رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
من وهمسرم هر دو دارای تحصیلات دانشگاهی بالا وشغل خوب هستیم.دو فرزند داریم وزندگیمون تا چند ماه پیش مشکل خاصی نداشت.ولی از خرداد ماه امسال متوجه sms بازی همسرم شدم وکمی برام عجیب بود چون خیلی اهل پیامک زدن به بقیه نیست.چند بار موبایلشو چک کردم ودیدم توی inbox وsendچیز خاصی نیست ازش میپرسیدم به کی پیامک میزنی می گفت به دوستام میپرسیدم پس چرا تو send نیست میگفت عادت دارم موبایلمو تمیز نگه دشلوغ نشه و پاکش میکنم .البته من چون به همسرم خیلی اعتماد داشتم پیگیری نمیکردم تا مثلا بی حرمتی نشه تا اینکه اواخر مرداد ماه که یه شب موبایلشوچک کردموخلاصه فهمیدم شوهرم با منشیمون که منشی هردومون بود(چون یک جا کار میکنیم)رابطه دا ره. البته این خانم منشی خودشون متاهلن ودارای فرزندووتحصیلات زیر دیپلم و همسر بنده هم دارای تحصیلات عالیه.البته بلافاصله پس از اون جریان منشی رو از محل کارمون اخراج کردم
ورابطه همسرم با ایشون قطع شده ولی من به شدت دچار افسردگی شدم و احساس خیلی بدی به همسرم و زندگیم پیدا کردم.احساس ناتوانی ودرماندگی شدید میکنم و نمیدونم چطور میتونم به این موضوع فکر نکنم.ضمنا من نوشته های خانم زیبا کردستانی رو دنبال میکنم و از ایشون روحیه میگیرم امیدوارم خدا به منو بچه هام کمک کنه تا زندگیم دوباره مثل قبل شاد بشه و من همون دختر شاد و سر زنده قبلی بشم..
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
سلام
به تالار همدردی خوش آمدید .
سئوالی دارم
چرا به عنوان یک فرد تحصیل کرده و فهیم به حریم خصوصی همسرتان احترام نمی گذارید و موبایل او را چک می کنید و بعد از او توضیح می خواهید که چرا موبایلش را پاک و تمیز می کند و .............
این سئوال هست که شما مامان ایشان هستید یا همسرش یا استادش یا .....؟!
شما که قبل از این موضوع به همسرتان اعتماد داشتید چرا این کنترل گری را انجام می دادید ؟و از چه جایگاهی این کار را انجام می دادید ؟
شما منشی را بیرون کرده اید . امروز چرا نگران هستید و خوشحال نیستید ؟آیا این ترس برای شما هست که این بچه ی بد دوباره شیطنت کند ؟
آیا به همسرتان گفتید که علت اصلی اخراج منشی چه بوده ؟یا این علت را از ایشان پنهان کردید ؟
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
:72::72::72:سلام عزیزم . ناراحتیتونو درک میکنم .من هم دو فرزند دارم و زندگی خوبی هم در این سالها با همسرم داشتم .اما چند مورد بیوفایی در حد sms پیش اومد که با وجود اینکه شدیدا دل ازار بوده اما در نهایت باعث رشد شخصیتی ایشون شده.توضیح میدم...
ما انسانها به اعتقاد من بی دلیل و صرفا برای گذراندن یک زندگی بدون تنش افریده نشدیم قطعا هدفی هست و از نظر من هدف رشد تدریجی و رسیدن به کرامت و الای انسانیست و در این مسیر همسران در کنار هم قرار دارند تا باعث ارامش و مشوق پیشرفت و پرواز یکدیگر شوند . مسائل ومشکلاتی که با انها روبرو میشویم واحد های درسی هستند که ما برای رسیدن به رشد نیاز به پاس کردنشون داریم.درسهایی که ما از زندگی میگیریم به همون اندازه که انسانها با یکدیگر فرق دارند متفاوتند. هر کس از نقطه ای که ظعف داره امتحان میشه یکی با بیماری عزیزش ودیگری با مشکل ورشکستگی مالی وکسانی با قرار گرفتن در شرایطی که امکان گناه به راحتی فراهمه .....و من و شما با عکس العملی که در مقابل خواهیم داشت ... همسر شما احتمالااحساس نیاز برای پذیرفته شدن بعد از سالها و تجربه شرکت تو مسابقه خیانت اونم تو زما نی که به شدت در جریانه ...باعث شد تو این مسیر بیا فتند .در کل خلا و نیازی که بوده (ولی در وجودشون خفه کرده بودند وتا حالا پاک بودند) اما باید بدونید بالاخره یه جایی بروز میکرده زیرا ایشون در این درس زندگی دچار ضعف بودند و طبیعت بیرحم تر که بزاره ایشون امتحان نشوند و بگذرند .
حالا مهم اینه که ایشون از پس امتحان جه طور برامدن .
ما تو این سایت شاهد اقراد زیادی هستیم که تو این امتحان بازنده شدن و وجدان و شرافتشونو به هوس و لذت انی فروختن .حالا اینده نتیجه این ضعف رو بهشون نشون خواهد دادو در موارد بسیار توبه و پشیمانی باعث رشد روح وشخصیت افراد شده.....مطمئن باشید این افراد انقدر قوی شدن که دیگه در معرض این امتحان قرار نخواهند گرفت.
.همسر شما ایا تونستن نفسشونو مهار کنن ....ایا تونستن ضعفشونو شناسایی کنن ......متوجه درک و گذشت بالای شما شدن ....شرمنده شدن و یا عذر خواستن.اگر واقعا اینطوره شما هم واحد گذشت رو پاس کنید ...شاید شما تو این قسمت ضعف دارید .
در هر حال ما که از خدا بالاتر نیستیم او بنده ها رو با چه گناهانی میبخشه ...خدا واقعا عاشقانه بنده هاشو دوست داره .
ما هم افریده اون خداییم باید یاد بگیریم بی توقع عشق بورزیم . شما هم به پیشنهاد من که کم هم مسئله ندارم اگه همسرتونو دوست دارید عاشقی کنید .عشق زنجیر کردن نداره.
پلیس بازی و مچ گیری نداره. انتقام گرفتن نداره. سرکوفت زدن نداره .تو مشت گرفتن نداره.
عشق باهم پرواز کردنه کسی ما نع دیگری نمیشه اگه تو این مسیر همسرتون جایی زمین خورد کمکش کنید بلند شه .اگه اون تو عاشقی ضعیف بوده شما قدرت عشقتونو بهش نشون بدید ...
عاشقی تاوان داره.....
من به شما قول میدم بدترین مردها هم در مقابل چنین زنی سر تسلیم فرود میارند.و هیچ کسی جای شما رو برای او نمی تونه بگیره .زندگیتونم بیمه میشه ...
وباز عشق و دیگر هیچ:72::72::72:
پر حرفیمو ببخشید....
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
سلام خانم آنی عزیز
واقعا نمیدونید که چرا یک خانم موبایل همسرش رو چک میکنه و بهش شک میکنه؟! پس بگذارید من بهتون بگم!
وقتی زن اجساس میکنه که مرد دیگه اون محبت گذشته رو نداره، وقتی بیبینه داره سر وگوشش میجنبه و داره خیلی بیشتر از قبل یه سر و وضعش میرسه، وقتی زنش به خودش میرسه و به قول معروف خودش رو خوشگل میکنه با بی تفاوتی شوهرش روبه رو میشه، دیگه با همسرش مثل قبل حرف نمیزنه، وقتی به همسرش ابراز عشق میکنه اونرو معذب میبینه و دلش میخواد یک جورایی از اون محیط عاشقانه فرار کنه، وقتی تمام مدت یا با موبایلش ور میره و یا پای اینترنته و داره چت میکنه و هزلر دلیل دیگه!!! ما شاید تحصیل کرده باشیم و قطعا خنگ و خرفت نیستیم و حس ششم زنانه مون خیلی خوب کار میکنه پس با این شواهد بشینیم و دست روی دست بگذاریم. به من بگید شما خودتون اگه به شوهرتون مشکوک بشید بهتره خودتون را به نفهمیدن بزنید یا اینکه مطمئن بشید چیزی وجود داره یا نه!! به نظرم به جای جواب هایی که دادید باید سئوالات زیر رو ازشون میکردید تا شاید میشد کمکشون کرد. با زیر سئوال بردن عملکرد مراجع به او کمکی نمیشه!!
آنی عزیز وقتی یک زن میفهمه یک جای زندگیش مشکل داره چرا باید خودش رو به تجاهل بزنه و هی بگه ایشالا که چیزی نیست! چرا باید بگذاریم مردا از خانمی و نجابت و اعتماد ما سواستفاده کنند و هر کاری میخوان انجام بدن و ما در عوض بگیم هیچی نیست!! و اونا هم به سادگی ما بخندن! و با طرفش بره خوش بگذرونه و ما مثل ... بشینیم و نگاه کنیم. خیانت درست مثل یک بیماری میمونه میتونیم نشانه های اولیه رو ببینیم و فقط بگیم ایشالا که هیچ چیزی نیست و به جای اینکه بریم دکتر و تشخیص بگیریم که در اینصورت یا نشانه یک بیماری بوده و به درمان ان میپردازیم و یا اینکه دکتر بهمون میگه که خوشبختانه چیزی نیست و ما خیالمون راحت میشه و از نگرانی در میاییم !! اگر بی خیال باشیم و خوشبینانه فقط دست روی دست بگذاریم بیماری پیشرفت میکنه و دیکه درمان به این راحتی نیست! خودتون قضاوت کنید که کدوم بهتره؟!
