-
ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام بزرگواران
من دیشب متوجه موضوعی شدم که خیلی نگرانم کرده. اول در مورد خودم و خانمم بگم. من 36 سال دارم و دندانپزشک هستم. خانمم 29 سالشه و ایشون هم دندانپزشکه. ما 4 ساله که ازدواج کردیم و زندگی خیلی خوبی داریم. هیچ مشکل بزرگ و قابل ذکری هم نداریم. بعضی وقتها یک مسائل جزئی هست که تو همه زندگی ها هست و با گذشت و تفاهم حل میشه.آشنایی مونم به این صورت بود که تو دانشگاه خانمم دانشجوی من بود و اولین کسی بود که احساس کردم بدرد هم می خوریم و به قصد ازدواج جلو رفتم. قبلشم با هیچ دختری رابطه دوستی نداشتم. در حد استاد و شاگردی روابط داشتیم خیلی رسمی. خلاصه ازدواج کردیم و من خیلی دوسش داشتم (و دارم) با هم خیلی خوب بودیم و اونم همیشه به من ابراز علاقه می کرد به قول مادرم مثل دو تا مرغ عشق! ضمنا خانمم صبحا خونه است و بعد از ظهر ها هم که دوتایی میریم مطب و با هم توی یک مطب هستیم. دیشب موقع برگشت از مطب قرار بود همسرم از یکی از دوستاش یک کتاب بگیره که رفتیم در منزلشون و همسرم رفت که کتاب را بگیره و گوشی اش موند تو ماشین. من از روی کنجکاوی (کارم درست نبود قبول دارم) گفتم ببینم چی تو گوشی اش داره برداشتم نگاه کردم که اتفاقا روی منوی اس ام اس بود و دیدم به یک شماره چندتا اس ام اس زده. مثل حرفهایی که با هم میزنیم. قربون صدقه رفتن و .. . یک اس ام اس اش خیلی منو بهم ریخت اونم این بود محتواش : امیر من ماله توام. درسته پیشت نیستم اما دلم پیشته. صبح بیشتر حرف میزنیم. عصرها زنگ نزن این پیشمه. بعد هم ده تا علامت قلب و عشق و ..
خدااااااا من چقدر می تونم بد باشم که این طوری بشه. من چی کم گذاشتم براش ؟ چرا در ظاهر باهام خیلی خوبه. کوچکترین نارضایتی نداره اما پشت سرم اینطوریه. من خداوکیلی هیشه باهاش صادق بودم. چرا ؟ من اونقدر بهش اعتماد داشتم که تا حالا نه گوشیشو چک کردم نه لپ تاپ شو نه تلفناشو هیچی.
خیلی بهم ریختم اما به روش نیاوردم. الانم فکرش داره مثل خوره مغزمو میخوره. حتی کار هم نمی تونم بکنم صبح رفتم درمانگاه دیدم تمرکز ندارم گفتم مریض های امروز را کنسل کنند زدم بیرون.
به نظرتون چی کار کنم؟ من زنمو زندگیمو راحت به دست نیاوردم که راحت از دستش بدم. کلی مصیبت کشیدم. الان 6 ماهه تازه خونه خریدم. بچه ام چی میشه؟ خدایا کمکم کن.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام
می دونم پقدر سخته . وچقدر ناراحتید حق هم بهتون می دم . اما اگه زندگیتون رودوست دارید . مبارزه کنید و بعد رفع مشکل فراموش کنید .
در این مواقع نظر دادن خیلی سخته . اما به نظرمن رک و پوست کنده با خانمتون صحبت کنید ازش توضیح بخواهید . سعی نکنید که با این موضوع کنار بیایید و بیخیال شید . شما هر دو تاتون عالق و بالغید . اون هم مسلما شما رو دوست داره که ابراز عشق به شما می کنه و احتمالا اون فرد فقط خلع های عاطفیه زندگی اش رو پرمیکنه . ایشالله مشاوره ها بیان و بیشتر کمکتون کنند
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
ممنونم. من فکر می کردم نباید مستقیم چیزی بهش بگم.میترسم از عکس العملش. میترسم اون حیایی که بینمون هست از بین بره. منظورم اینه که قبح این کار بریزه. نمی دونم چی کار کنم؟ کمکم کنید. اگر ظهر با این حالم برم خونه شاید حرفی بزنم که اوضاع خرابتر شه. منظورتونو از خلاء عاطفی نمی فهمم.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام دوست عزیز
به تالار همدردی خوش آمدید.
همانطور که ساراجون گفتند در این مواقع نظر دادن خیلی سخت هست. من هم حرف خاصی ندارم فقط توصیه میکنم تا انلاین شدن مشاوران اصلی تالار دست نگه دارید و کار خاصی انجام ندید .
پیامکی که شما خوندید گویاست اما دعا میکنم فقط یک سوءبرداشت باشه :203::203:
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام برادر محترم... امیدوارم خوب باشید. خیلی احساس بدی هست که یکهو آدم متوجه چنین اتفاقی در زندگیش بشه. بخش زیادی از این دست مشکلات به منفعل رفتار کردن زوجها در مقابل خواست همدیگه هست. طوری که فکر می کنند لابد نفر سوم می تونه در زندگیشون معجزه ای بوجود بیاره که همسرشون نمی تونه.
اونچه که از متن شما دیدم، فرد تحصیلکرده ای هستید و بنابراین باید نحوه برخورد شما با مساله با آدمهای عامی فرق کنه.
گفتید که قبل از ایشون با کسی نبودید و البته نمی دونم حدس درستی هست یا نه اما بنظرم خواهر صمیمی هم نداشتید. اگر اینطور نیست بهم حتما بگید.
در مورد مساله شما سه بحث مطرح میشه. یکی انتظارات و برخورد همسر شما به عنوان یک زن. دوم انتظارات و برخورد شما به عنوان یک مرد و سوم انتظارات و برخورد شما دو نفر به عنوان زن و شوهر.
.
.
از دیدگاه یک خانم بهتون می گم که خانمها یکسری خصوصیات دارند که در بسیاری موارد در اونها مشترک هست. مثلا، هر زنی در مرد مقابلش به دنبال یک تکیه گاه و حامی میگرده و اگر تمایل به شخص دیگه ای داره حتما اونو در شخص حاضر ندیده. حتی یکبار که با یک خانم فا... صحبت کردم میگفت که اینکارو برای انتقام از همسر اولم که خیلی اذیتم کرد انجام میدم. یاد گرفتم بهشون دل ندم و فقط به منافع خودم فکر کنم چون لیاقت ندارند!...
به نظرات اون خانم کار ندارم بلکه دارم میگم حتما یک جای کار می لنگه.
خانمها به توجه و محبت کلامی مرد اهمیت می دن و در مقابل جزئیات رفتاری مردها درمورد میزان عشق و علاقه اشون نمره میدن. صرف داشتن یک زندگی روتین و حل و فصل شده مالی، برای یک زن معنی کمال خوشبختی نمی ده.
