جلب رضايت اين آقا براي ازدواج.... به نظرتون كار عاقلانه اي مياد؟؟؟؟

سلام دوستان عزيزم:72::72::72:

همون طور كه احتمالا تو خاطرتون هست يه دختر 25 ساله ام... دانشجوي ارشد و شاغلم...
حدودا 2 ماه هست كه با يكي از همكلاسيهام رابطه دورادور در حد سلام و احوال پرسي داشتم كه كم كم متوجه نگاه هاي خاصش و توجه بيش از حدش به خودم شدم... كم كم كار به جاييي كشيد كه بقيه دوستام هم به مساله پي برده بودن كه اين اقا دلش پيش من گيره...
تا اين كه يه روز اين اقا پا پيش گذاشتن و به من پيشنهاد آشناييه بيشتر دادن...

حالا از خصوصيات اين آقا در اين حد بگم كه:
1- چهره جذابي دارن... خوش تيپن... و كلا كانون توجه هستن
2-ايشونم دانشجوي ارشدن
3-شاغلن
4-سربازي رفتن
5-تو برخوردشون با بقيه هم كلاسي ها به غير از من خيلي سرد برخورد ميكنن و دوست صميمي تو دانشگاه ندارن
6-وضع مالي خيلي خوبي دارن...
7- خيلييييييييي با هوشن
8-اطلاعات عمومي فوق بالا دارن و بسيار كنجكاون در مسايل علمي
9-امكانات اوليه براي شروع يه زندگي مثل خونه و ماشين و ... رو دارن
10-با ايمان نيستن... در حد متوسط رو به پايين
11-خيلي ملايمن و خيلييييييييي به ندرت عصباني ميشن... بهتره بگم نميشن اصلا


از گذشته ايشون تا اين حد اطلاع دارم كه قبلا با 3 يا 4 نفر دوست بودن... و رابطه جنسي باهاشون داشتن اما كامل نه... بيشتر معاشقه بوده (آغوش، بوسيدن، لمس كردن و ...)
اين اقا از نظر خيلي از خانوم هاي اطرافم واقعا پسر ايده آليه.... واسه همين من نميخواستم به همين راحتي ايشون رو از دست بدم

علت اينكه ايشون من رو از بين همه هم كلاسيهامون انتخاب كردن به گفته خودشون:
1- زيبايي اندامم بوده... برجستگيهاي بالا تنه و پايين تنه
2- زيباييه چهره
3-سنگيني و وقار
4-تيپ شخصيتيه خاصم

وقتي اين ويژگي هاي منو داشتن به زبون ميووردن (مخصوصا مورد اول رو) من خيليييييييي احساس نا خوشايندي بهم دست داد... و به نظرم اومد كه ايشون دنبال رابطه جنسي با من هستن. (نظر شما چيه؟؟)

طي صحبت هايي كه تو اين زمينه كرديم، ايشون گفتن كه: تو اين مرحله اشنايي بدشون نمياد كه من خونش برم و باهم رابطه جنسي در حد همين بوسيدن و آغوش و اينها داشته باشيم، كه وقتي من باهاشون مخالفت كردم، خيلييييييييي سريع حرفشون رو پس گرفتن و گفتن قول ميدن ديگه چنين خواسته اي رو مطرح نكنن..... و فقط فقط فقط با هم آشنا بشيم و ايشون رو اين مسايل ديگه اصراري ندارن....

حالا مساله اينجاست كه:
1- ايشون فعلا فقط مساله اشنايي (نه دوستي و نه ازدواج) رو مطرح كردن
2-من اگه ايشون رو رد كنم مطمئنا رو زمين نميمونن و به اندازه كافي خاطر خواه دارن و من نميخوام به اين راحتي از ميدون كنار بكشم
3-متاسفانه يا خوشبختانه حالا حالاها ايشون جلوي چشم من هستن و با رد كردن پيشنهادشون ممكنه خيلي راه سختي رو پيش رو داشته باشم

حالا من چي كار كنم؟؟؟؟ كدوم راه رو انتخاب كنم:

1-باهاشون وارد فاز آشنايي بشم (بدون ابراز علاقه و كوچكترين رابطه فيزيكي) تا شايد به صورت كاملا نا محسوس ايشون رو كم كم به سمت خودم سوق بدم و براي اهداف بلند مدت مثل ازدواج اماده كنم(به خاطر تمام امتيازات مثبتي كه دارن)

2- بي خيال ايشون بشم و عقب نشيني كنم (((به خاطر گذشته اش، به خاطر مطرح كردن جذابيت هاي جسمي من، به خاطر پيشنهاد رفتن به منزلش(البته حرفش رو پس گرفت) ، به خاطر مطرح نشدن قصد ازدواج)))

3-پيشنهادشون رو رد كنم به اين اميد كه بعد از مدتي برگردن و توي تصميمشون براي با من بودن راسخ تر باشن ((البته احتمالش ضعيفه... چون متاسفانه يه كم مغرورا تو اين زمينه))

اين مسله رو هم بگم كه من از ايشون خوشم مياد و نظر مثبتي به اخلاق و برخورد اجتماعيشون دارم
البته ايشون و من كاملا به توافق رسيديم كه اگه اين آشنايي شروع بشه تو دانشگاه هيييييييييييييييييييييييي چ كس از اين مساله مطلع نشه
اهان.... راستي اينم بگم كه ايشون 2 ماه از من كوچيك ترن... اما ظاهري خيلي بزرگتر از من به نظر ميان

رامای عزیزم؛ سلام...

معمولاً آدما اولین حرفایی که میزنن در مورد اون چیزیه که بیشتر از همه ذهنشون رو درگیر کرده. وقتی این آقا همون اول در مورد زیبایی های تو حرف زده یعنی دغدغه ی اصلیش این ظاهر توئه نه باطن تو. خصوصاً این که هیچ حرفی هم در مورد ازدواج نزده.

راما جان به دنبال کسی باش که باطنت اهمیت بده نه ظاهرت...!!!

از این راههایی که جلوی خودت گذاشتی:

راه اول نهایتاً حتماً وارد فاز عاطفی می شی این طبیعت خانوماست و هیچ تضمینی هم وجود نداره که این آقا به سمت ازدواج باهات هدایت شه، همون جور که این اتفاق قبلاً در مورد دخترای دیگه هم افتاده.
راه دوم سوم هم گرچه یه ذاته معنیش جواب رد دادنه اما در هر دو مورد فکر تو مشغول این آقا است.
من یه راه چهارم هم دارم... جواب رد بده چون بهای تو بیش تر از این حرفاست، چون لیاقت اینو داری که کسی تو رو اول به خاطر خودت دوست داشته باشه بعد بدنت.
اینم که تو دانشگاه می بینیش اتفاقاً از خوشبختیه توئه! چون به همه، به اون آقا و خصوصاً به خودت ثابت می کنی که ارزش تو خیلی بالاتر از این حرفاست...
الان احساسات و عواطفت تمام وجودت رو گرفته و اگر جواب مثبت بدی به این پیشنهادی که سرانجامش مشخص نیست خبردار نمی شی که غرورت داره شکسته می شه، غرورت رو حفظ کن عزیزم.

می دونم این راه سخته، می دونم که عبور از این مسیری که می گم به راحتی ممکن نیست! ولی عاقیت خوبی داره، نتیجش به تمام این سختی راه ارزش داره،لذت شیرینی که در آخر حس می کنی وصف نشدنیه و مطمئنم اگه بخوای از پسش بر میای.

آرزوی خوشبختی رو برات دارم.

عزیزم
از این نترس که اگه ردش کنم حتما یکی دیگه میزنه تو گوشش و رو هوا میبرنش

نه
اینطوریام نیست
رفتنی بالاخره یه روزی میره

شما بگو:
من نه اهل دوستیم و نه اتلاف وقت
میخوام برای همسر آیندم پاک بمونم و فقط دوست دارم با همسر آیندم دوست باشم

بذار هر آقایی که فکرایی غیر از ازدواج با شما داره، فکر کنن که شما امل هستید (باعرض معذرت البته)

اگر کسی شما رو واقعا به عنوان زن زندگیش بپسنده
مطمئن باش خیلی هم خوشحال میشه که جواب پیشنهاد دوستیشو رد کنی و بگی که فقط به ازدواج فکر میکنی

نگران اینم نباش که از دستت میپره
شما خودت و اعتماد به نفست رو حفظ کن
اگه واقعا تورو بخواد
فوقش یه مدت اینور اونور میچرخه
نهایت میبینه که زن زندگی و خانوم همه چی تموم که تن به خفت نداد و خودش رو بازیچه دست کسی نکرد، فقط تویی
و دوباره برمیگرده پیش خودت
منتت رو هم میکشه

به عنوان یه پسر بهت بگم ، همچین پسری هیچ وقت فکر ازدواج به سرش نمی زنه !
[undefined=undefined]دوست دختر های قبلی این پسر هم فکر شما رو می کردن !
عجب پسری ، حیف از دست بره و وارد رابطه شدن ! [/undefined]
رابطه جنسی کامل داشتن ، دروغ از این بزرگتر نمی شه که معاشقه ! اسم جدیدش شده معاشقه !

در ضمن ، این پسر ، هدفش رابطه جنسی هست ! اول یه محک زده ببینه اینکاره هستی یا نه !
بعد دیده اینکاره نیستی ، می ره روش دوم ، احساسات و تحت تاثیر قرار دادن تا هدفش برسه

ممنونم دوستاي عزيزم:72::72::72:

راستش به حكم عقل خودمم اين تصميم رو گرفتم كه ايشون رو رد كنم...
اما درست زماني كه ديدم دخترها خيلي از خداشونه كه ايشون بهشون پيشنهاد بده، يه دفعه احساسم فوران كرد... يه جورايي شايد خودمم مغرور شدم كه ايشون منو انتخاب كردن، واسه همين ذهنم مشغول شد كه از دستش ندم!
((اگه دوستان بازم در اين زمينه نظري دارن بدن.... چه مثبت و چه منفي.... اين باعث ميشه قوت قلبم بره بالا))

ايشون به من گفتن: اول جذب اندامت شدم، بعد ديدم كه اخلاقتم مورد پسند منه....تو سنگيني و به هر مردي رو نميدي، واسه همين تصميم گرفتم بهت نزديك بشم!!

دفعه اولي كه بهش جواب رد دادم، گفت: دلم رو شكستي... ميگفت اين اتفاق 2 بار واسش افتاده كه يه چيزي رو از ته دل ميخواسته اما نتونسته به دستش بياره و من يكي از اين 2 بارم...

*****حالا يه سوال ديگه اينجا واسم مطرح ميشه، اينكه من ايشون رو رد ميكنم (اما ته دلم به اين اميدم كه ايشون با قصد خواستگاري جلو بيان)
حالا كه من چنين قصدي تو دلم هست بايد رفتارم با بقيه اقاييوني كه احتمالا تو دانشگاه ميان سمتم چي كار كنم؟؟؟ ((چون در حال حاضر هم 3 تا ديگه از هم كلاسي ها و هم داشگاهي هام هم نظر مثبتي بهم دارن و منتظر كوچيك ترين فرصت هان... اما از نظر شرايط پايين تر از اين آقا هستن))
من اگه با ساير آقاييونم صحبت كنم و به پيشنهاد هاشون فكر كنم باعث ميشه كه سنگيني و وقار من توي نظر اين آقا افت كنه؟؟؟؟ (اقاييون چه نظري تو اين زمينه دارين؟)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rama25

ممنونم دوستاي عزيزم:72::72::72:

راستش به حكم عقل خودمم اين تصميم رو گرفتم كه ايشون رو رد كنم...
اما درست زماني كه ديدم دخترها خيلي از خداشونه كه ايشون بهشون پيشنهاد بده، يه دفعه احساسم فوران كرد... يه جورايي شايد خودمم مغرور شدم كه ايشون منو انتخاب كردن، واسه همين ذهنم مشغول شد كه از دستش ندم!
((اگه دوستان بازم در اين زمينه نظري دارن بدن.... چه مثبت و چه منفي.... اين باعث ميشه قوت قلبم بره بالا))

ايشون به من گفتن: اول جذب اندامت شدم، بعد ديدم كه اخلاقتم مورد پسند منه....تو سنگيني و به هر مردي رو نميدي، واسه همين تصميم گرفتم بهت نزديك بشم!!

دفعه اولي كه بهش جواب رد دادم، گفت: دلم رو شكستي... ميگفت اين اتفاق 2 بار واسش افتاده كه يه چيزي رو از ته دل ميخواسته اما نتونسته به دستش بياره و من يكي از اين 2 بارم...

*****حالا يه سوال ديگه اينجا واسم مطرح ميشه، اينكه من ايشون رو رد ميكنم (اما ته دلم به اين اميدم كه ايشون با قصد خواستگاري جلو بيان)
حالا كه من چنين قصدي تو دلم هست بايد رفتارم با بقيه اقاييوني كه احتمالا تو دانشگاه ميان سمتم چي كار كنم؟؟؟ ((چون در حال حاضر هم 3 تا ديگه از هم كلاسي ها و هم داشگاهي هام هم نظر مثبتي بهم دارن و منتظر كوچيك ترين فرصت هان... اما از نظر شرايط پايين تر از اين آقا هستن))
من اگه با ساير آقاييونم صحبت كنم و به پيشنهاد هاشون فكر كنم باعث ميشه كه سنگيني و وقار من توي نظر اين آقا افت كنه؟؟؟؟ (اقاييون چه نظري تو اين زمينه دارين؟)

---

تو کسی بودی که احساس می کردم با بقیه فرق داری
تو کسی هستی که حس خاصی داشتم بهت
تو کسی هستی که .... !
همه این ها روش های متداول فریب ( مخ زدن ) هست

شما شدید کسی که می خواد کار اشتباهی بکنه ولی دنبال بهانه و ... هست
مثل کسانی که تازه مواد رو شروع می کنند، هی توجیه می سازن ! ( فقط وقتی می کشم عصبانی هستم ، حالا یه بار اشکال نداره ، سعی می کنم کنترلش کنم ، من کنترل شده جلو می رم )

در مورد امیدتون ، تمام دوس دختر های قبلی این آقا هم به این امید بودن ، شما هم می شی آیینه عبرت برای دوس دخترهای بعدی این آقا !

اگه خیلی فکرتو مشغول کرده ، برو دوست دخترهای قبلی این آقا رو پیدا کن !
به هرحال شما تصمیم خودتون رو گرفتید و دنبال توجیح هستید

آقا داوود ممنونم بابت نظرتون:72::72::72:

اتفاقا من تصميمم رو نگرفته بودم واسه همين از شما كمك خواستم.... درسته كه وقتي اومدم اينجا دوست داشتم 70 درصد با ايشون بمونم و 30 درصد ردشون كنم... اما باور كنين دنبال پيدا كردن دلايل توجيه كننده واسه ادامه رابطه ام نيستم

پس نظر شما اينه كه ايشون نه تنها به درد آشنايي نميخورن، به درد ازدواجم نميخورن، درسه آقا داوود؟؟؟

من دید پسر نظر میدم:

راما خانم،کلا پسر ها دید جنسیشون خیلی قوی هست.یعنی با نگاه کردن خیلی تحت تاثیر قرار میگیرن.این اقا هم از روی ذاتش نظر جنسی در مورد شما داده.اما اینکه تو اول اشنایی در مورد اندام شما اظهار نظر کرده،کار جالبی اصلا نیست!
در مورد این اقا پسر باید بگم در میان دوستان من همچین طرز افکاری (که نمی دونم درسته یا نه؟!) هست.منظورم ط طرز افکار اینه که اول با طرف آشنا بشند،حسابی با طرف گرم بگیرند،همه جوره طرف مقابل رو چک کنن وتو درصد بالایی با طرف رابطه جنسی (نه صرفا س/ک/س کامل ،بلکه سنجش میزان تفاهم جنسی!) هم بر قرار میکنند.
بعد از مدتی که به رابطه ثابت رسیدن و نیاز ها فرو کش کرد و همچنان طرفین از همه جهات مورد رضایت بودن،به ازدواج فکر میکنند.
من اصلا روی درستی یا غلطی این طرز تفکر نظری ندارم(گرچه طبق مقالات تالار اصلا صحیح نیست)،اما این توضیح رو دادم تا متوجه ای دیدگاه هم باشید.
من احتمال میدم از این تیپ افراد باشه(که باز متاسفانه یا خوشبختانه در افراد با هوش اجتماعی بالا معمولا زیاد دیده میشه) اما باید درصدی هم به تفکر صرفا جنسی طرف هم در نظر داشته باشید،یعنی همونطور که دوستان گفتند فقط صرفا برای راضی کردن شما از راه و تفکر استفاده کرده باشه.

