سلام
6ماه عقد کردم و در این شش ماه نتونستم به همسرم علاقه مند شم.مشکلاتی از قبیل عدم درک متقابل بین ماو عدم جذابیت جنسی و عدم جذابیت رفتاری او باعث این مشکلات شده است.چطور میتوانم این مشکلات را ازبین ببرم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
6ماه عقد کردم و در این شش ماه نتونستم به همسرم علاقه مند شم.مشکلاتی از قبیل عدم درک متقابل بین ماو عدم جذابیت جنسی و عدم جذابیت رفتاری او باعث این مشکلات شده است.چطور میتوانم این مشکلات را ازبین ببرم؟
سلام دوست عزیز
لطفا بیشتر توضیح بدهید.مشکل را خیلی کلی بیان کرده اید:72:
سلام دوست عزیز
نمی دونم چه باید بگم.6 ماه هست به صورت سنتی با یکی از اقوام سببی به اصرار خانوادم عقد کردم ولی از ازدواجم رضایت ندارم
نه دعوا داریم نه جدال نه بحث
هردو بی تفاوت هستیم اوایل عقد همسرم از من شکایت داشت و رفتارش توام با عشق بود الان 2 ماهی هست اوهم بی تفاوت وبی علاقه شده است.
نسبت به او و زندگی متاهلیم هیچ اشتیاقی ندارم به نظرم زندگی با او جذاب نیست.
سلام به شما
شما و همسرتون چند سالتونه؟
تحصیلات و شغل شما و همسرتون چیه؟
چطور باهمدیگه آشنا شدید؟
میشه بیشتر مشکلاتتون رو باز کنید؟مثلا عدم درک متقابلتون چیه؟یه مثال بزنید؟
چرا ایشون براتون جذابیت رفتاری نداره؟
جذابیت رفتاری از نگاه شما چیه؟(تعریف کنید)
این رو هم یادتون باشه هر زندگی در شروعش مکشلاتی از این قبیل داره.بالاخره دو تا انسان که تا چند وقت پیش هیچ تعلق خاطری بهم نداشتن باهمدیگه یه پیمانی رو میبندن و میخوان بشن شریک خوشی و نا خوشی.
طبیعیه که اوایل با اینچنین مشکلاتی رو به رو شید.اما باید ریشه یابی کنید و ببینید واقعا ایا مشکل از ایشونه یا از سطح توقعات و انتظارات شماست؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam123
در مورد خواسته هات باهاش صحبت کردی؟
من خیلی عجول هستم یا روند این سایت همینه هر ثانیه چک میکنم ببینم جوابی هست یا نه.
مهرداد عزیز باهاش مطرح کردم ولی ذاتا دختر خشکی به نظر میاد تغییری در رفتارش ایجاد نمیکنه .دختر متواضع و خوش برخوردی هست مهربان هست و خیلی اوقات هم باعث خنده من میشه ولی رفتار زنانه نداره نمیدونم چطور توضیح بدم .انعطاف و لطافت بدنی نداره.به عنوان یک دوست وهمراه خیلی خوبه ولی به عنوان زن نه.دختر بساز و قانعی هست ولی نمیتونه من رو جذب کنه.ازهمه اینها گذشته از نظر صورت و اندام هم جذبم نمیکنه به حدی که لازمه .
شغل من کار طراحی سایت
همسرم شاغل نیست قبلا در موسسه آموزشی شغل اداری داشته.کاردانی نرم افزار داره منم نرم خوندم
خب نباید هم انتظار داشته باشی یه شبه تغییر کنه که!
رفتارهایی که توی 25 سال شکل گرفته که نمیشه به این سرعت عوض بشه!
میتونید با هم برید خرید یا در مناسبت های مختلف خودتون برخی لباس هایی که دوست دارید رو براش بخرید.
موقعی که کوچکترین رفتار یا حرکتی که باب میل شماست رو انجام میده یا مثلا اندکی آرایش کرده یا لباس مورد پسندتون رو پوشیده، همونموقع تا میتونید ازش تعریف کنید و ذوق کنید که متوجه تغییر رفتارتون بشه.
از ایشون بخواید که ورزش کنه...
در کل بهترین کار به نظرم اینه که هر چی میخواید رو به خودش بگید و توضیح بدید که دوست دارید تمام نیازهاتون فقط و فقط از طریق ایشون برطرف بشه!
در این راه صبور باشید.ایشالا درست میشه
الان انقدر از هم دوریم دیگه مجال این گفتگوها نیست اصلا نمیدونم تغییر پذیر هست یانه؟میشه به آینده امیدوار بود یا جدایی به صلاح جفتمونه
سلام دوست عزیز
من کارشناس نیستم ولی چون تا حدود زیادی اون اوایل شخصیتی شبیه همسر شما داشتم خواستم براتون بنویسم. اما همین اول کار بتون قول می دم که اگر واقعا بخواین این مسئله کامل حل می شه. هیچ جای نگرانی نیست. کارشناسای سایت می یان و راهنماییتون می کنن. به کل فکر طلاق و جدایی رو از ذهنتون بیرون کنین
اما تجربه من. من شخصیت کم حرف و آرومی دارم. کلا شلوغ نمی کنم و خیلی شوخی نمی کنم. البته شوخی رو تحویل می گیرم ولی اینکه خودم تو جمع شیطونی کنم نه. بعد از ازدواجم هم که بی تجربگی در ارتباط با همسر بهش اضافه شد و خلاصه نمی دونم همسرم چه طوری منو تحمل می کرد :163:
اما برخورد همسرم به من کمک کرد تا تغییر کنم و اون شکلی بشم که هم خودم خودمو بیشتر دوست داشته باشم و هم همسرم. نمی دونم این کار رو ناخداگاه انجام داد یا با برنامه ولی در هر حال این طوری بود که خودش شروع می کرد فضا رو ایجاد کردن. بعدش اگر یک کار خیلیییییی کوچیک یا رفتار خاصی که دوست داشت از من می دید اون قدر اون رو بزرگ می کرد و ازش تعریف می کرد که من کلی شارژ می شدم و اعتماد به نفسم هم بالا می رفت. این روند همین جوری ادامه پیدا کرد و من از خود همسرم یاد گرفتم که دوست داره باهاش چه جوری باشم. بعد از یه مدت دیگه برام سخت نبود و انگار اون کارها جزئی از وجودم شده بود.
یه نگاهی به دور و برتون بندازین. اون وقت می بینین که همسرتون چه قدر خصوصیات مثبت فوق العاده ای داره. این مسئله ای که می گین فقط به خاطر بی تجربگی و شاید آگاهی کم
در ارتباط با همسر باشه. این خوشبختی ای که به شما رو اورده و منتظر یک قدم از طرف شماست تا خودشو نشون بده :)
برای شروع دوباره رابطتون با همسرتون هم شاید خوب باشه یکی از کتاب های باربارا دی آنجلس یا کتاب های خوب دیگه که انتظارات و مسئولیت های متقابل همسرها رو توضیح می ده بخرین و اول خودتون بخونینش. بعد به با یه نامه عاشقانه به همسرتون بدین و بگین که از بودن با همسرتون چه قدر خوشحالین و می خواین اون یک قدم رو با هم دیگه با خوندن این کتابا یا رفتن پیش مشاور بردارین.
سعی کنین خیلی با همسرتون صحبت کنین. باید بشون بگین که چی دوست دارین.
مطمئن باشین که شما زوج خیلی خوشبختی خواهید شد اگر این قدم رو بردارین.
سلام زهرا خانم خوشحالم که تغییر کردید
من هم میخوام باهاش صحبت کنم ولی زیاد به تغییرات امید وار نیستم
بعضی خانم ها ذاتا ناز وعشوه دارن بعضی ها هم ذاتا جدی
درست نمیگم؟
برادر من این مشکل چیزی نیست که حل نشه. شما مشکل رو که می دونید چیه، سعی کنید با ادبیات مهربانانه بیشتر باهاش صحبت کنید. کاری کنید که ناز کنه بعضی اوقات. ادبیات خودتون رو عوض کنید" فرشته من"" نازنین من" "بهونه ی من برای زندگی" خانم زیبای من" "دوست داشتنی من" " شما افتخار می دید که امشب شامی رو که من براتون درست کردم رو میل کنید: و...؟
به مرور یاد میگیره. به خدا قسم اگر یک دختر عادی نصیبتون می شد که با یک غوره سردیش می شد و با یک مویز گرمیش قدر زندگیتون رو میدونستید! برید شکر کنید برادر! شکر.
اگه مشکلت فقط ناز کردن خانومته که ناز و عشوه اکتسابیه نه ذاتی...
میتونی همون جور که بچه ها بهت گفتن یادش بدی... جای نگرانی نداره هــا!
مهران عزیز این مشکلات باعث شدن علاقه ای در من ایجاد نشه و ادبیات من تحت تاثیر علاقم شکل میگیره.
دوست عزیز مشکلم رو در عنوان مطرح کردم
چطور اکتسابی هست؟دقیقا بفرمایید چطور میتوان اکتسابش کرد؟
البته من این حرف رو قبول ندارم برخی از افراد در رفتارشون حرف زدنشون لطافت و نرمش دارن.البته ظاهر افراد هم تاثیر گذاره مثلا همسر من به نظرم ویژگی های ظاهریش با عشوه و ناز رفتار نرم و لطیف منافات دارهنقل قول:
نوشته اصلی توسط gole kaghazi
به نظرم این خصوصیت های زنانه تو وجود هر خانمی بالقوه وجود داره. فقط باید فعالش کرد.
چرا این قدر ناامیدین؟ باور کنین منم همون جوری مثل خانم شما بودم ولی درست شد. فقط کمی تلاش دو طرف رو می خواد و زمان می بره. کافیه بخواین. این قدر منفی فکر می کنین و احتمالا منفی عمل کردین که حتی اگر موقعیتش هم پیش اومده به همسرتون اجازه ندادین که نشون بده و پیشرفت کنه.
یه مدت این کارو بکنین. اگه جواب نداد اون موقع بیاین بگین نمی شه. اول که این فکرای منفی رو از خودتون دور کنین. امیدوار باشین. بعدشم شرایطش رو فراهم کنین و اگر یه لبخند کوچیک بهتون زد شروع کنین به بمبارون کردن همسرتون با حرفای عاشقانه و تاکید روی این که چقدر دوست دارین این جور رفتارا و رفتارای دیگه ازش ببینین.