نمایش نسخه قابل چاپ
من 4 ساله ازدواج کردم تو این 4 سال چند بار به شوهم خیانت کردم.شوهرمو دوست دارم.هیچ مشکلی باهاش ندام .زندگیم رو دوست دارم .میخوام دیگه مرتکب هیچ خیانتی نشم و بهش وفادار بمونم . ولی می ترسم دوباره تکرار کنم.نمی دونم مشکل من چیه؟بعداز این کار دیوونه می شم گریه میکنم حالم بد میشه ولی چند بار تکرارش کردم .نمیدونم چرا
لطفا کمکم کنید دارم می میرم از ناراحتی
سلام دوست عزيز
ازشوهرتون بگيد
ازخودتو بگيد
از چه چيزي رنج ميبريد كه گرايش پيداكرديد به اين اشتباه؟
كمبودي درخوداحساس ميكنيد؟
خيانت در چه حدي گفتاري يا جنسي ؟
در دوران كودكي يانوجواني آزار جنسي ديده ايد؟
بيشتر كامل تضيح دهيد از آشناي باهمسرت ت اولين خيانت تون وهامياني كه دراين راه همراهيتون كردن ؟
این دردی که من دارم داره مغز استخونمو می سوزونه
با خودم میگم آخه چیت کمه شوهره خوب زندگی خوب خانواده خوب کار خوب وضعیت اجتماعی خوب ،آخه تو چیت کمه که میری خودتو غرق در کثافت میکنی
خودتو پست می کنی در حد نزول کامل روح یک انسان
فقط واسه چند ثانیه لذت گذرا و یک عمر پشیمونی و احساس گناه
امروز میخواستم خودمو از طبقه ششم پرت کنم پایین ولی ترسیدم از اینکه اون دنیام خراب تر از اینی که هست بشه
انقدر خودمو زدم صورتم جای سیلی های خودم مونده .نمی دونم چرا این خیانت هارو کردم .
این خیلی خوبه که برای رفع مشکلت دست به کار شدی.
اولین قدم و مهم ترین قدم را برداشتی.
همین که می دونی مشکل داری و می خوای که حلش کنی خیلی خوبه.
تا حالا برای این موضوع پیش مشاور یا روانشناس رفتی ؟
سلام دوست عزیز
شوهرم مرد خوبیه شرایط رفاهی زندگیمون خوبه بعضی وقت ها باهم بگو مگو داریم ولی همه جزیی بوده و حل شده.
از هیچی رنج نمی برم برا همین دارم دیوونه می شم هیچ بهونه ای برا کارام ندارم .
کمبودی در خودم حس میکنم
خیانت مجازی در حد شدید باید بمیرم چاره من مرگه
خیانت در حد چت و وب و فرستادن عکسهام
اولین خیانتم تو دوران عقدم بود یک روز آنلاین شدم و با یک پسر شروع به چت کردم فقط به قصد رابطه جنسی
و براش چند تا عکس فرستادم و وب
حوالی محرم بود سال 88.توبه کردم گفتم غلط کردم این آخرین بارم بود خدا منو ببخش امام حسین امام زمان
دست به دامن همشون شدم .
ولی چند ماه بعدتو تعطیلات عید دوباره رفتم سراغ چت با یکی دیگه به همون منظور خاص و بازهم بهش وب دادم و عکس دادم
یک باربه یکی از کسایی که باهاش چت کردم تلفن کردم تلفمون تا 5 بار دیگه هم ادامه داشت که قطعش کردم.
و بازم توبه
و بازم توبه و بازم توبه و بازم آدم نشدم
همسرم مشکلی نداره هرچی هست از منه
در نوجوانی مورد آزار جنسی خفیف قرار گرفتم ولی اون موقع از روابط جنسی متنفر بودم و چند سال هست که این طوری شدم.
آروم باش دوست عزيز
همين كه فهميدي داري راه اشتباهي روميري
واومدي راهنماي ميخواي خودش قدم مثبتي هست كه برداشتي -
مادر اين دنيا توشه اي براي آخرت ميبريم با خودكشي
دست خالي ميرويم
خداوند خيلي بزرگ ومهربان است
توبه كه كنيد وديگر سمت گناه نرويد
مانند كودكي هستيد كه تازه متولد شده
ارتباتت را با خدا بيشتركن طوري كه مانند غذا واجب باشد ،
خلاصه اي از زندگيت را تعريف كن
ما ومشاوران چيزه زيادي ازشما نميدانيم تا بهتر
راهنمايت كنيم،
حالا چشمانت را چندلحظه ببند يه نفس عميق بكش،
ماهمه گي كنارتيم تنهانيستي
تا حالا پیش مشاور نرفتم و نمی تونم برم نمی تونم ولی خیلی دلم می خواد زندگی قبلیمو پاک کنم
من همین امروز در اوج خوشبختی تا پای خیانت دوباره رفتم از خودم عکس انداختم و انلاین شدم ولی جلو خودمو گرفتم خیلی سخت تونستم جلوی خودم رو بگیرم می خواستم خودمو راحت کنم برای همیشه از این دنیا برم
همش منتظر عاقبت بدی هستم میدونم چوب خدا صدا نداره میدونم این کارایی که کردم یک روز میاد جلوی چشمم
شوهرم اونقدر پاک هست که میدونم بهم خیانت نمیکنه ترسم از این نیست که اونم این کار رو کنه .می ترسم خدا اون رو از من بگیره.
پدر بزرگ عزیز از اینکه تنهام نمی زارید ممنونم ولی واقعا دارم دیوونه میشم مخم سوت میکشه از یادآوری کارایی که کردم
دلم میخواد بمیرم این جوری راحت میشم
نمی دونم چی بگم از خودم
تو یک خانواده خوب به دنیا اومدم یک خانواده گرم و صمیمی پدر و مادم همه تلاششون رو برای خوشبختی من و خواهرم کردن.من همیشه شاگرد زرنگی بودم .دختر خیلی پاکی بودم هیچ وقت تو سنی که همه دخترا دنبال دوست پسر بازی هستن دنبال این چیزا نبودم وسرم به درسم گرم بود .نمازمو می خوندم از سوم دبستان روزهامو می گرفتم.تو تحصیل موفق بودم .سوم راهنمایی بودم با یک سهل انگاری مورد آزار جنسی قرار گرفتم ولی صدمه روحی و جسمی جدی ندیدم.اون مشکل برام حل شد و فراموش شد.بزرگتر شدم رفتم دانشگاه تو دوان دانشگاه دقیقا بعد از کنکور تا قبولی دانشگاه یک مدت تو خونه بودم و به مسائل جنسی زیاد فکر میکردم تا اینکه یکی دوباره تو یاهو درخواست صحبت جنسی از من شد ولی جرات نکردم جوابشون رو بدم .یک بار به خودم جرات دادم و جواب دادم .و این کار رو 3 یا 4 بار دیگه هم کردم و بعد دیگه سراغش نرفتم .هیچ وقت رابطه جنسی واقعی با کسی نداشتم حتی دوستی هم با پسر نداشتم با اینکه پیشنهاد زیاد داشتم و خواستگار زیاد داشتم ولی هیچ کس رو قبول نکردم تا اینکه شوهرمو دیدم و به دلم نشست و باهاش ازدواج کردم ولی بعداز عقدم دوباره شروع کردم به چت کردن ولی دیگه قبح مساله برام ریخته بود و از اینکه وب بدم و عکس بدم هم نمی ترسیدم .به نظرتون من چه مرگه؟
انقدر گریه کردم چشمام قرمز شده قلبم درد میکنه شقیقه هام تیر میکشن
میشه مشکل من همین امشب حل شه دیگه تحمل ندارم .
تورو خدا قسمتون میدم یک کاری کنید من مشکلم امشب حل شه دیگه تحمل این دردو ندارم دارم میمیرم به خدا دروغ نمیگم دارم می سوزم تو آتیشی که خودم به پا کردم
می خوام فردا یکی دیگه باشم یا اگر قراره همین که هستم باشم دیگه نباشم
silvia خانم
به تالار همدردی خوش آمدی
نگران نباش این درد دوا داره . فقط همتت را می طلبد . شما دچار اعتیاد شده ای . لازمه رهایی از این وضعیت قطع اینترنت در منزل هست ، یعنی در درجه اول ترک اعتیاد به نت ، حتی نرفتن توی سایتهای مفید . یک جراحی فوری . وقتی اسباب این مسئله در اختیارت نباشه کنترل راحت تر هست . سپس کنترل ذهن هست ،یعنی نه به تجربه هایی که داشتی فکر کن و نه اجازه بده ذهنت ترا در هوس اقدامی دیگر بیندازه .
با توجه به اینکه گفتی نوجوانی مورد آزار قرار گرفتی ، اگر هنوز فراموش نکرده ای و هر از گاهی یادآوری میشه و رنجت میده ، نیاز هست نزد روانشناس بالینی بری و روانکاوی صورت بگیره تا آثار آن اتفاق در ذهنت پاک بشه .
اجالتاً آرام باش و از توقف فکر برای یادآوری رابطه ها بهره ببر . چون یادآوری خودش موجب کشش میشه .
باز هم تأکید می کنم حتی اگر بتوانی کامپیوتر را مدتی از دسترس خارج کنی خیلی بهتر میشه .
.
این شیطان است که اعما زشت را ذر نظر انسانها زیبا جلوه میدهد.
آیا شما در رابطه زناشویی با همسرتون کاملا ااز نظر جسمی و روحی ارضا کامل میشید؟
سلام دوست عزیز
احتمال کم کاری وجود داره (از هر دوطرف) که نیاز های عاطفی و جسمی شما بصورت کامل از طرف همسر شما رفع نمیشه شاید به خاطر همین دنبار ارضای نیازتون تو جاهای دیگه میگردین .
آیا این نیازتون بطور کامل مرتفع میشه ؟
و اینکه بیکاری معمولا آفت بسیاری از مشکلات هست ! شاید مشغله ذهنی و یا جسمی ندارین که بش مشغول باشین فکرتون میره جاهای بد ... نه اینکه وقت بزارین برای این کار ها ...
فکر می کنید با این کار مشکلم حل میشه؟این کارو میکنم از همین فردا.پس از این قرار نباید حتی به سایت مشاوره هم بیام ؟اینترنت و کامپیوتر رو ا دسترسم می توانم خارج کنم نیازی به اینترنت ندارم.
ولی متاسفانه ذهنم مداوم یادآوری میکنه :316: و ذهنم من رو به هوس اقدامی دیگر میندازه
چگونه اجازه ندم به ذهنم ؟چون در ذهنم تکرار میشه.اگرهم موفق شدم و دیگر تکرار نکردم اون سنگینی گناه گذشتم رو چگونه به دوش بکشم دارم خم میشم
امروز شرایط کاملا محیا بود و می تونستم هر اقدامی بکنم ولی جلوی خودم رو گرفتم ولی بازهم خوشحال نبودم به خودت افتخار نکردم نگفتم آفرین .به این فکر میکردم که گذشته رو چگونه میشه پاک کرد و یادآوری گذشته داشت من رو به جنون می سوند یک لحظه دیدم در آستانه خود کوشی هستم و هیچ ترسی از مرگ ندام.بازهم درد داشتم قلبم درد داره
به مادرم زنگ زدم حالم بهتر شه نشد
این کاری که من کردم چقدر خیانت بزرگیه؟اگر یک مرد با خبر بشه زنش مثل من بوده با او چه میکنه؟ممکنه او را ببخشه؟ممکنه بازهم بهش اعتماد کنه؟
در مورد تجاوز همیشه اذییت کننده هست برام باید روان درمانی کنم؟
فرشته مهربان من معتاد به چی هستم به اینترنت؟یا به خیانت؟
کامروا در روابط زناشویی با همسرم از نظر جسمی ارضا نمیشم ولی از نظر روحی ارضا میشم
سعیدد سلام
نیازهای عاطفیم کاملا برطرف میشه ولی نیازهای جسمی نه.سرکار میرم سه روز در هفته ولی فکر می کنم بیکاری هم باعثه
حالم بهتر شده سبک شدم از مشاوره شما ممنونم
سه ساعت پای تلفن بودم تا شماره صدای مشاور 148 آزاد شه و بتونم حرف بزنم نشد
خیلی بهتر شدم اینجا اومدم ولی بازم میل به مرگ و نیستی دارم
خواهر عزیز نگران نباش. مشکلت حل میشه .خدارو شکر که پا رو فراتر از این نذاشتی ...
اگه دوست داری مشکلت حل بشه باید ریشه رو پیدا کنی.
مهرداد عزیز من میدونم اگر شوهرم بدونه خودش رو میکشه البته بعد از اینکه من رو کشت
اصلا نمی دونم چطور میتونم این گذشته رو محو کنم
از رابطه با شوهرم راضی هستم ولی احساس شهوت در من از بین نمیره:316:
این فکر که چندتا مرد دیگه به جز شوهرم بدن من رو دیدن دیوونم میکنه شاید 30 تا مرد یا شاید 40 تا
این خیانتی که من کردم اگر شوهرم بدونه من رو می کشه
اون فکر میکنه من مثل خودش پاک پاکم بمیرم براش بمیرم براش که زنی مثل نصیبش شده که لیاقتش هم صحبتی با مردای هرزه هوس رانه
الان که دارم اینا رو میگم عکس شوهرم جلوی چشممه تیر نگاهش مثل خنجر فرو میره بدنم
کاش می مردم انقدر عذاب نمی کشیدم
خیلی وقت بود که عذاب وجدان نمی گرفتم این کارا برام راحت شده بود تا تنها می شد و می دونستم حالا حالا تنها می مونم یک دوربین بر می داشتم حتی از اینکه مموری دوربین رو ریکاوری کنه ترسی نداشتم بیخیال بیخیال بودم از اینکه هیستوری کامپیوتر رو چک کنه هیچ ترسی نداشتم چون میدونستم اینکارارو نمیکنه و به من اعتماد داره ولی امروز اتفاقی افتاد که دیوونم کرد.رفته بود ماموریت قرار شد وقتی رسید خبری بده ولی ازش خبری نشد نه گوشی شو جواب میداد نه همکاراش در دسترس بودن .به خودم گفتم خدا اونو ازم گرفته .منتظر یک خبر بودم .تو تنهایی خودم صداش کردم باهاش حرف زدم گریه کردم بهش گفت یک لحظه عشقش تو قبلم فروکش نکرده گفتم نمی دونم چرا این کارارو کردم تو رو خدا بیا تو رو خدا زنگ بزن
تو رو خدا برگرد انقدر التماس خدارو کردم می گفتم اگر اتفاقی افتاده باشه من چه خاکی بریزم رو سرم .همه زندگیمه . بهم زنگ زد صداشو که از پشت خط شنیدم دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم زدم زیر گریه گفتم چرا الان زنگ زدی من داشتم از نگرانی می مردم ......از اون موقع تا الان دارم خودمو می زنم به خاطر کارایی که کردم سرمو می زنم به دیوار ولی دلم آروم نمیشه.
دوست عزيز
خداروشكر خيانت شما جنسي نبوده
وبه راحتي ميتواني اين افكار وعادت
راترك كني
اولين قدم اون سايتها وايميل هار كامل
حذف كن،
حتي اگرايميل ديگري داري رو مسدود كن
،و همين الان وضو بگير دوركت نماز بخون تا روحت آروم بگيره،
اگر خط همراهي داري كه تماس ميگيرن را بشكن
تا حال روحيت بهتر نشده گوشي نداشته باش،
اگر كامپيوتر داريد در بخشي از خانه قرار دهيدكه همسرتون بتونند ببيند
تا تحريك به سايتها يا چت نشوي،
ودرطول روز سعي كن تنهانباشي پيش خانواده باشي،
درسته اگر اينترنت را كامل كنار بگذاري به اين تالار هم نميتواني بياي ،
پرسيدي كه اگر مردي متوجه اين گونه خيانت شود با همسر چه ميكند ،
نيازي نيست به همسرت بگي وافكار او راهم بهم ريخته شود،
من يك مرد
دراين جورشرايط بودم كمي عصباني ميشم اما سعي ميكنم همسرم را انقدر مشغولش كنم تافرستي براي افكار پليد نداشته باشه
،
از اشتباهش ميگذرم ميبخشمش چون من تنها تكيه گاهشم اگرمنم تركش كنم بيشتر آسيب ميبينه ،انسانه خطاميكنه مهم اينه كه ميخواد جبران كنه،
حالا با خيال راحت بخواب فردا صبح تازه متولد ميشي و از زندگي شوهرت لذت ببر،يه شاخه گلم براي خودت وشوهرت بخر
از حرفهای آرامش بخشتون ممنونم برام دعا کنید خیلی ناراحتم،پدر بزرگ عزیز امیدوارم زندگی خوبی داشته باشی و هیچ وقت مثل من درمونده نشی.
شب بخیر
بابت پیشنهادت در مورد خوندن نماز ممنونم فکر میکنم اینجوری خیلی حالم بهتر شه.
به روان درمانی بخاطر تعرضی که در نوجوانی برات پیش آمده نیاز هست .
اینکه ذهنت را نمیتوانی آزاد کنی . چون دچار وسواس فکری شدی . لازمه تلاش کنی تا رهایی بیابی توقف فکر و در صورت تشخیص روانشناس ، دارو درمانی .
خدا دستت را گرفته ، بیدارت کرده و با یک تلنگر به هوشت آورده ، عذاب وجدان پیدا کردی ، این خیلی خوبه ، اما ماندن در آن و بخاطرش خودکشی کردن غلطه ، عذاب وجدان برای اینه که ما از خطا بیایم بیرون ومصون کنیم خود را نه اینکه خود را از بین ببریم . نه افراط نه تفریط . نه اون بی خیالی درست بوده نه افراط در عذاب وجدان .
خدا ترا دعوت کرده . بهش پناه ببر ،تا حفظت کنه و مطمئن باش او می بخشه ،و با رفتار و کارها و تعهد بعد از این برای همسرت هم جبران کن . لازم نیست به همسرت چیزی بگی وقتی توبه میکنی و تکرار نخواهی کرد .
به بهانه اینکه از اون شبی که مدتی خبری ازت نبود استرس پیدا کردم برو نزد روانشناس و کمک روانشناختی دریافت کن .
حل میشه . ناامید نباش . و بخاطر این بیداری خدا را شکر کن .
لینکهای زیر را هم بخوان :
http://www.hamdardi.net/thread-25759-post-241047.html#pid241047
http://www.hamdardi.net/thread-25774.html
http://www.hamdardi.net/thread-23458-page-2.html
.
سلام عزیزم
جای نگرانی نیست نازنین . به نوعی ناهنجاری جنسی مبتلا شدی که قابل حل و درک است . خودت را سرزنش نکن .
خیلی مهم است که به لحاظ جنسی با همسرت ارضا نمی شی .
با دکتر افتخار که متخصص در این امر هستند تماس بگیر
دکتر مهرداد افتخار 88744538
سلام صبح بخیر در واقع ظهر بخیر
فرشته مهربان در مورد خاطره بدی که در دوران نوجوانی برام پیش اومد من با خانواده به ویلای یکی از آشناهامون رفته بودیم و چند روزی اونجا بودیم.ویلایی کناری در حال تعمیرات بود و یک استخر بزرگ وسط حیاط ویلا بود .من هم یک خرگوش خریده بودم که تو حیاط ویلا بازی می کرد و گربه ای به طور ناگهانی پرید بهش و خوردش.و بعد هم از دیوار رفت تو ویلای بغلی.با حالت شوک و بغض و گریه تو حیاط ویلای بغل رو نگاه کردم چیزی ندیدم ،فکر کردم ممکن هست هنوز خرگوشم زنده باشه و گربه فقط زخمی اش کرده باشه بدون فکر و کمک خواستن از کسی از دیوار ویلا بالا رفتم و پریدم تو حیاط ،رفتم سمت خونه و بعد هم رفتم حیاط پشتی خونه رو گشتم .نه اثری از خرگوشم بود نه از گربه کثافت.در هنگام برگشت دیدم سه پسر تو خونه هستن با من صحبت کردن و پرسیدن از کجا اومدی ومنم قضیه خرگوشم رو گفتم در حالیکه گریه امونم رو بریده بود واز اونها کمک خواستم پیداش کنن .اون ها هم گفتن سمت انباری رفته و باهم رفتیم اونجا.سه نفر بودن کمی از من بزرگتر بودن ولی من دختر ریزنقشی هستم و هیچ کاری از دستم برنمی اومد.تا اینجا یادمه که به بالاتنم تعرض کردن و به زور لباسهامو در آوردن و من بیهوش شدم نمیدونم چه قدر طول کشید وقتی بهوش اومدم حال خیلی بدی داشتم .نمی تونستم راه برم .خودم رو به زور کشوندم تو حیاط و با داد مادرم رو صدا کردم و اون ها از غیب شدن من نگران بودن و دنبالم می گشتن بهشون گفتم از دیوار پریدم این ور خوردم زمین افتادم تو استخر و از حال رفتم .به خاطر این کارم از پدرم یک سیلی جاجانانه دریافت کردم . برای مادرم واقیعت را تعریف کردم روزای خیلی بدی داشتم می ترسیدم باکره نباشم نمی دونستم تو اون زمانیکه من بیهوش بودم چه اتفاقی برام افتاده بود از همه کس و همه چیز می ترسیدم و بدنم هم درد میکرد طوریکه نمیتونستم بشینم یا راه برم.دکتر زنان که معیانم کرد گفت باکره هستم و صدمه ای ندیدم و خون ریزی هم که داشتم مربوط به بافت حساس بدن بوده نه پرده بکارت.هر هفته آزمایش خون میدادم تا مدت ها می ترسیدم بیماری ازشون گرفته باشم.چند جلسه پیش مشاور رفتم برای برگشتن به زندگی عادیم .تو جلسات مشاوره بهم گفت تو بیهوش شدی اونهام ترسیدن و در رفتن و هیچ کاری با تو نکردن و درد بدنت به خاطر ترس ذهنیت بوده،خون ریزی هم به خاطر پریدن من از رو دیوار بوده .دکتر هم که معاینم کرد همین رو گفت.دیگه کم کم با این مساله کنار اومدم و خدارو شکر کردم که بیهوش شدم و اونا ولم کردن.وقتی ازدواج کردم هم متوجه شدم پرده بکارتم سالم بوده و دیگه کاملا باور کردم که اونها به من دست نزدن.
لطفا یک روان درمان خوب به من معرفی کنید ،به صورت مجازی نمیتونم روان درمانی کنم؟
امروز حالم خیلی بهتره ،لینک هارو میخونم .
آنی عزیز سلام دکتر افتخار در مورد ناهنجاری جنسی کمکی می کنند یا درمورد ارضا نشدن در روابط زناشویی؟تلفنی مشاوره میدن یا باید حضوری باشه؟چرا من دچار ناهنجاری جنسی هستم چه چیز باعث میشه کسی دچار این ناهنجاری بشه؟برای از بین بردن میل جنسی چه راهی وجود داره؟آنی عزیز من در سن 19 سالگی میل جنسیم خیلی زیاد شد طوریکه هر روز و هر شب به مسائل جنسی فکر می کردم و تا الان هم کم نشده واین خیلی ناراحت و عصبیم می کنه الان 27 سالمه.به شوهرم میگم برای کم کردن استرس دیروزم میخوام برم مشاوره چون خودش فهمید حالم خیلی بده و خودشم شوکه شده بود .فقط میخوام زود به نتیجه برسم میخوام میل جنسیم رو از بین ببرم میخوام دیگه کارایی که کردم برام لذت نداشته باشه می ترسم دوباره...زود میخوام به نتیجه برسم .
لطفا جواب سوالاتم رو زود بدید.باید تمام مشکلاتم رو با دکتر مطرح کنم یا میتونم کارهایی که کردم رو پنهان کنم فقط درمورد ارضا نشدن جسمی صحبت کنم ؟کی وقت می دن؟
من چهره خوبی دارم چهره ای که دیگران رو به اشتباه می ندازه و فکر میکنن من دختری هستم معصوم و پاک .هیچ کس فکر نمیکنه چنین ادمی باشم .شمااگر من رو ببینید باور نمی کنید چنین کارایی کرده باشم شوهرم گول ظاهرم رو می خوره خودم رو تو نقاب پنهان کردم.
آنی عزیز الان با اون شماره تماس گرفتم کسی پاسخ نداد؟چه ساعتی باید تماس بگیرم ؟کی مشکلم حل میشه از نظر زمانی یک هفته یا یک ماه؟چقدر زمان میبره .خسته شدم
شما آسیب های سختی دیدید و حتما به کمک روانپزشک نیاز دارید. با کمال احترام به توصیه های دوستان ، طبق نظر فرشته مهربون و آنی عمل کنین. من فقط میتونم بهتون بگم احساس گناهتون واقعی نیست، صرف دیده شدن بدن دلیل این نیست که شما آدم پاکی نیستید.
من فکر می کنم مشکل اصلی شما اون اتفاق قدیمی تون نیست .
من فکر می کنم مشکل اصلی شما نبودن هیجان در زندگی . ارضا نشدنتون در روابط زناشویی باشه.
خدایا شکرت بالاخره کسی به من جواب داد خسته شدم از بس چک کردم
احساس گناهم واقعی نیست؟یعنی دوباره فراموش میشه و برمیگردم به کارهای قبلی.
نه احساس گناهم واقعیه دوست عزیز من خیلی کثیف بودم حالم از خودم بهم می خوره شما نمیدونید که من چقدر کثیف بودم و برای خودم دلیل می آوردم که رابطه مجازی اشکالی نداره و عکس گناهی نداره و حرفهای .... فقط حرفن ولی می دونستم که دارم خودم رو گول میزنم .
امید من هیجان دارم در زندگی من از لحاظ عاطفی مشکل ندارم شوهرم خیلی خوبه من خیلی خوشبختم
از لحاظ جسمی ارضا نمیشم یعنی اون حالتی که در چت و ....در من ایجاد میشه در رابطه واقعیم ایجاد نمیشه ولی دلیل نمیشه که این کارهارو کنم یعنی این ذات منه که کثیفه ربطی به شوهرم نداره
مشکل قدیمیم حل شده درسته دلیلش اونم نیست نمیدونم چرا اتقدر پلید شدم
احساس گناه شما واقعیه و بجا هست . ماندن در این احساس گناه به جای اعتماد به توبه و پذیرفته شدن توبه با تکرار نکردن اون اعمال درست نیست .
شما باید خیلی خیلی خدا را شکر کنید که به اینجا رسیدی ، یعنی از بی تفاوتی و حساس نبودن نسبت به گناهی که مرتکب می شدی حالا رسیدی به عذاب وجدان و پشیمانی اونم خیلی شدید . پس بدان پتانسیل برون رفت از این وضعیت وبهبود و سلامت را هم داری . که به دوران سلامت در زندگیت برگردی و قوی تر هم بشی . و تجربه تلخ را در جهت واکسینه شدن به کار بگیری یعنی چنان منع درونی ایجاد کند که دیگه مجبورت هم بکنند نتونی گرد این کارا بگردی . می توانی چنین شوی اگر بخواهی .. کسی که از بی تفاوتی و بیخیالی نسبت به گناه و غرق شدن در آن به این عذاب و احساس پشیمانی رسیده ، به آن واکسینه شدن هم میتواند برسد ، فقط اگر در این عذاب وجدان نمانده و در جا نزند و به بیراهه نرود .
لینکهایی که در تاپیکی که برایت لینک گذاشته ام را خوب مطالعه کن و در پی تولدی دیگر باش .
.
.
منظور من اینه احساس تنفر از خود و عبارات ناشایستی که به خودتون نسبت میدین تناسبی با کاری که کردید نداره. من نمیگم کار بدی نکردین ، اما ایتقدر به خودتون سخت نگیرین.
امید عزیز بله اون هیجان در رابطه واقعی وجود نداره چون شوهر من اصلا حرف نمیزنه و احساساتش در هنگام رابطه چیزی نمیگه یا از من تعریفی نمیکنه و خیلی زودتر از اینکه من بخوام همه چیز تموم میشه.خودش خیلی مهربونه خیلی از من تعریف میکنه و با کارهاش خوشحالم میکنه و در هنگام رابطه جنسی نه حرف میزنه نه محبت میکنه انگار فقط فکرش به یک چیز هست و پیش زمینه رابطه جنسی رو انجام نمیده .
samanisعزیز منظورت رو بد متوجه شدم .خیلی عذاب وجدان دارم و هر لحظه یاد گذشتم می افتم احساس میکنم لیاقت زندگی کردن ندارم،در مورد اون اتفاق که در گذشته برام افتاد هم خیلی احساس بدی دارم بعضی وقت ها فکر میکنم من از سن کم کثیف شدم و دیگه چاره ای ندارم زندگیم همینه اون ها باعث شدن من انقدر به مسائل جنسی فکر کنم چون از همون موقع توجه ام جلب شد اول خواستم فراموش کنم و موفق شدم ولی بعد از یک مدت هر شب خواب شون رو میدیدم و فرداش در مورد تجاوز و رابطه جنسی و ...سرچ میکردم نه برای ارضا شدن ،اون موقع ها بدم می اومد .فقط واسه اینکه ببینم چه بلایی سرم قرار بود بیاد .ولی نفهمیدم از کی این سرچ کردن ها به جای کنجکاوی تبدیل شد به وسیله ای به ارضای شهوت .حتی بعضی وقتها فکر میکنم شاید اون دکتر و مشاور به خاطر آرامش من میگن هیچی نشده.
فرشته مهربان عزیز ممنونم از قدرتی که بهم میدی ...
silvia عزیز
در رابطه با همسرت مشکل خاصی وجود ندارد ، آنچه اشاره داشتی نیز به ناآگاهی بسیاری از مردان برمیگردد که شما می توانی خواسته هایت در رابطه را با او در میان بگذاری ، مردان بسیار خوشایندشون هست که همسرشان انتظارات خود در رابطه جنسی را با آنها درمیان بگذارند و خواهان باشند ، چون احساس نیاز زن و فانتزیهای درخواستی به آنها احساس قدرت می دهد درست برعکس بی میلی و تظاهر به رضایت از طرف زنشون .
پس بدون واهمه و رودربایست و با زبانی برانگیزاننده در موقع رابطه آنچه دوست دارید را از وی بخواهید .
فعلاً مسئله شما خودتان و احساسات منفی بخاطر رفتاری که درونتان تأیید نکرده و نمی کند است . که لازمه برطرف کردن این احساسات منفی نیز دور کردن ذهن از آن و از بین بردن بسترهای توجه به آن رفتارهاست که راه کارش داده شد .
پاورقی
=====
از بعضی دوستان عزیز تقاضا می شود از انجراف ذهن مراجع به سوی زوم روی پیدا کردن مشکل در زندگی خودش و همسرش پرهیز کنید . ایشان از زندگی و همسرش راضی هست و این نقطه قوت زندگی وی هست که ما نیز در تقویت آن باید سهیم باشیم نه در تخریب آن .
.
سلام
به نظر بهتره که درباره رابطه زناشویی تون با شوهرتون صحبت کنین و توقعاتتون رو ازش بخواین.
همین حالا هم نرم افزارهای مخصوص به چت رو از تو سیستمتون حذف کنین.
شما یک زنید و مقامتون خیلی بیشتر از این حرفهاست که با مردهای کثیفی هم صحبت بشین، حالا که خدا به شما لطف کرده و همسر خوبی هم نصیبتون کرده و حالا هم به خاطر لطف اون و نظر امام حسین(ع) هست که اینجا هستین.
پس از همین امروز تصمیم بگیرین که دیگه هیچوقت هیچوقت هیچوقت سراغ همچین کاری نرین و هیچ وقت حتی به چت روم ها هم سر نزنین.
من خودم یه پسرم چند روز پیش همینطور الکی یه سر به چت روم ها زدم، واقعا حالم بد شد از این بحث هایی که اونجا میشد. سریع اومدم بیرون.
قرآن هم بخونید خیلی آرومتون میکنه.:305:
جز با یاد خدا دلها آرام نمیشود.
موفق باشید.
سلام آبجی :72::72:
از دیشب که این پست را باز کردی و دوستان راهنمایتون کردن
در این چند ساعته فکر اون افکار به ذهنتون رسیده که تکرار کنید . یا دوباره
هوس کنید که برید به اون سایتها .؟؟؟؟
چقدر روحیت تغییر کرده ؟؟
نظر من قطعا کارشناسانه نیست ولی من فکر میکنم بعد از اینکه از این ناراحتی که دچارش شدین در اومدین و به اون آرامش فکری و ذهنی تون رسیدن و خدوتون رو بخشیدین بهتر نیست که به فکر بچه دار شدن بیافتید اونجور هم فکرتون فقط میشه بچه و آینده بچه ....
باز هم میگم من نظرم رو گفتم اگه اشتباهه کارشناسا حتما میگن
سلام به دوستان و مشاوران عزیز
پدر بزرگ نه این افکار به سراغم نیومده
فرشته مهربان عزیز با شوهرم صحبت کردم و یکی از مشکلات روابط جنسی مان را حل کردم :227: و بقیه را هم قدم به قدم .
بسترهایی که باعث می شد وارد سایت و چت شم را از بین بردم و شرایط خیلی بهتری دارم انچه آزارم میده این هست که نسبت به همسرم احساس دین میکنم و منتظرم هر لحظه ابرویم برود و اضطراب فراگیر دارم.
شب همسرم بیدار شد در آشپرخانه به دنبال قرص سرما خوردگی بگرده منم انقدر اضطراب گرفتم فکر کردم بیدار شده و داره هیستوری کامپیوتر رو میگرده وهر لحظه تو ذهنم تداعی می شد که الان میاد تو اتاق و بهم میگه تو یک خیانت کار پستی تو مریض جنسی هستی و ناهنجاری جنسی داری
این افکار اصلا ولم نمی کنند و باعث میشود که سردرد بگیرم
در این مدت حتی میل به خود ارضایی هم نداشتم.فکر می کنید من هنوز دچار ناهنجاری جنسی هستم یا رفع شده؟
به مشاور حضوری هم نرفتم لازم هست یا خیر؟
سلام...امیدوارم همینطور که دارین تلاش میکنین قدم به قدم پیش برین تا اوضاعتون از قبل بهتر بشه ...من فقط قصدم از نوشتن این کامنت یک چیز بود اینکه اکیدا بهتون توصیه میکنم به یک مشاور مجرب رجوع کنین به نظر من شما علاوه بر اینکه نیازمند این هستین که به همسرتون اموزش داده بشه تا درست پیش نوازشتون کنه خودتون هم نیازمند دارو برای کاهش نیاز جنسی و هم چنین افزایش اعتماد به نفستون هستین...
من با عرض شرمندگی از دوستان دکتر قاعدی رو بهتون پیشنهاد میکنم،من خودم پیش ایشون درمان افسردگیم دنبال میکنم...ایشون در روزنامه " سلامت" در صفحه سلامت جنسی هم گاه گداری مقاله می نویسن و یکی از تخصص هاشون درمان دارویی مشکلات جنسی است...
بهتون توصیه میکنم یک جلسه خودتون تشریف ببرین پیششون و جلسه دیگه همسرتون ببرین تا نیاز نباشه مخفی کاری کنین...
ایشون روزهای شنبه و چهارشنبه ساعت 4 به بعد هستن..از منشیشون خواهش کنین که بین مریض قبولتون کنه که با کمی خواهش قبول میکنن..
شماره:66591725
ممنونم شماره قبلی رو که نتونستم باهاش تمام بگیرم ولی با ایشون تماس می گیرم
در مورد دارو اگر دارو گیاهی باشه من استفاده کردم و هیچ تاثیر ی نداشته با اینکه کلی هم پولشون رو دادم .
silvia از نظر من شما طبیعی هستی . فقط خیالپروری در مسائل جنسی و تمرکز زیاد روی آنها برانگیخته میکنه . در حالی که اگر تمرکز و خیالپردازی نداشته باشی و رابطه ات با همسرت را هم به خوبی مدیریت کنی که آنچه مایلی در رابطه داشته باشید در پیش گرفته بشه ..... همه چیز درست میشه .
زندگی شما نرم بالایی از سلامت دارد اگر خود شما خرابش نکنید .
دغدغه ذهنی شما از افشا شدن آنچه بوده ، به وسواس فکری تبدیل شده . بهتره نزد روانشناس برید تا هم اینرا رفع کنید هم یاد و خاطر اتفاقی که در نوجوانی افتاده .
پشیمانی و برگشت صادقانه از خطا و پای بندی به عدم تکرار خود به خود زمینه ای هست برای محفوظ ماندن از افشا شدن . برای شما بخصوص اینکه روابط مجازی بوده .
اقداماتتون تا اینجا عالی بوده . که زمینه و بستر زدایی کردید و وارد تغییر رفتار جنسی با همسرتون شدید :104::104:
.
منم تبریک میگم دوست عزیز :104:
خیلی خوب دراید مراحل رو پیش میرید .:104:
خوشحالم که بهتر شدید .:310:
انشالله زندگی خوشی داشته باشید :72:
سلام
عزیزم شما نباید از طریق نت و چت خودارضایی کنی چون باعث میشه وقت پیش شوهرت هستی ارضا نشی ( یکی از علت هایی که خانم ها ارضا نمیشن خودارضایی هست) باید کلا عکس و فیلم جنسی نبنید تا تحریک نشید فکر کنید دارید اعتیاد به مواد مخدر رو ترک میکنید و جدی و راسخ باشید
فکر میکنم شما زیبا هستید و وقتی مورد تایید قرار میگیرید احساس رضایت میکنید که این شما رو به سمت چت میکشونه پس باید به شوهرتون بگید که نیاز ب تعریف و تمجید دارید تا از این نظر هم ارضا بشید
این که فکر میکنید ممکنه شوهرتون بفهمه و ترکتون کنه خیلی خوبه که باعث میشه انگیزه ای برای ترک اشتباهتون داشته باشید چون هیچوقت ماه پشت ابر نمیمونه و اگه ترک نکنید به احتمال قوی ممکنه بفهمن چون خدا تا یه زمان گناه رو میپوشونه که شاید بنده من برگشت و توبه کرد اگه برنگشت ... خدا عادله و این حق شوهرتونه که چون پاکه بخواد که با زنی پاکه زندگی کنه مگه چی از زندگی میخواد چیزی جز دل و تنی که فقط مال خودش باشه!
من شما رو تحسین میکنم که به گناهتون واقفید و عملا سعی دارید مشکلتون رو حل کنید
پس نگران نباشید وقتی توبه کردید خدا گذشتتون رو به طور کامل پاک میکنه و شما هم باید کامل فراموش کنید تا دوباره وسوسه نشید
سلام عزیزم.منم توی نوجوانی مورد آزار قرار گرفتم
ببین تو واسه لذت این کارو نمیکنی.یه جور عقده شده واست.اینکه زودی خودتو از طریق مجازی به اوج لذت ببری .تصور کنی و آروم شی
...
نمیدونم رابطه ت با همسرت چطوره؟هنگام نزدیکی احساس آرامش داری؟!یا عذاب؟
....
ارتباط مجازی مزخرف ترینه.چون توی تصورت بهش بها میدی!هی بهاشو بیشتر و بیشتر میکنی
به این فکر کن که حیفت نیس ازت استفاده کنن؟
منم یه موضوع توی همین جا گذاشتم با نام : به ته خط رسیدم!!!میشه فراموشش کرد؟
میتونی ببینی شرایط منو(یه جورایی حسابی داغوووون هزار بار خواستم خودکشی کنم)
خودم خیلی داغونم.اما نازنیم ما باید شرایطمونو درست کنیم.
بنظرم منو تو خیلی می تونیم بهم کمک کنیم.زندگی شیرین داریم بیا شیرین ترش کنیم.طوری نشده که!
من یه سری پیشنهاد دارم اگه خواستی بگم
سلام،
اگر عنوان دیگری مد نظرتون هست در پست بعدیتون در همین تاپیک و یا از طریق گزارش به مدیران، عنوان جدید رو اعلام کنید تا مدیران تغییر دهند. دقت کنید که عنوان باید کامل و مشخص باشد.نقل قول:
نوشته اصلی توسط silvia
با تشکر.
سلام hamed65 عزیز ممکن هست بزارید برقراری ارتباط مجازی با دیگران با وجود عشق به شوهرم.
یا بزارید رفتار جنسی ناهنجار با وجود عشق به شوهرم
هر کدام بهتر هست.
فلورا فرشته و پدربزرگ از پاسخ شما ممنونم
فرشته عزیز برای درمان مشکلات نوجوانی و وسواس فکری الانم به صورت حضوری زیر نظر مشاور هستم .
از تمام کسانی که برای حل مشکلم و کمک به من خطی نوشتن متشکرمنقل قول:
نوشته اصلی توسط سپیده سحر
از فرشته مهربان بسیار مشتکرم
سلام توصيه هايي كه دوستان كردن خيلي خوبه و مفيده من خودم خيلي آدم گرمي هستم وقتي ميلم خيلي زياد ميشه يا اين جورفكرا مياد سراغم چندروز پشت سرهم روزه ميگيرم تا نفسم وقوي كنم شماهم هيچ وقت از ياد خداغافل نباشيد يه توبه نصوح از ته دل كنيد و به حضرت زهرا قول بديد ديگه كارهاي گذشته روجبران نكيند ويه زندگي جديد بسازيد مطمئن باشد بي بي بهتون كمك ميكنه و آبروتون وحفظ ميكنه از رحمت خدا نااميد نباشيد كه اين بالاترين گناهه.وقتي آرامش بگيريد همه چي درست ميشه ميتونيد نماز استغاثه به حضرت زهراروهم بخونيد وازش كمك بخوايد.
سلام سحر
من خیلی خوشحالم الان 10 روزه که هیچ کاری نکردم یکی دوبار هم که وسوسه شدم فقط برای خودارضایی نه چت :305: خودم رو کنترل کردم.
امروز حساب کردم دیدم 10 روزه خندم گرفت فکر میکردم 3 ماهه
انقدر که برام این کارا روزمره و عادت بود 10 روز برام مثل سه ماه گذشته.
تو این ده رزو همان لحظه اگر شوهرم نبود بهش زنگ زدم اگر بودش رفتم بغلش و باهاش حرف زدم
وقتی تلفنی حرف میزنم باهاش تمام افکار کثیفم از بین میره .
وقتی هم خونه باشه می رم پیشش حرف میزنم شاید خودش بخواد قبلا اگر نمیخواست من می اومدم سراغ چت یا خود ارضایی ولی الان اگر نخواد بهش می فهمونم که میخوام. این خیلی بهتره از اینکه به این کارای پست و کثیف رو بیارم.اگرم نشد و رابطه نداشتیم با همون حرف زدن باهاش و بغل کردنش آرامش میگیرم و کنترل می کنم خودم رو .
خیلی راحتم باخودم فکر میکنم من به خودم هم مدیونم که انقدر روانم رو در معرض آسیب گذاشتم .
فکر میکنم میل جنسیم در کنترل کامل در امده .
من موضوعاتی که فرشته مهربان برام فرستاده بود رو پیرینت گرفتم هر از گاهی میخونمش اونم رو کنترل ذهنم خیلی موثره.
برای عذاب وجدان و استرس هم مشاوره میرم و هر شب نصف قرص آرام بخش میخورم.
سلام silva عزیزم.تو یک شیر زنی.بهت افتخار میکنم:72::72::72::72::72:نقل قول:
نوشته اصلی توسط silvia
آرزوی بهترین ها رو برات دارم
شاد باشی و شادی آفرین