نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان خوب همدردی .
من حسن هستم دوم دبیرستان .
هر موقع که شروع به درس خوندن میکنم افکار مزاحم میان سراغم . یکی از این افکار که اخیرا سراغم اومده اینه که درس به چه درد میخوره . بسیار بی انگیزه شده ام . هر وقت سر جلسه امتحان میشینم حوصله ندارم جواب بو بنویسم با اینکه جواب رو کاملا بلدم . این رو هم بگم که من یک دانش آموز کاملا زرنگ هستم و معدل سال اولم 19.94 شد . با این وضع امسال هیچی نمیشم . خواهش میکنم کمکم کنید . چجوری دوباره انگیزه پیدا کنم و این فکر ها رو از خودم دور کنم ؟
اقا حسن
خوش امدی به همدردی
وقتی این افکار میاد سرات که درس به چه درد میخوره و .....
به لحظه ای فکر کن که جلوی پدر دختر مورد علاقه ات در اینده نشستی و وقتی میپرسه:خب حسن اقا ! تحصیلاتت چیه؟!
شما مات و مبهوت بمونی و با من و من کنان بگی نتونستم درسم رو ادامه بدم !
به خصوص چند ساله دیگه که شما بخواهی انشالله ازدواج کنی دیگه فکر میکنم کمترین مدرک ارشد و دکترا باشه.مثل الان که تقریبا هرکسی وارد دانشگاه میشه ارشدش رو میگیره.
و بازهم به لحظه ای فکر کن که بری سربازی...فکرش رو بکن اگر مدرک دانگشاهی داشته باشی سربازیت خیلی راحت تر و بی دردسر تر میگذره....
و بازهم فکر کن زمانی که میخواهی بری سرکار...با این دوره و زمونه و این مدرکهای بالا دیگه کمتر کارفرمایی اقدام به استخدام نیرو با مدرک پایین میکنه...
نتیجه اینکه این بی انگیزگیت میتونه سبب مشکلاتی در کار و زندگیت و مهم تر از اون ازدواج و اینده ات بشه و کلا همه چیز رو خراب کنه.مطمئنا که نمیخواهی همچین اتفاقی بیفته...!؟
ممنونم اقا میثم .
ولی من نمیدونم چجوری دور کنم این افکارو . میشه تکنیک هاشو یادم بدید ؟
سلام اقا حسن
فکر انسان مثل موتور سیکلتیه که با سرعت تموم داره تو یک خیابون حرکت می کنه و نمیتونی از حرکتش جلوگیری کنی اما میتونی مسیر اونو عوض کنی و اونو توی یک خیابون دیگه قرار بدی
مثلا وقتی فکر ناامیدی ناشی از درس خوندن اومد تو فکرت می تونی به مواردی که mayam123 بشون اشاره کرد فکر کنی
ممنون محمد عزیز . اما هنوز هم مشتاقم راهنمایی بیشتری از دوستان بگیرم .
سلام اقا حسن...ببین منم یه روزی هم سنو سال تو بودم منم همینطور بی انگیزه فقط دور خودم تو یه برهه از زمان چرخیدم.میخوای بدونی نتیجش چی شد؟ دانشگاه یه رشته ای که علاقه نداشتم قبول شدم. خداروشکر به خودم اومدم و ارشد راهمو انتخاب کردم.می دونی راه خوشبختی چیه؟ درس و درس و درس چون با درس به پول میرسی به رفاه می رسی به شعور و می رسی.فکر کن درس نخونی ..تو این مملکت میخوای چی بشی؟ الان که در دانشگاه ها رو باز کردن و ماشالله قراره بدون کنکورم دانشجو بگیرن همه دارن 3 تا 3تا لیسانس میگیرن تو میمونی با یه دیپلم..نمی دونم هر کسی یه هدفی داره تو زندگی اگه هدفتو فکر میکنی با دیپلم هم بهش می رسی به همین فکرا ادامه بده
پسر خوب درس بخون خودتو بکش بالا..این افکار میان و میرن در آخر تو میمونی و یه عمر که تلف شده
ممنونم مریم خانم .
اما منظور من ترک تحصیل نیست . منظورم اینه که وقتی میخوام درس بخونم خیلی فکر مزاحم دارم . به هیچ وجه هم بیرون نمیرن . اینو چیکارش کنم ؟
لطفا راهنمایی کنید دوستان .
باور کنید این موضوعات هم ارزششون مثل ارزش تاپیک های ازدواج و طلاق و مشکلاته !
ببین نصفه این مشکلات منم دارم ..اصلا خاصیت درس خوندن اینه که موقع امتحانا همه چیز یهو واسه آدم جذاب می شه!!! مثلا همین الان دارم یه درس مهمو نت برداری می کنم اما وسط کار اینجام میام!!!..پس به خودت تلقین نکن که افکار مزاحم داری و اینا..چون تقریبا همه همینجورن...حالا میشه واضح تر بگی مثلا چه فکرایی میان سراغت..ببین من خودم یه عادت دارم مثلا تو سکوت نمی تونم درس بخونم!!! به قول خودت افکار مزاحم میاد سراغم..حتما باید جلو تلویزیون درس بخونم! :311: جالبه نه؟! یا توی شلوغی درس بخونم...ببین تووو چه شرایطی بهتر می تونی درس بخونی
شرایطش مهم نیست . دوست دارم فقط فکر مزاحم نداشته باشم .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam123
ببخشید مریم خانم .اسمتون رو درست نخوندم .عذر میخوام .نقل قول:
نوشته اصلی توسط hasan123
سلام آقای hasan123
من درکتون میکنم،فکر کنم باید یه جواب منطقی به این افکارتون بدین تا دست ازسرتون بردارن.
