من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
سلام دوستان ، من و همسرم بین چند تا راه موندیم و نمیدونیم چیکار کنیم مطالب مربوط به مراحل تصمیم گیری هم خوندم واسه همسرم هم توضیح دادم ولی در کل ازتون میخوام با راهنمائی هاتون کمکمون کنید ...
ما 2 تا تصمیم بزرگ داریم که یکیش خیلی بزرگتره و اون مهاجرت به یک کشور دیگه است
تصمیم اولمون اینه که ماشین هامون رو بفروشیم و یه مقدار پس اندازمون هم بزاریم روش و یه ملک دیگه بخریم در حقیقت یه سرمایه گذاری کنیم که واسه آینده مون با این شرایط اقتصادی حد اقل یه چیزی داشته باشیم چون ماشین سرمایه نیست واسه ما و الان هم کلی رفتیم و گشتیم و خونه دیدیم چند تا هم به شرایط ما کاملا سازگار بود
اما تصمیم مهمترمون اینه که کلا به یه کشور دیگه مهاجرت کنیم کلا من دیدگاهم اینه که دوست دارم جائی بچه مون به دنیا بیاد که از لحاظ علم و دانش و امکانات خوبی داشته باشه و تقریبا بتونه واسه آینده اش برنامه ریزی کنه (چون تو این شرایط آدم حتی نمیتونه واسه یک ماه دیگش برنامه ریزی کنه چه برسه به زمانی که بچه ما بخواد 18-19 سالش بشه ) حالا هی میایم سبک سنگین میکنیم اول اینکه شرایط رو می سنجیم اگه بریم چه چیزهائی از دست میدیم به غیر از خونه ای که الان داریم بقیه چیزهامون رو باید بفروشیم همسر من بیشتر نگران کارش هست چون میترسه کارش رو از دست بده و اگه برگردیم دیگه نمیتونه همون کار رو ادامه بده البته دللنگی ها و دوری از خانواده ها و ... هم بهش واقف هستیم ولی نمیدونیم چیکار کنیم لطفا راهنمائیمون کنید...
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
سلام ملكه
يك كاغذ سفيد برداريد. هم شما و هم همسرتون! (مي شه دو كاغذ)
يك طرف كاغذ بنويسيد : آنچه از دست مي دهم و هر گز بدست نمي آورم (چيزي كه از دست مي دهيد و طي 5 سال آينده دوباره بدست خواهيد آورد را اينجا ننويسيد! اما اگر برآورد شما بيش از 5 سال است بنويسيد)
يك طرف كاغذ بنويسيد:آنچه به دست مي آورم (كه اگر بمانم بدست نخواهم آورد)
اون موقع مي توانيد تصميم بگيريد!
در هر صورت دلائل شما فعلا براي مهاجرت كافي نيست! يعني براي آينده فرزندانتان (كه هنوز نيستند!) اصلا دليل خوبي نيست! دلائل محكمتري براي تصميمات مهم لازم داريد
سوالي بود بپرسيد
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
به نظر من و براساس تجربیاتی که از مهاجرت نزدیکانم به دست آوردم، یکی ار مهم ترین عوامل موثر در انتخاب درست، روحیات شما و همسرتان است. اگر شما یا همسرتان افرادی وابسته به خانواده و احساساتی هستید، اصلا مهاجرت رو انتخاب نکنید. چراکه صدمات روحی که به شما وارد می شود تا سالیان سال قابل جبران نیست. اما اگر افرادی مستقل و خواهان تغییر و تحول دائمی در زندگی هستید، کنار امدن با عوارض مهاجرت راحت تر است. در کل تجربه ثابت کرده افرادی که فعالیت های اجتماعی زیادی دارند( به عنوان مثال افرادی که دارای دوستان زیاد، ولی دوستان صمیمی کمی هستند) در کشور جدید راحت تر خود را با شرایط وفق می دهند. من به شخصه افرادی را می شناسم که با دیدگاه شما و به قصد تامین آینده فرزندان خود مهاجرت کرده اند. اما خود به فرد افسرده و گوشه گیری تبدیل شده اند که آرزویی جز بازگشت به وطن ندارند. حتی فزندانشان هم به دلیل بزرگ شدن در فرهنگی کاملا متفاوت با فرهنگ ایران، برایشان غریبه است و با آن ها هم نمی توانند ارتباط مناسب برقرار کنند.
باز هم تاکید می کنم روحیه شما و همسرتان خیلی در تصمیم گیری مهم است.
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
سلام ملکه عزیز..
به تالار همدردی خوش امدید و امیدوارم بتونید نتیجه لازم را از تاپیکتون بگیرید..
دوست من با توجه به اینکه خودم در حال مهاجرت هستم برای ادامه تحصیل عنوان شما توجه منو جلب کرد..
در ابتدا بیان کنم که برای تصمیم گیری در این راه بهترین روش همان روش Sci عزیز هست که شامل موارد از دست دادهو بدست اورده هست ..برای همین در این مورد من توضیحی اضافه نمی کنم ..
ولی نکاتی در رابطه با مهاجرت خدمت شما بگم...
برای مهاجرت کردن واقعا باید همه چیز را در نظر بگیرید..شاید واقعا بگم بهتون وقتی در کشاکش امر قرار می گیرید دلتنگی والدین یادتون میره..
شما برای مهاجرت بسته به کشور مورد نظرتون باید سختی های زیادی را تحمل کنید و برای این کار نیاز به تحمل هزینه های زیادی دارید که حتما باید برای اون برنامه ریزی کنید چون روز به روز داره همه چیز گران میشه از پول برای ویزا بگیرید تا ترجمه مدارک و ..که همه اونها سر به فلک می زنه دوست من...
پس یکی از چیزهایی که دوست داشتم به شما بگم اینه که واقعا مهاجرت کردن اسمش راحته ولی پروسه اون تا وقتی توش نیافتید نمی بینید چقـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــدر سخته و دردسر داره برای همین باید بسیار پر طاقت و صبور باشید دوست من...من با اینکه پروسه رفتن خواهرمو دیده بودم و به چند و چونش آشنا بودم ولی تا خودم و همسرم تو این مسیر نیافتادیم نفهمیدم واقعا چقدر درسدسر داره برای همین حتما باید ببینید ایا به این همه دردسر چه از نظر روحی چه اقتصادی می ارزه یا نه...که این بسته به کشوری که انتخاب می کنید فرق داره ..
چیزی که هست حتما اگر به این مسیر تصمیم گرفتید تمام چند و چون کشور مورد نظر را در بیارید..یعنی مو را از ماست بکشید بیرون چون واقعا مهمه...داشتم دوستانی که مسیر را رفتند و در اخر کار ..لحظه اخر به خاطر مثلا ویزا نهایی ماهها و سالها معطل شدند..پس پیه همه چیز را به تنتون بمالید دوست من..
در رابطه با کار همسرتون مطمئن بشید اگر ایشون از کار اینجا دست بکشند اونجا می تونن کاری پیدا کنند..که خدای نکرده بعد از طی مسیر و مهاجرت همسرتون دچار سرخوردگی نشن...
نکته دیگه اینکه الان شما و همسرتون مهم هستید و اول ببینید شما و همسرتون چی می خواید نه فرزندان آینده..مهم اینه شما احساس رضایت از انتخابتون داشته باشید...پس اولویت اول را برای خودتون بذارید...
دیگه اینکه نکته ای هست که اواز دهل شنیدن از دور خوش است..البته اینو کلی می گم ولی واقعا باید ببینید در اینده دوست دارید فرزندتان در محیط فرهنگی اون جا بزرگ بشه دوست من..این خیلی مهمه که شما و همسرتون بتونید فرهنگ حاکم را در اونجا بپذیرید که گاها برای برخی قابل تحمل نیست...
نکته بعدی صرفا برای خود شما دوست من..همسرتون را که مطمئنا کامل می شناسید در دنیای خودتون کنکاش کنید ایا این ثبات در رفتار و اعتقادات در محیط جدید هم برای ایشان باقی خواهد ماند؟
نکات بالا هرچند به نظر شاید منفی برسند ولی در عمق اونها نکات مثبت فراوانی هست که با دقت می تونید اونها رو ساتخراج کنید..اگر همه موارد بالا برای شما اوکی هست و دلتنگی از والدین هم برای هر دو شما قابل تحمل هست می تونید با اطمینان بیشتری وارد مسیر بشید و اونوقت ان شالله در اونجا می تونید زندگی بهتری که مد نظر خودتان و همسرتان هم برای شما هم فرزندانتان هست اغاز کنید..
امیدوارم تصمیمی بگیرید مه به نفع شما باشه و خداوند هم همراه شما خواهد بود..موفق باشی
سارا بانو:72:
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
sci و شب نیلوفری و سارا بانوی عزیز ازتون خیلی ممنونم که جوابم رو دادید، من خودم نشستم یه لیست تهیه کردم و بر اساس مقاله تصمیم گرفتن که تو این سایت بود مرحله به مرحله جلو رفتم ... و چالشهائی که الان توش هستیم رو نوشتم چند راهی هم که مد نظر من و همسرم هست رو هم نوشتم و هر کدومشون رو واسه خودم تحلیل کردم نکات مثبت و منفی هر کدوم هم نوشتم برای همسرم هم توضیح دادم ولی باید بنشینیم و یکبار دیگه با هم اجرا کنیم این مرحله رو ... حتی نشستم لیست لوازم خونه ام را هم نوشتم که بخوام بفروشم و چند تا از وسایلم رو از جمله قرآن سر سفره عقدم رو گذاشتم کنار که اگه برم با خودم حتما میبرم ... ولی یه غمی تو دلم نشسته بود ...
از یک طرف هم وقتی یه سری از مشکلات جامعه را میبینم و اینکه فرهنگها و اعتقادهامون روز به روز داره کمرنگ تر میشه دیگه هیچکی واسه هیچکی ارزش قائل نیست تو خیابون همه باهم دعوا دارن تو رانندگی که دیگه هیچی ... هیچکی واسه طرفش راضی نیست یه قدم برداره همه داریم به هم گرگ شدن رو آموزش بدیم همه دنباله حقمون هستیم ... احساس میکنیم داریم له میشیم از جائی که کار میکنیم بگیرید تو این شرایط کارفرما ها هم سوء استفاده گر شدن و اگه یه ذره تعلل کنی میبینی یکی دیگه جات رو گرفته ... میدونید من دوست ندارم بچه ام اینجوری بار بیاد دوست ندارم بچه ام تو مترو تو اتوبوس اگه بخواد سوار شه یا له بشه یا انقدر همه به هم فحش میدن که حد نداره میدونید من از اینها فراری هستم دوست دارم بچه ام جائی درس بخونه که پس فردا اگه مثل امروز یه مدرسه آتیش گرفت و یه دختر بی گناه از بین میره کسی تقصیر رو نندازه رو دوش کسه دیگه حد اقل یه مغذرت خواهی کنه دوست دارم اگه یه اتفاقی واسه یه سری از هموطنام میافته به جای کمک به اونها ضریح طلا (نمیدونم املاش همینه یا نه) :163: به یه جائی دیگه فرستاده بشه و هموطنام از سرما بمیرن و به سختی زندگی کنن میدونید من دوست دارم بچه ام جائی باشه که اینها دقدقش بشن نوع دوستی رو اجرا کنه نه اینکه الان فکر کنه که معلوم هم نیست اگه من کمک کنم به اونها برسه یا نه و پس فردا کمکهاشون رو تو بازار نبینه که واسه فروش گذاشتن .... میدونید نمیخوام فکر کنین که اینها بحث های خدائی نکرده سیاسیه نه اینها کاملا اجتماعیه من دوست دارم که جائی زندگی کنم که واسه من ارزش قائل بشن دوست دارم من رو به عنوان یه انسان ببینن و .
سارا بانونی عزیز مرسی که خیلی مطالب رو بهم گفتی مطمئن باش هر کاری بخوایم انجام بدیم تحقیق و مطالعه هم میکنیم الان روی چندتا کشور تمرکز کردیم و داریم روشون مطالعه میکنیم و شرایطش رو میسنجیم و با برادرم که خارج از کشور هستن همش مشورت میکنیم ولی اینکه الان باورتون میشه مغزم قفل کرده و برام فرق نمیکنه کجا باشم بیشترین دقدقه من برای اینده بچه ام هست همین
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
سلام ملکه عزیز
امیدوارم با همین روشی که دوستان گفتند بتونین بهترین نتیجه رو بگیرین.
چیزی که با خوندن حرف های شما به ذهنم رسید اینه که شما اطلاع خیلی خوبی از مشکلات اینجا دارین و نمی خواین توی این شرایط بچتون بزرگ بشه. اما لازمه که در مورد مشکلات کشورهای دیگه هم تحقیق کنین تا بتونین خوب تصمیم بگیرین. من براتون مثال می زنم.
شما گفته بودین
نقل قول:
نوشته اصلی توسط malakeh
هیچکی واسه هیچکی ارزش قائل نیست
هیچکی واسه طرفش راضی نیست یه قدم برداره
یک تفاوت عمده مردم بعضی کشورهای دیگه با مردم ایران اینه که هر کسی سرش تو کار خودشه و کمک کردن و دلسوزی برای دیگران اون جوری تعریف نشده. اگر کسی حل کردن مشکل دیگری جزئی از شغلش باشه این کار رو می کنه ولی از روی محبت و از خودگذشتگی نه
البته مشکل فضولی توی کار دیگران هیچ وقت پیش نمی آد ولی هر کس به تنهایی باید با مشکلاتش روبرو بشه. این قانون حاکمه. البته استثنا همه جا وجود داره و در ضمن کشورهای شرقی کمتر چنین مشکلی رو دارن.
از جائی که کار میکنیم بگیرید تو این شرایط کارفرما ها هم سوء استفاده گر شدن و اگه یه ذره تعلل کنی میبینی یکی دیگه جات رو گرفته ...
زیر آب همکارها رو زدن و سواستفاده و ناحقی همه جا هست. حتی تا اونجایی که برای کسی که چند سال اول کارش هست مرخصی گرفتن برابر با ترس اینه که وقتی برگشتی ممکنه کارت رو به کسی دیگه داده باشن.
من دوست دارم که جائی زندگی کنم که واسه من ارزش قائل بشن
یه نکته خیلی مهم توی خارج زندگی کردن اینه که یک مهاجر همیشه مهاجره و این حس مالکیت نداشتن همیشه همراه آدم هست و خیلی جاها هم بروز می کنه. بنابراین ارزش قائل شدن هم به همین دلیل کاستی هایی داره.
این هایی که من گفتم شاید خیلی بدبینی تلقی بشه ولی سعی کردم در مقابل نقطه های بدی که شما گفتین این ها رو بگم که فقط به این فکر بیفتین که خیلی خیلی تحقیق کنین.
به نظر من هیچ نتیجه گیری کلی ای نمی شه کرد که کجا زندگی کردن بهتره. به شرایط و خواسته های فرد بستگی داره و فقط برای عده خاصی می شه گفت که ۱۰۰٪ برای شما رفتن یا موندن بهتره. پیشنهادم اینه که در مورد مدرسه ها و ارتباط بچه ها در کشوری که تصمیم دارین روش فکر کنین بپرسین و خیلی خوبه اگر خانواده ایرانی که اونجا بچه دار هستند
رو پیدا کنین و ازشون اطلاعات بگیرین.
موفق باشین
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
مرسی زهرای عزیزم ... کمک خوبی بهم کردی واسه بررسی های بیشترم ...
به نظرها و دیدگاهی یدگه هم نیاز دارم و همچنین راهنمائی های دیگه و اینکه به نظرتون واسه یه ایرانی کدام کشور که هم از لحاظ آب و هوائی هم مهاجر دوست و هم از لحاظ علم و دانش و پیشرفت بشه انتخاب کرد ... من از چند نفر که پرسیدم مثلا گفتند اگه کسی بخواد به آمریکا مهاجرت کنه نیویورک هم یه شهر صنعتی هم از لحاظ آب و هوا مثل ایران 4 فصل داره و هم تعداد مهاجرانش خیلی زیاده و کاملا این رو قبول دارن مثلا مثل اسپانیائیها نیستن که بیشترشون ضد مهاجر هستن و ...
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
من همیشه به دوستانی که میخوان بیان میگم نه اینجا بهشته و نه اونجا جهنم، همه چیز به ما بستگی داره. من خودم روزهایی بوده که دلم پر میزده برای عدس پلو ، نون بربری و یا حتی عطر و بوی بازار تجریش.
بر مبنای تجربه من ایرانیانی که با کمک خانواده توی ایران به جایی رسیدند و موقعیتی که دارند فقط به خاطر حمایت های اونها بوده معمولا اینجا موفق نیستند. اینجا همه با هم برابرند و فقط و فقط بر مبنای تلاش خودتون ممکنه به جایی برسین.
نکته دیگه موفقیت خانومها و عدم تحمل این موفقیت از طرف همسرشونه ، من دیدم خانومهایی که بعد از رسیدن به اینجا و تلاش و کار خیلی از همسرشون موفق تر بودند و همسرشون تحمل این موفقیت و موقعیت جدید رو نداشته. با توجه به اختلاف قوانین و حمایت ویژه از زنان، خانومها هم چندان رفتار همسرشون رو تحمل نمیکنند و از هم جدا میشن.
یک بحث دیگه نوع پوششه، خارجی ها به پوشش خانومهای مذهبی ما چندان اهمیت نمیدن اما بیش از 90 درصد ایرانی ها دید چندان خوبی به خانومهای با حجاب ندارند، همسر یکی از دوستان من از این نوع رفتار خیلی ناراحت بود.
اما زوج های همراه و باسواد خیلی زیادی هم دیدم که زندگی خوبی دارند و سختی های غربت رو با کمک هم آسون میکنند.
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
samanis عزیز ممنون ازت خیلی خوشحالم که یکی که دقیقا تو این شرایط هست بهم جواب داد ،
من هم منکر دلتنگی و ناراحتی های غربت و دوری نیستم ولی من خودم خدا رو شکر توی خانواده ای بزرگ شدم که کاملا مستقل بودم و خیلی مواقع پیش اومده که تنها بودم و پدر و مادرم به مسافرت رفتن ولی برعکس من همسرم خانواده خیلی نگرانی داره و چون همسر من هم تک پسر خانواده هست خیلی هم هواش رو دارن واسش دور از جونشون پرپر می زنن من فکر میکنم اگه یه مدت پسرشون رو نبینن خیلی داغون میشن ... یعنی فکر کنم اگه این اتقاق بیافته مادر همسرم روزی سه یا چهار بار بخواد زنگ بزنه و با پسرش صحبت کنه فقط از روی نگرانی ... این یکی از نگرانی های منه به خاطر خانواده همسرم و انتقال نگرانی و دلتنگی بیشتر از حد به همسرم ... همسرم هم بعضی اوقات تو حرفهاش مستقیم نمیگه که دل تنگ خانواده میشه بیشتر میگه دلم واسه ایران تنگ میشه دلم واسه جاده چالوس واسه شمال تنگ میشه :43: بعد از یک طرف هم میگه من می تونم چند سال هم نیام ایران تا به یه مرحله ای از زندگیمون برسیم ... میدونی من خیلی نگرانی ما بیشتر برای کار و امرار معاشه رشته من و همسرم رشته قابل قبولیه و همه جا براش کار هست من سابقه کار خوبی هم دارم ولی همسرم کارش به رشته اش خیلی ارتباط نداره ترس من بیشتر از کار پیدا کردن هست ....
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط malakeh
برعکس من همسرم خانواده خیلی نگرانی داره و چون همسر من هم تک پسر خانواده هست خیلی هم هواش رو دارن واسش دور از جونشون پرپر می زنن من فکر میکنم اگه یه مدت پسرشون رو نبینن خیلی داغون میشن ... یعنی فکر کنم اگه این اتقاق بیافته مادر همسرم روزی سه یا چهار بار بخواد زنگ بزنه و با پسرش صحبت کنه فقط از روی نگرانی ...
میدونی من خیلی نگرانی ما بیشتر برای کار و امرار معاشه رشته من و همسرم رشته قابل قبولیه و همه جا براش کار هست من سابقه کار خوبی هم دارم ولی همسرم کارش به رشته اش خیلی ارتباط نداره ترس من بیشتر از کار پیدا کردن هست ....
خانمی تو تالار تاپیک داشتند که مشکلشون تماس های بیش از حد خانواده همسرشون با اونها در خارج از کشور بود و این که همسرش هم دائما نگران اونها بود و آرامش زندگیشون به هم خورده بود. شاید اون تاپیک کمکتون کنه برای قسمت اول صحبتتون.
در مورد کار معمولا اگر حداقل یکی از مدارک تحصیلیتون، ترجیحا آخرین مدرک دانشگاهیتون، از کشور مذکور نباشه کار پیدا کردن سخت تر می شه.
کارفرما برای استخدام شما باید با قوانین کار و مهاجرت و مالیات و ویزا و ... درگیر بشه. اما برای استخدام یک هموطنش ( که طبق قانون اکثر کشورها اولویت استخدام هم داره) کارش خیلی ساده تر هست. به همین دلیل ترجیح می دهند کسی را استخدام کنند که بی دردسرتر است. مگر این که شما را از طریق کسی بشناسند و یا از کار دانشجویی، کارورزی و ... ذره ذره وارد کارشون بشید.
در مورد سطح دانش و تکنولوژی چند بار صحبت کردید. نتایج عملی و کاربردی دانش در همه دنیا همزمان داره استفاده می شه ( به جز موارد خاص). نمی دونم منظورتون از سطح بالای دانش کشور چیه؟ چه استفاده ای در زندگی شخصی شما داره؟ اگر ممکن هست در این مورد توضیح بدهید.
اگر همسرتون محوریت خانواده و جایگاه اقتصادی اش را از دست بدهد، برای خانواده اش هم دلتنگ بشود کار شما سخت می شود. با توضیحاتی که در مورد ایشون و خودتون دادید من حسم این بود که شما بیشتر مایل به مهاجرت هستید و احتمالا همین انگیزه و شرایط کاری که گفتید کمکتون می کنه موفق بشید، همسرتون احتمالا در مقابل شما ضعیف تر عمل خواهد کرد و شکافی بینتون ایجاد می شه که زندگی خانوادگیتون را به خطر می اندازه.
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
ممنون پیدای عزیز تاپیک مورد نظر رو پیدا میکنم و می خونم حتما
در مورد سطح دانش و تکنولوژی که واسم مهمه فقط واسه آینده بچه ام هست بعد خودمان...
همسر من یک روز مصمم میشه که بریم خودش هم میره تحقیق میکنه که کجا بریم و میگه می تونه دوری خانواده اش رو تحمل کنه .... ولی باز موندیم چیکار کنیم ....
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
در مورد تماس تلفنی و اسکایپ خوشبختانه همه جا اینترنت هست و تقریبا میتونین هر روز مجانی با ایران در تماس باشین. هرچند وقتی کار پیدا کنین دیگه مجال ارتباط مداوم با ایران رو پیدا نمیکنین.
مهم ترین مساله مهاجرین پیدا کردن جایگاه اجتماعی(که شامل شغل هم میشه) متناسب با جایگاه اولیه شون در ایرانه و این دقیقا نقطه آسیب پذیری خانواده های مهاجره، خانواده ای که یکی از اعضای اون طاقت دوری و غربت نداشته باشه و بیکار باشه به شکل بسیار بدی آسیب میبینه و ممکنه هرگز نتونه آسیبشو ترمیم کنه. من بیشتر توی خانواده های ایرانی این مساله رو در مورد آقایون دیدم که توی ایران مدیر (مخصوصا مدیران دولتی) یا کارشناس ارشد بودند و اینجا باید از صفر کارشونو شروع کنند و قضیه خیلی پیچیده تر و بدتر میشه اگه اون مدیر بلند پایه توی ایران تو غربت بیکار بشه.
قبل از اقدام به مهاجرت اول تا حد امکان با زبان کشور مقصد آشنا بشین، حتی اگه شده روزی ده ساعت زبان بخونین. از ایران در سایت های اینترنتی کاریابی اونجا جستجو کنین و ببینید آیا با دانش و تجربیات فعلی شما کاری براتون وجود داره؟ ببینید چه دوره ها یا تجربیات و مهارتهایی باید کسب کنین تا راحت تر شغل پیدا کنین. در مرحله بعد به وضعیت اقتصادی کشور مقصد حتما توجه کنین ، مثلا در حال حاضر اسپانیا ، یونان یا پرتغال کشورهای مناسبی برای مهاجرت نیستند.
توجه کنید که اینجا هیچکس دستتون رو نمیگیره و در عین حال براتون ایجاد مزاحمت هم نمیکنه ، زندگی موفق در خارج از ایران نیازمند کار بیشتر ، پشتکار و استراحت کمتر از ایرانه.
خانواده ها در صورتی میتونن موفق باشن که به برابری زن و مرد معتقد باشند و دلتنگی اذیتشون نکنه.
RE: من و همسرم میخواهیم یه تصمیم برای مهاجرت یا ماندن بگیریم ولی ...
مرسی samanis عزیزم .... از راهنمائیت