RE: "به خاطر ماشینش منو زد
عزیزم سلام .
خوش اومدی به همدردی ..
اقا حمید شوهرته ؟؟
چرا اینطوری به قضیه نگاه میکنی عزیزم :72: شاید تو اون موقعیت که شما شوکه شده بودی اون سیلی ها رو زده که از شوک بیای بیرون !!
با دید منفی به قضیه نگاه نکن .. من فکر نمیکنم تو اون موقعیت که حالت اونطوری بوده کسی بتونه از روی قصد و عمد و به خاطر ماشین سیلی بزنه بهت ..
احتمالا دچار سوتفاهم شدی .. میتونی با همسرت صحبت کنی و وقتی همه چیز رو برات توضیح بده مسلما بهتر میشی :46:
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
سلام دوست عزیز
منم با نظر دوستمون موافقم. درست میفرمایند خواسته شما از شوکی که در اثر پرت شدن وارد شده
بیارتون بیرون همانطوری که خودتون عرض کردید همسرتون پرستار اورژانسه وبهتر میدانه که در اون شرایط
بیمار اسیب دیده رو مجازات نمیکنند . این طرفند معمورین اورژانس است خواهرمن حالا
دوتا سیلی اونم قصدی نداشته بیشترشم بخاطر بهبود حال خودتون زده اینهمه دلخوری
و بخودت بیا بزرگ شدی این بچه بازیا چیه از خودت در میاری .
همین الان زنگ بزن به همسر ازش تشکر کن بگو مرسی که در این حال تنهام نزاشتی .
تا بهت زنگ زدم خودتو رسوندی .
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
شاید یکی از ترفندهای شغلیش است. دوستانی که تو این زمینه ها کار می کنند کاش نظر بدن.
شاید چک را زده که شوکه بشی همکاری کنی.
مطمئنم اشتباه می کنی.
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
خانمم گلمممممممممم خدا رو شکر که مشکل خاصی براتون پیش نیومد
بعدش مادر منم پرستاره دیدم این کارارو کرده .. شک نکن برای این که از شوک
در بیای سیلی زده .. خودتم که گفتی تا بهش زنگ زدی گفت خودتتتتتتتت چی
اول از همه نگران شما شده گلم :72:
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
دوست عزیزم من هم با نظر دوستان موافقم
به نظر من هم وقتی شما رو تو اون موقعیت دید و چون می دونشت چه اتفاق بد تری ممکن بود بیفته سیلی زده بهت...اخه خواهر من چرا به حرفش گوش ندادی؟
حالا هم عیبی نداره شما خودت میگی به محض اینکه زنگ زئی از خودت پرسیده تازه این چند روز هم دیگه درباره ماشین حرفی نزده...پس ماشین براش مسئله نبوده.
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
ممنون از همفکری تون فکر می کنم که خیلی مغرورم و نمیخوام اشتباهم رو قبول کنم شاید به این خاطر دلم نمی خواد بیاد خونه چون نمیخوام بهش بگم اشتباه کردم فکر کنم این بهونمه که می گم منو زده حق هم داشته بزنه زدم ماشین رو داغون کردم تازه طلبکار هم هستم . خیلی برام سخته که ازش معذرت خواهی کنم چون تا حالا همچین گندی نزده بودم الان واقعا نمیدونم باید بهش چی بگم؟
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
غرورت رو بذار کنار .. تو این مسئله شما مقصر بودی ..
عذر خواهی اصلا سخت نیست .. بعدش میبینی که چه بار بزرگی از رو دوشت برداشته میشه ..
خیلی ساده بهش بگو عزیزم ببخش که به حرفت گوش نکردم .. نباید ماشین رو رو پل پارک میکردم .. من فکر کردم شما چون بابت ماشین ناراحت بودی بهم سیلی زدی اما الان فهمیدم میخواستی منو از شوک در بیاری و برای همین این کارو کردی .. ازت ممنونم عزیزم که سریع خودتو رسوندی و تو اون شرایط سخت کنارم بودی ..
به همین راحتی ! :72:
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
الف-ح جان نمی تونم خیلی برام سخته .می دونم تقصیر خودمه نمیتونم .اخه از یه نفر که توقع نداری این رفتار رو ببینی سخته
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
سلام دوستم
یعنی شما از همسرت توقع نداری موقعی که حالت بده و توی شک هستی بهت کمک کنه؟:P من شوهرم همش بهم میگه بیا بشین پشت فرمون اما صد سال نمیرم چون هم به خودم اطمینان ندارم هم همسرم به ماشینش حساسه به قول خودش میگه ما مردها زمانی که بزرگ میشیم هنوز بچه ایم ماشین هم اسباب بازیمونه(منظورش اینه که مهمه برامون):311:
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
عزیز دلم ازش انتظار نداری چیه .. مجبور بوده این کارو کنه .. این جوری
بهش فکر کن .. مجبور بوده به عشقش سیلی بزنه که تو شوک نره
مهمترین صدمه اسیب به سر هست ، باید یه جوری تو رو هوشیار نگه میداشته
یا نه ؟؟!
الکی با لج بازی زندگی تو خراب نکن .. به این فکر کن که چقدر براش مهمی
گلم مراقب خودت و زندگیت باش :43:
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
بیشتر ازش خجالت می کشم تا ناراحت باشم یه ببخشید بگم و خودم رو راحت کنم دلم براش می سوزه صبح تا شب که باید با مریضا سر و کله بزنه بعدش هم نگران خرابکاری های من باشه .بنده خدا از اون روز تا حالا روزی چند دفعه زنگ میزنه خونه یا مرخصی می گیره . امشب که نیست باشه برا ی صبح.دیگه از این غلطا نمی کنم .
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
عزیزم اگه این دفعه که گذشت .. با یه عذر خواهی میتونی از دلش دربیاری ..
اما گلم حواستو جمع کن .. تو عصبانیت هیچ وقت تصمیم نگیر .. شتاب زده عمل نکن .. خوب به هرچیز و دلیلش فکر کن .. جوانب رو بسنج و بعد یه تصمیم قاطع بگیر که مث الان شرمنده ی همسرت نباشی ..
اینم باور کن که اگه همسرت بهت سیلی زده به خاطر این بوده که تو شوک نری عزیزدلم . فقط همین ! نیازی نیست بزرگش کنی و بگی توقع نداشتم و ......
تازه باید خیلی هم ازش ممنون باشی بابت عکس العمل سریعش که نذاشت کار به جاهای باریک بکشه و خدای نکرده بلایی سرت بیاد ..
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
صبح که اومد سر صبحونه حالم رو پرسید گفتم حالم خوبه اعصابم خورده گفت چرا گفتم به خاطر ماشین.خیلی داغون شده.گفت منم اعصابم خورده گفتم چرا گفت همش صحنه اون روز میاد جلو چشمم . تو راه که میومدیم هر چی زنگ میزدم جواب نمی دادی صد تا فکر بیخود میومد تو ذهنم. وقتی دیدمت اصلا به هیچ چی فکر نکردم.اصلا تا فرداش سراغ ماشین نرفتم اگه رفته بودی زیرش اصلا نمی تونم از ذهنم بیرون کنم اون صحنه رو.
گفتم واقعا این چند روزه از خجالت نمیدونستم چی بگم.
گفت مهم نیست خالا اینقد ازاین خرابگاری ها بکنیم که یادمون بره ولی خداییش حسابی عصبانیم کرده بودی فقط به خاطر اینکه درست حسابی جواب نمی دادی می گفتم خودت کجایی خودت خوبی ؟نمی گفتی خوبی یا نه زیر ماشینی ؟کجایی فقط گریه می کردی می گفنی ماشین خورده به دیوار .ماشی خودره به دیوار. تا برسم خونه صد بار مردم .
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
خداروشکر بخیر خوشی هم این پست به پایان رسید .
دوست عزیز قدر همسر رو بدون واز زندگی باهم لذت ببرید .
یا حق
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
سلام غصه ! عزیز:72::
من خیلی خوشحالم که خدا رو شکر مشکل شما حل شده من الان تاپیک دیدم..و دوستان کاملا صحیح می فرمایند..بیشتر دوستان تالار می دونن من پزشک هستم و این پست را الان برای این ارسال کردم که اگر برای دوستان دیگر هم رخ داد بدونن که این یک واکنش کاملا طبیعی از جانب همسر شما بوده...و همان طور که خودتون هم متوجه شدید تنها به خاطر خود شما این کارو کردند...
ما از این کارا زیاد می کنیم!!!:311:
گاها در دید مراجعین قصی القلب به نظر میایم ولی واقعا گاهی اوقات لازمه...البته فقط گاهی اوقات..
همسر شما همان طور که خودش گفته به خاطر شغلش عملا فجیع ترین حالت را تصور می کنه ..من یک بار قدیمها در پستی گفتم اگر فردی سرفه کنه همه فکر می کنن سرما خورده ما فکر می کنیم سل داره!!! این ذات شغل ماست ..برای همین من حال همسرتون را کاملا درک می کنم و رفلکس ایشون ناشی از فشار روانی زیادی که ترس از دست دادن شما رو داشته بوده و بعد از اون هم فقط برای اینکه شما باهاش همکاری کنین و بتونه وضعیت شما رو بررسی کنه ..همین...
هیچ فکر دیگری هم نداشته..
خوشحالم شما هم تونستین باهاشون صحبت کنید و مطمئن بشید..
در اینجا یک چیز میگم و اون اینکه قدر همسرتون را بدنید..کسانی که در تیم اورژانس در مقام پزشک..پرستار و ..کار م یکنن واقعا شغل پر استرسی دارند و به خصوص وقتی برای نزدیکانوشن کوچکترین مشکلی پیش میاد به خاطر صحنه های زیادی که دیدن معمولا بدترین حالت را تصور می کنن..و من از شما می خوام واقعا قدر همسرتون بدونید...و درکش کنید..
امیدوارم زودتر خوب بشید و این میشه یک خاطره خوب...
به نظر من شوهرتون خیلی خیلی شما رو دوست داره ...پس قدرشو بدون دوست من...
سارا بانو:72:
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
فقط برای نجات خودتون بوده
رفته بودم منزل خواهرم ، دیدم بچه رو گرفته و گریه می کنه ، ول هم نمی کرد و بچه سیاه شده بود !
مجبور شدم هولش ( هلش ؟ ) بدم و خواهر زادمو بگیرم تا بتونم راه تنفسی رو باز کنم !
به نظرت اونجا باید جلسه می زاشتم و قانعش می کردم بچه رو بده :311:
RE: "به خاطر ماشینش منو زد
راست میگید اینقد این قضیه براش عادی بود که تو ذهنش هم نمونده بود که بخواد چیزی در اون باره بگه چون یه چیزی که براش مهم باشه چند دفعه می گه اما چکی که تو گوش من خوابوندو اصلا چیزی در بارش نگفت فکر کنم منم خودم و خیلی لوس کردم باید خودم و قوی تر کنم نه این که اینقدر دست و چا چلفتی بازی در بیارم به هر حال هر مردی زن با دل و جرات دوست داره. ممنون دوستان.:46: