:302::325:سلام من در گذشته رابطه جنسی تقریبن زیاد داشم الان با یکی دوسم قصد ازدواجیه خ پسر خوبو قشنگیه فقط من حس میکنم حس جدید ندارم الان واسم تکراری شده من دوسش دارم چیکار کنم حس تازگیم برگرده؟
نمایش نسخه قابل چاپ
:302::325:سلام من در گذشته رابطه جنسی تقریبن زیاد داشم الان با یکی دوسم قصد ازدواجیه خ پسر خوبو قشنگیه فقط من حس میکنم حس جدید ندارم الان واسم تکراری شده من دوسش دارم چیکار کنم حس تازگیم برگرده؟
سلام
به همدردی خوش آمدید. :72:
بسیار خوب، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:نقل قول:
الان با یکی دوسم قصد ازدواجیه خ پسر خوبو قشنگیه
سن شما و پسر؟
چه مدتیه که آشنا شدید؟
با این آقا رابطهی جنسی داشتید؟
معیارتون از انتخاب این آقا چی بوده؟ ویژگیهای مثبتشونو به ما بگید.
بدون توجه به پاسخ سوالات بالا، چند موضوع هست که ممکنه باعث انتخاب اشتباه و نادرست بشه. بهتره این مواردو مد نظر داشته باشید:
دوستی قبل از ازدواج، باعث ایجاد وابستگی میشه. و وابستگی مانع تشخیص درست میشه. پیشنهاد دارم که برای کمک به تصمیمگیری درست، رابطه رو موقتا قطع کنید. برای یک تا دو ماه، بدون صحبت، پیغام، قرار و ... . بعد از این مدت، برای ادامهی رابطه، جداگانه تصمیمگیری کنید و در صورت موافقت طرفین، رابطه رو ادامه بدید.
اما ادامهی ارتباط به روش سابق، به هیچ وجه به سود شما نیست. مخصوصا اگر با این آقا رابطهی جنسی دارید. در همین تالار مثالهای فراوانی هست که ادامهی ارتباط از سوی پسر، تنها برای ارضای نیازهای خودش بوده. پس به دلیل ذکر شده و دلایل بسیار دیگر (اگر خواستید دلایل را میشمارم)، بهتر است که رابطه از مجرای درست و رسمیش پیش بره. پس بعد از دوری موقت، اگر هر دو موافق ادامه ارتباط بودید، از آقا بخواهید که به همراه خانوادهاش برای خواستگاری رسمی اقدام کنه. واضحه که در صورت تعلل ایشون، هدف ایشون از رابطه مشخص میشه.
آیا با فرد یا افراد دیگری، جز این آقا ارتباط جنسی داشتید؟ آخرین موردش چه فاصلهی زمانیای با ابتدای دوستی شما با این آقا داشته؟نقل قول:
من در گذشته رابطه جنسی تقریبن زیاد داشم
متاسفانه در این مورد، کار درستی انجام ندادید و این رفتار، تبعات ناخوشایندی خواهد داشت. اگر مدت زیادی از این روابط نمیگذره، بهتره مدت بیشتری (چندین ماه) رو بدون رابطه (رابطهی رسمی و غیر رسمی) بگذرونید. در مورد این آقا که توضیح داده شد. در مورد دیگران، به هیچوجه به ایجاد دوستی رضایت ندید. طبیعتا با رضایت ندادن به دوستی، رابطهی جنسی هم نخواهید داشت. توجه داشته باشید که هر چه بیشتر این روابط (دوستی با جنس مخالف) ادامه پیدا کنن، علاوه بر اینکه در تصمیمگیری درست شما اختلال ایجاد میکنن، در آینده باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی مشترکتون هم میشن و نارضایتیها و دلزدگی از همسر، بیشتر رخ میده...
پس برای داشتن زندگی مشترک آرامتر (که هم لذتش بیشتر است و هم مدتش) از این روابط دوری کنید.
.
پاسخ دادن به سوالات مطرح شده را فراموش نکنید، چون باعث میشه که کارشناسان بهتر راهنمایی کنند.
موفق باشید. :72:
داریم به کجا میریم،چقدر راحت درباه رابطه جنسی حرف می زنید........ادم دلش میگیره به خدا
سلام ماندانا. من متوجه این جملتون نشدم. ببخشید خیلی پسر خوب و قشنگیه یعنی چی؟؟ هر کی قشنگ بود مگه خوبه؟یا اصلا با وجود داشتن رابطه جنسی از کجا معلوم که اون فقط بخاطر مسایل سکسی میخواد شما رو یا نه؟ به این چیزا فکر کردی؟رابطه سکسی تا چه حد داشتی خانوم؟ آیا بکارتتم از دست دادی؟
[size=medium]بخاطر اینکه رابطه جنسی داشته اید این رابطه نا خود آگاه تکراری میشود چون در چارچوب خودش نیست ورابطه ای که فقط برای بعد از ازدواج هست رو شما الان تجربه کردید.بخاطر همین دیگه طرف براتون جذابیتی ندارد![/size]
نگرش خانوادگی شما نسبت به مسایل سکسی چگونه است؟
میشه بیشتر و کامل توضیح بدی تا بشه کمک کرد؟
ماندانا70 عزیز
توضیحاتتون خیلی مختصره اگر ممکنه بیشتر در مورد خودتون و این اقا توضیح بدید.
از قدیم گفتن کبوتر با کبوتر باز با باز ،اگر شما به هر دلیلی رابطه ی جنسی به هر نوعی داشتید و الان قصد ازدواج دارید بهتره به دنبال همسری باشید که مثل شما این روابط رو تجربه کرده باشه و گرنه در زندگی اینده هم از نظر جنسی و هم از نظر تفاهم و اعتماد دچار مشکل خواهید شد.
من ٢٠ سالمه ١٦ سال م بود بم تجاوز شد بخاطره تجاوز عقده یی شده بودم ١٨ سالگی با این آشنا شدم ٢٢ سالشه خالی مادرشو دوس داره باباش مرده آسان اهله سکس نیس با اینکه هروز خونشونم من فقط بش نزدیک میشم در حد خیلی کم از رابطه ام خبر داره خالی عصبانی شد والی بم فرصت داد گف میدونم درست میشی ... خواهرم میدونه باش آشنا شد گف فهمیدس خلاصه اگه من نخام کاری نمیکنه گف سره سامون بگیریم با خونوادت میحرفم الانم بم میگه بهشون بگو من نمیگم آخه زوده اصلانم دوس نداره بهم بزنیم والی خونواده داره نمیشه با اونایی ک قبلن باهاشون بودم مقایسش کرد . من اول خیلی دوسش داشم الان حس میکنم واسم تکراری شده این حصو دوس ندارم باید چیکار کنم دوباره تازگی واسم داشته باشه ؟بخدا پسری نیس ک بخاد سو استفاده کنه چون کاملا معلومه من خودم نمیخام الان ب خونوادم بگم وگرنه اون از خداشه ک به خونوادم معرفیش کنم .
دوستان توجه کنند که اینجا محل محاکمه و تفتیش عقاید و صدور حکم و اظهار عقیده درباره رفتار کاربران نیست. یک انسان آسیب دیده به اینجا پناه آورده و از من و شما درخواست همفکری و کمک کرده ، اگر درمان نیستیم به زخمش نمک نپاشیم.
ماندانا شما به خاطر اتفاقی که برات افتاده آسیب های خیلی سختی دیدی و نمیتونی به تنهایی آسیب رو درمان کنی ، یک روانپزشک ترجیحا خانوم باید به شما کمک کنه تا اول بتونی مساله رفتارهای بدی که باهات شده رو حل کنی. تا این مساله حل نشده بمونه نمیتونی تصمیم گیری صحیحی در مورد مسائل عاطفی یا ازدواجت داشته باشی.
__________________________________________________ _____________
گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره بدان مشو که می می نخوری
تو آنی کنی که می غلامست آن را
ممنون ک ازم دفا کردی گاهی اوقات از خودم متنفر میشم همش میگم من خیلی دختره بدیم ب دخترای خوب حسودیم میشه دلم میخاد مثله اونا پاک باشم دوس دارم زمان ب عقب برگرده همچیزو از اول شروع کنم ولی میبینم ک نمیشه تا حرف از این بی اف جدیدم میزنم کسی باور نمیکنه ک خوبه همش بم نگرانی میدن من فقط میخام آرامشم مثله گذشته اون زمان ک هیچ رابطه نداشتم بشه دوس دارم عاشق باشم رابطه واسم تکراری نباشه ی حس جدید باشه نمیدونم منظورمو متوجه میشین یا نه میخام همچی از اول شورو بشه انگار ک اولین رابطمه با این پسر انگار ک قبله اون کسی نبوده هیجان داشته باشم حسه شادابی جدید بودن........:325::302:
چرا حتمن باید با یکی باشم ک اونم مسه من رابطه داشته ؟خوب من اشتباه کردم این ک دلیل نمیشه ادمه خوب منو نخاد خوب هرکسی تو زندگیش اشتبا میکنه من الان کمک میخام ک گذشته بدم از بین بره ی آینده قشنگ داشته باشم با ی آدم خوب این با دختری رابطه جنسی نداشته چون باباش فوت شده تو فکره این بود ک مادرشو شد کنه زحمتشو جبران کنه زیاد با دخترا نبوده منم الان فقط با اونم کسی دیگه تو زندگیم نیست میخام باش ازد کنم ولی میخام بیشتر بگذره بد ب خونوادهم بگم اون خیلی مشتاقه ب خونوادم بگم فقط نمیدونه این حسه تکراری شدنو دارم میخام کمکم کنین واقعن ب کمک نیاز دارم
مشکل بزرگ تو (که خودت هیچ تقصیری در به وجود آمدنش نداری) همینه که از خودت راضی نیستی ، متنفر میشی ، فکر میکنی دختر خوبی نیستی و... ریشه این تفکر تو(که من فکر میکنم تجاوز بوده) باید به کمک روانکاو و روانپزشک کشف بشه و درمان بشی. تو مثل خیلی از ماها به کمک احتیاج داری که بتونی برای آینده ات تصمیم درستی بگیری.
تو دنبال عشق رفتی و نمیدونستی از کجا به عشق برسی. خیلی از ماها اشتباهات بدتری کردیم ولی صداشو در نمیاریم. به نظر من تا قبل از صحبتت با روانپزشک وارد رابطه جدی نشو ، تو هنوز خیلی جوونی و خیلی شانس های زیادی توی زندگی در انتظارته.
یعنی ب بی افم بگم ب ازدواج ب من فکر نکنه ؟آخه خیلی دوسم داره میترسم اینو بگم دلش بشکنه بد بم بگه دلیله این حرفت چیه چی بگم؟آخه هیچ مشکلی نداره ک ردش کنم .بگم بم کمک کن ک برم روان کاو مشکلم حل بشه؟بد راجبه ازدواج بحرفیم ؟اول خودم تنها برام پیشه روان کاو بد با اون برم بهتر نیس؟
ماندانا70 عزیز
از اتفاقی که در گذشته براتون افتاده متاسفم توصیه میکنم حتما به یک روانشناس معتبر(نه روانپزشک) مراجعه کنید چون مورد شما چیزی نیست که توقع داشته باشید به این طریق حل بشه.
به دلایل مختلفی به شما توصیه کردم با یکی که شرایط خودتون رو داره ازدواج کنید اگر شما رابطه داشتی و پشیمان شدی اون هم مثل شما رابطه داشته و پشیمان شده باشه،مگر شما ادم بدی هستید که فکر می کنید اگر کسی مثل شما باشه بده؟شما اگر بد بودید تصمیم به جبران گذشته نمی گرفتید خودتون خواستید که اینجا هستید کسی مجبورتون نکرده خواست شما یک قدم به جلوست.
