-
رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام
من 3 ساله که ازدواج کردم و مشکل جدی با همسرم نداشتم و با همه مشکلات بالاخره یکجوری کنار اومدم و زندگی خوب و خوشی داشتیم و احساس خوشبختی می کردم کنارش.دیروز خواهرم دعوتمون کرده بود برای شب یلدا بریم خونشون (خواهرمم 1 ساله ازدواج کرده) و اصرار داشت که زود بیائید و ... عصر رفتیم خونشون و شوهرش هنوز نیامده بود منم سر درد داشتم رفتم 10 دقیقه دراز بکشم که خوابم رفت و حدود 1 ساعتی خوابیدم.بیدار که شدم چیزهایی دیدم که ای کاش هیچ وقت ندیده بودم :316:
شوهر من و خواهرم نشسته بودند کنار هم و فربون صدقه هم می رفتند و لب و لب بازی و. .... اونقدر غرق بودند تو هم که نفهمیدند من اومدم و وقتی سرشون داد زدم تازه فهمیدند و فورا از هم جدا شدند. بعد هم اصرار اصرار که تو خواب دیدی و خواب نما شدی و از این مزخرفات ........
آخه چیزی را که با چشمام دیدم و خودم سرشون داد زدم می شه خواب باشم. خلاصه زیر بار نرفتند و منم داد و بیداد راه انداختم و کار به دعوا کشید و اصلا قبل از اینکه شوهر خواهرم بیاد برگشتیم خونه و تا شب دعوا و کتک کاری و هر چی از دهنم دراومد بهش گقتم.
نمی دونم چی کار کنم. دارم دیوونه میشم چرا آخه. خواهر آدمم بهش خیانت میکنه. متنفرم ازش. دلم میخواد خودم خفه اش کنم. بعد از فوت مادرم من در خق اون مادری کردم . عروسش کردم. اینه جوابش.
نمی دونم با شوهرم چی کار کنم. به هیچ وجه قبول نمیکنه میگه خواب دیدی. کمکم کنید. اصلا نمی تونم اون لحظه را فراموش کنم.نمی دونم قبلا هم رابطه ای داشتند یا نه؟ دارم روانی میشم از دست شون. کمک :302: :302: :302:
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
عزیزم آروم باش ، خیلی ناراحت شدم ، میدونم خیلی وضعیت سختی هست و تحملش آسون نیست .
سعی کن یکم آروم باشی و بیشتر برامون بگی ، خواهرت مگر خودش شوهر نداره ؟ شوهرش رو دوست داره ؟ به میل خودش ازدواج کرد یا به اجبار؟
خودت و همسرت چطور ؟ رابطه عاطفییت با همسرت چطوره ؟ همدیگر رو دوست داشتید ؟ چطور با هم آشنا شدید؟
قبلا هم چیز مشکوکی از همسرت دیده بودی ؟ یا بهش اعتماد داشتی؟
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tamanaye man
عزیزم آروم باش ، خیلی ناراحت شدم ، میدونم خیلی وضعیت سختی هست و تحملش آسون نیست .
سعی کن یکم آروم باشی و بیشتر برامون بگی ، خواهرت مگر خودش شوهر نداره ؟ شوهرش رو دوست داره ؟ به میل خودش ازدواج کرد یا به اجبار؟
خودت و همسرت چطور ؟ رابطه عاطفییت با همسرت چطوره ؟ همدیگر رو دوست داشتید ؟ چطور با هم آشنا شدید؟
قبلا هم چیز مشکوکی از همسرت دیده بودی ؟ یا بهش اعتماد داشتی؟
منم خیلی ناراحت شدم چه بلایی داره سر ما میاد؟؟؟
لطفا سن شما و خواهرت و همچنین شوهرتون رو بگین و اینکه چند ساله ازدواج کردین.
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
عزیزم سعی کن آرامش خودتو حفظ کنی
واقعا واقعا ناراحت شدم
قبلا چیز مشکوکی ازشون ندیده بودی
اختلاف سنی شما و خواهرت چقدره؟
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام. ممنون که بهم سر زدید.
خواهرم 27 سالشه و من 30 سال شوهرم هم 31 سالشه
خواهرم حدود 1 ساله که ازدواج کرده با یکی از هم کلاسی های دانشگاهش. البته قبلا گفتم که مادر و پدرم بعد از ازدواج من فوت کردند و سر ازدواج خواهرم من سخت بهش نگرفتم ولی گفتم باید اول طرفو بشناسی و ... که تحقیقاتی انجام شد و ... و با همین آقا ازدواج کرد و زندگی خوبی هم داره و من تا حالا ندیدم اختلافی داشته باشند. انصافا شوهرشم آدم بدی نیست نمی دونم احمق چشه. :302:
خودم و شوهرم رابطه مون خیلی خوب بود اصلا مشکلی نداشتیم عادی زندگی می کردیم نه خیلی عاشقانه ها ولی دوسش داشتم تا دیروز اصلا و ابدا همچین چیزی رو تصورش را هم نمی تونستم بکنم. بهش اعتماد داشتم.
چیز مشکوکی ازش ندیدم اهل دختر بازی و ... نیست بهتره بگم اهل هیچی نیست . باورم نمیشه همه حرفهایی که بهم می زد کشک باشه. اینهمه قربون صدقه رفتناش دروغ بود؟
چی کار کنم؟ خیلی داغونم خیلی :316:
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
ببخشید این سوال رو می پرسم
قبل از خواب دارویی مثل آرامبخش یا چیز مشابه ایی مصرف کرده بودید؟
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط saber-g1
ببخشید این سوال رو می پرسم
قبل از خواب دارویی مثل آرامبخش یا چیز مشابه ایی مصرف کرده بودید؟
نه هیچی. اصلا قرار نبود بخوابم. من 1 در میلیارد هم فکر چنین چیزی به سرم نمی آمد وگرنه ....:101:
الان شوهرم اومده میگه تو روانی شدی. بد بینی . بهش گفتم تو منو روانی کردی. چطور تا دیروز خانم مهندس بودم یکشبه روانی شدم؟ :97: میگه نه تو باید بری پیش یک مشاور روانپزشک. ممکنه مریضی ات جدی باشه. اونقدر جدی حرف میزنه که انگار نه انگار خودم سرش داد کشیدم از بغل اون احمق اومده بیرون . وقاحت هم اندازه داره. :301: باز کلی دعوا کردیم. اگر قبول می کرد اشتباه کرده می بخشیدمش اما من باید اینو ادب کنم تا بفهمه زندگی خاله بازی نیست.
الان با یکی از دوستام حرف می زدم گفت برو به خانواده اش بگو آبرو شو ببر. آخه من با خانواده اش هم مشکلی ندارم عین مامان بابای خودمن. حتی میگفت به شوهر خواهرمم بگم.
نمی دونم چی کار کنم. :325:
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام عزیزم
می دونم ناراحتی اما آروم باش.این اتفاقی که نباید می افتاد ولی افتاده. لطفا احساسی بر خورد نکن که قضیه خرابتر نشه. هیچ وقت برای اینکه آبروشو ببری و ... دیر نیست اما یادت باشه آبرویی که رفت دیگه بر نمی گرده. حریمی که شکسته شد دیگه مثل اولش نمیشه. لطفا زندگی خواهرتم خراب نکن. گفتن این مطلب به شوهر خواهرت چه دردی رو دوا میکنه جز اینکه یک زندگی دیگه هم خراب بشه؟ فردا که یه خورده آروم تر شدی اول با خواهرت تماس بگیر (یا برو پیشش) بهش بگو راستشو بهت بگه. مگه نمیگی براش مادری کردی؟ مطمئن باش هیچ وقت فراموش نمی کنه اینو. بالاخره انسانه دیگه. فقط داد و بیداد و فحش و ... چیزی رو درست نمی کنه که خرابتر هم میکنه. راه برگشت رو براشون باز بذار (هم خواهرت و هم همسرت) وقتی با خواهرت صحبت می کنی یه راه فرار جلو پاش بزار مثلا بگو : "منکه تو رو می شناسم حتما شیطون رفت تو جلدت؟" همسرتم یه طور دیگه. سعی کن قبول کنه اشتباه کرده و اظهار پشیمانی کنه.
راستی پوشش شما و خواهرتون وقتی با هم هستید (با همسراتون) چطوریه؟
اصلا پای خانواده اش رو وسط نکش فعلا. بزار روابطتون خوب بمونه. الانم پاشو برو شامی چیزی درست کن . یه کاری کن از کرده اش پشیمون بشه.
عزیزم جواب بدی را با بدی دادن هنر نیست، هنر اونه که جواب بدیشو با خوبی بدهی. شرمنده اش کن. نتیجه میده مطمئن باش. توکل کن به خدا.
