-
برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام خدمت همگی
من چند وقتی بود مطالب فروم ها را دنبال می کردم و تازه عضو شدم. راستش یک مشکلی با همسرم دارم می خوام بگم تا نظر کارشناسان رو بدونم. من 28 سالمه و الان 6 ساله که ازدواج کردم همسرم هم 33 سالشه و تحصیلکرده است (دکتری مهندسی صنایع داره) خودمم لیسانس حسابداری هستم. همسرم مرد خیلی خیلی خوب و مومنیه و من هیچ مشکلی نه با خودش و نه با خانوادش ندارم. خانوادش رو هم عین مادر و پدر خودم دوست دارم و اونها هم منو عین دخترشون می دونند.خلاصه از این بابت مشکلی نیست. خود همسرم هم فوق العاده با شخصیت با ادب و مهربونه.همچنین خیلی معتقد و مذهبیه (نه که فیلم باشه واقعی) اما مسئله ای که چند وقت تو ذهنم اومده و اذیتم می کنه مهربونی بیش از حدش هست. اینم بگم من چیزهایی تو این سالها از همسرم دیدم که بیشتر از خودم بهش اعتماد دارم. به اندازه چشمام بهش اعتقاد دارم. تا امروز کلمه ای دروغ نگفته به هیچ کس.
همسرم توی یک شرکت مدیر تولیده و توی اون شرکت 7 نفر خانم کار می کنند (بسته بندی) و یک دختر خانم هم منشی اون شرکته. کلا توی محل کارش اونقدر با اینها مودب و مهربون حرف میزنه که من شک می کنم بهش. نه که بگو بخند باشه یا مثلا قربونت برم و اینا ها اما مثلا اگه بخواد یکی از خانم ها کاری را انجام بده میگه : لطفا زحمت بکشید این کار را انجام بدهید. البته از انصاف نگذریم با مردها هم همینطوری صحبت میکنه یک مقدار خودمونی تر. این مقدمه.
اصل مطلب مربوط میشه به اون دختره که منشی شرکتشونه. این دختر حدودا 40 سالشه و ازدواج نکرده. اصلا دختر جلف و ... نیست و همیشه هم مانتو و مقنعه و ... می پوشه و کلا دختر خوبیه. (من چند بار باهاش برخورد داشتم و آخرین بار رفته بودم ختم پدرش) این دختر خانم توی این دنیا هیچ کس رو نداره یعنی مادرش قبلا فوت کرده بود و پدرش هم الان حدود 8 ماه میشه که فوت کرده و خلاصه احساس می کنم همسرم دلش به حال این دختر می سوزه. حتی چند بار همسرم به من گفته که ببینم تو فامیل یا آشنایان پسری هست که سنش به ایشون بخوره که شاید با اون فرد ازدواج کنه و ..... ظاهرا این خانومو می خواستند از خونه پدرش بیرون کنند و... (خونه ماله عموهاش بوده) و این خانم یک مقدار پس انداز داشته و یک مقدار هم ارث بهش رسیده بوده که تصمیم گرفته باهاش یک خونه بخره و چون گفتم هیچ کسی را نداشته از همسرم خواسته که یک روز وقت بگذاره با هم برن بنگاه و خونه را معامله کنند که یه وقت سرش کلاه نگذارند و این حرفها. همه این ها رو همسرم به من گفت (در صورتی که می توانست اصلا نگوید) و گفت که دوست نداره تنها با این خانم بره بنگاه و من هم باهاش برم که این خانه را معامله کنند. من جوابی ندادم و ظاهرا قراره هفته بعد بروند. نمی دونم همراهیش کنم یا بگم خودشو قاطی این موضوع نکنه؟ اونقدر بهش اعتماد دارم که حاضرم بگم تنها هم بره اما دو دلم.
اینم بگم که همسرم کلا با خانم ها رفتارش مودبانه است حتی با خواهرش و مادرش و مادر من. اما با نامحرم ها اصلا خودمونی نمیشه ولی مهربونه.
