نمایش نسخه قابل چاپ
برخی خانم ها وقتی که میخواهند خانه را ترک کنند آرایش می کنند یا حد اقل ارایش ایشان با وقتی که در منزل هستند متفاوت می باشد؟ قصدم از طرح این موضوع بررسی روانشناسانه است، این موضوع از دیدگاه من، نه خوب است نه بد، یک واقعیت اجتماعی است، لذا خواهش میکنم که برای روشن شدن زوایای پنهانی این موضوع، مشارکت نمایید.
سلام
برخي فكر مي كنند آرايش كردن خانمها، تنها براي جلب نظر آقايان مي باشد. اما اين نظر تا حدي اشتباه است. مي دانستيد كه براي خانمها نظر خانمها مهمتر است؟؟ چرا فكر مي كنيد خانمي كه به عروسي مي رود براي لباس و آرايشش سنگ تمام مي گذارد؟ چون در آن مجلس همه خانمها به خودشان رسيده اند و هر كسي سعي دارد گل مجلس باشد و از بقيه سرتر باشد. در تمامي باشگاهها ورزشي ايروبيك و بدنسازي و ... مخصوص بانوان اگر پا بگذاريد با يك تالار عروسي آنرا اشتباه مي گيريد. چرا برخي خانمها دنبال مدهاي جديدتر،خاص تر و بهتر هستند. چون مي خواهند از ديگر خانمها بهتر باشد و از اينكه خانمي از اندام و چهره زيباي ايشان تعريف كند، برايش بسيار خوشايندتر خواهد بود تا اينكه يك آقا تعريف كند. توجه به اين مسئله به برخي سئوالها پاسخ مي دهد.مثلا اينكه در جامعه از آرايش كردن خانمها به عنوان فساد اجتماعي و فساد در خانواده بي پايه و بنيان بودن خانواده ها سخن گفته مي شود در صورتي كه شايد تا چند درصد چنين نباشد.
سلام دانه عزیز
از اینکه در این بحث مشارکت نمودید بسیار سپاسگذارم.
در ابتدا مایلم بر این نکته تاکید نمایم که هدف بررسی روانشناسانه موضوع (ودر صورت نیاز، جامعه شناسانه) می باشد و ابدا مسئله فساد اجتماعی در آن مطرح نمی باشد و سعی دارم با هم اندیشی زوایای روانی آن را بررسی نماییم و با یک راهبرد علمی و بدون موضع گیری موافق یا مخالف به موضع نزدیک شویم. بر اساس فرمایشات خودتان اگر ممکن است به این چراها پاسخ دهید.(عنوان تاپیک با چرا آغاز می شود)
چرا نظر خانمها برای خانمها مهمتر است؟ چرا می خواهند گل مجلس باشند؟ چرا از اینکه خانمی از اندام و چهره خانم دیگری تعریف کند آن خانم راضی تر و خوشنودتر خواهد بود از حالتی است که آقایی از آن تعریف نماید؟؟ و یک سئوال مهم چرا آقایان آرایش نمی کنند؟
مسئله باشگاههای ورزشی بانوان و شباهت آن به تالار عروسی، نکته ایست که بر اساس فرمایشات شما، در محدوده ایران صادق است. زیرا در سالن ورزشی مختلطی که هم اکنون از آن استفاده می کنم (خارج از ایران) تقریبا همه خانمها بدون آرایش هستند زیرا اساسا برای ورزش آمده اند و در ورزش چون بدن عرق می کند همه با حوله سر و روی خود را خشک می کنند بنابراین اگر هم آرایش داشته باشند بلافاصله از بین خواهد. خارج از لطف نیست که بدانید که در خیابانها و مراکز خرید خانمهای بسیار بسیار کمی، آرایش دارند. (حداقل در این چند کشور اروپایی که من دیده ام)
لذا ممکن است بخاطر مسائل اینچنینی همانطور که اشاره کردم مجبور به ورود به مباحث جامعه شناسی هم بشویم که اگر این گونه نباشد و فقط با دیدگاه روانشناسی به موضوع نظر کنیم شاید بهتر نتیجه گیری نماییم.
اعتقاد عزيز
به نظر بنده يكي از دلايلي كه خانمها در بين خودشان نياز به دستيابي به حس برتري دارند،عدم اعتماد به نفس و شناخت حقايق وحودي شان است. تزلزل در جايگاه خود در جامعه باعث مي شود تا از جنبه زيبايي خود را جا كرده و براي خود جايگاه ايجاد نمايند. يكي ديگر از دلايل حفظ روابط با مردي است كه با او هستند. متأسفانه در ايران سيلي پيش امده است كه خانمهاي جوان تصور مي كنند كه اگر زيبا نباشند و زيبا نپوشند مردان آنها به راحتي آنها را رها كرده ( از چنگشان درآمده) و به سمت خانمي با شرايط ظاهري بهتر گرايش پيدا مي كند. دليل سوم به نظر شخصي بنده، براي دختر خانمهاي جوان مجرد اينست كه فكر مي كنند اگر زيبا نباشند نمي توانند هيچ مردي را به خود جلب كنند. البته تا حدي تصور خانمها در دسته دوم و سوم به نظر بنده درست است. كم نيستند خانمهايي كه زيبايي ظاهري ندارند و يا به ظاهر خود نرسيده و آن را آراسته نمي كندد و به همين دليل هيچ مردي براي ارتباط با ايشان رغبت نمي كند و يا مرداني كه پس از مدت كوتاهي خانمي با مشخصاتي كه كمي با خانم خود متفاوت باشد رابطه برقرار كرده و همسر خود را نسبت به اين مسئله جريح تر مي كند. البته البته البته من در اينجا نمي خواهم مردان را محكوم كنم و يا همه خانمها را جمع ببندم. اما به قول شما جناب اعتقاد، بايد به دنبال چرا ها باشيم. چه بسا اگر چراهاي مناسسب را بيابيم، مي توانيم راه حلهاي مناسب را هم پيشنها دهيم.
دانه عزیز
توجه داشته باشید که مبحث آرایش خانمها مربوط به امروز و دیروز و اینجا و آنجا نیست. در تمام دنیا و در تمام اعصار خانمها آرایش می کردند. اگر کتاب سینوحه مرحوم ذبیح الله منصوری را مصالعه نمایید مشاهده خواهید نمود که در دوران فراعنه هم آرایش برای خانمها رایج بوده است بنابراین این مقوله تنها مربوط به بانوان ایرانی و این دوران نمی باشد. در انگلستان، آلمان،فیلیپین و خیلی کشورهای دیگر زنان بالاترین مقام رسمی کشورشان را کسب نموده اند بنابراین در بحث اعتماد به نفس من با شما موافق نیستم چرا که در آن کشورها هم خانمها آرایش می کنند.
در خصوص ارتباط با مردان به نکته بسیار جالبی اشاره نمودید، رقابت. رقابت در جلب نظر و توجه و رقابت برای نگهداری نظر و توجه.
سئوال:چرا در این رقابت خانمها از ابزار زیبایی استفاده می کنند؟
سئوال: با توجه به نوشتار قبلی شما، چرا خانمها در باشگاههای ورزشی مخصوص بانوان هم آرایش می کنند؟ برای جلب نظر دیگر بانوان؟ یا تعریف و ستایش دیگران از چهره و اندامشان؟
اعتقاد جان
این به ذات خانم ها بر می گردد و حس عشوه گری و ناز کردن آنها که لازمه زیبایی خواهی است.؛هر جنس ماده ای در جهان چنین است.آفرینش آنها این گونه است.به نظر من نمی توان درباره این چیزها زیاد جلو رفت.
البته من یک نظری دارم و آن این است که:
در دوران عصر حجر مردان چون دنبال شکار بودند و نیز بنا بر آناتومی بدنشان،دارای اندامی تنومند بوده و برتری را در قوی تر بودن می دانستند،چنانکه هم اکنون هم چنین است؛ولی زنان برتری را در زیبایی می دیدند و اگر به آناتومی بدن یک زن بنگرید،می بینید که اجزای بدن یک زن همه و همه عناصری از زیبایی هستند و لاجرم زنان نیز به دنبال زیبایی اند و در ادوار بعد نیز چون یک زن برای تأمین غذا و امنیت نیاز به مردی داشت،لذا با آرایش خود باید او را از دست دیگر زنان می ربود و پس از فرزندآوری نیز با این کار خودش را در دل شوهرش جای داده و فرزندانش را به دیگر فرزندان شوهرش از زنان دیگر،برتری می داد.
گردآفرید عزیز
از اینکه حس عشوه گری در ذات خانمها است با شما موافقم، در واقع شما حرف آخر را اول زدید ولی اجازه دهید تا دیگران در بحث شرکت کنند و اگر به توافق رسیدم آنگاه به پس آیند و بازخورد آن بپردازیم. از مجموع بحثهای تاپیک حجاب تصور می کنم عده ای در پی انکار و یا حداقل نادیده گرفتن این خصوصیت روانی و ذاتی هستند لذا سعی دارم اگر شد از این منظر پلی به بحث حجاب زده و تا از تکرار بیهوده در آن تاپیک جلوگیری شود.
گاهی سئوالهای ساده مفاهیم عمیقی در خود دارند که با توجه به روزمره بودنشان کمتر مورد تفکر قرار می گیرند. مثلا در جمع دوستانه ای کسی پرسید که مهریه در ازدواج برای چیست؟ اولین و ساده ترین پاسخ این بود که رسم قدیمی است. چرا رسم شده است؟ قدیمیان با آن حکمت حتما دلیلی برای این کار داشته اند که تاکنون پا برجا مانده است. پاسخ، واقعیت خیلی خشنی بود که مردم یا ترجیح میدهند فکر نکنند یا لباس زیبایی از رسم و رسوم بر تن آن کنند که خشونت آن را بپوشانند. مصداق جمله معروف "واقعیت تلخ است" لذا اجازه دهید کمی جلو برویم.
در خصوص هر جنس ماده ای در جهان با شما موافق نیستم. اگر توجه نمایید در تمام جانداراد دو جنسی (غیر از انسان) جنس نر از ماده زیباتر است. شیر نر با یال و کوپال، تاووس نر نسبت به ماده، خروس نسبت به مرغ، گنجشک و ....
در حیوانات نبرد نرها در بدست آوردن ماده برای تولید نسل قوی تر و مبارزه با شرایط دشوار طبیعی است.
شمافرموده اید زنان برتری را در زیبایی می دیده اند، برتری نسبت به چه و برای چه؟ پاسخ به این سئوال خیلی مهم است.
در خصوص دوران گذشته و حتی هم اکنون نیز، زنان در بسیاری از کارهای سخت مزرعه در روستاها، بخشی از نیروی کار می باشند و شرایط دشوار زندگی بهمراه محدودیتهای فیزولوژیکی انها را کنار مردان قرار داده است.
آیا از مرقومه شما می توانم این نتیجه گیری را نمایم که که برای مردها، جسم و زیبایی اندام و چهره زنان خیلی با اهمیت است و زنان برای رقابت با یکدیگر مجبور به استفاده از آرایش می شوند؟
در دوران حجر آیا مردان برای تامین غذا نیاز به زنان داشتند؟ اگر پاسخ مثبت است که جامعه بشری بر سراین موضوع می توانست به تعامل و تعاون دست یابد و مقوله زیبایی و آرایش در حاشیه قرار گیرد و اگر پاسخ منفی است علت توجه مردان به زنان چه بوده که زنان را مجبور به ورود به رقابت در بدست آوردن توجه و حفظ آن می کرد؟
من از شما مي پرسم كه چرا خانمها نبايد آرايش كنند؟
يا اينكه چرا فقط در موارد خاصي بايد آرايش كنند؟
مشكل اصلي به نوع نگاه جامعه مربوط ميشه كه بايد اصلاح بشه.
اعتقاد جان،درود بر شم
در مورد زیبا بودن برخی نرها در طبیعت،این درست است،اما خود بهتر می دانید که در یک بحث دیداری-ذهنی ما باید نظرمان را با توجه به اکثریت بنا نما ییم و نه اقلیت.در مورد این جمله:
آیا از مرقومه شما می توانم این نتیجه گیری را نمایم که که برای مردها، جسم و زیبایی اندام و چهره زنان خیلی با اهمیت است و زنان برای رقابت با یکدیگر مجبور به استفاده از آرایش می شوند؟
بنده دقیقاً منظورم همینی است که بیان نموده ام؛البته این دلیل جنسی و از سویی اجتماعی آن است و دلیل بنیادین آن این است:
ببینید،می دانید که جنس ماده زاینده است(به تک و توک استثنائات کاری داریم) و این زایندگی سرشتی شگفت است؛هنگامی که موجودی همانند خود را می آفریند،باید واجد تمام عناصر زیبایی در وجود خودش باشد.
این عناصر زیبایی به طبیعت بر می گردند،زیرا که طبیعت خود زایاست و تپنده . . . به سخن دیگر هر موجود ماده در کره خاکی در دل طبیعت جای داشته و رابطه مستقیمی با طبیعت دارد.اگر موجودی زیبا نباشد و زیبایی را نخواهد،نمی تواند زایا باشد.شاید دارم مغلغ سخن می رانم،اما باید این را دانست که هر جنس ماده در طبیعت خود مظهر زیبایی است،البته ما باید همان موجود شویم تا زیبایی ذاتی آن را درک نماییم.
در مورد عصر حجر نیز بنده دوباره اشاره می کنم که در جهان پیشین به هر حال زن که نیروی بدنی کمتری نسبت به مرد داشت،نیاز به حمایت او و تأمین خوراک،آسایش و بعدها پوشاک از طرف مرد داشت و این خود سبب جلب توجه کردن با حرکات و ایماها و در ادوار بهد با وسایل آرایشی شد:با برگ گلی،بسمه ای،وسمه ای،رنگ های طبیعی و . . .
با سلام زییا بودن و ارایش کردن خانم ها مهم نیست موفق وشاد باشید
چرا آرایش کردن خانمها رو موضوع قابل بحثی می دونید؟نکنه به نظر شما اینم جزو آسیبهای اجتماعیه؟!
اگه تو کشورهای خارجی خانمها کمتر آرایش می کنند بخاطر اینه که می تونند حس زیبایی طلبی یا عشوه گری یا جلب توجه دیگران یا هر چیزی که اسمشو می گذارید رو به طرق مختلف و طبیعی تری ارضا کنند.من نوعی که نمی تونم لباس مورد علاقه ام رو توی خیابون،محیط کار،تحصیل و امثال اون بپوشم(نه لباس خاصی حتی فکرشو بکنید یه پیراهن ساده ولی مورد علاقه)،نمی تونم موهامو به شکل مورد علاقه ام مرتب کنم تا ظاهرم مرتب بنظر برسه ، من که اینقدر برای حضور در جامعه باید خودمو تو قیدوبند بگذارم پس مجبورم تمام تمرکزمو بگذارم روی تنها عضوی از بدنم که پیداست پس تا می تونم آرایش می کنم.
آرایش کردن که بخودی خود چیز بدی نیست.چه اشکالی داره خانم یا آقایی که با دیگران معاشرت می کنه به خودش برسه تا زیبا و مرتب بنظر برسه؟
ما به سرووضعمون اهمیت نمی دیم و اسمشو می گذاریم اسلام.آقایونمون صورتشونو اصلاح نمی کنن می گن اسلام خانمهامون به سرووضعشون نمی رسن می گن اسلام.من به همه ی اینا می گم شلختگی و معتقدم عقاید انحرافی افراطی متحجرانه ما ،علاوه بر دردهای دیگه ما رو به شلختگی هم کشونده !!!!
شاید جوابم چیزی که هدف نویسنده موضوع هست نباشه اما اینکه مدام دارن از رفتار خانمها در جامعه انتقاد می کنن منو ناراحت می کنه
اینا رو یادم رفت بگم.من وقتی جلوی آینه می ایستم و برای اینکه چه جوری می تونم زیباتر بنظر برسم فکر می کنم و وقت می گذارم حس خوبی دارم چون انگار این زمان رو دارم برای خودم وقت می گذارم.از اینکه می بینم با آرایش چهره ی متفاوتی پیدا کردم یا زیباتر شدم لذت می برم(همین نظرو از دوستامم شنیدم).اینکه آدم دوست داره در نظر آدمهای دیگه زیبا برسه دیگه فکر می کنم یه حس ذاتیه.مگه آقایون دوست ندارند زیبا و آراسته باشند؟البته که دوست دارند،اونا هم طبق سلیقه شون بهترین لباس و مدل مو و ریش و... رو انتخاب می کنند.اگه عرف باشه (که داره می شه) آرایش هم می کنند!شاید این حس در خانمها قویتره ولی در هر دو جنس هست.شاید اساس این میل در بشر همون جلب توجه جنس مخالف باشه ولی علاوه بر اون حس زیبایی دوستی انسانها هم تو این رفتار تاثیر زیادی داره.بهر حال میل طبیعیه ولی ممکنه بسته به شرایط در درجات و شکلهای مختلف بروز کنه.
با درود به پرنیان، گردآفرید، محمد ابراهیمی، و شماره 1 عزیز
دوست خوبم no1
من با آرایش خانمها مخالف نیستم،خانم خودم هم آرایش میکند؛ و صادقانه می گویم از اینکه در محیط اطرافم بانوان زیبا حضور داشته باشند خوشحال هم میشوم.علیرغم بیان این مطلب در پست شماره 3 دوباره تاکید میکنم که هدف تاپیک بررسی روانشناسانه است نه آسیب یا فساد اجتماعی، من هم ابدا به آسیب بودن آن اعتقاد ندارم. ولی به عنوان یک واقعیت خنثی (نه مثبت و نه منفی) مایل به یک کاوش درون گرایانه هستم و از اینکه با شرکت خود در این تاپیک و بیان شیوا و جسورانه خود به این تاپیک غنا میبخشید دوباره تشکر می کنم.
no1 عزیزم، آقایان هم دوست دارند در نظر دیگران زیبا باشند و تلاش خود را خواهند کرد، ولی آرایش نمی کنند.قصد دارم علت این اختلافات را دریابم.(موارد خاص را کنار بگذاریم بهتر است) تصور نمایید که خانم خانه برای بیرون رفتن آماده شده ولی آقای خانه هنوز جلوی آینه است. دوست خوبم، بگمانم چند هزارسال تاریخ بشر نشان داد که این موضوع بسیار دور از ذهن می نماید.
گردآفرید عزیز، مسئله زیبایی جنس نر در حیوانات کاملا اکثریتی است. دوست خوبم تفسیر شما در خصوص زیبایی و زایندگی،دلنشین و شاعرانه است من هم نافی زیبایی زنانه نیستم ولی این موجود زیبا چرا برای زیبا تر شدن تلاش می کند و گاهی تلاش دردناک؟
با سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط اعتقاد
منظور شما از آرایش چیست؟
استفاده از زیور آلات !
پوششهای رنگارنگ!
مدلهای مو!
یا لوازم آرایشی مصرف شده بر روی صورت!
آرایش کردن تنها یک هدف بیشتر ندارد آنهم فقط جلب توجه بیشتر
در دین من اسلام این امر فقط برای همسر مجاز می باشد تا کانون خانواده محکمتر و استوارتر گردد.
یادمه یک روز ناخواسته صحبتهای دو استاد دانشگاه را شنیدم که یکی از آنها به دیگری می گفته که در کلاس درس، دخترانی که هفت قلم خود را آرایش کرده اند و با لباسهای آنچنانی روبروی ما نشسته اند، را می بینیم و وقتی وارد منزل می شویم همسرو مادر فرزندمان را می بینیم که یک چادر به کمرش بسته و لباسهای شلخته بر تن نموده!!!! شما بگو چگونه می توانیم جذب این دختران زیبا نشویم.
من واقعاً متأسفم برای خانمهایی که به فکرسلامت روحی و روانی خود و همسر خویش نیستند.
البته در مورد خانمهای شاغلی که هر روز برای کار از خانه خارج می شوند موضوع کمی فرق خواهد کرد آنها چه بخواهند چه نخواهند باید برای سلامت پوست خویش از کرمهای آرایشی استفاده کنند تا اشعه آفتاب آنرا خراب نکند. یا از سرمه استفاده کنند تا چشمهایشان بینایی خویش را از دست ندهد.
*********
جناب گرد آفرید گفته اند که زنها در زمان باستان چون از نظر جثه ضعیف تر بوده اند ..
ولی من در کتاب «تقسیم کار اجتماعی» دورکیم خواندم که زنان در دوران باستان جثه های درشتری نسبت به مردها داشتند و تنومند تر بوده اند و کارهای بیشتری بر عهده داشتند...
.
سلام
به نظر من آرایش کردن زنان باید در محیط های مختلف متفاوت باشد.
مثلا من خودم وقتی دوست دخترم با بهترن لباس ها و آرایش هایش به دیدن من میاأ احساس غرور و شادکامی میکنم. و از این حس که برایش مهم هستم در نظرم جلوه میکند
و طبیعتا من هم با بهترن وضع ممکن جلوی او ظاهر میشوم..چون دوست دخترم برایم مهم است.
من هرگز آنقدر که موقع ملاقات اون به ظاهر خود اهمیت میدم هیچ موقع دیگه نمیدم..نه اینکه اطلا اهمیت ندم اما تا 50 60 درصد اهمیت کمتری برای من دارد.
با این حال وقتی زنی اهمیت کمتری به ظاهر خود جلوی همسرش نسبت به زمان دیگر میدهد .. من این برداشت رو میکنم که همسرش برایش اهمیت کمتری دارد.(اکثرا)
البته این نظر کاملا شخصی منه..
ببینید دوستان لرجمندم،بنده هم می دانم که هم اکنون در روستاها زنان پابه پای مردان کار می کنند و این تازه افزون بر کار منزل است؛ولی در زمانهای خیلی دور که انسان در مراحل اولیه تمدن قرار داشت،آیا در شکار یک جانور یا ساختن یک سرپناه،نیروی بازو و توان فیزیکی یک مرد کمتر از یک زن بوده است؟مورد دوم،دیدن شرایط است؛بدین معنی که درزمان سختی یا خشکسالی لاجرم زنان نیز باید کمک حال مردان می بودند.
یک مطلب را باید ذیرفت و من می پذیرم و آن اهمیت داشتن بیشتر وجود و هستی زن در نظام اجتماعی و هرم قدرت در ازمنه پیشین است.اگر شما همراهان گرامی،به اساطیر ایران باستان در متون ناب مربوط بدان زمان مراجعه فرمایید،این امر را خواهید دید.
به دید من آفریدگار هم به تعبیری مادر بزرگی است که فرزند جهان را زاییده است و همه پدیده ها فرزندان اوییم.بگذریم .... عرض کنم که در این لحظه مشتاقانه چم براه دیدن رای جناب اعتقاد هستم؛راستش را بخواهید افزون بر اینهایی که برشمردم،باید دلایل دیگری هم باشد؛
الان یم چیز دیگری هم به ذهنم خطور کرد:شاید این امر به دلیل ابراز وجود از سوی زنان باشد،یعنی به دلیل زیبایی ذاتی جنس ماده دستکم در میان آدمیان،زنان هم با آرایش کردن تلاش در برتری دادن و غلبه بر زنان دیگر از مجرای زیبایی شناختی دارند و . . . .
مثل اینکه دارد بحث اندکی منحرف می گردد؛دوستان گرامی،جناب اعتقاد پرسشی درباره *چرایی* این رفتار در جنس ماده مطرح نمودند نه اینکه دین چه می گوید یا اینکه آرایش کردن یا نکردن در خانواده چه تأثیری دارد؛
به طور طبیعی زنان آرایش می کنند و این ربطی به محرمیت یا نامحرمی در برابر مردان یا بی توجهی به شوهر ندارد؛یادتان باشد مثالی درباره آرایش خانم ها در مجالس زنانه بیان شد؛پس نباید با شاخ و برگ اضافی دادن به بحث،ریشه را فراموش کنید.پرسش بنیادین این است که:
**چرا زنان آرایش می کنند؟**
پونه عزیز
منظور من شامل همه این موارد می شود. شما با ذکاوت به نکته بسیار مهمی اشاره نمودید "آرایش کردن تنها یک هدف بیشتر ندارد آنهم فقط جلب توجه بیشتر" به نظرم در مورد تمام کلمات جمله هم فکر نمودید. من هم در خصوص جملاتم کمی فکر کرده ام. آنجا که آورده ام در خارج خانه آرایش ایشان کمی فرق میکند ناظر بر هر دو حالت بیشتر یا کمتر شدن آرایش می باشد ولی در خصوص بودن آرایش سکوت کرده ام زیرا بر اساس برداشتم از جامعه کشورم که تقریبا همه اسما مسلمانند، تقریبا همه خانمهای جوان در شهرها در محیط خارج از خانه آرایش دارند.(جوامع روستایی به کنار)
اگر شما بخواهید مشخصات کارمند اداره ای که دوست شماست را به کس دیگری که برای کاری باید به آن اداره مراجعه کند، بدهید، احتمالا از این جملات استفاده نخواهید کرد، فلانی بسیار راستگو و درستکردار و مومن خانواده دوست است بلکه احتمالا خواهید گفت که حدودا 45 سال دارد، کمی چاق است و ....
پونه عزیز، اگر شما ازدواج کرده باشید، اطمینان دارم همسرتان به خاستگاری شما آمده نه شما به خاستگاری او رفته اید، این بدان معنی است که ابتدا همسرتان به لحاظ ظاهری شما را پسندیده و بعد در خصوص اخلاقیات شما به نتیجه رسیده است. یعنی شما در جلب توجه اولیه ایشان موفق بوده اید. این امر انکار ناپذیر است چون اخلاقیات را در چهره ننوشته اند. این بدان معنی است که شما در یک فرایند جلب توجه موفق بوده اید. بنابراین این جمله "در دین من اسلام این امر فقط برای همسر مجاز می باشد" حد اقل در قبل از ازدواج (اگر آرایش می کرده اید صادق نیست و اگر هم اکنون نیز در زمان خروج از خانه حتی اگر حداقل آرایش را داشته باشید باز هم صادق نیست)
این نسخه که برای خانمهای شاغل نوشته اید نیز نافی این قضیه نمی باشد چرا که می توانند به راحتی از موارد جایگزین استفاده نمایند، چون دقیقا سئوال من هم همین است که چرا وقتی خانه را ترک می کنند آرایش دارند چه برای کار یا خرید یا سینما یا ...؟ فرقی نمی کند، آفتاب برای خانم شاغل سوزنده تر از خانم خانه دار نیست بنا براین بنا به استدلال شما همه خانمها نیاز به آرایش دارند چون باید از پوست خود مراقبت نمایند. اینگونه شما دو پاسخ بسیار متناقض در در یک نوشتار و با فاصله چند خط داده اید.
این تنها زنان نیستند که آرایش می کنند بلکه آقایان نیز از قدیم تا به حال آرایش می کنند.نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
و اگر برای سؤال بنیادین خود پاسخ بنیادین می طلبید باید بگویم به نظر من فقط برای جلب توجه بیشتر، چرا؟
چون زیبایی طلبی در فطرت انسان نهفته است حتی آفریننده انسان نیز طالب زیبایی است به همین خاطر این حس را در نهاد بشر قرار داده است.
هر چه زن بیشتر خود را بیاراید خواه ناخواه بیشتر مورد توجه دیگران(چه زن و چه مرد)قرار می گیرد ودیگران را جذب خویش می نماید و بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.
و شما خیلی راحت می توانید پی ببرید که زنانی که آرایش می کنند:
یا از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند.
یا به دنبال پیدا کردن زوجی مناسب تر می گردند.
یا می خواهند عقده ها و نابسامانیهای روحی خود را به نحوی تخلیه کنند.
لازم به یاد آوری است که این یک نظر شخصی است.
من واقعاً با نظرات no1 موافقم و به گونه اي انگار ايشان نظرات بنده را انعكاس داده اند.
پونه جان،قصد مباحه کلامی ندارم،اما شما دارید دو نظر متضاد هم را می دهید؛از سوی می گویید که خداوند زیبایی را در نهاد هر فردی قرار داده است و آرایش خاتمها به دلیل حس زیبایی طلبی فطری آنان است و نیز جلب توجه کردنشان و از سویی نظری دیگر دارید که می گوید این به دلیل اعتماد به نفس پایین یا پیدا کردن زوجی مناسب یا تخلیه عقده ها و نابسامانیهای شخصیتی است.
به سخن دیگر در نگاه نخست این را امری فطری و طبیعی و در نظر دوم به دلیل مشکلات شخصیتی می دانید؟اینکه نمی شود . . .
من كاري به زمان عصر حجر و يا حيوانات ندارم. در كل مي دانم كه زن لطيف است. هر چقدر كه پا به پاي يك مرد و مردانه كار كند، باز هم زودتر ترك بر مي دارد،احساس خستگي جسمي و روحي مي كند، گاهي كم مي آورد و به گريستن يا افسردگي روحي رو مي آورد. همه اينها نشاندهنده لطيف بودن زن است. من قدرت هوش و استدلال خانمها را زير سئوال نمي برم اما يققين دارم كه از لحاظ قدرت بدني وسختي اندام به پاي مرد نمي رسند و ماهيت وجودي زن ايجاب مي كند كه تن و صورت ظريف خود از آنچه كه هست ظريفتر و زيباتر نشان دهد.
در تمامي زنان اين حس كه مردي از ديدن آنها لذت ببرد وجود داشته و غير قابل انكار است( منظور من مي تواند شوهر فرد باشد. خواهش مي كنم خانمها بد برداشت نكنند) زماني كه مرد از تن و چهره زن تعيرف مي كند و با ولع و لذت به آن نگاه مي كند زن حس غرور بهش دست مي دهد و لذت مي برد و شدت ناز و كرشمه اش بيشتر مي شود. يكي از دلايل آرايش كردن شايد همين خصلت فطري باشد. بسياري از كارهايي كه انسانها در دنيا انجام مي دهند به دليل حس لذت است مانند ميل به طعام لذيذتر و نوشيدني گواراتر و ... . تعريف و حض كردن مرد از ظرافت و زيبايي زن، احساس بي نظيري به خانم مي دهد.
anigma عزیز
اول: کاش اسم ساده تری انتخاب میکردی تا هم تلفظ و هم نوشتن آن در فارسی ساده تر می بود. ( شوخی بود)
دوم: وقتی دوست دختر شما با بهترین لباس و اغواکننده ترین آرایش پیش شما ظاهر می شود و شما هم، این چه معنایی دارد؟ شما ممکن است آرایش او را که کلی برای آن زحمت کشیده خراب کنید (شاید) ولی تصور نمایید زمانی را که پنج سال از ازدواج یک زوج گذشته است و آن زوج قصد دارند به یک مهمانی بروند و خانم کلی آرایش کرده و زیبا شده است، حال اگر همسر ایشان با دیدن زیبایی ملکوتی بانویش تمایل به او نشان دهد (هرچند کوچک) می توانید حدث بزنید با چه پاسخی مواجه خواهد شد؟ احتمالا این را خواهد شنید " نه نه آرایشم خراب میشه"
سوم: کمی در این مورد فکر نمایید دوست جوان
آها . . .آفرین به دانه خانم و پونه خانم و NO1 و خود اعتقاد و خودم!داریم به نتیجه می رسیم:
با در نظر گرفتن درستی صددرصد سخن دانه جان،باید این را گفت که آرایش زنان دقیقاً برای کسب لذت جویی که هدف غایی همه است از راه جلب توجه زنان به دلیل گوشزد ضمنی به آنان که ببینید من برترم و خوشگل تر و جذاب ترم است و جلب توجه مردان بقیقاً به دلیل تمایلات جنسی مردان که به آنها بگویند:تن و چهره مرا ببینید و لذت ببرید تا من هم لذت ببرم.
اما چرا در بیرون خانه آرایش زنان بیشتر است،در مورد نظر زنان که خوب آشکار است به جز مهمانیهای درون خانه زنی در خانه در حالت معمولی روزمره نیست و در مورد مردان این دقیقاً به دلیل یکنواخت شدن زندگی با همسرش و نیز مهم تر از همه تعریف نکردن و لذت نبردن شوهر ار زن خود و تن و اندام و چهره همسرش است.
در روابط زناشويي(سكس )هم كه در نظر بگيريد احساس خانمها با درجه لذتي كه مي توانند به همسر خود بدهند كامل شده و ميزان تعريف و تمجيد و جلب نظر مرد هر چقدر بيشتر باشد، آنها اعتماد به نفس بيشتري پيدا كرده؛ احساس غرور مي كنند و خود از اين لذت مرد لذت مي برند. بي شك آرايش كردن زن بي ارتباط با بحث جلب نظر مرد نيست. يكي از دلايل رقابت زنها با هم نيز همين است. مردي كه به همسر خود مي گويد اندام تو از زنهايي كه در فيلمهاي سكسي مي بينم بهتر است، اين زن خود را مانند ملكه اي مدي بيند كه همگان بر او سجده مي كنند. با اين حال زن از حس رقابت خود كنارنكشيده و به هر طريقي در اين زمينه رقابت مي كند. حس حسادت زنان هم به همين مسئله در ارتباط است. زماني كه زني مي بيند شوهرش به زني نگاه كرده و يا صحبت مي كند حس حسادتش به او اجازه سكوت نمي دهد و جملات او حتماً خواهيد شنيد كه مي گويد: مگر من چي كم داشتم كه سراغ فلان زن رفتي؟؟؟
گردآفريد جان
به نكته خوبي اشاره كردي
مردها همه ناراضي اند كه چرا زنان در منزل به خود نمي رسند،معلوم است در منزل نيازي به رقابت با هيچ كس نيست.
در خانمهايي كه شاغلند اين مسئله كمتر است چون مي دانند در جامعه چه مي گذرد و شوهرشان در بيرون از منزل چه مي بينند اما زنان خانه دار از همه جا بي خبر و از آنچه شوهرشان خارج از منزل مي بيند و مي خواهد غافلند.
تميز بودن و زيبايي مشكل ندارد ولي به گناه انداختن ديگران مشكل دارد و گناه هم دارد زن به تنهايي زينت و زيبايي دارد اين
حرف من نيست حرف قران است كه مي گويد . زن ها بايد زينت خود را از مردان نامحرم بپوشانند . نه اين كه زينتشونو كه
مثلا صورتشون است با رنگ هاي مختف تزئين كنند تا جلب توجه كند.
با سلام
آقاي گرد آفريد من در مورد عبارت زير كه در پست 24 به كار برده ايد، نظري دارم.
لذت جويي يا هدونيسم، هدف غايي افراد نيست. اما افرادي كه در سطوح پائين تري از نيازهاي ارضاء نشده هستند ممكن است به اشتباه لذت را هدف غايي خود بدانند.نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
مثل اينكه ما تا تشنه هستيم شايد تصور كنيم هدف غايي ما يافتن و نوشيدن آب است، اما بلافاصله پس از سيراب شدن، متوجه ديگر اهداف پيش روي خود مي شويم.
در نظام آفرينش، و جهت توليد نسل، غرايز و كشش هايي در نهاد موجودات به طرق گوناگون قرار داده شده است، كه در اين ميان انسان به لحاظ صاحب اختيار بودن و اراده مند بودن مي تواند دست به گزينش بزند.
در اين ميان بعضي انتخابها او را درمسيري هماهنگ با هستي به پيش مي برد، آرامش مي دهد و گاهي براي او رنج به ارمغان مي آورد.
عشوه گري و جلب جفت در ساير حيوانات طرق مختلفي دارد مثل ايجاد بوهايي كه براي جنس نر كشش ايجاد مي كند. در انسان كشش هاي بين دو جنس علاوه بر خلقت ذاتي و تمايلات آنها مي تواند از طريق يادگيري تنوع پيدا كند.
و وقتي پاي تجربه و يادگيري و ... پيش مي آيد ممكن است به اشتباه 2 موضوع با هم خلط شود.
مثلا در مورد آرايش خانمها
1 - يك موضوع نياز به كشش جنس مخالف (متفاوت)، تشكيل خانواده ، ارضاء نيازهاي جنسي . (كه در واقع اين مورد فطري يا بهتر بگوئيم غريزي هست)
2 - نحوه و حدود ثغور و برداشتهاي فرد از تظاهر اين نياز،يادگيرهاي آموخته شده فرهنگي و كيفيت بروز و هدفهاي مورد اثر گذاري.
براي اينست كه با وجود چنين نياز ذاتي براي جلوه گري، اما تفاوت معنا داري در بين خانمها در اين زمينه هست. كه يكسرش تا نهايت عريانگري و يكسرش محدود بودن كامل به خانواده هست.
يعني يادگيريها و سلسله نيازهاي ارضاء شده و ارضاء نشده افراد، آنها را در طيف بزرگي از تظاهرات قرار مي دهد.
با توجه به سلسه نيازهاي پست تا عالي، هنگامي كه نيازهاي سطح پائيني ارضاء شود، تمايل به نيازهاي والاتر خودش را پررنگ تر نشان مي دهد.
در ساير كشورهايي كه در اين زمينه محدوديت ندارند، شايد بعضي اين صحنه ها را ديده باشيد كه خانمهاي پرمشغله، با موقعيت اجتماعي بالا، از نظر نوع و تنوع آرايشي در سطح متفاوتي از خانمهايي هستند كه در سطوح پائين تر بوده و فراغتهايشان بيشتر به لذتهاي سطح پائين معطوف است.
درود بر مدیر تالار همدردی
بنده ملتفتم که منظور شما چیست،اما شما دوست گرامی این را در نظر نگرفته اید که من درباره زنان یا حتی مردانی که چنین آرایش هایی را در سطح جامعه برای خود برگزیده اند،سخن رانده و منکر سخنان شما هم نیستم.
در مورد اینکه لذت جویی هدف غایی بشر است،با ضرس قاطع این را بگویم که این نهایت مقصد هر انسان است و تنها گونه آن دگرگون می گردد.چطور؟چرا؟
بیایید همین مثال آرایش برای شوهر و برطرف کردن نیازهای جنسی را در چهارچوب خانواده در نظر بگیریم و از آن باکلاس تر مثلاً همان زنانی که در غرب(که می دانم مظهر برهنگی است برای شما)آرایش زنان ویژه ای را نداشته و با آرایشی ملایم تر یا اصلاً بدون آرایش به کار و پیشه ای سرگرمند.
در این دو مورد و در همه موارد این باورها و نوع گزینشگری هر آدمی است که نوع لذت جویی او را تعیین می کند.مثلاً شما افراد مذهبی را ببینید . . .آنها یا از خوف جهنم یا از شوق بهشت چنین رفتارهایی دارند یا خیلی بخواهیم بالا برویم از عشق ناب به هستی کل که اینها همه نمونه هایی از لذت جویی اند.(چه آنکه فرار از عذاب آتش جهنم _در باور آنان_ خود عین لذت جویی است)
اکنون اگر زنی در محدوده خانواده دنبال کسب لذت جنسی است،بسیار خوب و بسیار هم عالی؛اما این لذت برای هردو طرف مسئولیتهایی در بر دارد و واجد مواردی دیگر است.لذتی است با شرایطی خاص؛اما در باب زنان مثلاً روسپی هم این امر در راستای همان لذت است،لذتی که در هیأت سیرکردن شکم خود است یا فرزندانش؛اگر حتی دختری رابطه جنسی دارد با دوست پسرش،در آن لحظه بنا بر هر دلیلی به دنبال لذت است.
خانمی که دارد کار می کند،لذت روی پای خود ایستادن را به کف می آورد یا لذت اینکه ناراحتی و گرسنگی فرزندانش راد نبیند یا اصلاً لذت دیدن پول و درآمد بیشتر و نیز شاید عشوه گری و کسب لذت جنسی با کیفیت بهتر؛ این لذات را مقدم بر عشوه گری می داند.در همه اینها اگر لذت ناظر بر عشوه گری و کسب لذت جنسی نباشد،به نظر من،گونه ای لذت مصنوعی است که در لفافه باورها و تمایلات درجه دوم ذاتی قرار می گیرد.
کسب لذت جنسی و البته پیش از آن سد جوع،به دید من ناب ترین و اصلی ترین لذاتی است که هر انسانی به دنبال آن است؛برای شناخت این دو لذت بنیادین شما باید یک سیر برعکس را در تاریخ داشته باشید تا به انسانی عاری از قید و بندهای باورمندانه برسید.
این را می دانم که می دانید و خوب هم می دانم که می دانید که:باور امری نسبی است؛مثلاً طبق باور برخاسته از قوانین ما زن خیانتکار به شوهر خود موجودی نجس،جهنمی و مستحق مرگ است،اما در غرب هر زنی و از جمله یک زن متأهل این حق را دارد که با هرکسی رابطه داشته باشد و قانون هم پشتوانه اوست و اگر کسی متعدی او شود،همین قانون پدرش را در می آورد.
بنابرین با عنایت به این مفدمات و توضیحات بنده می پندارم که شما از پایگاه نظری مقبول خود دارید نظر می دهید که البته قابل احترام است،اما درست نیست و نسبی است.دوباره تکرار می کنم:
انسان دنبال کسب لذت است،اما گونه آن تفاوت می کند.
سلام گردآفريد
تصور مي كنم تفاوت نظر ما از ساده سازي مفهوم لذت در ديدگاه شما سرچشمه مي گيرد.
اگر حرص مفرط شهواني و بدون قيد و شرط يك فرد را از روي لذت بدانيم
و از طرفي جان دادن امام حسين عليه السلام در راه معشوقش را نيز از روي لذت بدانيم ، پس بايد چارچوب نظري محكمي براي تعريف انواع اين لذت ها ابتدا ارائه دهيم. در اين صورت اين تعاريف از لذت ها آنقدر با هم متفاوت خواهد شد كه بهتر است براي هر كدام يك واژه منحصر به فرد بيابيم.
واژهايي كه بعضي در برگيرنده ارزش هستند و بعضي متضمن غريزه
مثلا: ايثار در برابر هوسبازي
معمولا در «ادبيات متخصصين هر رشته اي» براي هر مرحله و هر محدوده و هر شرايطي ، اصطلاح تخصصي ابداع مي كنند تا لازم نباشد در پس آن به توضيحات اضافه بپردازند.
درود دوباره بر مدیر تالار همدردی
جانم برایتان بگوید که حتی با این مثال سترگ که به علت احترام بسیاری که برای آن قایلم،یعنی:قیام و شهادت مظلومانه امام حسین(ع)،زیاد خوش ندارم این بحث را با آن مرتبط نمایم . . .اما کار ایشان نیز برای اصلاح امت جد خویش و نیز خشنودی خداوند بوده است که در هر دو حالت حتماً خشنودی ایشان یعنی حضرت امام حسین (ع) را در پی داشته است.
اکنون آیا هر انسانی از خشنودی لذت می برد یا از ناخشنودی؟آشکار است که این امام گرامی برای خشنودی خاطر خداوند که همانا خشنودی خودشان و قهراً و پیروِ آن لذت خودشان در آن بوده است،مبادرت بدین کار حماسه ای و انسان ساز و تاریخ ساز کرده اند.
بنده حتی تحمل شکنجه های جسمی و روحی آزادگان سرافراز میهنمان را نیز گونه ای لذت طلبی می دانم.اگر لو ندادن اطلاعات و استوار ایستادن بر سر باورها را نیز سبب آسودگی باطن و روان بدانیم و البته هر رضایت قلبی نیز همان کسب لذت است.
من در نوشتار پیشین اشاره کردم که لذات دارای گوناگونی فراوان هستند.اثراتی که هر لذت در ابعاد فردی یا اجتماعی دارد و درجه علاقه ما به تأثیرات روانی-اجتماعی یک لذت ویژه متعلق به هر فرد، نباید سبب شود که از اصل موضوع برکنار مانیم و بر لذت نبودن آن اصرار ورزیم.
جناب مدیر گرامی؛ ورود شما را خوش آمد میگویم.
تقسیم بندی شما به نیازهای و لذتهای پست و عالی برای من قابل درک نیست. با توجه به مثال خودتان، نیاز به نوشیدن آب، پست است یا عالی؟ یا نیاز جنسی؟
من با نظر گردآفرید در این زمینه بیشتر موافقم. هر کس بنا به دیدگاهش، موارد لذتش را تعریف می کند و این موضوع فقط برای خودش و همفکرانش صادق است، مثلا یک فرد مذهبی وقتی به امام زاده ای رفته و سیر دلش گریه می کند، از این عمل خود احساس لذت می کند در حالیکه از نظر دیگری ممکن است کار بیهوده به حساب آید. در این خصوص به امام حسین اشاره کردید، در حالیکه امام اول شیعیان روایت استکه بعد از ضربت خوردن، گقت، بخدای کعبه رستگار شدم. آیا این جمله بر احساس رضایتمندی دلالت ندارد؟ به نظر بنده نیز بررگترین تفاوت انسان با دیگر موجودات در قدرت لذت بردن از زندگی است.
جناب مدیر
موضوع تاپیک مربوط به چراییه آرایش داشتن خانمها (مجرد و متاهل) در بیرون خانه است. اول روشن نمایید که آیا وجود آرایش را در اکثر خانمهای جوان در محیط خارج از خانه قبول دارید (بدون اظهار نظر در این خصوص به جمع ما پیوسته اید)؟ اگر خیر، به اطراف خود دقت کنید، شاید نظرتان تغییر کند، اگر آری، خانمهای متاهل که راهکار قانوی و عرفی و شرعی رفع نیاز را در اختیار دارند، بنابراین هدف آنها از آرایش یافتن جفت نمی باشد لذا باید هدف دیگری در میان باشد، بدنبال این هدف، این موضوع پیشنهاد شده است. و از اینکه بحث به مسائل جنسی و تقصیم بندی به زنان کاملا در اختیار خانواده تا برهنه و روسپی (سیاه و سفید) ناخورسندم، همچنین از کلمه آزادی بی قید و شرط. انسانی بی قید و شرط است که تنها در کره زمین زندگی کند؛ اگر دیگریی هم بود دیگر بی قید و شرط نیست، این ادبیات مربوط به دبیرستانها در دهه شست است.
یه نکته دیگر. در پست 28 خطاب به گردآفرید از کلمه آقا استفاده نمودید، ایشان در پروفایل خود گزینه نمی گویم را انتخاب کرده است از طرفی لوگو و آیکن ایشان یک مادر است و از طرف دیگر گردآفرید نام شیرزن جنگاور ایرانی در شاهنامه ایرانیان است (بدانست سهراب که او دختر است سرو موی او دور و افسر است؛ نبرد سهراب و گردآفرید) لذا توصیه مینمایم از هیچ پیشوندی برای ایشان استفاده نکنیم.
سلام
دقت در مطالب پست 28 كه خطاب به جناب گرد آفريد نوشته ام متضمن پاسخ سئوال به اين تاپيك هست كه جناب اعتقاد را ارجاع مي دهم به آن. البته اگر چه جنابعالي نسبت به جمله بنده فرموده ايد كه ناخرسنديد، ليكن با نگاه به هر جامعه اي مي توانيد طيف گسترده از زناني را ببينيد كه نحوه آرايششون در بيرون خانه متفاوت است. كه در پست 28 روي آن بحث كرده ام.
همچنين در پست 30 نيز به وضوح دليل خود را در ضروت تعريف مفهوم لذت، و تفاوتهايي كه در طيف آن وجود دارد ارائه كردم كه جناب گرد آفريد را ارجاع مي دهم به آن.
با درود بیشمار بر مدیر تالار همدردی
شما با این نوشتار آخرتان دارید این مفهوم را می رسانید که ما دو نفر منظور شما را درنیافته ایم که مجدداً مطالبی را در تهامل با شما بیان نموده ایم،با توجه به اینکه دلیل آوردن نوشتار خودم (بجای اعتقاد که نمی توان حرف بزنم!) دقبقاً به همین دلیل است که شما نوشتار آخرتان را بیان نموده اید،یعنی:این باور را دارم که شما هم مفهوم سخن این جانب را درنیافته اید،لذا پیشنهاد می کنم یا کسی بیاید و با جادوی سخن و منطق حلقه پیوند میان سخنان ما و شما را بیابد یا اینکه بحث میان خود را پایان دهیم.
آهان یک سخن جادویی را می پندارم که یافته ام:
بیایید از مثال شما مدیر گرامی همدردی بیاغازیم.شما ایثار را برشمردید و گزینش این واژه را برای کار امام حسین(ع) در زبان تخصصی واجب و لازم فرض کردید.اما عنایت فرمایید که بنده چی عرض می کنم . . .
امام حسین(ع) به هر حال یک دلیل معنوی و روانی برای این کار داشته اند.یعنی اگر راضی شده اند که خون مبارکشان را آن ددمنشان دژخیم خو بریزند،برای حل دغدغه ای بوده است که پیش از شهادت با لبان تشنه،داشته اند.این دغدغه علت و مسبب و دلیل و باعت و خاستگاه انگیزه ای بوده است برای قیام خونینشان؛
براستی آیا شما سخن ایشان یادتان هست:*من شهادت با عزت را به زندگی با ذلت ترجیح می دهم* یعنی ایشان احساس ناخوشایند،رنج آور و بدی نسبت به زنده بودن زیر حکومت فاسدی مانند یزید داشتند.از نخوت و ذلت عموم مسلبمین نیز دلی پر خون داشتند و همه ماجراهایی که می دانیم چگونه انگیزه قیام ماندگار در تاریخ ایشان گششت.
ایشان به شهادت رسیدند تا به هدف خود برسند که رسیدند و افزون بر تأثیر در زمان خویش در همه ادوار تا به ابد الگوی آزادگانند.به هدف رسیدن و حل یک دغدغه یعنی چه؟آیا ایشان در هنگام کارزار نابرابر با کوفیان پیمان شکن احساس رنج درونی و روانی هم داشتند یا ناراحت بودند؟
آشکار است که ایشان سراسر نور و واصل به هدف خویش و ذوب در معبود خویش بودند و چه *لذتی* والاتر و بالاتر از این؟از دیدگاه من این حرکت امام حسین(ع) در بعد روانی و جسمی آن از آغاز تا به پایان مالامل از زیبایی و کسب لذت بوده است.هرچند که با هیچ متر و معیاری نمی توان لذت ناب،مدام و سرشار ایشان را اندازه گرفت.
می پندارم معنای نازل یا تصویر نازلی را که در ذهن ما از برخی واژگان ساخته اند که البته جعلی و موهوم است،زاینده این مشکل میان ما و شماست.اگر از مرز مفهوم های نازل و دم دستی واژگانی ویژه بگذریم،می توانیم دیدگاه گستره تری در برابر خود ببینیم و رفتارها را بهتر و آسان نبیین و تفسیر ماییم.
سلام :
ازشما اقایون اجازه می خواهم که بنده نیز به عنوان یک خانم دراین بحث شرکت کنم.متاسفانه همانطور که اقای گردافرید اشاره کردند این روزها تعداد خانمهایی که ارایش می کنند و به طرق مختلف جلب توجه می کنند کم نیستند !
"چرا دختران ارایش می کنند؟"
به نظرمن یکی از علتهای ان می تونه بالا رفتن سن ازدواج باشه.
نقل قول از دختری:حال که شوهر نیست مگه خودمان دل نداریم برای دل خودمان ارایش می کنیم .
وعلت دیگری که به نظرم می رسه نیاز به توجه و محبت از سوی پدراست .درروایات داریم که به پدر سفارش شده :به دختران توجه ویژه داشته باشید . متاسفانه ،متاسفانه بعضی از پدران واقعا تعلل و کوتاهی می کنند خصوصا هنگامی که متوجه این نیاز "مورد توجه قرارگرفتن "دختر خود می گردند علاوه براین که در صدد براورده کردن این نیاز برنمی ایند بلکه دختر خود را تکذیب و محدود نیز می کنند و هرچه این بی توجهی و بی مهری بیشتر گردد نیاز به این امر به طرق مختلف و پنهانی بیشتر شدت می گیرد . عده ای از پدران در پی براوردن نیازهای مالی و....دراین مورد نیاز روحی و روانی غفلت می کنند.
تعدادی از خانمها ،کمی ملایم تر و بعضی از انها ،ارایش و مدل مو و لباسهای زننده و تحریک امیز بر می دارند.
عده ای غافل از عواقب و تاثیرات ان روی خانواده و اجتماع و جنس متفاوت ،صرف نیاز (نیاز فطری به زیبایی)و تمایلات خودشون این کار را انجام می دهند . وعده ای هم متاسفانه اگاهانه و با توجه به نیاز و ضعفهای جنس متفاوت این کار را انجام می دهند . عده ای به بهانه ی تجدد و فرهنگ و روشنفکری و پاکیزگی و اعتماد به نفس و....
وعد ه ای برعقده ی حقارتها و ضعیف کشی ها را، درجلوه گری و جلب توجه مردان به سوی خود سر پوش می گذارند و می خواهند ضعف اقایون رو مشاهد ه کنند و انهار ا کوچک و محتاج بدانند . که باز نیز بازیچه دست مردان هوسباز می گردند و نمکی برروی زخمشان .
عده ای نیاز توجه پدر یا همسررا این گونه براورده می کنند و به دنبال لذتی انی و سطحی توجه مردان ،به سوی خود هستند .
عده ای هم (زنان روسپی)به این طریق برای مردان دام می گسترند تا انها را سرکیسه کنند .
به نظر من ،بسته به نوع ارزشها و معیارها و اولویت هایی که خانم ها برای خودشون تعریف می کنند از این امر "ارایش کردن و جلوه گری"بهره می برند .خانمی که ارزش و جایگاه خود را بالاتر از توجه مردان می داند ،خانمی که پایبند خانه و خانواده است و اولویت را برای شوهر و فرزندان خود قائل است .خانمی که وقتی کنار یک مرد قرار می گیرد مهربانانه و دلسوزانه اورا مانند برادر خود می داند و از ازار و اذیت او، خود را منع می کند ،جوانی را که با بحران بلوغ روبروست ، درک می کند . خانمی و قت (یک ساعت ارایش کردن )خودرا صرف کارهای مهم و با ارزش می کند و به انجام وظایف فرزندی ،همسری و مادری بیشتر توجه دارد .
و عده ای از خانمها نیز به تناسب ارزش ها و باورهای خود بالعکس عمل می کنند .
دین ما به زنان سفارش وحکم به اراستن خود برای شوهر کرده است . سفارش شده که زنان خود را برای شوهر بیارایند حتی به برداشتن گردنبندی .
وقتی برای خانمی ارزشها -نیازها- معیارها - اولویت ها به طریق صحیح و درست روشن و تفهیم گردد .برای ارضاء نیاز خود (نیاز فطری به زیبایی)در جایگاه درست و به شیوه ای مناسب اقدام می نماید . و ازاین ابزار وسیله ای برای رشد خود -همسر و فرزندانش بهره می گیرد .
مثالی را برایتان ذکر می کنم .
خانم و اقایی را می شناسم که حدودا 20 سالی است ازدواج کردند .اقا مردی کاملا سر به زیر و پرهیزگار از نگاه به نامحرمان . و خانم کاملا محجبه (باصطلاح بعضی ها امل )ساده و بی الایش .
اقا دردوران دانشجویی رو زی پیش رئیس دانشگاه رفت و ازاو خواست که دختری محجبه و با معیارهایی که داشت به او معرفی نماید .در طی معرفی ان خانم خانواده برای خواستگاری اقدام کرد و انها ازدواج کردند .
خانم حتی در مجالس عروسی ساده تر از همه خانم ها بود . شنیدم که روزی مادرشوهرش سرزده به منزل انها رفته بود از بچه سراغ مادرشان را گرفته بود . بچه ها گفتند مامان به ارایشگاه رفته . خانم به خانه امد. مادر شوهر وقتی عروس خود را دید با ناباوری از عروس خود سوال کرد که به کدام مجلس مهمی می خواهی بروی که این گونه خود را زیبا و اراسته کردی ؟؟؟!!!
خانم لبخندی زده و گفته بو د که مگربرای این امر ، کسی مهم تروواجب تراز شوهرم هست !ما امشب یک جشن کوچک خانوادگی داریم .
اری این خانم طریقه و جایگاه درست استفاده از این ابزار را می دانست . هم نیاز خود، هم نیاز همسرش را طوری که خدا راضی باشد را براورده می ساخت .
ای کاش همه خانمهای خوب میهنمان این گونه عمل کنند .
سرکار ستاره خانم درود بر شما
ارزشها -نیازها- معیارها - اولویت های که که می گویید،همه و همه در دایره عقاید شما قرار دارند و البته قابل احترامند،اما دیگران نیز همه اینها را به گونه ای دیگر باور دارند که باید به آنها هم احترام گذاشت.مَساَلَتُن . . .
چرا شما زنانی را که پوشش ویژه و جدایی از سرکار دارند،منحرف،عقده ای،بهانه جو یا هر چیز دیگر می نامید!!؟اینکه نمی شود،جانم . . . با زدن برچسبهای زشت و آنها را بیمار خواندن نمی شود حرف و عقیده خود را بر کرسی نشانید که بابا جان . . .دستکم آنها آنچه را که درباره اش اندیشیده اند و با آزادی،برمی گزینند.
اینطور یعنی آنها اشتباه می کند و دیگرانی که چنین نیستند،درست رفتار می کنند.اشتباه-درست/گناهکار-بی گناه/مجرم-مبری/سیاه-سفید و بالاخره بد و خوب کردن ها درباره یک رفتار انسانی رویه نارسا و و چاش برانگیزی است و راه به جایی نمی برد؛شما خوبی،رفتار خوب و باورهایتان را مطلق می انگارید،در صورتی که در یک بحث اندیشه ای و ریشه ای اصلاً چنین نیست.
خواهش می کنم خودتان و بنده و همگان را به دور باطلی که در بحث حجاب گرفتارش شده بودیم،دچار ننمایید.
سلام :
این نظر من به عنوان یک خانم است .دیگران مختارند.اما بدانند که مسئول و موظفند در قبال اجتماع .
خانمی که با ورودش به جمعی چنان جلب نظر می کند چگونه می تواند ارامش داشته باشدرشد کند. و دیگرانی را ارامش دهد. مگر اینکه در همان ارایش کردن نیز به جوانب عواقب ومکان و پیامد های ان توجه داشته باشد .
من ارایش کردن یه خانم را بدین شکلی که در جامعه ی اسلامی خود می بینم یه نوع ضعف شخصیتی می دانم .
خانمی !حاصل نیمی از یک ماه حقوق خود را صرف مواد ارایشی کند در حالی که نیاز های اساسی تری برای ان دارد . و هروز برای این نوع پوشش با خانواده و همسر خود درگیر باشد.
خانمی چنان کشیده به صورت فرزند خود می نوازد که چرا حوصله ام را سر بردی ؟چرا اجازه نمی دهد من یکساعت تمام برای این اب رنگها صرف کنم ؟
چرا کشور ما باید جز کشورهایی باشد که بالاترین مصرف کننده های ارایشی باشد ؟
من مسلمان باید بدانم وقتی دینم بهم میگه به جز برای شوهر برای کس دیگری ارایش نکن . برای اهمیت دادن به نظام خانواده است .
من توضیح دادم عده ای اگاهانه و عده ای نیز نا اگاه از پیامدهای ان عمل می کنند و نا اگاهانه سبب انحراف انهایی که دردلشان مرض است را فراهم می اورند .
مدیر گرامی
در پست 28 فرموده اید
ونقل قول:
در نظام آفرينش، و جهت توليد نسل، غرايز و كشش هايي در نهاد موجودات به طرق گوناگون قرار داده شده است، كه در اين ميان انسان به لحاظ صاحب اختيار بودن و اراده مند بودن مي تواند دست به گزينش بزند.
بین انسان و حیوانات یک تفاوت بسیار بنیادین در این خصوص وجود دارد، حیوانات برای تولید مثل در شرایط طبیعی خاصی، مانند فصل رویش، یا زمان وفور غذا یا دمای آب یا .... به طور غریزی دست به تولید مثل می زنند در دیگر زمانها این رفتار جفت گیری را بروز نمی دهند در حالیکه انسان به مسئله آمیزش به دیده لذت می نگرد و الیته فصل خاصی هم ندارد.نقل قول:
عشوه گري و جلب جفت در ساير حيوانات طرق مختلفي دارد مثل ايجاد بوهايي كه براي جنس نر كشش ايجاد مي كند. در انسان كشش هاي بين دو جنس علاوه بر خلقت ذاتي و تمايلات آنها مي تواند از طريق يادگيري تنوع پيدا كند.
همچنین فرموده اید
در بند یک اشاره به موضوع تشکیل خانواده و ارضا نیاز جنسی اشاره نمودید، لذا می توان اینگونه نتیجه گرفت که با جفت یابی و دسترسی به آمیزش، هدف تامین شده و وسیله دیگر کارکرد و کاربرد اولیه را ندارد یا حداقل در خارج از محیط خانه، ولی جناب مدیر سئوال در خصوص آرایش خانمها (مجرد یا متاهل) در محیط خارج از خانه است. لذا بعد از ازدواج و رفع نیازها "هدف مورد اثر گذاری" چه می باشد؟نقل قول:
و وقتي پاي تجربه و يادگيري و ... پيش مي آيد ممكن است به اشتباه 2 موضوع با هم خلط شود.
مثلا در مورد آرايش خانمها
1 - يك موضوع نياز به كشش جنس مخالف (متفاوت)، تشكيل خانواده ، ارضاء نيازهاي جنسي . (كه در واقع اين مورد فطري يا بهتر بگوئيم غريزي هست)
2 - نحوه و حدود ثغور و برداشتهاي فرد از تظاهر اين نياز،يادگيرهاي آموخته شده فرهنگي و كيفيت بروز و هدفهاي مورد اثر گذاري.
و فرموده اید
اگر بپذیریم که نیاز به جلوه گری در بعد از ازدواج هم ذاتی است، تا حدودی پاسخ سئوال داده شده است. در خصوص مرزهایی که برشمردید، قبلا هم توصیه نموده بوده مراقب باشیم دچار مثالهای حداقلی و حداکثری نشویم. اگر منظورتان از" محدود بودن کامل به خانواده"، نداشتن آرایش در بیرون خانه است که این مورد، خارج از بحث این تاپیک است.نقل قول:
براي اينست كه با وجود چنين نياز ذاتي براي جلوه گري، اما تفاوت معنا داري در بين خانمها در اين زمينه هست. كه يكسرش تا نهايت عريانگري و يكسرش محدود بودن كامل به خانواده هست.
در انتها هم فرموده اید
سئوال اساسی وجود آرایش است نه کیفیت آن، به قول خودتان خانمهای با جایگاه اجتماعی بالا فراغتهای کمی دارند، وگرنه شاید بیشتر به خودشان می رسیدند/نقل قول:
در ساير كشورهايي كه در اين زمينه محدوديت ندارند، شايد بعضي اين صحنه ها را ديده باشيد كه خانمهاي پرمشغله، با موقعيت اجتماعي بالا، از نظر نوع و تنوع آرايشي در سطح متفاوتي از خانمهايي هستند كه در سطوح پائين تر بوده و فراغتهايشان بيشتر به لذتهاي سطح پائين معطوف است.
سلام خانم Setare
تمامي سخنان شما متين اما طبق گفته جناب اعتقادد كه اين تاپيك را باز كردند قرار شد به بحث شرعي و عرفي مسئله آرايش نگاه نكرده وبه بحث شخصيتي و روانشناسي آن بپردازيم.