایش تحمل ان سخت تر و مشکل ترمی شود ولی اگر ذهن را تهذیب کند و به خواهشهای درونی تا مدتی که نا گزیر است «نه»بگویدو ارههای تعدیل(عبادت –تفریح سالم _محبت به والدین-ورزش ) را درپیش بگیرد گذر از این گذرگاه سخت و صعب العبور برایش قابل تحمل تر می شود.رشد می کند و بارور می گردد.
شاید از راههای تعدیل «عبادت»مختص متدینین باشد.بقیه می توانند به ورزش –تفریحات سالم –محبت و توجه والدین متوسل شوند.چرا جوانی که سخت مشغول رشد در زمینه تحصیل است . توجه و تایید رااز ناحیه معلمین و والدین و هم سن وسالهایش دریافت می کند .معمولا با وقارتر –صبورتر –ساده تر به نظر می اید .ایا او این نیاز و گرسنگی را ندارد؟
یااو یاد گرفته ،؛حال که چاره ای جز این ندارد و باید تا براورده شدن خواسته اش به وقت و موقعیت مناسب صبوری کندصبر می کند و راههای تعدیل را در پیش می گیرد .او ذهن خود را متمرکز تحصیل می کندتا به وقتی مناسب به نیازش پاسخ دهد.اما جوانی که روی خواسته و براوردن نیاز تمر کز می کند ممکن است هدف خود را گم کند جوانی که تحصیل می کرده و نیازش را نیمه کاره و به صورت نا مشروع پاسخ می گفته به یکباره تاب و تحمل را از دست می دهد و درس و تحصیل را کنار می گذارد و سرگردان تر ملتهب تر از قبل با نیاز و خواسته های سر گشته........
دوم: به نظر من نمی تواناین را علت شکست انان نامید.زیرا ممکن است نا اگاهی و نداشتن تجربه نداشتن مهارت در ارتباط بین زوجین با عث این شکست شده باشد .لازم نیست این اگاهیها و مهارتها از راه حرام باشد.الهی شکر !اگر بخواهیم اکنون به راحتی منابع در دسترس همگان است.البته من فکر می کنم(البته اگاهی کامل ندارم)بیشترین امار طلاق را اگر ریشه یابی کنیم در بی بند و باری است.
سوم:کسانی که غیرت را با حسادت اشتباه می گیرند و براساس قضاوت و خشم نا بجا که خود از گناهان کبیره است ونیز خودخواهی فعل حرام را با حرام می خواهند اصلاح کنند.پس به خاطر باز هم عدم اگاهی و ندانستن احکام و دین که برای بعضی به ان صورتی که بوده جا نیفتاده نمی شود در سطح جامعه حرام را حلال کرد.نمی شود برای یک نفر بی نماز در مسجد را بست.
ودر مورد مقایسه لیوانها:
این حس تنوع بخشیدن در دو حالت لیوان خالی و لیوان پر وجود دارد.
در مورد لیوان خالی:اگر کسی کنترل کنندگی ضعیفی داشته باشد یا قبل از ازدواج به خاطر ترس از ابرو و ترس ا زوالدین و..... ملاحظاتی داشته شاید بعد از ازدواج احساس ازادی بیشتری می کندوبه علت احساس نیاز و براورده نشدن ان از ناحیه همسرش و یا حس تنوع طلبی...به ازدواج دوباره ویا موقت رو بیاوردکه باز خود این امر (حلال)محدودیتها ومسئولیتهایی که باید وناگزیر است انها را بپذیرد.(عدالت بین همسران-نفقه-مسکن –تهیه پوشاک)و اگرواگر واگرانچه دین مشخص کرده عمل کند نباید از برای ارضاءنیاز خودش باشد بلکه برای رفع نیاز جامعه و...باشد.)