لطفا کمکم کنید
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام زهره جان
خوش امدی به همدردی
خداروشکر که همچین همسری داری
یه سوال
شما که میگی این خانوم جلف نیست و ...از طرفی همسرت هم ادم معتقد و راستگوییه.خب دلیل نگرانیت چیه؟!
دلیل دو دل بودنت چیه؟بالاخره برای دو دل شدن باید یه چیزی رو از همسرت یا اون خانوم دیده باشی دیگه...درسته؟
من وقتی عنوان تاپیکت رو دیدم گفتم حتما خدایی نکرده همسرت کلا با خانومها رفتار خیلی صمیمی داره و حتی چشم چرانی هم زیاد میکنه !
به نظرم اصلا روی این موضوع حساسیت نشون نده.اگر حساسیت نشون بدی ممکنه برای همسرت هم ایجاد حساسیت کنی.
اگر بخواهی همسرت رو منع کنی از این رفتن باید دلیل محکمی داشته باشی.
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
زهره خانم سلام
خیلی خوبه که شما هم توی کارهای خیر و کمک به مردم شوهرت رو همراهی کنی....چه اشکالی داره که شما هم همراهشون بری....هم دلت رو راضی کردی و از شر دو دلی نجات پیدا کردی و هم مانع کارهای خیرخواهانه همسرت نشدی.
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام زهره جان
چه همسر خوبی:).و چه زن خوبی.چون در و تخته همیشه جورن:)
من فکر میکنم ازاین دست افکار ممکنه سراغ هر زن یا مردی بیاد.تا اینجاش مشکلی نیست.اما وقتی دردسرسازمیشه که بیش از اندازه به این افکار اهمیت بدیم.
من اگه جای شما بودم این حرفارو میذاشتم کنار.و پیشنهاد همسر رو برای اینکه تو بنگاه همراهش باشم قبول میکردم.
خلاصه اینکه نه تنها شوهرتونو از خوبی کردن منع نکنید.بلکه خودتونو بهش برسونید.یعنی خوبیها رو مشترکا با هم انجام بدید.اینجوری هم شوهرتون میل به خوبیکردنش ارضا میشه.
هم میتونه لحظات جالبی برای هر دوتون باشه.هم حتما از اینکه زنش انقد فهمیده است کیف میکنه.
تنهاش نذارید و باش برید.
البته این نظر شخصی منه.
موفق باشید
پ.ن:نوشته sunlife رو الان دیدم
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام و به همدردی خوش اومدم!:227:
شما دیگه زیادی حساسیت نشون میدین!!
اتفاقا از این که شوهرتون خوش اخلاق و مهربون هستن باید خداروشکر کنین
احتمالا شوهرتون روابط اجتماعی قوی ای دارن!این یه نعمت محسوب میشه که هرکسی نداره
نقل قول:
گفت که دوست نداره تنها با این خانم بره بنگاه
خب دیگه جای شکی نمیمونه!!اصلا خودتون هم باهاشون برین!من نمیدونم شما برای چی دودل هستین!؟
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
زهره جان
خودت هم باهاش حتما برو. من چون از این موضوع خاطره بد دارم دیگه راجع بهش حرف نمیزنم تا شما رو خدای ناکرده الکی نگران کنم!!
فقط سعی کن تو این مواردی که میخواد به اون کمک کنه یکجوری با سیاست خودتو درگیر کنی!
این بهترین راهه!!
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام دوستای خوبم
ممنونم که جوابمو دادید. می دونم من زیادی حساس شدم رو این موضوع . نمی دونم چی کار کنم. راستش من یه موضوعی رو یادم رفت بگم که خیلی مهمه. پدر همسرم یک صندوق خیریه قرض الحسنه دارند (کلا خانوادتا توی کارهای خیر پیشقدم هستند) که همسرم روی اون صندوق حساسیت ویژه ای داره و همیشه میگه پولی که افراد خیر اونجا میگذارند خیلی پاکه و ... و حتی یک ریالش هم نباید بی خودی به کسی داده بشه .حتی هر ماه یک مقدار از حقوق خودشم میریزه به حساب همون خیریه. خلاصه خیلی به اون جا اعتقاد داره. تا امروز ندیدم و نشنیدم که سفارش کسی رو به اون خیریه بکنه حتی اوایل زندگی مون میخواستیم خونه بخریم پول کم داشتیم با اینکه باباش اونجا رئیسه حاضر نشد وام بگیره از اونجا و میگفت حق ما نیست و ما لیاقتشو نداریم. (البته منم به اونجا اعتقاد پیدا کردم روزی که این حرف و گفت هفته بعدش بانک رفاه با 400 هزارتومان موجودی 15 میلیون تومان جایزه برنده شدیم! که باز 5 میلیونش رو ریخت به حساب خیریه!)
حالا این خانم برای خرید خونه یک مقدار پول کم داره (در حدود 7 میلیون) و همسرم با خیریه صحبت کرده که بره اونجا و این 7 میلیون را وام بگیره. (البته اینها رو هم خود همسرم بهم گفت) و من بهش اعتراض کردم که چرا اینکارو کردی گفت : این مورد واقعا فرق می کنه. این واقعا به این پول نیاز داره و .....
به نظرتون بازم نباید دودل باشم؟ می ترسم از دست بدمش.
کمکم کنید.
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام زهره خانم
اولا من تبریک میگم بهت که همچین همسری داری. قدرشو بدون واقعا.
شما که گفتی دختر خوبیه و .... خب پس چرا نگرانی؟ من فکر می کنم همسر شما به تنها چیزی که فکر نمی کنه اون چیزیه که شما داری بهش فکر می کنی! (البته با چیزهایی که شما گفتی تا اینجا) یعنی ازدواج با اون خانم.:311:
راستی اون خانم از کی اومده تو شرکتشون؟ بعد همسرت وقتی ازش صحبت می کنه لحنش چطوریه؟ همسرت می تونست خودش 7 میلیون را بهش قرض بده یا در توانش نیست؟
اما اون چیزی که مشخصه اینه که همسر شما هیچ قصدی جز کمک به این خانم نداره چون اگر اینطور بود جزئیات رابطه و اینکه 7 ملیون کم بوده و قرار شده وام بگیره و ... را به شما نمی گفت. از همه مهم تر خودش گفته نمی خوام تنها برم تازه می تونست بگه با پدرم میریم اما شما رو کاملا وارد ماجرا کرده و این پختگی همسرتون را نشون میده که بعدا مشکلی براش پیش نیاد و شما بدبین نشید بهش.
به نظر من شما با روی باز برخورد کن و باهاش برو بنگاه برای معامله. حتی تو بنگاه هم ناراحت نباش بلکه خوشحال باش که به یک بنده خدا داری کمک می کنی.
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
دوباره سلام
خوشحالم که دوستای خوبی هستن که کمکم می کنند. راستش خودم وقتی نوشته های خودمو می خونم از خودم بدم می آد.همسر من اونقدر پاکه و خوبه که این وصله ها بهش نمی چسبه ولی نمی دونم از کجا یه همچین چیزاییی افتاده تو سرم. وگرنه اصلا اینطور آدمی نیست که به ازدواج مجدد فکر کنه و این حرفها.گفتم که من تو این 6 سال چیزهایی ازش دیدم که اگر تو شناسنامه اش هم ببینم اسم کسی دیگه ای رو نوشتن باور نمی کنم. من واقعا بهش ایمان دارم. یعنی هر کس جای من بود همینطوری بود بسکه پاک و صاف و صادقه. این دختره هم گفتم اصلا نه تا حالا چیزی ازش دیدم نه حرفی حدیثی اما بی خودی دلم شور میزنه. ضمنا قبل از اینکه شوهر من تو این شرکت مشغول به کار بشه این دختره اونجا بوده فکر کنم 10 سالی میشه.
راستش همسرم زیاد راجع بهش صحبت نمی کنه و واقعیتش من یکبار خودم رفتم شرکتشون و تو اتاق همین دختره بودم یک ربعی با هم صحبت کردیم و ... وگرنه همسرم خیلی کاری به کارش نداره وقتی هم ازش صحبت می کرد خیلی عادی و منطقی بود ولی احساس کردم که دلش براش می سوزه و می خواد اگر بتونه کاری براش انجام بده.
در مورد اون پوله هم نمی دونم احتمالا خودش نداشته که بهش قرض بده. من زیاد در جریان مسائل مالیش نیستم.
الان که خودمو جای دختره میزارم می بینم که بهتره قبول کنم اونم بالاخره کسی رو نداره اما نمی دونم چرا تو شرکت این کار رو از همسر من خواسته؟ یعنی نمی شد از کس دیگه ای بخواد باهاش بره برای معامله کردن خونه؟ به نظرتون اینو از همسرم بپرسم؟ که چرا از تو خواسته بری؟
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
زهره جان سلام ..
پست اولت رو که خوندم خودت و همسرت رو خیلی تحسین کردم که انقدر با هم خوبین و بهم اعتماد دارین ..
عزیز دلم این موضوعی نیست که بخوای به ذهنت اجازه بدی درباره ش خیالپردازی کنه ..
از صحبت هات فهمیدم که همسرت خیلی مرد چشم پاکیه و شما رو هم دوست داره .. اگر واقعا مسئله ای این وسط بود مطمئن باش قبل از هرچیز خودش این کار رو نمیکرد و یا به شما نمیگفت .. اینکه گفته و ازت خواسته بیای نشون میده که به عقل و درک شما اطمینان داره و هیچ کلکی هم تو کار نیست ..
اما درباره ی این که چرا اون خانوم از شوهرت خواسته باهاش بیاد ..
ببین عزیزدلم همه ی ما انسانیم .. همه به هم وابسته ایم و به کمک هم نیاز داریم ..
یعنی اگه تو خیابون ببینی چند تا مرد دارن یه دخترو اذیت میکنن توقع داری همسرت نره جلو ؟ کمکش نکنه ؟
نمیدونم شاید بد زمونه ای شده ..
اما آدمها به پشت گرمی همدیگه زنده ن .. و لازم نیست حتما این وسط رابطه ی خاصی در میون باشه !!
مطمئن باش الان که شما به اون خانوم کمک میکنین یه جا دیگه هم یه نفر به شما کمک میکنه ..
این قانونه طبیعته .. هر کار خوب و بدی تو این دنیا برمیگرده به خودمون ..
یه چیز دیگه .. عزیزم اصلا این موضوع رو برای خودت بزرگ نکن و حتی بهش فکر نکن ..
چون انرژی منفی میدی به زندگیت و با فکرت این قضیه رو وارد زندگیت میکنی ..
و اگر که تا حالا هم همچین مسئله ای نبوده کاری نکن که با افکارت و انرژی دادن و بزرگ کردن این مسئله خدای نکرده پیش بیاد ..
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
zohre63 گرامی
این یک حسه طبیعی ایه که در هر خانومی که نسبت به همسریش اون رودوست داره می تونه پدید بیاد.
تصور میکنم اگر این خانم هم ناچار نمیشدن این کار و نمیکردن،شوهرتون هم از سر خیر خواهی این کار و کردن.
شما اگر فکر میکنید در رابطه با همسرتون به خاطر این موضوع مشکلی پیدا خواهید کرد کاملا حق دارید که اون رو از این کار منع کنید ولی فکرش رو کردید چه بلایی ممکنه سر این دختر بی پناه بیاد؟شما هم می تونید خودتون رو با موافقت و همراهی همسرتون در این کار خیر سهیم کنید اما این حق رو هم کاملا دارید که در ابتدا به فکر حفظ زندگی خودتون باشید تنها کسی که می تونه در این مورد تصمیم بگیره شما هستین که بهتر از هر کسی روحیه ی پاک شوهرتون و شخص خودتون رو میشناسد اگر خللی در زندگیتون ایجاد میشه زندگی خودتون واجب تره از قدیم گفتن چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
حس شما طبیعیه گلم. در وجود هر آدمی این حس ها هست اما گاهی باید تلاش کنیم کنترلشون کنیم
همسر شما خیلی آدم خوبیه پس نذار یکوقت این ناملایمتی های شما زمینه ساز پنهان کاری یا فاصلتون رو فراهم کنه
اینکه اومده ازت خواسته باهاش بری بنگاه خیلی خیلی مهمه ، یعنی به شما احترام گذاشته و در عین حال میخواسته رابطش با اون خانوم هم از حدی فراتر نره و حضور شما به عنوان همسر در کنارش جای هیچ شکی رو باقی نمیذاشت (این ویژگی فوق العاده مثبتیه یعنی باید خیلی خوشحال باشی)
حالا اونقت شما با عدم همراهیت هم میتونی دلسردش کنی و روی آینده روابطتون تار منفی بذاری و هم با کنار کشیدن خودت از صحنه زمینه خیلی چیزا رو فراهم کنی. هیچوقت خودتو کنار نکش ، حتی اگه همسرت ازت نمی خواست خودتباید بهانه ای جور میکردی تا همراهیش کنی چه برسه به حالا که خودش خواسته
نذار این قبیل احساسات بهت غلبه کنه و خدایی نکرده اشتباه کنی
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
عزیزم می تونم یک سوال ازت بپرسم؟
آیا شما احساس می کنی اون خانم خصوصیتی داره که برای همسر شما جذابه که شما اون خصوصیت رو نداری؟
جواب این سوال رو بده. فکر می کنم نیاز داری کمی روی اعتماد به نفست کار کنی.
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام . خیلی ممنونم که منو راهنمایی می کنید تا درست تصمیم بگیرم. در مورد اون خانم باید بگم که هر چند که ایشون دختر خوبیه اما خصوصیت خاصی نداره که همسرمنو جذب کنه و من اصلا از این موضوعات نگران نیستم. ضمنا قبلا هم گفتم که من به همسرم ایمان دارم چون قبلا مواردی پیش اومده که در اون موارد اون خانم ها خیلی از من سر بودند از همه لحاظ (مثلا یکی از هم رشته ای هاشون در مقطع دکتری) اما همسرم رفتاری از خودش نشون داد که کمتر مردی چنین رفتاری میکنه. بگذریم. مطمئنم همسرم اصلا به این جور موضوعات فکر هم نمی کنه چه برسه به اینکه بخواد بره طرفش. اما من یه جورایی از اینکه نسبت به این دختره مهربونی میکنه ناراحت میشم. یه حسی بهم دست میده که نمیدونم چیه حسادته یا .. من اشتباه می کنم می دونم اما دست خودم نیست. این موضوع امتحان خدا برای منه .
البته الان راجع به این موضوع صحبت شد و همسرم گفت که ساعت 9 صبح همین پنج شنبه قراره بریم برای معامله خونه . و منم که تصمیممو گرفته بودم (به کمک دوستان) موافقت کردم :46: . البته اول گفتم فکر می کنی لازمه منم بیام و همسرم گفت حتما اما اگر دوست نداری بیایی من باید یکی دیگه از بچه های شرکت رو با خودم ببرم و تنها نمیرم. حالا نمی دونم اونجا چه جوری برخورد کنم؟ می ترسم این افکار روی رفتارم تاثیر منفی بذاره.
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
پاسخ من بر خلاف اکثریت منفی ست. البته من عضوی عادی هستم و شاید بهتر باشد رای اکثریت را در نظر بگیرید اما به شخصه به دلیل اینکه حس منفی ام افزایش پیدا نکند و بعد هزاران کوه خیالی برای خودم نسازم ، این موضوع را منتفی می کردم تا راحت باشم. ممکن است خیلی افراد از پاسخ من دلخور شوند ، نظر من عدم کمک به دیگران نیست اما اجازه هر مدل کمکی را می دادم جز این یکی تا خیالم راحت باشد و زندگی ام به خطر نیفتد ، خصوصاً که دائم در فکر هم بودم!
متاسفانه چیزهایی در زندگی دیگران شنیده ام که مرا بی اعتماد کرده و برای همین بهتر می دانم از این کمک کردن ها فاصله ای شدید بگیرم!
یک سوال: آیا بقیه این خانم ها هم مشکل مالی دارند یا خیر؟ و اگر هست برخورد همسرتان با آنها هم چنین است؟
شما بر مجموع نظرات دوستان و با بررسی رفتارهای دو شخص تصمیم گیری کنید. حتماً هر دو خوبند و امیدوارم موفق باشید. :72:
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام زهره جون
خوشحالم که موافقت کردی و مطمئن باش راه درست همینه. من قبلا هم گفتم همسر شما هدفی جز کمک به این خانم نداره پس حتما همراهیش کن. اینطور که شما گفتی همسرتون مرد پاکیه و اهل این حرفها نیست بنابراین خودتو با این افکار شیطانی اذیت نکن. من اگر جای شما بودم نه تنها با روی باز با اون خانم برخورد می کردم بلکه یک جعبه شیرینی هم می گرفتم و می بردم . اونجاست که همسرت به داشتن چنین خانم فهمیده ای افتخار میکنه البته تو دلش. :43:
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام
من تصمیممو گرفتم برای همراهی همسرم چون مطمئنم مشکلی پیش نمی آد. فقط نمی دونم چطوری برخورد کنم؟ دوست عزیزم یعنی شما می گوئید پیشنهاد بدهم شیرینی هم بگیریم؟
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام
خب عزيزم وقتي خودش گفته كه تنهايي دوست نداره با اون خانوم بره شما بهش پيشنهاد ميدادين كه همراهيش كنين
بعدشم مگه نميگين دنبال شوهر واسش ميگرده خب ديگه معلومه كه چه شوهر نازنيني داري چرا بيخودي شك ميكني.
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام عزیزم
آره چه ایرادی داره؟ فکر کن خواهرته. ببین خودتو کنار نکش. یه جوری برخورد نکن که انگار مجبور بودی بری. خیلی راحت خوشحال. آدم وقتی برای یکی کار خیری انجام میده نباید سرش منت بذاره. ضمنا مگه قراره چی کار کنید. قرار نیست شما و همسرت و اون خانم مسافرت برید که. به این حس مخرب غلبه کن. با چیزایی که در مورد همسرت و اون خانم گفتی اگر قرار بود مسافرت هم برید مشکلی نبود. مطمئن باش :305:
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
عزیزم اگه میری خوب و با روی باز برخورد کن و مثل یک دوست و همسر شوهرت رو همراهی کن ،
طوریکه شوهرت خوشحال بشه و بگه چه خوب شد خانومم رو با خودم بردم ، نه اینکه بگه دیگه هیچوقت خانومم رو جایی نمیبرم!
در زندگی گاهی چنین موقعیت هایی پیش میاد و ما هم چه خشومون بیاد یا بدمون بیاد باید خودمون رو وفق بدیم ، با زندگی هم نمیشه جنگید و نمیشه همسرت رو همیشه در بسته بندی نگه داری تا هیچکس رو نبینه ، پس بهتره روش صحیح رفتار در این موقعیت هارو پیدا کنی
نمیگم خودت رو به خوش خیالی بزن ، نه .. اما همیشه منطقی باش ، در عین اینکه حواست به همه چیز هست بدبین هم نباش، اونهم با شوهر خوبی که شما داری
خداروشکر کن که انسان درستیه و هدفش واقعا کمکه ، پس کاری کن که خوشحال شه ازینکه تورو با خودش برده و حس کنه همسر خوب و فهمیده ای داره و اونجا وقتی کنارت نشسته از بودن در کنار تو پیش دیگران احساس غرور کنه
نه اینکه خدایی نکرده بدخلقی و اخم و تخم شما باعث خجالت و سرافکندگیش بشه و اون خانوم هم هزارتا فکر پیش خودش بکنه.
اینکه اینجور جاها با همسرت همراه باشی 2 تا خوبی داره
1- با حضور شما در کنار همسرت همه کاملا میفهمن که :
- این آقا زن داره
-با زنشم خوبه و همدیگرو دوست دارند (مشکلی تو زندگیشون نیست که بشه ازش سواستفاده کرد)
- کلا هیچ فکر نامربوطی به سر کسی نمیزنه و نمیتونه وارد حریم شما بشه
2- شما با حضور پیدا کردنت در این موقعیت ها میتونی از جزئیات و ریز خیلی چیزها باخبر بشی و کلا کنترل بهتری بر اوضاع و اطراف همسرت داشته باشی و فرمان زندگیت بیشتر در دستته ، دیگه چیزی از شما مخفی و پنهان باقی نمیونه
کسی که خودش رو کنار بکشه هردوی این موارد رو از دست میده و فردا نمیتونه بگه وای چرا زندگیم اینطوری شد.
به نظر من طوری برو که شوهرت تشویق بشه بازم اگه چنین مواردی بود حتما شمارو با خودش ببره ، نه اینکه پشیمون بشه!! اونوقت ضررش مستقیما به شما برمیگرده گلم.
با روی باز و خوش برخورد برو ، اون خانوم رو هم تحویل بگیر (مسلما شوهر شما که نمی تونه تحویلش بگیره شما باید به عنوان خانوم ایشون تحویلش بگیری) بگو خونه خریدنت مبارک و ازین حرف ها .... میتونی محور صحبتهاتون رو روی ویژگی های آپارتمانشون ، نحوه معامله و قیمت و این جور چیزها بگردونی
امیدوارم همه چیز به خوبی برگزار بشه
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
البته منم با دوستان موافقم که باید در کمک به دیگران تو هم کمکش کنی ولی تا حد اعتدالش
نذار این احساس ترحم شوهرت خیلی زیاد بشه و اون خانم بهش تکیه کنه و ناخوداگاه به طرفش کشیده بشه و شوهر تو رو هم بکشه ( چون دله دیگه قانون سرش نمیشه )
خوب اون عمو یا فامیل های دیگه هم داره دیگه مطمئنا اونا هم دلشون میخواد به این خانم تا حدودی کمک کنن!
محتاط باش ولی کسی رو که کسی رو نداره رو اذیت نکن
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
درود بانو
انصافا خیلی شوووووووووهر خوبی داری خیلیییییییییی یعنی واقعا من یکی کف کردم :104:
بهترین کار همراهیشه که خداروشکری همین تصمیم رو گرفتی. بعدشم شما فکر کردی خونه خریدن چجوریه؟ مغازه بقالی نیستش که کلی دردسر و دنگ و فنگ داره همینجوری نیست که شما بار اول بری و خونه مناسب با قیمت خوب گیرت بیاد شاید نزدیک به 2 ساعت یا بیشترم طول بکشه اینکار شایدم چندین روز و چندین هفته.بنظرم بهترین کار اینه قبل از رفتن بنگاه هدف گذاری مشخصی کرده باشین اینکه چه مقدار پول دارین؟آیا با این پول میشه خونه خرید؟ و حداقل نشانی چنتا خونه که امکان خریدش مقدوره با اون بودجه رو از قبل داشته باشین که فقط واسه دیدن برین
بعدشم این حس زنونست همه زنا دارن شما هم دارین بیچاره ما مردا :302: راست بریم چپ بریم فرشته هم باشیما شما زنا بلاخره یه گیری میدین ما مردا واقعا مظلومیم :163:
رفتی خیلی ریلکس باش ایکاش آبجی من جای شما بود عاشق اینکاراست میتونی مجانی بری کلی خونه رو ببینین نماش چجوریه دکورش اطاقاش نمیدونم کابینتش اجاق گاز و یخچالش کلی چیز یاد بگیری ببینی چه چیزایی مد شده امسال و شاید یه ایده خوب واسه بهتر شدن و زیباتر شدن دکور خونتون پیدا کردی. تازه بجز این قیمت خونه دستت میاد اینا اشکال داری مگه؟والله من که مردم وقتی با خانومم میرفتیم آی کیف میداد اینچیزا رو میدیدم :311: ولی لامصب با این قیمتا آخرش همش دردسر داشتیم نتیجشم شد همون رهن بشینیم بهتره با این قیمتای خونه :311:
نکته آخر من نمیدونم شما زنا چجوریاست خداوکیلی اگه یه زن آمریکایی و آسایی و عرب اروپایی و نمیدونم استرالیایی و قبیله بکومبا بکومبا رو بزارن کنار سر 3 سوت همچین باهم ریفیق میشین انگار باهم خوارهرین همدیگه رو گم کردین با چه زبونی حرف میزنین من یکی نفهمیدم :311:
خوش باشی آبجی یاعلی
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام دوستای گلم. خیلی خوشحالم :227:
برنامه خرید خونه عوض شد و قرار شد امروز عصر بریم. خلاصه به همسرم پیشنهاد دادم که یک جعبه شیرینی بگیریم که زیادموافق نبود ولی راضیش کردم :163: رفتیم همه چیز عالی بود و مطابق انتظار. من واقعا خدا رو شکر می کنم که همچین همسری دارم و افتخار می کنم بهش. اون خانم هم اومد (برای اطلاع دوستان بگم که این خانم خودش قبلا گشته بود و آپارتمان مورد نظرش رو انتخاب کرده بود یک آپارتمان نقلی 45 متری طرفای میدون امام حسین) همه چیز خوب برخوردها فوق العاده و .... همسرم با مالک آپارتمان صحبت کرد (در حدود 40 دقیقه) و 5 میلیون تخفیف گرفت روی قیمتی که گفته بودند :104: بعد هم بقیه کارها و معامله انجام شد و .....
بعد هم به همراه اون خانم و همسرم رفتیم آپارتمان را تحویل گرفتیم و شیرینی اش را هم خوردیم. اون خانم هم خیلی متین و سنگین برخورد کرد (همونطور که انتظار میرفت) و توی صحبتی که با هم داشتیم خیلی معذرت خواهی کرد که مزاحم ما شده و کسی رو نداره و .... منم گفتم مسئله ای نیست و ..... چیزی که جالب بود این بود که خانمه از اومدن من خوشحال شده بود و من اصلا انتظار شو نداشتم.اینو از صحبت هاش میشد فهمید خیلی ازم تشکر کرد و خلاصه با هم دوست شدیم :72:
همسرم موقع برگشت به خونه ازم تشکر کرد و بهم گفت که راه دیگه ای نبود و انگار یک بار سنگینی رو از روی دوشش برداشتند. منم اونقدر خوشحال و سبک بودم که حد ندارشت. اینطوری : :310:
اینبار هم مثل دفعه های قبل به همسرم اعتقاد پیدا کردم چون مطمئنم که تنها هدفش کمک به این خانم بود و لا غیر. اینو می شد از لحنش تو راه برگشت خونه فهمید. خدایا شکرت می کنم برای همه چیزهای خوبی که بهم دادی . دوستای خوب که کمکم کردند، همسر خوب زندگی خوب و ....
دوستان از تک تک تون ممنونم. خیلی بهم کمک کردید. وقتی یادم میفته چند روز پیش به چه چیزایی فکر می کردم از خودم خجالت می کشم.
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
سلام گلم
خیلی خوشحال شدم که همه چیز خوب بوده. تویی که اینقدر خوبی بایدم همسر به این خوبی داشته باشی. قربون خدا برم که در و تخته رو با هم جور می کنه.
آفرین به این اعتماد، آفرین به این همدلی ، آفرین به این بینش آفرین به شما و همسرت آفرین به اون خانم:104:
نمی دونم بچه داری یا نه؟اما خوش به حال بچه ای که چنین مادر و پدری داشته باشه.:163:
مطمئنم نتایج مثبت این کار را میتونی توی زندگی خودت احساس کنی. دوستانی که اینجا هستند قصدشون کمک به هم هست و همه خوشحال میشن اگر کاری از دستشون بر بیاد برای هم انجام بدن. لطفا به اونجور مسائل هم دیگه فکر نکن.
-
RE: برخورد همسرم با خانم های دیگر
فهیمه جان
ممنون بابت اینکه کمکم کردی با این موضوع کنار بیام. راستش من یه پسر 4 ساله (بهتره بگم یک آتیش پاره!) دارم. بازم برای همه چی ممنون.
امیدوارم شما و همه بچه ها زندگی خوب و خوشی داشته باشند.