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
فهیم جوون
نمی دونی حرفات چقدر بهم آرامش داد. مرسی الان خیلی آروم ترم. یعنی میگی من جلوشون راه فرار باز کنم برای اشتباهی که کردند؟ :163: اینا اصلا میگن ما همچین کاری نکردیم و تو خیالاتی شدی و از این حرفا.:302:
گفتم اگر خودشون بیان بگن اشتباه کردیم و پشیمونییم شاید بتونم ببخشمشون اما اینکه خودم برم جلو خیلی کار سختیه. نمیدونم توان چنین کاری رو دارم یا نه. اصلا این کار درستیه؟ من واقعا نمی دونم قبلا هم بینشون چیزی بوده یا نه؟ نمی دونستم دارم تو آستینم مار پرورش میدم (خواهرمو میگم. اون که جز من و منم جز اون کسی رو نداریم. آخه چرا با من اینکارو کرد چرا؟؟؟؟؟؟)
منو خواهرم تو جمع های خانوادگی خیلی پوشیده نیستیم . اینطوری نیست که جلوی شوهر هم خودمونو بپوشونیم . کلا خواهرم خیلی غلیظ آرایش می کنه من معمولی. چه بیرون چه تو فامیل
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
با سلام و احترام
خیلی سخت نیست درک فشاری که شما هم اکنون در آن هستید.
اما برای مدیریت این مشکل نیاز به آرامش دارید. و برای هر اقدامی نیاز به یک تامل غیر احساسی هست.
اگرچه این خطا بسیار بزرگ و غیر قابل تصور هست. اما متاسفانه رخ داده است. پس برای برخورد با این مشکل باید راهکاری کم هزینه و پر سود را جستجو کرد.
تصور می کنم که مهمترین چیزی که اکنون شما دنبالش هستید عدم تکرار این مسئله هست. حتی عدم تکرارش برای شما از معذرت خواهی آنها هم مهمتر باشد.
اگر آنها دست از انکار نمی کشند، شما باید قاطعیت خود را بیشتر کنید. و قاطعیت با دعوا و درگیری متفاوت هست.
قاطعیت یعنی بدون احساس و درگیری، از روشهایی استفاده کنید که فرد را مجبور به پذیرش اشتباه کند. و در مرحله بعد هم تمکین به خواست شما.
به نظر می رسد همانطور که fahime2012 گرامی اشاره کردند ابتدا از خواهرتون شروع کنید.
مثلا به این نوع:
" خواهرم متاسفانه همانطور که خود میدانید من شاهد رفتاری زننده وغیر مسئولانه از شما و همسرم بودم.
و این موضوع بی شک یعنی پاشیده شدن زندگی شما از هم و آبرو ریزی برای خانواده شما و من.
و حتما می دانید که من نمی توانم در این مورد ساکت بمانم و شاهد از بین رفتن زندگیم باشم. و حتما در این باره به من حق می دهید. لذا حق انتخاب باشماست.
یکم:
به من قول می دهی ارتباطت را با همسرم به صفر برسانی، و به من قول بدهی که دیگر این مسائل تکرار نمی شود و شما حریم خودت را حفظ می کنی. من هم به تو قول می دهم که این فرصت را به تو بدهم و بگویم شتر دیدم ندیدم. و زندگی خودت و خودم حفظ می ماند.
دوم:
اینکه به جای پذیرش این خطا، باز هم بخواهید حمله کنید و به جای حل مشکل ، مرا روانی معرفی کنید. آن موقع باید هزینه این کار زشت خود را بپردازید. و کمترین هزینه اش رفتن آبروی شما توسط کار خود شما هست.
در واقع من هرگز قصد آبرو ریزی نداشته و ندارم. لیکن شما یکبار این کار را کردید و آبروی خودتون را نزد من بردید. و اگر نخواهید بپذیرید و اگر قول عدم تکرار ندهید. یعنی اینکه خواهان این هستید که باز هم آبرو ریزی کنید و خانواده خودت و مرا متلاشی کنید. در آن صورت من مسئول روشها و کارهای زشت شما و همسرم نییستم. و باید تبعات آنرا قبول کنید. "
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام آزیتا خانم.من اتفاقی را که افتاده بود خوندم .میدونم گفتن متاثرم چندان کارساز نیست اما از ته قلب از خداوند میخواهم کمکتون کنه راه درست را انتخاب کنید
اما به نظر من همون کاری را که شوهرتون میگه انجام بدین یعنی به یک مشاور یا روانشناس مراجعه کنید نه از این بابت که خدای نکرده شما مشکلی ندارید ،نه.اما با رفتن پیش مشاور و صحبت با ایشون مطمئنن بهتر میتونن کمکتون کنن چون وقتی شما اون صحنه را دیدید و برای ایشون توضیح بدین دیگه راهی برای توجیه برای خواهر و شوهرتون نمیذارید.و از طرف دیگه خیلی باعث تخلیه هیجانی میشید وقتی با یک نفر مطمئن رودرو صحبت کنید.
اینکه گفتید اگه خودشون میومدن میگفتن شما میبخشیدنشون آیا راهکار مناسبیه؟به نظر من شما باید بفهمید علت این قضیه چی بوده؟
شرمنده من بی پرده صحبت میکنم اما من قضیه ای را میدونم دقیقا مثل شما که خانم و آقا با مراجعه به مشاور دریافتند که شوهر هیچ مشکلی با خانمشون نداره جز اینکه تمایل جنسی به ایشون نداشته و تمام مدت بخاطر خوب بودن همسر این امر را انکار میکرده.من اصلا قصد حق دادن به شوهر شما را ندارم که به هیچ عنوان کارشون توجیه بردار نیست اما پی بردن به علت قضیه به خودتون خیلی کمک میکنه.
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
بچه ها سلام به من کمک کنید منم میخوام یک صفحه ایجاد کنم مشکلم بنویسم راهنماییم کنید چطور یک صفحه ایجاد کنم ممنون میشم کمکم کنید.:302:
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام . از همه تون ممنونم کمکم کردید.
الان با شوهرم صحبت کردم و قسمش دادم به خدایی که می پرسته به عشقی که بینمون بود گفتم راستشو بهم بگو و خلاصه این حرفا. گفت که پشیمونم و اشتباه کردم. میگه اومدم دیدم تو خوابی یک لحظه این فکر افتاد تو سرم. میگه تو فلان فیلم ماهواره همچین چیزی دیدم و نفهمیدم چی شد که یک لحظه این کار رو کردم. میگه تو که منو میشناسی من اهل این حرفا نیستم و هیچی دیگه بینمون نیست و.. اشتباه کردم و ....... :97:
بهش گفتم از کجا بدونم راست میگی؟ من نمی تونم اعتماد کنم؟ اما خیلی اصرار داره که اشتباه کردم و ...... نفهمیدم و دیشب تا صبح نخوابیدم و عذاب وجدان گرفتم و این حرفا. میگه اگر باور نداری برو از خواهرت بپرس بین ما هیچی نبوده و ............
نمی دونم چیکار کنم؟ باور کنم؟ کمکم کنید بچه ها
الانم اومده گیر داده بهم که باید بگی منو بخشیدی وگرنه من تا صبح خوابم نمی بره و این حرفا. بدون تو رندگی برام معنا نداره و غلط کردم و التماس که بگو منو بخشیدی. کسی نیست کمکم کنه؟ چی کار کنم؟ چی بگم بهش؟
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
شما به دوستتون با چی گفتین این قضیرو؟
به نظرم به هیچ کس از اطرافیانتون هیچوقت این حرفارو نگین
هر چقدر هم که میخاد صمیمی باشه
فردا که مشکلتون حل شد با شوهرتون و خواهرتون هزارتا حرف میمونه پشت سرتون
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام به دوستم ایمیل زدم گفتم. چون تلفنی نمی شد. بیست ساله دوستیم . دوست خیلی خیلی صمیمی هست از خواهرم :97: بهم نزدیکتره. مشکلی از اون بابت نیست.
دارم روحیه میگیرم. مدیر همدردی دارند مطلب منو می خونند امیدوارم کمکم کنند. :323:
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط azita91
سلام به دوستم ایمیل زدم گفتم. چون تلفنی نمی شد. بیست ساله دوستیم . دوست خیلی خیلی صمیمی هست از خواهرم :97: بهم نزدیکتره. مشکلی از اون بابت نیست.
دارم روحیه میگیرم. مدیر همدردی دارند مطلب منو می خونند امیدوارم کمکم کنند. :323:
خانوم به قول خودتون خواهرم
چطور میشه به دوست اعتماد کرد ،ایشون هم به دوست 10 سالشون میگن ماجرارو و همینجوری میپیچه و یک کلاغ چهل کلاغ میشه
ماشالله خانوما هم که همه رازنگهدار :D
اگه ازتون پرسید دوباره بگین اره بابا خواب دیده بودم :102:
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
توصیه های مدیرهمدردی رو به کار ببر. مشکل برطرف می شه.
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام عزیزم
خیلی خوبه که همسرت قبول کرده که اشتباه کرده. حالا باید علامتی از ندامت رو تو رفتارش ببینی. حالا وقتشه که بری سراغ خواهرت. بهش بگی ماجرا رو میدونی. بگو میخوام مثل قبل با هم خوب باشیم. یه کاری کن اظهار پشیمونی و ندامت کنه. بهش بگو تو که نمی خوای زندگی منو و خودتو خراب کنی؟ ازش قول بگیر که دیگه تکرار نشه.
امان از این ماهواره و کانال های فارسیش که متاسفانه داره قبح اینجور مسائل را تو جامعه ما میریزه. حریم ها رو می شکنه و وقتی قبح یه چیزی ریخت در یک لحظه شیطان .....
سعی کن هیچ وقت خواهرت و همسرت را تنها نذاری.
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
از خوندن مشکلت واقعا ناراحت شدم
عزیزم چیزی نخوردی قبل خوابیدنت؟؟خواب آوری چیزی ندادن بهت؟
معذرت میخام اما شاید خواهرت خودش شوهرت رو از راه به در کرده بالاخره انسانه دیگه
به نظر من چند وقت رابطه نداشته باش با خواهرت اینا و بگو که به شوهرش میگی
خدا لعنت کنه شیطون رو
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
منم فکر میکنم شاید چیزی خوردی قبل یا بعد از اینکه به خونه خواهرت بری و خوابیدی نوشیدنی چیزی نخوردی ؟ خیلی وحشت ناکه ...
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام دوست عزیز
نقل قول:
الانم اومده گیر داده بهم که باید بگی منو بخشیدی وگرنه من تا صبح خوابم نمی بره و این حرفا. بدون تو رندگی برام معنا نداره و غلط کردم و التماس که بگو منو بخشیدی
من اگه جای شما بودم میگفتم خیر نبخشیدم.چون مسئله خیلی مهمی بوده و نمیتونم انقد راحت و زود ببخشم.من هنوز تو شوک اون قضیه هستم و برام پذیرشش راحت نیست.اما چون تو و زندگیمونو دوست دارم اگه کمکم کنی میتونم با این قضیه کنار بیام.امیدوارم.
نباید راحت این موضوع رو قبول کنی که قبح کار بریزه و شوهرت بگه ای بابا دفعه بعد هم تکرار شد معذرت خواهی میکنم.اما نباید راه برگشت رو هم ببندی.
از اونور هم یه کم سر سنگین باش اما سعی کن شوهرتو سمت خودت بکشی.مثلا تو خونه حسابی به خودت برس.ارایش ان چنانی.غذاهای خوشمزه بپز.یه کار هنری بکن.خلاصه خودتو سرگرم کن .جلوی چشمش باش اما مستقیم طرفش نرو.تا خودش تمایل پیدا کنه بیاد سمتت.و با دیدن خوبیات و حسنت از کاری که کرده پشیمون بشه.
با خواهرت هم فعلا حرف نزن و باش سرسنگین باش.ولی دعوا هم نکن.تا خودش بیاد سمتت برای عذر خواهی.یا حداقل بعدا باش حرف بزن.
اینا نظر شخصی من بود.
موفق باشی
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام بچه ها
گفتم که چیزی نخوردم قبل خواب. راستش امروز صبح خواهرم زنگ زد. اصلا به روم نیاوردم و خیلی سنگین باهاش حرف زدم. زد زیر گریه و اینکه تقصیر من نبود و اصلا نفهمیدم چی شد و شوهرت بهم گفت کاری نمی کنیم که یه بوس ..... :97:
بهش گفتم تو فکر می کنی زندگی خاله بازیه؟ اصلا من هیچی. تو خودت شوهر داری میفهمی چه غلطی کردی؟ میدونی من اگه به شوهرت بگم این مسئله رو چی میشه؟ می دونی اگر من نیومده بودم ممکن بود چه اتفاقایی بیفته؟ خیلی بد باهاش حرف زدم. همش میگفت نه و تو اشتباه می کنی من اونقدر ها هم پست نیستم و از این حرفا. بهش گفتم نمی تونم ببخشمت چون وقاحت رو به آخر رسوندی. تو چشمای من نگاه می کنی میگی خواب نما شدی. تلفن رو روش قطع کردم.
الان چیکار کنم؟
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
آزیتا جان مسلما باید ببخشی و از این قضیه به هیچ کس چیزی نگویی
اما آسون نبخش
بگذار شوهرت و خواهرت یک مدت با عذاب وجدان و پشیمونی سر کنند و خودشون بفهمند که چه اشتباه بزرگی رو مرتکب شده اند.
اگه این دفعه راحت ببخشی امکان دارد خدای نکرده باز این اتفاق تکرار بشود.
با شوهرت سرسنگین باش. کاری کن که جذبت بشه، اما فعلا پسش بزن.
با خواهرت هم یه مدت کوتاه قهر کن به نظر من
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
درود بانو
یکچیزی بگم سوای این مشکلی که دارین و فشاری که تحمل میکنین که واقعا زیاده
1. دوستانی که میگن قرص خوردین نه اینکه بهتون اطمینان ندارن نه باور این موضوع واسشون سخته
2. ببخشید اینو میگم شما از من بزرگترین و دوستتون رو بیشتر میشناسین ولی خواهشا دیگه اینکارو نکنین در این مورد هم باهاشون دیگه حرف نزنین ضرر نداره یکم احتیاط :72:
3.میگی بخدا میبخشیدمشون اگه بهم راستشو میگفتن ولی خودتم میدونی که اینجوری نیستش. بهار زندگی رو من خیلی وقته میشناسم راهنماییهاش واقعا خوبه کاری که ایشون میگه رو انجام بده واقعا خوش شانس هستی که هم ایشون هم مدیر تالار باهم بهت مشورت دادن چون مدیر خیلی کم به تایپیک ها سر میزنه میدونی واسه چی؟چون کسایی که مشکلشون رو مطرح میکنن شوربختانه حرف گوش نمیدن انتظار راهنمایی هم دارن
چیزی که من از نوشته هاتون حس کردم اینه که میخواین حرف بچه ها رو عمل کنین تا حدود زیادی هم موفق بودین ولی واقعا این مسئله شوک آوریه واسه همین نمیتونین کامل صحبت هایی که دوستان راهنمایی کردن رو اجرا کنین.ولی خواهشا صبور باشین و باحوصله قدم وردارین که ایشالله این مشکل حل بشه به امید خدا
و اینم بدون کارشون بسیار بسیار بسیار زشت بوده خیلی زشت ولی انسان جایزالخطاست
یاعلی
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام آزیتا جان
بچه ها درست می گویند باید ببخشیشون اما نه به سادگی. قبلا هم گفتم راه فرارشون رو نبند. وقتی میگه نفهمیدم اشتباه کردم و اینجور چیزا بگو من بیشتر از اینا ازت انتظار داشتم یا چیزی مثل این.
از دست من عصبانی نشو اما با چیزایی که گفتی به نظرم میاد خواهرت و همسرت واقعا رابطه قبلی نداشتند و این مورد هم بنا به دلایلی (که من نمی دونم) اتفاق افتاده یعنی همه اش یک لحظه بوده و شیطون رفته تو جلدشون و اون کاری که نباید میشد شده. (من اصلا قصدم دفاع از اونا و کارشون نیست قبلا هم گفتم اینو)
حالا باید کاری کنی که هر دوشون اظهار ندامت کنند و بهت قول بدهند که هرگز به هم چین چیزایی فکر نکنند. به همسرت بگو "سعی ام را می کنم که ببخشمت اما اون لحظه ها از جلو چشمم نمیره کنار" یا "به من حق بده که به سرعت نتونم این اتفاق رو فراموش کنم"
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
همينه كه مي گن زن ومرد اگر تنها با هم باشند نفر سوم شيطانه...اين حديث از معصومين هست...وقتي شيطان اين وسط باشه اراده قوي مي خواد كه بتوني از وسوسش خلاص شي. دوست عزيز اشتباهي كه كردند بزرگ بود اين رو همه ما مي دونيم . تو اول بذار خوب احساس پشيماني كنند كه بفهمند بزرگي گناهشون رو. ولي ديگه بايد به مرور زمان فراموش كني. خداي به اين بزرگي گناهامون رو مي بخشه.ما بنده ها هم بذار كمي گذشت كنيم.
مطمئن باش اين دفعه اولشون بوده و ان شا الله دفعه خواهر.
اميدوارم هر چه زودتر مشكلت حل بشه:323:
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط azita91
سلام . از همه تون ممنونم کمکم کردید.
الان با شوهرم صحبت کردم و قسمش دادم به خدایی که می پرسته به عشقی که بینمون بود گفتم راستشو بهم بگو و خلاصه این حرفا. گفت که پشیمونم و اشتباه کردم. میگه اومدم دیدم تو خوابی یک لحظه این فکر افتاد تو سرم. میگه تو فلان فیلم ماهواره همچین چیزی دیدم و نفهمیدم چی شد که یک لحظه این کار رو کردم. میگه تو که منو میشناسی من اهل این حرفا نیستم و هیچی دیگه بینمون نیست و.. اشتباه کردم و ....... :97:
بهش گفتم از کجا بدونم راست میگی؟ من نمی تونم اعتماد کنم؟ اما خیلی اصرار داره که اشتباه کردم و ...... نفهمیدم و دیشب تا صبح نخوابیدم و عذاب وجدان گرفتم و این حرفا. میگه اگر باور نداری برو از خواهرت بپرس بین ما هیچی نبوده و ............
نمی دونم چیکار کنم؟ باور کنم؟ کمکم کنید بچه ها
الانم اومده گیر داده بهم که باید بگی منو بخشیدی وگرنه من تا صبح خوابم نمی بره و این حرفا. بدون تو رندگی برام معنا نداره و غلط کردم و التماس که بگو منو بخشیدی. کسی نیست کمکم کنه؟ چی کار کنم؟ چی بگم بهش؟
عزیزم
این بهترین موقعیته . با راهنمایی مدیر قرار بود قاطعیت نشون بدی که به این مرحله برسونیشون و بگن اشتباه کردیم و شما بپذیریشون و ببخشیشون و قاطعانه بخوای دیگه چنین چیزی پیش نیاد .
متأسفانه همانطور که همسرت گفته تأثیرات فیلمهای پورن ماهواره ای و رسانه های دیچیتالی دیگر ..... که ارتباط محارم را هم ترویج می کنند چه رسد به ارتباط غیر محارم فامیل و .....بسیار خانمان برانداز هست
قاطعیتت را با جمع کردن ماهواره به عنوان هزینه اشتباهشون تداوم بده . عذر خواهی همسرت را بپذیر .
نقدی هم که به خود شما وارد هست این است که وقتی دیدی همسر خواهرت نیست . از بی خوابی می مردی هم نمی بایست می خوابیدی . عزیز جان در موقعیتی که زن ومردی حتی محرم در فضایی تنها و وسوسه انگیز هستند احتمال خطر هست چون شیطان بیکار نمیشینه و اگر ما از نظر زیرساختهای امنیت بخش مثل همین نوع پوشش و حریمها ضعیف عمل کرده باشیم و ... زمینه برای انحراف هست .
پس بهتره عوامل زمینه ساز را هم از بین ببرید . در پوششتون وقت حضور مردی غیر همسرتون رعایت داشته باشید در آرایش هم همینطور و. این تذکر را به خواهرتون هم بدهید که وقتی دور هم هستیم باید رعایت پوشش و حریم و آرایش را داشته باشی در غیر اینصورت از ارتباط داشتن معذورید .
با خواهرت صحبت کن و محکم اعلام کن به شرطی می بخشید که بسیار مراقب رفتارهاشون باشند چون از این به بعد زیر ذره بین هستند و کوچکترین رفتار مشکوکی ببینید باید منتظر عواقبش باشند و وقت حضور شما در کنارشون باید پوشش را رعایت کنه و آرایش نداشته باشه . بعد هم چندتا از خصوصیات خوب خواهرت را یادآوری کن و بگو حیف نیست با این ویژگیها این راه خطا را بری !! این هم برای اینکه عزت نفسش تلنگر بخوره و با این برجسته سازی ویژگیهای مثبت بیشتر به شما نزدیک شود و شما کمکش کنی که مراقب خودش باشد .
موفق باشی
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
نمیدونم این نظر من چقدر درست میتونه باشه، انشا الله آقای مدیر و کارشناسان عزیز درستی یا اشتباه بودن اونو اعلام کنند که دوستمون خدایی نکرده مسیر اشتباه رو نرند.
اما ضمن تایید صحبتهای فرشته عزیز و در ادامه اون، من فکر میکنم بهتر باشه که همسر و خواهر آزیتا دیگه با هم روبرو نشوند و رابطه شون قطع بشه.
در واقع علاوه بر این، اگر هم جمع آوری کامل ماهواره مقدور نبود، چون خیلی از خانواده ها هستند که کانالهای تلویزیون جمهوری اسلامی رو هم با ماهواره میگیرند و یا یکسری شبکه های خاص و بی ضرر خانوادگی یا آموزشی هم توی برنامه شان هست، چون به هر حال ماهواره استفاده های مفید هم داره، میتونید تمام کانالهای اونو منهای شبکه های مورد نظر قفل کنید و رمزش رو فقط خودتون (شخص آزیتا) داشته باشید.
اشکالی نداره مقررات اینچنینی اعمال بشه. منتها همین اول کار تا تنور داغه این قوانینو بچسبون و بعد هم این مسئله خیانت رو سعی کن از ذهن خودت بیرون کنی و بطور اکتیو بهش فکر نکنی و اونقدر هم راجع بهش دیگه با همسرت حرف نزنی و جویای چند و چونش نشی که قضیه لوث بشه. یا احیانا گارد دفاعی بگیره.
بهش بگو اگه واقعا پشیمونه و در ضدد جبرانه، کمترین کارهایی که میتونه بکنه تمکین از این قوانینی است که شما وضع کردی. و بهش میگی که با توجه به اینکه نشون داده آدم ضعیف النفسی است دیگه باید شرایط هرگونه لغزش رو از میان برد.
این موارد خود شما رو هم شامل میشه. توصیه های دین در باب رعایت روابط محرم و نامحرم و حجب و حیا و رعایت حریم ها و داشتن حجاب کامل در ارتباط با حتی نامحرمهای فامیل مثل داماد و برادر شوهر و... برای جلوگیری از اینگونه مسائل است که براحتی میتواند چند تا خانواده را متلاشی کند و یکسری آدم رو دچار آسیب های اساسی بکنه.
در واقع لازم است شما هم در جمع ظاهرتون و رفتارتون رو موجه کنبد که بتونید همین انتظار رو از دیگران هم داشته باشید.
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
پس بهتره عوامل زمینه ساز را هم از بین ببرید . در پوششتون وقت حضور مردی غیر همسرتون رعایت داشته باشید در آرایش هم همینطور و. این تذکر را به خواهرتون هم بدهید که وقتی دور هم هستیم باید رعایت پوشش و حریم و آرایش را داشته باشی در غیر اینصورت از ارتباط داشتن معذورید .
من هم خواستم روی این بخش از حرف فرشته مهربان تاکید زیاد داشته باشم که خواهرت به هیچ عنوان دیگه اجازه نداره جلوی شوهر شما با لباسهای تحریک کننده و آرایش ظاهر بشه اگه نمیتونه بهتره دیگه با همسر شما مواجه نشه و کلا جایی اگه خانمی با آرایش زیاد حضور داشت سعی کنید کمتر حضور داشته باشید
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام
من دسترسی به اینترنت نداشتم ممنونم که سر زدید. اتفاقا خودمم همین کار رو کردم. به شوهرم گفتم قدم اول اینه که ماهواره از این به بعد جمع میشه اولش مخالف بود ولی اصرار کردم که من اصلا با دیدن ماهواره یاد اون قضیه می افتم. :97:
به خواهرمم گفتم که فعلا یه مدت دوری و دوستی باشه. گفتم من تو و شوهرمو با هم ببینم دیوونه میشم .
واقعیتش اینه که ما از اول تو خانواده حجاب و ... نداشتیم. منظورم تو جمع های خانوادگیه. البته من خودم همیشه لباس پوشیده می پوشم و آرایشم زیاد نیست البته قبول دارم اشتباهه.
اما خواهرم خیلی باز می پوشه خیلی هم غلیظ آرایش می کنه منم چند باری بهش گفتم اما گوشش بدهکار نیست. به نظرم الان بهترین فرصته که یه ذره محدودش کنم. اما نمی دونم چطوری؟ واقعیتش ما نماز و روزه و ...رو انجام میدیم فقط تو حجاب می لنگیم . باید اعتراف کنم که مشکل از تربیت ماست.
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
بی حجابی زمینه این نوع مسایل را باز هم میتونه ایجاد کنه،حد اقل به عنوان یک بستر خطر همیشه هست. بهتره از این اتفاق تلخ یک سری بهره برداری های مثبت کنید تا در آینده شیرینیش واستون بمونه. اول بیشتر به پوششتون تو محیطهای خانوادگی توجه کنید چون دیدید که برادر زن و خواهر شوهر و اینا میتونن رو هم به دید جنسی نگاه کننپس این قضیه جمع خانوادگی و غیر خانوادگی نداره پوشش بهتره رعایت شه،:324: و دیگه اینکه همیشه به عنوان یک آتو از شوهرتون نگه داریئ این مساله را و کلی پوئن بکیرید@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@:311::311::311::227::311::227:
-
RE: رابطه مخفی شوهرم و خواهرم
سلام آزیتا جون.به نظرم تا مدتی ارتباتطو با خواهرت قطع کن و بهش بگو تصمیم داری به شوهرش بگی یه جورایی بترسونش تا مدتی در دنیای ترس به اشتباهش فک کنه.شوهرتم بترسون و بگو که دروغاشو باور نمی کنی.بذار اون به طرفت بیاد و از این به بعد اگه زندگیتو دوس داری 4 چشمی مواظب کاراش باش.