نتیجه کلی از حرفام اینه که اگر با موارد مثل داشتن رابطه قبلی،کم ایمان بودنش و... می تونید کنار بیایید و ویژگی های مثبت دیگش براتون مهمه و شما رو راضی نگه میداره،حتما و حتما فقط یه رابطه صرفا آشنایی طبق گفته نادیا خانم (پست 3)عمل کن.:305:
موفق باشی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط داود.ت

در ضمن ، این پسر ، هدفش رابطه جنسی هست ! اول یه محک زده ببینه اینکاره هستی یا نه !
بعد دیده اینکاره نیستی ، می ره روش دوم ، احساسات و تحت تاثیر قرار دادن تا هدفش برسه

---

اولین چیزی که به عنوان یه پسر به ذهن من هم رسید همین نکته بود .قصد محک زدن داشته که اگر شما هم مایلید مستقیم برن سر اصل قضیه ! و دیگه وارد مراحل ( با عرض شرمندگی ) مخ زدن نشن .

ممنونم دوستان گرامي:72::72::72:

اين فكر به ذهن خودمم رسيده بود كه شايد صرفا دنبال برقراري رابطه جنسي نباشه و حرفهايي كه زده يه مقدار از غريزه اش نشات گرفته... با توجه به اينكه اصلا تلاشي براي توجيه من نكرد، كه مثلا شروع كنه به راضي كردن من براي رفتن به خونه اش و ... اين فكر رو بيشتر تو ذهنم تقويت ميكنه

وقتي گفتم اصلا اين كار رو نميكنم و اگه واست خيلي مهمه بهتره دور من خط بكشي
اون گفت: من كه از نداشتن رابطه جنسي نميميرم... اما دوست دارم با تو آشنا بشم و واسم بيشتر از اين ها ارزش داري...... (حالا نميدونم به قول معروف ميخواست مخ من رو بزنه يا واقعا از ته دل اين حرفها رو زد)

وقتي من بهش گفتم كه چرا به عنوان اولين اولويتت زيباييه اندام منو مطرح كردي، گفت: اين ذات يه مرده، و طبيعيه كه اول از لحاظ ظاهري يه خانم رو بپسنده و بعد به دنبال ويژگي هاي اخلاقيه بارزش بره... و من چون هر دوتاش رو در تو ديدم انتخابت كردم.

اما مساله اينجاست كه اگر بر طبق گفته شما ايشون چنين ديدگاهي داشته باشن براي انتخاب همسر، در حالي من به هيچ عنوان نميخوام به اين خواسته جنسيش در هر حدي تن بدم... با اين اوصاف اگه ميخوان من رو از لحاظ تناسب جنسيمون هم بسنجن و بعد به ازدواج با من فكر كنن، به بن بست ميخوريم كه!!!!
يعني من شرط لازم براي تصميم ايشون براي ازدواج رو نميتونم پاسخگو باشم با اين اوصاف!

در مورد گذشته اش ميتونم با معاشقه اش كنار بيام ، اما اگه بفهمم رابطه جنسي كامل داشته نههههههه.... و متاسفانه نه تنها در مورد اين آقا بلكه در مورد هر فرد ديگه اي هم نميتونيم به طور قطعي راي صادر كنيم كه آيا واعا معاشقه بوده يا رابطه كامل!!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rama25

آقا داوود ممنونم بابت نظرتون:72::72::72:

اتفاقا من تصميمم رو نگرفته بودم واسه همين از شما كمك خواستم.... درسته كه وقتي اومدم اينجا دوست داشتم 70 درصد با ايشون بمونم و 30 درصد ردشون كنم... اما باور كنين دنبال پيدا كردن دلايل توجيه كننده واسه ادامه رابطه ام نيستم

پس نظر شما اينه كه ايشون نه تنها به درد آشنايي نميخورن، به درد ازدواجم نميخورن، درسه آقا داوود؟؟؟

---

ببینید اگه نظر آقای sayrex هم درست باشه ، مگه شما آزمایشگاه هستید ؟ که هر کس یه آزمایش بکنه و بره !
این تیپ آدم ها هیچ وجه قصدشون ازدواج نیست ! به هیچ عنوان !

آشنایی ؟ بستگی داره دید شما چی باشه ! بعضی ها مهم نیست یه مدت با یکی باشن و برن با یکی دیگه
بعضی ها هم نه ، برای خودشون ارزش قائل هستند و راضی نیستند احساسشون هر روز برای یه نفر باشه ( چه پسر و چه دختر )

ببینید حتی تو اروپا هم پسرهایی که زود به زود دوس دختر عوض می کنند به عنوان چیزی مثل فاحشه شناخته می شوند ! اونجا هم سن دوستی ها خیلی بالا هست !

ایرانی ها هم بدترین شکل ممکن تقلید می کنند ! این آقا این همه دوس دختر عوض کرده ! چه طرز فکری داشته ؟
حتی اگه براتون مهم هم نباشه رابطه قبل ازدواج ، باز هم فرد مناسبی برای دوستی نیست


در ضمن بابت مسائل جنسی ، خیلی راحت می شه با یه مشاوره قبل ازدواج شناخت پیدا کردن نسبت به همزیستی افراد !
اگه قرار بود هر چیزی رو تست کنیم که ، مواد مخدر ها رو هم هرکدام یه بار امتحان کنیم ! بعد نظر بدیم خوب هست یا نه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rama25

7- خيلييييييييي با هوشن
از گذشته ايشون تا اين حد اطلاع دارم كه قبلا با 3 يا 4 نفر دوست بودن... و رابطه جنسي باهاشون داشتن اما كامل نه... بيشتر معاشقه بوده (آغوش، بوسيدن، لمس كردن و ...)
ببینم از نظر شما اصلا مهم نیست که به چه دلیلی رابطه داشتند(حالا چه معاشقه چه رابطه کامل)؟
به نظر میرسه ایشون این حق رو برای خودشون قائلند که در یک رابطه توقع کامل از طرف داشته باشن بدون اینکه طرف ازش توقعی داشته باشه(مثلا به دلیل موقعیت وشرایطش)؟
آیا شما واقعا به ایشون چنین حقی میدین یعنی از نظرتون منطقیه قانونش یا اینکه میخوای خودتو گول بزنی که شما براش متفاوتی و قانونشو عوض میکنه؟
اين اقا از نظر خيلي از خانوم هاي اطرافم واقعا پسر ايده آليه.... واسه همين من نميخواستم به همين راحتي ايشون رو از دست بدم
به خاطر حرف دیگران رو کاملا بی خیال شو یه دختر زرنگ ایده ال خودشو انتخاب میکنه نه ایده ال دیگران رو
علت اينكه ايشون من رو از بين همه هم كلاسيهامون انتخاب كردن به گفته خودشون:
1- زيبايي اندامم بوده... برجستگيهاي بالا تنه و پايين تنه
2- زيباييه چهره
3-سنگيني و وقار
4-تيپ شخصيتيه خاصم
طي صحبت هايي كه تو اين زمينه كرديم، ايشون گفتن كه: تو اين مرحله اشنايي بدشون نمياد كه من خونش برم و باهم رابطه جنسي در حد همين بوسيدن و آغوش و اينها داشته باشيم، كه وقتي من باهاشون مخالفت كردم، خيلييييييييي سريع حرفشون رو پس گرفتن و گفتن قول ميدن ديگه چنين خواسته اي رو مطرح نكنن..... و فقط فقط فقط با هم آشنا بشيم و ايشون رو اين مسايل ديگه اصراري ندارن....
شاید خواسته امتحانت کنه شاید هم فقط به حرفت احترام گذاشته که غیر مستقیم گفتی:فعلا نه.
نه معیار اون عوض شده و نه قانون اینکه وقتی با کسی آشنا و بهش علاقمند میشی وقتی از نظر عاطفی تامینت میکنه انتظار داره تامینش کنی

حالا من چي كار كنم؟؟؟؟ كدوم راه رو انتخاب كنم:

1-باهاشون وارد فاز آشنايي بشم (بدون ابراز علاقه و كوچكترين رابطه فيزيكي) تا شايد به صورت كاملا نا محسوس ايشون رو كم كم به سمت خودم سوق بدم و براي اهداف بلند مدت مثل ازدواج اماده كنم(به خاطر تمام امتيازات مثبتي كه دارن)
آیا با دیگران هم چنین قانونی داری فقط قانونای درست خودت
2- بي خيال ايشون بشم و عقب نشيني كنم (((به خاطر گذشته اش، به خاطر مطرح كردن جذابيت هاي جسمي من، به خاطر پيشنهاد رفتن به منزلش(البته حرفش رو پس گرفت) ، به خاطر مطرح نشدن قصد ازدواج)))
اینه
3-پيشنهادشون رو رد كنم به اين اميد كه بعد از مدتي برگردن و توي تصميمشون براي با من بودن راسخ تر باشن ((البته احتمالش ضعيفه... چون متاسفانه يه كم مغرورا تو اين زمينه))
امید الکی خیر

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rama25

اما درست زماني كه ديدم دخترها خيلي از خداشونه كه ايشون بهشون پيشنهاد بده، يه دفعه احساسم فوران كرد... يه جورايي شايد خودمم مغرور شدم كه ايشون منو انتخاب كردن، واسه همين ذهنم مشغول شد كه از دستش ندم!
یه دختر زرنگ ایده ال خودشو انتخاب میکنه نه ایده ال دیگران رو
گوش بده دختر جان تازه همونام فقط حرف میزنن
((اگه دوستان بازم در اين زمينه نظري دارن بدن.... چه مثبت و چه منفي.... اين باعث ميشه قوت قلبم بره بالا))
نظر شخصی من اینه که
ایشون ممکنه مدت ها روت سرمایه گذاری کنه تا فقط طبق خواسته اون نتیجه گیری بشه حالا نمیدونم قصد واقعیش چیه
تو هم که میخوای روی اون سرمایه گذاری کنی که راه تورو بره
چه کاریه از اول رو کسی سرمایه گذاری کن که راهتون یکی باشه
ايشون به من گفتن: اول جذب اندامت شدم،
عزیز من یعنی اینکه مثلا اولین معیارشون اینه که خوش تیپ باشه
بعد ديدم كه اخلاقتم مورد پسند منه.
یعنی از این اخلاقا نداری:بد دهن متعصب خود برتر بین و ...چیزایی که هر شخص دیگه ای حتی برا هم نشینی دقت میکنه
...تو سنگيني و به هر مردي رو نميدي،
یعنی من چون مغرورم قرار نیست حتی دوستی هام با کسی باشه که به همه رو میده و با چندتای دیگم دوست باشه
واسه همين تصميم گرفتم بهت نزديك بشم!!
حالا اینا دلیل شد نزدیک بشه که چی؟؟؟؟؟؟؟؟
دفعه اولي كه بهش جواب رد دادم، گفت: دلم رو شكستي... ميگفت اين اتفاق 2 بار واسش افتاده كه يه چيزي رو از ته دل ميخواسته اما نتونسته به دستش بياره و من يكي از اين 2 بارم...

*****حالا يه سوال ديگه اينجا واسم مطرح ميشه، اينكه من ايشون رو رد ميكنم (اما ته دلم به اين اميدم كه ايشون با قصد خواستگاري جلو بيان)
حالا كه من چنين قصدي تو دلم هست بايد رفتارم با بقيه اقاييوني كه احتمالا تو دانشگاه ميان سمتم چي كار كنم؟؟؟ ((چون در حال حاضر هم 3 تا ديگه از هم كلاسي ها و هم داشگاهي هام هم نظر مثبتي بهم دارن و منتظر كوچيك ترين فرصت هان... اما از نظر شرايط پايين تر از اين آقا هستن))
من اگه با ساير آقاييونم صحبت كنم و به پيشنهاد هاشون فكر كنم باعث ميشه كه سنگيني و وقار من توي نظر اين آقا افت كنه؟؟؟؟ (اقاييون چه نظري تو اين زمينه دارين؟)
حرفای احساسی میزنی
مگه نمیگی باهوشه
یه آدم عادی هم میدونه انتظار بیهوده ایه که توقع داشته باشه هر کس تا هر وقت فقط اون دلش بخواد منتظر خواستگاری اون باشه
خودتو گول نزن
ارزشای واقعی اینایی که ما دخترا فداکاری (به نظر خودمون)بکنیم نیست

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rama25

اين فكر به ذهن خودمم رسيده بود كه شايد صرفا دنبال برقراري رابطه جنسي نباشه و حرفهايي كه زده يه مقدار از غريزه اش نشات گرفته... با توجه به اينكه اصلا تلاشي براي توجيه من نكرد، كه مثلا شروع كنه به راضي كردن من براي رفتن به خونه اش و ... اين فكر رو بيشتر تو ذهنم تقويت ميكنه
آخه اگه غریزه است چرا همه اینجور نیستن.مگه باید تلاش کنه میدونه وقتش میرسه
بعدم این که همه به ظاهر توجه میکنن دلیل نمیشه که بگن فلان جات خوبه
اصلا بعضیا فقط از نظر احساسی میخوان تامین بشن چون به خودشون این حق رو میدن که به خاطر موقعیتشون بقیه از خداشونه وارد رابطه احساسی بشن باهاشون پس چه معامله خوبی
وقتي من بهش گفتم كه چرا به عنوان اولين اولويتت زيباييه اندام منو مطرح كردي، گفت: اين ذات يه مرده، و طبيعيه كه اول از لحاظ ظاهري يه خانم رو بپسنده و بعد به دنبال ويژگي هاي اخلاقيه بارزش بره... و من چون هر دوتاش رو در تو ديدم انتخابت كردم.

اما مساله اينجاست كه اگر بر طبق گفته شما ايشون چنين ديدگاهي داشته باشن براي انتخاب همسر، در حالي من به هيچ عنوان نميخوام به اين خواسته جنسيش در هر حدي تن بدم... با اين اوصاف اگه ميخوان من رو از لحاظ تناسب جنسيمون هم بسنجن و بعد به ازدواج با من فكر كنن، به بن بست ميخوريم كه!!!!
يعني من شرط لازم براي تصميم ايشون براي ازدواج رو نميتونم پاسخگو باشم با اين اوصاف!

در مورد گذشته اش ميتونم با معاشقه اش كنار بيام ، اما اگه بفهمم رابطه جنسي كامل داشته نههههههه.... و متاسفانه نه تنها در مورد اين آقا بلكه در مورد هر فرد ديگه اي هم نميتونيم به طور قطعي راي صادر كنيم كه آيا واعا معاشقه بوده يا رابطه كامل!!!!

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sayrex

منظورم طرز افکار اینه که اول با طرف آشنا بشند،حسابی با طرف گرم بگیرند،همه جوره طرف مقابل رو چک کنن وتو درصد بالایی با طرف رابطه جنسی (نه صرفا س/ک/س کامل ،بلکه سنجش میزان تفاهم جنسی!) هم بر قرار میکنند.
بعد از مدتی که به رابطه ثابت رسیدن و نیاز ها فرو کش کرد و همچنان طرفین از همه جهات مورد رضایت بودن،به ازدواج فکر میکنند.
آیا این دیدگاه رو پذیرفته بودی قبل از اینکه با ایشون آشنا بشی؟

---

حرفای من همه نظر شخصیم بود

ببین دختر خانم من یه پسرم و نمی دونم کی هستی و چی هستی خوب گوش کن که چی می گم بهت.در ضمن اگه لحنم عصبانیه ببخشید.نمی خواستم به این پست نظر بدم مجبور شدم.از الفاظی که بکار بردم معذرت.
1-اول آشنایی خودشم تو چند روز اول صحبت از اندام و معاشقه با دوست دخترای قبلیش چه معنی میده؟طرح اینجور مسایل برای دوره عقد و نامزدیه نه اول آشنایی!آدم یه پیامک شوخی به همکارش میده کلی خجالت می کشه ببین این آقا پسر چه جراتی به خودش داده داره در مورد اندام و بوسیدن و ... صحبت می کنه!
2-اصلا برای شما ایمان فرد مهم نیست خواهشا تظاهر به ایمان نکن.دختری که ایمان برای او مد نظر باشه اولویت های کمال طلبانه ایو مدنظر قرار میده نه صرفا پول و مسایل مادی!برای شما باتوجه به اینکه گفتین می تونین با معاشقه کنار بیایین اصلا ایمان مهم نیست و این آقا پسر هم نوری از ایمان در دل خودش نداره.
پسری که تا معاشقه رفته یادت باشه از انجام بقیه کارا هم ابایی نداره!شما چرا رابطه جنسیو فقط در زنا می بینی؟از کجا می دونی سکس نامتعارف نداشته؟
3- ببین دختر خوب پسری که میاد بوسیدن و لمس کردن و .... مطرح می کنه اصلا حریم ها براش مهم نیست داره شمارو آماده می کنه به اصطلاح زمینه چینی می کنه برای سکس!
4- آخه این چه اولویتهای مزخرفیه که شما دارین؟یه تغییری تو باورهات بده.
5- من واقعا این حرفارو که از شما می شنوم خیلی ناراحت میشم.شما که تو اول راه اینهمه مشتاق شدی و معلومه که کم تجربه هستی اگه ادامه بدی یهو می بینی تو خونه یا تو ماشین این آقاپسری و ذهن و فکرتو آماده کرده و انوقت هم هیچ کاری از دستت ساخته نیست.میای اینجا یه تاپیک می زنی: از من سو استفاده ش چه کنم؟
6- در ضمن از کجا می دونی که این آقاپسر از گذشته خودش توبه کرده؟چرا بخاطر حسادت و هرکوفتو زهرماری که داری زندگی آینده نجابت و... خودتو به خطر می اندازی؟
چرا اینهمه به احساسات خودت مسلط نیستی؟
7- می خوام آماده کنم برای هدف بلند مدت یعنی چی؟این چه معنی میده؟اگر تو شیر باشی اون آقاپسر الان اژدها شده!خانم برگرد.خودتو و پدر و مادرتو خونوادتو بخاطر یه حس زودگذر به خطر نینداز!آخه این چه روشه شوهر پیدا کردنه!خانم برو توف کن تو صورت همچین پسری که داره با زندگیت بازی می کنه نه اینکه دنبال نقشه کشیدن برای بدست آوردنش باش!
8- ببین پولو ماشین یه جور کورت کرده که حقایق نمی بینی!بهت داره پیشنهاد میده بریم سکس تو هم داری اونو توجیه می کنی نه من اله هستم یا بله هستم.ببین این حرف یعنی اینکه اندام شما برای من جذابه و من فقط و فقط می خوام باشما سکس داشته باشم.
بعضی موقع ها می گم حقشونه این دخترا!واقعا حقشونه!
داری حماقت می کنی و هربلایی سرت بیاد حقته!!!! بچه ها واقعا عذر می خوام

آقاي h.m ممنونم بابت برخورد تندي كه باهام داشتي... شايد بعضي اوقات لازم باشه كه ادم يه تو گوشي بخوره...

من هنوز با اين آقا وارد رابطه نشدم... فقط چند جلسه صحبت كرديم... الانم اينجام تا شما كمكم كنين

*****خوب مسلما برام مهمه كه يه مرد قبلا با كسي معاشقه نكرده باشه چه برسه به سكس... اما نميدونم چرا تا الان چنين فردي سر راه من قرار نگرفته... هر كي وارد زندگيم ميشه با وقاحت واسم از گذشته اش تعريف ميكنه... شايد بگم 2 مورد به پستم خورده كه به گفته خودشون گذشته پاكي داشتن... اما يكيشون خيليييييييييي بد داغي رو دلم گذاشت... و دقيقا مردي بود كه هم نمازش ترك نميشد و هم ادعاي پاكي ميكرد و هم ميگفت قصدش ازدواجه...

*****متاسفانه من و خانواده ام تو يه شهر دور از اقوام زندگي ميكنيم... دوست و اشنا خيلي كم داريم، و ميتونم بگم اينجا واسه من ازدواج سنتي مغدور نيست... و هر گلي هست خودم بايد به سر خودم بزنم... تا جايي كه واسم امكان داره تو جامعه حضور دارم و مسلما همه جور تيپ شخصيتي هم به پستم ميخوره...


*****معيارهاي مالي اين آقا چشم منو كور نكرده... من فقط براي شناخت شما اين خصوصياتش رو مطرح كردم... در واقع ميخواستم بگم امادگيه ازدواج رو داره ... يه وقت هايي ادم رو فردي سرمايه گذاري ميكنه كه 10 سال ديگه تازه ميتونه با همسرش بره زير يه سقف... من فقط ميخواستم بگم كه اين آقا هر لحظه اراده كنه ميتونه زندگيش رو شروع كنه!

*****در ضمن من اگه ادم با تجربه اي بودم مسلما نميومدم اينجا و از شما كمك نميگرفتم... حتما به بن بست خوردم كه از شما تقاضاي راهنمايي كردم

من شمارو نه ندیدم نه میشناسم.فقط بخاطر خودتون میگم.اگه ناراحت شدین معذرت می خواستم بیشتر آگاهتون کنم.اون آقا با اون قصد و نیت شیطانی که در سر داره تصمیم نداره هر لحظه که اراده کنه زندگی تشکیل بده تصمیم داره هر لحظه اراده کنه رابطه نامشروع داشته باشه.
1- ببین بذار ساده تر بگم ایمان در نماز و تظاهر به نماز نیست و نه تنها شما بلکه خداوند هم از همچین شخصی بیزاره و وعده جهنم بهش داده واژه منافقین هم برای افرادیه که تظاهر به ایمان می کنه.
2- اگه پاسخهای دوستان دقت کنی بهت می گن قطع کن.ولی شما هنوز دودلی و می خوای ادامه بدی.
3- مشکل شما اینه که می ترسین سنتون بالا بره و فرصت ها برای ازدواج تونو از دست بدین!خوب خواهرم اینم راهی داره؟برای هر مشکلی چاره ای هست؟دیگه قرار نیست شما چون قوم و خویش نداشتین و ... ناامید بشین و دست به حماقت بزنین.به جان عزیزتزینم همین 2 روز پیش مراسم عقد خواهرم بود که به خاطر ماه محرم با صلوات برگزار کردیم.بخدا قسم خواهرم هم خوشگله و هم استخدامه و هم باایمان ولی تا سن 30 سالگی هنوز اونی که مدنظرش بود نیامده بود برای خواستگاری.هممون یه جوری براش نگران بودیم ولی خدا جوری بختشو باز کرد که همه انگشت به دهن موندیم.از کمالات پسره (خودشم غریبه است) هر چی بگم کم گفتم.پسر نجیب و باایمان استخدام .حالا شما که 30 سالت نبیست که اینهمه عجله برای چی؟ازدواج با عقل و منطق داشته باشی خوبه یا بری دوست شی(آشنایی) و 1000 تا بلا سرت بیاد؟ یا بری خدای نکرده طلاق بگیری و بمونی خونه بابا؟حالا چند سالتونه؟
من فکر می کنم روش شما برای آشنایی اشکال داره که به مشکل برمی خورین در ضمن شما به کمیت فکر می کنین نه کیفیت!اون هر غلطی می خواد بکنه به خودش مربوطه نه به شما!شما به فکر این نباش که یه دختره دیگه مخشو می زنه و از دست شما می پره! شما نگران خودت باش!منافع خودت مهم باشه!
چند سالتونه؟

ممنونم... من اصلا ناراحت نشدم... اتفاقا خوشحال ميشم كه هم شما و هم ساير دوستان خيلي رك و قاطع نظرتون رو بگين تا من راه درست رو انتخاب كنم

تو اولين پستم گفتم 25 سالمه

اين اقا تنها كيس موجود در زندگيه من نيست كه باعث شده باشه من خيلي دست و پام رو گم كنم.... اگه تاپيك هاي قبليه منو خونده باشين متوجه ميشين كه مورد واسه ازدواج زياد واسم پيش اومده... اما متاسفانه تا حالا كسي به دلم ننشسته
اما اين حق رو به من بدين كه واسه رد كردن موردهاي ازدواجم يه كم محتاطانه تر عمل كنم... تا الان پاهامو گذاشته بودم رو گاز و تخته گاز ميروندم... الان شرايطم رو اين طوري سنجيدم كه يه كم با احتياط بيشتري كيس ها مو رد كنم... چند وقت ديگه دانشگاهم تموم ميشه و مسلما حضور من تو جامعه كمرنگ تر ميشه...

