-
پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
با سلام, مدت یکسال است که به پزشک معالجم علاقه مندم اما بخاطر جایگاه بیمار و پزشک و حیا نمیشد راحت بهش بگم و ازطرفی نمیتونستم ازش بگذرم,یک دیوان حافظ نفیس خریدم و صفحه اولش شعری با منظور نوشتم و دادم بهش,ازجلسات بعد رفتارش تغییرکرد و خیلی صمیمی شد اما چیزی نگفت من از انتظار که ممکنه بی نتیجه باشه خسته شدم و تصمیم دارم واضح باهاش صحبت کنم اما این کار از نظرم خوشایند نیست,نمیدونم چیکار کنم لطفا نظر بدین, ممنون
راستی یادم رفت بگم من22ساله ام و او حدودا37,38سال
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
دوست عزیز ایشون منظور شما رو کاملا گرفته و اگه دلش بخواد پا پیش میذاره . اگر شما پا پیش بذاری ضرر میکنی چون اگه شما رو برای ازدواج در نظر نداشته باشه که تاثیری تو نظرش نداره و جوابش منفیه و شما لطمه میخوری اما اگر ته ذهنشم مثبت باشه به احتمال زیاد نظرش برمیگرده چون تو جامعه ما مردا نمیتونن با این قضیه کنار بیان تازه ازدواج هم صورت بگیره سخت میشه زندگی. اما درصد کمی هم هستن که فرهنگشون جوریه که براشون قابل توجیه.
مهمتر ازین حرفا شما تا حالا تو رفتارش اثری از علاقه دیدی؟؟؟مگه رابطه پزشک و بیمار چه اطلاعاتی ازیشون به شما داده که دوست داری باهاش ازدواج کنی؟؟؟
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
میدونم منطقی نیست اما اولین روزی که این اقارو دیدم اون روز با تمام روزای عمرم فرق داشت,من اون زمان به یکی از هم دانشگاهیام فکر می کردم و اصلا انتظار ایجاد یه همچین حسی رو نداشتم و نه بخاطر موقعیت بود نه ثروت نه چیز دیگه فقط چنین حسی رو تو تمام زندگیم تجربه نکرده بودم و الان هم صادقانه به ایشون علاقه دارم بی هیچ چشم داشت به چیزی و بدون هوس!!! در مورده نشانه در رفتار این اقا خیلی با حیا هستن و در محیط کلینیک بسیار رفتار موقرانه ای دارند و در گزشته با منم اینطور بودن اما الان کاملا رفتارشون فقط با من تو اون محیط گرم شده و
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
چند وقت از آشناییتون و چند وقت از گرم شدن ارتباطتون می گذره؟؟؟
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
از کجـــا مطمئنی ایشون مجردن؟
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
اختلاف سنیتون خیلی زیاده
ببین عزیزم من نمیتونم بگم این کارو بکن یا نکن
فقط میگم اول با عقل و منطق همه جوانب رو بسنج
گیریم که ازدواج کردید
دو سال دیگه شما 24 سالته و ایشون 40 ساله
فرض کن بچه دار شید ، به نظرت یه مرد 40ساله ح.صله بچه داره ؟ اگه هم داشته باشه ، آیا بچه ت دلش یه بابای جوون نمیخواد؟
این دوتا حداقل چیزی بود که باید بهش فکر کنی
اینکه باهاش توی خیابون قدم بزنی و همه فکر کنن پدرته ، میتونی تحمل کنی؟
میگم که اینها کمترین و سطحی ترین چیزاییه که باید بهش فکر کنی
کن خودم تجربه مشابهی داشتم ، (به کسی که 11 سال از خودم بزرگتر بود علاقمند شدم ) ، خیلی جاها من دلم جوونی و بچگی میخواست اما ایشون توی رفتارشون پختگی داشتن و من باید از یه سری چیزا میگذشتم .
شما کلا از دو نسل متفاوتین
شاید یه مدت کوتاه خوش باشید ، اما خیلی زود اختلاف ها خودشون رو نشون میدن...:72:
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
سلام !
شما خودتون هم به این مساله که "پیش قدم شدن دحتر در خواستگاری صحیح نیست" اذعان میکنین!!!!
گذشته از این ؛ فاصله سنی شما خیلی محسوسه! 15 سال!!!!!
میتونین بگین تخصص ایشون چه؟
میزان تحصیلات شما چیه؟
فاصله طبقاتی شما و ایشون؟
میتونین در مورد کسالتتون که معالجه اش یک سال طول کشیده توضیح بدید؟
میشه در مورد چیزهایی که به ایشون نوشتین توضیح بدید؟
شاید ایشون فکرکردند که من باب تشکر به ایشون دیوان حافظ دادید! طرز فکر شما و ابراز علاقه یک طرفه اشتباهه!
سبز باشین:72:
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
من به عنوان یک پسر به راحتی می توانم بفهمم که دختری به من علاقه مند هست وقتی قصد علاقه ورزی به من را داشته باشد. خب من که به شخصه خوشم نمیاد! واسه همین بلا استثنا دختری که به سمت من نزدیک شود رو رد می کنم. اون آقا هم تا به حال فهمیده.
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
مدت یکسال و دو سه ماه از اشنایم میگذره اما تا زمانی که من به ایشون دیوان حافظ نداده بودم رابطه عادی بود حتی ایشون منو به عنوان بیمارش به خاطر نمیاورد اما بلافاصله بعد دادن دیوان حافظ کاملا متوجه تغییر رفتارشون شدم,ایشون متخصص پوست هستن و من برای لیزر منافذ پوستم میرم و بیماری لاعلاج ندارم!!! و دقیقا بخاطر تخصصشون اصلا پوست و صورت پیری ندارن و فکر میکنم نداشته باشند! و بسیار پر انرزی و فعال هستند! من اطمینان دارم مجردن
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
شاید این درخواست به سرانجـــام برسه و ازدواج کنی البته فقط شاید!!!
اما بعد از ازدواج نه تو حس خوبی خواهی داشت نه اون آقــــا!!!
مطمئناً تا الان منظورت رو متوجه شده؛ اگه بخواد خودش پیش قدم می شه و اگه تو پیش قدم شی شک نکن به محض بروز کوچیکترین مشکلی میگه تو خودت خواستی... این تو بودی که اومدی سراغـــم و هزار تا حرف دیگه که روحت رو آزار می ده!!!
پیش خودتم نگو این باهمه فرق داره؛ اینایی که الان دارن بهم می گن جدا شو ندیدنش و نمی فهمن... نمی دونن چقدر خوب و مهربونه...
انتخاب با خودته، من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم خواه پند گیر و خواه ملال!!!
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
با یه ایت الله صحبت کردم ایشون گفتند که این طور انتظار درست نیست و باید با این اقا صحبت کنی و از بلاتکلیفی خارج بشی ,الان پنج ماه منتظر یه جمله ایشونم!!!
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
چطور دیگه راهنماییتون کنیم؟ ایشون اگر شما رو بخواد با توجه به رفتارهای شما و علاقه مندی شما ابراز می کنه . بچه که نیستند روشون نشه! اگر هم نخوان و شما ابراز علاقه کنید در اکثر موارد مردها این مسئله رو برنمی تابند وو دوست ندارند یک خانوم اونها رو بدست بیاره. ترجیحشون برعکسه.
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
یه ضرب المثل مشهور میگه اگه می خوای چیزیو بدست بیاری رهاش کن اگر مال تو باشه دوباره بهت بر می گرده
پس سعی کن یه مدت بهش فکر نکنی واگر لازمه بری پیشش به اون صرفا به شکل یه دکتر نگاه کن.
همونطور که 5 سال پیش من این کار را در مورد یک خانوم انجام دادم وتونستم.من تو اون قضیه به سختی به احساسم غلبه کردم و تونستم عاقلانه تصمیم بگیرم:310:
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
لطفا دقت كن
مطمئنا از حست به خودش باخبره
به نظرت چرا اقدامي نكرده؟
اگه منهاي احساست،عقلت هم اين كار رو تاييد كرد ديگه خود داني
نظر خانواده ت چيه ؟
موافق اين اختلاف سني هستن؟
خودت ميتوني با پختگيش كنار بياي؟
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
اخه با خودم میگم شاید اون از موقعیتش میترسه که چیزی نمیگه مثلا همکاراش بگن به مریضاش چشم داره یا بخاطر اختلاف سن با خودش میگه چیزی نگم بهتره و من بخاطر نظر مثبتی که تو رفتارش دیدم و سکوتش که نمی دونم چه علتی داره خواستم راحت باهاش صحبت کنم واگر نه اینکار برای خودم خیلی سخته!!!!
ش
اتفاقا از اختلاف سنش راضیم چون من فرزند کوچک خانواده ام و دیدن رشد خطا و موفقیت اونها و وارد شدن به زندگی خیلی زودتر از وقت بخاطر شرایط و رفتار خانواده که به طور مستقیم مارو در تمام مسایل زندگی وارد کردن باعث شده من بزرگتر از سن شناسنامه ام باشم و ارتباط با افراد هم سن خودم ازارم میده که افکار بچه گانه دارند! پس با سن ایشون مشکل ندارم, فقط نمی دونم چرا چیزی نمی گه!!! انتظار نتیجه ای داره?!
خانوادم در جریان نیستن و تا از ایشون مطمین نشم بهشون نمیگم
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
نقل قول:
نوشته اصلی توسط elijoonz
سلام دوست عزیز
منم با نامزدم 10 سال اختلاف داشتم تازه 10 سال!من23 اون33 هم از نظر مالی هم تحصیلی در سطح خیلی خوب بود و هیچی کم نداشت تا 6ماه اول خیلی خوب بودیم ولی بعدش کم کم اختلافا رو شد اولش واسم جذاب بود ولی بعد از یه مدت خستم کرد خیلی فکر و سرگرمیامون با هم فرق داشت واقعا حوصله ی کارا و چیرایی که دخترایه سن من داشتنو نداشت!دوست داشتم چیزا و کارایی که دخترای سن من دوس دارنو بشنوم و بکنم در حالی این چیزا واسه اون مسخره بود این شد که روز به روز سردتر شدم :47:وآخرشم تمومش کردم...:160:واقعا تفاوت 10سال یه نسله که همدیگرو درک نمیکنن فکراتو بکن شاید اولش جالب باشه ولی بعدا دردسرسازه.:162:در مورد اینکه به خونوادتم نگفتی بنظرم کار درستیه سعی کن اول خودت بشناسی اگه همه چی خوب بود رسمی کنی من خودم سر گفتن به خونوادم خیلی دردسر کشیدم!:موفق باشی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
..... فقط به اختلاف سن شناسنامه ای توجه نکنید، شما باید علاقه ها، سرگرمی ها ، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی را هم در نظر بگیرید اختلاف در موارد ذکر شده برای زن و مرد احتمال درگیر شدن در زندگی مشترک را دارد.
در سنین جوانی علاقه آدمی به نوع فعالیت ها و مسائلی می باشد که برایش جذاب است و از آن لذت می برد منتها در سنی که رو به میانسالی است وجود ندارد،(این اختلاف را در 10 سال دیگر ببینید)در آن سن کار و تفکر و مطالعه ، فلیم و موسیقی و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را بیشتر می پسندند.
نحوه تفکر پسر و دختر هم ، نسبت به اختلاف سنی در ازدواج بسیار مهم است. اگر دختر یا پسر از همان اول با تردید به بزرگتر بودن همسرش بیندیشد. او آمادگی دارد که بعدا با کنایه اطرافیان به هم بریزد و این مسئله را مرتب به رخ همسرش بکشد. بعدا" هر مسئله را در رابطه اشان به خودش و سن بالایش نسبت می دهد. که این از آسیب پذیریهای چنین ازدواجهایی هست.
http://www.hamdardi.net/post-199857.html#pid199857
اول از همه بدون كه براي يه سري كارها هيچ وقت دير نميشه.
پس عجله نكن عزيزم
منم يه جورايي شبيه توام،به نظرم هم سن و سالام بچه ن و حوصله شونو ندارم،الان دوستاي صميميم حدود ٤سال از خودم بزرگترند.(من هم سن توام)
با اين وجود بازم جوونيم و دلمون جووني ميخواد.
ببين دوست من اينا رو ميگم كه حتي اگه اون آقا ازت خواستگاري كرد،بايد چه جوانبي رو بررسي كني.
وگرنه توي موقعيت شما،به نظر خودم اشتباهه كه شما پيشقدم بشي.
اينكه ميگن اگه مردي دختري رو بخواد هرجور شده به دستش مياره زياد هم اشتباه نيست.
دلايلي كه شما گفتي منطقي نيست.
موفق باشي
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ن_سلطانی
اخه با خودم میگم شاید اون از موقعیتش میترسه که چیزی نمیگه مثلا همکاراش بگن به مریضاش چشم داره یا بخاطر اختلاف سن با خودش میگه چیزی نگم بهتره و من بخاطر نظر مثبتی که تو رفتارش دیدم و سکوتش که نمی دونم چه علتی داره خواستم راحت باهاش صحبت کنم واگر نه اینکار برای خودم خیلی سخته!!!!
اتفاقا از اختلاف سنش راضیم چون من فرزند کوچک خانواده ام و دیدن رشد خطا و موفقیت اونها و وارد شدن به زندگی خیلی زودتر از وقت بخاطر شرایط و رفتار خانواده که به طور مستقیم مارو در تمام مسایل زندگی وارد کردن باعث شده من بزرگتر از سن شناسنامه ام باشم و ارتباط با افراد هم سن خودم ازارم میده که افکار بچه گانه دارند! پس با سن ایشون مشکل ندارم, فقط نمی دونم چرا چیزی نمی گه!!! انتظار نتیجه ای داره?!
خانوادم در جریان نیستن و تا از ایشون مطمین نشم بهشون نمیگم
مهمترین مشکل این هست که هیچ مردی تو اون سن ترس از بیان یک مسئله نداره. اگر واقعا یقین دارید(که باید فکر کنید راجع بهش) گزینه مناسبی است سعی کنید علاقه خود را با رفتار ونه با گفتار خود برسانید. ترجیح دهید که این مسئله را ایشان مطرح کنند.
پ. ن. یک سوال انحرافی، سوال خودمه. واقعا نمی شد براش تاپیک باز کرد. 6-7 سال اختلاف منطقی هست؟ برای دختری که اونم یک مقدار پخته تر از سنش رفتار می کنه.
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
راستي من با سه خط آخر نقل قول elijoonz موافق نيستما!
اينكه سعي كن اول خودت بشناسيش!
اين واسه شمايي كه الان احساسات احاطه ت كرده يه جورايي غير ممكنه!
نميدونم كارم درست بود يا نه،اما من دوسال پيش يه خواستگار داشتم ،يه جلسه باهاش حرف زدم، ديدم خيلي خوبه! اما گفتم چون مردا رو نميشناسم همچين برداشتي كردم.به خاطر همين از بابام خواستم (البته بابام پيشنهاد دادن) كه برن باهاشون صحبت كنند و آخرشم جواب رد داديم:311:
حالا اون موقع من خيلي بچه بودم!الان هم به نظرم شما درست نميتوني بشناسي و نقاط ضعف رو در كنار نقاط قوت ببيني.
بازم ميگم فقط عجله نكن
به قول mehran21عزيز مردي با اين سن كه خجالت نميكشه از بيان خواسته ش!
آقا مهران كي بايد جواب سوالتو بده؟اگه نظر خواهي كلي هستش به نظر من خيلي هم خوبه. از ٢،٣ سال تا ٦،٧ سال منطقي و مناسبه
موفق باشيد:72:
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
اصلاً تضمینی وجود نداره اون آقا شما رو برای ازدواج بخواد. پزشکان مخصوصاً افرادی که به خانم های جوان و زیبا سر و کار دارن، مثل پزشک شما - همیشه مشتری نقد دارن. از بهترین نوعش هم دارن. ایشون چرا تا 38 سالگی ازدواج نکرده؟
من اینو صرفاً به عنوان یک احتمال مطرح می کنم تا آسیب نبینید: احتمال این هست که ایشون با بسیاری از بیمارانش رابطه عاطفی یا ... داشته باشه. نمیگم حتماً اینطور هست؛ ولی احتمالش وجود داره. مخصوصاً با در نظر گرفتن سن ایشون. اگر این پیشنهاد رو مطرح کردید و ایشون به جای ازدواج خواست ارتباط از نوع دوستی داشته باشید یا با بهانه ازدواج خواست شما رو فریب بده و سو استفاده کنه، اجازه این کار رو بهش ندید و رابطه رو قطع کنید. شرط بذارید که هیچ نوع مساله حاشیه ای و اضافی در میان نباشه و اگر قصد ازدواج ندارن، دنبالش نرید. چون احتمال این کار از طرف ایشون زیاده و تعداد پزشکانی که به بهانه ازدواج از بیمارانشون سو استفاده می کنند بسیار زیاد هست.
اینی که رفتارش تغییر کرده ولی پیشنهادی مطرح نمی کنه هم احتمالاً برای اینه که می خواد شما رو به التماس وادار کنه.
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رویای صداقت
راستي من با سه خط آخر نقل قول elijoonz موافق نيستما!
اينكه سعي كن اول خودت بشناسيش!
اين واسه شمايي كه الان احساسات احاطه ت كرده يه جورايي غير ممكنه!
نميدونم كارم درست بود يا نه،اما من دوسال پيش يه خواستگار داشتم ،يه جلسه باهاش حرف زدم، ديدم خيلي خوبه! اما گفتم چون مردا رو نميشناسم همچين برداشتي كردم.به خاطر همين از بابام خواستم (البته بابام پيشنهاد دادن) كه برن باهاشون صحبت كنند و آخرشم جواب رد داديم:311:
حالا اون موقع من خيلي بچه بودم!الان هم به نظرم شما درست نميتوني بشناسي و نقاط ضعف رو در كنار نقاط قوت ببيني.
نظر شما را من از صمیم قلب قبول دارم بخصوص برای خانمها که به مراتب احساساتی تر از آقایونند
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
دوستان عزیز
ار بحث و تبادل نظر خودداری کنید تا تاپیک منحرف نشه/اینجا قصد ما قانع کردن همدیگه نیست و مخاطب اصلی ما فقط خانم سلطانی هستش.اگر هم با پستی مخالفید و یا محتواش رو به ضرر صاحب تاپیک میبینید روی مثل قرمز رنگ که سمت است و پایین هر پست وجو داره کلیک کنید و اون رو به مدیران ارسال کنید تا در صورت صلاحدید حذف یا ویرایش بشه
دوست خوبم خانم سلطانی
یک واقیعتی در زندگی وجود داره و اونم اینه که دل ما ممکنه خیلی چیزها بخواد...خیلی از خوردنی ها ر...خیلی از پوشیدنی ها رو...خیلی از روابط رو .. و در کل خیلی چیزهای دیگه
اگر بخواهیم به این خیلی ها تن بدیم دیگه سنگی روی سنگ بند نمیشه.
مثلا شما ار فلان کس خوشت امده حالا دیگه داری برای رسیدن بهش هرکاری میکنی.غافل از اینکه بنا به یکسری دلایل ساده و واهی که در ادامه صحبتهام بهتون میگم این ازدواج به صلاح نیست.
حالا شما هم یه اقدامی کردی که اونم همه جوره اشتباه بود و از لحاظ عرفی اصلا کار پسندیده ی نبوده.
خب..به قول دوستان الان نیت شما برای اون اقا مشخص شده.....حالا دیگه لطفا اقدامی نکن و کار رو خراب تر نکن.
یه زمانایی اگر جلوی حس غریزی رو نگیریم ممکنه مار و ناکجا اباد ببره.
لازم بود شما زمانی که این حس رو به ایشون داشتی پزشک معالجت رو عوض میکردی و بیش از حد به این احساسات بها نمیدادی.که البته الان هم دیر نشده.و شاید در دسترس نبودنت (شاید) بتونه احازه بده این اقا فکراش رو بکنه که احتمالش ضعیفه و اگر علاقه ای به شما داشت قطعا اقدامی میکرد
یکی از دلایلی که شما و ایشون بهم نمیخورید اختلاف سنی شماست.البته من نمیدونم شما از کجا فهممیدی سن این اقا رو...تخمین زدی یا از منبع موثقی فهمیدی...
دلیل دوم انتخاب کاملا احساسی شماست که ذره ای منطق در اون به چشم نمیخوره
دلیل سوم نگات سطحیته.اینکه ایشون ادم باوقاریه و ....حرفی درش نیست.اما این نمیتونه دلیل درستی برای انتخاب شما باشه و بدون تحقیق نمیشه روی این قضیه حساب کرد.
دلیل چهارم بازهم به نگاهت برمیگرده و اینکه چون ایشون فلان تحصص رو داره پوست پیری نداره و ...!
دختر خوب ! بالا رفتن سن همیشه به چروک شدن پوست نیست ! ممکنه یه پسر 20 ساله ببینی و بگی پوست صورتش چروک نیست اما وقتی وارد زندگیش میشی میبینی دست همه پیرمردهای عالم رو از پشت میبنده !!
من نمیدونم شما با کدوم یک از علما مشورت کردی.نیازی هم به ذکر نامشون نیست.اما این مرجع عالیقدر به شما نگفتن که ورود به این رابطه و دل بستن بهش از پایه و اساس غلطه؟
چه کسی شما رو بلاتکلیف نگه داشته؟شما اسیر تخیلات خودت شدی و خودت خودت رو بلاتکلیف نگه داشتی.
فرض میگیریم ایشون هم به شما علاقه منده..از طرفی میگی ایشون شاید به خاطر موقیعت کاریش مطرح نمیکنه.خب..این اقا که همیشه پزشک میمونه دیگه !! شاید تا اخر عمر خودش و شما به خاطر موقیعت کاریش نتونست حرف دلش رو به شما بزنه.
اون موقع تکلیف چیه ؟!
و یک سوال اون اینکه ایا فکر کردی با خودت یک پزشک متخصص و با وقار و پر انرژی و مودب و کاربلد چرا باید تا این سن مجرد مونده باشه ؟!
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
maryam123 به نظرم خیلی کامل نظر دادند و تقریبا همه چیز رو گفتن.
1- اینکه ایشون تا حالا مجرد مونده خیلی مهمه. دلایلی مثل درس خوندن، مشغولیت کاری، فراهم نشدن شرایط و .... را کنار بزارین. یک مرد حتما دلیلی جز اینها داره که تا این سن ازدواج نمیکنه
2- قبل از اینکه شما بهشون کتاب هدیه بدین شما رو توی مراجعه های بعدی یادشون هم نمی اومده. متاسفانه این اصلن نشونه خوبی نیست.
3- برخلاف دوستان به نظر من میتونه اختلاف سنی باعث بشه که ایشون از پا پیش گذاشتن حیا کنند . ولی دو مورد قبلی که گفتم زنگ خطر بزرگی برای شما هستند.
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
با خیلی از حرفای شما موافقم و اینکه خودم بخاطر مساله حضرت خدیجه و پیامبر بود که تا انجا این کارو ادامه دادم واگرنه اصلا فکرشم نمی کردم البته من کجا و اون بزرگان کجا!!! و درمورد مساله ای که مطرح کردید سو استفاده اگر مطالعه کرده باشید عرض کردم ایشون حتی موقع راه رفتن سر از زمین بالا نمیارن و با منشیا و پرستارا بسیار خشک و حتی خشن رفتارمیکنن وحتی یکبار دیدم که منشی کلینیک سعی در برقراری صحبت و رابطه صمیمی با ایشون داشت که ایشون حتی به اون خانوم نگاهم نکرد,این یکی از علت های علاقمه,و اگر ازطرف ایشون پیشنهادی مطرحشه من بهشون میگم که باید ازهمون ابتدا حتی اشنایی اولیه درکنار خانواده باشه و اینکه من عشق کورکورانه رو شش,هفت سال قبل تجربه کردم و دیگه اینجور دلبستن ها قدیمی سده و ازم گذشته!!!!
دوستان عزیز خواهسا با هم دعوا نکنید در ضمن من خودم متوجه لهن بسیار بد خیلی از دوستان شدم و جهت اطلاعشون میگم که من از دادن دیوان حافظ نه تنها پشیمون نیستم بلکه ادامه این کار و صحبت جدی با ایشون رو نه جنایت میدونم نه زشت فقط و فقط تنها مانع سرم و حیاست از بیان کردن این مسله در حضور یک اقاست!!!
و در ادامه به دوستان عزیز باید بگم در هیچ کجای دین,کتاب خدا, و همه ادیان الهی و همه نقاط جهان در تمام اعصار گذشته تا به امروز مطرح کردن پیشنهاد ازدواج از جانب یک خانم ایرادی نداشته و اگر مردی فکر میکنه بدست اورده شدنش توسط یک خانم چیز ناراحت کننده ایه,باید بگم متاسفانه وجود حقیری داره و اصلا باید از یک چنین مردی گذشت که اصلا لایق زندگی مشترک نیست چون این جهالت و مرد سالاری رو در تمام زندگیش اجرا میکنه!!!
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
فكر نميكنم اينجا كسي گفته باشه از نظر شرعي ايراد داره
ما خيلي از علما رو داشتيم كه واسه دخترشون خودشون خواستگاري كردن
اما اين يه واقعيته كه بيشتر مردها همچين چيزي رو شايد خيلي نپسندند
البته مني كه اينو ميگم خودم استثناشو ديدم
اما نميشه بسطش داد
همون طور كه اين قضيه هم صادقه كه دختري كه يه پسر رو خيلي اذيت كنه و براش كلي افراطي ناز كنه و به اصطلاح پسره كلي سختي الكي (نه به جا) بكشه ، اين توي دل پسره ميمونه و ممكنه بعدها تلافي كنه.
يعني بايدواقعيت ها رو ديد و واقع بين بود.
ما همه سعيمون اينه كه شما احساسات رو كنار بذاريد و فقط حال رو نبينيد
١٠سال ديگه هم ببين كه شما يه زن ٣٢ساله اي و تازه ميخواي ثمره زندگيتو ببيني ايشون يه مرد ٥٠ و چند ساله ...
زندگي يكي دو روز نيست
كساني هم كه اينجا پست گذاشتنقصدشون كمك به شما بوده
ولي در نهايت كسي شما رو اجبار نميكنه
موفق باشي
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
ممنون دوست عزیز بله حرف شمارو قبول دارم و از همه دوستانم ممنونم فقط برخورد عای تند در چنین محیطی اصلا خوشایند نیست و به دور از ادبه که نظرت رو با اهانت به دیگری بگی, ممنون رویای عزیز
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
درود
دوست گرامی اگر نظرتان این است که مردانی که در برابر پیشنهاد ازدواج زنان احساس رضایت نمی کنند اشخاص حقیری هستند و مرد سالارند و... خب متاسفانه باید بگم این اشخاص حقیر اکثریت غالب مردان جامعه را تشکیل میدهند که بنده هم متاسفانه جز این اکثریت حقیر هستم. این ویژگی چیزی شبیه حس حمایت طلبی بانوان است و مختص آقایان است بیشتر. البته آقایان از نوع حقیر ایرانیش.
من تنها برای اینکه بعدها ضربه نخورید از این رفتار این واقعیت موجود و نه اتوپیا(مدینه فاضله)ی ممکن را برای شما تصویر کردم. دوست ندارم ضربه ای روحی بخورید که بعدها برایش جبرانش ناممکن باشد که فردا با مردی باشید که مرتب شما را سرزنش میکند و... امیدوارم این را متوجه شده باشید .
در حالت کلی دشمن دانا بلندت می کند برزمینت می زند نادان دوست! :305:
در پناه خدا باشید. من اظهار نظر دیگری در تاپیک شما نمی کنم.
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
خانم سلطانی عزیز!
<strike> شما به نظر من بهشون بگو که عاشقش شدی و خیلی دوستش داری. عشق یعنی صداقت. حرف دلت رو باید با جسارت بزنی و برای رسیدن به کسی که فکر میکنی مناسبه باید تلاش کنی. ایشون هم که آدم باوقاری هستند و حتی موقع راه رفتن سر از زمین بالا نمیارن و با منشیا و پرستارا خشک رفتار میکنن ولی با این وجود با شما خیلی صمیمی و گرم هستند. و از من بشنو سن و سال اصلا مهم نیست. مهم عشق و علاقه است و ایشون هم که متخصص پوست هستند زیاد روی ظاهرشون نمیتونه پیری تاثیر بزاره.
همه چی به نظرم به نفع شماست. توکل کن و با جسارت بهش پیشنهاد ازدواج بده. این حتی میتونه علاقه اش رو به شما بیشتر هم بکنه.
پ.ن: نمیدونم چرا اینها رو نوشتم ولی با توجه به عکس العمل مراجع در مورد نظر آقا مهران و سایرین، یه لحظه احساس کردم طوری بنویسم که مراجع از من خوشش بیاد و حرفم رو بپسنده:223:</strike>
ویرایش : فرشته مهربان >>> راهنمایی مخرب و برای خوشآمد مراجع .
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
1- در مورد خواستگاری زن از مرد، از نظر روانشناسی درست نیست.
خلقت مرد و ذات مرد طوری است که به اصطلاح مایل است شکارچی باشد. به دست آورنده باشد. این نه ربطی به ایران داره و نه ربطی به اسلام. مربوط به انسان است. جنس مذکر این طور آفریده شده.
2- در مورد این که در اسلام چیزی در این مورد گفته نشده، اتفاقا همین پرداخت مهریه از طرف مرد بیانگر همین موضوع است.
من از کسی بخوام که با من ازدواج کنه و مقداری هم به عنوان مهریه به من بده. به نظرتون جالب نیست!!
چه بخواهی چه نخواهی، ازدواج یک قرارداد است. قرارداد بین دونفر برای زندگی در کنار هم. از بعضی جهات با همه قراردادهای انسانی متفاوت است. اما به هر حال یک جنبه های فیزیکی و ملموس و مادی هم دارد. جالب است که شما این قرارداد را برعکس کنید و در ازاش طلب پول هم بکنید.
به مردی می گی که من طالب آنچه تو داری هستم، به ازاش به من اینقد پول بده!!!!!!
3- این خیالبافی ها که به منشی اش نگاه نکرد، تلفنش زنگ زد بداخلاق حرف زد، سرش را پایین می گیره، دستش را بالا می گیره و .... همه اش توهمات دخترانه است. قصدم خدای نکرده جسارت به شما نیست. همه ما به عنوان زنانی که روزی به استادمون، پزشکمون، پسرخاله مون و .... عنایتی داشتیم تجربه این تعبیر و تفسیرها را داریم.
مردی که در سن 36 سالگی بلد نباشه خواستگاری کنه و ندونه چی می خواد و بترسه از این که از دختری خواستگاری کنه، وجود حقیری داره ( عبارت خودتون )
آخه عزیز من، پسری که هفت سال دانشکده پزشکی رفته با ارتباطات نزدیکی که به خاطر نوع رشته شون با بیمار و همکار و پرستار و استاد و ... دارند ( دوستان پزشک اشتباه برداشت نکنند، منظورم این است که به واسطه شغلشون در ارتباطات اجتماعی مهارت بیشتری دارند)، بعد هم دوره تخصص و ... فکر می کنی اگه بخواد به شما پیشنهاد بده، زبونش بند می آد و بلد نیست؟
اگر برگردی نظرات را بخونی اکثریت مخالف پیشنهاد از طرف شما هستند.
آقای بی وجدان!!
الان این پست شما یعنی چی؟
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
اقای بی وجدان شما که خدایی نکرده منو مسخره نمی کنید???????!!!!!
و البته هیچ وقت نه به ایم اقا نه هیچ مرد دیگه ای نمیگم عاشقشم!!!!! منظورم از صحبت واضح با ایشون فقط پرسیدن نظرشون بود برای اینکه بفهمم اصلا متوجه شدن. یا نه
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
یه دور دیگه این جمله ی خودتون رو بخونید .
نقل قول:
تصمیم دارم واضح باهاش صحبت کنم اما این کار از نظرم خوشایند نیست,نمیدونم چیکار کنم لطفا نظر بدین, ممنون
شما خودتون هم به این نتیجه رسیدید که این کار خوشایند نیست ولی در مقابل نظراتی که حرف خودتون رو تایید میکنن موضع میگیرید .
موفق باشید .:72:
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
پیداجان ببرای نظرتون احترام قایلم اما اگر قرار باشه ادم از روی رفتار و نحوه برخورداونا در محیط اجتماعی با دیگران , در موردشون تصمیم نگیره پس حتی در مورده یه خاستگار هم نمیتونه تصمیم بگیره چون نمیشه به حرفایی که خود شخص از خودش میگه اعتماد کرد و اگه قرار باشه به رفتارهاشم دقت نشه پس همه تصمیمای ما درمورده مثلا ازدواج بی خوده!!!! نمی دونم چرا فکر میکنید دقت من به رفتارشون رو باید مسخره کنید!!!!!
پیداجان ببرای نظرتون احترام قایلم اما اگر قرار باشه ادم از روی رفتار و نحوه برخورداونا در محیط اجتماعی با دیگران , در موردشون تصمیم نگیره پس حتی در مورده یه خاستگار هم نمیتونه تصمیم بگیره چون نمیشه به حرفایی که خود شخص از خودش میگه اعتماد کرد و اگه قرار باشه به رفتارهاشم دقت نشه پس همه تصمیمای ما درمورده مثلا ازدواج بی خوده!!!! نمی دونم چرا فکر میکنید دقت من به رفتارشون رو باید مسخره کنید!!!!!
گلد عزیز اگر تمام نوشته هام رو خوندباشی عرص کردم که اگه نمی تونم بگم یا خوشایند نیست برام بخاطر شرم و حیاس نه چیز دیگه که مثلا بعضی اقایون حکم صادر کردن که این عمل زشتیه!!!!
اینجا قصد کمک و همدردیه یا محاکمه من??!! به من حق بدین از خودم دفاع کنم!
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
دقت شما به رفتارهاشون، کاملا فرق داره با اون چیزی که شما گفتید.
ندای عزیز،
پزشکی که تا 38 سالگی ( اشتباهی فکر می کردم 36 است ) مجرد مونده، چه دلیلی می تونه داشته باشه؟
بیست سال نیازش را سرکوب کرده برای چی؟
الان چرا ازدواج نمی کنه؟ ( البته من نمی دونم از کجا می دونی مجرده، ولی شاید هم طلاق گرفته یا ... )
به هر حال به نظرم اصلا جای فکر کردن به این جزییات نیست. به هر دلیلی که مجرد است یا به هر دلیلی که با منشی اش قهر است و ...
مهم این است که مطرح کردن پیشنهاد ازدواج از طرف شما اشتباه است. مخصوصا که بعد از یکسال و نیم بیمار ایشون بودن و بعد از دادن هدیه و ... کاملا متوجه تمایل شما شدند و اگر مایل بود مطرح می کرد.
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
انقدر عشق تو اندر دل و جان جای گرفت. که اگر سر برود از دل و از جان نرود...
پس شما میگید اون که تا حالا چیزی نگفته ازین به بعد هم نمی گه?????
کاش بین شما کسی یود که بمسله من براش پیش اومده بود و درگیر همچین چیزی بود تا می فهمید چی میگم ....
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
دوست عزیز
ذات طبیعی مردها به اینگونه است که علاقه دارن خودشون برن خواستگاری دختر مورد علاقشون،اگر دختر مورد علاقه بیاد و چنین کاری بکنه ازش سرد میشن!
برای خود من به عنوان یک پسر که دوتا از همکلاسیها م اومدن و ابراز علاقه کردن همچین اتفاقی افتاد.
اینکه میگین بعد از دادن کادو با شما صمیمی شده الزاما به خاطر وجود حسی به شما نیست،که اگر بود اقدام میکرد این رفتار ایشون می تونه دلایل مختلفی داشته باشه یکیش می تونه به خاطر نوع روابط اجتماعی ایشون باشه به هر حال اگر طرف مقابل ادم بازی باشه طبیعیه که بعد از دادن کادو به ادم نزدیکتر بشه.
دوست عزیز مهم نیست که چی توی سر ایشون میگذره مهم اینه که شما تناسبی با هم ندارید و شما دچار یک حس زودگذر که در این سن و سال از دخترها سر میزنه شدید من از این نمونه ها زیاد دیدم.
ایشون احتلاف سنی زیادی با شما دارن و حتی مشه گفت شما بچه اش هستید و کسی هم که بچه ی ادم باشه نمی تونه همسر ادم باشه مردها به دنبال دختری هستند که بتونن با هاش از همه لحاظ راحت باشن حرف بزنن و غرایزشون رو پاسخ بدن من وقتی خودم رو جای این اقا می گذارم حتی تصورش هم برام سخته!
خلاصه فراموشش کن!
-
RE: پیش قدم شدن دحتر در خواسگاری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ن_سلطانی
کاش بین شما کسی یود که بمسله من براش پیش اومده بود و درگیر همچین چیزی بود تا می فهمید چی میگم ....
کاش؟ :316:
این همه مرد دارن بهت می گن، مردی زنی رو بخواد لازم نیست زن کاری بکنه! :305:
اون سیگنال هم نهایت نهایت کار بود. :305:
نمی بینی یا نمی خوای ببینی؟ یا شایدم می خوای بگن چه طوری خواستگاری کنی ازش؟ :305:
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
گفته بودم سالهاست حس های زودگذر و عشق های کورکورانه رو تموم کردم و انقدر درمورد احساسم تجربه پیدا کردم که میفهمم واقعیه یا نه! دوست عزیز شما که من رو نمیشناسین لطفا قاطهانه درموردم نظر ندین, من از حرف شما این برداشت رو میکنم که بهم میگید یه بچه ام که دچار عشق هورمونی شدم و الان اصلا متوجه هیچی نیستم!!!!
دوست عزیز شما و همه مردهای دیگه هیچ وقت نمیتونید جای یک خانم باشید که به اقایی علاقه مند شده! منظورم از کاش:اینه که یک خانم که همچین تجربه ای داره نظر بده
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
من هم نگفتم جای یک خانم هستم، در موقعیت اون آقا بودم و از جانب ایشون نظرم رو گفتم. :305::303:
در هر صورت هر طور صلاح می دونین :82::163:
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
سلام دوست عزیز
من تجربه دیگر خانوما که نمونش رو توی همین سایت میتونی پیدا کنی میگم.
اول اینکه ایشون متوجه علاقه شما شده و حرفی نزده.
ببینید با گفتن شما شرایط بلاتکلیفی تون تغییری نمیکنه.ممکنه ایشون ارتباطش رو با شما بیشتر کنه شما بهش وابسته شی و یا هر اتفاق دیگه.
ولی نکته مشترک همه حالات اینه که طرف مقابلتون میگه:
من که نگفتم با من ارتباط عاطفی برقرار کن.من مسئولیتشو قبول میکنم.
من که نگفتم به من وابسته شو .من میام خواستگاریت.
اگر میخواید ایشون مسئولیتی داشته باشه باید اجازه بدین خودش بگه.چون تحمل بلاتکلیفی بعد در اون شرایط براتون سخت تره.
موفق باشی.
-
RE: پیش قدم شدن دختر در خواستگاری
من
دوست عزيز من دارم ميگم همچين تجربه اي داشتم
راه رفته رو دارم برات ميگم
به آقايي كه ١١سال از خودم بزرگتر بود علاقمند شدم، بهش ابراز كردم،(البته متوجه علاقه ايشون هم شده بودم و غير مستقيم يه چيزايي ميگفت ،اما به خاطر شرايطش به خودش اين حق رو نداد كه جلو بياد)
من رفتم بهش گفتم.
درسته كه هيچوقت ازين كارم سوء استفاده نكرد،(شايد استثناء بود!ميگم من قبل از گفتنم از علاقه اش كاملا مطمئن بودم. شما نه و از طرفي خودم ازين كارم راضي نبودم) ، اما خودم بعدها ديدم كه به خاطر تفاوت سنيمون يه جاهايي مشكل داريم،حالا توي زندگي نرفته بوديم،قطعا اونجا مشكلات بيشتر خودشو نشون ميداد.
پس دارم بهت ميگم ميفهمم حست چيه و توي شرايط مشابهت بودم.
حس منم زودگذر نبود و الان هم كه تموم كرديم بازم دوسش دارم.اما ازدواج قضيه ش فرق ميكنه.
واسه ازدواج خيلي چيزا لازمه كه يكيش علاقه ست
من بعد از يه سال و نيم با چه سختي به حرف عقلم گوش دادم و با اون همه وابستگي ازش دل كندم.
تو كه الان وابسته نيستي خوب به اين چيزا فكر كن
البته چه بسيارند عبرت ها و چه كمند عبرت گيران