یک سئوال دیگه!! چون من همسرش هستم و مادرش نیستم نباید بفهمم شکم نسبت به همسرم درسته و یا به خطا رفتم؟! نباید بفهمم که همسرم سر تعهدی که سر سفره عقد داده ایستاده و یا بی وفایی اغاز کرده! من در مورد خودم میگم !من 16 سال به شوهرم بیشتر از خودم اعتماد داشتم و توی زندگیم حتی یک دفعه هم کنترلش نکردم.اولین باری که این کارو کردم ، اس ام اسی رو که دیدم باور نمیکردم!! ولی حقیقت داشت!! باورت میشه؟! من حدود یک ماه قبل از زبون شوهرم اشاره ای در مورد اون دختره شنیدم ولی چون به شوهرم اعتماد کامل داشتم اصلا بهش اهمیت ندادم چه بسا اگر اون موقع پی گیری میکردم! کار به اینجاها نمیکشید و شوهرم به این راه کشیده نمیشد!! جند وقت پیش پدربزرگ عزیز مطلبی به نام نشانه های خیانت در اینجا گذاشته بود که برای پیشگیری این امر خیلی مثمر ثمر است کاش من این مطالب رو یک سال پیش میدونستم. خیانت واقعا مثل یک بیماری میمونه و همیشه پیشگیری بهتر از درمان است و هر چه زودتر تشخیص داده بشه راحتتر درمان میگردد. نباید بگذاریم که این حالت مزمن میشود
آنی عزیز ایشون نگفتند که نگران هستند بلکه گفتند ناراحت و افسرده هستند و حق دارند چون احساس میکنند توسطعزیز تزین فرد زندگیشون مورد بی احترامی قرار گرفته اند چون احساس میکنند کس دیگری بهشون ترجیح داده شده، چون فکر میکنند از پشت بهشون خنجر زده شده و هزار مورد دیچه که باعث میشه غمگین باشن ومن حالشون رو درک میکنم! شما چطور؟!
ستاره روشن عزیز خواهش میکنم به این سئوالات جواب بدید تا کارشناسان بیان و راهنمایی تون کنند:
1- شما و همسرتون چند سالتونه؟
2- اون خانوم منشی چند سالشه؟
3- آیا باهاش صحبت کردید؟ واکنشش چی بوده؟
4- آیا همسرش بویی برده؟
5- شما بیرونش کردید و یا همسرتون؟
6- توجیه همسرتون در مورد این کار چی بوده؟ آیا حالا پشیمونه؟
7- الان ارتباطشون قطع شده؟ آیا در این مورد چیزی میدونید؟
ستاره روشن عزیزم کاملا درکت میکنم و میدونم که چی میکشی!:46: هیچکس مثل من نمیتونه درکت کنه و افسردگی ات هم طبیعیه ولی اینو بدون که برطرف میشه .من از شما بدتر بودم ولی خدا رو شکر الان خیلی بهتر شدم!! مطمئنم شما هم خوب میشید و زندگیتون به حالت اول و حتی بهتر از قبل میشه همونطور که برای من شد.
دکتر لواسانی هم فراموش نکنید بسیار مشاور خوبی هستند. موفق باشی عزیزم و اینو بدون که تنها نیستی و تا اونجایی که بتونم بهت کمک میکنم . تجربیاتمو بهت منتقل میکنم.:72::72:
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
خانم آنی عزیز
اعتماد کورکورانه مثل پاک کردن صورت مساله می مونه
جدیدا هر پستی که مربوط به خیانت(زن به شوهر یا برعکس می شود) شما به جای راهنمایی مراجع و حل مشکل فعلی وی، به طرز عجیبی تاکید می کنید بر چک نکردن و حفظ آزادی و استقلال و ...
من فکر می کنم تاهل باعث تعهد می شود و تعهد باعث ایجاد حریم ها و خط قرمزهایی می شود که نباید از آن ها عبور کرد. بر اساس نظر شما در یک زندگی مشترک زن و مرد حق دارند هرکاری که می خواهند بکنند و طرفین هیچ گونه حقی برای زیر سوال بردن آزادی دیگری ندارند.
خیلی دوست دارم بدانم با این رویکرد زندگی مشترک خودتون در چه حالی است؟
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ستاره روشن
ورابطه همسرم با ایشون قطع شده ولی من به شدت دچار افسردگی شدم و احساس خیلی بدی به همسرم و زندگیم پیدا کردم.احساس ناتوانی ودرماندگی شدید میکنم و نمیدونم چطور میتونم به این موضوع فکر نکنم.ضمنا من نوشته های خانم زیبا کردستانی رو دنبال میکنم و از ایشون روحیه میگیرم امیدوارم خدا به منو بچه هام کمک کنه تا زندگیم دوباره مثل قبل شاد بشه و من همون دختر شاد و سر زنده قبلی بشم..
ستاره روشن عزیز
می فهمم چه حالی داری . خیلی سخته بی اعتمادی ...... دقیقاً به همین دلیل هست که راه درست مواجهه با علائم احتمال خیانت تجسس نیست . عوارض عمده تجسس متوجه خود فردی هست که کنجکاوی میکنه .
در رابطه سالم بین اعضاء یک خانواده ، نه تجسس راه دارد نه بی تفاوتی .
شما حق داری نگران زندگیت باشی . نگران دوام زندگی خودت و همسرت باشی . حق داری طالب صمیمت هر چه بیشتر باشی ، طالب دوام اعتماد ، طالب خوشبختی در کنار همسر و فرزندان ، و حق داری از آنچه متوجه شده ای ناراحت باشی ......
برای تحقق و تداوم این خواسته های به حق ، به هرگونه نمیشه عمل کرد ، بلکه تحلیل و بررسی آنهم با دقت و سنجش صحیح منطبق بر فرهنگ و عقاید غالب در خانواده و فی مابین و شناخت درست ویژگیهای شخصیتی طرف ( از جهت روزنه های تأثیر پذیری ) و اتخاذ روشهای درست و سالم و صبر و حوصله نیاز دارد .
مثال :
شما بنا به علائمی که مبتنی بر تغییر رفتار در همسرت هست که نمونه آن اس ام اس بازی هست تصوراتی می کنی .
روش درست این نیست که تجسس کنی . این هم نیست که همیشه خود را به تجاهل بزنی .
ابتدا احتمالاتی که همسر را تبرئه می کند ( خوش بینی ) در نظر می گیری و مراقبی که آیا علائم دیگری که نشان از خیانت باشد را بروز می دهد ..... اگر نه که تأمل می کنی و زود تصور را یقینی نمی کنی ....
اما اس ام اس بازی ها ادامه پیدا می کند ....... و شما مشکوک ....... چه باید کرد ؟
داشته باشید تا در پست بعدی عرض کنم . به شرط آنکه خود شما فکر کنید که اگر بخواهید درست عمل کنی چه کاری درست است در مقابل شک و ناراحتیتان ؟
تا بعد .....
.
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
به نظر من دوستان به جای همزاد پنداری و همدردی ( دل به دل دادن و تائید کردن احساسی )با مراجع بهتر است افق دید مراجع را بیشتر از آنچه که هست بکنند .
مطمئن باشید وقتی در زندگی بحثی از این جنس اتفاق می افتد که تائید نمی شود ( دقت کنید گفتم تائید نمی شود )اما دلیل بر تائید کورکورانه و احساسی هم نیست ( دقت کنید گفتم تائید کورکورانه و احساسی ) اما چیزی که هست اینکه وقتی زندگی و رابطه به ما الارم و هشدار می دهد این به معنی این است که مشکلی جایی از رابطه وجود دارد که منجر به این قضیه می شود و هر یک از طرفین باید سهم خود از این نوع تجربه را بپذیرند و بهای آن را بپردازند .( دقت کنید گفتم هر کس سهم خودش را قبول کند )
( ضمن اینکه تاکید بسیار زیاد دارم ما اینجا برای داوری نیامده ایم و قاضی نیستیم که بگوئیم کسی خوب است یا بد . ........بلکه بلکه هدف کمک کردن و رشد دادن و کار کردن روی نواقص خود یعنی مراجع ( نه فرد غایب ) است . چه به لحاظ عملی - چه فکری و چه احساسی )
چرا ؟
چون ما فقط صدای مراجع را با احساسات شدید را می شنویم . نه صدای افراد دخیل در رابطه را . این حرف ها مال ایشان است نه مال شوهر ایشان . چون صدای شوهر ایشان شنیده نمی شود . هر وقت شنیده شد حرف هایی که مال ایشان ( همسر مراجع ) هست با همین روش گفته می شود . ( دوربین به سمت خود )
و نکته ی مهم تر بهتر است دوستانی که قبلا در تالار حضور داشته اید مطالب بنده را پیگیری کنید تا دچار سوتفاهم نشوید .
اول توضیح در رابطه با اعتماد کورکورانه
صحبت از اعتماد کورکورانه نیست و صحبت از بی اعتمادی مطلق هم نیست .
قرارمان بر حاضر به اعتمادی است یعنی گام به گام و طی زمان و شناخت .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ستاره روشن
...............البته من چون به همسرم خیلی اعتماد داشتم پیگیری نمیکردم تا مثلا بی حرمتی نشه ............
حتی در زن و شوهری هم اعتماد گام به گام است و طی زمان و شناخت . به صرف کلمه ی زن و شوهری کسی اعتماد صد خودش را در اختیار غیر قرار نمی دهد ( البته ما این کار را خیلی جالب انجام می دهیم و بعد هم مدعی می شویم ) و بعد هم ادعا می کنیم که اعتمادمان مختل شده است .( به آمار طلاق و دیوار اعتمادهای یک شب ساخت فروریخته دقت کنید )
این جا اعتمادی که ستاره روشن به شوهرش داده بیش از حد بوده .چرا ؟
چون ترس از بی حرمتی داشته در اصل اعتماد نبوده . ترس .....چیزی به اسم اعتماد ساخته !