من خودم ادم خيلي مذهبي نيستم... حد وسطم... پس اصراري بر اين ندارم كه كسي كه مياد خواستگاريم حتما حتما در حد بالايي از ايمان باشه... و در حين حال از ادم بي دين و ايمونم خوشم نمياد... حد ميانه براي مذهب رو ميپسندم

من احساس ميكنم كه شما و تمام دوستان اين طور برداشت كردين كه اين آقا هر لحظه داره تلاش ميكنه كه من رو راضي كنه كه باهاش رابطه جنسي داشته باشم... فقط ميخواستم بگم تصورتون يه كم اشتباهه... ايشون تو يه جلسه اين مسائل رو مطرح كردن، وقتي هم من مخالفت كردم كلا ديگه در موردش صحبتي يا اصراري نكردن... يعني حتي يك جمله هم واسه متقاعد كردن من براي اينكه تن به خواسته شون بدم نگفتن...
پس يه كم با تعصب كمتر به مسئله نگاه كنين....
به هر حال كسي كه اول حرف دلش رو ميزنه واسه من با ارزش تر از كسيه كه يه مدت منو با وعده هاي دروغين بچرخونه و در اخر خواسته اش رو بيان كنه... ايشون در واقع با مطرح كردن خواسته شون تو مراحل اوليه تصميم گيري رو براي من آسون تر كردن

به هر حال بازم تاكيد ميكنم كه من دنبال اين نيستم كه شما ايشون رو تاييد كنين... اتفاقا خيلي مايلم كه دلايلتون رو واسه رد كردن اين فرد بشنوم...

خانم اینجا کسی نمازشب نمی خونه بحث ما از مذهب اینه که آدم یه رابطه ای با خدا داشته باشه که فردا بعد ازدواج اگر زمینه ای برای خیانت به همسر بوجود آمد بخاطر ترس از خدا خویشتن داری کنه!چون این شخص ایمان نداره به قول شما، به نظر من حتی اگر با این شخص ازدواج کردی باید تعهدات سفت و سختیو مد نظر قرار بدی.
خوب حالا که به قول خودتون چندجلسه باهم آشنا شدین به نظرم این آشنایی هم کافیه.از این بعد بهش بگین خانوادهامون باید در جریان باشن؟ ببین چه عکس العملی نشون میده؟
اگر قصد ازدواج باشه مسیر معلومه!نباید خودمونو هم قول بزنیم.برو تاپیک من بخون تا متوجه شی اگر پسری قصد ازداوج داشته باشه و دختریو بخواد حتی با دست نسبتا خالی چه کار می کنه؟
دست توی دست نمیذاره.بلکه چون موقعیت داره میره برای خواستگاری!ولی بازم می گم فریبه!
درضمن به نظرم شما استرس خودتونو هم باید کنترل کنین.
ولی برادرانه بهتون میگم حتی اگر ایمان براتون مهم نباشه حداقل با یک فرد خویشتن داری رابطه برقرار کنین نه مثل این فرد.درضمن شما باید یه دید کلی هم برای آیندتون داشته باشین.هنوز وقت داری توکل به خدا کن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط rama25

سلام دوستان عزيزم:72::72::72:





از گذشته ايشون تا اين حد اطلاع دارم كه قبلا با 3 يا 4 نفر دوست بودن... و رابطه جنسي باهاشون داشتن اما كامل نه... بيشتر معاشقه بوده (آغوش، بوسيدن، لمس كردن و ...)
اين اقا از نظر خيلي از خانوم هاي اطرافم واقعا پسر ايده آليه.... واسه همين من نميخواستم به همين راحتي ايشون رو از دست بدم

علت اينكه ايشون من رو از بين همه هم كلاسيهامون انتخاب كردن به گفته خودشون:
1- زيبايي اندامم بوده... برجستگيهاي بالا تنه و پايين تنه
2- زيباييه چهره
3-سنگيني و وقار
4-تيپ شخصيتيه خاصم
نميخوام به اين راحتي از ميدون كنار بكشم
3-متاسفانه يا خوشبختانه حالا حالاها ايشون جلوي چشم من هستن و با رد كردن پيشنهادشون ممكنه خيلي راه سختي رو پيش رو داشته باشم

---

ابن آقا دلیلی که برای انتخاب شما برای دوستی و نه برای حتی ازدواج بیان کرده همون مورد اول و دومه و برای احتیاط مورد 3 و 4 رو هم گفته که یکدفعه از دستش نپری.

عزیزم برای اینطور آقایون اینکه بتونند دست نیافتنی ها رو هم دست یافتنی کنن لذت بخشه و دیده سنگینی و به هر کس پا نمی دی می خوات تو رو هم بکنه یکی مثل بقیه. اونوقت دیگه براش جذابیت نداری. حالا الان از حرفش پا پس کشیده که شما رو بیشتر درگیر خودش کنه.

عزیزم، خواهر کوچولوی خوبم، خیلی خوشحالم که مردهای تالار اومدن تو تاپیکت نظر دادن. عزیزم دید مردها با زن ها فرق داره. این آقا با این نوع بیان و بی حیایی در گفتار مورد مناسبی برای سرما یه گذاری نیست. کسی که پیشنهاد معاشقه اول کار میده دقیقا هدفش رو داره از اول بیان می کنه. شاید مشخصات این آقا در نظر اول فریبنده باشه ولی این آقا قصدش اصلا ازدواج نیست و شما هم اگر بخواهی نظر ایشون رو برای ازدواج جلب کنی مجبورت می کنه تا از حیا و نجابتت بگذری و در نهایت هم رهات می کنه و میره چون اونموقع می گه سنگینی و وقارت برام مهم بود که دیگه الان نداریش.

عزیزم نذار یک داستان تکراری دوباره تکرار بشه. بعضی وقتها خوبه ادم از تجربیات دیگران استفاده کنه و درس بگیره به جای اینکه خودش سرش به سنگ که خورد تازه درس بگیره .

الان موقعیت های زیادی داری اما وقتی دست خورده این آقا شدی دیگه همین موقعیت ها رو هم نداری و به خیلی کمتر مجبوری تن بدی.

مراقب حیا ی خودت باش که بهترین دفاع یک زن از خودشه.

متاسفانه اینم یه روشه برای جذب دختر ها و سوء استفاده.
حالا ایشون از واژه ازدواج استفاده نکرده اما اگه ازش بپرسی میگه ازدواج
بذار واست یه مثال بزنم
من یه دوستی دارم که 34 سالشونه کارمند هم هستن. دوسال پیش یه آقایی مثل همین آقا که شما گفتید بهشون پیشنهاد آشنایی میدن.
خب آشنایی چند جلسه بیشتر طول نمیکشه و کم کم ادامه رابطه باعث وابستگی عاطفی میشه
این رو هم بگم که دوست من به شدت مذهبی و با اعتقاده و تو عمرش با هیچ پسری دوست نبوده
بگذریم ایشون عاشق این آقا بودن جوری که میگفت که من و اون مال همیم و تا ابد باهمدیگه خواهیم موند
و یک روز تو همین افکار رابطه‌شون به فاز جنسی میرسه. دختری که 32 سال پاک مونده بود برای همسر آینده حالا تنها مونده. اون آقا که به هدفش رسیده بعد از یه مدت که ایشون گفتن که چرا با اینکه همه شرایط رو داری نمیای خواستگاری، با جواب اینکه من نمیخوام ازدواج کنم و دوست دارم با همدیگه دوست بمونیم مواجه میشه
الان دوساله که کارش اشک ریختنه و هر روز منتظره تا اون آقا برگرده و باهاش ازدواج کنه. اما همونطوری که همیشه بهش میگم و گوش نمیده، ایشون هیچ وقت برنخواهد گشت...
پس حواست باشه، آدمی که انقدر راحت در مورد این مسائل صحبت میکنه و اولین اولویت هاش هم اینا بودن و آدم به اصطلاح باهوشی هم هست، خوب میدونه شما رو چطوری بازی بده و به سمت هدف خودش سوق بده.
البته میدونم که شما بهرحال کار خودتو میکنی و حرفای ما تاثیری نداره. متوجه شدم که اومدی اینجا که تایید بگیری! یعنی ده نفر بگن نه و یک نفر بگه آره، شما همون یک جواب مثبت رو مد نظر میگیری...:305:

سلام راما جان
بی خوابی به سرم زده اومدم :316:

عزیزم منم با نظر بقیه دوستان موافقم
اون مورد اولی که ایشون مطرح کرده دقیقا می خواسته ببینه تو چجور ادمی هستی...
یعنی چه واکنشی داری
ببین هیچ پسری بخواد با ادم ازدواج کنه در وهله اول نمی اد بگه برجستگی بالاتنه و پایین تنه.....
نهایتش اگه براش خیلی مهم باشه زیبایی اندام وچهره،در مجموع سر بسته می گه
یکی از معیارهای انتخابم زیبایی ظاهری بوده ،یعنی به کلمه زیبایی ظاهری اکتفا می کنه ...و وارد جزئیات نمیشه
یا نه خیلی خواست رک باشه می گه زیبایی اندام و خوش اندامی
دیگه نمی اد دقیقا به اون جزئیات اشاره کنه
بعدم واسه این جسارت و جرات این جور حرف زدنو به خودش می ده که می دونه از این طریق با این جور حرف زدنش امکان داره تو رو تحریک کنه و ناخواسته ممکنه تو خوشت بیاد ..و خوب می دونی که چی میگم....یعنی با غرض این حرفو زده صد در صد.
می خواسته محکت بزنه....
مطمئنم که اون شخص اون حرف رو بی منظور نزده
بعدشم ا ومده تو مراحل اولیه آشنایی از معاشقه و این حرفا تعریف کرده بازم خواسته ببینه واکنشت چیه!!!چقدر این مسائل برات عادی شده
توهم ی جوری برخورد کردی که اون به نظرش اومده این راما هم همچنین دختر سفت و سختی نیست و فراتر رفته و حرف رابطه جنسی و خونه اومدن هم زده...

خلاصه بگم ولش کن راما،مطمئن باش اون اگر بخواد با تو ازدواج کنه خودش پا پیش میزاره برای ازدواج ،و نیازی نیست تو هدف گذاری بلند مدت کنی روش....

اصلا تو دختری نیستی که احتیاج داشته باشی رو کسی سرمایه گذاری کنی،مگه ضعف داری...کمبود داری....!!!!!!

خب بگو بیاد خواستگاری ، اگه خیلی مشتاقه .

سلام راما جان
به نظر من که ...نه کار عاقلانه ای به نظر نمی یاد!
1-این آقا که کاملا مشخصه تورو فقط به خاطر زیبایی ظاهرت می خواد و این اصلا خوب نیست چون قطعا در آینده حتی اگه کار به ازدواج هم بکشه یکی بهتر از شما پیدا میشه و حتی اگه این آقا هم از رفتارای گذشته اش واقعا توبه کرده باشه بازم تو توی نا خود آگاهت همیشه باید نگران باشی(با توجه به اینکه در مورد گذشته اش هم می دونی)

2-عزیزم احساس میکنم تو هم فقط اونو به خاطر ظاهرش می خوای! فقط یه لحظه تصور کن همه فاکتورهای این اقا باقی بمونه (پول،اخلاق و برخوردش، روابط گذشته اش و....) اما فقط ظاهرش تغییر کنه...نه که بد باشه ...متوسط(جوری که دوستات با دیدنش نگن woooow! چه کیسی!) آیا بازم توی این دو راهی قرار میگرفتی؟!

3-این که میگی اگه من بگم نه قطعا رو زمین نمیمونه و یکی دیگه!!! اوج فاجعه است!! نمی دونم شاید اخلاق منه ...اما ترجیح میدم شوهرم همچین عـــــــالیم نباشه اما مطمئن باشم که قلبش فقط مال خودمه...به قول دوستی شوهر خوش تیپ شوهر بقیه است...ایشونم که ماشالا زمینه اشو داره!

تو بگو فقط دنبال اقدام رسمی و در جهت ازدواج هستی و اگه مخالفت کرد که به احتمال زیاد میکنه تو هم به نظر من بی خیال این رابطه بشو! حتی به نظر من این رفتارت نشوون میده که واقعا چقدر خاصی و دنبال یه آدم خاص هم هستی...با توجه به اینکه میگی الان به هر دختری بره بگه با کله می دوئه! اگه واقعا و صادقانه بخوادت خاص بودنشو بهت ثابت میکنه

سلام:72:

چیزی رو که ایشون تو اولین گفتگو مطرح کردند ربطی به مذهب و ایمان و فرهنگ ایرانی نداره تو هیچ فرهنگی در هیچ جای دنیا آقایی که قصد دوستی سالم یا ازدواج داره در اولین گفتگو درباره جزئیات اندام یه خانم و جذابیتش صحبت نمیکنه مگر تو یه جاهایی شبیه س ک س پارتی :163:

راما جان یه سری اولویت واسه معیارهای ازدواجت بگذار . یه سری چیزا هستند که بقیه چیزا رو وتوو می کنند . مثلا اگه آقایی تمام ویژگی های مورد نظر شما رو داشته باشند ولی مثلا به شیشه هم اعتیاد داشته باشند شما اینقدر در موردش فکر میکنی؟؟
هر چند از نظر من رفتار توهین آمیز ایشون و هدفی که پشتش بوده از اعتیاد به شیشه هم سنگین تر هست.

پیشنهاد من اینه که در اولین فرصت جواب منفی واسه آشنایی بیشتر اعلام کن و بگذار این آقا رو دخترایی امثال خودش رو هوا ببرن.

موفق باشی:72:

[size=medium]راما جان شاید حرفی که من میزنم تو شرایط فعلی جامعه سخت گیرانه به نظر بیاد اما بسیار مهمه که از همون اول رک وراست از طرف بپرسی هدفت چیه؟ چرا میخوای با من آشنا شی؟ من آدم بی هدف و بیکاری نیستم که وقت و انرژی و فکر و احساسمو بی هدف تقدیم کسی کنم. پس باید هدف شما رو بدونم تا اگر همسو هست ادامه بدیم. دخترا میترسن اینجوری بگن طرف بگه دنبال شوهری!!! آره آقا اصلا من قصدم ازدواجه. بهتر از اینه که احساساتم اینقدر کم ارزش باشن که هرکی از راه رسید به اسم دوستی خرجش کنم! به نظر من قبل از هرکاری ازش بپرس هدفش چیه. این سوالو به بعدا موکول نکن. با خودت نگو من نظرشو به ازدواج جلب میکنم. بخدا طرف میاد خواستگاری بعدا میزنه زیرش. اونوقت کسی که از اول این حرفو نزده میتونه بعدا خیلی راحت بگه من که قولی نداده بودم بهت. بای!!!
پس اول تکلیف اینو روشن کن. گول شرایطشو نخور که اگه شرف و مردونگی نداشته باشه پشیزی نمی ارزه[/size]

راما جان تاپیک قبلی خودت را بخون، شاید تجربه ات را فراموش کردی.

اون آقا که از اول صحبت از ازدواج می کرد و شما را به خانواده اش معرفی کرد و ... بعد از یکسال و خورده ای گفت قدت کوتاه است!! ( چیزی که روز اول دیده بود، خصوصیت اخلاقی نبود که بعدا متوجه شده باشه) و راحت گذاشت و رفت.

این یکی که از اول هم تکلیف شما و خودش را مشخص کرده.

دوستاي عزيزم بابت نظراتتون ممنونم:72::72::72:

ميدونم همه حرف هاتون درست و متينه... خودمم بهشون ايمان دارم و ميدونم خطر در كمينمه...