زنها به گفتگو بسیار علاقه دارند و تنش های خودشون رو از این طریق تخلیه می کنند. اگر شنونده خوبی نباشید از شما فاصله می گیرند. به این مطلب خوب فکر کنید که همسر شما انتظارات و خواسته هاشو در مقابل شما(حتی بردن آشغالها دم در) رو چطور مطرح کرده و شما چطوری جواب دادید.
.
.
در مورد آقایون نظر شخصی خودم رو میگم و مسلما خودتون بهتر خودتون رو می شناسید.
آقایون خودشون رو با کار و جایگاه اجتماعیشون و گاهی با درآمدشون تفسیر می کنند و همانطور که در نوشته های شما پیداست گفتید که هر دو دندانپزشکید مطب می رید و تازه خونه گرفتید.
آقایون مسائلشون رو معمولا صریح مطرح می کنند و گفته اشون همونیه که منظورشونه اما خانمها اکثر مواقع در لفافه صحبت می کنند. بنابراین اعتراض نکردن همسر شما لزوما به معنای رضایتمندی نیست.
آقایون معمولا خطاهارو به سرعت فراموش می کنند و باصطلاح کینه به دل نمی گیرند اما خانمها گاهی وقتها حتی برخورد تبعیض آمیز همسرشون با خودشون و مادرشون رو به دل می گیرند(این به معنی تایید این رفتار نیست).
.
.
.
اما یکسری نکته های مشترک ارتباطی بین شما و همسرتون وجود داره که باید اونها رو رعایت کنید.
در زندگی مشترک صرف راحتی شما یا راحتی همسرتون نمی تونه ملاک قرار بگیره. بلکه باید هر دو از وضعیت راضی باشید. اینکه شما از زندگی راضی باشید و ایشون نباشه خودش یک مساله هست. البته این وظیفه هر دو نفر هست که دلخوری رو با هم مطرح کنند و اگر این اتفاق نیفتاد مشکل یکی از این دو تا می تونه باشه. 1- یک نفر درونگرا بوده یا مهارت طرح مساله رو نداشته. 2- مطرح کرده اما بازخورد خوبی نگرفته پس بی خیال طرح موارد آتی شده و عقده ها روی هم انباشته شدند.
.
برای حل مساله شما مستقیما مطرح نکنید بهتره. بنظرم حیای بین زن و شوهر نباید با طرح این مسائل از بین بره.
آقای دکتر! هیچ رابطه ای یک شبه خراب نمی شه و علایم هشدار دهنده همیشه در یک رابطه هست که یا ما اونهارو نادیده می گیریم یا به علت کمبود آگاهی متوجه نمی شیم. پس در ابتدا به روزهای نخست آشنایی تون برگردید و همه موارد رو عین یک فیلم از جلوی چشمتون رد کنید(حتی دعواهایی که بنظرتون ساده اومده) و نکاتی که به نظرتون اومد یاداشت کنید.
یک قرار با همسرتون بگذارید و ازش بخواهید انتظاراتش رو از همسرش بگه(چه اینکه شما همسرش باشید یا نباشید) و بعد بهش بگید من چند در صد از این معیارهاتو دارم.
در مرحله بعدتر اون نکاتی که از فیلم ذهنی رابطه تون یاداشت کردید براش لیست کنید و بگید خودم احساس میکنم در این موارد برات کم گذاشتم. اونوقت عکس العملش رو ببینید و روی همه حرفهاش فکر کنید. جواب مساله از این طریق دستتون میاد. با اصلاح موارد مربوطه در خودتون(پس از گذشت زمان لازم و اعتماد سازی) می تونید جلوی پیشرفت خیانت در زندگیتون رو بگیرید و بزودی رقیب از صحنه کنار میره. حتما یادتون باشه در همه مراحل در کنار یک روانشناس مجرب حرکت کنید زودتر نتیجه می گیرید.
موفق باشید.:72:
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام
خانم سرافراز ممنون که وقت گذاشتید. 90 درصد مطالبی که فرمودید در مورد خانم ها رو می دانستم و همیشه سعی کردم رعایت کنم. البته نمی دونم چقدر موفق بودم. من یک خواهر دارم که نسبتا صمیمی هستیم.
اتفاقا چند باری تا حالا از همسرم پرسیدم که چه انتظاراتی از من داره که یه مواردی رو گفته منم سعی کردم همش رو رعایت کنم. راستش اون علایم هشدار دهنده که می فرمائید رو اصلا ندیدم نه که نخوام ببینم. اصلا من متوجه چیزی نشدم که به قول شما احتمالا علتش ندانستن من هست.
چیزی که خیلی ناراحتم میکنه اینه که همسرم طوری بهم ابراز عشق و علاقه می کند که انگار نه انگار اون اس ام اس رو ایشون نوشته. یعنی میشه اینقدر دو رو بود؟ اونم با من که خودش میدونه ظاهر و باطنم یکیه.
حتی اوایل ازدواجمون به من گفت دوست ندارم تو دانشگاه درس بدی چون محیطش خوب نیست (رشته ما طوری است که کار عملی داره و دخترها باز رفتار می کنند در صورتی که می دونست من رابطه با دانشجوها فقط در حد تدریس و یاد دادن و اینهاست. حتی من اونقدر جذبه داشتم سر کلاس که به من دکتر هم نمی گفتند فقط استاد). شما می دونید که تدریس در تاپ ترین دانشکده پزشکی ایران موقعیتی است که هزاران نفر آرزوشونه. من بدون کوچکترین ناراحتی و چون و چرا از ترم بعد درس نگرفتم فقط چون همسرم اینطوری می خواست.
نمی دونم پاک سر در گم شدم.
ممنونم که کمکم می کنید.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
چه جالب من هم تو ذهنم این بود که بهتون بگم با همسرتون یه قرار بذارید و در مورد زندگیتون و انتظارات همدیگه صحبت کنید و بعد ببینید که چه جاهائی برای هم کم و کاستی گذاشتید سعی کنید زمان بیشتری با همسرتون بگذرونید یا اگه میتونید بیشتر مشغولش کنید مثلا صبحها هم به مطب بیاد و ...
البته سرافراز عزیز خیلی علمی تر و دقیقتر واستون توضیح داد ...
بعضی اوقات فکر میکنم چی داره سر ما آداما میاد ...
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
قبل از آشکار کردن چیزی به مشاور و روانپزشک مراجعه کنین و این مساله رو قدم به قدم با مشاور جلو برین. خوشبختانه هردو تحصیلکرده هستید و میشه راه حل منطقی برای این مشکل پیدا کرد. به این قضیه به شکل مشکلی نگاه کنین که باید بهترین راه برای اون پیدا بشه ، الان که در ابتدای راه هستید مشاور خیلی خوب میتونهه کمکتون کنه.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام دوست عزیز
راستش در مورد مشکل شما نظری ندارم، چون باید یه کارشناس حتما جوابتون را بده
اما در مورد اس ام اس یه احتمال دیگم هست، من و دوست صمیمیم که مثل خواهرم میمونه، در مورد رابطه های عشقیمون وقتی به مشکل بر میخوریم یا از یه سخن طرف ذوق زده میشیم، اس ام اس رد بدل شده را برای هم فروارد میکنیم تا نظر هم را بدونیم!!
یا با یکی دیگه از دوستام که اون هم دختر هست، به شوخی من شوهرشم و اون زن من هست، برای هم اس ام اس عشقی میفرستیم بعدشم کلی میخندیم، هر کی ندونه فکر میکنه چه خبره..
خلاصه خواستم بگم، این احتمالم بدین شکتون بی مورد بوده و.....
امیدوارم اینجور بوده باشه
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام دکتر
به نظر من هر چه سریع تر برو پیش روانپزشک.مشاوره مجازی برای مشکل شما به نظر من ریسکش خیلی بالاست.یه مشاور خوب پیدا کن
ارزو میکنم همه چی سو تفاهم بوده باشه و شما به ارامش برسید.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
منظورم از "روانپزشک" ،مشاور بود در پست بالا.:160:(زمان ویرایشم تموم شده بود پست دوباره زدم)
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
جناب دکتر
سلام. با دیدن این تاپیک و مطالبی که گفتید خیلی ناراحت شدم .حالتون رو می فهمم . خیلی مشکله اما با آرامش و گام به گام می تونید مشکل را حل کنید. همونطور که دوستان گفتند شما تحصیلکرده و فرهیخته هستید بنابراین باید مواجهه تان با این مسئله با افراد عادی تفاوت داشته باشد که ظاهرا هم اینگونه بوده . خودتان فرمودید که "خیلی بهم ریختم اما به روش نیاوردم" بسیار کار درستی انجام دادید. :104: :104:
نکته اول
متن پیامک خیلی ناراحت کننده است اما نشان دهنده یک مطلب مهم است. به نظر من رابطه همسرتون با این فرد به تازگی شکل گرفته اینو میشه از متن پیامک متوجه شد. "عصرها زنگ نزن" این نشان میده که طرف مقابل خیلی شناختی از وضعیت همسر شما ندارد. این خیلی مهمه. من فکر می کنم دیدن این پیامک لطف خدا به شما بوده. چون زود متوجه ماجرا شدید و تا این رابطه کاملا شکل نگرفته میشه جلو شو گرفت.
نکته دوم
باید متوجه بشید که مشکل همسرتان چیست؟ بهش بگوئید "من وقتی فکر می کنم می بینم که تو بعضی موارد نتونستم اونطوری که تو لایق اشی انتظاراتت رو برآورده کنم" ببینید عکس العملش چیه؟
راستی یک شاخه گل هم بعضی وقتها می تونه خیلی تاثیر گذار باشه. امتحان کنید یک روز که از بیرون می آئید یک شاخه گل براش بگیرید و با عشق بهش تقدیم کنید.
من هم مثل دوستان قویا پیشنهاد می کنم که با یک مشاور خبره حضوری صحبت کنید.
آقای دکتر!
خدای ناکرده یک وقت برای کارهایی که به خاطر همسرتان انجام میدهید سرش منت نمی گذارید؟ (مثلا جریان تدریس دانشگاه یا ....)
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
من واقعا نمی فهمم چرا همه میگید بروش نیاره . به نظرتون نباید همسر ایشون بفهمه که چه کاری داره می کنه . اون نباید بدونه . اگه از کارش ابراز پشیومنی که خوبه و این آقا هم باید بیشتر به رابطه اش با خانومش توجه کنه . اما اگه بگه همینه او من همینم . این دیگه ادام دادن نداره . داره ؟
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام
منشا همه خیانت ها به گفته دوستان کم گذاشتن طرف مقابل نیست بلکه برمیگرده به ذات طرف خائن!
اصلا مسلمونی هیچی , آدم اگه یه سر سوزن انسانیت داشته باشه و سر سفره پدر و مادرش بزرگ شده ؛ هر چقدر از همسرش بد دیده باشه یا ازش متنفر باشه به خودش اجازه خیانت نمیده. در بدترین شرایط طلاق میگیره.
خدایا بهمون رحم کن؛ چی داره به سرمون میاد.......
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
ممنون از جواب شما...
ببینید! اگر هی اصرار کنید همه چی خوب بوده و هیچ جا کم و کسری نداشته چیزی تغییر نمیکنه. می خواهید به چه نتیجه ای برسید؟ اینکه همسر شما خدای نکرده یک خانم فاسد هست و برای هیچی رفته سراغ کس دیگه؟ پس بهتره به موضوع، مساله مدارانه نگاه کنیم. درثانی، مااینجا فقط شمارو داریم و فقط از شما می تونیم سوال کنیم پس اگر در مورد رفتار شما تحلیلی می کنیم ناراحت نشید. هدف ما اینه که شما به جواب برسید و آروم بشید.
آیا همسر شما قبل از ازدواج با شما کسی رو دوست داشته؟ تا حالا درباره چنین موضوعاتی از خودش یا اطرافیانش چیزی شنیدید؟
بزرگترین عیب و بزرگترین حسن همسرتون رو برای ما بنویسید.
آیا همسر شما پدر و برادر داره؟
همسر شما صبحها معمولا چه کارهایی انجام میده؟ ازش پرسیدید؟ آیا حوصله اش سر میره؟
آیا دوست و یا دوستان خاصی داره که شما از ارتباط برقرار کردن ایشون با اونها ناراضی باشید؟
همسرتون چجور فیلمها یا کتابهایی رو بیشتر می پسنده؟ آیا علاقه خاصی به دیدن فیلمهایی داره که در اون زن و شوهر به هم خیانت می کنند؟
همسرتون چه تفریحاتی داره؟ آیا محافل خاصی می ره؟
کودکی همسر شما چطور بوده؟ وضعیت عاطفی پدر و مادر همسرتون در گذشته و حال چطور بوده؟
.
.
با جواب به سوالات فوق شاید بتونیم سر نخ هایی بدست بیاریم.
در ضمن اگر در جامعه پزشکیتون دوست روانشناس قابل اعتماد سراغ دارید می تونید باهاشون مطرح کنید و اگر خودتون به هیچ نتیجه ای نرسیدید از طریق مشاور موضوع رو با همسر مطرح کنید.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام
از همه دوستان ممنونم.
اما در مورد سوالات
1. خدای ناکرده یک وقت برای کارهایی که به خاطر همسرتان انجام میدهید سرش منت نمی گذارید؟ (مثلا جریان تدریس دانشگاه یا ....)
خیر سعی می کنم این کار را انجام ندهم. در مورد قضیه دانشگاه تا امروز صحبتی نشده. البته ایشون می دانند که من به تدریس خیلی علاقه دارم اما بعد از اینکه تصمیم گرفتم برای این کار تا امروز در موردش صحبتی نشده.
2. آیا همسر شما قبل از ازدواج با شما کسی رو دوست داشته؟ تا حالا درباره چنین موضوعاتی از خودش یا اطرافیانش چیزی شنیدید؟
خودش به من گفت که یک خواستگار داشته که پسر عمه اش بوده که و ایشون مایل به ازدواج با ایشون نبوده. از اطرافیان هم چیزی نشنیدم در این مورد تا حالا.
3. بزرگترین عیب و بزرگترین حسن همسرتون رو برای ما بنویسید.
بزرگترین حسن : اخلاق بسیار خوب
بزرگترین عیب : لجبازی
4. آیا همسر شما پدر و برادر داره؟
بله. پدرشون استاد دانشگاه هستند. 2 تا برادر دارند یکی شون دانشجوی پزشکی هستند دیگری هم مهندس عمران (رابطه من هم باهاشون فوق العاده خوبه - کوه میریم -)
5. همسر شما صبحها معمولا چه کارهایی انجام میده؟ ازش پرسیدید؟ آیا حوصله اش سر میره؟
واقعیتش من اصراری نداشتم ایشون شاغل باشه اما خودش دوست داشت تو مطب بعد از ظهرها پذیرش بیمار داشته باشه. صبح ها را هم خودش گفت میخواد خونه باشه که استراحت کنه . من در هر دو صورت حق انتخاب بهش دادم و اصرار نکردم اونطوری باشه که من میخوام. به کارای خونه میرسه. اکثر روزا ناهار میپزه چون من اکثر روزا صبح میرم درمانگاه و نهار میام خونه تا عصر با هم بریم مطب. ضمنا الان که بچه هم داریم کارای بچه هم هست.
6. آیا دوست و یا دوستان خاصی داره که شما از ارتباط برقرار کردن ایشون با اونها ناراضی باشید؟
دوست زیاد داره. اکثر همکارا هستند (دانشجویان هم دوره ای شون) یکی از دوستانشون بود که من خیلی راضی به ارتباطشون نبودم الان در حد خیلی کم ارتباط دارند (البته این خانم هم از دانشجویان خودم بودند و افسردگی شدید داشتند که هر وقت خانمم با ایشون صحبت می کرد کاملا بهم میریخت من هم به این خاطر گفتم باهاش کمتر رابطه داشته باشه)
یک دوست هم از دوران دبیرستان دارند که خیلی صمیمی هستند که بسیار خانم خوب و با شخصیتی هستند و مجرد هستند و گاهی صبح ها که من نیستم می آیند خانه ما (مثلا دو هفته یکبار)
7. همسرتون چجور فیلمها یا کتابهایی رو بیشتر می پسنده؟ آیا علاقه خاصی به دیدن فیلمهایی داره که در اون زن و شوهر به هم خیانت می کنند؟
کتاب که فقط پزشکی و دارو گاهی. غیر از این اصلا. فیلم در ژانر خاصی مدنظرش نیست کلا زیاد اهل فیلم و ... نیست . البته فیلم های خشن را بیشتر دوست دارند:163:
8. همسرتون چه تفریحاتی داره؟ آیا محافل خاصی می ره؟
ایشون یک یا دو روز در هفته میره استخر (صبح) با خواهر من.
اعتیاد شدید به بازی angrey birds دارد.
اس ام اس بازی با دوستانشان :163:
ماهی یکبار بعضی وقتها با خانواده ایشون / بعضی وقتها با خانواده من آخر هفته میریم مسافرت.
محفل یا جلسه خاصی نمیره. اگر هم باشه با هم میریم.
9. کودکی همسر شما چطور بوده؟ وضعیت عاطفی پدر و مادر همسرتون در گذشته و حال چطور بوده؟
در کودکی چون بچه کوچک بوده اند خیلی مورد عنایت پدر و مادر بوده. پدر و مادرشون هم در حال حاضر مشکل خاصی ندارند و معمولی هستند . گذشته را نمی دانم. فکر نمی کنم مشکل خاصی بینشان بوده باشد.
ضمنا من متاسفانه روانشناس آشنا سراغ ندارم. اگر ممکنه یک مشاور خوب معرفی بفرمائید.
ممنونم که وقت میگذارید.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
آقای kazem55 عزیز
البته این چیزی که من میگم در حد یک احتمال خیلیییییییییی ضعیفه
ولی خب
اینم یه احتماله دیگه و بد نیست در این باره هم تحقیق کنید
نکنه خانومتون اصلا شما رو گذاشته سرکار و میخواد حستون رو نسبت به خودش بدونه
و یک اس ام اس به یک شماره (حالا نمیدونم شماره کی...شاید یکی از دوستاش)داده
و گوشی رو از عمد تو ماشین جا گذاشته
تا ببینه عکس العمل شما چیه!!
البته بازم میگم این یه احتمال ضعیفه
یاحق
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
خانم نادیا
اگر اینچنین باشد که می فرمائید بسیار خوشحال خواهم شد. امیدوارم همه اینها یک بازی باشد.
به نظرتون چطوری متوجه بشم؟ به طور ناشناس با اون شماره تماس بگیرم؟
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
خانم نادیا اگر این حس رو خانمشان بخواهد اینگونه بدست بیاورد
اون هم خانمی تحصیل کرده یعنی نمیداند که خیلی گران تمام میشود .
شوخی دیدم نه به این صورت که غیرت مرد را بجوش بیاورند .
خانمها خوب میدانند با غیرت مرد نمیشود شوخی کرد . چون جبرانش خیلی مشکلتر بوده
حتی باعث مشکلاتی مانند سوء زن شک بی اعتمادی میشود . هیچ زنی دوستندارد در دل همشرش
شک بهش داشته باشد .
من که مرد هستم بعید میدانم شوخی باشد .
واما دوست عزیز
بهتره خیلی دوستانه با همسرتون در جریان بگذارید تامشکلات به افکارتون فشار
نیاره فکرهای دیگری بکنید .
مشاوره ام اگر بروید اوهم انسانه معجزه نمیکنه.
همین راهنمایی های که به صورت فنوت مشاوران تالار خدمت شما میگذارند مشاور بصورت
گفتمان در اختیار شما قرار میده .
تنها فرقش این است که امواج صدا و چشم دردچشم تا مقداری اثر روی مراجعین میگذارد .
از مدیر محتر خواهش میکنم به این پست سر بزند
و از راهنماهاشون کمال استفاده رو ببریم :72:
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
با سلام و احترام
kazem55 گرامی به تالار همدردی خوش آمدید.
از اینکه می بینم -با کنترل این احساسات به شدت آزارنده ای که دارید - سعی می کنید با سعه صدر موضوع را از طریق صحیح حل کنید بسیار خوشحالم و جا دارد به شما بابت این قدرت کنترل نفس تبریک بگویم. بی شک کسانی که چنین قدرتی دارند می توانند از پس هر مسئله کوچک و بزرگی برآیند.
ضمن تشکر از همه اعضایی که در این تاپیک پست زدند، دیدم که متاسفانه بعضی نظرات بسیار صحیح در بین بقیه نظرها گم شده است ، لذا سعی می کنم آنها را برجسته کنم.
اولین گام و مهمترین گام:
اساساً وقتی مسئله ای به صورت مبهم در زندگی زوجین پیش می آید. اولین گام خویشتنداری و صبر و دوری از احساسی کردن موضوع هست که مراجع به نیکی این بخش را انجام داده است.
گام دوم: گام تکمیلی
اما گام دوم که مراجع باید بردارد این است که باید این ابهام کاملا شفاف شود. یعنی حتما باید رک ، صریح، قاطع ولی توام با سعه صدر و احترام با همسرش صحبت کند. و ابعاد این مسئله را کاملا واضح کند.
این مسئله می تواند از یک سوء تفاهم بسیار ساده باشد. تا یک مسئله مهم
و با دیدن یک sms بدون اینکه واضح شود نیازی نیست که مراجع برود روی بحث انتظارات و نحوه ارتباطات و ...
یک sms ساده هیچ بحرانی نیست. اما اگر ابعادش شفاف شد می تواند زمینه ساز، سرنخ یا شروع یک بحران باشد. یا یک مسئله ساده
kazem55 گرامی توجه کنید کیفیت این گام دوم خیلی مهم هست.
1 - سعه صدر و عدم بحث احساسی
2 - مقدمه چینی غنی
مثلاً صحبت ها می تواند اینطور باشد:
« گاهی پیش می آید یه صفت خوب با یک صفت بد با هم قاطی می شود. و می تواند منجر به یک مشکل شود. مثلا کنجکاوی خوب هست. اما دخالت و تجسس خوب نیست. من اکنون که با شما صحبت می کنم همین اشتباه ازم سر زده است و بسیار مرا به هم ریخته هست. لذا خواستم قبل از اینکه مشکلات شدیدتری پیدا کنم از تو به عنوان همسر ، همراه و یارم تقاضای کمک کنم.
همسرم این اشتباهی که من بهش اعتراف می کنم(تجسس )، منجر شده است که اکنون بسیار آسیب پذیر باشم. لذا خوب به حرفهایم گوش کن و صادقانه کمکم کن.
من وقتی رفتی کتاب بگیری... از روی کنجکاوی گوشیتو بر داشتم و تجسس اشتباه من موجب شد پیامکی با این محتوا را ببینم.
از طرفی کارم اشتباه بود. ولی از طرفی منظور این sms اصلا برام مشخص نبود. دوست داشتم ببینم قضیه این sms چیه؟ از آنجا که زندگی ما عالی هست و اعتماد من هم به شما کامل هست. حدس زدم این sms ورای ظاهرش باید مسئله ای باشد که برایم ابهام ایجاد کرده است؟ خیلی کمک بزرگی هست که برایم منظورت را از این sms بگویی؟»
3 - در گام بعد، شما سعی کنید خونسرد باشید. بعد از پاسخ ایشون(هر پاسخی که بود)، خیلی صحبت نکنید. بحث و جدل نکنید. اگر سئوالی داشتید کوتاه و ساده بدون طعنه، بازجویی و ... بپرسید.
4 - اگر به جای جواب با شما جدل کرد، متهم به فضولی، بی اعتمادی و بدبینی و ... کرد. بحث را کش ندهید. و جوابش را ندهید و ساکت جلسه را ترک کنید. و ساکت بمانید تا خودش موضوع را باز کند.
5 - هنگامی که مقدمه چینی کردید و طرح موضوع کردید، به جای اینکه انرژی خود را فقط روی حرفهایش بگذارید، بهتر هست حواستان به حرکت دست و صورت و پاها و چشمهایش باشد. نوع پاسخدهی به شما بیشتر از محتوای جوابهایش ارزش دارد.
آیا شوکه میشود؟ آیا عصبی می شود؟ آیا مضطرب می شود؟ آیا به فکر فرو می رود؟ آیا پرحرفی می کند؟ آیا قهر می کند؟ آیا گریه می کند؟ آیا به شما حمله می کند؟ آیا می ترسد؟ و .....
6 - اگر پاسخهایش و روشش قانع کننده بود و شما قانع شدید(که خوشبختانه اکثر مواقع ما مشاوران دیدیم که اینجور چیزها سوء تفاهم بوده و به آن حادی که به نظر می رسیده نبوده است.)، که شما به خاطر تجسس خود عذرخواهی کنید و قول دهید که این اشتباه را تکرار نکنید. اما اگر مسئله را جدی دیدید، قبل از هر حرف و اقدام و تصمیمی از او بخواهید که به اتفاق موضوع را نزد یک مشاور خانواده ببرید و به کمک هم تصمیم لازم را بگیرید
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام دوست عزیز،من تجربه زیادی در این زمینه ندارم،الانم فقط نظرمو بهتون میگم و این نظر منه فقط،به نظرم بعضی چیزا میوه ممنونه هست،اگه اتفاق بیفته بخشش توش تعریفی نداره،این از زمان خلقت حضرت ادم بوده(همون میوه ممنوعه معروف،چیزی که بخشیده نشد)من اگه بودم و به همچین مسئله ای برخورد میکردم سریعا تمومش میکردم،شما زن گرفتی مه برا خودت باشه اگه قرار باشه برا کس دیگه هم باشه زن برا چی گرفتید.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام
از همه تون ممنونم. به خصوص از مدیر همدردی عزیز.
با توجه به اینکه مدیر همدردی را فردی کارشناس در این امور میدانم رهنمودهای ایشان را به کار خواهم بست. امیدوارم به نتیجه برسم.
همگی برایم دعا کنید. لحظات سختی است. من به خدا توکل می کنم و وارد این مقوله میشوم.
امیدوارم همه این مسائل سوء تفاهم باشد.
باز هم از همگی ممنونم.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samanft
سلام دوست عزیز،من تجربه زیادی در این زمینه ندارم،الانم فقط نظرمو بهتون میگم و این نظر منه فقط،به نظرم بعضی چیزا میوه ممنونه هست،اگه اتفاق بیفته بخشش توش تعریفی نداره،این از زمان خلقت حضرت ادم بوده(همون میوه ممنوعه معروف،چیزی که بخشیده نشد)من اگه بودم و به همچین مسئله ای برخورد میکردم سریعا تمومش میکردم،شما زن گرفتی مه برا خودت باشه اگه قرار باشه برا کس دیگه هم باشه زن برا چی گرفتید.
سلام
دوستان توجه داشته باشند، برای اینکه ما به مشکلات مردم نیفزاییم و نمک به زخم های دیگران نریزیم و بتوانیم کمکشان کنیم. نیاز هست یا علم داشته باشیم یا تجربه یک مشکل را داشته باشیم. اگر کسی نه علم دارد و نه تجربه زیادی در یک زمینه دارد.نیازی نیست که که حتما نظری بدهد، مخصوصا نظری مثل اینکه بگوییم سریعا تمومش می کردیم.(طلاق).
ببینید ممکن است در یک تالاری مباحث عمومی باشه و افراد نظرات مختلف را بگویند و بحث و بررسی و چالش کنند. شاید آنجا پذیرفتنی باشد که اینگونه نظرات را به سادگی بیان کنیم. اما در اینجا مباحث نظری نیست. یک مراجع ، یک همسر، و یک زندگی و مسائل یک خانواده بیان می شود و اینها واقعیت هستند و نیاز هست که اگر حرفی می زنیم توام با علم و تجربه باشد و اگر این چنین نیست دقیقا توجه کنیم تا هماهنگ با نظرات مدیران و کارشناسان صحبت کنیم. و البته این مهم در قوانین همدردی هم صریحا مورد اشاره قرار گرفته است.
همیشه چه در پزشکی، چه روانشناسی یا هر علم دیگری باید ابتدا اطلاعات کامل شود، بعد تشخیص قطعی شود و بعد درمان.
وقتی که هنوز اطلاعات ما کامل نیست، تشخیص قطعی نیست، چگونه درمان را پیشنهاد کنیم آنهم جراحی و قطع عضو.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
جناب کاظم احساس می کنم شما دیگه زیادی خوب هستید!
البته شرایط در مورد شما مبهمه و واقعا اگر مردد هستید از واقعی بودن این قضیه بهترین رفتار رو انجام دادید.
من تصورم بر این مبنا بود که شما واقعا به این نتیجه رسیدید.
من نمی گم چه تصمیمی بگیرید ولی همیشه زیادی خوب بودن با هر کسی جواب خوبی رو نمی ده. درسته خیلی خوبه انسان به خودش مسلط باشه، حالش خوب باشه و... ولی مکانیسم طبیعی خیانت دیدن اونم از سمت زن به رو نیاوردن نیست! نمی گم این اشتباهه می گم شما یاد گرفتید زیادی ببخشید! انسانها بعضی اوقات به یک تشر در حد و شان خودش احتیاج دارند. اگر خشم رفتار اشتباهی بود خداوند این رفتار رو در داخل روح ما قرار نمی داد. ربطی به تحصیل کرده بودن و نبودن نداره! کم و زیادش درسته ولی به هر حال باید یک جایی هم خشم داشت! شما یک حالت دیگه رو بفرمایید که از خیانت زن به شوهر بدتر باشه. فقط یک حالت. کسی که پس از اطمینان از خیانت ( که البته گویا در مورد شما صدق نمی کنه این اطمینان) خشم رو مرتکب نمی شه به نظر من یاد نگرفته یا می ترسه از استفاده از این ابزار.
این رو به عنوان یک تجربه و نظر من لحاظ کنید.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
با سلام
mehran21 گرامی، خواهش می کنم به پست قبلی بنده توجه کنید ، در ذیل مجددا آنرا می آورم.
اجازه بدهید اول اطلاعات تکمیل شود، بعد تشخیص قطعی گردد ، آنگاه خشم و تشر و ... تجویز گردد!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
سلام
دوستان توجه داشته باشند، برای اینکه ما به مشکلات مردم نیفزاییم و نمک به زخم های دیگران نریزیم و بتوانیم کمکشان کنیم. نیاز هست یا علم داشته باشیم یا تجربه یک مشکل را داشته باشیم. اگر کسی نه علم دارد و نه تجربه زیادی در یک زمینه دارد.نیازی نیست که که حتما نظری بدهد، مخصوصا نظری مثل اینکه بگوییم سریعا تمومش می کردیم.(طلاق).
ببینید ممکن است در یک تالاری مباحث عمومی باشه و افراد نظرات مختلف را بگویند و بحث و بررسی و چالش کنند. شاید آنجا پذیرفتنی باشد که اینگونه نظرات را به سادگی بیان کنیم. اما در اینجا مباحث نظری نیست. یک مراجع ، یک همسر، و یک زندگی و مسائل یک خانواده بیان می شود و اینها واقعیت هستند و نیاز هست که اگر حرفی می زنیم توام با علم و تجربه باشد و اگر این چنین نیست دقیقا توجه کنیم تا هماهنگ با نظرات مدیران و کارشناسان صحبت کنیم. و البته این مهم در قوانین همدردی هم صریحا مورد اشاره قرار گرفته است.
همیشه چه در پزشکی، چه روانشناسی یا هر علم دیگری باید ابتدا اطلاعات کامل شود، بعد تشخیص قطعی شود و بعد درمان.
وقتی که هنوز اطلاعات ما کامل نیست، تشخیص قطعی نیست، چگونه درمان را پیشنهاد کنیم آنهم جراحی و قطع عضو.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
مدیر همدردی گرامی من حرفهای شما رو قبول کردم و گفتم اگر ایشون مردد هستند بهترین رفتارو کردند!
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام
به نظر منم بايد به همسرتون فرصت بدين
شايد سوء تفاهم باشه
من خودم زنم و ميدونم كه خيلي بعيده كه يه خانم همزمان دو نفر رو دوست داشته باشه و به هر دو ابراز علاقه كنه
شما گفتيد همسرتون فيلماي ترسناك رو دوست داره
شايد ايشون عاشق هيجان باشن
تو زندگيتون هيجان كافي وجود داره؟
من خودم كه از يكنواختي متنفرم هميشه وقتي چند روز اتفاق تازه اي تو زندگيم نيافته دنبال يه چيز جديد ميگردم
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
آقاي كاظم من هم كاملا حال شما را درك مي كنم و با توجه به اينكه مدير همدردي بهترين راهكارها را به شما دادند فقط از شما مي خواهم علي رغم سخت و بحراني بودن شرايطتان، بر خشمتان كنترل داشته باشيد و در برخوردهاي احتمالي كه شايد در آينده بين شما و همسرتان بوجود مي آيد شان و شخصيت خود و همسرتان را در نظر بگبريد.گاهي وقتها چنين اشتباهاتي در زندگي زناشوي يپيش مي ايد كه هر چند سختند اما قابل تامل و حتي گذشتند. بخصوص زن ها (بويژه در ميان تحصيل كرده ها و افرادي كه در محيط هاي تقريبا باز علمي مدت زيادي حضور داشته اند) گاهي ناخواسته وارد يك روابط گاها ممنوعه اي مي شوند كه شايد در ابتدا فقط قصدشان ماجراجويي و حتي بعضي وقتها بدست آوردن كمي هيجان باشد.مطمئنم كه همسرتان شما را دوست دارد فقط شايد الان كمي پايش لغزيده .شما به اعتقاد من در اين مرحله دوباره بايد استادش شوي و دستش را آهسته بگيري و بلندش كني. مطمئنم با شناختي كه از شما از طريق نوشته و قلمتان پيدا كرده ام، اين كار از شما بر مي آيد.
اميدوارم از پس حل مشكل زندگيتان بر بياييد. امتحان بزرگي است و مي دانم شايد هر كدام از ماها هم جاي شما بوديم حالمان خيلي بهتر از شما نبود.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام آقای دکتر
با توصیفاتی که شما از همسر و زندگیتون داشتین به نظر من اینها همش سوء تفاهمه. همونطور که مدیر همدردی عزیز گفتن با همسرتون حرف بزنید و اصل قضیه رو بدونید تا ذهنتون از این فکر و خیالها راحت بشه. بهترین راه صحبت با خود ایشونه تنها کسی که میتونه به شما کمک کنه. هر چه زودتر این کارو بکنید تا بیشتر از این زندگیتون آسیب نبینه
موفق باشید
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
آقای دکتر
خوشحالم که درست تصمیم گرفتید. ان شاء الله مشکل حل خواهد شد.
امیدوارم همه این مسائل سوء تفاهم باشد.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام عزیزان
از همه دوستانی که زحمت کشیدند ممنونم. مطابق راهنمایی های مدیر همدردی عزیز، دیشب بعد از یک مقدمه چینی بسیار طولانی موضوع را با همسرم مطرح کردم . ایشون اول شدیدا شوکه شد و بعد هم شروع کرد به گریه کردن و من هر کار کردم نتونستم آرومش کنم. تقریبا 2 ساعت گریه کرد. بهش گفتم بیا راست و حسینی بشینیم این مشکلو حل کنیم ما که زندگی خوبی داریم . حیف نیست به خاطر یه مسئله کوچک (عمدا گفتم کوچک) زندگیمون خراب شه؟ گفت تو راجع به من اشتباه می کنی و من اونطوری نیستم و .... گفتم من می دونم تو اهل این حرفها نیستی اما به منم حق بده با دیدن این اس ام اس ها یه ذره شک کنم بهت. آخه من خیلی دوستت دارم و تحمل این جور مسائل رو ندارم. گفت من از اعتماد تو سوء استفاده کردم. میدونستم بهم اعتماد داری برای همین نگران هیچی نبودم. باور کن هیچی بین ما نبوده. گفتم باور می کنم (این جمله ام خیلی آرومش کرد) اما بلاخره اون اس ام اس یه قضیه ای داشته دیگه؟ گفت هفته پیش یه مریض (خانم) داشتم که با برادرش اومده بود و فرداش برادرش تماس گرفت (ما یک خط اعتباری داریم که شماره اش رو کارت ویزیتمون هست برای اینکه اگر بیمار بعد از مطب مشکلی داشت زنگ بزنه –فهمیدم اینکار اشتباهه-) که خواهرم دندونش مشکل داره و ... . ظاهرا گفته که من به شما علاقه دارم و شما همونی که من یه عمره دنبالشم و..... همسرم میگه منم بدم نیومد یه مدتی بزارمش سرکار. (موقع گفتن اینها همسرم بغض کرده بود و حالتی از ترس تو چهره اش بود) از اون روز هر روز یکی دو ساعتی با هم حرف میزدند پرسیدم راجع به چی حرف می زدید. گفت به من گفت ما هم سنیم بهتر همو درک می کنیم. درد دل کنیم. همسرم میگه من از اینکه میدیدم به این راحتی یه مرد 30 ساله را سرکار گذاشتم خوشحال بودم (نمی دونم اما این شاید همون هیجانی باشه که بعضی دوستان گفتند) همسرم می گفت حتی باهاش قرار مدار ازدواج گذاشتیم . یعنی اول از من طلاق بگیره بعد با اون ازدواج کنه. (این جمله رو که گفت دوباره گریه و به خدا من منظوری نداشتم و شیطون گولم زد و ....) من اینجاها خیلی سعی کردم خودمو کنترل کنم . (کسی که تو این شرایط نباشه نمی فهمه که واقعا خیلی خیلی مشکله)
همسرم میگه من احساس می کردم اونقدر بچه است که من مثل مادرشم. میگه من ذره ای بهش احساس نداشتم. فقط سرکار گذاشته بودمش برام یه تفریح شده بود. گفتم آخرش چی؟ چه جوری می خواستی تمومش کنی؟ گفت من هیچ وقت به اینکه چطوری باید تمومش کنم فکر نکردم. گفتم سیم کارت رو بده به من . من می دونم چطوری باید تمومش کنم. گفت منو می بخشی یا می خوای به پدر و مادرمم بگی؟ (خودمو زدم به نفهمی) گفتم چیو بگم؟ گفت همین حماقتی که کردم (دقیقا همین جمله رو گفت) گفتم هرچی بوده بین خودمون میمونه. قرار نیست اشتباهای زندگی مون را تو در و همسایه جار بزنیم. می دونی که اگر پدر و مادرت بفهمند یه وقت برادرات بفهمن خیلی بد میشه برامون؟ ما قراره تا آخر عمر با اینا زندگی کنیم. خدا که خداست وقتی بنده اش بگه اشتباه کردم نفهمیدم دیگه پی اش رو نمی گیره . من آبروی زنم رو پیش فامیل بریزم که چی بشه؟ آبروی تو عین آبروی منه. مگه ما زن و شوهر نیستیم؟
ساعت نزدیک 5 صبح بود بهش گفتم الان بخوابیم فردا این مسئله رو تموم می کنیم.
نمی دونم چطوری تمومش کنم؟ ازش قول بگیرم؟ به اندازه کافی پشیمون هست. درسته بیشتر از این بشکنمش؟ کلا بیخیال قضیه بشم؟ کمکم کنید. مدیر همدردی عزیز لطفا به من سر بزنید.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
خیلی از مدیریتتون خوشم اومد کاشی من بتونم مثل شما از پس مسائل زندگیم بر بیام البته خدا رو شکر مسائل زندگی من مثل مسئله شما به این بزرگی نیست جناب دکتر عزیز ...
من فکر میکنم باید یه مقدار سختگیری کنید تا فکر نکنه که شما خیلی راحت از اشتباهاتشون چه الان چه در آینده میگذرید ...
فکر میکنم که همسرتون هم دقیقا قصدش سر کار گذاشتن اون پسر بوده ولی باید بفهمه که در چه جایگاهی قرار داره و به خاطر جایگاه خودش کسی رو حتی واسه سرکار گذاشتن تو زندگیش نیاره و حتی به این قضیه فکر هم نکنه
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
راستی یک مطلبی رو همسرم قبل خواب بهم گفت که تا حالا همچین چیزی نگفته بود. من منظورشو متوجه نشدم. گفت : همیشه بچه ها از تو تعریف می کنند (هم دوره ای هاشون تو دانشگاه) من همش میترسم یه وقت تو رو نداشته باشم. قول میدی فقط مال من باشی؟
منم گفتم مگه تا حالا غیر این بوده. ما همیشه مال هم هستیم.
به نظرتون منظورش چیز خاصی بوده؟ (ببخشید عامیانه نوشتم)
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
دکتر جان من فکر میکنم چون شما مورد توجه همه دوستان و اطرافیانتون هستید و همه شما رو از هر لحاظ تأئید میکنن همسرتون میترسه که ... مخصوصا الان که اشتباهش رو متوجه شدین شاید از این بترسه که شما هم کس دیگه ای رو تو زندگیتون بیارین ... در حقیقت شاید این همون حسه حسادته زنانه باشه ... شاید
آخ که دلم چقدر گرفت ... چرا ما آدما به داشته هامون راضی نیستیم چرا وقتی یه چیزی داریم بازم دنبال یه چیز بهتریم در حالی که بهترین رو داریم چرا قانع نیستیم چرا همش باید تو ترس و وحشت و نکنه این رو از دست بدم نکنه این طور بشه نکنه بهم بدی کنه باشیم چرا اگه یه مسئله ای هست راحت نمیریم به طرفمون بگیم چرا اگه طرفمون بخواد باهامون حرف بزنه ساده ازش میگزریم ولی از فلان سریال مزخرف تلویزیون نمیگذریم ... چرا واسه هم وقت نمیذاریم چرا وقتی یه اتفاق میافته حول میکنیم چرا از قبل به مسائل احتمالی فکر نمیکنیم که حواسمون باشه به زندگیمون (ببخشید میدونم نباید اینها رو اینجا مینوشتم و صفحه شما رو پر کنم از همه گی عذر میخوام )
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
سلام
نقل قول:
بهش گفتم بیا راست و حسینی بشینیم این مشکلو حل کنیم ما که زندگی خوبی داریم . حیف نیست به خاطر یه مسئله کوچک (عمدا گفتم کوچک) زندگیمون خراب شه؟
:104:
نقل قول:
من اینجاها خیلی سعی کردم خودمو کنترل کنم . (کسی که تو این شرایط نباشه نمی فهمه که واقعا خیلی خیلی مشکله)
:104:
نقل قول:
قرار نیست اشتباهای زندگی مون را تو در و همسایه جار بزنیم.
:104: :104: :104:
نقل قول:
آبروی تو عین آبروی منه.
:104: :104:
نقل قول:
منم گفتم مگه تا حالا غیر این بوده. ما همیشه مال هم هستیم.
:104:
آقای دکتر!
تبریک میگم به خاطر این همه درایت و شعور. به قول مدیر همدردی
نقل قول:
بی شک کسانی که چنین قدرتی دارند می توانند از پس هر مسئله کوچک و بزرگی برآیند.
:104: :104:
الحمدلله که به خیر گذشت.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
نقل قول:
نوشته اصلی توسط kazem55
ما یک خط اعتباری داریم که شماره اش رو کارت ویزیتمون هست برای اینکه اگر بیمار بعد از مطب مشکلی داشت زنگ بزنه –فهمیدم اینکار اشتباهه-
ضمن تبریک به شما برای حل مشکلتون،
فکر نمی کنم گذاشتن راه ارتباطی بین بیمار و پزشک برای مواقع اضطراری اشتباه باشه. من هم شماره موبایل دندانپزشکم را دارم و اتفاقا زمانی که بعد از جراحی لثه ام شماره را به من داد، گفت اگر شب خونریزی یا درد غیرمتعارف داشتی یا مشکلی بود، تماس بگیر.
کار خانمتون و اون آقا اشتباه بوده !
-------------------------
عنوانی که برای تاپیکتون انتخاب کردید، متن نوشته تون و ... همه با درایت و متانت است که نشان از شخصیت بالای شما هست. چیزی که برای من با خوندن اولین پست شما جالب بود این بود که چرا همسرتون توی متن اس ام اس شما را "این" خطاب کرده.
اگر بیمار شما می دونه که شما زن و شوهر هستید، خانمتان چطور به خودش اجازه داده با این کار شما و رابطه تون را زیر سوال ببره و ...
کمکش کنید معقول تر و خانمانه تر رفتار کنه و زندگی به این قشنگی را با رفتارهای نسنجیده، سبک نکنه.
من فکر می کنم خانم شما، شما را خیلی دوست داره اما یک نگرانی هم نسبت به شما داره. ترس از دست دادنتون یا ترس از اینکه به اندازه کافی برای شما خوب نیست یا لیاقتتون را نداره.
شروع این بازی برای این که به خودش بگه من هم اگر لازم باشه می تونم کسی را داشته باشم. اگر همسرم ترکم کنه، هنوز توانایی جذب مردان را دارم.
درخواست این که شما کار تدریس را کنار بگذارید.
و سوالی که دیشب از شما پرسید.
البته معنیش این نیست که از شما خطایی دیده. گاهی اوقات وقتی گوهر ارزشمندی داریم بیشتر نگران از دست دادنشیم و مراقبشیم. شاید نگرانه !!
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
kazem55 گرامی
بسیار خوب و با درایت عمل کرده ای :104:.
اکنون بااز بین بردن سیم کارت قاطعیتتون را نشان دهید ، و به وی تأکید کنید که هرچه بوده فراموش بشه ولی یه بار دیگر اینجور اشتباهی اتفاق بیافته طور دیگری برخورد خواهی کرد .
برای پاسخ به بیماران هم اولاً ساعت مشخصی را تعیین و در کارت ویزیت هم قید کنید و در آن ساعت هم فقط خود شما پاسخگو باشید . به عبارتی شماره شما برای پاسخ به بیماران فقط آن ساعت روشن باشد و در غیر آن ساعات خاموش باشد .
منظور خانمتون هم این بوده که مبادا شما که با اغماض و گذشت با این اشتباهش برخورد کرده ای ، بعداً به تلافی راه خیانت را پیش بگیری . یا کلاً اشتباه ایشان باعث بشه شما هم خود را مجاز به راحت با دیگری وارد رابطه شدن بدانی . این تصور خانمت رو ترسونده . بهتره در پاسخش بگی تا وقتی به من وزندگیمون متعهد و وفادار باشی من فقط همسر تو خواهم بود و وفادار و متعهد اما اگر چنین اشتباهی یک بار دیگر اتفاق بیافتد آنوقت من در زندگیت نخواهم بود .
این قاطعیت شما برای امنیت بخشی درونی او و مهار هیجانش از سرکشی به بیراهه بسیار سازنده است یعنی در واقع اینجوری شما به او کمک بزرگی میکنی در واقع واکسنینه اش می کنی .
موفق باشی
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
به قول سعدی:
خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت ببرد نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند.
درشتی و نرمی به هم در به است
چو فاصد که جراح و مرهم نه است
نه مر خویشتن را فزونی نهد
نه یکباره تن در مذلّت دهد
بگفتا نیک مردی کن نه چندان
که گردد خیره گرگ تیز دندان
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
بی دل شما خیلی پخته نظر می دین و هر دو وجه رو در نظر می گیرین. بسیار متن خوبی بود. من هم توی اون جملاتی که گفتم نظرم همین بود. همه چیز در تعادل باید باشه.
-
RE: ارتباط همسرم با یک مرد دیگر
دوستان عزیز
متشکرم از این همه لطف و محبتتان. من اینقدرها هم خوب نیستم.
اما در مورد سیم کارت و شماره روی کارت ویزیت
گفتم که ما روی کارت ویزیتمون یک شماره داریم که بیماران بعد از مطب اگر مشکلی داشتند تماس بگیرند و خیلی هم پیش می آید که تماس بگیرند.(یک شماره من دارم یکی همسرم) اینکه گفتم کار اشتباه بوده منظورم اینه که باید شماره خودم روی دو تا کارت باشه . من خودم میتونم همه بیماران رو راهنمایی کنم.
قراره امشب، پرونده این ماجرا رو برای همیشه ببندیم.
توکل به خدا.
مدیون نظر کارشناسانه مدیر همدردی عزیز و سایر دوستان هستم. بدون کمک شما دوستان مجازی مطمئنا نمی توانستم درست تصمیم بگیرم.