من هم در مقطع شما همین مشکلو داشتم با تفاوت اینکه دیرتر به فکر حلش افتادم.همین که دنبال راه حلی خیلی خوبه.
شما اصلا نباید خودت رو با همین چهار نفری که اطرافتن مقایسه کنی،بعد با خودت میگی که یک دهم اونام درس بخونی یا یک دهم اونام بنویسی هم سطح اونا میشی.
واقعیت اینه که در آینده شما وارد یک جامعه با افرادی خیلی خیلی بیشتر از این تعدادی که در دبیرستانتون هستند میشیو طبیعتا با اونها مقایسه میشی و اگه بخوای موفق باشی باید اصلا خودتو به سطحی رسونده باشی که بتونی باهاشون رقابت کنی؟مگه نه؟
شاید الان فقط حالت سرمایه گذاری داشته باشه درس خوندنت قرار نیست امروز که کلی وقت گذاشتی برا درست پس فرداش بگی آره چه خوب که درس خوندم ولی مطمئن باش درآینده از اینکه از همه توانت استفاده کردی خوشحال خواهی بود و نتیجه ش رو هم میبینی.
موفق باشی.
ممنونم یلدا خانم که درکم میکنید .نقل قول:
نوشته اصلی توسط yaaldaa
از مشاوره ی خوبتون سپاس گذارم .
تازه دارم بهتر میشم به لطف شما عزیزان
سلام
اولا تبریک به خاطر معدل بسیاد خوبی که در سالهای قبل داشتید
دوم بازهم تبریک که برخلاف برخی از همسن و سالهاتون که دغدغه شون هرچیزی غیر درس است دغدغه شما به جا و صحیح است و در پی حل آن هستید.
اما اینکه راهکار میخواین.راهکارهایی که من خودم استفاده میکردم و برای من خوب بود را براتون مینویسم امیدوارم برای شما هم مفید باشه.
1.هروقت این افکار به ذهنتون اومد که میخواید درس بخونید برای چی و... سریع به افکارتون بگید الان وقت ندارید و باید درس بخونید و بعد از اتمام درسهایم برای شما هم وقت میگذارم و واقعا این کار را بکنید یعنی با خودتون قرار بذارین تا یک ساعت باید مثلا ریاضی بخونید در این یک ساعت افکار را مدام دور کنید و به خودتون بگید بعد از این یک ساعت یک ربع وقت داری به این افکارت فکر کنی.خیلی مهمه که در زمانهای دیگر واقعا اجازه مانور ندین
2.یکی دیگه از کارهایی که میکردم این بود که بلند بلند شروع به خوندن میکردم و خیلی وقتها سریع موقعیت خودم تغییر میدادم مثلا اگه نشسته بود بلند میشدم و ر اه میرفتم اگه ایستاده بودم مینشستم.
3.داشتن یک برنامه منظم و دقیق و درعین حال جذاب درسی خیلی میتونه بهتون کمک کنه ک از این افکار رهایی پیدا کنید چون بادیدن برنامه تون میبینید که وقتی برای کارهای جانب ندارید.
4.کار دیگه هم که میتونید انجام بدین اینکه افکارتون را روی برگه بیارید و بنویسید این هم میتونه کمکتون کنه.
امیدوارم تونسته باشم راهنمایی مناسبی براتون داشته باشم.
الان موقع امتحاناتتون بچسبین به درسها و باهاشون دوست بشین.هیچ چیز به نظر من لذت بخش تر از درس خوندن و احساس رضایت داشتن از خود نیست
براتون آرزوی موفقیت میکنم.
سلام
وقتی میخوای درس بخونی و فکرای مزاحم میان سراغت یه کاغذ بردار افکارت رو بنویس،اون فکرای مزاحمی که میگی،اونارو بیار رو کاغذ
اینجوری فکرت تخلیه میشه،بعد راحت تر میتونی درس بخونی
فکر کنم اگه واسه درس خوندنت زمان هم تعیین کنی خوب باشه،مثلا برای یه فصل از کتاب با توجه به سختی و حجمش یه زمان مشخص کن (مثلا یه ساعت) و سعی کن تو این یه ساعت تمومش کنی
سلام:72:
یه بازه 45 دقیق ای تعیین کن. و بگو تو این مدت فقط درس می خونم بعد 15 مین فکر میکنم.(هر موقع فکرا تو بازه اول اومدن سراغت بگو STOP بده بگو تو اون 15 مین میام سراغتون)
واسه هر دو بازه ی زمانی ساعت کوک کن که بیشتر نشه.
اگه تو اون 15 دقیقه به این نتیجه رسیدی که فکر نکنی. برو بجاش یه چیزی بخور یا یه کار دیگه انجام بده. چند روز که این روند رو ادامه بدی وضعیتت ذهنت ساخت یافته میشه.
موفق باشی:72:
سلامنقل قول:
نوشته اصلی توسط یکی مثل شما
بسیار ممنونم " یکی مثل شما " عزیز . بسیار بسیار مشاوره ی خوبی ارائه کردید . به نظر من خیلی مفید هستن . حتما اجراشون میکنم .
بازم ممنونم .
سلام . ممنونم از مشاوره ی خوبتون .نقل قول:
نوشته اصلی توسط راحیل خانوم
سلام . ممنونم از مشاوره ی خوبتون . به نظرم همونطور که شما و دوستان گفتید بهترین زمان برای فکر کردن همون بازه بندی هستش و حتما اجراش میکنم .نقل قول:
نوشته اصلی توسط صبا_2009
خیلی ممنونم . گاهی وقتا حس میکنم فرشته ها نزدیکم هستن با وجود انسان هایی مثل شما .:72: