شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
سلام دوستان این لینک مختصر در مورد مشکلات قبلی منه
ولی حالا به مشکلی برخوردم که نمیدونم چیکار کنم واقعا خودمم حیران موندم که افسوس گذشته رو بخورم یا شکر خدا رو!
یه توضیح مختصر:
من با یک از همکلاسی هام که ازشون خوشم اومد بهشون پیشنهاد دادم تا باهم اشنا بشیم و اگر شد باهم ازدواج کنیم ولی گاهی باهام سرد برخورد میکرد گاهی گرم نمیدونستمک واقعا به کدوم یک از رفتاراش دل ببندم تا اینکه یک روز ازش پرسیدم مشکلی وجود داره که باعث میشه تو منو دوست نداشته باشی؟ گفت اره ولی هرچی اصرار کردم نگفت تا اینکه هفته قبل تصمیم گرفتیم این رابطه رو تموم کنیم بهم گفت مشکلش چیه و خودم وقتی شنیدم شوکه شدم!
ما 5 ماهی بود که باهم اشنا میشدیم در این رابطه یک بار من از اصلاح صمیمانه ای استفاده کردم و خطابش کردم ولی اون گفت مواظب باش ادبیاتت داره عوض میشه از اون موقع من دیگه به صورت نرمال برخورد کردم تا اینکه اونشب بهم گفت تو یکبار بهم نگفتی عزیزم!!!
بهم گفت تو راه ابراز علاقه کردن بلد نیستی!!
کادو گرفتم گل گرفتم شعر عاشقونه براش نوشتم ولی نگو منتظر بود بهش بگم عزیزم!
تازه یک روز که باهم بیرون بودیم (خیلی باهم بیرون بودیم) سه بار برگشت گفت من دستام سرده بعدا خوش گفت من انتظار داشتم تو تو اون لحظه ریسک کنی و به من پیشنهاد بدی و دستامو بگیری ولی در صورتی که من توی این مدت با نفس خودم جنگیدم تا مبادا خطایی کنم طرفمو از دست بدم ولی میبینم از دستش دادم بخاط اینکه جوون پاکی بودم بخاط اینکه پاک بودم و هرگز کار غیر شرعی انجام ندادم تو این مدت و حتی دستمم بهش نخورده و جواب پاکی من این بود که از تو ساده تر پیدا نمیشه!!
یه شب برگشت بهم گفت دیگه بهم اونجور نگا نکن؟؟
من عصبانی شدم چون در نگاهم منظوری نداشتم ولی خودش گفت منظورش از این حرف بود که سر صحبت باز بشه و من در جواب اون برگزدم بگم چرا نگا نکنم ترسیدی بغلت کنم؟ این اون جوابی بود که انتظار داشت بشنوه...آخه مگه میشه ما بهم محرم نشدیم و هیچی مشخص نیست همچین کارایی رو انجام داد؟؟
من همینجوریش هم وابسته اش شدم چه برسه دستم میخواست به دستش بخوره و حس عاطفی ام بیشتر تحریک بشه!
جواب پاک بودن من میبینید چیه؟
همش دارم افسوس میخورم که چرا کاری که اون انتظار داشت انجام ندادم ولی به اینم فکر میکنم شاید امتحان خدا بود و من سربلند بیرون آمدم...نمیدونم خیلی آشفته ام!
نمیتونم دوریش رو تحمل کنم...با اینکه خودش گفته همه چی تمومه ولی پیامک میده و حالم رو میپرسه!
میگه تو شهامت ابراز علاقه کردن رو نداری!!!!
به چی میگن ابراز علاقه؟؟
به نظرتون من این رابطه رو ادامه بدم و اونطوری که اون میخواد برخورد کنم یا پاکی و صداقت خودم رو حفظ کنم!!
کم کم به حجب و حیاش شکم میشه...مگه میشه یک نفر با ایمان به شرعی بودن این موضوع اهمیت نده!!
تا بحال دوستان هم دانشگاهیم که هردوی مارو چندسال خوب میشناسن هیچکدومشون نیومدن بابت انتخابم بهم بگن که طرفت خوبه همشون به طور غیر مستقیم میگن تو از اون 100 برابر سرتری این اخرا هم دوتا دوست صمیم به شکوه اومدن و میگن چرا واسه یکی خودتو میکشی که لیاقتشو نداره و کلی نصحیتم کردن ولی نمیدونم چرا حرف سر کله من دیوونه نمیره!!
ببخشید حرفام طولانی شد کمکم کنید:323:
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
نقل قول:
میگه تو شهامت ابراز علاقه کردن رو نداری!!!!
به چی میگن ابراز علاقه؟؟
از نظر دخترا
به خواستگاری رسمی میگن ابراز علاقه واقعی
به اینکه بدونن طرف میخواد باهاشون یه رابطه رسمی داشته باشه نه پنهونی به بهانه شناخت قبل از خواستگاری
خواستگاری و بعدش آشنایی زیر نظر خانواده ها معنیش ازدواج نیست که آقایون انقدر از این مساله وحشت دارند
و میترسند اگر خواستگاری کنند مجبورند تحت هرشرایطی با دختر مورد نظر ازدواج کنند
ولی بعد خواستگاری دختر احساسش به پسر تغییر میکنه و از این بلاتکلیفی درمیاد
دختر قبل خواستگاری رابطه رو یه رابطه روهوا میدونه و به خاطر همینم نمیدونه چه رفتاری باید داشته باشه
چون همش میگه:
اگه این پسر منو واقعا میخواست و میخواست برای ازدواج باهام آشنا بشه حتما میومد رسما جلو
حالا که تکلیفش معلوم نیست و من ممکنه خواستگارای دیگمو الکی از دست بدم پس چرا وقت و انرژی برای این پسر بذارم؟؟؟
غیر از این تمام ابراز علاقه ها الکی و واهی هست
این از نظر دختر خانوما بود
مطمئنم آقایون نظرشون فرق داره!!!
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نادیا-7777
نقل قول:
میگه تو شهامت ابراز علاقه کردن رو نداری!!!!
به چی میگن ابراز علاقه؟؟
از نظر دخترا
به خواستگاری رسمی میگن ابراز علاقه واقعی
به اینکه بدونن طرف میخواد باهاشون یه رابطه رسمی داشته باشه نه پنهونی به بهانه شناخت قبل از خواستگاری
خواستگاری و بعدش آشنایی زیر نظر خانواده ها معنیش ازدواج نیست که آقایون انقدر از این مساله وحشت دارند
و میترسند اگر خواستگاری کنند مجبورند تحت هرشرایطی با دختر مورد نظر ازدواج کنند
ولی بعد خواستگاری دختر احساسش به پسر تغییر میکنه و از این بلاتکلیفی درمیاد
دختر قبل خواستگاری رابطه رو یه رابطه روهوا میدونه و به خاطر همینم نمیدونه چه رفتاری باید داشته باشه
چون همش میگه:
اگه این پسر منو واقعا میخواست و میخواست برای ازدواج باهام آشنا بشه حتما میومد رسما جلو
حالا که تکلیفش معلوم نیست و من ممکنه خواستگارای دیگمو الکی از دست بدم پس چرا وقت و انرژی برای این پسر بذارم؟؟؟
غیر از این تمام ابراز علاقه ها الکی و واهی هست
این از نظر دختر خانوما بود
مطمئنم آقایون نظرشون فرق داره!!!
خیلی ممنون از پاسخ شما
ولی فکر کنم شما بهتر به سوالای حرفهای من دقت نکردین
من میگم آیا درسته که انسان هنوز چیزی مشخص نشده بیاد کا غیر شرع انجام بده و اگه انجام نده بهش بگن ابراز علاقه کردن بلد نیستی؟؟
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
سلام دوست عزیز
در جواب شما باید بگم که نه
حرف ایشون درست نیست
احمقانه است اگر فکر کنیم این رابطه محدود جسمی حد یقفی داره
این موضوع میلیون ها بار توسط میلیون ها دختر و پسری که از ابتدا تصمیم جدی برای نداشتن رابطه جنسی داشتن تجربه شده
این یه بازی شایع با نتیجه و پیامد های معین و مشخص هست
جاب اینجاست که هنوز هم خیلی ها معتقدن میتونن خودشون رو کنترل کنن و حتی از این روش برای تذهیب نفس استفاده میکنن :)
حتی اگر فرضا کار به جاهای باریک هم نکشه و رابطه جنسی درکار نباشه، هیچ تضمینی وجود نداره که شما با هم ازدواج کنین
بله درسته، گرفتن دست همدیگه یا یه رابطه محدود و بیان جملات و رفتارهای احساسی در ابتدای کار برای هر دوطرف جذاب و خواستنیه
هیچکس نمی تونه منکر نیروی محرکه یه اسمس یا یه کلمه عاشقانه از سمت جنس مخالفش بشه، چه برسه به لمس کردن یا بوسیدن
همین نیروی محرکه به مروز زمان مثل مخدر عمل میکنه چیزی که ازش با عنوان وابستگی یاد میشه
و این وابستگی شایع ترین بیماری روانی بین خیلی از ادم هایی هست که فکر میکنن از نظر روحی روانی مشکلی ندارن
فقط یه لحظه به این فکر کن که به هر دلیلی با هم ازدواج نکردین،
هزینه و وقت و انرژی احساسی گزافی که شما و طرف مقابلت روی این پروژه ناموفق گذاشتین رو خودتون باید متقبل بشین
شروع یه رابطه جدید و فراموشی رابطه قبلی، هزینه های احساسی سنگینی رو به شما تحمیل میکنه
این سادگی و صداقتی که میگی به معنای سلامت روان و احساسات شماست
این سلامتی رو به خاطر یه رابطه نه چندان عاقلانه از دست نده
قطعا ایشون قصد اغوا کردن شما رو نداره
شاید فکر می کنه اگر رابطتون رو به سمت صمیمیت جسمی بیشتر سوق بده،
شما انگیزه بیشتری برای جدی تر شدن رابطه پیدا میکنین (البته طرز فکر عاقلانه ای نیست)
شاید می خواد شمارو امتحان کنه
شاید می خواد باهات بازی کنه
شاید می خواد احساساتت یا اعتقاداتت رو محک بزنه
این رفتارها لزوما از یه عقل کل و یک بینش عمیق !! ناشی نمیشه
اون هم یه جوونه 23 ساله است مثل شما
یه لحظه احساساتی میشه، خوشحاله و هیجان زده است
و گاهی حالش خوب نیست عصبیه ناراحته و نگرانه
پاسخ عقلانی واحد هست اما پاسخ احساسی میتونه ده ها معنی داشته باش
هرچقدر شما به سمت فضای عقلانی حرکت بکنین زودتر به نتیجه می رسین
از این فضای رمانتیک احساسی خارج شو
وارد یه رابطه یا بهتر بگم یه بازی احساسی نشو
هرچقدر حرف و عمل و رفتارت عاقلانه تر باشه متقابلا ایشون هم مجبور میشه عقلانی تر برخورد کنه
این باعث میشه از این موضع منفعاله و حالت آچمز :) خارج بشی
و دائما این سوال احمقانه رو از خودت نپرسی که از کجا باید بفهمم که ایا دوسم داره یا نه؟(چندین بار این سوال رو توی تاپیک قبلیت پرسیدی)
دوست داشتن یه پروسه زمان بر هست و شامل همون هزینه های احساسی میشه که بالا عرض کردم
فعلا دوست داشتنی در کار نیست
اما هر دو شما میتونین در یه فضای عاقلانه تر تصمیم بگیرین که ایا این پروژه با شرایط فعلی قابل سرمایه گذاری هست یا نه
ایا ارزشش رو داره که احساساتتون رو در این پروژه بلند مدت و همیشگی خرج بکنین یا نه
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
سلام دوست عزیز
دقیقا من با حرف خارپشت موافقم.
چیزی که ازنوشته های شما هویداست اینه که این دختر هنوز بالغ و کامل و اماده ازدواج نشده.به قول خارپشت نمیشه بهش ایراد گرفت.چون همینه که هست.ذهنیت اون پر از تب و تابای عاشقانه است.جوری که اگه شما نه،نفر دیگه ای وارد رابطه باهاش میشد باز همون تحریکهای عاطفی،همون درخواستها شروع میشد.
یه نصیحت براتون دارم.میتونین اسمشو بذارید تجربه.
هیچ وقت برخلاف معیارای زندگیت و اخلاقیاتت رفتار نکن.وقتی تو چارچوب زندگی تو ارتباط جسمی با دختر مورد علاقت بده(کاری به نظر شرعیش ندارم) اگه بر خلاف عقیدت رفتار کنی دیر یا زود عذاب وجدان میگیری..بعدا پشیمون میشی.و بعدتر به خودت میگی ایا ارزششو داشت؟؟
یه کم خوددار باش..افسار دلتو سفت تر بگیر.بذار منطقت هم حرف بزنه.
زندگی مشترک حرف یه عمره.
پیشنهاد من اینه که یه مدت ازاین موضوع فاصله بگیر و اجازه بده گوشات واسه شنیدن حرفای منطقت باز بشه..دوباره همه چیرو از نو وارسی کن...ببین با تموم این مسائل گزینه مناسبی برات هست این دختر.؟
تذکر:توقع نداشته باش عوضش کنی..یا بزرگش کنی یا باهاش حرف بزنی و قانعش کنی اینکارا خوب نیست.اون بلاخره یه روزی بزرگ میشه.شاید با یه شکست اما تو ببین این دختر با این شرایط مناسبته؟؟
به راه و روشت هم شک نکن.هر چند:
کار تو هم بی غلط نبوده..رایطه دختر و پسر اگه طولانی بشه خواه ناخواه کشش بینشون ایجاد میشه.پس وقتی میخوای با کسی ازدواج کنی زمان اشناییتونو کوتاه بگیر و بقیشو موکول کن به بعد خواستگاری رسمی.
موفق باشی
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
منظورم از تذهیب نفس، تهذیب نفس بود
تذهیبم خوبه البته : )
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
دوستان حالا به نظر شما من چیکار کنم؟
رابطه رو تموم کنم؟ حقیقتش یه خرده وابسته اش شدم!
دو راه دارم یا اینکه تموم کنم و برا رسیدن بهش تلاش کنم شرایطم رو جور کنم یا اینکه به کل فراموشش کنم؟
الان تو این وضعیت بهترین راه حل چی میتونه باشه؟
حس انجام دادن هیچ کاری رو ندارم .... همش فکرم مشغوله...مودنم بر سر چند راهی
:323::323:
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
دوستان کسی منو راهنمایی نمیکنه؟؟؟
که چیکار کنم ؟
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Matrixx
من میگم آیا درسته که انسان هنوز چیزی مشخص نشده بیاد کا غیر شرع انجام بده و اگه انجام نده بهش بگن ابراز علاقه کردن بلد نیستی؟؟
دوست عزیز:72:
اگر میخوای کاری شرعی و اخلاقی انجام بدی پس لطفا برو خاستگاری رسمی کن و اگر شناختتون کامل هست عقد کنید
و بهش ابراز غلاقه کن که نه او شاکی باشد و نه شما خلاف شرع و عرف انجام داده باشی.
اگر هم شرایط ازدواج نداری رهاش کن و به زندگیت و شرایطت برس وقتی شرایط مناسب را یافتی برای ایشان و یا شخص مناسب دیگری رسمی برو جلو.
ولی دوبام و یک هوا نمی شود (هم شرع و اخلاقیات را نگه داری هم دل خودت و اون خانم) . اگر می خواهی دوست باشی و از طریق دوستی پیش روی
اولا مجبوری آنچه دل خودت و دل اون خانم میخواهد انجام دهی.
ثانیا عواقب این وابستگی برای حال و زندگی آینده شما و اون خانم بدلیل عدم تعهد و بلاتکلیفی با خودتان است.
موفق باشی:72:
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
يه چيزي ميگم اميدوارم ناراحت نشين
اما به نظرم شما شناخت درستي از اين خانوم نداريد و بيشتر احساسي پيش رفتيد.(نميگم ايشون خوبن يا بد ،ميگم نميشناسينشون!)
كار درستي كردين كه حريم ها زو حفظ كردين
اينكه چندماه هم فقط واسه آشنايي با هم بودين ، اون هم اينطوري كار اشتباهيه (منم ميدونم وابسته شدن به كسي كه بهش به هر دليلي نرسي چه حسيه!آدم به گلدون خونه ش هم وابسته ميشه، چه برسه به يه جنس مخالف و علاقه و..)
به نظرم اين نوع رابطه و شناخت رو قطع كن!
اگه با ملاك هاي عقلي و منطقيتون دختر خانوم جور در ميان ، بقيه شناخت باشه توي روند خواستگاري و رسمي ! اگه هنوز نميدونيد به نظرم يه مدت ازش فاصله بگيريد كه بتونيد احساستون رو كنترل كنيد و منطقي پيش برين!
نياد يه روزي كه بگين:دوستام ميگفتن تو سر تري ها !افسوس من دقت نكردم!!!
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
خیلی ممنون از پاسخ هاتون
دوستان در من این وابستگی بوجود اومده حالا باید چه جوری از این حس وابستگی در بیام؟
چ.ن باور کنید خودمم عذاب میکشم سردرگم هستم.
منم که هنوز شرایط ازدواج رو ندارم خودمم راضی با ادامه رابطه نیستم ولی نمیتونم کم میارم...شما کمکم کنید و بهم بگید چه جوری ذهنمو مشغولش نکنم؟؟
مثل یک معتادی که بستن به تخت یه روز دوام میاره حرفی نمیزنه دو روز ولی روز سوم عهده اش رو میشکنه دوباره میره سراغش!!
با اینکه دخر بخاطر من و خودش میکه فراموش کن و تمومش و دوسال بعد بیا خواستگاری
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
اگه منطقت ميگه بايد قطعش كني(كه به نظر شخصيم با چيزهايي كه گفتين بهترين كاره) پس انجامش بده
مطمئن باش بعد از گذشت چند وقت وابستگيت بيشتر ميشه،حتي ممكنه اون خانوم هم وابسته بشه و ديگه ...
امروز انجامش بدي از فردا راحت تره !
كاش تاپيك هاي منم بخوني ! منم توي دوره نقاهتم !!!
واسه من بعد از تقريبا ١سال و نيم خيلي سخت بود،اما چون فهميدم كار درستيه انجامش دادم و دارم تحمل ميكنم
ميدونم زمان حلش ميكنه ،شما هم مطمئن باش:72:
راستي بهتره بهش قول ٢ سال ديگه هم ندي
آدم از فرداي خودش هم خبر نداره
اگه ميخواي تمومش كني ، به صفر برسون رابطه تون رو
حتي ازش بخواه اس و زنگ و ميل هم در كار نباشه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط saber-g1
یه معتاد رو در نظر بگیر می دونه با مواد مخدر به هیچ جایی نمی رسه اما همچنان مصرف می کنه تا از پا در بیاد حالا یکی میاد ترک می کنه خیلی رنج می کشه خیلی عذاب می کشه اما یه رویا تو سرش داره یه روز خوب یه آینده خوب برا همین درد رو تحمل می کنه بند بند وجودش از درد می خواد از تنش جدا بشه اما با امید به آینده بهتر خم به ابرو نمی یاره.
الان حال شما شبیه به یه معتاده.
شما تا حالا یکی رو داشتی اما الان به هر دلیلی نداریش، حالا باید یه اراده فولادی داشتباشی تا به نبودنش عادت کنی یکم درد داره یکم نخوابیدن داره یکم عذاب کشیدن داره اما تو قوی هستی و می تونی رها بشی و یه انسان موفق باشی.
اینقدر فکرشو نکن اینم یه مرحله از زندگیه چه تلخ چه شیرین می گذره و فقط خاطرش می مونه. زندگی خیلی باارزشه زندگی زیباست به آینده امید داشته باش ب:72::72::72::43:
اين پست خيلي به دردم خورد،اميدوارم به درد شما هم بخوره
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
خانم رویای صداقت من تاپیک های شما رو دنبال میکردم.
به نظر شما بهترین راه دل کندن چیه؟
من با خودم میگم بیام معایب و خصوصیات اخلاقی داره که گاهی اذیتم میکرد فکر کنم و کم کم بهش فکر نکنم.
نمیدونم چه کاری انجام بدم فراموشش کنم
من به هرجا که نگا میکنم یادش میافتم
به چی فکر کنم؟؟
RE: شهامت ابراز علاقه نداشتن(کمکم کنید)
نميدونم بهترين راه دل كندن چيه ؟
فقط ميدونم به جايي رسيدم كه ديدم تموم شدنش واقعا به نفع هر دوي ماست.
اونقد دوسش داشتم كه تمام ترسم اين بود كه ديگه باهام نباشه.
اما ديدم اينجور فايده نداره
خودمو دقيقا توي كاري انداختم كه يه جورايي بزرگترين ترسم بود
همين كه تصميم قطعيمو گرفتم و شروع كردم انگار بيشتر راه رو رفتم.
منم هر لحظه به فكرش بودم و الان هم نميتونم بگم نيستم
اما همه ش سعي ميكنم خودمو مشغول كنم
خيلي سختمه ، من خيلي توي رابطه مون غرق شده بودم و فكر نميكردم آينده مون از هم جدا باشه.
اما اشتباه ميكردم
دلم ميخواد بگم به ترسي كه از بعدش دارين بها ندين
به قول مدير يه جراحي كوچيك،درناكه اما بعدش بهبودي و اثراته مثبته
پس اول تصميمتو بگير و انجامش بده
هرچي كه تورو يادش ميندازه جلوي ديدت نباشه
خودتو واسه يه كوچولو!سختي آماده كن اما به خودت اين اميد رو بده كه زمان ميگذره و مثلا بعد از يه ماه ديگه حس فوق العاده بهتري خواهي داشت و از اينكه اينكارو كردي خوشحالي
ببخشيد پراكنده بود،با موبايل سختمه ويرايش و تايپ كنم