-
عاشق استاد م شده ام
با سلام و خسته نباشید
من دختر 19 ساله ای هستم که به استادم در اولین ترم در دانشگاه علاقه مند شدم . من دختر خجالتی هستم .و همیشه درس خوان بوده ام و به همین خاطر در یکی از بهترین دانشگاه های ایران قبول شدم . و می خواستم تا دکتری هم بخوانم اما از وقتی که احساس میکنم عاشق استادم شده ام اصلا نمی توانم روی درس هایم تمرکز کنم . واقعا آشفته ام نمی دانم آیا استادمان هم به من احساسی دارد یا نه؟؟؟ آیا او هم عاشق من است ؟؟؟
البته او خیلی مهربان است 26 ساله است اما نمیدانم چرا روز اول کلاس گفت که 30 سالش است. همه بچه ها او را دوست دارند و حتی برای اینکه توجه او را جلب کنند کارهای زیادی میکنند و سر کلاس بسیار فعال میشوند ویا مثلا روزی که باید برای کلاس او لکچر بدهند بسیار تیپ می زنند وآرایش می کنند اما من نقطه مقابل همه آن ها هستم آرام هستم و بسیار ساده هستم . و حتی وقتی در خارج از کلاس او را میبینم رویم نمی شود به او سلام کنم و به همین خاطر فکر میکنم او احساس میکند من بسیار مغرورم البته او اصلا به رفتار هایی که بچه ها برای جلب توجه از خود نشان می دهند توجه نمیکند اما من دوست دارم خودم را یک جوری به او نشان بدهم . البته او گاهی رفتاری از خود نشان داده که من احساس کرده ام او هم به من علاقه دارد . مثلا یکبار که بیرون از کلاس خیلی ناگهانی به او برخورد کردم به من لبخند زد البته شاید به خاطر اینکه من هم نا خود آگاه به او لبخند زدم در حالی که همه بچه ها میگویند وقتی در بیرون از کلاس به او سلام میکنند او خیلی خشک به نظر می رسد. یا اینکه روزی که لکچر داشتم خیلی با دقت به لکچرم گوش میکرد .
البته خودم هم میدانم این هایی که گفتم نمی تواند نشانه عشق باشد
. اصلا نمی دانم او هم مرا دوست دارد یا این فقط تصور من است برای همین میخواهم به او ایمیل بدهم و همه احساسم را به او بگویم شاید نوعی خواستگاری . نمیدانم چه کنم .؟؟؟ لطفا مرا راهنمایی کنید وبه من بگویید شما اگر جای من بودید چه می کردید ؟؟؟
باتشکر
-
RE: عاشق استاد م شده ام
سلام مریم عزیز
خوش اومدی به تالار.
به نظر من احساستون کمی خام و سطحی هستش.من پیشنهاد نمی کنم اقدامی بکنید.به نظر من کاری نکنید و فقط به چشم یه استاد به ایشون نگاه کنید.استادتون اگه همچین حسی داشته باشند خودشون اقدام می کنند.
چون شما از ایشون خوشتون اومده برای خودتون رویا پردازی می کنید و هر عکس العمل ایشون رو به علامت خاص می گیرید.خودتون رو درگیر حس خام نکنید که بعد ضربه بخورید.
-
RE: عاشق استاد م شده ام
سلام مریم جان
جلوی این افکارت رو بگیر تا شما رو به بیراهه نبره
به فکر درست باش و به این فکرها بها نده.
به هیچ عنوان این کار رو نکن.و ایمیل نده...اگر جوابش مثبت باشه اصلاا معلوم نیتس کار شما به ازدواج بکشه یا نه و ممکنه مثل عروسکی بشی در دستش.اگر در خوشبینانه ترین حالت ازدواج کنید همیشه این موضوع مثل پتک توی سرت کوبیده میشه که این تو بودی که منو میخواستی و من تورو نمیخواستم و .......و هزارانمشکل دیگه گریبان گیرت میشه
اگر هم جوابش منفی باشه خودت رو خورد و خار کردی و مسلما حالت از اینی که هست بدتر میشه
به هیچ عنوان این کار رو نکن.
افسار احساساتت رو بگیر دستت و یدون عدم کنترل احساسات میتونه انسان رو به بیراهه ببره
-
RE: عاشق استاد م شده ام
سلام دوست من
من اگر جای شما بودم بهش فکر نمی کردم. درسمو می خوندم. اگر واقعا استادتون علاقه ای به شما پیدا کرده باشد خودش قدم جلو می گذارد. به کار روش خودت ادامه بده. ساده و با وقار. :305:
ضمنا مگه چی شده دختر خوب که فعل هات گذشته شده! هنوز ترم اولی! به جای " می خواستم تا دکتری هم بخوانم اما از وقتی که احساس میکنم عاشق استادم شده ام اصلا نمی توانم روی درس هایم تمرکز کنم " بگو :
"می خواهم تا دکتری بخوانم" شما عاشق نشدی. فقط احساس کردی بهش علاقه داری احتمالا چون مهربانه.
استادتون هم عاشق شما نیست. عشق پارامترهای دیگری لازم دارد. این یک حس نسبتا طبیعی است در دختر خانم ها. خیلی درگیر این حس نشو.
همونطور که دوستان گفتند چون شما از ایشون خوشت اومده همه رفتارهاشو برای خودت تفسیر می کنی.
-
RE: عاشق استاد م شده ام
maryam 123عزیز شما که می گویید جلوی این افکارت را بگیر . درست میگویید خودم هم تلاش کرده ام. اما نمی دانم چطوری بهش فکر نکنم وقتی دو بار در هفته با هاش دو ساعت کلاس دارم وهر روز حداقل یه بار در دانشگاه میبینمش و احتمالا ترم دیگر هم با او کلاس خواهم داشت ؟؟؟
به نظر شما فکرم را به چی مشغول کنم که بهش فکر نکنم؟؟
-
RE: عاشق استاد م شده ام
هر وقت فکرش اومد تو ذهنت دنبالش نکن. بگو من الان وقت ندارم به این موضوع فکر کنم. بعدا بهش فکر می کنم. این بعدا از اون بعدا هایی است که هیچ وقت نمی آید. سعی کن به فکرش بال و پر ندی.
هر چی بهش فکر کنی اوضاع بدتر میشه. موقع امتحانا نزدیکه دختر خوب. بچسب به درس.
-
RE: عاشق استاد م شده ام
مریم جان
افکار ما کنترلشون دست خود ماست.اگر بخواهیم میتونیم بهش فکر نکنیم.
از تکنینک توقف فکر استفاده کن.وقتی این افکار بهت هجوم میاره بلافاصله فکرت رو به مسئله دیگه ای منحرف کن.
مثلا برو و با کامپیوتر یه بازی فکر انجام بده.چند بار که این کار رو بکنی خودت میتونه کاملا افکارت رو کنترل کنی
این رو هم یادت باشه این افکاری که توی ذهن شماست ممکنه اینده ات رو تباه کنه...بازم دوست داری بهشون فکر کنی؟
اگر تلاش کرده بودی الان به فکر زدن ایمیل و انتقال احساساتت نمیفتادی خانومی.
برخی مواقع توی زندگی با مسائلی رو به رو میشیم که به ظاهر خوشایندن و ما دوستشون داریم اما همون مسائل میتونه ما رو به قعر چاه و بدبختی ببره.پس بهتره برخی مواقع با یکسری از این مسائل قاطع برخورد کنیم و یه "نه" محکم بهشون بگیم.
"نه" گفتن شما الان حکم دارو رو برات داره.شاید تلخ باشه...شاید درد داشته باشه اما تضمینی برای سلامتی خودت و زندگی اینده اته.
-
RE: عاشق استاد م شده ام
نمیدونم درسته که بعد از یک ماه اینجا چیزی بنویسم یانه ؟؟؟؟؟؟؟ولی من هرکاری میکنم نمیتونم به استادم فک نکنم دیگه خسته شدم نمی دونم چی کار کنم ؟؟ترم جدید شروع شده ومن با بدبختی درس های ترم قبلم را پاس کردم ولی هنوز درس عبرت نگرفتم و وقت و بی وقت بهش فک میکنم و همش خیالپردازی میکنم . نمیدونم چیکار کنم ؟؟تو را خدا بهم کمک کنید:316:
-
RE: عاشق استاد م شده ام
"من معتاد هستم نمی توانم اعتیادم را ترک کنم! من دوست دارم به خودکشی فکر کنم، نمی توانم به خودکشی فکر نکنم. من می خواهم، با تمام وجود علاقه دارم خودم را نابود کنم و تحقیر کنم و هست و نیست زندگیم را به باد بدهم و نمی توانم این کار را نکنم"
این کاری که شما قصدش را دارید شبیه این مثالهاست. به هر حال ما همه تجربه خویش را برای شما بازگو می کنیم. هیچ پسری منتظر ابراز علاقه دختر نمی ماند!!! ارتباط شما با ایشان مصداق خرد کردن تمام شخصیتتان است و اصرار شما بر این ارتباط مصداق اصرار شما بر خرد کردن شخصیتتان و از بین بردن زندگیتان است! فقط چون این را نمی دانید نمی توانید فراموش کنید.
-
RE: عاشق استاد م شده ام
سلام مریم جان
شما که خودت این تاپیک رو باز کردی هر موقع دوست داشتی می تونی توش بنویسی :46:
فکر نکردن به استادت کار آسونی نیست ولی اگر موفق بشی بعده ها خیلی به خودت افتخار می کنی. و اگر موفق نشی خیلی زود چشم باز می کنی و می بینی بهترین موقعیت های زندگیت رو هدر دادی و جبران کردنش هم خیلی سخته. باور کن الکی نمی گم. مسئله خیلی خیلی جدی ایه. یکی از هم مدرسه ای های من که خیلی هم باهوش بود و دانشگاه رشته خیلی خوبی قبول شده بود به خاطر همین جور خیال پردازی ها مشروط شد و نهایتا اخراج شد. بشین با خودت فکر کن ببین همینو می خوای؟ :300:
باید باور کنی که چیزی که توی ذهنت می گذره خیال پردازیه. بعدش هم باید چند تا کار رو انجام بدی. سعی کن برای ترم جدید و ترم های آینده تا می شه با اون استاد درس نگیری و با دوستانت هم در موردش حرف نزنی.
این مقاله هم بهت کمک می کنه فکر خودت رو متوقف کنی
http://www.hamdardi.net/thread-16432.html?highlight=%D8%AA%D9%83%D9%86%%E2%80%8BD 9%8A%D9%83+%D8%AA%D9%88%D9%82%D9%81+%D9%E2%80%8B%8 1%D9%83%D8%B1
موفق باشی:72:
-
RE: عاشق استاد م شده ام
این موضوع خیلی اتفاق می افته
خود من تدریس کامپیوتر می کردم ، با اینکه خیلی ساده می رفتم و می اومدم و حتی خیلی ساده برخورد می کردم و اصلا صحبت خارج از درس نمی کردم ، به طور مطلق خشک ! باز هم دختر هایی بودن که ...
یا معلم زبان های خانم ، هم این مشکل رو دارند ، جذب کننده می شن
ولی خود من یا حتی خیلی از اساتید ( من استاد دانشگاه نیستم:311: ) صحبت کنید اصلا این حس هایی که شما خانم می کنید رو نمی کنند ، چه بسا جایی دیگه و فرد دیگری رو دوس داشته باشند
رفتارشون هم جهت جلوگیری از خشک بودن کلاس هست که داشنجوها فراری نشند
ولی خوب ما همیشه ویترین اینجور آدم ها رو می بینیم ، مثلا چند سال پیش تدریس می کردم ، اوج مشکلاتم بود و بسیار زود عصبانی می شدم ولی چون تو کلاس آروم بودم طرف می گفت به خاطر آرامشت می خوامت :316::311:
بماند که کیس های بدتری رو دیدم که چه استاد آقا ، چه خانم بر خلاف ظاهرشون چه انسان هایی بودن
شما هم باید با این موضوع کنار بیایی ، وقتی موضوع حل بشه ، بعدا خودت خندت می گیره
-
RE: عاشق استاد م شده ام
منم میدونم حسی که بهش دارم اشتباه محضه و ولی نمی دونم چه طوری بهش فک نکنم . :302:
البته از زهرا 2 هم بابت مقاله توقف فکر ممنونم.:72:
-
RE: عاشق استاد م شده ام
مطمئن باش این موضوع به جایی نمی رسه . این رفتارایی که گفتی خیلی خیلی معمولی اند. یعنی چی واقعا که چون لبخند زد یا چون لکچر رو با دقت گوش داد یعنی عاشقت شده :311:
من هیچی نمی تونم بگم . فقط اینکه یه دوستی داشتم که تو دانشگاه عاشق یکی از پسرای ترم بالایی شده بود و می گفت اونم منو دوست داره . من از نگاهاش می فهمم . آخر بعد یه سال به توصیه یکی یه کتاب گرفت و داد دست من که بدم به پسره و مثلا واسطه بشم برای رسوندن پیام عشق :311: :227: هیچی منم کتاب رو بردم دادم و گفتم دوستم داده . بنده خدا پسره داشت از تعجب شاخ در می آورد . اصلا حتی نمی دونست من از بچه های دانشگاهم . هیچی گفت که دوستت رو نشونم بده و شماره ش رو بده باهاش حرف بزنم. منتظر شدیم و هیچی . می دونی چی شد.؟ آقا به طرز محترمانه ای از دوستم عذرخواهی کرد و گفت که ببخشید من اصلا تا حالا شما رو تو دانشگاه ندیده بودم :311:
بعد دوستم می گفت من از نگاهاش می فهمم که دوستم داره:311: خلاصه ش کنم آقا گفتن که لطفا اصلا به من فکر نکن. من قصد ازدواج ندارم و می خوام درس بخونم :311: یه سال دوستم پیام داد و التماس کرد و نتیجه ش این شد که کارش رسید به روانشناس و قرص های اعصاب و آرام بخشهایی که فقط تمام روز رو می خوابید و اون آقا حتی حاضر نشد یه بار باهاش بره بیرون :163:
خلاصه اینکه ابراز عشق از جانب دختر به پسر هیچ وقت جز تحقیر و پشیمونی نداره همین حالا احساست رو کنترل کن که ممکنه به جاهای بدی برسی . :305:
اون عاشقت نیست عزیزم . اگه عاشقت باشه پسرا تعارف ندارن . مثل ما دخترا نیستن که بخوان با نگاه و ... ثابت کنن. راست و حسینی پا میشن میان میگن سلام علیکم . من دوست دارم :227:
الکی خودتو درگیر این چیزا نکن. سال دیگه این موقع داری به این کارات می خندی
راستی اون دوستم که گفتم دوسه هفته پیش عروسی کرد. با کسی که میگه حتی حاضر نیست یه تار مو شو با اون پسر دانشگاه عوض کنه :310:
-
RE: عاشق استاد م شده ام
از یلدا و داوود ممنونم .:72:
بله منم دیگه مطمئنم اون به من اصلا فک نمیکنه ولی نمیدونم چه طوری بهش فک نکنم و انقدر خیالپردازی نکنم ؟ چطوری روی درس هایم تمرکز کنم ؟؟؟؟؟:325:
-
RE: عاشق استاد م شده ام
-
RE: عاشق استاد م شده ام
مریم خانوم، راهکارش اینه که بدونید واقعیت فکر کردن به این مسائل برابر با فکر کردن به همون فجایعی بود که خدمتتون عرض کردم. شما اگر بدونید یعنی به این اطمینان برسید که مصرف یک غذا باعث سرطان یا مرگ می شه محاله بهش علاقه مند بشید یا بهش حتی فکر کنید. شما به این نتیجه برسید با مطالعه تاپیکهای مختلف که چنین رفتاری باعث مرگ روحی شما می شه.
-
RE: عاشق استاد م شده ام
مریم جان
این دوره زمونه ازدواج استاد با دانشجوش توی محیط دانشگاه اصلا وجهه خوبی نداره و این آقا هم مطمئنا این موضوعو میدونه. برای همین سنشو بیشتر گفته و خیلی خشک برخورد میکنه. اگه قصد ازدواج با دانشجوهاش رو داشت (یا حتی سواستفاده) کافی بود یکم با دانشجوها بیشتر گرم بگیره اونوقت کاملا دستش باز بود! شما اولین نفر نیستی که این حسو داری. من توی دوران دانشگام انقدر ازین موارد دیدم که دانشجوها حتی عاشق استادای متاهلشون میشدن و متاسفانه این موضوع خیلی رایجه! چون برتریشونو توی علمشون میدیدن توی ذهنشون از این استادا یه اسطوره میساختن! در حالی که اونا هم آدمای عادی بودن با کلی عیب و نقص...
مریم جان یک روز با خودت منطقی حرف بزن و از خودت بپرس که چی؟؟؟ از عشقی که میدونی به هیچ جا قرار نیست برسه به چی میخوای برسی؟؟ بعضی وقتا فقط خود آدم میتونه خودشو قانع کنه!
شاید این یه امتحانه برای اینکه ببینی چقد هدفای زندگیت برات مهمه و بهترین فرصت باشه برای اینکه به خودت نشون بدی چقد قوی هستی
((مهسا جان توو تاپیک دیگران آدم باهاشون همدردی میکنه نه اینکه راجع به مشکلات خودش حرف بزنه!!!مگه اینکه مشکلش درس عبرتی باشه که فک نکنم واسه شما اینجور باشه ))
-
RE: عاشق استاد م شده ام
مریم جان
این جور فکرها تقریبا زیاد و برای خیلی ها پیش میاد. خیلی خودت رو بهشون حساس نکن. حساس شدن زیاد هم باعث تشدیدش میشه.
اعتماد به نفستو بالا ببر. در فکر خودت، خودت رو در برابر اون استاد یا هر جنس مذکر دیگه ای بالا ببر. منظورم غرور بیجا نیست. منظورم اون عزت نفس و ارزشی هست که خدا به تو به عنوان یک بنده خاص خودش داده.
دختر آرام و بی آلایشی که هدف های بلند زندگیش هرگز بهش اجازه نمی دن به این مسائل بی ارزش فکر کنه.
به خدا فکر کن. هر وقت هر فکر دیگه ای به ذهنت اومد منحرفش کن به سمت خدا.
ربنا انک رئوف الرحیم
-
RE: عاشق استاد م شده ام
اصلا قرار نیست یه بیل و کلنگ بگیری دستتو بیفتی به جون خودت تا از خودت یه آدم دیگه بسازی که فردا صبح که رفتی سر کلاس دیگه دوستش نداشته باشی و با خودت بگی این دیگه کی بود بابا و از این حرفا
عشق و محبت چیزیه که خدا در وجود ما قرار داده و تو نمی تونی یکباره کاری کنی که از بین بره
نه عزیزم . فقط آروم باش . آرامشت رو حفظ کن و خویشتن دار باش . سعی نکن عشقت رو شهره شهر کنی . با کسی در موردش تو دانشگاه صحبت نکن. سعی به جلب توجه از طرف استادت هم نکن. هرچی بیشتر باهاش در مورد بقیه صحبت کنی آتیشت تندتر میشه . دنبال اطلاعات زیاد ازش نرو . با کسانی که در موردش مدام صحبت می کنن خیلی برخورد نکن. خلاصه اینکه یه فاصله ایجاد کن بین خودت و تمام چیزایی که ممکنه ازش بشنوی و ببینی . وقتی هم حرکتی ، حرفی شنیدی عاقلانه فکر کن و اونو نشونه عشق نذار
شاد باش. به گردش و تفریح برو . تنها نمون. ارتباطت رو با خانواده ت و مخصوصا بچه های کوچیک بیشتر کن. اون وقت کم کم می بینی که چقدر آروم شدی و شعله سرکش هم شده یه شعله گرم محبت که فقط ته دلت می دونی که دوستش داری و نمی تونی با این موضوع بجنگی و نمی تونی هم براش کاری کنی . و کم کم همین محبت تو دلت آروم تر میشه و ممکنه در آینده بخوای این شعله رو تقدیم به عشق پاک کس دیگه ای کنی:227:
فقط آرامشت رو حفظ کن. :310:
-
RE: عاشق استاد م شده ام
یلدا جون با هات موافقم اساسی .:104::104::104:
راستش یه مدت (همون اوایل ) تصمیم گرفتم انقدر بهش فک نکنم ، داشتم موفق هم می شدم، ولی چون همکلاسی هایم همینطور در موردش حرف میزدند : مثلا اینکه کجایی هستش یا چند سالش هست و... بازم فکرش اومد سراغم . ولی این ترم اصلا با هاش درسی برنداشتم و با همکلاسی هایم هم که خیلی در موردش حرف می زنند زیاد صحبت نمیکنم .
خدا را شکر میکنم که به هیچ کس تو دانشگاه در این مورد چیزی نگفتم .
ممنون از راهنماییت یلدا جون . حرفهایت به دلم نشست:72:
-
ترم جدید شروع شد ولی من واقعا نمی تونم استادم را فراموش کنم ؟واقعا خسته شدم مطمئنم من را به عنوان یه دانشجو دوست داره ونه بیش تر ولی نمیدونم با دل خودم چیکارکنم ؟ اخ چرا اینطوریه ؟چرا کسی که من بهش این همه علاقه دارم من را دوست نداره ؟ ایا اقعا ازدواج تقدیره من باید چی کار کنم ؟ ؟ :sorrow:
واقعا نمیتونم بشینم نگاه کنم و ببینم اون جلوی چشمام با یه نفر دیگه ازدواج میکنه ؟؟
اصلا از اون موقعی که عاشقش شدم اعتماد به نفسم را از دست دادم مخصوصا در مورد ظاهرم .:302:
-
مریم عزیز
خوبه که واقعیت رو می بینی و خودت رو گول نمی زنی. مریم جون باور کن شما تنها کسی نیستی که چنین اتفاقی براش می افته. خیلیییییی ها چنین احساسی رو تجربه کردن. پس اینکه تو احساسی به استادت داری و اون نداره فقط مال شما نیست و اصلا هم معنیش این نیست که شما چیزی کم داری.
اینا می گذرن و برای صاحبشون تجربه می شن. برای شما هم همین طوره :) مطمئن باش چند سال دیگه دیدت نسبت به این قضیه کااااملا عوض می شه.
چیزی که الان مهمه اینه که از این قضیه چه چیزایی یاد گرفتی و اینکه اگه دلت هنوز رو این قضیه متوقف شده باشه چه فرصت هایی از زندگیتو از دست می دی...
-
دروود
دختر خوب منم یه بار دچار این احساس شدم ولی هیچ وقت اقدامی نکردم می گی چرا چون اطلاعات کافی در مورد طرفم یعنی استادم نداشتم عشق یک طرفمو پیش خودم نگه داشتم تا ببینم خدا چی خواسته . البته بگم اون موقع فکر می کردم این عشقه اما کاملا در اشتباه بودم . منم فکر می کردم اون یه جورایی منو دوست داره اما اشتباه می کردم .
چرا اشتباه می کردم؟؟ چون اون یکی دیگری را دوست داشت و من فقط توسط استادم تونستم معیارهایم را پیدا کنم. اره معیارهای ازدواجمو . وقتی شنیدم عروسیشه ناراحت شدم اما بعدها فهمیدم خدا بهتر از اون رو برای من می خواسته . در ضمن این احساسات خامه که ممکنه سراغ هر دختری تو سن و سال بیست و بیست و یک و دو بره ما نباید به هر احساسی بها قائل بشیم. اگر واقعا تو را بخواهد به تو علاقه داشته باشد مثل همه خواستگارها تو دنیا اقدام می کنه.
نکنه یه وقت کاری کنی و جواب جالبی نشونی و بعد دیگه چون گفتی خجالتی هستی دیگه نتونی حتی سر کلاساش بری .
موفق باشی.
بدروود
-
سلام به همه دوستان
شاید باورتون نشه ولی دقیقا 3 روز بعد از اخرین پستم یعنی دقیقا 21 اسفند وحید(یعنی همون استادم. چه زود پسر خاله شدم!!!!!!) از من رسما خواستگاری کرد . :227:
تو این مدت انقدر خوشحال بودم که اصلا یادم رفت بیام اینجا و به شما بگم .
چون ما عید مسافرت بودیم قراره جمعه همین هفته با خانواده اش واسه خواستگاری و از این حرفها بیاد.
واقعا نمیدونم چی بگم . از همتون ممنونم
خواستم این خبر را به شماهم بدم و از همدردیتون تو این مدت تشکر کنم
مرسی
-
سلام خدا روشكر كه يك نفر اينجا خوشحاله.پس بايد اميدوار بود. اميدوارم هميشه هميشه هميشه خوشحالو خوشبخت باشي.
-
چه خوب
خیلی خوشحال شدم که . . .
راستش همه پستها رو خوندم و میخواستم پیشنهاد بدم: اگه نمیتونی هیچ راهی پیدا کنی و میبینی داره باعث افت تحصیلی و خراب شدن آینده ات میشه بهتره با شجاعت بری و از خودش بخوای تا کمک کنه فراموشش کنی.(مثل بریدن جای زخم مارگزیدگی میمونه، درد داره ، جاش میمونه اما نمیزاره بمیری)
میشه تا آخر ماجرا رو هم برامون بنویسید.
خیلی وقت بود اینقدر خوشحال نشده بودم.
چند بار رفتم پست آخرتون رو خوندم تا شک ام برطرف بشه.:unconscious:
-
سلام عزیزم. خیلی خوشحال شدم. تبریک میگم.
حتما بعد از خواستگاری رو هم به ما اطلاع بده
و یه چیز دیگه
مراقب باش به خاطر علاقه ای که داشتی چشم بسته تصمیم نگیری. کعیارهات رو در نظر بگیرو عاقلانه هم فکر کن. درسته که عشق لازمه یه زندگیه اما کافی نیست. تو دختر عاقلی هستی. از روی نوشته هات مشخصه . :) . ببخش . فقط خواستم یادآوری کرده باشم . ایشالا که خوشبخت بشید.
-
درووووووووود
مبارکه عزیزم.
البته یه وقت عجولانه تصمیم نگیری.:304: کامل بشناسش. با معیارات مقایسه کن. با خانوادت مشورت کن و تحقیق هم یادت نره.... توکل به خدای عزیزمون
بدروووووووووود:312:
-
دوست پاک و با احساس من...چون شما تا بحال برخوردی از جنس مخالف ندیدی با یه لبخند عاشق شدی......مقداری بیشتر صبور باش فقط بدون این چیزها نشونه عشق نیست......در کل دانشگاه چون محیط کاری ایشون هست این استاد اگه آخر دختربازی هم که باشه نمیاد اینجا رو کنه ! پس نمیشه مطمئن بود ایشون انسان خاصیه....(تکذیب هم نمیشه کرد) فقط استادایی که خیلی خلن تو دانشگاه دختربازی میکنن !
-
خدا روشکر واقعا واقعا خوشحال شدم . ما همه زنده ایم به امید
-
سلام عزیزم.خوش به حالت.انشاا.... که خوشبت بشید
آخه منم ی روزی جای تو بودم یعنی عاشقش شده بودم البته استارت رو اون زد،با رفتاراش.منم اولا بهش محل نمی دادم ولی بعد دیدم که عاشقش شدم بعد چند ترم سر زده اومد خواستگاری.همه چی اکی بود و قرار بود عقد کنیم که سر مهریه بهم خورد.خیلی شکست بدی خوردم :302:
- - - Updated - - -
سلام عزیزم.خوش به حالت.انشاا.... که خوشبت بشید
آخه منم ی روزی جای تو بودم یعنی عاشقش شده بودم البته استارت رو اون زد،با رفتاراش.منم اولا بهش محل نمی دادم ولی بعد دیدم که عاشقش شدم بعد چند ترم سر زده اومد خواستگاری.همه چی اکی بود و قرار بود عقد کنیم که سر مهریه بهم خورد.خیلی شکست بدی خوردم :302:
-
دلشکسته عزیز به همدردی خوش آمدید. بابت اتفاقی که براتون افتاد متاسفم. باید خدمت شما عرض کنم که این تاپیک تاریخ گذشته هست وطبق قوانین تالار نباید در تاپیک های تاریخ گذشته پستی گذاشت.
قبل از پست گذاشتن به تاریخ تاپیک دقت کنید.
-
سلام عزیزم
مثل همیشه ساده توضیح میدم
1:این عشق نیست و یک علاقه زودگذر مناسب سن و سال شماست,اصلا جدی نگیرش
2:مبادا بری بهش مایل بزنی.با این کار سبک میشی عزیزم اصلا این کاررونکن
3:اگه دقت کنی روزی چندین نفر تو دانشگاه با لبخند جواب سلام شمارو میدن این یعنی اینکه همه عاشق هستن؟
4:حتی اگه به شما علاقه داشته باشه خیلی رسمی ومردونه مطرح میکنه و احتیاجی به این نیست که شماپاپیش بذاری
5:باور کن الان 90%دخترای کلاس این حس شمارو دارن که کاملا هم طبیعیه چ.ن خیلی سنتون پایینه
6:بشین قشنگ و با متانت درستو بخون و خودتو گرفتار عشق دانشجویی نکن که بد میبینی.ایشالله خانم دکتر که شدی خدا یه مرد مناسب میاره سر راهت
-
لیلا جان اولا که این خانم به اون استادشون رسیدن و با هم ازدواج کردن (یه نفر تو همدردی به خواسته دلش رسید)
دوما اینکه تاپیک تاریخ گذشته ست عزیزم :43:
-
سلام
مطمئن هستم که توجه چندانی نمی کنه چون مورد ها زباد هست ولی برای انتخاب یک نفردنبال کسی میره که بامتانت باشه
-
خودش بهم گفت که ب خاطر متانت و سنگینی من اومده خواستگاری.چون هیچ دختری رو مثل من تا حالا مناسب ندیده.آخه خودشم خیلی ناراحت بود که بهم خورده.خخخخخخخخخخخخیلی حالم بد بود رو به قبله بودم.الانم دست کمی از اون روزا نداره ولی چکار کنم دیگه اون روزا برنمی گرده که بتونم کاری بکنم