واما در مورد لیوان پر:
مسلما اگر احساس نیاز بکند و به زندگی نچسبد با زمینه قبلی که دارد (فعل حرام)بین حلال و حرام مرزی قائل نیست و برای خود محدودیتی نمی شناسد .مسئولیتی را نمی پذیرد . به طبع اثری را که بر جامعه می گذارد خیلی بد تر و سخت تر از لیوان خالی ها (ازدواج دوباره و موقت)خواهد بود.(ایدز-خیانت زنان شوهر دار- فرزندان نا مشروع – افسردگی و خودکشی و.....)
حال می خواهم مثالی در مورد لیوان خالی ها و لیوان پرهابزنم:
لیوان خالی ها انهایی که نامحرمی را ندیده و لمس نکرده وفعل حرامی انجام نداده والودگی را دامن نزده.
لیوان پرها که سرریز شدند .انواع و اقسام از همه نوع و.... دیده و نیازمند تر و حریص ترو گفتن شاید موردی بهتر.
مثال:
پدر ی وارد منزل می شود و توپ های متنوعی با خود می اورد و در اختیار کودک قرار می دهد.کودک گیج ومتحیر هر هنگام متمایل به یک توپ است در انتخاب متحیر مانده گاه با این توپ گاه با ان توپ اخر سر از پدر ناراضی که چرا توپهای بیشتری برایم نیاوردی من قشنگتراز اینها می خواهم کودک معنا و مفهوم بازی را گم می کند.حیران بین اینها ناراضی غر می زند و اخر سر ممکن است براثر عدم مراقبت و بی حوصلگی و دقت پایش بر روی یکی از ان توپها برود و محکم زمین بخورد و تقصیر را گردن هر چیزی بیاندازدبلند می شود در پی توپی دیگر............
پدر دیگری وارد منزل می شود و یک توپ را به کودکش هدیه می کند .کودک که تابه حال توپی نداشته و ارزوی بازی با توپ را در سر داشته از این هدیه خوشحال می شود و سپاسگزار توپ را عزیز می دارد و در حفظ ان کوشاست کودک معننای با زی را یافته و راضیست .و در بیرون منزل می گوید خودم یه توپ قلقلی سرخ و سفید و ابی دارم و احتیاجی به توپها ی دیگه ندارم.اون توپ رو پدر نازنینم به من هدیه داده و دوستش دارم.
دو جنس متفاوت مانند دو قطب مثبت و منفی اگر در مدار مغنا طیسی قرار بگیرند قاعدتا همدیگر را جذب می کنند.حال اگر به این حدو اندازه ی مدار توجه نشود و با چاشنی محبت امیخته شود و از طرفی هنوز مو قعیت و زمان ازدواج فرا نرسیده باشد اجبارا دست به فعل حرام برده می یشود. چگونه می شود این امر طبیعی و غیر انکار که این دو جنس جاذبه هایی نسبت به هم دارند را به صورت عادی درا ورد؟.ایا ازغرب فقط به به! و چه چه !ها و پیشرفت ها یشان را می بینیم و بقیه چیزها دیده نمی شود ؟ایا انها که رد پی براوردن نیاز به هر شکل بودن مشکلاتسان حل شد؟چه قدر بچه های نا مشروع که دولت موظف به نگهداری انهاست ؟چه قدر ایدز و ادم کشی و......تجاوزهای خیابانی تجاوزهایی که حتی بین پلیس انهاست ایا به این امارها که در غرب وجود دارد نیز توجه می شود؟ایا روح انها ارام گرفت ؟ایا نیازشان اشباع گشت؟ارضاءشدن ؟نیازشان پایان یافت؟پس چرا من و تو تک تک ما خوب، انها را (رشد و پیشرفتهایشان) را نگیریم و بدانها را(تهاجم فرهنگی- روابط ازاد زن ومرد) کنارنگذاریم ؟ چرا به جای اینکه توجه کنیم انها سخت کوش و با تلاش ...وده .فقط دم از بدی های انها (که بر اثر تبلیغات با جاذبه ای کاذب)که از نظر خود انها هم ناپسنداست می زنیم و راه حل رافقط در ان می بینیم؟چرا؟؟؟؟
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
با درود؛ستاره بیا واقع بینانه نگاه کنیم و جامعه را ببینیم:
هم اکنون بیشتر دختر و پسرها تجربه جنسی و دوستی را دارند و آن را به عینه می بینیم،اگر هم می گویید نه که دیگر هیچ!