در اولین گام دلایل منع دوستی دختر و پسر و در اینجا http://www.hamdardi.net/thread-25882.html مطالعه کنید لینکهای دیگه ایی مثل این لینک در سایت هست بگردید پیدا می کنید. شما باید یک چهار چوب برای ازدواج برای خودتون تعریف کنید ببینید از طرف مقابل چی می خواید و تصمیم بگیرید که دیگه به وارد این نوع روابط نشید چون سرشار از ضرره.
شما باید این بینش رو پیدا کنید که اگر به این سایت سر می زنید و دوستان جوابی میدن از سر خیر خواهی و تجربه اییه که دارن و تنها قصدشون کمک به شماست.
شما در حال حاظر به هیچ وجه امادگی ازدواج ندارید.
شما به این اقا بفرمایید که من یک سری مسائلی دارم که باید حل بشه و بعد از اون تنها از طریق خواستگاری و اقدام خانواده با شما وارد رابطه ی شناخت خواهم شد.این کار چند تا حسن داره که مهمترینش اینه که اگر شما رو بخواد(چون هنوز در هاله ایی از ابهامه) منتظر شما خواهد ماند واگر قصد سو استفاده نداشته باشه با خانواده جلو خواهد امد.
دوست عزیز قصد این اقا کاملا مشخص نیست پس بهتره زود تصمیم نگیرید فکر نکنید که ادمها رو به راحتی میشه شناخت.
شما اگر بخواید می تونید گذشته رو پاک کنید این بستگی به همت شما داره.
شما باید مشکلاتی که به سبب نوع روابطی که داشتید پیدا کردید رو حل کنید بعد وارد رابطه ایی به نام ازدواج بشید در شرایط شما وارد چنین رابطه ایی شدن بسیار بسیار نه تنها برای شما بلکه برای طرف مقابلتون خطرناکه!
در مورد تجاوزی که به شما شده بیشتر توضیح بدید و بهمون بگید که در حال حاضر چه جور ارتباطات معنوی ایی دارید و در اینده چه برنامه ایی در این مورد برای خودتون دارید؟در مورد خانواده و سطح تحصیلات خودتون و این اقا هم اصلاعاتی به دوستان بدید.
اول خودت تنها برو پیش روانکاو ، با کمک روانکاو و روانپزشک بهترین تصمیم رو بگیر. روانپزشک با توجه به اعتقاداتت ، روحیاتت و نوع نگاهت به زندگی بهت کمک میکنه. اینجا ما چیز زیادی در مورد تو نمیدونیم و ممکنه توصیه هایی بکنیم که با نگاهت به زندگی در تعارض باشه. تنها برو پیش روانپزشک (ترجیحا خانوم) و با کمک اون بقیه قدمهاتو توی زندگی بردار. اون پسر هم اگه واقعا دوستت داشته باشه میتونه مدتی منتظر تصمیم تو بمونه ، در حال حاضر بیش از نیاز به یک رابطه جدید به کمک روانپزشک نیاز داری.نقل قول:
نوشته اصلی توسط ماندانا70
مجددا سلام. :72:
ماندانا عزیز، به خاطر مسئلهی تلخی که براتون اتفاق افتاده متاسفم. همانطور که tamas و samanis عزیز گفتند، برای بهبود تبعات ناشی از آن اتفاق، به روانشناس (ترجیحا خانوم) مراجعه کنید.
کسی نگفته که شما حتما باید با دستهی خاصی ازدواج کنید. توجه داشته باشید، که این خود شما هستید که با رفتارتون افراد رو به خودتون جذب میکنین.نقل قول:
من خیلی دختره بدیم ب دخترای خوب حسودیم میشه دلم میخاد مثله اونا پاک باشم دوس دارم زمان ب عقب برگرده همچیزو از اول شروع کنم ولی میبینم ک نمیشه
..
چرا حتمن باید با یکی باشم ک اونم مسه من رابطه داشته ؟خوب من اشتباه کردم این ک دلیل نمیشه ادمه خوب منو نخاد خوب هرکسی تو زندگیش اشتبا میکنه من الان کمک میخام ک گذشته بدم از بین بره ی آینده قشنگ داشته باشم
دنیا هم به پایان نرسیده که کار رو تموم شده تلقی کنیم. پس هنوز راه بازگشت بازه.
دوست دارید همسر پاکی داشته باشید؟ از رفتارهای گذشته برگردید و با خودتون عهد کنید که دنبال چنین روابطی نخواهید رفت. اگر واقعا پشیمان باشید و بر عهدتون ثابتقدم، میبینید که آن کار به ظاهر ناشدنی که در موردش گفتید، شدنی میشه. مطمئن باشید در این صورت، با رفتارتون، انسانهای پاک رو به خودتون جذب میکنید.
و یادتون باشه که افراد زیادی هستند که در صورتی دیدن پاکی شما و پشیمانیتون از گذشته، مسائل مربوط به گذشته رو کماهمیت تلقی میکنند.
در رابطه با دوستتون، تکراری شدن و ...
در پست قبلی، توضیح دادم که باید یکدیگر را با دیدهی عقل بسنجید و نه دیدهی احساس.
علاوه بر این، روابط گذشته تاثیرات نامطلوبی بر رابطهی شما خواهد گذاشت (یک موردش همین تکراری شدن).
اما همانطور که توضیح دادم، این دو مشکل قابل حل هستند.
گفتید که پسر آمادگی برای ازدواج نداره. شما هم که به خاطر مسائل گذشته، باید برای مدتی از این روابط دور باشید، تا به کمک مشاور، بهبود پیدا کنید. پس هر دو آمادگی ندارید و لازمه مدتی از هم دور باشید.
با پسر در فضایی جدی، به دور از عواطف (از خشم و ناراحتی بگیرید تا ابراز علاقه!) صحبت کنید. از او بخواهید که به دلایل مذکور از هم، موقتا جدا بشید. به هم قول ازدواج در آینده ندید. چه بسا آن مشکل تکراری شدن، با شما موند و شما نخواستی با ایشون ازدواج کنی! یا حتی یکی از شما، بعد از دوری از احساسات، بفهمد که چندان مناسب حال هم نیستید.
پس بدون دادن هیچ قولی از هم جدا بشید. هر زمان که پسر، آمادگی کافی برای ازدواج رو به دست آورد، اگر همچنان شما رو فرد مناسبی تلقی میکرد، به همراه خانوادهاش به خواستگاری شما بیان. در آن زمان، اگر شما بهبود پیدا کرده بودید و همچنان او رو فرد مناسبی میدیدید، وارد رابطهی شناختی میشوید و ادامه ماجرا ...
اگر بهبود پیدا نکرده بودید هم نه نمیگویید، اما ناآمادگی خودتون برای ازدواج رو به اطلاع خانوادهی پسر میرسونید، تا بعدا دومرتبه به خواستگاری بیان.
به این طریق، نه تنها به پاکی مد نظرتون میرسید (و در نتیجه به داشتن همسری پاک امیدوار میشید) بلکه تمامی مشکلات سدکنندهی ازدواج شما و آقا پسر هم حل میشند و در صورت تفاهم شما و رضایت خانوادهها مشکلی برای ازدواجتون وجود نخواهد داشت.
در انتها، قبول دارم که این راه، راه آسانی نیست. اما توجه کنید که راه آسانتری برای رسیدن به تمام اهداف شما وجود نداره.
و یادتون باشه بعد از هر سختی، آسانی است. انتخاب با شماست، یکی دو سال، راه سخت و ادامهاش آسان، یا یکی دو سال راه آسان و بقیهاش ...
راستی، اگر به خدا و دین اعتقاد دارید، در این راه از آن کمک بگیرید که سختی راه رو تا حد زیادی کم میکنه.
موفق باشید. :72:
بهش گفتم نمیخام اصلان باهم رابطه داشته باشیم اونم قبول کرد گفتم بذار ی مدت از هم دور باشیم گف من کار بدی کردم گفتم نه میخام فکر کنم گف باشه زود برگرد گف ماندانا من واقعن میخوامت بذار مشکلتو باهم دیگه حل کنیم با من حرف بزن از چی ناراحتی هیچی نگفتم گف بخدا اون آدمی ک فکر میکنی نیستم من نمیخام بت ضربه بزنم میخام با من شا د باشی....حرفاش قانعم کرد نمیخاد ترکم کنه میگه با گذشتت کنار میام فراموشش کن.مهندسه عمرانه ٢٢ سالشه تو رشته منم رشتم
سلام خواهر عزيزم بابت اينكه ميخواي گذشته رو جبران كني بهت تبريك و آفرين ميگم تو اتفاقي كه افتاده تو مقصر نبودي پس انقدر خودتو سرزنش نكن شايد تو از خيلي از كسايي كه ادعاي خوبي ميكنن بهترم باشي.يه توبه از ته دل بكن و با خدا عهد ببند كه ديگه اشتباهات گذشته رو تكرار نميكني و سر حرفتم بمون اين اولين قدم واسه پيدا كردن حس بهتر نسبت به خودته خدا گفته هر بنده اي كه از ته دل توبه كنه مثل طفل تازه از مادر متولد شده اس.
چرا نميذاري خانوادت در جريان باشن؟تا حالا راجبه معيارهات از همسر آينده ت فكر كردي؟اصلا ميدوني چي ميخواي؟چقدر اين آقا اون معيار ها رو داره؟تو شرايط چقدر سنجيديش؟نكات مثبت و منفي اين آقا رو ليست كن.
من دوس دارم همسره آیندم مهربون باشه اهله هیچ نو دود نباشه بتونه بخاطرم تو روی همه وایسه تو زندگیش من مهمترین چیز باشم چشش به زنی دیگه جز من نباشه رومانتیک باشه کارایی که من دوس دارمو بدونه اینکه لازم باشه من بگم خودش انجام بده.........خوب این تقریباهمه این خسوصیاتو داره فقط اینکه خیلی مامانیه مادرشو خیلی دوس داره میگه خیلی واسم زحمت کشیده خداییش پسره خوبیه من پسرای بدو میشناسم این آدم بدی نیس بخدا.نمیدونم.سحر جون حرفتو گوش کردم قول دادم دیگه با هیچ پسری رابطه جنسی نداشته باشم فقط با این در حده ی بوس اونام واسه اینکه بهم نزدیک باشیم ازم سرد نشه آخه قصده ازد داریم
عزيزم اين خصوصياتي كه گفتي خيلي خوبه ولي فقط تو حيطه اخلاق بود يه فرد واسه ازدواج بايد ويژگي هاي زير رو داشته باشه اين آقا چقدر اين ويژگي ها رو داره؟
آقا افشين واسه من اينا رو نوشته بود منم برا تو مينويسم بهش فك كن:
برای ازدواج خوب داشتن هم 7 ویژگی مهم باید طرف مقابل و خودمان داشته باشیم:
1.آموزش پذیر وتعهد به رشد شخصی
2.اعتماد به نفس بالا
3.باز بودن روحی و احساسی
4.مسولیت پذیر
5.صداقت
6.پختگی
7.نگرش مثبت به زندگی
این 7 ویژگی لازم هست.خودت چقدر اينا رو داري؟
من 2 و 7رو ندارم 6م نمیدونم
سلام عزيزم خيلي خوبه كه خودتو ميشناسي و ميدوني چه كمبودهايي داري به سايت زير برو و همه فايل ها رو دانلود كن و گوش كن خيلي بهت كمك ميكنه هم خودتو بشناسي هم بتوني درست انتخاب كني
http://drfarhang.mihanblog.com/post/2