حال زیر شاخه های این ترس را نیز باید بررسی کرد و.....
و باز به واسطه ی نوع زندگی ستاره روشن که با همسرش همکار است
آیا این اعتمادی که به او داده در بخش کاری بوده ؟
آیا این اعتمادی که به او داده در بخش احساسی بوده ؟
آیا این اعتمادی که به او داده در بخش پدر فرزندانش بوده ؟
آیا این اعتمادی که به او داده در بخش جنسی بوده ؟
آیا این اعتمادی که به او داده در بخش مالی بوده ؟
آیا این اعتماد که به او داده در بخش تعهد و مسئولیت پذیری بوده ؟
و.......
دقیقا کجا بوده و در هر بخش اعتماد همسر ستاره روشن چه سطحی داشته ؟ بد - متوسط - خوب - عالی - خیلی عالی - ممتاز
پس اگر کسی دیوار اعتمادش شکست .بخشی از این شکستن دیوار اعتماد به شخص روبه رو مربوط است و بخشی به خود فردی که امتیازات مجازی ( نه واقعی ) صادر کرده برمی گردد . ( ضمن اینکه به تکرار دیوار اعتماد رج به رج و خشت به خشت ساخته می شود و یک شبه بالا نمی رود که یک شبه فرو بریزد )
با آنچه در بالا آوردم دقیقا کدام بخش اعتماد مختل شده و کدام آجر آسیب دیده در نتیجه باید دقیقا همان جا بایستد و نقاط مشکل دار را ارزیابی و بررسی کند . و ابتدا نیز باید اینکار را از خودش شروع کند نه از همسرش . بعد از خودش نوبت به همسرش می رسد و بعد نحوه ی چیدمان این رابطه .....یعنی چی شد که اینجوری شد .( حسی - فکری - عملی )
که البته یک نکته را باید تذکر بدهم که این مباحث از جمله اعتماد صد دادن به طرف مقابل که از دید بنده غلط است ( بنا به مبحث شیرین احتمالات در ریاضی ) بخش اعظمی دارد که به شناخت بر می گردد ............یعنی وقتی اعتماد دادی و شکست یعنی درست شناخت نداری و شناخت تو از فرد مقابل مجازی است نه واقعی .
تعهد داشتن برای یک ارتباط زناشویی جزو بایدهاست تا وقتی که خود فرد بخواهد . اما اگر فرد تعهدش مختل بود و به شکل مجازی و به صرف چندین امضا فکر کردیم طرف مقابل متعهد هم هست این اشتباه ما در اثر عدم شناخت درست است .
مثال می زنم
مثلا شوهر ستاره در بخش تعهدپذیری احساسی دچار مشکل است ( قبل از ازدواج ) ستاره بدون شناخت و تست کافی در این بخش او را انتخاب می کند و تصمیم به ازدواج می گیرد .تنها به صرف اینکه او اعلام کرده که می خواهم زن بگیرم و ستاره را دوست دارم و ..... اما ستاره به عنوان فرد انتخاب کننده به میزان تعهدپذیری فرد دقت نکرده و یا نقاط آسیب تعهدپذیری فرد و راه حل و مقابله با بحران را نشناخته اما این مرد را انتخاب می کند . ( یعنی بدون شناخت آقا و بدون شناخت میزان توانمندی خود و آگاهی از مهارت ها و .....)
این اشکال از ستاره است یا از شوهر ستاره ؟!و هر کدام چه سهمی دارند ؟
دقت کنید - دقت کنید - دقت کنید
برای هزارمین بار
ما با هدف خوب و بد کردن آدم ها اینجا نیستیم و اساسا فقط تحلیل می کنیم . چرا که هر رفتاری که از ما چه به لحاظ عملی و فکری و احساسی سر بزند یک ریشه ای دارد ..........ما تحلیل می کنیم که به ریشه برسیم .......تا یک معیوبیت را پیدا کنیم و روی آن کار کنیم و رشدش دهیم و درکش کنیم و در پذیرش آن باشیم . و چون فقط ستاره ی روشن در دسترس هست با او صحبت می کنیم و به او می پردازیم نه به شوهرش .
ستاره نقاط مشکل دار خودش را بیابد بخشی از نواقص رابطه مشخص می شود و وقتی تصمیم گرفت برای خودش کاری کند و در کمترین حالت بر احساسات خود مسلط شود خودش راهش را در جهت بهبود خود و رابطه پیدا می کند .
این پست طولانی شد .....
در پست بعدی به حریم خصوصی و کنترلگری و وابستگی و مالکیت و تعلق می پردازم تا این مسئله نیز روشن شود و مشخص شود که ما در چه جاهایی دچار خطا هستیم .
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
رسای عزیزم.حرفهاتون زیبا ،دلنشین وامیدوار کننده است خیلی از شما ممنونم به خاطر امیدی که به من دادید.همسر من بعد از روشن شدن این موضوع،بارها وبارها از من عذر خواهی کرده وشدیدا ابراز ندامت وپشیمونی میکنه وحتی از صحبت دراین مورد ویاد آوری اونها شدیدا ناراحن وشرمنده میشه ولی من هم اعتراف میکنم که قدرت گذشت کردنم کمه ودر واقع هر وقت یاد اون دروغهایی که همسرم به من میگه میافتم واقعا حالم بد میشه وفکر میکنم لایق بخشش نیست ولی حرفهای شما برای من واقعا موثر بود و سعی میکنم بهشون عمل کنم.زیبای عزیزم،من35 ساله و همسرم 37 ساله هستند.منشی همسرم 28یا29 ساله است از یک خانواده با سطح فرهنگی پایین و همسرش هم شغل بسیا بسیار پایینی داره.از نظر ظاهر من از ایشون بهترم و از هر نظر که شما فکرش رو بکنید من واقعا مشکلی نداشتم حتی خانواده ما همه تحصیلکرده هستند واز نظر روابط بین من و همسرم تا قبل از بچه دار شدنمون عالی بود ولی بعد از تولد فرزند اولم توجه همسرم به من کمتر شده بود ومن بارها ازین موضوع به همسرم گله کرده بودم و متاسفانه 2-3 ماه قبل از شروع این جریانات روابط ما کمی سرد تر شده بودبه هر حال به نظر من این عوامل میتونه زمینه ساز این مشکل باش ولی به هیج عنوان توجیه کننده نیست فردای شبی که من فهمیدم از مدیریت خواستم که منشی رو اخراج کنه وهمسرم هم در جریان بود.بجز برادر من هیچ کس دیگه ازین موضوع خبر نداره و شوهر اون خانم چیزی نمیدونه.من هم با منشیم هیچ تماسی نداشتم ولی اون توی این 4 ماه چند بار با همسرم تماس گرفته وپیامک زده که همسرم جوابشو نداده وتمام اونهارم به من نشون داده تا اعتمادم جلب بشه.همسر من مرد مهربون و قابل اعتمادی بود ودر طول 11سال زندگیمون هیچوقت به اون بد بین نبودم ولی منشی ما
حریف کار بلد وعشوه گری بود که تونست با برنامه ریزی زندگی منو به این وضع برسونه و البته منم قبول دارم که این وسط بی تقصیر نیستم.
در جواب آنی عزیز باید بگم که زیبا جون تمام وکمال حرف دل منو زدند و واقعا خانم آنی من تا زمانیکه له همسرم شک نکرده بودم هیچ وقت نه موبایلشو چک کرده بودم ونه اصلا به این مساله فکر میکردم.من همیشه شوهرم رو عاشقانه دوست داشتم وهیچ وقت فکر بدی در مورد ایشون نمیکردم حتی طی اون3 ماهی که ایسون به من خیانت میکرد و من مشکوک شده بودم همیشه از خودم بدم میاومد که چرا همچین فکری در موردش میکنم؛ولی خوب خدا رو شکر که زود فهمیدم و نگداشتم کار به جای باریکتر بکشه و همسرم هم همیشه خدا رو شکر میکنه که من زود فهمیدم واینکه خونواده هامون چیزی نفهمیدن.خانم آنی عزیز به نظر من توی این موارد اگر کسی شک میکنه باید سریعتر وارد عمل بشه وچشمشو روی حقایق نبنده چون خیلی زود دیر میشه و گاهی وضعیت قابل جبران نیست شاید منم اگهزودتر با شواهدی که دیده بودم کنجکاوی میکردم و واکنش میدادم زندگیم به این مرحله نمی رسید .
به هر حال از لطف همه دوستای خوبم سپاسگذارم ومنتظر راهنمایی شما هستم.ازینکه پر حرفی کردم معذرتخواهی میکنم.
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
ستاره جان
من شما را درک می کنم .
ضمن اینکه خواهش می کنم پست بالا را دقیق بخوانی و روی آن تمرکز کنی .
ازت می خوام به موارد ی که خودت به اسم تقصیر از آن نام بردی اشاره کنی . ضمن اینکه بنده به شخصه اسم تقصیر روی آن نمی گذارم و می گویم سهم خودت ( نه تقصیر ) را بنویس و اذعان کن . به نوعی نقد از خودت .
دستکم بیست مورد از مواردی که سهم تو در مسیر زندگی از این اتفاق بوده .
خصوصا که در حال حاضر گفتی با همسرت بعد از زایمان مشکلاتی داری . این مشکلات آیا به قبل از ارتباط همسرت با این خانم بر می گردد ؟
----------------------------------------------------------------------
توضیحی برای عموم در این بخش می دهم .
خصوصا افرادی که نقش مظلوم و قربانی را می چسبند و ول کن این نقش نیستند .
مثلث سه ضلع دارد و مثلث بازی ها هم از سه ضلع و سه نقش تشکیل می شود
زجر دهنده -ظالم
مظلوم یا قربانی
حامی - حمایت گر
اما نکته ی مهم اینکه هیچ فردی در یک نقش ثابت ایفای نقش نمی کند . این نقش ها چرخشی است . یعنی لحظه ای شما مظلوم هستی اما در دقیقه ی بعدی در نقش زجر دهنده و در لحظه ی بعد قربانی و همینطور سایر بازیکن ها .
پس اگر فردی نگاهش به خودش مظلوم شد ....در پشت نقاب یک نقش قایم شده و فراموش کرده که سایر نقش ها را هم بازی کرده است . اما چرا در نقش مظلوم یا قربانی گیر می کنیم ؟!!! به دلیل تائید و نوازش گیری .
اگر نقدی از خود بکنیم و بگوئیم که ما در نقش زجر دهند و ظالم چه هیبت پر ابهتی داشته ایم می ترسیم که کسی ما را تائید و نوازش نکند .
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
سلام دوست عزيز
من نميدونم چرا مردي يا زني خيانت يا رابطه برقرارميكنند اولين كاري كه انجام ميدهيم دنبال مقصرميگرديم مثال چون منشي مون عشوه مياد زيركه بايد ازنون خوردن بندازيمش چون فقط زندگي ما مهمه
چرا دنبال علت نميگرديد ببينيد چه چيزي باعث شده كه همسرتون بعداز11سال وباداشتن زن زيبا رو ببرد سمت ديگري كه از زيباي ازهمسرش پايين تراست
خواهرمن همه چي زيبايي نيست تحصيلات نيست من يه مرد هستم از احساس آقايون باخبرم
ببينيد دراين مدت چه كم بودهاي داشته براورده كنيد،اينكه ميگن شيطان گول زد وسوسه شد اينها فقط توجيه كردنه
شما اگرواقعا مديريت در زندگيتون داشتيد هم اون منشي سركارش بود هم شوهرتو در دل شما،
انقدرهم -بود-داشتم استفاده نكنيد هنوز شوهرته كنارته.
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
ستاره عزیز باید بگم که اکنون وضعیت خوبی دارید
در خصوص چک موبایل جایگزینش را عرض می کنم روش درست چی میتوانست باشد تا تجربه ای شود .
شما اکنون نیاز داری که روی چند بخش کار کنی :
1 - گذشت و عدم یادآوری آنچه بود و تمام شده
2 - بازسازی باور و اعتماد به همسرت چون نشان داده پتانسیل تعهد او بالاست و در عمل هم چنین بوده جز در برهه ای آفت دیدن که باید بگم اراده خود او بیشتر از پی گیری شما در برون رفت موثر بوده
3 - کیفیت بخشی به رابطه خود و همسرت ( با آموختن هرچه بیشتر مهارتها و به کار بستنش و نقاط آسیب پذیری و پوشش دادن به آن )
4 - اصلاح ضعفهایی که این جریان باعث شد متوجه آن شوی . چه ضعفهای خود شما در رابطه با همسرت ، چه ضعف در مدیریت زندگی ( سهم شما ).
و اما الگوی رفتاری صحیح در چنین مواقعی که چنان آفتی پیش میآید :
زن ناراحت و نگران و مشکوک از اس ام اس بازی های همسرش ......
اولین گام سئوال همراه با شوخ طبعی :
زن >>> اس ام اس بازی می کنی ، خبریه ؟ ما هم هستیم .
همسر >>> دوستمه
زن >>> کدومشون ؟ ...... چی پیش اومده که رو به اس ام اسهای زیاد آوردید نکنه میخواید ما خانمهاتون سورپرایزی کنید که دارید نقشه اش را می کشید .... راستشو بگو .و .....
در ادامه واکنش همسر هرچه باشه :
زن >>> از شوخی گذشته مدتیه رفتارت تغییر کرده ، اهل اس ام اس نبودی ..... من همیشه توی دلم حسودیم بهت میشد که وابسته گوشی و اس ام اس و ... نیستی ......
مرد >>> ........
زن ( هر توجیهی شنید می پذیرد ) >>> خوب بگذریم اینم مدتیه دیگه باشه ما هم صبوریم تا وقتی دیگه تموم میشه .
این حرف پیامش این است که این رفتار عادی نیست و باید خاتمه یابد ...
مرحله دوم :
بعد از چند روز و یا هفته ای اگر باز هم پیامک بازی ادامه یافت،زن با زبان بدن و چهره ناراحتی خود و اینکه این کار شک بر انگیزه را نشان می دهد .
اگر همسر از چهره و رفتار سرسنگین ظاهری سئوال کرد :
مرد >>> چی شده ؟ گرفته ای ؟ سرسنگین شدی ؟
زن >>> امیدوار بودم دلیلش را بدانی ..... ناراحتم ...... نگرانم .......
مرد >>> چرا ؟ چی شده ؟
زن >>> این اس ام اس بازی ها ، بعضی تغییر رفتارهات ( اشاره به رفتارهای جدید و تغییر یافته ) نگرانم میکنه ، شک برانگیزه ..... دوست ندارم ذره ای از اعتمادی که بهت تا حالا داشته ام کم بشه ...... نمیدونم چی پیش بیاد اگه خدای ناکرده چیزی باشه و از من مخفی کنی و اعتمادم به هم بریزه ....... مایلم اگر چیزی هست به من بگی ...... که با هم حلش کنیم ...... اگر خلائی توی زندگیمون هست که به سویی می کشاندت با هم در باره اش حرف بزنیم ......
در هر حال من از این وضعیت ناراحتم و نگران و منتظرم خودت حرف بزنی و واقعیت را شفاف نشون بدهی ( دعوت به شفاف سازی )
اگر مرد مقاومت کرد و حرف نزد و شفاف سازی نکرد و توجیه کرد با این محتوا که چیزی نیست و بیخودی شک کردی :
زن >>> من که از خدامه چیزی نباشه و ..... ببینم که این رفتارها ادامه پیدا نمیکنه و هرچه هست خودت حلش می کنی . چون در غیر اینصورت مجبورم خودم بررسی کنم ببینم موضوع چیه چون حق دارم برای زندگیم نگران باشم ، حق دارم انتظار تعهد داشته باشم و به سهم خودم در استحکامش بکوشم و ....
و بعد سکوت و ادامه ندادن و منتظر رفتارها ماندن .
این روند برای همسری چون همسر شما کافیه تا ترک رفتار کند و برای پیشگیری از پی گیری شما خود چنین ارتباطی را قطع کند یا حد اقل با شما درمیان بگذارد و شفاف سازی کرده و یاری بطلبد .
.
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
فرشته مهربان عزیزم واقعا ممنون از راهنمایی هاتون من واقعا استفاده بردم :72::72:
من فقط یک سئوال داشتم؟ این کارهایی که شما گفتید بسیار منطقی به نظر میاد ویل مشکلی که این وسط وجود داره اینه که این رابطه های اینجوری خیلی سریع به جاهای باریک کشیده میشه؟ و به قول ستاره روشن ممکنه به جایی برسه که دیگه غیر قابل برگشت باشه پس نقش زمان در این رابطه مهمه!! اگه ما به صورتی که شما گفتیم پیش بریم خوب ممکنه خیلی طول بکشه و اونها هم در این مدت رابطه شون به سرعت پیشرفت میکنه!! و شاید به جایی برسه که اونقطع رابطه بسیار مشکل بشه!!
من مورد خودم رو مثال میزنم!! از وقتی که اون دختره وارد شرکت شوهرم شد تا وقتی که تصمیم گرفتند باهم مسافرت برند فقط 20 روز طول کشید!! این در حالیکه شوهر من اصلا اینکاره نبود!! اگر یک هفته دیرتر من این جریانو فهمیده بودم اونا مسافرتشون رو رفته بودند و من از همه جا بی خبر و اون دختره نقشه اش رو عملی کرده بود!! اینجور دخترا با نقشه و علم به کاری که میکنند این قضیه رو شروع میکنند و همه سعی و تلاششون رو میکنند تا به نتیجه برسند!! پس مقابله باهاشون خیلی کار سختیه!! این قضیه خیانت مثل موردتومور در بدن یک فرد هستش باید به محض تشخیص و در اولین فرصت تومور رو خارج کرد در غیر اینصورت ممکنه دیر بشه و دیگه نشه برای اون فرد کاری کرد. بعد از آن باید علت ریشه یابی بشه و اقدامات حمایتی صورت بگیره!!
شوهر من هم خدا رو شکر میکنه که من زود فهمیدم و کارشون به جاهای باریک کشیده نشد!!
ممنون میشم اگه جواب سئوالمو بدید :72::72:
ستاره روشن عزیز واقعا خوشحالم که مورد شما هم برطرف شده و شوهرتون درصدده که دوباره اعتماد سازی کنه!! لطفا کارایی که فرشته همربون گفتن رو جتما انجام بدید که خیلی کمک میکنه
نقل قول:
شما اکنون نیاز داری که روی چند بخش کار کنی :
1 - گذشت و عدم یادآوری آنچه بود و تمام شده
2 - بازسازی باور و اعتماد به همسرت چون نشان داده پتانسیل تعهد او بالاست و در عمل هم چنین بوده جز در برهه ای آفت دیدن که باید بگم اراده خود او بیشتر از پی گیری شما در برون رفت موثر بوده
3 - کیفیت بخشی به رابطه خود و همسرت ( با آموختن هرچه بیشتر مهارتها و به کار بستنش و نقاط آسیب پذیری و پوشش دادن به آن )
4 - اصلاح ضعفهایی که این جریان باعث شد متوجه آن شوی . چه ضعفهای خود شما در رابطه با همسرت ، چه ضعف در مدیریت زندگی ( سهم شما ).
مطمئن باش بعد از مدتی رابطه تون حتی از قبل هم بهتر میشه! منم به زبون خودم کارهایی رو که انجام دادم و نتیجه بخش بوده رو بهتون میگم:
1- همسرت رو ببخش و بدون که همه انسانها جایزالخطا هستند و شما هم اگه چطایی میکردی انتظار بخشش اطرف همسرت داشتی!! برای فراموش کردن و جلب اعتماد گذشته باید به خودت زمان بدی و این به مرور زمان پیش میاد!
2- دیگه این مورد رو با شوهرت یادآوری نکن و سعی کن دیگه در موردش حرف نزنید. بگذار ایشون فکر کنه اون جریان از نظر شما تمام شده است.
3- سعی در بهبود روابط با شوهرت داشته باش چه از لحاظ احساسی و چه از لحاظ جنسی! با هم بیشتر در این مورد حرف بزنید و سعی کنید روابطتون رو شورانگیزتر بکنید!! در روابط زناشویی غرور جایی نداره! باید هر کاری میتونی در این موارد انجام بدی!
4- روی نقطه ضعف هایی که داری کار کنی مخصوصا اونهایی که شوهرت رو به اون سمت سوق داد. و سعی در برطرف کردنش داشته باشی!! زیاد نگذار شوهرت بیکار باشه و تمام مسئولیت زندگی رو خودت بر دوش بکشی!! تا میتونی سعی کن شوهرت رو دخیل کنی که خودت هم خیلی خسته نباشی و بتونی سرحال و شاداب به شوهرت برسی!
ستاره روشن عزیز ما مجبوریم بیشتر به سر و وضعمون و شوهرمد برسیم وگرنه با این اوضاع و احوال هر هرزه ای به کمین نشسته که زندگیمون رو بگیره پس باید مواظب زندگیمون باشیم! مخصوصا در مورد ما که شوهرانمون تحصیلکرده اند و موقعیت اجتماعی خوبی دارند و مردان خوبی هم هستند بیشتر در هدف اینجور افراد هستند پس باید مراقب باشیم!!
5- اصلا این موضوع رو نگذار که کس دیگری بداند و آبروی شوهرت رو حفظ کن و بگذار فکر کنه کسی این موضوع رو نمیدونه!
6- پیش مشاور رفتم و از ایشون راهکار گرفتم و انصافا خیلی موثر بود و به شما هم پیشنهاد میکنم! من خودم تنهایی رفتم! در این مورد هر چور صلاحتونه اگه همسرت مشکلی نداره میتونید با ایشون هم برید.
اصلا نگران نباش همه چیز درست میشه و عشق و علاقه سابق و اعتمادت به شوهرت برمیگرده به شرطی که خودت بخوای و در این راه تلاش کنی! من تمام این مراحل رو پشت سر گذاشتم و از این امتحان الهی روسفید بیرون اومدم. موفق باشی عزیزم. :46::46:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پدربزرگ
سلام دوست عزيز
من نميدونم چرا مردي يا زني خيانت يا رابطه برقرارميكنند اولين كاري كه انجام ميدهيم دنبال مقصرميگرديم مثال چون منشي مون عشوه مياد زيركه بايد ازنون خوردن بندازيمش چون فقط زندگي ما مهمه
چرا دنبال علت نميگرديد ببينيد چه چيزي باعث شده كه همسرتون بعداز11سال وباداشتن زن زيبا رو ببرد سمت ديگري كه از زيباي ازهمسرش پايين تراست
خواهرمن همه چي زيبايي نيست تحصيلات نيست من يه مرد هستم از احساس آقايون باخبرم
ببينيد دراين مدت چه كم بودهاي داشته براورده كنيد،اينكه ميگن شيطان گول زد وسوسه شد اينها فقط توجيه كردنه
شما اگرواقعا مديريت در زندگيتون داشتيد هم اون منشي سركارش بود هم شوهرتو در دل شما،
انقدرهم -بود-داشتم استفاده نكنيد هنوز شوهرته كنارته.
راستی پدربزرگ عزیز دلت برای اون منشیه هم نسوزه مطمئنم الان یک جای دیکه و برای یک بدبخت دیگه تورشو پهن کرده!! واقعا زنی که شوهر و بچه داره و با مرد دیگه ای رابطه برقرار میکنه درکالیکه هر روز با همسرش چشم در چشم میشه دلسوزی داره؟! من نمیگم تمام تقصیرات به گردن اون منشی هست ولی سهم عمدهای مربوط به ایشون میشه!! اگه اون خانم شان انسانی و زن بودنش رو حفظ میکرد هرگز چنین اتفاقی نمیافتاد!!
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
متاسفانه گير افتادن در اينجور رابطه ها شباهت زيادي به گير افتادن در يك باتلاق داره.
هر چقدر بيشتر توش بموني و دست و پا بزني بيشتر فرو ميري و امكان نجات كمتر ميشه.
اگر كسي پيدا بشه كه همون اول راه دستت را بگيره و بيرون بكشه در درجه اول باعث نجات خود فرد گرفتار ميشه.
متاسفانه اين يك واقعيت و تجربه بسيار تلخ و عيني براي اميد زندگي است.
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
فرشته مهربان عزیز....راهکارهایی که اشاره کردید بسیار منطقی و حساب شده بود و فکر می کنم در درصدی از مواقع از بروز مشکل جلوگیری می کند....این درصد مربوط به مردانی هست که با تلنگری به خودشون میان و احساس خطر می کنند....متاسفانه بسیاری از مردان پس از مکالماتی که شما فرمودید این پیام به مرد منتقل میشه که کمتر جلوی همسرشون اس ام اس بازی کنند و کمی محتاطانه تر به روابطشون ادامه بدند......زن همه ناغافل از همه جا فکر میکنه با این تلنگرها شوهرش متنبه شده و دیگه کاری نمی کنه.
با عرض پوزش از صاحب تاپیک سئوال من اینه که در اینصورت باید چکار کرد؟
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
آنی عزیز با سلام و تشکر از اینکه برای من وقت گذاشتید.در مورد تحقیق قبل از ازدواج باید بگم که من تحقیقات کاملی در مورد ایشون و خوانوادشون انجام داده بودم .ایشون دوست صمیمی وهم اتاقی برادرم در دوران تحصیل بودند و برادرم از بسیاری از خصوصیات اخلاقی ایشوگن مطلع بودندو ایشون رو تایید کرده بودند .در واقع اون موقع همسرم هنوز از وجود من اطلاعی نداشتند بنابراین چیزی هم برای مخفی کردن از برادرم نداشتند وما بعدا بطور خیلی اتفاقی با هم آشنا شدیم.ولی باز من و خانواده ام برای تحقیق به شهر ایشون رفتیم واز همسایه ها،بستگان،خمکلاسیهای دانشگاهوحتی اساتیدش تحقیق کردیم که نکته منفی نداشت و واقعا توی این11 سال زندگی مشترک هم ما مشکل جدی با هم نداشتیم.روابط ما تا قبل از تولد دخترم(5.5سال پیش) کاملا عاشقانه و دوستانه بود ولی بعد از اون توجه شوهرم به من مثل قبل نبود و همیشه خم در جواب اعتراض من میگفت طبیعیه ما بچه دار شدیم و شرایط یه کم فرق کرده!
H از دو سال پیش و پس از تولد پسرم همسرم برای اینکه پسرم برای خواب به ما وابسته نشه محل خوابش رو از من جدا کرد و پیش پسرم می خوابید و فقط در مواقع مورد نیازش! پیش من میاومد من بارها ازین موضوع ابراز نارضایتی کردم وحتی این اواخر این رابطه برای من زجرآور و پر استرس وبدون لذت بود.
به نظر من بزرگترین اشتباه ومشکل زندگی ما از همین جا شروع شد واین دوری و بی محبتی بین ما وارد یک سیکل معیوب شد.ولی من حتی طی این مدت هرگز هرگز به خیانت و رابطه با یه نفر دیگه فکر نکردم وهمیشه ازین کار متنفر بودم وبارها به همسرم گفته بودم که من هر چیزیو تو زندگی میتونم ببخشم بجز خیانتو وهمیشه به همه میگفتم در صورت وجود خیانت یکی از طرفین باید فاتحه اون زندگی رو خوند! و حالا از چیزی که همیشه برام غیر قابل تصور بود و حتی جرات فکر کردن بهشو نداشتم به سرم اومده و درموندم کرده.شب اول که فهمیدم باورم نمیشد به همین راحتی زندگیم تموم و نابود شده وتو یه چشم بهم زدن همه چیز یه جور دیگه شد.دروغهایی که شوهرم تو اون چند ماه به من گفته بود؛قربون صدقه هایی که برای رد گم کردن من به من میگفت پبامکهای عاشقانهای گه همزمان به هردومون میفرستاد همه جلوی چشم میاومد وهنوز گاهی روزی چند بار این صحنه ها جلوی چشم میاد و حس تنفر من چند برابر میشه.گاهی همسرمو میبخشم و بعد از نیم ساعت میگم اون لیاقت منو بچه ها و این زندگی رو نداره .احساساتم به شدت متناقض شده واین خیلی اذیتم میکنه.
در مورد خودم و ایرادهام:
1.بزرگترین عیبم اینه که زود رنجم و زود قهر میکنم.
2.شبها که با بچه ها خونم خیلی خسته میشم چون اینجا هیچ کمکی ندارم(خانواده من و همسرم نزدیکمون نیستند)وهمسرم هم شبها دیر میاد و من خسته از کار بیرون باید تنهایی به کار بچه ها برسم .
H از دو سال پیش و پس از تولد پسرم همسرم برای اینکه پسرم برای خواب به ما وابسته نشه محل خوابش رو از من جدا کرد و پیش پسرم می خوابید و فقط در مواقع مورد نیازش! پیش من میاومد من بارها ازین موضوع ابراز نارضایتی کردم وحتی این اواخر این رابطه برای من زجرآور و پر استرس وبدون لذت بود.
به نظر من بزرگترین اشتباه ومشکل زندگی ما از همین جا شروع شد واین دوری و بی محبتی بین ما وارد یک سیکل معیوب شد.ولی من حتی طی این مدت هرگز هرگز به خیانت و رابطه با یه نفر دیگه فکر نکردم وهمیشه ازین کار متنفر بودم وبارها به همسرم گفته بودم که من هر چیزیو تو زندگی میتونم ببخشم بجز خیانتو وهمیشه به همه میگفتم در صورت وجود خیانت یکی از طرفین باید فاتحه اون زندگی رو خوند! و حالا از چیزی که همیشه برام غیر قابل تصور بود و حتی جرات فکر کردن بهشو نداشتم به سرم اومده و درموندم کرده.شب اول که فهمیدم باورم نمیشد به همین راحتی زندگیم تموم و نابود شده وتو یه چشم بهم زدن همه چیز یه جور دیگه شد.دروغهایی که شوهرم تو اون چند ماه به من گفته بود؛قربون صدقه هایی که برای رد گم کردن من به من میگفت پبامکهای عاشقانهای گه همزمان به هردومون میفرستاد همه جلوی چشم میاومد وهنوز گاهی روزی چند بار این صحنه ها جلوی چشم میاد و حس تنفر من چند برابر میشه.گاهی همسرمو میبخشم و بعد از نیم ساعت میگم اون لیاقت منو بچه ها و این زندگی رو نداره .احساساتم به شدت متناقض شده واین خیلی اذیتم میکنه.
در مورد خودم و ایرادهام:
1.بزرگترین عیبم اینه که زود رنجم و زود قهر میکنم.
2.شبها که با بچه ها خونم خیلی خسته میشم چون اینجا هیچ کمکی ندارم(خانواده من و همسرم نزدیکمون نیستند)وهمسرم هم شبها دیر میاد و من خسته از کار بیرون باید تنهایی به کار بچه ها برسم .
شبها هم همسرم نسبتا دیر میاد و من خسته وکلافه هستم و وقتی ایشون مشغول روزنامه خوندن ،اینترنت،یا تلویزیون دیدن میشد من بد اخلاقی میکردم چون واقعا این چند ماه اخیر اهمیتی به من نمیداد.
3.میل جنسی من چند ماه آخر کم شده بود چون همیشه یه چیزی مثل خوره منو اذیت میکرد که شوهرم مثل قبل دوستم نداره وبارها موقع سکس ازش پرسیدم که تو ممکنه توفکرشخص دیگه ای باشی واون همیشه انکار میکرد.ولی این حس رو من بعنوان یک زن حس میکردم و واقعا میلمو به ایشون کم میکرد.در واقع رابطه ما تو یه سیکل معیوب افتاده بود البته الان روابطمون خیلی بیشتر وبهتر شده.
4.سادگی واعتماد بیش از حدم به همسرم.
البته من حتما ایرادهای خیلی بزرگ دیگه ای هم دارم که اونها رو باید از همسرم پرسید .
آنی عزیز من اصلا و به هیچ عنوان قصد مظلوم نمایی ندارم و قبول دارم که در هر خبانتی حتما فرد خیانت دیده هم تا حدی مقصر است ولی این به هیچ عنوان توجیه کننده نیست و یک نفر حتی اگه بدترین و کثیفترین فرد روی زمین باشه همسرش حق نداره بهش خیانت کنه و تعهدش رو زیر پا بگذاره!میتونست اگه از من دلخوری یا ناراحتی داره واضح به من بگه تا من ایرادمو رفع کنم ولی این کار کثیف رو با من نمیکرد.
پدربزرگ عزیز.شما غصه اون منشی رو نخورید.مدیر مسوول ما طی 3 سال گذشته 3 بار ایشونو اخراج کرده بود یک بار بدلیل دزدی از غرفه فروش ! که من و همسرم دفعه اول بخشیدیمش و وسطتش رو کردیم ودو بار هم بدلیل بد رفتاری با ارباب رجوع و کار نکردن درست که باز هم پیش همسر من گریه زاری کرد تا پیش مدیرمون وساطتشو بکنه!این زن یک شیطان بود و لیاقت کار کردن نداشت کسی که به نون شبش محتاج باشه وبا منت والتماس یه کار آبرومند با حقوق خوب گیر آورده باشه بیجا میکنه ازاین ...کاریها بکنه.
ضمنا توجه داشته باشید که ایشون خودشون هم متاهل بودن و مادر یک فرزند و کاملا از زندگی ما واینکه من دوتا بچه کوچیک دارم و داره زندگی منو با اینکارش به آتیش میکشه اطلاع داشتند شاید خیانت بین آقایون واز نظر شما اینقدر قبیح نباشه(که البته به نظر من هست)ولی قبول کنید یه زن ویه مادر باید خیلی پست باشه که تن به این کار کثیف بده وبعد به شوهر من بگه اصلا زندگیم برام مهم نیست،هر چی میخواد بشه بشه!بنابراین من اصلا از اینکه همچین موجود کثیفی رو از نون خوردن انداختم ناراحت نیستم!
پدر بزرگ عزیز.من وقتی علت اینکارو از همسرم میپرسم میگه من با تو هیچ مشکلی نداشتم فقط این منشی مرتب از من دلبری کرد و هر بار که اومد توی اتاقم رفتارهایی از خودش نشون داد که من فهمیدم اهل اینکارهاست وتوی این سه سال زیاد سعی میکردم باهاش قاطی نشم ولی کم کم به سمتش کشیده شدم و خودم هم نمیدونم چطور اینجوری شد.
جالبه که این خانم پی از رو شدن این جریانات همسر منو تهدید کرده بود که میتونم با اس هایی که ازت دارم آبروتو ببرم ولی به خدا!!!واگذارت میکنم!
ضمنا همسرم میگه خوشی زیر دلم زده بود:وضع مالی خوب؛شغل خوب ؛دوتا بچه سالم؛زن خوب(به گفته خودش)فقط هیجان وتنوع تو زندگیم نداشتم که اونم توی این رابطه مخفیانه پیدا کرده بودم!ضمنا لازمه بگم که بدلیل موقعیت شغلی من درآمد مالی من این چند ماهه اخیر و طی این جریانات خیلی بالا وسه برابر همسرم شده بودکه فکر میکنم این عوامل هم موثر باشهبه نظر من به همین دلیل شوهرم سراغ یک زن با موقعیت اجتماعی پایین رفته تا بتونه توانمندی وقدرت خودشو جلوی یک زن به رخ بکشه واز طرف اون تایید بشه.
ببخشید که باز هم پر حرفی کردم ولی چیزهایی که به ذهنم میومدو براتون گفتم تا بیشتر بتونم ازتون کمک بگیرم.
ضمنا توجه داشته باشید که ایشون خودشون هم متاهل بودن و مادر یک فرزند و کاملا از زندگی ما واینکه من دوتا بچه کوچیک دارم و داره زندگی منو با اینکارش به آتیش میکشه اطلاع داشتند شاید خیانت بین آقایون واز نظر شما اینقدر قبیح نباشه(که البته به نظر من هست)ولی قبول کنید یه زن ویه مادر باید خیلی پست باشه که تن به این کار کثیف بده وبعد به شوهر من بگه اصلا زندگیم برام مهم نیست،هر چی میخواد بشه بشه!بنابراین من اصلا از اینکه همچین موجود کثیفی رو از نون خوردن انداختم ناراحت نیستم!
پدر بزرگ عزیز.من وقتی علت اینکارو از همسرم میپرسم میگه من با تو هیچ مشکلی نداشتم فقط این منشی مرتب از من دلبری کرد و هر بار که اومد توی اتاقم رفتارهایی از خودش نشون داد که من فهمیدم اهل اینکارهاست وتوی این سه سال زیاد سعی میکردم باهاش قاطی نشم ولی کم کم به سمتش کشیده شدم و خودم هم نمیدونم چطور اینجوری شد.
جالبه که این خانم پی از رو شدن این جریانات همسر منو تهدید کرده بود که میتونم با اس هایی که ازت دارم آبروتو ببرم ولی به خدا!!!واگذارت میکنم!
ضمنا همسرم میگه خوشی زیر دلم زده بود:وضع مالی خوب؛شغل خوب ؛دوتا بچه سالم؛زن خوب(به گفته خودش)فقط هیجان وتنوع تو زندگیم نداشتم که اونم توی این رابطه مخفیانه پیدا کرده بودم!ضمنا لازمه بگم که بدلیل موقعیت شغلی من درآمد مالی من این چند ماهه اخیر و طی این جریانات خیلی بالا وسه برابر همسرم شده بودکه فکر میکنم این عوامل هم موثر باشهبه نظر من به همین دلیل شوهرم سراغ یک زن با موقعیت اجتماعی پایین رفته تا بتونه توانمندی وقدرت خودشو جلوی یک زن به رخ بکشه واز طرف اون تایید بشه.
ببخشید که باز هم پر حرفی کردم ولی چیزهایی که به ذهنم میومدو براتون گفتم تا بیشتر بتونم ازتون کمک بگیرم.
فرشته مهربان عزیزم.از راهکارارزشمندتون خیلی خوشم اومد ولی یک زن باید واقعا خوددار باشه وبه خودش مسلط باشه تا بتونه تو چنین شرایطی اینقدر آرومو منطقی رفتار کنه و ضمنا من با نظر sunlifeکاملا موافقم که مرد ممکنه تو این شرایط خیلی محتاطانه تر رفتار کنه و همسرش دیرتر بفهمه واین ممکنه عواقبش خیلی بدتر باشه!خواهش میکنم نظرتونو بفرمایید.متشکرم.
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
سلام دوست عزیز
تشکری که پای پستت زدم واسه این بود که دیدم ادم فهمیده و منطقی هستی که واقعا جای تحسین داره.تو قدم اول علت یابی خیلی خوب عمل کردی.
نقل قول:
بزرگترین عیبم اینه که زود رنجم و زود قهر میکنم.
2.شبها که با بچه ها خونم خیلی خسته میشم چون اینجا هیچ کمکی ندارم(خانواده من و همسرم نزدیکمون نیستند)وهمسرم هم شبها دیر میاد و من خسته از کار بیرون باید تنهایی به کار بچه ها برسم .
شبها هم همسرم نسبتا دیر میاد و من خسته وکلافه هستم و وقتی ایشون مشغول روزنامه خوندن ،اینترنت،یا تلویزیون دیدن میشد من بد اخلاقی میکردم
بدلیل موقعیت شغلی من درآمد مالی من این چند ماهه اخیر و طی این جریانات خیلی بالا وسه برابر همسرم شده بودکه فکر میکنم این عوامل هم موثر باشهبه نظر من به همین دلیل شوهرم سراغ یک زن با موقعیت اجتماعی پایین رفته تا بتونه توانمندی وقدرت خودشو جلوی یک زن به رخ بکشه واز طرف اون تایید بشه.
محل خوابش رو از من جدا کرد و پیش پسرم می خوابید و فقط در مواقع مورد نیازش! پیش من میاومد من بارها ازین موضوع ابراز نارضایتی کردم وحتی این اواخر این رابطه برای من زجرآور و پر استرس وبدون لذت بود.
البته هیچ کدوم توجیه رفتار همسرت نیست ولی یه سیکل معیوب بلاخره دیر یا زود اثر منفی خودشو میذاره.گاهی هم بصورت رفتارای این چنینی.
من نوشتم که
1- این تاپیک رو معرفی کنم.
شوهران از زنان چه می خواهند؟
خصوصا نوشته های مدیر رو بخون.
و این پست زیبا
http://www.hamdardi.net/thread-3482-....html#pid68321
2-یخ خونتون رو بشکن.مطمئناًیه مرد فقط به یه زن برای انجام فیزیکی رابطه نیازنداره.چه مرد و چه زن باید از نظر روانی هم تو زندگی ارضا بشن.هرچند به غلط فکر میکنیم مردا فقط به جنبه جسمانی توجه میکنن.
درخواستها و نیازها یکیه و فقط راهها متفاوته.
اگه تو نیازبه محبت و نوازش کلامی و عاطفی همسرت داری.اونم به هیجان و به چالش کشیده شدن نیاز داره.
3-این تاپیکم بخون.
کارگاه خانواده موفق - مرد مقتدر / زن لطیف
4-و این تاپیک
تجربه / توصیه های BABY به زوج های جوان
این تاپیکها مسلما برای شما متاهلا ملموستر و عینی تر هستن.
5-تو سهم خودت رو برای ترمیم بردار.و اجازه بده اونم اینکارو کنه.ممکنه اولش لنگ بزنه و نتونه.اما صبور باش.اونم بلاخره باید راه جبران اشتباه رو یاد بگیره.بهش فرصت شیرین ساختن و لذت بردن ازسازندگی زندگی رو بده.
6-دیگه به اون زن فکر نکن.دقیقا به شخص اون زن فکر نکن.اون رفته.و الان فقط رابطه تازه جراحی شده تو و همسرت مونده.بذار کم کم خوب بشه.
7-ازمعجزه کلام غافل نشو..حرف بزن..به شیوه صحیح خواسته هات رو بگو.و اجازه بده اونم خواسته هاشو بگه.بدون حرف زدن چطور از درون هم باخبر بشیم؟یادت باشه مردها روزنامه خوان هستن نه ذهن خوان.
موفق باشی
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
خواهرمن ستاره روشن .من برای کسی دلسوزی نکردم
سوءتفاهم شده شما همیشه بخش خالی لیوان رو میبینید همین بزرگترین ایراده
شما از پست بنده فقط بخشی که راجبع منشی بوده رو توجه کردید و پاسخ دادید
در بخشی که عرض کردم علت رو جستجو کنید ببینید چه چیزی باعث شده
که همسرتون روی ببرد سمت خانمی که بقول شما دزده هرچی که شما میگید
چرا همسرتون این شخص رو انتخاب کردن . شاید از شرایط زندگیش باخبر بوده و
خواسته کمکی بکند که شما نامش را خیانت میگذارید .
هر خیانتی دلیلی داره ما اینجا فقط حرفهای شمارو میشنویم
از همسر شما چیزی نمیدانیم . نمدانیم در دلش چی میگذره حرفی برای گفتن دارد
حرفی برای دفاع دارد . چرا به این زودی همسرتون را محکوم میکنید به خیانت
فکرشو کردید چرا چرا بعداز این همه 11سال . فکرشو کردی چرا به منشی تون که بقول
خودتون از همه چیز پایینتر بوده .
اگر همسر شما قصد خیانت داشت زنان زیباتر و خیلی بهتر از منشی تون بود .که سراغ
هیچ کدام نرفته حتی شرایط شغلی هم بهتری دارد .
خواهر من به عنوان پست تون توجه نکنید . کمی چشم دلتون را باز کنید
همه رو با یک عینک تماشا نکنید .
اگر میخواهید مشکلتون حل شود . (علت رو پیدا کنید )
همدلی فقط کار یک مسکن را انجام میده درد را پنهان میکنه . اما درمان نمیکنه
موفق باشی :72:
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
پدر بزرگ عزیز.برادر بزرگوار.همسر من خودش واضحا داره به خیانت وکار کثیفی که کرده اعتراف میکنه.واضح بخ من میگه اون خامم برام دلبری کرد منو اغوا کرد میاومد تو اتاق وسیله بذاره روی میزم میاومد پشت میز من که به زور از کنار صندلی من رد بشه ومنو تحریک کنه.ببخشید ولی میشه بگید مشکلات اون خانم به همسر من چه ربطی داره که باید براش حل کنه؟مگه همسر من کلانتره که بهش حق میدید؟اون خانم خودش شوهر داشت چند تابرادر داشت پدرو مادر داشت شوهر من کی اون میشد ؟ شاید اینکه همسر من در طول روز 5-6 مرتبه ایشون رو بغل میکرده وازش بوسه میگرفته برای حل مشکلات روحی اون خانم بوده وهمسرم به قصد خیرخواهی این ثوابو میکرده. واقعا توجیهات شما برای من جالبه اگه تو این 11سال نرفته دنبال این کارها،دلایل مختلفی داشته :
1.ارتباط ما قبلا بسیار صمیمیتر بود
2.تا4 سال پیش ما درس میخوندیم و وقت سر خاروندن نداشتیم.
3.وضع مالیمون خیلی خوب نبود چون تازه درسمون تموم شده بودو کلی مشکلات داشتیم.
4.همسرم بعد از شروع به کار وخوب شدن اوضاعش دچار خود بزرگ بینی بودوخیلی به خودش افتخار میکرد.
5.همسرم اینجا اولین محیط کارش بود(بعد از فارغ التحصیلی) واون خانم هم تنها زن منحرف تو محیط کارمون بود(محل کار ما حدود 40تا پرسنل داره) مثلا نحوه آرایش یا حرف زدن و چشموابرو اومدنش تابلو بود که چکارست برای مثال نگین روی دندونش زده بود!!!
6.ارتباط همسرم وگفتگوهاش با اون خانم وچندتااز زیر دستامون بیش از حد صمیمی ودوستانه وخودمونی وخارج از رابطه منشی وکارفرما بود؛بطوریکه من بارها در این مورد بهش تذکر داده بودم.میدونید مجاورت،موانست میاره و...!
اینها دلایلی هستند که من فکر میکنم.منتظرنظرات شما دوستان هستم.
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
خانم ستاره روشن ،سلام...اسم زیبا انتخاب کردید
راستش من کارشناس نیستم اما از دید اقا نظر میدم:
چند وقت پیش مقاله تو سایتی میخوندم که درباره خیانت اقایون بود.نمیدونم چقدر پایه و اساس علمی داشت اما نکات عجیبی داخلش بود.در کل مقاله خلاصه شدش این بود که از بدو تاریخ تا به امروز مشخص شده که مرد ها تنوع طلب هستند و خانم ها انحصار طلب
مثال هایی داخل اون مقاله؛مثل وجود حرم سرا در دربار ها،ازدواج مجدد بسیاری از بزرگان در تاریخ و... که شاید اصلا دلیل محکمی هم برای اینکه مرد ها تنوع طلب هستند ،نباشه اما خوب بوده و هست...
این حرف ها رو زدم بگم که درصد ی از اقایون (از دید من درصد زیادی!!)متاسفانه خیلی راحت در صورتی محیط محیا بشه و عوامل مثل روزمرگی،کاهش حس عاطفی نسبت به همسر،قرار گرفتن در کنار محیط های مسعد خیانت و... ممکن (دقت کنید گفتم ممکن هست نه همیشه!)دست از پا خطا کنند و رفتار های مبتنی بر خیانت ازشون سر بزنه.من که خودم پسر هستم بار ها بارها اتفاق افتاده که این حس رو تجربه کردم،حس تنوع طلبی! و خیلی از خودم هم بدم اومده از بابت این حس:163: اما حس کردم که واقعا یک کوچولو تو ذات اقایون هست(واقعا حکمتش رو نمیدونم؟!)
اما از طرف دیگه بار ها و بارها دیدم که اقایون غرق در عشق همسر و خانوادشون هستند و اصلا و ابدا تو این فکر ها نیستند.به نظر من تنها دلیلشوم ارضاع کامل عاطفی و جنسی در محیط گرم خانواده هست و مطمئنم که همچین فردی که در خانه و خانواده خودش کاملا غرق شده ،همچین افکاری به سرش نخواهد زد.
حالا اتفاقی هم که برای شما افتاده به نظر من باید به جای بررسی وضعیت اون خانم و کار هاش و هزاران حاشیه دیگه ،بهتر هست سعی کنید با مطالعه بیشتر و دقت بیشتر در مسائل روانشناسی خانواده محیط گرمتر و عاطفی تر در خانوادتون تشکیل بدید تا از هر آفت به دور باشید.چک کردن همسر ،مراقب بودن،بد بینی ،... همش راه کار های موقت هست و مطمئنا بعد از مدتی اقرشون از بین میره.بهترین کار این هست که شما سعی کنید خلا ها که در زندگیتون به وجود اومده رو پیدا کنید و سعی کنید درست و علمی تر پرشون کنید.
من اصلا قصدم سر پوش گذاشتن رو کار همسرتون نیست،مطمئنا کار همسرتون اشتباه بوده و مضر و... .اما حالا که ابراز پشیمانی کرده و از دید من (طبق صحبت های همسرتون )این توبه و پشیمانی واقعی هست،بهتر کم کم به ایشون نزدیک بشید و سعی کنید با کمک هم مشکلات رو رفع کنید.از اونجایی که هر دو تجصیل کرده هم هستید ،به راحتی میتونید با خودن حداقل مقالات این سایت کلی بر کیفیت زندگیتون اضافه کنید.به این حرف باور داشته باشید.
بیشتر مراقب محیط خانواده باشید و سعی بهترین محیط رو برای فرزندانتون به وجود بیارید.اگر چرخی در انجمن بزنید بسیاری از مشکلات افراد بالغ نشات گرفته از محیط نامناسب خانواده در دوران کودکی ونوجوانی بوده.
ارزو خوشبختی میکنم.:72:
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
سلام ستاره جان
من درک می کنم شما چه می گویی و چه می خواهی ...
اما عزیزم دقت کن
ما هیچوقت هیچوقت نمی توانیم بی اشتباه باشیم . اساسا مسیر زندگی مسیر آموختن است درست مثل یک مدرسه . احساسات تو زخمی شد ه . این قابل درک است . مرد تو - همسر تو زبان به اعتراف گشوده و ندامت خودش را نشان داده . اما علت هنوز در درون او و ریشه هنوز ناپیداست . ضمن اینکه ما به او کاری نداریم . تو ترمیم بشوی . ناخودآگاه رابطه ترمیم می شود . تو علت های خودت را تک به تک پیدا کن .
دقت و توجه داشته باش و این بخش را پررنگ نیز خواهم کرد که سایر دوستانی که مسئله ای مشابه شما دارندو الامشان آنها را وادار به ذفاع و حمایت احساسی می کند اولین خطا را مرتکب نشوند . حرف ها و نظرات من و کلا سایر دوستان هیچ قدرتی ندارد که شما را ناراحت بکند .
این نظرات این عقیده ها این سئوال ها و جواب ها کاملا فضای دوستانه دارد اما نکات جالبی دارد که مثلا پدربزرگ زاویه ی دیدش چیست . من زاویه دیدم چیست . زیبا کردستانی زاویه ی دیدش چیست . فرشته زاویه ی دیدش چیست و چه کسی در چه مهارتی قوی تر است و ..........
درنتیجه قرار نیست کسی محکوم شود . قرار نیست کسی در فضای من بدش برود و اساسا هیچ قراری نیست ما حرف می زنیم . گفتگو می کنیم . چشم اندازهای تازه را به هم نشان می دهیم . زمانی یک حرف قدرت پیدا می کند که ما را ناراحت کند که ما این قدرت و انرژی را با توجه به توقعات و عمق زخم هایمان به دل این حرف بریزیم . در نتیجه من فکر می کنم این دور هم نشینی و گفتگو ،چشم اندازهای تازه را نشان ما می دهد . سطح مهارت ها را به ما نشان می دهد و همه ی این اتفاقات اتفاقات خوب و مبارکی است چرا که فضای رشد به همراه دارد . ما را قالب نزده اند که همه مثل هم فکر کنیم اما می توانیم دوستانه از هم سئوال کنیم و جواب بشنویم و رشد کنیم و کمک به رشد هم بکنیم .
در این باب زیاده گفتم . امیدوارم دوستان همه و همه دقتمان روی این قضیه باشد .
اما ستاره چند مورد را اشاره کردی
از جمله نحوه ی شناخت و ....
اما من به شخصه این نوع شناخت را کامل و اساسا درست نمی دانم . چرا ؟
چون هیچکدام از این افراد حتی برادر عزیز و نازنین تو با این مرد به عنوان یک زن و شریک زندگی نکرده اند و شناختی که از او داشته اند شناختی بوده که مثلا تحصیلی بوده یا شغلی یا .....در نتیجه تو تائید هایی که از دیگران گرفتی در درجه ی اول ناقص بوده و در درجه دوم شناخت هامحدود و در درجه ی سوم مجازی بوده .
به چه علت ؟
فرهنگ اغراق گویی هست که مثلا اگر بنده از این آقا پول قرض می خواستم و او هم به من این پول را می داد شما اگر سراغ من برای تحقیق می آمدی بنده شش ساعت از شان و شخصیت و گشاده دستی و .... این مرد برایت تعریف می کردم و یا نقطه ی برعکس اگر پول می خواستم و به هر دلیلی نمی داد من مجازی سازی می کردم و پشت سرش هفتاد صفحه می گذاشتم و.........
در حالی که شناخت من از ایشان در حد همان پولی بوده که یکبار به من قرض داده یا نداده .نه بیش از آن و مثلا بنده نمی آیم به شما بگویم خانم عزیز بنده از شرایط رختخواب این آقا بی اطلاع هستم یا نیستم ومی دانم یا نمی دانم شما اگر یک شکم بزائی ایشان رختخوابش را به اطاق دیگر منتقل می کند یا نمی کند . آیا کسی این شناخت را به تو داد ؟
بله از این سلسله آدم هایی که پیش آنها رفتی چنین شناختی نگرفتی . چرا نگرفتی ؟ چون آنها هم این شناخت را از ایشان نداشتند . و تو نیز دقت نداشتی تا بدانی که نقطه ی آسیب زندگی تو دقیقا همین بخش از شناخت است و یک حلقه ی مفقوده که همه از آن بی اطلاع هستند وجود دارد و دلیل این رفتار چیست ؟ از چه باوری تبعیت می کند ؟ میزان توان تو در این رویداد چقدر است ؟ و میزان مهارت های تو و..............
و در نهایت اگر چنین حلقه ی مفقوده ای وجود دارد این حلقه در تمام آن روزهایی که تو برای تحقیق می رفتی وجود داشته و با تولد فرزندت ایجاد نشده بلکه ظهور کرده .
اما تو از آن بی اطلاع بوده ای و وقتی در زمان تولد با این رویکرد روبه رو می شوی شوک می شوی . چرا ؟ چون الارم و هشدار بهت مخابره میشه ...............اما تو اعتماد صد را خیلی قبل تر کارتش را خرج کرده بودی .
و باز میزان و سهم اعتمادی که تو بر حسب احتمالات باید برای این حلقه در نظر می گرفتی چه میزان است ؟هم در روز اول که اعتماد صد دادی و بله گفتی و هم در روزی که این رفتار را با تولد نوزادت دیدی .
اینجا نیاز به بازبینی شناخت و اعتماد داشتی که اینکار را نکرده ای .
تنها به روش نارضایتی متوصل شده ای .
روده درازی نمی کنم این را داشته باش و خودت به خودت کمک کن که سهم خودت را از ابتدا از آنچه روی داده بپذیری و به آنالیز بپردازی ...........فقط می خواهیم رشد کنیم و ابدا نباید در فضای من بد و من اشتباه کردم و .....غیره برویم .
شاید این بحث را ادامه دادیم ....
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
با تشکر از پست مفیدتون آنی عزیز،ازصحبتهاتون استفاده کردم وروی صحبتهای تمام دوستان فکر کردم.
من طی این چند ماه خیلی و تقریبا تمام اوقات به این موضوع فکر کردم .به هرحال من تا به حال به خاطر بچه هام سعی میکردم زندگیم رو حفظ کنم ولی الان احساس میکنم حالم بهتره و بیشتر به خاطر خودم وهمسرم وبه حرمت روزهای خوش و عاشقانه ای که با هم داشتیم سعی میکنم همسرمو ببخشم واین موضوع رو فراموش کنم وبه آینده بهتر ، امیدوار باشم.به هر حال من هم این وسط کوتاهی کردم وبی تقصیر نبودم!وبقول پدر بزرگ عزیز اگه مدیریت درست تروحساب شده ای برای زندگیم داشتم نباید اجازه میدادم اینچنین مشکل بزرگی تو زندگیم ایجاد بشه.این حادثه درست مثل ابر سیاهی بود که یه مدت روی زندگی ما سایه انداخت ولی خوشبختانه رد شد!امیدوارم همسرم هم دیگه هیچوقت چنین خطای بزرگی رو تو زندگیمون انجام نده.از راهنمایی شما دوستای مهربون:آنی عزیز، زیبا کردستانی ،فرشته مهربان ،پدربزرگ عزیز،رساو....نهایت تشکر رو دارم.از دکتر لواسانی هم وقت گرفتم تا از راهنماییشون استفاده کنم.برامون دعا کنید.:43:
RE: رابطه مخفی همسرم با منشی مشترکمون!
بهترین تصمیم را گرفته ای عزیزم
روزهای بسیار زیبا و روشن و آفتابی در انتظار تو و عزیزانت است . از زندگیت لذت ببر . زندگی اساسا با همه این فراز و فرودها بسیار زیباست .
هر لحظه زندگیت عاشقانه و شاد توام با امنیت و آرامش و اعتماد .......
موفق باشی