اتفاقا کسی که نیاز جنسیش را برطرف کند در همه امور و از جمله در تحصیلات موفق تر است و فشار روحی ندارد.
این حرفهای شما هم در مورد غرب کاملا اشتباه و تکرار حرفهای صدا و سیما اسلامی است.
براستی آیا دانمارک و سوئد و نروژ و سوئیس و کاندا و آمریکا و . . . . . مردمان خوشبختری دارد یا این خراب شده بلازده و تازی زده عرب پرست!!
آخر ما از آنها چه می دانیم؟؟چرا مدام می نشینیم و مثل عقده ایها از آنان انتقاد می کنیم؟گربه دستش به گوشت نمی رسید می گفت بو میده!(به خودتان نگیرید ها همه مان را گفتم)
این مزخرفات حلال و حرام را هم همین الان داریم می بینیم که چقدر آشکار و راحت دارد شکسته می شود.
بابا ول کنیم این افکار عقب مانده متحجرانه را،تا کی می خواهیم سر در لاک خود کنیم و بگوییم ما عقل کلیم.
می بخشید ها ولی وقتی اندام تناسلی تحریک شود و متحرک گردد که از دست دعای کمیل و شنا و ننه به قربونت برم که کاری بر نمی آید!!!
پروردگارا به ما خرد بده و همین و بس؛؛؛بدرود.
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
سلام :
یه جواب کوتاه:
به امید روزی که همه پیام کوتاه های دنیا این باشد:
O
O
O
O
O
O
O
O
O
O
O
O
O
O
مهدی امد
« اللهم عجل لولیک الفرج»
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
سلام ستاره
پست 13 عالیه، اما خودت بهتر می دونی جواب به بیانات آقای گرد آفرید نیست.
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
سلام گردآفرید ، واقعا خسته نباشی از این همه تلاش
ای کاش می توانستی، پس از اینکه این همه درد و ناراحتی را ( که بلحاظ جراحت های این جامعه و یا بهتر بگویم در نحوه برخورد با این جامعه حس کردی) و در این مدت بالا آوردی، یه کمی ورودی های خود را می گشودی، و سوپی آرام بخش را که ما لذتش را چشیده ایم، تو هم چندجرعه ای نوش جان می کردی. طعامی که وجودت را قوی سازد و التیامی با ثبات به تو دهد تا بیشتر و بهتر از گذشته به پیش بروی.
من در درک دردها و رنجها با تو مشترکم، وجودم سراسر آتش است از این همه جراحتی که حس می کنم ( و باید مطمئن باشی که بیشتر از تو در برخورد با آنها هستم). اما آموخته ام که وقتی موثرم که همنوعانم را قبل از هر چیزی آرام سازم. قبل از آنکه انتقادشان کنم، قبل از اینکه بخواهم یکباره آنها را دگرگون کنم، لازم است خودم را دگرگون کنم.
آموخته ام که اگر نتوانم چنان خودم را عوض کنم که زندگیم مالامال آرامش و عشق شود، چگونه دیگران حرفم را خواهند پذیرفت . مگر نه اینست که باید اندیشه ام در احساسم ، در کلامم و در رفتارم بروز کند. پس چگونه وجودم یکسره تنفر و فریاد باشد و باز هم انتظار داشته باشم که به فریاد خلائق برسم. من قبل از اینکه آتشی از دامانی خاموش کنم ، باید خنکای آرامش خودم( بدون گفتن) ، عیان باشد.
چاقویی را که برای جراحی ناآگاهی ها و ظلم ها در دست داری هرگز به زمین نگذار، اما اگر دیدی که فریادت از همه بلند تر است، و رنجت بیشتر، و نا آرامی ات افزون تر، یقیق بدان که چاقو را از طرف تیزی گرفته ای. و بیشتر از اینکه بدیها را راست کنی، راستی را به بدی پس می زنی.
ما اگر انتظار داشته باشیم به یکباره همه آدمها را در همه مکانها و در همه زمانها به یک شبه اصلاح کنیم و انتظار داشته باشیم که صرفا با خرد ما همراه باشند، و اگر تسلیم نحوه فکر ما نشدند، نگاه آنها را طرد کنیم ، پس باید همیشه همبستر تنهایی باشیم.
ما باید نخست انرژی متراکم شده از دانایی و خرد خود را روی تغییر روش و احساس و گفتار و کردار خود سرمایه گذاری کنیم. تا به لحاظ ثمری که می بینیم ، ثمر بخش هم گردیم.
من نمی گویم که باید مانند گوسفند فقط حرکت کنیم و نیندیشیم
من نمی گویم که باید با همه خلائق همنوایی کرد
من نمی گویم که متمایز نباشیم
من نمی گویم که منتقد نباشیم
من نمی گویم که تسلیم باشیم
اما تاکید دارم که اگربه هرکس که اندیشه ای جز ما داشت ، طعن خرافه پرستی بزنیم و هرکس اعتقاد مقدسی داشت به کهنه پرستی محکوم کنیم و هر کس جز حرف ما را راست پنداشت به سخره بگیریم، نباید انتظار داشته باشیم که جهانی را بسازیم.
جهان سازی پس از خودسازی است. اگر ما خودمان را بسازیم دیگر انرژی اضافه ای برای تغییر خلق لازم نیست. خود بخود خلق دگرگونه می شوند.
دیگران حق دارند که میزان آرامش صاحب اندیشه ای را به لحاظ طرز تفکرش بدانند و قضاوت کنند که او خودش چگونه با آگاهیش ، تعارضش را حل می کند، آرامشش فزون می گردد و رشدش با ثبات است. و اگر نبینند و به عکس مرتب با نیشتر او مجروح شوند ، شک نکن ما را ترک خواهند کرد.
بیاییم از خودمان شروع کنیم ، بدون اینکه دیگران را فراموش کنیم، یا به خطا برویم.
بهتر است استدلال دیگران را با استدلال خود جواب دهیم، و در استفاده از القاب تحقیر آمیز خست به خرج دهیم. که دست و دلبازی در تاختن به دیگران ، ثمره ای به جز تنهایی و نآرامی ندارد.
فراموش نکنیم کثرت هر چیزی دلیل بر خوب بودن و حقانیت آن چیز یا آن روش نیست. اگر در دنیا ظلم زیاد شده، کلاهبرداری، دروغ، خودخواهی ، خونریزی و تجاوز عالمگیر شده است، این به معنی آن نیست که باید تسلیم آن شد و این روش پسندیده ایست.
در مورد موضوع این پست هم به این نکته اشاره کنم که روابط دختر و پسر را نه از روی کثرتش در جامعه یا در کشورها ، بلکه به لحاظ تاثیر مستقیمی که بر روی آنها و بر ازدواج آینده آن دارد بحث و بررسی می کنیم.
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
سلام به تمام دوستان بخصوص جناب سنگ تراشان
واقعا کلماتی که شما استفاده کردید بی نظیر بود . سخنان شما نه تنها برای گردافرید ؛؛ بلکه برای همه ما درس آموزنده ای بود من که خیلی استفاده کردم . واقعا خسته نباشید .باتشکر ...
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
با درود؛جناب مدیریت محترم تالار،حضرتعالی چند بار در جهت تلطیف سخنان بنده و نیز همدلی با من،مطالبی را بیان کرده اید که این جانب از صمیم قلب آنها را می پذیرم.
اما،اما من با نگاهی آسیب شناسانه به جامعه خودمان می نگرم و نیز خردی فعال و شکافنده دارم و اگر حمل بر خود ستایی نباشد بعنوان یک روشنفکر حرفی دارم که اگر همچون دیالوگهای فیلمهای *مسعود کیمیایی* نشود،باید بگویم:
با دیدن مشکلات و ناآگاهی ها و جهل مرکب مردم پیرامونم،ناهنجاریها،سیاهی ها و . . . دیگر تنها و تنها فریاد دارم،داغ دارم و فغان دارم . . . . وقتی که می بینم تاریخ سراسر آشوب و پس روی ما که پس از حمله تازیان(اعراب)همچنان در دوری باطل تکرار می شود،و در این روزگار نیز بدتر دیگر چه آرامشی،چه کشکی چه . . . ؟
هنگامی که دوست نزدیکم معتاد شد و در برابر با تزریق آمپول هوا خودکشی کرد،وقتی حوادث روزنامه ها،سخن هم انجمنان گلم،طلاقها و . . . . را می بینم،وقتی تا این سن و بدون ارتباط با جنس مخالف و یا حظی جنسی نمی توانم به دلالیل اقتصادی همسری اختیار کنم یا از پاکی دختری مطمئن باشم،چه جای عشقی،کجاست دوستی یک دل و . . .
شما در بخشی از نوشتارتان گفتید:
*جهان سازی پس از خودسازی است. اگر ما خودمان را بسازیم دیگر انرژی اضافه ای برای تغییر خلق لازم نیست. خود بخود خلق دگرگونه می شوند. *
من اصلا و بهیچوجه معنای حرف شما را نمی فهمم و ارتباط دگرگون سازی خود و دگرگون شدن دیگران را نمی فهمم؟؟!!یعنی کسی که مثلا دیدگاهی کاملا اقتصادی و ماکیاولیستی دارد را و در تعاملش با من قصد کلاهبرداری دارد،دیگر از کارش دست می کشد!!یا اگر من خود منعطف و پذیرا شوم،دیگران نیز جور دیگری می شوند!
و یا اصلا این همه بسیجی مخلص و ایثارگر داشتیم که جانشان را در راه میهن فدا کردند،در زمان جنگ شما و من بودیم محتکران روزبه روز فربه تر نمی شدند؟؟؟!!!
یا دزد زورگیر را که در جلوی خانه،کیف مادرم را سرقت کرد هم عوض می شود؟؟؟؟؟؟؟؟؟بدرود.
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
با درود؛راستی اون بچه گوگول مگولی که یک توپ قلقلی هم داره و می زند زمین هوا می ره و نمیداند هم به کجا می ره و . . . . . هنگامی که با بابای مادر مرده اش بیرون می ره و چشمش به توپی از همان نوع و رنگ دیگر در مغازه ای یا اصلا توپی دیگر می افتد یا توپی جدید را در دست دوست و هم بازیش می بیند،آیا وجدانا دلش اون توپ را نمی خواهد؟
(عجب توپ تو توپی شد!!)
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
با درود؛لیندا رحمت بر شیری که خوردی!
عرض کنم خدمت گلای خودم که:ببینید مسأله اصلی و هسته مرکزی ما و منبعی که این مشکلات را ساخته و این بحثها را در انداخته است،این است . . . .
کشور گوگولی ما در مرحله ای از پیشرفت و توسعه قرار دارد که به آن *دوران گذار* می گویند و اما چند وبژگی این دوران عبارتند از:
1-جامعه دچار چندپارگی و گوناگونی در ابعاد وسیع گشته است.گروهی از مردم همچنان به سیستم سنتی و باورهای دوران گذشته چسبیده و با چنگ و دندان از آن دفاع می کنند و گروه دیگر که آشکارا از قشر جوان،تحصیل کرده و تکنوکرات هستند،ضمن جدایی از باورهای قدیم، در نحوه زندگی و سلوک کاملا به روشی نو و نا آشنا عمل کرده و توجهی به رفتار و دستگاه عقیدتی سنت و عرف جامعه ندارند و تابو های مردمان جهان پیشین را زیر پا می گذارند.
2-نتیجه رفتار گروه دوم سبب اختلاف و حتی نوعی منازعه تئوری و عملی با گروه اول می گردد و اگر نظام سیاسی نیز زیر سیطره گروه نخست باشند،لاجرم به علت مقدس شمردن برخی چیزها در نظر مردم سنتی و عقب مانده،آنها به نیروی زور و اجبار متوسل می گردند.
3-مملکت گوگولی ما در گامهای اوله دوران گذار است و نظامش هم که خوب سنتی و دینی،لذا عرف و سنت حاکم قوانینی دارند که خط قرمزهایش مدام و پیوسته از طرف نسل جوان و روشنفکر که جور دیگر اندیشیده و رفتار می کنند،زیر پا گذارده می شود.
4-باید توجه داشت که مقوله ازدواج و تشکیل خانواده در این دوران دچار تعارضات گوناگون و لطمه می شود،زیرا از یک سو آداب و قوانین ازدواج به صورتی سنتی و قدیمی بوده و نیازهای توسعه یافتگی و انسانهای مدرن امروزی را برآورده نکرده و از سویی وظایف و کارکردهایش را به دیگر پارامترها و عناصر جهان نوین واگذار کرده است و به زبانی دیگر و بی رودربایستی اهمیت و کارایی خود را از دست داده است.آمار طلاق مؤید این مطلبند.
این مشکلات در جامعه ما دستکم تا پنجاه سال آینده خواهند بود و بتدریج عرف پوست انداخته و با دگرگونی باورها و کردار ما،گام به گام به سوی محو خانواده سنتی و پدیدارشدن مفهوم تازه ای از آن نزدیک می گردیم.
لازم به ذکر است که هر چقدر ما در این وضع برزخ گونه به سر بریم،هزینه ها و خسارات بیشتری را در حوزه های انسانی،اجتماعی،فرهنگی،اقت صادی و حتی امنیتی باید بپردازیم.
باید پذیرفت که رویکرد سنتی و دینی،بهیچوجه ظرفیت و گنجایش برآوردن انسان مدرن ایرانی را ندارد؛؛؛بدرود.
RE: لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر
با سلام به گرد افريد عزيز
راستش من هم موردهاي خيلي زيادي ديده ام كه خيلي هم بعد از ازدواج پايبند هستند يعني من كلا عقيده دارم كه هر چي ادم خام تر و چشم بسته تر باشه بعد از ازدواج به قول شما طعمشو مي چشه و هريس مي شه و هر چي ديده باشه ديگه با چشم باز انتخاب مي كنه و مي دونه كه ديگه مي خواد زندگي كنه و بايد همه چي رو بزاره كنار ولي اين مسئله خيلي پيچيده است به نظر من ادمها متفاوتند و نمي شه به اين صورت دسته بندي كرد به خاطر اينكه در مقابل اين مسئله باز هم ديدم افرادي كه در قديم بوده اند و بعد از ازدواج هم نتوانسته اند ترك كنند و ناچار به همان موقعيت قبلي بركشته است و هوس بازي مي كند بستگي به ذات ادمها داره مي گم نمي شه به طور كلي به اين دو دسته تقسيم بندي كرد ولي در كل ادمهايي كه خيلي ببخشيد پپه هستند و خيلي خيلي چشم و گوش بسته اند كه حتي يك دوست هم نداشته اند به نظر من بعد از ازدواج دچار تزلزل ميشن و براي ازدواج گير كسي مي افتن كه طرف برعكس خودشونه