-
چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
سلام به همه دوستان،
چند ماهی هست که عقد کردیم. مدتی قبل از عقد تا الان شاید بدترین دوران زندگی من بوده. 33 سالمه و مدتی بود که به فکر ازدواج بودم ولی چون سنم زیاد شده بود، کسی که بپسندم کم بود و چند موردی هم که بود به من جواب منفی داده بودند. همسرم را به من معرفی کردند و در همون دیدار اول گفتم که نمیخوام ولی چون شرایطش خیلی خوب بود و خانواده من هم متوجه شده بودند که او نظرش مثبت است، به من فشار آوردند که شرایطش عالی است و بعد از ازدواج نظرت بهش عوض میشه و ... این شد که ازدواج کردیم. همسرم و من شغلهای خوب و پردرآمدی داریم. از لحاظ اخلاقی هم دختر خوبی است. مشکل من از همان ابتدا با ظاهرش بود و هست. به دلم ننشست و هنوز هم ننشسته. من توی همین سایت و سایتهای دیگر مطالب دوستان رو خوندم، میدونم که ظاهر آنقدر معیار مهمی نیست که به خاطرش دو نفر از همدیگه جدا شوند، از اون گذشته خود من هم آدم خوش تیپی نیستم. با این وجود تحملش برام سخته. شاید خوشی زده زیر دلم، نمیدونم ولی فقط میدونم وقتی با من نباشه یا مسافرت میره خیلی خوشحالم. وقتی باهاش هستم انگار همه غم دنیا روی سرم هوار میشه. هیچ حسی بهش پیدا نکردم. طولانیش نکنم و وقتتون رو نگیرم.
من آدم بی مسئولیتی هستم. تصمیم به طلاقش گرفتم. کسی هست بتونه منرو راهنمایی کنه که چطوری باید بهش بگم و ازش جدا بشم که لطمه کمتری بخوره. یا آیا راهی هست که خودش درخواست جدایی بده و دیگه منرو نخواد و فکر کنه که اون منرو نمیخواد نه برعکس، تا شاید اینطوری اثر بد ادم بی وجدان و بی اراده ای مانند من درآینده زندگیش کمتر بشود. از همگی شما سپاسگزارم.
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
دوست گرامی به همدردی خوش اومدی
ببخشید رک میگم...امیدوارم ناراحت نشید
مردم دخترشون رو از سر راه و یا از تو جوب پیدا نکردند که یکی بیاد (حالا به هر دلیل و هر شرایطی) دخترشونو عقد کنه و اسم روش بذاره و بعدم بگه به دلیل ظاهرش نمیخوامشو و دلمو زده و من بی مسولیتمو ........ حالا طلاق!!
به اون دختر بیچاره چه ربطی داره که شما با اجبار خانوادت ازدواج کردی؟
تقصیر اون چیه؟
اون فقط یک خواستگار دیده که اومده خواستگاریشو ازش خوشش اومده و همه چی اوکی بوده از نظرش
و به نظر خانومها
اگر پسری دختری رو نخواد نمیره خواستگاریش
پس اون دختر بی گناهه
شما باید تاوان این کار رو پس بدید
اینجا کسی نمیگه چجوری طلاق بگیرید...در این مورد بی موردی
لطفا روی زندگیتون کار کنید
اگرم خواستید طلاق بگیرید باید پای همه چیزش بایستید و هرشرطی اونا گذاشتند بپذیرید
یاحق
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
سلام دوست گرامی!
مگه خانم شما ظاهر خیلی بد و تحمل ناپذیری دارند؟اکثرخانم ها با آرایش زیبا میشن.شما بی وجدان نیستین...پس لطفا اندکی صبر ...شاید این یک احساس(هوس) زود گذر باشه.شاید در مقابل زیبایی دلخواهی که ندارند اخلاقیلتی داشته باشند که شما رو شیفته کنه...
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
میشه بگی دقیقا با کجای ظاهر خانومت مشکل داری؟ چهره یا اندام؟
چاقه یا لاغره ؟ قد کوتاه یا بلند و شما چطوری میپسندی؟
اگه در مورد اندامه با ورزش و کفش و .. حل میشه
صورت هم که خدا برکت بده به آرایش و روش های پزشکی ، البته خانم شما باید اینو بدونه و بخواد
ممکنه ترجیح بده اصلا اینکارارو نکنه و راضی نباشه ، نمی دونم راستش ولی خودتون یکم فکر کنید ببینید هیچ راهی نیست که ظاهرش تغییر کنه؟ مشکل خیلی حاده؟
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
سلام دوست عزیز
خوب من فکر نمیکنم شما خیلی ادم بی وجدانی باشید.
من حال شما رو وقتی درک میکنم که برای خرید میرم.اگه ازقبل جنس مدنظرمو در نظر نگرفته باشم و دنبال این باشم که تو بازار از چیزی خوشم بیاد چون یه کم دچار وسواس میشم نمیتونم چیزی رو انتخاب کنم.اونوقت اخرسر به اجبار اینکه اون وسیله رو نیاز دارم یا خسته شدم یکیشونو انتخاب میکنم.ممکنه اون جنس مثلا پیشنهاد فروشنده باشه.
اگه من به انتخابم اعتماد نکنم خصوصا اگه پیشنهاد فروشنده باشه بعدا مدام عیباش برام پررنگ میشه و دلمو میزنه و میندازمش دور.
شما الان 33سالتونه.و اغلب ادما با بالا رفتن سنشون سختگیرتر میشن.که شما هم گفتین سخت پسند میکردین.باید یه کم ازاین به دل ننشستن رو به حساب سختگیری ناشی ازسنتون بذارید و بدونید ایراد از شماست.
یه کمش هم چون خونواده شما رو تحریک به اینکار کردن الان فکر میکنی که من مجبور شدم..پس اون خوب نیست..پس من دوسش ندارم.
کلا میدونی که چیزای زورکی تو کت ماها نمیره و به دلمون نمیشینه.
پس پیشنهاد میکنم یه مدت این پیشفرض که مجبور شدی رو بذار کنار و واقعا بدون پیش داوری سعی کن به همسرت نزدیک بشی و بشناسیش.
گاهی توفیق اجباری نصیب ادم میشه و اگه از دستش بدی معلوم نیست مورد بعدی بهتر باشه.پس قدر فرصت الانتو بدون.
خوب خدارو شکر میگی اخلاقش خوبه..و اگه مشکل واقعا ازظاهر باشه قابل حله.
انواع و اقسام روشها برای اینکار هست که فقط تو باید بخوای و یاد بگیری چطور از همسرت درخواست کنی تا اون خودشو برات خوشگل ترین زن کنه.
پ.ن:ازهمین الان روی رفتاراتون یه تجدید نظر کن.شما 33سالته و دیگه معنی نمیده تحت فشار دیگران برای زندگیت تصمیم بگیری.
نقش منطق تو شما کم رنگه..گاهی اختیار خودتو دست خونوادت میدی گاهی دست کودک بازیگوش و بهانه گیر درونت.اینطوری کلا به مشکل برمیخوری.
این ایرادت رو هم برطرف کن.و سعی کن مهارش کنی
موفق باشی
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bivojdan
سلام به همه دوستان،
چند ماهی هست که عقد کردیم. مدتی قبل از عقد تا الان شاید بدترین دوران زندگی من بوده. 33 سالمه و مدتی بود که به فکر ازدواج بودم ولی چون سنم زیاد شده بود، کسی که بپسندم کم بود و چند موردی هم که بود به من جواب منفی داده بودند.
سلام دوست عزیز ..
معیارهاتون چی بود که هر کسی رو نمیپسندیدید ؟
خواسته تون از زن زندگیتون چیه ؟
همسرم را به من معرفی کردند و در همون دیدار اول گفتم که نمیخوام ولی چون شرایطش خیلی خوب بود و خانواده من هم متوجه شده بودند که او نظرش مثبت است، به من فشار آوردند که شرایطش عالی است و بعد از ازدواج نظرت بهش عوض میشه و ... این شد که ازدواج کردیم.
شما 33 سالته .. یعنی به سنی رسیدی که میتونی برای خودت تصمیم بگیری ..
اگر از همون اول خوشت نیومده بود خدا رو خوش نمیومد که اون بنده خدا رو هم درگیر کنی ..
یعنی به خاطر فشار خانواده و فقط موقعیت خوبش باهاش ازدواج کردی ؟
همسرم و من شغلهای خوب و پردرآمدی داریم. از لحاظ اخلاقی هم دختر خوبی است. مشکل من از همان ابتدا با ظاهرش بود و هست. به دلم ننشست و هنوز هم ننشسته. من توی همین سایت و سایتهای دیگر مطالب دوستان رو خوندم، میدونم که ظاهر آنقدر معیار مهمی نیست که به خاطرش دو نفر از همدیگه جدا شوند، از اون گذشته خود من هم آدم خوش تیپی نیستم. با این وجود تحملش برام سخته. شاید خوشی زده زیر دلم، نمیدونم ولی فقط میدونم وقتی با من نباشه یا مسافرت میره خیلی خوشحالم. وقتی باهاش هستم انگار همه غم دنیا روی سرم هوار میشه. هیچ حسی بهش پیدا نکردم. طولانیش نکنم و وقتتون رو نگیرم.
خیلی ها هستن که ظاهر خوبی دارن و باطن کثیف و زشت ..
ایا شما دوست داشتی همسرت زیبا باشه ولی اخلاق های بدش زندگی رو برات غیر قابل تحمل کنه ؟؟ دوست داشتی خوش تیپ باشه ولی تو چشم همه باشه و مردها با نظر بهش نگاه کنن ؟ دوست داشتی ظاهرش صد در صد مورد قبولت باشه ولی تو زندگی مشترک برات کم بذاره ؟؟؟
من آدم بی مسئولیتی هستم. تصمیم به طلاقش گرفتم. کسی هست بتونه منرو راهنمایی کنه که چطوری باید بهش بگم و ازش جدا بشم که لطمه کمتری بخوره. یا آیا راهی هست که خودش درخواست جدایی بده و دیگه منرو نخواد و فکر کنه که اون منرو نمیخواد نه برعکس، تا شاید اینطوری اثر بد ادم بی وجدان و بی اراده ای مانند من درآینده زندگیش کمتر بشود. از همگی شما سپاسگزارم.
سوالهایی که ازت پرسیدم رو یک بار دیگه از خودت بپرس و درست جواب بده ..
ببین دوست عزیز .. هر دختری وقتی به مرد زندگیش بله میگه یعنی تمام زندگیش رو به اون سپرده و میخواد برای همیشه کنار همسرش باشه ..
خدا رو خوش نمیاد که با زندگی و احساسات یه نفر دیگه بازی کنی ..
در وهله ی اول : اصلا به طلاق فکر نکن .. طلاق همیشه اخرین راهه ..
به این فکر کن که چه طور زندگیتو بسازی ..
به این فکر کن که شما مسئولیت زندگی مشترک رو قبول کردی ..
گفتی اخلاق همسرت خوبه .. یکم از خوبیاش برامون بگو ..
از اخلاقای خوبش و ویژگی های شخصیتیش ..
اگه تیپش رو نمیپسندی میتونین با هم برید خرید .. به سلیقه ی خودت براش خرید کنی .. بدون اینکه تحقیرش کنی یا ناراحتش کنی ..
منتظر شنیدن جواب هات هستم ..
پستم با بهار همزمان شد :دی
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
دوست عزیز،
در این که شما اشتباه کردید شکی نیست.
در این که کسی اگر به دل نشینه هیچ کاریش نمی شه کرد هم شکی نیست. مساله فقط زشتی و زیبایی نیست. به دل نشستن است. با آرایش و جراحی هم این فاکتور رفع نمی شه. هیچ کدام از دوستان و آشنایان من بعد از جراحی بینی برای من ذرررررره ای تغییر نکردند. ولی استراکچر صورت و نوع نگاه و حسی که شما از یک چهره می گیرید ربطی به جراجی و آرایش نداره. اما روابط عاطفی می تونه این علاقمندی را ایجاد کنه. یعنی چهر ه ای که ابتدا براتون بی تفاوت بوده، جذاب بشه.
من خودم را جای خانم شما فرض کردم. راستش ترجیح می دم جدا بشم تا اینکه یک عمر با این حس منفی همسرم زندگی کنم. دیر یا زود خانم متوجه خواهد شد و چه بسا الان هم متوجه است.
جدا شدن سخته، اما با تحقیر و توهین و بی تفاوتی یا سردی عاطفی زندگی کردن سخت تره.
من می گم به خودتون یک ددلاین بدهید. مثلا شش ماه. تو این مدت اصلا به زیبایی یا چهره خانم فکر نکنید و سعی کنید مثل یک دوست باهاش زندگی کنید. بعد از شش ماه اگر علاقه ای ایجاد نشد، برای جدایی اقدام کنید.
این پست از دید یک خانم نوشته شده ( ممکنه نگاه آقایون به مساله زیبایی و ... متفاوت باشه ) و من کارشناس نیستم فقط نظر شخصیم را نوشتم.
اگر تا به حال ارتباط جنسی نداشتید، فکر می کنم بهتر باشه نداشته باشید.
چون ارتباط جسمی و جنسی زن را وابسته تر می کنه و جدایی را براش خیلی سخت تر می کنه. و دوم این که اگر خانم باکره باشند برای ازدواج بعدیشون بهتر هست و اسم شما هم از شناسنامه اش پاک می شه. و شما هم نصف مهریه را می دهید.
متاسفم که اینقدر صریح و خشن نوشتم. ولی گاهی اوقات بهتر هست واقع بین باشیم تا رویایی.
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
از همه دوستان ممنونم که وقت گذاشتین و نظرتون رو در مورد مشکل من عنوان کردین:
خانم نادیا-7777: همه حرفهاتون رو قبول دارم. میدونم گناهی مرتکب شدم و دارم میشم که با همه گناهان زندگیم فرق میکنه و تاوانش را حتما در زندگی ام خواهم داد. دارم از خودم متنفر میشم. ولی دارم اذیت میشم و اذیتش میکنم و باز بابت این اذیت شدنش بیشتر اذیت میشم. نمیدونم میفهمین چی میگم؟
Khanoomi عزیز: من راهکارهای مختلف رو پیش خودم بررسی کردم. آرایش چیزی رو حل نمیکنه. هیچ کششی به سمتش ندارم. حتی چند مورد که پیش اومده با هم مسافرتی رفتیم از اینکه یه مدت کنارش توی ماشین هم باشم حس خیلی بدی دارم.
کبود عزیز: ایشون درشت اندام هستند و به من این حس را میدهد که مردانه است.
خانم بهار زندگی: توی این مدت بارها به خودم گفتم که چون با پیش داوری وارد این زندگی شدی همین رویت تاثیر گذاشته و باعث شده زیبایی هاش رو نبینی، سعی کردم همه فکرام رو دور بریزم و مثلا دوباره از اول با همه خوبی هاش ببینمش. ولی نشده که حالا ازتون خواستم راهنماییم کنین. قبول دارم که کمی بی منطق در بعضی موارد عمل میکنم.
الف-ح عزیز: معیارهای من: تحصیلات، شاغل بودن و به دل نشستن بود. حق با شماست نباید زندگی کس دیگه ای رو به بازی می گرفتم.
من میخواستم ازدواج کنم تا در کنار همسرم به آرامش برسم، باهم دوست باشیم و همدم، افتخارم این باشه که همراهم باشه هر جا میرم و از بودنش کنارم به خودم ببالم. حالا من دیگه مراسم اداری که خانوادگی دعوت میکنن نمیرم، با بعضی از دوستام ارتباطم رو کم کردم و اصلا بهش توجهی نمیکنم. و این آخری خیلی آزارم میده که می بینم به این خاطر دارم اذیتش میکنم.
من از همه شما دوستان ممنونم و بهتون حق میدم که نخواین منرو راهنمایی کنید برای چیزی که ازتون خواستم ولی اون دختری هست که آدم موفقی به حساب می یاد و میتونه زندگی خوبی برای خودش بسازه و من هم همینطور. هم من و هم او فکر کنم حق داریم که با دوست داشتن و عشق زندگی کنیم چرا باید به خاطر قبح طلاق به پای هم بسوزیم و آزار ببینیم. لطفا اگر ممکنه منرو در پاسخ سوالاتی که پرسیدم راهنمایی بفرمایید.بینهایت از همه شما متشکرم و بهتون حق میدم که ازم بدتون بیاد چون خودم هم دیگه مدتیه حس خوبی به خودم ندارم.
خانم پیدا: ممنون بابت نظرتون و راهنمایی و اینکه واقع بینانه به قضیه نگاه کردین و نمیدونم چرا عجیبه که میبینم من و حرفم را درک کردین. توی این مدت تمام صحبتهایی که شنیدم از سنخ راهنمایی هایی بوده که سایر دوستان در این پست نوشتند و البته باید اعتراف کنم که به همگی حق میدم و میدونم که از سر خیرخواهی میخوان که یک زندگی از هم نپاشه وقتی که معلوم نیست په بلایی سر آدمهای اون زندگی می یاد.
خانواده من متوجه رفتارم شدند و اینکه همیشه دنبال بهانه هستم که از خانمم فاصله بگیرم. دارن آماده میشن که مراسم عروسی رو برگزار کنند! تا یه کم مقاومت میکنم در برابر خواسته هاشون از بیماری پدر و مادر و گریه و هرچیزی که بتونند استفاده میکنند و کارشون رو پیش میبرند. پیشنهادتون رو تا حالا هم انجام دادم ولی توی شرایط فعلی نمیدونم میتونم ادامه بدم یا نه. ولی حتما بهش فکر میکنم. لطفا در مورد نحوه جدا شدن هم که سوال پرسیده بودم نظرتون رو بفرمایید. بازم ممنون
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
سلام دوست عزیز.
الان به هر دلیلی یک تصمیم گیری اشتباه داشتید. با این جملات که من بی وجدانم و زندگیشو تباه کردم و اینا هم میخواین با ترحم بر خود اشتباهتون رو کمرنگ جلوه بدید و اینچنین تصمیم اشتباه خودتون رو بندازین گردن 1. بی وجدانی، 2. خانواده، 3. موقعیت خوب خانوم، 4. بالا رفتن سن و سرنوشت و ....
اما قبل از هر چیزی بهتره باور کنید موارد فوق همگی بهانه است. در قبال تصمیم هاتون تنها و تنها شما مسئولید و نه هیچ کس و هیچ چیز دیگه!
حالا تصمیمی گرفتید! دو راه دارید. 1. مسئولیت انتخابتون رو بر عهده بگیرید. 2. از زیر مسئولیت شانه خالی کنید.
اگر مورد اول رو انتخاب کردین، همانطور که مشخصه باید مسئول باشید. رو خودتون کار کنید حتی اگر بخواین چیزیو بر خودتون تحمیل کنید. زندگی اون ایده آلی که ما گمان میکنیم نیست. همه چیز نباید روبراه باشه، یک سری چیزارو ما باید روبراهش کنیم. تا چیزی باب میل ما نبود که نباید شونه خالی کنیم. اما اگر بخواین با این توجیهات ادامه بدین پس فردا از یه خانوم دیگه خوشتون میاد باز توجیه میکنید از قیافه خانومم خوشم نمی یاد. من که انتخابش نکرده بودم. تا یه مشکلی پیش میاد میگین: گفتم این خانوم باب میل من نیست. اگرم بخواین از شرش خلاص شین انقدر دنبال عیب و ایراد هاش میگردین تا یه بهانه ای پیدا کنید واسه جدایی!اما اگر شخص مسئولی باشید باید پذیرش و اعتماد بنفس داشته باشید. من انتخاب کردم، من مسئول انتخابم هستم. هیچ توجیهی قابل قبول نیست و مسئولم با شرایط کنار بیام!
اما اگر توانایی پذیرش مسئولیت رو در خودتون نمی بینید، جلوی ضرر رو هرگاه بگیرید منفعته. درخواستتونو هم باید صادقانه بهش بگید و دنبال بهانه و ... نباشید. خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج.
شما نمی خواین اون دختر آسیب نبینه، بلکه از اینکه از دید اطرافیان ملامت بشید و از خانومتون بد و بیراه و سرزنش بشنوید می ترسید. شما فقط اعتماد بنفستون پایینه. اما درستش اینه که اگر میخواین بمونید، مردونه بمونید و اگر می خواین جدا شید، مردونه جدا شید. با حقیقت. دیگه احساساتشون رو با توجیهاتتون بازی ندید. پای پیامد هاش هم بایستید.
این دیگه به شما و شناختتون از خودتون ربط داره و باز هم هر تصمیمی که بگیرید چه صحیح چه غلط، شما مسئولید. اگر موندین باید همیشه بمونید و اگر رفتید باید صادقانه برید. و یه تذکر:
اگر اعتماد بنفستون رو تقویت نکنید و اگر مسئول نباشید و همش دنبال توجیهات باشید، اگر ثبات فکری و احساسی نداشته باشید و تکلیفتون با خودتون روشن نباشه، همیشه با این قبیل مشکلات مواجه خواهید بود. پیشنهاد میکنم این ضعف رو کمرنگ کنید، اونوقت برای وضعیت فعلیتون تصمیم بگیرید.
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
من یک مرد هستم.
من هم قبول دارم بی وجدان رفتار کردید در این یک مورد. ولی در این شرایط وقتی کسی به دلتان نشیند با آرایش به دلتان نخواهد نشست! قضیه سر این هست که شما باید از ابتدا از دختر خوشتان بیاید (نه اینکه عاشقش باشیدها) بلکه خوشتان بیاید و بعد به مرور احساس تقویت شود. چون دختر عقد کرده که نمی شه تا ابد اون دختر رو آزار داد که با کسی باشه که اونو دوست نداره!
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
سلام
چیزی که در نوشته هایت موج می زند عدم اعتماد به نفس و عزت نفس است .
مشکلی نیست که این خانم را نمی خواهی و حس تعلق به این خانم نداری .این مسئله نهایتا با طلاق حل می شود و تو بهای این انتخاب نامناسب را خواهی داد و آن خانم هم بهای عدم توجه و دقت خودش را بر روی بی اعتماد به نفسی و.......مردی که انتخاب کرده را خواهد داد . [b]
اما نداشتن اعتماد به نفس و عزت نفس درونی مسئله توست و باید برای خودت حتما فکر جدی بکنی .
گمان نکن مشکلات درونی و شخصیتی و احساسی که داری با طلاق دادن این خانم مرتفع خواهد شد . بلکه پررنگ تر نیز خواهد شد چرا که فضای " من بد " بسیار عمیقی داری که در نتیجه ی همین عوامل است که کلید نزدیک نشو و تعلق نداشته باش تو نیز می خورد و ...........
در نتیجه سعی نکن صورت مسئله ی مشکلات درونی خودت را پاک کنی . بهتر است مدتی زمان بگیری و از این خانم دور شوی و به شکل جدی خودت را با کمک یک مشاور بررسی کنی .
در حال حاضر به نظر من ابدا به این خانم و طلاق و .....فکر نکن . این گام بعدی خواهد بود که اگر روی خودت کار کنی تصمیم بهتری خواهی گرفت .
از نگاه من تو وجدان بسیار خوبی داری ............دلیل حرفم استناد به نام تاپیک و انتخاب و چیدمان کلمات است . مشکل تو جای دیگر است .
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
آقای بی وجدان بذار اول سرکوفتامو بزنم که دلم خالی بشه بعد بگم چیکار کنی.
شما یه آدم 33 ساله و دنیا دیده ای! یعنی چی تو قرن بیستم بگی اجبار خانواده و .... واقعا که!!! بعدشم کی گفته ظاهر مهم نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟ مگه بزرگترین هدف ازدواج نیازهای جنسی نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پس شما که اون جذابیت اولیه را در ظاهر ایشون ندیدی چرا حلو رفتی؟
بعدشم کی گفته که علاقه بعدا ایجاد میشه(البته این حرف درسته بشرطی که هنوز وصال رخ نداده باشه،پس از وصال که جنبه های ناشناخته فرد برای آدم هویدا میشه و کنجکاویها از بین میره که دیگه اصلا علاقه ایجاد نمیشه)کشش باید قبل از ازدواج باشه.
به هر حال توصیه میکنم عجله نکنید. برای طلاق دادن همیشه وقت هست.دیر نمیشه نترسید. مثل ازدواج که باری به هر جهت پیش رفتید بجاش تو طلاق کمی تامل کنید.
بعدشم: شما الان شب که به خواب میرید و صبح که از خواب پا میشید دارید به طلاق فکر میکنید.برای همین ذهن شما دیگه به دنبال هیچ راهکاری واسه تغییر شرایط نمیگرده. دوباره از اول با هم شروع کنید. ممکنه ویژگیهای اخلاقی و انسانی داشته باشن که شما را عاشقش کنن. این فکر را از سر بیرون کنید ذهنتون شروع به پیدا کردن راه حل میکنه.
اگه در نهایت نشد بهتره با احترام و رک بهشون اصل حقیقت را بگید و حاشیه رفتن یا اینکه بخواهید طلاق را به گردن ایشون جلوی همه جلوه بدید باعث میشه خیلی بیشتر لطمه بخوره بنده خدا(و حرکت غیر انسانیه). ازش معذرت بخواهید و حقیقت را بگید حق و حقوقش را تمتم و کمال بدید و تا آخرین لحظه نهایت احترام را واسش قائل شید و ازش صمیمانه واسه این گندی که زدید عذر خواهی کنید(تا ایشونم راحت تر با واقعیت کنار بیان نه با دعوا و قهر که خاطره را به مراتب تلختر کنه واسه هردوی شما) بعدشم بنشینید و منتظر گرفتن نفرین و آهش تو زندگیتون باشید چون دل شکستید و اون ی نفرین مستجاب داره. خیلی داغ کردم ببخشید تند حرف زدم.(البته وقتی اینا رو میخونید باید با داد و هوار بخونید تا منظورام کاملا منتقل شن)
خدانگهداری آقای بی وجدان
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
سلام..
دوست عزیز شرایطتت رو درک میکنم و میدونم ظاهر برای هر مردی مهمه ولی یه چیزی که تو همین تالار ها خوندم اینه که ...
عشق و علاقه و محبت چیزی نیست که از اسمون هفتم بیفته توی دل کسی .. عشق و علاقه اموختنیه و باید راه و رسم عاشقی رو بلد باشی . هنوز واسم عجیبه بعضیا میگن مهر بعد از عقد ایجاد میشه !!! کی این مهرو میخواد ایجاد کنه؟؟
خدا توی قران هم فرموده : " ... جعل بینکم موده و رحمه .... " خداوند مهر و علاقه رو خلق نمیکنه بین زن و شوهر بلکه قرار میده یعنی مهر و محبت باید توی وجود شما باشه تا خدا اونو توی زندگی شما قرار بده . دوست عزیز به همون خدایی که شما رو افریده انسان اگر بخواد به زشت ترین دختر دنیا هم علاقه مند میشه و منم مطمینم همسر شما زشت نیست و مزیت های زیادی هم داره که شما باهاش ازدواج کردی . دست از مقایسه خانمت با دیگران باید برداری ...
ازش بخواه لباسای خوب بپوشه.. ارایش کنه ... عطر خوب بزنه . باور کن حد اقل 60 درصد زیبا ترش میکنه .
یه تجربه شخصی...
یکی از اعضای فامیلمون خانمش طوریه که قشنگ جلوی جمع و جلوی خانمش دیدم که بهش گفتن زنت زشته !! در صورتی که خود پسره خوشتیپ و خوش اندامه . ولی همو خیلی دوست دارن و خواستگاری سنتی هم رفته پسره . اخلاق خانمش خیلی خوبه و خیلی مهربون و گرمه و حتی بهش هم میگن زشت ناراحت نمیشه . شاید بگم خانمش از لحاظ چهره جزو زشت ترین دختر هاییه که تا الان دیدم ولی قلب خانمش واقعا مهربونه و باور کنین چند باری که باهاش برخورد داشتم اصلا چهرش به چشم نمیاد و فقط این رفتار خوبشه که جذابش کرده و توی هر جمعی مورد توجهه...
همه جذابیت حتی برای یک دختر به زیبایی نیست.. تمرکزت رو از چهرش بردار یکم و خوبی هاش رو بنویس. عشق بورز نه به ظاهر همسرت... بلکه به درون همسرت . بهش بگو دوسش داری براش لوازم ارایش بخر و بگو دوس دارم این رو استفاده کنی . یا بگو این لباس رو که میپوشی جذاب تر میشی . بذار حس کنه به ظاهرش حساسی و این باعث میشه بیشتر به خودش برسه. مطمینم اگر به خودش برسه و بهت محبت کنه عاشقش میشی فقط یکمی زمان میبره . یه مطلب مهم که دوستمون هم اشاره کردن " سختی هایی که داری میکشی تاوان اشتباهیه که اول مرتکب شدی " البته از حکمت خدا هم غافل نباش... تصور کن زن شما زیبا خوش اندام ، و .. بود ولی بی محبت بود بهت... مطمین باش بهت سخت میگذشت ..
سرتم درد اوردم ولی با این حرفات یاد حرف سهراب میفتم که میگه چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست !!! مطمینم زنت زشت نیست پس نگاهتو میتونی عوض کنی . لااقل اینکه تلاشت رو کردی و عذاب وجدانت کمتر میشه
به قول یه جمله معروف .. بذار عشق خاصیت تو باشه نه اینکه به شخص مقابلت وابسته باشه.
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
با سلام
حستون رو کاملا درک میکنم.مخصوصا وقتی که میگید پهلوی کسی میشینید
و ازش بدتون میاد.بله درک میکنم که چقدر دردناکه و چقدر غیر قابل تحمل!!!!!!!!!!واقعا من نمیتونم دختری رو
تحمل کنم که ازش بدم میاد و همیشه سعی میکنم رابطه ام رو باهاش کم کنم و محیط رو ترک میکنم.(بله من هم هیچ زحمتی رو به خودم نمیدم تا اون خانم رو تغییر بدم)
ولی مسئله ای که هست اینه که اولا سن شما بالا رفته و اگه احتمالا این خانم رو طلاق بدید و بخوایید با خانم دیگه ای ازدواج کنید و اون خانم حداکثر 50 درصد مطابق میلتون باشه بهتون بگم که 100% نمیشه.
چون نخواهید توانست.باز هم بهانه گیری میکنید احتمالا این بار در مورد اخلاقش یا مادرش یا طرز حرف زدنش یا ...
نکته بعدی اینه که چون من یه دخترم نمیتونم با یه دختره اینطوری کنار بیام و مسلما در مورد جنس مخالف اینطور نیست!!!!!!!!!
نکته سوم میتونم حدس بزنم که شما تا حالا ارتباط چندانی با خانم ها نداشتید.چون نمیدونید که خانم ها قابلیت تغییر تا 180 درجه رو دارن.نخندید این یه واقعیته!!!!!!!!!
ببینید نکته اینه آسمون همه جا آبیه اینو من خودم تجربه کردم . واضح بهتون بگم اگه میخوایید این خانم رو طلاق بدید و از نو شروع کنید و شانس بهتری بیارید دارید 100% اشتباه می کنید.
سعی کنید مشکلتون رو حل کنید نه اینکه ازش فرار کنید به امید یه آینده واهی.
یکی از آشنایان ما خانومی داشت با ظاهر خیلی معمولی . یه بار اون خانم رو دیدم از من خیلی خیلی خوشگل تر و ملوستر شده بود . با استفاده از تکنولوژی آرایش و پوشش!!!!!!!!
همه دیگه میدونن که میشه با پوشش از این رو به اون رو شد.کافیه با زبون نرم از همسرتون بخوایین بعد فرداش ببینین که چه جنیفر لوپزی شده. بهش بگید من از این خوشم میاد یا این نوع خیلی بهت میاد یا با این خیلی ملوس میشی.
به خودتون بستگی داره یه خورده تلاش کنین.
خیلی حرف زدم
امیدوارم که تلاشتون رو بیشتر و بیشتر کنید
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
shabe barooni عزیز: برخی از مطالبی که فرمودین رو قبول دارم. گاهی با بهانه جویی به قول شما و بستن چشم به واقعیاتی که اشاره کردین، ادم طوری خودش رو فریب میده که خودش هم متوجه نمیشه. من بخشی از صحبتهای شما رو فهمیدم: من باید به این مسئله توجه کنم که آیا آدم بهانه جویی هستم؟ بی مسئولیتم؟ شاید هر زنی که داشتم به خاطر خصوصیات اخلاقی ام دوباره همین مسئله برام پیش می اومد؟
گذشته از این مواردی که باید برای خودم جوابهاشو پیدا کنم نمیدونم منظورتون رو درست فهمیدم یا نه. آیا شما میگین با شرایطی که توضیح دادم به پای زنم بمونم و باهاش زندگی کنم چون باید مسئولیت پذیر باشم؟ و اگر چنین نکنم یعنی آدم بی مسئولیتی هستم؟
Mehrban21: نظر من در حال حاضر مشابه نظر شماست. فقط سوالام این بود که چطور اینکارو بکنم که همسرم آسیب کمتری ببینه؟
Ani عزیز: ممنون که لطف کردین برام وقت گذاشتین و راهنماییم کردین. حق با شماست.من اعتماد به نفس خوبی ندارم و اگر بهم فشار بیاد تسلیم میشم. توی این مدت به مراتب هم بدتر شده. همونطور که در پست قبلی گفتم خانواده تصمیم گرفته که سریع منرو به خانه خودم بفرسته تا به نظر اونها مشکلم حل بشه و رابطه ام با خانمم بهتر بشه، من مخالفت کردم ولی اونها مشغول به آماده کردن کارهای خانه شدند، پدر با بیماری اش، عصبانی شدن های شدیدش، اینکه من بالاخره سکته اش میدهم، گریه های دائمی مادرم که دیگه خیلی آزار دهنده شده، اینها همه با هم شده روند تکراری این چند ماه من که گویا دیگه عادت شده برای اینکه من حاضر به سر زدن به خانمم بشم یا مجبور به انجام کاری بشم، باید این روند طی بشه.
به نکته مهمی اشاره کردین، باید قاطعانه تر تصمیم بگیرم. ممنون. البته به سوال اصلی من شما هم جواب ندادین
آقای kamrava: اول اینکه ممنون بابت سرکوفتهات. من البته حواسم بهش هست که بی حرمتی بهش نشه که اینکارو شاید بیشتر به خاطر خودم انجام میدم، چون هر صدمه ای که از بابت این رابطه بهش بخوره خوب من مقصرم و دیگه توجیهی برای این ندارم. نظرتون اینه که مستقیم بهش بگم نمیخوامت؟ و همه بدونند که ما از همدیگه جدا شدیم چون من بهش علاقه نداشتم؟ اینطوری به نظرتون برای اون بهتره؟ کمتر آسیب می بینه؟ برای آینده اش مشکلی پیش نمی یاد؟
Mohammad2012 عزیز: از راهنمایی هات ممنونم. سعی کردم باهاش کنار بیام و نتونستم. شاید بتونم باهاش زندگی کنم ولی نمیتونم دوستش داشته باشم.
ممنون خانم Noterdam: گزینه ادامه دادن رو من حذف کرده بودم چون به نظر خودم دیگه قابل حل نبود. بارها بهش نگاه کردم و اونرو با تغییرات مختلف در نظر گرفتم که برام خواستنیش کنه. ولی نمیشه. توی خانواده شون همه همینطورند، خواهراش، دخترای خواهراش، دختر عمه اش، .... من نمیخوام دخترم اینطوری باشه. نمیدونم این موضوع چقدر براتون قابل درک هست و میتونین حالم رو بفهمین.
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
با نوتردام موافقم..
دوست عزیز درسته حرفا کارشناسی نیست ولی واقعیت داره و الان شما فقط درگیر مقایسه خودت با دیگران شدی.
خواهش میکنم دست از این مقایسه بردار وگرنه زنت خوشگترین هم باشه بازم گیر میدی و میگی زشته .. از ما گفتن بود
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
میشه واضحتر بگیید چطوریند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی ساده اند یا لارج؟؟؟ خیلی واضح صحبت نمیکنید تا دوستان کمکتون کنند؟؟
ببینید همه عوض میشن همه! بدون رو در وایستی.
گفتید همه همینطورند. مگه 5 انگشت دست یکی اند؟؟؟؟
میدونید شما احتمالا دیدید که بعد ازدواج زن و مرد تغییراتی میکنند و بیشتر خانم ها هستند که عوض میشند.
میدونید چرا؟؟؟؟؟
چون تو ذاتشونه .خدا این رو تو وجود زن قرار داده تا با همسرش مچ بشه
یه چیزی بهتون بگم ناراحت نشید. احساس میکنم آدم غدی (املاش درسته؟) هستید.
خوب برادر من شما که خودتون رو میشناختید چرا بله رو گفتید؟؟؟حالا هم که گفتید چرا پاش وای نمیستید؟
شما باید تو زندگی مشترک سیاست داشته باشید .سیاست کنار آمدن و حل مشکلات!! این اولین مشکل زندگی مشترک شماست که دارید اینطوری از زیرش در میرید.
به نظر من یه مقدار به خودتون فرصت بدید تا ذهنتون آروم بشه بعد به راه حل هایی فکر کنید که بششششه.
چیه همش میگید نمیشه، شاید شما بلد نیستی
سعی کن یاد بگیری برادر من.
موفق باشی
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
آقا محمد و خانم نوتردام عزیز: باور کنید من راهها رو بررسی کردم. خیلی واضح در موردش نمیگم چون نمیخوام ازش بد بگم و گفتن جزئیات در مورد اینکه از کجاش خوشم نمی یاد یا چه چیزی باعث میشه دوستش نداشته باشم اینکه دوست داشتم چطوری باشه و حالا چطوریه، ... گفتن اینها توی این جمع عمومی در موردش برام سخته و از طرفی فکر میکنم تاثیری توی راهنمایی شما نمیزاره. سوالم رو دوباره میپرسم نظر شما اینه که باهاش زندگیم رو ادامه بدم وقتی نمیتونم دوستش داشته باشم؟ نظرتون اینه که بعد از 7-8 ماه تلاش کردن برای دوست داشتنش باز هم وقت بزارم برم دنبال بهانه که دوستش داشته باشم؟ تا کی؟
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
راستی این یادم رفت بگم :
سعی کن با نامزدت حرف بزنی.جایی گفتید که "بارها بهش نگاه کردم و اونرو با تغییرات مختلف در نظر گرفتم که برام خواستنیش کنه "
برادر من خانم شما قدرت ذهن خوانی نداره که!!!از کجا باید بدونه شما از چی خوشت میاد از چی بدت میاد.
باهاش حرف بزن. از اول زندگی مشترکتون سعی کن باهم حرف بزنید. مشکلاتون خیلی خیلی زودتر و بهتر حل میشه.
شاید شما بر فرض اونو با شال بنفش فرض کردی در صورتی که بهش قرمز میاد.
اگه خیلی دلتون میخاد و در اولین قدم نمیتونید بهش مستقیم بگید (سخته براتون!!)یه روز دستشو بگیرید ببرید خریدو از اولش هم باهاش قرار بزارید که امروز هر چی من بگم همون رو میخریم(با شوخییا نه جدی !!!طفلک بهش بربخوره و ناراحت بشه)
بعد چندتا (خیییلیییی!!!)جنس رو بدید پرو کنه. بهتون قول میدم بهترین روز زندگیتون میشه اون روز:310:
مزیت این روش اینه که اگر هم خرید زیادی نکردید حداقل دستتون میاد چی بهش میاد و بعدهاااااااا وقتی براش کادویی خواستید بگیرید تو انتخابش مشلی ندارید.
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
دوست خوبم اعتماد بنفس نداشتن، بی مسئولیتی، بهانه جویی و غیره صفات زشت و ناپسندی نیستند، اما یک ضعف محسوب میشن که دردسرسازند مثل الان! و باعث میشه دیدگاهتون و تصمیماتتون جراتمندانه نباشه. اینگونه شما همیشه بر سر یک تضاد درونی همواره در شک و مقایسه و خود کم بینی خواهید بود و بر هیچ تصمیمی ثبات نخواهید داشت. چون هیچ چیز ایده آل نیست و به زودی پاره ای از ضعف ها رو در هر انتخاب ایده آلی که داشته باشید مشاهده خواهید کرد.
لذا گمان نکنید با طلاق دادن شرایط بهتری در انتظار شما هست. اما.... بنده هیچ اصراری بر اینکه خانومتون رو نگه دارید و اشتباهتون رو ادامه بدید ندارم. با این توصیفات موندنتون همانقدر اشتباه هست که رفتنتون. چون هر دو نسنجیده است. فقط پیشنهادم به شما اینه که فرصت بدید به خودتون برای کمرنگ کردن ضعف های درونی تون، تا آنگاه بتونید تصمیمی بگیرید که باری دیگر پشیمونی در پی نداشته باشه. انتخابی که مسئولیتش رو بپذیرید، نه اینکه دنبال راه فرار باشید. مسلما اگر تحولی باشه، نتیجه ی تحول نگرش شما رو عوض خواهد کرد و معیار های شما چیز های دیگری خواهد بود، حتی اگر تصمیمتون همچنان بر جدایی باشه. فقط پیشنهاد اینه که تا به ثبات درونی نرسیدید شتابزده عمل نکنید. یعنی اگر جدایی انتخاب شما بود، انتخاب قاطعانه ی شما و نه فرار و گریز از موقعیت باشه.
حرف من اینه که نه فقط این مورد، در هر انتخابی، به دلیل قدرت تفکر و اختیار و انتخابی که دارید شما مسئولید. مسئول اینکه در هر شرایط، بر هر دوراهی چگونه عمل کنید. اینکه اینجا انتخاب من این بوده، اشتباه کردم، این توانایی های منه، این هم راه های من برای جبران یا پذیرش کمترین لطمه است. حالا چه انتخابی خواهم داشت.
اونوقت شما بگو من اعتماد به نفس دارم، قیاس نمی کنم، خواست خودمه، مسئولیت همه چیز رو پذیرفته ام، جوانب رو سنجیده ام . انتخاب قاطع من اینه. پس از راه صحیحش، نه با بهانه تراشی، صادقانه وارد میشم. اگر میخوام ادامه بدم صادقم، تظاهر نیست، اگر می خوام طلاق بدم هم صادقم، بهانه جویی نیست. ولی قبلش ببینید نتیجه ی خودسازیتون چیه. بعد از این هر تصمیم سنجیده ای که با توجه به شرایطتون بگیرید محترمه.
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bivojdan
آقای kamrava: اول اینکه ممنون بابت سرکوفتهات. من البته حواسم بهش هست که بی حرمتی بهش نشه که اینکارو شاید بیشتر به خاطر خودم انجام میدم، چون هر صدمه ای که از بابت این رابطه بهش بخوره خوب من مقصرم و دیگه توجیهی برای این ندارم. نظرتون اینه که مستقیم بهش بگم نمیخوامت؟ و همه بدونند که ما از همدیگه جدا شدیم چون من بهش علاقه نداشتم؟ اینطوری به نظرتون برای اون بهتره؟ کمتر آسیب می بینه؟ برای آینده اش مشکلی پیش نمی یاد؟
بله کاملا درست متوجه شدید. رکی و راستیو صداقت باعث میشه ایشون واقعیت را راحت تر بپذیره و بهتر باهاش کنار بیاد. اگه عاقبت کار جداییه بلاخره لطماتی را میخوره و این اجتناب ناپذیره پس بذارید با واقعیت روبرو بشه و با واقعیت کنار بیاد.
از این گذشته اگه بهش بگید ممکنه ازش بشنوید که اونم بشما همین حس را داره و اونوقت کارها خیلی راحت تر پیش خواهد رفت (چون دل به دل راه داره و خیلی احتمال داره مهر شما هم به دل ایشون ننشسته باشه و منتظر ی فرصته که بهتون بگه..پس این فرصت را در اختیارش قرار بدید که اونم حرف دلشو بیرون بریزه)، یا ممکنه شوکه بشه ولی شاید خودش ی راه حل بهتری واستون پیدا کنه. شاید به کمکتون بیاد که با تغییر دادن خودش بشه همونی که شما دوست داری. پس رک و راست همه داستان را با خودشون در کمال آرامش و نهایت احترام و در فضای دوستانه بگید:310:
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
دوست عزیزو محترم و شایسته ام
اول از همه ازت خواهش می کنم در حد پیشنهاد این اسم کاربری را تغییر بدهی . اسمی انتخاب کن و از مدیران درخواست تغییر آن را داشته باش .
خیلی مهم است که حتی در شرایط سخت نگاه ما به خودمان چگونه است . شرایط بحرانی و سخت برای همه هست . مهم این است که حتی در این لحظات نگاه محترم و شریف و ارزشمندی به خود داشته باشیم .
و اما با تصویر ی که از بستر خانواده نشانمان دادی در فشار هستی و متاسفانه این واکنش ها بدتر برای تو فشار مضاعف ایجاد می کند و تو نیز فرار رو به جلو را می خواهی انتخاب کنی . به هر حال فرار رو به جلو نیز روشی است . اما باید دقت کنیم که همیشه راه و انتخاب ما نباید فرار باشد .
واقعا چقدر سعی کردی ؟
چقدر خواست و درخواستت رو از همسرت بیان کردی ؟
چقدر پافشاری کردی و ازش درخواست مستقیم و قاطع داشتی ؟
هشت ماه زمان کمی است برای رسیدن به یک تصمیم گیری مهم .
من مخالفتی با جدایی ندارم . اگر لازم باشد اتفاق افتادنش بهتر از نیفتادنش است . اما به شرطی که تو واقعا سعی خودت را کرده باشی و همه ی راه ها را رفته باشی و بعد واقعا ببینی که به نتیجه نمی رسی .
چرا خجالت می کشی و شرم می کنی از اینکه بخواهی بگویی واقعا از چه چیز همسرت خوشت نمی آید و یا او چه دقتی باید داشته باشد که ندارد . دقیقا کلید مشکل تو در همین بخشی است که شرم می کنی و عنوان نمی کنی .
واقعا فکر می کنی اگر عنوان کنی چه چیزی پیش می آید و یا اگر بگویی یا احتمال راه حل دادن برایش نباشد ؟!
ضمن اینکه تاکید می کنم طلاق گزینه ی آخر انتخاب ما ست یعنی وقتی همه ی راهها را رفتیم و سعی و تلاش کردیم و دیدیم که نمی شود . در نتیجه در پست قبل خودم گفتم که فعلا متمرکز بر روی ساختن اعتماد به نفس و مرمت این روح آزرده باش و بعد برای زندگی ات تصمیم بگیر و .................ضمن اینکه من رد پای علاقه و احترام به همسرت را در حرفهایت می بینم .
منتظر فرو ریختن دیوار این شرم هستم . از همین جا که کسی ترا نمی شناسد و همسرت را نیز نمی شناسد شروع کن . این دیوار را بشکن . مهم نیست که نتیجه ی این ازدواج چه می شود یاد بگیر که شرمی وجود ندارد . این شرم ها دست ساز بشر است . شاید برایش راه حلی بود اگر فقط شهامت کنی و از این بخش ناگفته حرف بزنی .
چه کسی گفته وقتی تو در زندگی خودت دچار مشکل هستی طرح آن معنی غیبت و پشت سر حرف زدن و تخریب شخصیت و .....می دهد ؟
وقتی نگاه تو به زندگی سازنده است و دنبال راه چاره هستی و راه شفا را جستجو می کنی .
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
ممنون از shabe barooni، kamrava و ani عزیز که توی این فاصله نظر دادند،
من تقریبا به یک جمع بندی از نظرات دوستان رسیدم:
1- مشکل از شخصیت خودمه که اعتماد به نفس ضعیف من به نظر دوستان توی این ماجرا خیلی پررنگه و باید روی این زمینه کار کنم و اگر مشکل واقعا از همین باشه باید چند سالی صبر کنم تا با حل مشکل اعتماد به نفس من شاید این مشکل هم حل بشه
2- شرم از گفتن بعضی حرفها رو باید کنار بزارم و اگر ازش بخوام شاید با چند تغییر ظاهری مطابق سلیقه من بشه
3- اگر قرار به طلاق باشه باید رک و راست و با صداقت بهش بگم نمیخوامت و اینطوری براش بهتره
اگر درست متوجه نشدم یا راهکار دیگری داشتین ممنون میشوم با من در میان بزارید.
بازم از همگی ممنونم. برای من و همسرم دعا کنید.
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند
فعلا وقت و زمان صحبت از طلاق به میان آوردن نیست . وقت ساختن است .
نکته ی مهم برای تو رفیق شدن با همسرت است و ساختن صمیمیت . باید این فضای غیر صمیمی را ترک کنی و با مهربانی و در نهایت احترام و صمیمیت درخواست ها و پیشنهادها ی خودت را با همسرت طرح کنی .
در فضای صمیمی و رفاقتی بدون شرم و ترس ..... انسان ها بهتر دستهایشان به سمت هم دراز می شود تا به هم کمک کنند .
اساسا زن و مرد در کنار هم که قرار می گیرند یک بعد اصلی اش رفاقت است . با رفیقت چگونه بی حد و مرز و مشتاق و محترم هستی ؟ با همسرت نیز همین رفاقت را بساز و با او هم همانگونه باش . از او نیز بخواه و دستش را بگیر و قانون رفاقت خودتان با هم بند بند بنویسید .
خیلی مهم است که یک مرد و ختی زن بلد باشند قانون رفاقت کردن را . تو قانون رفاقت کردن را بلدی ؟
نام کاربری خودت را خواهش می کنم عوض کن و نسبت به موضوعات طرح شده بی تفاوت و بی واکنش نباش و چشم پوشی از بعضی مطالب نداشته باش .
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
خانمani:
من فکر میکنم قانون رفاقت زیاد برای من کاربردی ندارد. برای مشکلات رفتاری یا اخلاقی شاید قانون خوبی باشه ولی مشکل من با حرف زدن حل نمیشه. آخه قیافه اش که دست خودش نیست. مواردی مثل عمل و آرایش و ... هم مشکلی حل نمیکنه. مهریه خانم من 1365 سکه است اگر با این چیزا حل شدنی بود قطعا انتخاب میکردم این راهها رو.
-
بابت پیشنهاد تغییر نام کاربری ازتون ممنونم. صحبت از احساس بد نسبت به خود نیست، در این مورد فکر میکنم کاملا مناسب برای شخصیتی باشه که توی این موضوع دارم.
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
سلام
نمی خواستم اصلا اینجا حرف بزنم
اما آقای به قول خودت بی وجدان به نظرم جای طلاق به چیز های دیگه فکر کن
چرا دیگه با دیگان رفت و آمد نمی کنی ؟خجالت می کشی ؟
یه سوال اگه الان بدونی چشم یکی از همون دوستات دنبال زنته ، منتظره طلاقش بدی ،عاشق زنت می شی ؟
نصفه مشکلات ما آدم ها اینه که واسه دیگران زندگی می کنیم . اگه یک لباسی رو بخریم یک نفر بگه چه زشته دیگه نمی پوشیم حتی اگه با علاقه خریده باشیم . اما اگه یه چیز رو که با علاقه هم نخریده باشیم همه بگن قشنکه ما هم عاشقش میشیم .
اما انسانها مثل لباس نیستند .
لازمه ثابت کنی به همه که انتخابت بهترینه حتی اگه از دید اون ها بهترین نباشه به داشته ات افتخار کن .
به نظز من سعی کن یک بار آزمایش کنی ، قبل طلاق به آزمایشش می ارزه
اول از همه لباس هایی که دوست داری بپوشه رو واسش بخر ( هدیه ) بعد با هاش برو تموم اون جاهایی که شاید تا حالا زا رفتن به اون جا ها باهاش خجالت می کشیدی
و در اون مکان ها به اطرافیانت ثابت کن که زنت رو دوست داری .یک بار با همه اون چیز هایی که ازش می ترسی بجنگ .
بی ارادگی خوب نیست . تا حالا که مجرد بودی انتخابت شد این . مطمئن باش بعد طلاق کیس هات محدود تر هم میشن
تمرین کن
به عنوان فردی که 3 سال زیر یک سقف با همسرم زندگی می کنم می گم
قیافه خیلی زودتر از هر چیز واسه آدم ها غادی میشه
زشت رو معمول یمیبینی
زیبا رو هم معمولی میبینی
با آبرو ی خودت و خانواده ات بازی نکن
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
سلام آقای "بی وجدان"
من نیومدم که راهنمایی کنم چطور این قضیه رو با همسرتون در میون بزارین. فقط پست اول شما رو خوندم و پست های دوستان رو هم به دقت ندیدم
.
اینو میخام بگم که شما وقتی در کنار هم هستین این قیافه ظاهری خانمتون نیست که شما رو دفع میکنه بلکه شما با روحیات خانمتون مشکل دارین که نتونستین باهم خوب جفت بشین و بعد تقصیر رو میندازین گردن ظاهر همسرتون .
مطمئنا شما دوستانی دارین که با بودن در کنارش یا همسفر شدن باهاش لذت میبرین و این مربوط به ظاهر دوستتون نیست بلکه با روحیات همدیگه بخوبی آشنایی دارین.
.
من فکر نمیکنم شما اگه با خانم دیگه ای ازدواج کنین این مشکل شما مرتفع بشه ... باید ریشه ای مسئله رو براخودتون حل کنین ...
نمیگممشکل صرفا از شما یا خانمتون هست ولی اگه یاد بگیرین چطور با همدیگه اونطور که دوست دارین ارتباط برقرار کنین این زندگی هم برای شما و هم همسرتون بستر آرامش خواهد شد ...
پیروز باشید
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
این پست در پاسخ به پستی است که رو به من نوشتید .
یکبار این متن را بخوان و ببین چه نوشته ای ؟
چرا فکر می کنی زندگی ات هیچ راه حلی ندارد ؟
امتحان کردی و دیدی راه حل ها جواب نمی ده یا امتحان نکرده به این نتایج شگفت انگیز می رسی ؟!
چرا اینقدر مسائل را بزرگ می بینی و توانایی ها و قدرت شگفت انگیز خودت و همسرت را ناچیز و خرد ؟!
اینها خطاهای توست در نوع دیدگاه . حتی حاضر به امتخان نیستی . دائم جواب از قبل تعریف شده داری .
جوری جرف می زنی که انگار زنت یک موجود عجیب الخلقه است که رفاقت و عمل جراحی و ......روی او تاثیر ندارد . جدا یکبار این متنی که خودت نوشتی را بخوان .
شنیده ای از محبت خارها گل می شود ؟!
امتحان کن .
در این دنیای گل گشاد انسان ها بدبخت و فدایی یک جو محبت ریخته شده بر دل زمین هستند که از قضا بلد هم نیستند که چطور و چگونه آن را جمع کنند و از این برکت بهره ببرند ...............و تو ادعا می کنی که حتی روش رفاقتی و دوستانه که در دلش نهایت دوستی و صمیمیت و احساس پاک هست دوای درد تو نیست . اینقدر بی نیازی ؟!
کجا معیار رفاقت قیافه بوده که اینجا باشد ؟
اما می بینی همان رفیقی که از نگاه دنیا زشت ترین موجود روی کره ی زمین است عزیز ترین و همراه ترین و یاورترین و محترم ترین شریک - یار - ......همسفر - همراه - همفکر ............می شود .
تک بعدی نباش . در زندگی ارزش های دیگری وجود دارد که به مراتب ارزشمندتر از زیبای چهره است و تو امروز نمی خواهی از دل این هیولای زشت منظر آن زیبایی ها را بیرون بکشی و ببینی .
به روزی فکر کن که پری رویی را رو به روی خود داری اما هزاران صفت نیکو را فدای این چهره ی زیبا کرده ای .
راستی اساسا زنت را کشف کرده ای ؟
خصوصیات خوبش چیست ؟
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
خانم آنی عزیز،
خیلی ازتون ممنونم. اگر بخوام درک خودم رو از نوشته تون بنویسم به این صورته:
شما می فرمایید که من سعی کنم بهش نزدیک بشم، باهاش دوست بشم، سعی کنم رفاقت کنم، تا خوبی هاش رو ببینم و خوبی هاش اونقدر جذبم کنه که زشتی ظاهریش دیگه به چشمم نیاد. از نظر شما خیلی چیزهای مهمتر از ظاهر هست که اگه کشف بشند نه تنها جایگزین که حتی بهتر از جایگزین برای ظاهر زیبا هستند.
آیا درست متوجه منظورتون شدم؟
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
بله درست متوجه شدی .
در دنیا هیچ چیز پایدار نیست .
به تغییر فصل ها و وضعیت درخت نگاه کن . انسان نیز از این تغییرات مستثنی نیست .با مرور زمان لاغر -چاق می شود . بچه - بزرگ می شود - صورت صاف و براق پر چین و چروک می شود و ........
تا جایی که همه مسافر یک بستر خاکی دومتری می شویم .
اما در این میان اگر خصلت قوی و محکمی در فرد ببینی این کفپوش هر چه پا خورده تر می شود ارزشمند تر می شود . قیمتی . کیمیا . مهربانی و ایثار از بین نمی رود . طی زمان قیمتی تر و شکیل تر و ارزشمندتر می شود . مسئولیت - تعهد - وفاداری - توجه و اهمیت - احترام و.............این ها طی زمان حکم انتیک می یابند .......برو گنج وجود همسرت را کشف کن و از برکت این گنج فیض ببر .
حرف های تو و تاکید تو بر صفت زشتی مطلبی را به ذهنم راه داد که برایت می گویم
پارسال موردی بود که خواهر شوهری به روی صورت زن برادرش و سه دختر کوچک او اسید پاشید.
صورت های زیبای این 4 نفر به شکل عجیبی در کمتر از ثانیه فرو ریخت .
وقتی با خانمی که روی صورتش اسید پاشیده شد ه بود صحبت می کردم علت این کار خواهر شوهر را از او پرسیدم . گفت جوانی کرده و اشتباه به این دلیل که نسبت به زندگی ما حسودی کرد. شوهرم کارمند شهرداری است و .....ما زندگی خوب و قشنگی داشتیم و داریم .......
و زمانی که با مرد این خانواده صحبت می کردم حرف عجیبی زد .....گفت زندگی ما تغییری نکرده ما همچنان خوشبخت هستیم و همسرم زن بی نظیر و بزرگواری است و من عاشقانه ستایشش می کنم ..............تنها مشکل ما هزینه ی درمان زن و دخترانم است که با توجه به هزینه های درمانی و شغل و در آمد من ...............من از پس آن بر نمی آیم .
و بچه های این خانواده شاهکار تر از پدر و مادر بودند . به معنای واقعی کلمه شاهکار و بی نظیر و بخشنده و بزرگوار و دسته ی گل .
تا به حال صورت یک فردی که به صورتش اسید پاشیده شده را از نزدیک دیده ای ؟
چه عواملی باعث زندگی عاشقانه ی این افراد است در حدی که مرد همچنان عاشقانه همسرش را ستایش می کند و ......؟
به تکرار خواهش می کنم این نام کاربری را عوض کن .
در ظرف وجودی هر انسانی از وجدان و بی وجدانی تا هر آنچه که فکرش را بکنی از خیر و شر هست .
برو سر ظرفی که در آن مردانگی و مسئولیت و .....ریخته شده و آن را تقویت کن اگر ضعفی در آن هست و آن را به دست بگیر نه اینکه این ظرف را بشکنی و ظرف وجودی بی وجدانی ( البته به باور خودت ) را به دست بگیری . ( چرا که من در مورد تو چنین باوری ندارم )
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
سلام
برادرم من هم با خواندن تاپیک شما به یاد کسی افتادم که یکی از نزدیکانم داستان زندگیش را تعریف کرد
باور کنید ظاهر زیبا بعد از مدتی عادی می شود
آقای از نزدیکانم تعریف می کرد در بین همکارانش فردی بود که همیشه از همسرش تعریف می کرد و می گفت مثل فرشته هاست . همسرش را پری رویاها خطاب می کرد
روزی این آشنای من و بقیه همکاران تصمیم می گیرند برای بهانه ی به خانه او بروند و همسر او را ببیند و خلاصه موقع ورود بازنی بسیار زشت رو به رو می شوند و به همکارشان وقتی می گویند .او می گوید همسرم به قدری مهربان است که من واقعا اورا بسیار زیبا می بینم .
نمی دانم برای شما پیش آمده (برای من که بسیار پیش آمده)کسانی از نزدیکانتان را به خاطر بیاورید . کسانی که صورتی بسیار زیبا دارند ولی اخلاق بدی دارند و همه از آنها دوری می گیرند نا خود آگاه در نظر ما زشت هستند با این که صورت زیبای دارند و بلعکس.
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
حرف های "ani" عزیز رو باید با طلا نوشت زد رو دیوار ...
.
خلاصه کنم آقای ........... اگه دسترسی به شما داشتم دختری رو براتون معرفی میکردم که از لحاظ ظاهری ی سرو گردن از مدل های فشن خارجی بالاتره و در ظاهر خوش اخلاق! ولی اگه مدتی باهاش زندگی کنی "حسرت" یه روز زندگی با زن زشت خوش اخلاق به دلت میمونه ...
حالا خود دانی.
رو معیار های خودت تجدید نظر کن دوست عزیز ...
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
با دوستان موافقم..
زیبایی به ظاهر نیست..
من توی پسرا و دخترا ادمایی رو دیدم که قیافشون اصلا جذاب نیست ولی وقتی باهاشون برخورد میکنی جذبشون میشی.
در واقع چیزی که شما رو دفع میکنه رفتار و فرهنگ ایشونه نه ظاهرش..
اگر ظاهر ملاک بود خدا همه رو یک شکل می افرید ( چون قابل تغییر نییست ظاهر ) ولی همین که توی قران هم اومده شما رو به شکل های مختلف افریدیم تا یکدیگر را بشناسین یعنی این تفاوت چهره ملاکی نیست فقط برای اینه که متمایز باشیم از هم..
یه چیزی توی ذهن ما پسرا هست که میگیم دخترای زیبا بدست اوردنشون سخته و خیلی لذت بخشه که مخ یه دختر خوشگل رو بزنیم ولی در واقع چیزی که به دختر شخصیت میده اعتقاد و غرورشه . دختری ممکنه زیبا باشه ولی روحش کوچیک باشه و این دختر به راحتی بدست میاد ولی دختری ممکنه زشت زشت باشه ولی محل به هیچ پسری نذاره ( از نظر من این دختر ارزشمند تره )
توی همین اینترنت ببین دخترای زیبایی هستن که با مبلغ ناچیزی خودشونو میفروشن و چقدر دخترای نجیب هستن که قیافشون معمولیه ولی به هیچی خودشونو نمیفروشن ( نه پول نه تیپ نه خونه نه ماشین ..)
شما خانمتون رو از لحاظ این ارزش ها بسنج که چقدر روحش بزرگه و شخصیت داره..
من خودم پسرم میدونم پسرا از دختری که اویزون باشه خوششون نمیاد و دوست دارن دختر یکمی از چنگشون در بره تا بدستش بیارن . شما راحت بدست اوردی و واسه همین قدرشو نمیدونی ....
به خودت زمان بده.. به اون زمان بده... یکمی به فکرت استراحت بده اینقد اعصاب خودتو خورد نکن که تصمیمم اشتباه بوده .
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
بچه ها فکر میکنم یه کم دارید تند میرید.حالا لازم نیست از اونور بوم بیفتیم.
نمیشه اصلا زیبایی و جذابیت ظاهری رو نفی کرد.نمیشه الکی بگیم فقط اخلاق مهمه.قیافه اونم برای مردها که معمولا بصری هستن اهمیتی نداره.
به هر حال این خانوم قراره شریک زندگی یه عمر این اقا باشه.و باید جذابیتش به اندازه ای باشه که نیازهای بصری همسرشو برطرف کنه.
پس لطفا اصل اهمیت این موضوع رو زیر سوال نبرید.
فقط مسئله اینجاست که:
1-مسائل ظاهری قابل تغییر و بهبود هستن.هرچند اگه اقای باوجدان دقیقا میگفت خواسته و نیاز ظاهریش از همسرش چیه ما راحتتر میتونستیم کمک کنیم.
یه جا انگار خوندم گفتن خانومشون ازنظر ظاهری یه کم درشتن..میدونید این اشخاص استعداد بالقوه ای برای داشتن یه هیکل تاپ دارن..رژیم ،نرمشها و ورزشهای خاصی تو این زمینه هست که به کمک یه سری لباس مناسب میتونه خیلی ایشونو تغییر بده.
2-باید رابطش با همسرش بهتر بشه تا بتونه نکات مثبت وجودی همسرش رو کشف کنه..
مثلا ممکنه اگه رابطشون خوب بشه نوع رفتار اون دختر جوری باشه که اوج لذت جنسی رو به همسرش بده یا چنان خوش مشرب باشه که برای همسرش شیرین باشه.
حرف ما اینه که اقای باوجدان همه چیرو با هم ببینه و از نزدیک شدن به این خانوم به هوای کشف و شناخت دقیقش نترسه.
موفق باشید
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
ممنون از همگی، هرچند سوالی که پرسیده بودم فقط یک نفر (kamrava) بهم جواب داد و حدس میزنم ایشون آقا باشند و سایر مواردی که گرفتم سعی در این داشتند که من ادامه بدم و نخواستند به سوال من جواب دهند که اکثر نظرات خانم ها توی این دسته بود. نظرات دسته دوم همه قشنگ، انسانی، محترم، سازگار با معیارهای ارزشمند یک آدم فهیم و باشعور ولی متاسفانه برای من قانع کننده نبود. باز هم تاکید میکنم که لطف شما در کمک به من و زندگی ام رو نادیده نگرفتم و از بابت راهنمایی هاتون بسیار سپاسگزارم. خواسته من از نظر خودم واضح و تا حدودی قابل توجیه است: میخوام بتوانم زنم را دوست داشته باشم، از بودن در کنارش لذت ببرم تا بتونم نیازهای عاطفی اونرو جواب بدم عاشقش باشم تا او هم از زندگیش لذت ببره که برای من همه اینها در صورتی ممکنه که از لحاظ ظاهری به دلم بنشینه. میخوام بچه هام در آینده ظاهر خوبی داشته باشند تا به خاطر ظاهرشون در زندگی اذیت نشند.
میتونین بهم ایراد بگیرین که چرا وقتی به دلم ننشسته رفتم خواستگاریش؟ اینکه اون چه گناهی داره که گرفتار من شده؟ اینکه این رفتار و طرز فکر اصلا انسانی نیست؟ چطور یک آدمی میتونه اینقدر سطح فکر پایینی داشته باشه که خوشبختی خودش و بچه هاش رو در زیبایی خلاصه کرده؟ همه این ایرادها رو میتونین بهم بگیرین که من همه رو قبول دارم و گواهش هم نام کاربری منه.
ولی این سرکوفتها مشکل منرو حل نمیکنه. راه حلی که من بهش رسیده بودم جدایی بود فقط توی نحوه اون مشکل داشتم که از شما کمک خواسته بودم و اکثر شما گویا با نادیده گرفتن این سوال نظرتون بر اینه که وقتی اینکار بخواد بشه نحوه اش دیگه فرقی نمیکنه. تاثیر بدش رو میزاره و دیگه کم و زیاد نداره که حالا بخوایم توی این مورد با سیاست رفتار کنیم.
توی مدتی که این مطلب رو نوشتم آقای Mohammad2012 و بهار زندگی عزیز هم نظر دادند. آقای محمد با شما موافقم ولی مثالهایی که زدین هم به دل نمی شینن، زیبایی در کنار رفتار مناسبه که فرد رو دلنشین میکنه.
ممنون خانم بهار زندگی که نسبت به بقیه یه کمی متفاوت تر دیدن موضوع رو و ممنون که درک میکنین زیبایی ظاهری هم مهمه. باز هم در مورد اینکه چه روشهایی ممکنه وجود داشته باشه که زیباش بکنه فکر میکنم. ممنون
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
شما اشتباه کردید،اما الان که به دلتون نمیشینه اصلا این موضوع رو با دختر مطرح نکنید چون توی ذهنش تا ابد نقش میبنده و از یادش نمیره و ممکنه اعتماد به نفسش بیاد پایین....به نظر منم زندگی اینجوری اصلا فایده نداره...من خودم اولش اصلا از قیافه ی همسرم خوشم نمیومد ولی به دلم نشسته بود کلا،یعنی اخلاقش اینقدر خوب بود که رفته رفته قیافشو فراموش کردم ،الان که بعد یکسال به اون روزام فک میکنم میبینم من چقدر احمق بودم که بخاطر قیافش میخواستم به بختم لگد بزنم،در حالی که تا حالا هرکی ما دوتارو باهم دیده همیشه گفته خیلی به هم میاین و البته تایید خانوادمم منو دلگرم میکرد...بعد ها فهمیدم که من چقدر اون موقع بلندپرواز بودم!اما اینو بگم که اولش از همسرم خوشم اومد اما فقط قیافش برام جذاب نبود که اونم بعدها حل شد...ولی انگاری شما کلا با دختره مشکل دارید و اصلا به دلتون نمیشینه...من داداشمم همین موقعیت شمارو داشت و همکاری داشت که خیلی دوس داشت داداشم به خواستگاریش بره؛بابام اینقد از موقعیت دختره تعریف میکرد که بیچاره داداشم آخر رضایت داد و تسلیم به ازدواج باهاش شد...ولی ته دلش اصلا از قیافش خوشش نیومده بود...ولی من نزاشتم و جلوی خانوادم ایستادم و داداشمو از محلکه نجات دادم...شما با سن 33 نباید افسار زندگیتونو به دست خانوادت میدادی...الانم به شدت از عروسی کردن منصرفشون کن و بهشون بگو قضیه جدیه.البته به مدت 3ماه این راهکارهایی که دوستان گفتن رو بکار بگیر ،اگه بازم ازش خوشت نیومد اقدام به طلاق کن،البته به قول دوستان سر همه چیزش بایست...چون کسی که خربزه میخوره باید پای لرزشم بشینه
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
دوست عزیز..
من خودم پسرم درکت میکنم چی میگی . من خودم که رفتم خواستگاری خواهرم ازم پرسیدم محمد به دلت نشست ؟؟ گفت دختر مردمو بدبخت نکنیا... خوب بهش نگاه کن و اندامش رو حتی ببین چون حقته..
این که قبل از ازدواج باید درست ببینیم رو شما رعایت نکردی .
من نمیگم جدا نشو فقط به این فکر کن که اگر ایشون میگفت از تیپ شما خوشش نیومده و هر کار هم بکنی و عوضش کنی اون نمیخواد و میخواد جدا بشه چه جوابی بهش میدادی؟ ( جوابش خیلی مهمه )
بهش میگفتی خوب بریم جدا شیم ؟
اگه تو دوسش داشتی و اون دلتو میشکست اینطوری چه حسی بهش پیدا میکردی؟
این سوالا رو جواب بده تا حس اونو کاملا درک کنی. بعد ببین بهترین راهی که دوس داشتی اون ازت جدا شه چی بود ؟
دوستان الان بهم اخطار میدن ولی اگر تصمیمت برای جدایی 100 درصده و هیچ راهی رو نمیخوای بری قضیه رو کش نده و بیش از این دختره رو بدبختش نکن .
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
دوست عزیز
نام تاپیک حکایت از تصمیم گیری شما دارد . اما ما وظیفه داریم از منظرهای مختلف به ماجرا نگاه کنیم و دست شما را بگیریم و به سمت و سوهای مختلف ببریم .
در بسیاری از مواقع مراجع تحت فشار است و در نتیجه ی فشارهای پیرامون قادر به پردازش موضوع از جهات مختلف نیست و تصمیم او بیشتر جنبه ی آزردگی دارد تا یک تصمیم بالغانه .
در نهایت شما تصمیم گیرنده هستید . اما این موضوع مانع از این نمی شود که مسائل از دیدگاه های مختلف بررسی نشود . چه بسا در این میان تلنگری به مراجع بخورد که باعث شود روی تصمیم خود بازبینی داشته باشد .
شما اکنون تصمیم خود را گرفته اید و ظاهرا تصمیم هم ندارید از این موضع کنار بکشید . در نتیجه کار خودتان را بکنید و بدون تخریب شخصیت این خانم بروید سر نقص های خود و بر اساس برشمردن نقص های خودتان معذوریت خود را از ادامه ی همراهی به ایشان اعلام کنید . ( چرا که دلیل واقعی جدایی در نقاط ضعف شماست نه در چهره ی ایشان و نه در نقاط قوت شما )
و مابقی ماجرا هم دیگر به شما ربط ندارد . ایشان هم به سهم خود باید سهم بی دقتی اش را از این انتخاب بپردازد و ناراحتی و باخت و شکستن و.....بهای این بی توجهی و بی دقتی و عدم شناخت و عجله و ........ایشان خواهد بود .
در نهایت قدری این خانم واکنش خشم و غم و عصبانیت خواهد داشت که آنها را هم مثل یک نوازش دریافت کنید .
دستکم در این بخش مسئولانه عمل کنیدو مسائل را از جایگاه خودتان و بدون اشاره به زشتی عنوان کنید .
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
من كاملا درك مي كنم شرايط تون رو چون در همچين شرايطي قرار گرفتم.الان شما هر چيزي بشنوين قبول نمي كنين. شما مي تونين به نامزدتون علاقه مند بشين ولي نمي خواين. كسي كه به اين فكر كنه كه بچش زشت يا خوشكل دربياد اصلا نمي خواد علاقه مند بشه.
اين نصيحت ها تا موقعي كه خودش نخواد به دردش نمي خوره. ما الان هر چي بهت بگيم تو قبول نمي كني. يك كم، فقط يك كم با خودت فكر كن،من خودم پدر مادرم قيافه عادي دارند ولي بيا ما دختراشو ببين. اين قد نازيم كه نگو( اعتماد به نفس به من مي گن:311:)
فقط تو كمي همه جوانبو بررسي كن. اگر به جايي نرسيدي تصميم بگير.
اميدوارم اون چه كه صلاحته اتفاق بيفته:323:
-
RE: چکار کنم که همسرم صدمه کمتری ببیند (قصد جدایی به خاطر ظاهر خانمم)
با سلام خدمت تمام دوستان
یه شعری هست که میگه:
به ماله ت نناز که به شبی بنده
به جمالت نناز که به تبی بنده
جناب بی وجدان عزیز من صبر بعضی از این خانوم ها رو که میبینم قبته میخورم.بعضی ها شون با یک مردایی زندگی میکنن که اگر ما خود مردا با این روحیه مون ببینیمشون وحشت میکنیم.اما این خانوما با تمام جمالاتشون زندگی میکنن و دم نمیزنن. چرا ما مردها یکم اینطور نباشیم.؟
امروز یکی از دوستان تعریف میکرد یه مشتری مرد اومد که یه قیافه ی خیلی (.......) داشت.بعد هر جنسی میگرفت میگفت ببرم بیرون نشون بدم به خانوم...تا چند بار همینطور رفت و اومد بعد گفتم این کی هست که همش میره پیشش و میاد.بعد خانومشون خودش اومد داخل مغازه دید...اوهه واقعااااا اصلا با آقا قابل مقایسه نیست..به قول شاعر
اون تو عرش (خانوم)
این تو فرش (آقا)
منظورم از این داستان این بود که شما تنها نیستی و مثله شما زیاده داداش من.
مطمئن باش زیبایی حال بهتر از زیبایی صورته.(دنبال این زیبایی ها باش)
یه حدیث از پیامبر میگه :
اگر کسی زنی را به خاطر زیبایی و یا مال و ثروتش بگیرد ، خداوند او را به همان وا می گذارد.
اما اگر برای دین و (ایمان) با او ازدواج کند ، از جمال و مال نیز بهره مند می گردد.
الکافی ج5/ص333
(بازنگری کن همون شرایطی رو که باعث شد بیای سراغ ایشون و همونا رو با خودت تکرار کن)
اگر نمیتونی ضعف دیگه ای رو از خانومت بگیری بهترین انتخاب همین انتخابته .!
به طور غیر مستقیم بهش بگو که از چی خوشت میاد.
(همیشه خراب کردن از ساختن راحت تر بوده...دنبال کار راحت نباش)
یک حرف برادرانه:
اگر میخای جدا بشی فقط به این موضوع فکر کن که یک زن مطلقه توی جامعه ما چه جایگاهی داره(بقال و نجار و بچه دبیرستانی و ............(دنبالشن)بفهم دیگه )بعد اون وجدان نداشته خودتو قاضی کن ببین بهت اجازه میده و حکمش چیه.
از مرد بودن خودم وقتی امسال شما رو میبینم وجدان درد میگیرم.
"وجدان تنها محکمه ایست که نیاز به قاضی ندارد.":305: