مردان اعتراف می کنند، زنان توجه کنند

نمی توان بدون وجود زنان به زندگی ادامه داد و در عین حال زندگی با آنان نیز تا حدی دشوار است! در این مقاله مردان به چندین خصوصیت زنان اشاره کرده اند که از نظر مردان آزار دهنده و غیر قابل تحمل جلوه می کنند.

از جنسیت خود به عنوان یک سلاح استفاده کردن:
زنان در هنگام مبارزه و جبهه گرفتن در برابر مردان مایلند از جنسیت خود به عنوان یک سلاح استفاده کنند که این باعث خرد شدن اعصاب مردان می شود.

حرف زدن مداوم و پشت سر هم:
وقتی مردی حال زنش را می پرسد، فقط مایل است پاسخی کوتاه بشنود، نه یک سخنرانی یک ساعته! بیشتر زنان عاشق حرف زدن هستند و اگر سوژه ای پیدا کنند، دیگر حاضر نیستند از حرف زدن دست بکشند. مردان از شنیدن سخنان زنان لذت می برند، ولی اصلاً حاضر نیستند ساعت ها پای سخنان پرشاخ و برگ و پر جزییات زنان بنشینند!


ساعت ها صرف خرید کردن:
زمانی که صحبت از خرید کردن به میان می آید، حتی واژه های چند ساعت یا یک شبانه روز صرف خرید کردن برای زنان کم به نظر می رسد. زنان دوست دارند ساعت ها پشت ویترین مغازه ها بایستند و حتی از تماشای اجناس داخل آن ها لذت می برند، بدون آنکه در آن زمان به فکر دیگر مسئولیت ها و وظایفشان بیفتند! ولی بدتر این است که زنان دوست دارند مردان را هم همراه خود کنند، از این مغازه به آن مغازه و در حین جست و جوی دقیق و موشکافانه در لابه لای البسه و توجه به برچسب قیمت ها.

بیش از حد احساساتی شدن:
زنان بر سر هر موضوعی گاهی به گریه می افتند: در حین تماشای یک فیلم سوزناک (یا حتی یک فیلم شاد!)، شکستن یک ناخن یا حالت نگرفتن موها و غیره. بدتر اینکه در این مواقع از مردان توقع دارند که حال آنان درک شود و آن ها پا به پایشان پیش بروند. باید حقیقت را بیان کرد: هیچ منظره ای بدتر از منظره زنی نیست که گریه کنان مقابل شوهرش بنشیند و هیچ حرفی هم نزند! مردان نسبت به گریه زنان بی تفاوت و بی توجه نیستند، ولی به جز بیان واژه هایی مثل: «عزیزم، گریه نکن یا عزیزم چرا گریه می کنی و غیره» راه دیگری برای دلداری دادن زنان بلد نیستند! مردان قبول دارند که زنان موجوداتی حساس، زودرنج و دل نازک هستند، ولی تحمل مشاهده اشک های آنان بر سر هر موضوع جزیی و پیش پا افتاده ای را ندارند.


کم صبر و تحمل بودن:
مردان از مشاهده کم صبر و تحمل بودن زنان آزرده خاطر می شوند. آنان مایلند زنان را به عنوان همراهانی صبور، شکیبا، پر طاقت و مستحکم در نظر بگیرند.

از احساس عدم امنیت شکوه و شکایت کردن:
زنان مایلند به مردان تکیه کنند و آنان را ستون ایمن زندگیشان در نظر بگیرند. آنان دوست دارند از سوی مردان مورد حمایت قرار بگیرند و تعریف و تمجید بشنوند تا احساس امنیت پیدا کنند. زنان به محض دل باختن به یک مرد، دچار احساس عدم امنیت شدید می شوند و آن مرد را تکیه گاه عاطفی خود تلقی می کنند. ولی، مردان معمولاً از زنانی خوششان می آید که مقاوم و سرسخت هستند و استقلال ویژه ای در زندگی برای خود دارند.


سوالات پی درپی برای رخنه در عمق ذهن مردان:
سوال تکراری و قدیمی: «عزیزم، به چه فکر می کنی؟» نمونه سوالی است که زنان طی قرن ها آن را مطرح کرده اند تا از طریق آن مردان را محک بزنند و نسبت به احساسات واقعی شان مطلع گردند. ولی، مردان اصلاً دوست ندارند چنین سوالاتی را بشنوند، چه برسد به اینکه پاسخی به آن بدهند. آنان معتقدند که اگر زنی از عشق و علاقه آنان نسبت به خود اطمینان دارد، دیگر نباید چنین سوالی را به عمل آورد.

تجاوز به حریم خصوصی مردان:
زنان به خاطر وجود حس کنجکاوی شدید مایلند تمام مدت به دلایل مختلف به حریم خصوصی مردان تجاوز کنند تا به قول خودشان آنان را آموزش دهند! زنانی که تمام مدت حالت یک جاسوس را در قبال شوهرانشان ایفا می کنند، مورد تنفر آنان قرار می گیرند!


حسادت ورزی:
خیلی از مواقع، حتی زمانی که مردی نام زن دیگری را به زبان می آورد، با حسادت های شدیدی از سوی همسرش مواجه می گردد. متأسفانه بسیاری از زنان با شنیدن نام یک زن دیگر از دهان مردان، دچار هزار و یک فکر و خیال و سوء تفاهم می شوند و همین باعث می شود که مردا به دروغگویی متوسل گردند. زنان معمولاً نسبت به صداقت و وفاداری مردان دچار عدم اطمینان هستند که این باعث رنجیده خاطر شدن مردها می شود.


انتقاد کردن از زنان دیگر:
چرا حتی یک تعریف و تمجید ساده از زنی دیگر باید باعث ناراحتی و دلخوری یک زن شود؟ زنان مایلند تمام مدت از زنان دیگری انتقاد کنند که در اطرافشان وجود دارند، دامنه این انتقادها از وزن و تناسب اندام شروع می شود و به مدل مو و لباس و دیگر جزییات می رسد.
در حالی که مردان ممکن است فقط زمانی به یک زن دیگر توجه نشان دهند که متوجه موضوع غیر عادی خاصی در او شوند، مثلاً اگر زنی کفش لنگه به لنگه پوشیده باشد!
ادای مداوم جمله تکراری «من بهتر و با قابلیت تر از بقیه زن ها هستم!»:
زنان مایلند تمام مدت خود را برتر از دیگر همجنسان خود نشان دهند و هرگز حاضر نیستند به عیوب و نقاط ضعف خویش اقرار کنند. این باعث جرقه های شک و تردید در اذهان مردان می شود. پس بهتر است بگذارید محاسن و نقاط قوت تان به خودی خود بر مردان آشکار گردند! به یاد داشته باشید که:

«مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید!»


منبع

خودخواهی زنها و نه با احساس بودنشون، عامل اصلی تمام خصلتهای بالاست.اکثرشون در هنگامی که از زندگی مشترک سیر شوند به طرف مقابلشان فکر هم نمی کنند، یک آدم با احساس این دیدگاه را ندارد. عموم خانومها به شکل باور نکردنی خودخواه هستند. همین زنانی که از عدم درک توسط همسرشون به خاطر بی توجهی خواهر شوهر!! ناراحت می شن از درک مصیبت یک مرد در نتیجه ورشکستگی کامل، بحران روحی، مشکلات اقتصادی طاقت فرسا، نیاز جنسی طبیعی یک مرد یا بیکاری اون عاجزند یا بهتر بگم می خواهند عاجز بمانند (ِیعنی براشون مهم نیست)!


من از زاویه یک مرد با اکثردوستان مجرد یا متاهلم که صحبت می کنم این رو متوجه می شم که عمده اونها از خودخواهی همسرشون یا دختران گلایه دارند. می تونم قسم بخورم بزرگترین عامل سردی مردان پس از یک مدت که به تقاضای طلاق از سوی زنان منجر می شه و یا عدم ازدواج آقایون این مسئله توقعات و خودخواهی خاص خانومهاست.

آقا mehran21 عزیز
برادر خوبم

خیلی از پستاتونو خوندم و در تمامشون نشونه های زن زدگی شدید دیده میشه

درجریان رکب خوردن از دختری که تو زندگیتونم بوده خبر دارم
و البته فکر کنم شما هم ماشاا... تمام کمال جبران کردی و حسابی از خجالتش دراومدی که موافق این کارت اصلا نبودم

ببین برادر خوبم
درست نیست همه رو با یه چوب بزنی و هی از خانوما بد بگی و همه مردارو فرشته نشون بدی

میدونم الان با این حرفمم جبهه گیری میکنی

خیلی مشوش و پراز فریادی
تو برعکس چیزی که خیلی سعی داری نشون بدی (که اصلا احساسی نیستی و خیلی منطقی هستی)
خیلی هم احساساتی هستی و از ضربه ای که خوردی هنوز نتونستی خودتو رها کنی

جنس زن و مرد باهم متفاوته
احساساشون باهم متفاوته
نیازهاشون با هم متفاوته
طرز دید و فکرشون با هم متفاوته
تواناییهاشون با هم متفاوته

زن میتونه باردار شه
بچه شیر بده
قابلیت زایمان داره
جنس و رنگ احساساتش فرق داره

مرد هم قابلیتهای دیگه ای داره

اصلا این تفاوتها لازمه بقا و ادامه نسل بشریت هست

اینقدر از زنا گلایه نکن که چرا اینجورین چرا اونجورین

خیلی از اینایی که میگی و دیدم در پستهات با خانومها بگو مگو داری
به خاطر اینه که به دید خودت به زن نگاه میکنی

کمی ریلکستر باش عزیز دل برادر

شاید لازم باشه یه مدت باخودت خلوت کنی و از این درگیری ذهنی که به جنس زن بدبینی رو فراموش کنی

اقا مهران میشه منظورتونو از خود خواهی واضح تر بگید؟خیلی دوست دارم نطر یه مردو بدونم و اینکه بدونم یه زن برای حفظ همسرش چه کارایی رو باید بیشتر انجام بده کتاب و مقاله زیاد مطاله کردم در این مورد
ولی دوست دارم نظر شخصی شمارو بدونم و به عنوان یه زن حفظ زندگیم و همسرم برام خیلی اهمیت داره

درود

شما شخصیش نکن موضوع رو نادیای عزیز! هر کسی یک سری مشکلات رو داشته که بدیهیه بخوایم تسری بدیم سنگ رو سنگ بند نمی مونه. اصلا کسی هست که مشکلی نداشته باشه و وارد این سایت بشه؟
در مورد اون دختر خانوم من بهشون درس دادم که دیگه با احساسات دیگران بازی نکنه و همزمان چند گزینه رو ابراز علاقه نکنه! اگردرس نمی دادم مجددا قربانی می گرفت.

این شخصی کردن از یک عضو قدیمی سایت بعیده. شما می تونید حرف من رو زیر سوال ببرید نه شخصیت من رو!! البته من ناراحت نمی شما. تا ابد اینطوری که هیچی، توهین هم کنید من نوع جواب دادنم ذره ای تفاوت نمی کنه تا مطمئن بشید که منطقی حرف می زنم.

اکثر مشاورین این سایت و کاربرانش خانوم هستند و بنابراین با یک عزیزم و جان دلم و عزیز دلم گفتند مرتب به همدیگه آرامش می دن. واقعیت چیزی فرای اینهاست.

من بزرگترین مشکلم رک بودنمه. این تاپیک هم که خدا رو شکر شخصی نیست. اگر جملاتی که گفتم مشکلی دارند بفرمایید . من شاید خیانت دیدم که البته در این متن از خیانت صحبت نکردم. ولی بقیه مسائلی که گفتم رو شنیدم در زندگی دوستانم.

شایدم من نمی دونم ، ده بار ازدواج کردم اینا رو فهمیدم یا مثلا ورشکست شدم و... که فهمیدم زنها برای لحظات مصیبت بار آقایون تره هم خرد نمی کنند!؟ بفرمایید کجای صحبتهای من ایراد داشت.

چرا آقایون اینقدری که خانومها گلایه می کنند گلایه نمی کنند؟ مثلا فکر می کنید فشار زندگی رو آقایون کمتره؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sheidi

اقا مهران میشه منظورتونو از خود خواهی واضح تر بگید؟خیلی دوست دارم نطر یه مردو بدونم و اینکه بدونم یه زن برای حفظ همسرش چه کارایی رو باید بیشتر انجام بده کتاب و مقاله زیاد مطاله کردم در این مورد
ولی دوست دارم نظر شخصی شمارو بدونم و به عنوان یه زن حفظ زندگیم و همسرم برام خیلی اهمیت داره

---

باشه بسیار عالیه که برای این امر اشتیاق از خودتون نشون می دین.

منظورم از خودخواهی رو گفتم. به بسیاری از ما مردها یاد داده شده که "سنگ زیرین آسیاب باشیم!" . چرا که بایستی محافظت کنیم از دخترانی که زمین تا آسمان با گذشته متفاوتند. بایستی صبور باشیم، رنجها را به جان بخریم، بحرانهای اقتصادی را درون خودمان هضم کنیم و علاوه بر این بحرانها که فقط روزی یک ربع به سایتهای خبری سر بزنید متوجه می شوید قضیه از چه قرار هست برای ریزترین مسائل همسرمان مانند به قول baby خرید لباس و ابراز احساسات و درد دل های او و اشک ها و رنج ها و غم های او وقت داشته باشیم.
ولی انتظار اینکه یک زن دیگه در برابر موضوعات پیش پا افتاده ای مانند تیکه انداختن جاری و خواهر شوهر از خودش صبر نشون بده گاهی اوقات زیادی جلوه داده می شه. یعنی یک مرد باید در برابر تمام این مشکلات خم به ابرو نیاورد (مسلما داد که نباید بزند، اشک که :163: سکوت هم که خب نمی تونه کنه، باید بخنده!!!) ولی از همسرش انتظار صبوری سر مسائل پیش پا افتاده را نداشته باشد.

ضمن تشکر از baby عزیز به خاطر مطالب زیباشون

آقا مهران عزیز

هرخانومی یه احساس و یک شخصیتی داره
بعضی خانومها خوب نازک نارنجی ترند و با کوچکترین بی محلی یا سردی از شوهرشون میشکنند و یا خیلی تحملشون کمه
بعضی از خانومها هم مثل خود بنده، بلاهایی شوهرش سرش میاره که کمره یه مردو میشکنه چه برسه به یه زن ولی خب انقدر جون سختیم که بازم کمر راست میکنیم

کسی چیزی رو شخصیش نکرده
من شما رو به داشتن آرامش بدور از هر زن ستیزی دعوت میکنم

آمار درخواست طلاق چیز دیگری رو می گه نادیای گرامی! 80 درصد درخواست طلاقها از سمت خانومها بوده. زن ستیزی در کلام من نیست. بیان آماره. این نشون از صبور بودن می ده؟

جناب BABY عزیز از متن آموزنده تون ممنون! :72: ولی من خودم اکثر خصوصیاتی رو که برای زنان شمردید ندارم. آیا من غیر عادی هستم؟!

1- اصلا اینکه زن هستم و ضعیف هستم و چیزی از مردها کم دارم توی کتم نمیره خلاصه اینکه جنسیتم باعث نمیشه فکر کنم از مردها چیزی کم دارم یا چون زن هستم باید امتیاز خاصی به من داده بشه!!
2- بسیار کم حرفم! خلاصه اینکه زیاد با شوهرم، خانواده ام و حتی با دخترم حرفم نمیاد!! حتی شوهرم بعضی موقعها از سکوت من گلایه میکنه و دوست داره من براش از همه چیز تعریف کنم و کارهای روزمره رو براش بگم که این کار برام سخته! ولی سعیم رو میکنم!

3- از خرید کردن متنفرم!!! هر چی هم که لازم دارم جمع میکنم تا با هم بخرم و میرم توی یک فروشگاه و سر و ته اش رو هم میارم!! همسرم همیشه گلایه میکنه که مخصوصا چرا برای خودم کم خرید میکنم!! البته ناگفته نمونه که سعی میکنم همیشه مرتب و شیک بپوشم و از لحاظ سلیقه در لباس همیشه در خانواده و محل کار زبانزدم!!

4- آدم خیلی احساساتی نیستم!! خیلی کم گریه میکنم و جلوی شوهرم که به ندرت! در مورد شادی هم همینطور! بیشتر در خودم نگه میدارم و احساساتم رو زیاد بروز نمیدم.

5- صبر و تحملم هم خیلی خوبه! بسیار آدم مستحکمی هستم و سعی میکنم در برابر مشکلات قوی باشم و خم به ابرو نیارم. مخصوصا در مقابل دیگران این رو خیلی نشون میدم!!

6- اصلا دوست ندارم که به کسی تکیه کنم و ازش کمک بخواهم حتی از شوهرم!! دوست دارم وظایفم رو کامل و تمام خودم انجام بدم. البته دارم روی این کار میکنم که بعضی وظایف رو به شوهرم واگذار کنم. قبلا از اینکه از شوهرم کمک بخوام عارم میومد و اون رو یک نقطه ضعف برای خودم میدونستم!!

7- کلا بیشتر به خودم و توانایی هام تکیه میکنم تا شوهرم!! ولی دارم روی این خصیصه ام هم کار میکنم! به نظرم خودم کارها رو خیلی بهتر انجام میدم! به نظرم تواناتر و باهوشتر از شوهرم هستم و یک جاهایی اون خودش هم اعتراف میکنه ولی من توی مدت زندگیمون هیچوقت به روش نیاوردم یا تحقیرش نکردم!! چون از این کار تنفر دارم!!

8- تا قبل از اینکه از شوهرم بهم بی وفایی کنه حتی یکبار هم کنترلش نکردم و بهش شک نکردم. حتی بیرون میرفت نمیپرسیدم کجا میری؟ حتی مسافرت هم میرفت از جزییاتش نمیپرسیدم.نسبت بهش حسود و حساس نبودم . اگر در مورد زنی صجبت میکرد مثلا از همکاراش! هیچوقت حساس نمیشدم و شوهرم این رو به حساب بی تفاوتی من نسبت به خودش گذاشته بود!!

شما خصوصیاتی رو که از زنان ذکر کردید به عنوان نقطه ضعف اعلام کردید ولی من مقابل اونها هستم و فکر میکنم به خاطر بسیاری از خصوصیات بالا شوهرم بهم بی وفایی کرد و دنبال کس دیگه ای گشت!!! به نظر من آقایان به جای انتقاد از این خصوصیات که حتما به خاطر فلسفه وجودی در ذات زنان قرار داده شه، بهتر نیست که آنان را بپذیرند و باهاش کنار بیایند؟! و فقط در صدد کنترل وتعدیل آنها باشند و آنهم به شیوه های منطقی و به بعضی از آنها به شکل نعمت هم میشه نگاه کرد!!! همانطور که زنان بسیاری از ویژگیهای مردانه را میپذیرند و باهاش کنار میایند .

ممنون و ببخشید که طولانی شد!!

اینکه همسر شما به شما خیانت کرد به خاطر ضعف شما نبوده. به خاطر ضعف همسرتون بوده.

می شه بفرمایید کدوم از این خصوصیات نقش یک " نعمت " رو داره؟

من گفتم اگر واقعا زنها حساس بودند و عاطفی در برابر بحرانهایی که برای همسرشون پیش میاد اونها رو درک می کردند! چطور می تونه یک فرد عاطفی به جای توجه به مشکلات طرفین وقتی همسرش دچار بحران مالی یا بیکاری می شه به گزینه " طلاق" فکر کنه.

من بعید می دونم این مسائل ذاتی باشه. این مسائل داره آموزش داده می شه. چرا مادرهای ما اینطوری این اندازه متوقع نبودند؟ نکنه ذاتشون متفاوت بود؟

جناب مهران عزیز!!

مردان دوست دارند قوی باشند و همسرشان بهشون تکیه کند و از این موضوع لذت میبرند! دوست دارند از همسرشان بالاتر به نظر بیایند و مشکلات همسرشان رو حل کنند! دوست دارند همسرشان پایین دستشان باشد و توی خیلی موارد از آنها کمک بگیرد!
من این لذت رو از شوهرم دریغ کردم!! نمیگویم که من ضعف داشتم ولی خصوصیاتم باعث شد شوهرم به سوی زن دیگری که خصوصیاتش درست عکس من بود کشیده بشه!!

کلا زنها حساس و عاطفی هستند و اگر پاش بیفته در مصاوب و مشکلات بسیار قوی تر از مردان عمل میکنند. اینرو میتونید در مقالات روانشناسی هم پیدا کنید!! موضوع اینه که شما توضیح کاملی از مشکلات به زنان نمیدید و از اونها کمک نمیخواهید!! فقط دوست دارید شما رو درک کنند و هیچی نگه و فقط مثل یک گوسفند دنباله روی شما باشه و فقط درک کنه!!

در مورد نعمت هم باید بگویم که احساس لطیف زنها یک نعمت هست که در وجودشون قرار داده شده! احتیاج به یک مرد به عنوان تکیه گاه نعمتی برای شما مردان هست!! حسادتشان هم یک نعمت هست من بکر نکنم هیچ مردی که عاشق همسرش باشه از بی تفاوتی اون خوشش بیاد!!
حیف که شما مردان قدر این نعمات رو نمیدونید تا وقتی که از دستش بدید.

در آخر هم جناب مهران فکر کنم الان موقع یک لیوان آب یا آب میوه خنک برای شماست تا این همه جوش نیارید :72::72::72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زیبا کردستانی

جناب مهران عزیز!!

مردان دوست دارند قوی باشند و همسرشان بهشون تکیه کند و از این موضوع لذت میبرند! دوست دارند از همسرشان بالاتر به نظر بیایند و مشکلات همسرشان رو حل کنند! دوست دارند همسرشان پایین دستشان باشد و توی خیلی موارد از آنها کمک بگیرد!
من این لذت رو از شوهرم دریغ کردم!! نمیگویم که من ضعف داشتم ولی خصوصیاتم باعث شد شوهرم به سوی زن دیگری که خصوصیاتش درست عکس من بود کشیده بشه!!

کلا زنها حساس و عاطفی هستند و اگر پاش بیفته در مصاوب و مشکلات بسیار قوی تر از مردان عمل میکنند. اینرو میتونید در مقالات روانشناسی هم پیدا کنید!! موضوع اینه که شما توضیح کاملی از مشکلات به زنان نمیدید و از اونها کمک نمیخواهید!! فقط دوست دارید شما رو درک کنند و هیچی نگه و فقط مثل یک گوسفند دنباله روی شما باشه و فقط درک کنه!!

در مورد نعمت هم باید بگویم که احساس لطیف زنها یک نعمت هست که در وجودشون قرار داده شده! احتیاج به یک مرد به عنوان تکیه گاه نعمتی برای شما مردان هست!! حسادتشان هم یک نعمت هست من بکر نکنم هیچ مردی که عاشق همسرش باشه از بی تفاوتی اون خوشش بیاد!!
حیف که شما مردان قدر این نعمات رو نمیدونید تا وقتی که از دستش بدید.

در آخر هم جناب مهران فکر کنم الان موقع یک لیوان آب یا آب میوه خنک برای شماست تا این همه جوش نیارید :72::72::72:

---

من نمی دونم چرا اگر یکی به قول شما لطیف صحبت نکنه فکر می کنید جوش آورده؟ :311:
من صریح صحبت می کنم. همین. از این به بعد چند تا از این کارتونها هم می ذارم که صراحتم کمتر رنگ جوش آوردن بده :227:

در هر حال، واقعیت اینه که این مسائل مردان رو زده می کنه. حالا شما اصرار دارید که زده نمی کنه بقیه آقایون تشریف بیاورند بگویند لذت می برند آیا از خرید مداوم با همسرشان؟ از اینکه گوشی موبایلشون چک بشه؟ از اینکه سر مسائلی مثل خواهر شوهر و مادر شوهر زنشون غر بزنه؟ از اینکه همسرشون مسائل سختی مثل بیکاری اونها رو درک نکنه و به سمت طلاق بکشه ماجرا رو؟
چرا آمار طلاق این شده؟ این همه لذت!! دو طرف راضیند که. خانومه توقع داره آقا هم احتمالا لذت می بره از این توقع!
لطفا بقیه آقایون هم نظر بدن. شاید من با افراد خاصی گشتم که اونها از این مسئله لذت نمی بردند.
برای جلوگیری از سوتفاهم مبنی بر جوش آوردن و زن ستیزی و... :227: :227: :227::311:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehran21

اگر واقعا زنها حساس بودند و عاطفی در برابر بحرانهایی که برای همسرشون پیش میاد اونها رو درک می کردند! چطور می تونه یک فرد عاطفی به جای توجه به مشکلات طرفین وقتی همسرش دچار بحران مالی یا بیکاری می شه به گزینه " طلاق" فکر کنه.

من بعید می دونم این مسائل ذاتی باشه. این مسائل داره آموزش داده می شه. چرا مادرهای ما اینطوری این اندازه متوقع نبودند؟ نکنه ذاتشون متفاوت بود؟

---

آقا مهران
این آماری که میگی زنان بیشتر درخواست طلاق میدهند

یک نمونه اش خود بنده
من بودم که میخواستم جدا بشم
شوهرم نمیخواست جدا بشه

و اما چرا؟؟؟!!!!!

برای اینکه اون از خداش بود یه زن مثل من داشته باشه
یک کلفت
یک کنیز
یک کتک خور
یه زن بساز که صدا از دیوار درمیومد از زنش در نمیومد
یه زن که روزی 3 وعده غذای داغ و تازه درست میکرد
یه زن که 4 سال تو خونه اواع بلاها رو سرش اورد
یه زن که در تمام طول4 سال زندگی مشترک فقط 4 دست لباس تو خونه براش گرفت...یک کیف به مبلغ 8000 تومن...یک مانتو از حراجی به مبلغ 5000 تومن...یک کفش به مبلغ 12000 تومن
یک زن که یک قرون مهریه که بهش نداد هیچ... خونه 6 دانگی که از خونه باباش اورده بودم ازش گرفت + یک ماشین 206+ 2کیلو نیم طلایی که از خونه باباش اورده بود+تمام جهیزیه اش را هم مصادره کرد
بنده وقتی 3 ماهه حامله بودم مثل وحشیا منو خوابوند رو تخت و محکم با باسنش نشست رو شیکمم و با زانوهاش دستام. قفل کرد و چپ و راست انقدر زد تو صورتم تا بیهوش شدم
10 روز بعد از زایمان ،چنان پرتم کرد خوردم به دیوار که تا 1 ماه لنگ میزدم
حتی حق یک تلفن کردن به خانوادمو نداشتم
بعد از ازدواج 4 سال منو از تهران برد اصفهان
حتی حق نداشتم از در خونه خارج شم
انواع تهمتها رو بهم میزد
انواع توهینها و تحقیرها و بی احترامیها
اینها همه در حالی بود که خودش و خانوادش 1000برابر از من و خانوادم پایینتر بودند ولی انقدر احترامش کرده بودیم که اینجوری شده بود و خیالات ورش داشته بود

معلومه که این مرد از خداشه که زنی مثل من داشته باشه و هرگز طلاق نخواد
دلش میخواست 10 تا بچه ازم داشته باشه تا دیگه نتونم حتی فکر کنم چه برسه تکون بخورم
4 ماه منو این بچه شیرخوررو برد عراق تو اون آشغال و کثافت و بی آبی و بی برقی و بی گازی و حتی نفت هم نبود و من و بچه همش مریض بودیم و حتی مارو دکتر هم نمیبرد

من فقط براش یه نردبون بودم تا ازم بالا بره

بهترین خانه داری و شوهر داری و بچه داری رو هم بهش دادم

1 سال خونه مادر شوهر زندگی کردمو تمام کارای خودشون و مهموناشونم میکردم

میگفت:
باید هفته ای حداقل یه بار زنو فلک کرد تا صداش درنیاد

بهتره اینم بگم که بنده دختر همه چیز تمومی هم بودم و اینو اوناییکه منو میشناسند تایید میکنند
مهندس و تحصیلکرده
زیبا
خانواده دار
وضع مالیمم بد نبود

انقدر با دمپایی خیس میزد تو دهنم
چرا؟؟؟
چون بهش یه بار گفتم:
عزیزم میشه بعد 3 سال برای چند ساعت بریم تهران خانوادمو ببینم؟ آخه دلم براشون تنگ شده

اینکه میگید خانومها نمیتونند شوهرشون رو در موقعیت بهرانی درک کنن!!
یه زمین داشت که مجبور شد روش سوله بسازه تا بهتر بخرنش
خلاصه فروختشو بعد 2 ماه اون زمین 3 برابر شد قیمتش (بعد اینکه فروختش)
داشت سکته میکرد
من بودم که بادلداری و محبت از اونحال درش اوردم و گفتم همینکه سالمی واسه من 1 دنیا می ارزه

بعد اون چجوری جبران میکرد؟؟
با کتکهایی که جای کبودیش تا 4 ماه میموند رو بدنم

آخرم که بچمو برد اون سر دنیا تا از موقعیت بچم به نفع خودش استفاده کنه
الان تمام امکاناتی که بهش میدن به خاطر وجود اون بچس

حالا بیخیال
اگر بخوام داستان اون 4 سال رو بگم واسه خودش کتابیه

لطفا انقدر به زنای ما نسبت ندیدن که همشون خودخواهن یا الن یا بلن
زنا درخواست طلاق میدند
یک نمونه از زنی که طلاق میخواست من بودم

چندبار چاقو روم کشید و میخواست فرو کنه تو شکمم که با التماس به پاش افتادم که لااقل به بچمون رحم کنه
من به بچم شیر میدادم
2 سال و 2 ماه
موقع زایمان داشتم میمردم ولی چون نمیخواست پول سزارین بده(با اینکه من اصلا شرایط زایمان طبیعی رو نداشتم)گفت:
حتی لگه پای جونتم درمیون باشه بمیر ولی بچمو طبیعی به دنیا بیار

من هیچی نبودم تو اون زندگی

معلومه که اون طلاق نمیخواد

آقا مهران
بازم میگم
همرو با یه چوب نزن

آقا مهران من هم با نادیا موافقم چر این فکر رو می کنی.
من هم شوهرم بیکاره 3 ساله بیکاره اما من جدا نشدم ازش که هیچ تمام سعی ام رو کردم که اون ناراحتی نکنه . تازه 1 ساله که ارثیه بهش رسید داریم راحت تر زندگی می کنیم . من همه طلا هام رو در اون مدت فروختم که ایشون از بیکاریش افسرده نشه . این حرف ها چیه . دلیل در خواست بیشتر زنان که حتما بیکاری شوهر نیست بهتره به جای آمار دادن بری دلیل درخواست طلاق رو تحقیق کنی . شاید هرزگی مرد ها بوده . شاید اعتیاد که الی ماشالله شده بوده شاید دست بز داشتن بوده . اینکه دلیل نمیشه . مرد ها چون می خوان مهریه ندن کمتر درخواست طلاق می دند . وا میسن زن ها درخواست بدن که بتونند مهریه ندن . درست نیست انقدر قاطعانه در این موارد نظر میدید .
پ

بسیار ناراحت شدم از خواندن اتفاقات وحشتناکی که در زندگیتون افتاده. من اصلا انکار نمی کنم که بخش زیادی از زنان

نیز گرفتار بیماران رووانی شده اند که از یک مردیک نام رو به یدک می کشند. اینها که سهل است من مسائلی مثل

خیانت در حد یک تماس تلفنی و اس ام اسی رو از سمت مرد صحیح نمی دونم. امیدوارم همدردی من رو پذیرا باشید. و

خداوند برای شما راه خیری رو پیش گرفته باشه که از اون شرایط و رنجها فاصله گرفته باشید.

نادیای گرامی، ضمن تائید فرمایش شما باز هم از شما می خواهم دقت بفرمایید که دلیل این رفتارهایی که baby بیان
فرمودند رو من خودخواهی دونستم. شما که هیچ یک از این موارد رو نداشتید.

واقعا چه سهمی از زنانی که دادخواست طلاق می دهند کسری(فقط کسری) از مشکلاتی که شما داشتید رو داشتند؟
من دادگاه خانواده میدان ونک می رم دوستانم اونجا وکیل هستند و مرتب با اونها در ارتباطم. باز هم با احترام به صبر و رنجی که شما کشیدید من چیزی که از اونها در مورد دادخواست طلاق شنیدم اصلا شبیه اینها نیست که شما کشیدید. چه سهمی از بانوانی که در این سایت دنبال جدایی می گردند دلیلشون این مسائلی هست که شما فرمودید.

من انکار نمی کنم بانوانی با شرایط بدتر از شما هم حتی وجود دارند. ولی مشکلات زندگی های امروزی مسائلی واقعا جالب توجه مثل عدم درک فلان مشکل توسط شوهر و... هست! زنی که انتظار دارد مرد هم نان آور خانواده باشد در این شرایط بغرنج اقتصادی و هم زمانی که خانه رسیدند پای درد دلهای همسر بشیند و لب به گله و شکایت از مسائل اقتصادی نگشاید!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baby

نمی توان بدون وجود زنان به زندگی ادامه داد

---

اولین جمله مقاله با یک "خطای شناختی" اساسی شروع میشه!!! که اون هم تعمیم مبالغه آمیز و درشت نمایی در این جمله و فیلتر کردن ذهنی خیلی از واقعیات زندگیه.
این حرف به عنوان یک جوک خوبه ولی اگر کسی واقعا اینو قبول داشته باشه که بدبخته:311:
(منکر مزایای متعدد ازدواج نمی شم)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زیبا کردستانی

کلا زنها حساس و عاطفی هستند و اگر پاش بیفته در مصاوب و مشکلات بسیار قوی تر از مردان عمل میکنند.

---

این جمله هم مثل مورد قبلی.
"پاش بیفته" یعنی چه موقع؟ ممکنه در بعضی موارد زنا بهتر عمل کنن و در بعضی از مشکلات مردان بهتر کنار بیان ولی تعمیم کلی این مساله (چه به نفع زن چه به نفع مرد) یک استدلال احساسیه؛ و به قول mehran21 یکی از مصادیق خودخواهی در خانمهاست، چون "حساس و عاطفی" بودن گاهی با " بسیار قوی" بودن تضاد داره.

سلام

فکر کنم جز قوانین همدردی این باشه که در جواب پست کاربران دیگه پستی زده نشه.

این پست من خلاف این قانون هست و این بحث هم اگه ادامه پیدا کنه به انجمن آزاد منتقل میشه

اما آقای mehran21 گرامی
من تا اینجا با حرفای شما موافقم که خیلی از دادخواست هایی که از طرف بانوان داده میشه از سر خودخواهی و یا ربزبینی و دقت به مسائل پیش پا افتاده و کم اهمیت هست.
اینقدر این مساله سنگینه که گاهی در همین تالار هم من احساس شرم میکنم که چرا همجنسانم در جستجوی "هیچ" زندگی رو به کام خودشون تلخ می کنند.
از اون طرف هم همونطور که نادیای عزیز:72: بیان کردند خیلی زن ها هسنند که زندگیشون مثنوی هفتاد من هست و حتی توانایی طلاق و زندگی مستقل رو هم ندارند. زنانی که مردانشون بهشون خیانت میکنند و هزار جور ظلم و بدرفتاری و...
به دلیل قوانین موجود معمولا کمتر مردی درخواست طلاق میده چرا که شدیدا متضرر میشه
نمونه هاش رو خودتون تو این تالار دیدین مردی که از زندگی با همسرش راضی نیست خیلی بی شرمانه میاد اعلام میکنه که اینقدر زجرش میدم که خودش دست از این زندگی بر داره.

اگه بخوایم دید عادلانه ای داشته باشیم اگه خیانت رو یکی از دلایل طلاق بدونیم معمولا همجنسان شما با همجنسان ما دست به خیانت می زنند پس قضیه کاملا 50 - 50 هست
اگه حساسیت و زودرنجی زن ها رو بخوایم در نظر بگیریم بی مسئولیتی و تن پروریو اعتیاد مردان هم در مقابلش قرار می گیره.
اگه نیازهای جسمی و عاطفی هست خیلی از زنان هستند که با بی میلی و سردی مردانشون مواجهند و بالعکس...
همه چیز یر به یر هست. اگه تو یه زندگی سهم مرد در نابودی اون زندگی بیشتره توی زندگی دیگه ممکنه سهم زن بیشتر باشه.

یکی از رسالت های این تالار این هست که هر کس سهم خودش رو در زندگیش در موفقیت ها و شکست هاش بپذیره و کمتر دیگران رو مقصر بدبختی خودش بدونه . جناب Baby هم با زدن این تاپیک در این جهت گام برداشتن.

امیدوارم با حرفام خاطرتون مکدر نشده باشه.

ببخشید من فکر میکنم نباید در مورد مقاله بحث کنید تا اونجا که من می دونم نباید زیر مقالات پستی بزارید....

اگر اشتباه نکنم البته ....

ایران یک جامعه مرد سالار هست و این نوع روحیات تهاجمی نسبت به زنان اصلاً جای تعجب نداره. ادعا می کنید بر اساس آمار 80 درصد طلاق ها از جانب زنان بوده! آمار رو ارایه بدید یا سکوت کنید.

در تاپیک های که محتوای آن مقاله و یا مطلب است، از ارسال پست خودداری کنید
چنانچه لازم به بحث است، در یک تاپیک مجزا و همچنین در انجمن مربوط به آن مطرح کنید.