اما اين فكر مدام آزارم ميده كه: هميشه مردهايي كه موقعيت اجتماعيه بالاتري دارن زود دم به تله نميدن واسه ازدواج... يعني اين جمله تو زندگيه من خيلي خودشو بيشتر نشون ميده...
هميشه بودن آقاييوني كه تو اولين مرحله با قصد ازدواج صحبت هاشونو با من شروع كردن... اما هميشه هم طي تحقيقاتي كه ازشون كردم چندين پله از من پايين تر بودن (حالا چه فرهنگي، چه اجتماعي، چه معاشرتي و ...) .... ((فقط يه بار يه استثنا به پستم خورد كه پيداي عزيز اشاره كردن))
و متاسفانه هر آقايي كه موقعيت دندون گير تري داشته قصد ازدواج رو مطرح نكرده و گفته فعلا آشنا بشيم...
نميدونم اين از شانس گند من نشات ميگيره يا اكثر جاها اين يه قانون محسوب ميشه...

خيلي روحيه ام كسله... خسته شدم... هميشه تو اوج لذت يه دفعه يه اتفاقي ميوفته و همه چي ميخوره تو ذوقم...

مثلا حدودا 20 روز پيش يه اقايي ازم خواستگاري كرد، اما واقعا كوچكترين كششي بهش نداشتم... واقعا اين اتفاق هميشه داره تو زندگيه من تكرار ميشه... يه سيكل عذاب آوره...

كم كم داره اعتماد به نفسم مياد پايين...

رامای عزیز،

این آقا موقعیت ظاهری خوبی دارند ( شغل و قیاقه و وضعیت اقتصادی و ... ).
اما وضعیت اخلاقی چی؟

کسانی که به ظاهر پاک و نجیب هستند بعدها متوجه می شی که چه مشکلات نگفته و روابط متعدد و پنهانی که نداشتند.

برات مهم نیست که با مردی ازدواج کنی که دوست دخترهای متعدد داشته و خونه اش می رفتند و راحت هم در موردش صحبت می کنه؟

توی یکی از تاپیکهات می گفتی که خواستگارم توی عروسی با دخترها می رفصه و من شک دارم در انتخابش. اینجا به راحتی از این مساله گذشتی؟
فکر می کنم دلت می خواد همه معیارهات را نادیده بگیری و تصمیم نادرست بگیری.


اگر این آقا مسایل گذشته اش را کنار گذاشته بود و توبه کرده بود و قصد خواستگاری داشت، می شد بهش فکر کرد.
اما خیلی راحت اونها را مطرح می کنه، بعد از شما هم درخواست می کنه و ... یعنی این که هنوز دنبال برنامه های قبلیش است.

معمولا (غالبا،اكثرا،ذاتا) اينطوره كه بعد از اينكه هيجان جنسي زن و مرد بعد از داشتن رابطه فروكش كرد و نيازشون رفع شد چيزي كه اتفاق ميفته اينه:
(مثلا اينجور در نظر بگير كه اين نياز يه بخشي از مغز آدم رو اشغال ميكنه و بعد از برطرف شدن اون نياز خالي ميشه)
در خانوم ها اون جاي خالي با احساس و عشق پر ميشه،و به مرد وابسته تر ميشه
در آقايون اون جاي خالي با عقل پر ميشه،به خاطر همين بعد از اينكه نيازشون رفع شد ميان از لحاظ عقلي به خانوم نگاه ميكنن كه حالا اين خانوم چه خوبي داشت كه من انتخابش كردم؟!

اينجاست كه مخصوصا ما خانوما بايد دقت كنيم كه براي ازدواج كسي رو بپذيريم كه ذات و شخصيت ما رو در وهله اول پسنديده باشه و با معيارهاي عقليش سنجيده باشه.

شايد خيلي مستقيم به مورد شما ربط نداشت اما به نظرم اگه از اين ديد نگاه كني جوابتو ميگيري

الان من اين سوال تو ذهنم نقش بسته كه: اگه اين آقا با همين خصوصيات و همچنين همين گذشته از اول ميومد و قصد ازدواج رو مطرح ميكرد و اجازه ميخواست كه بياد خواستگاري نظر شما در موردش چي بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ميخوام بدونم ايشون از نظر شما به درد ازدواجم نميخوره يا به درد آشنايي نميخوره؟؟؟؟؟؟


متاسفانه از نظر من 90 درصد آقاييون تو اين زمونه اين چنين مشكلاتي رو تو گذشته شون دارن... حالا چه به صورت معاشقه چه سكس كامل چه داشتن دوست دختر(بالاي 2 مورد) ... اما اين 90 درصد بعد از اين قضيه به 2 دسته تقسيم ميشن: يا گذشته شون رو پنهان ميكنن، يا با وقاحت در موردش صحبت ميكنن

**اون هايي كه گذشته رو پنهان ميكنن و اول تلاش ميكنن دختر رو از طريق احساسات وابسته كنن و بعد خواسته هاي پليدشون رو مطرح كنن خيلي خطرناك ترن.... و البته تو اين دسته يه سري ها هم گذشته شون رو پنهان ميكنن تا بتونن دختر رو واسه ازدواج آماده كنن.

**دسته دوم هم همون اول گذشته اش رو ميريزه رو دايره و كار رو واسه دختر راحت تر ميكنه... حالا دختر راحت تر ميتونه تصميم بگيره كه ميخواد باهاش باشه يا نه...

پس به نظر من ندونستن يه سري چيزها در مورد يه نفر به معني نبودنش نيست.... اگر چه ندونستن گذشته يه نفر گاهي به نفع خودمونه و كنكاش كردن در باره اش بيشتر آزار دهنده اس...

به هر حال من براي اين آقا بيشتر از اون اقاييي كه قبلا يك سال و نيم من رو وابسته خودش كرد و ادعاي پاكيشم ميشد و به قول خودش از اولم قصدش ازدواج بود و منو واسه اخلاقم ميخواست،‌ارزش قائلم...
شما چطور؟؟؟؟
اگرچه كار خودش رو سخت تر كرده اما كار منو راحت تر كرد

اینطور که فکر می کنی نیست.شاید 90% پسرها دلشون بخواد اونطور که تو می گی باشن ولی درصد بسیاری پایینی

موفق به تجربه اون نوع روابط می شن.چون یک پسر اگر بخواد،باید شرایطی مثل خونه ماشین پول زبون جرات رو با هم

داشته باشه تا بتونه دخترو مخ بزنه.مثل شرایط همین پسر.

اون دو دسته هم هیچ فرقی باهم ندارن.اینجا هر چقدر بهت می گن این گاو نره،شما می خوای بدوشی.

کسی که شرایط ازدواج داره ولی از دختر می خواد که بیاد خونش به هیچ عنوان قصد ازدواج نداره می خواد از امکاناتش

سواستفاده کنه.

پسری هم که مزه اینجور چیزا زیر زبانش رفته باشه سخت ازدواج می کنه
چرا ؟
چون وقتی می تونه هر روز با یه دختر باشه بدون هیچ تعهد و هزینه ایی ، به نظر شما دیگه چرا باید ازدواج کنه ؟
اون دسته از این آدم ها که ازدواج می کنند ناچاری هست یا جوگیری و بعدش پشیمون می شن و کار خودشون رو ادامه می دن

نقل قول:

---

الان من اين سوال تو ذهنم نقش بسته كه: اگه اين آقا با همين خصوصيات و همچنين همين گذشته از اول ميومد و قصد ازدواج رو مطرح ميكرد و اجازه ميخواست كه بياد خواستگاري نظر شما در موردش چي بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ميخوام بدونم ايشون از نظر شما به درد ازدواجم نميخوره يا به درد آشنايي نميخوره؟؟؟؟؟؟

---

یه مثال میزنم ماشااله خودت فهمیده ای دیگه برو تا تهش

همسایه شما ظاهرا آدم متشخص و با پرستیژی هست شما هم جدیدا یه ماشین خوشکل و مدل بالا خریدین . همسایه تون هم وسع مالیش میرسه که همون مدل ماشین یا بهترش رو بخره قبلا از این بهتراش رو داشته(اموالش رو از کجا اورده فعلا بماند) ولی میاد داداش کوچیکه شما رو اغفال میکنه که برو سویچ ماشینتون رو یواشکی واسم بیار و به هیچ کسم نگو تا من یه مدت از این ماشین استفاده کنم ببینم چه حالی میده !! داداش کوچیکه شما خام نمیشه و این کارو نمیکنه . همسایه تون میگه خب باشه حالا که سوئیچ نمیاری هر وقت خودت سوار میشی و خواستی بیا منم سوار کن یه دوری بزنم این موضوع سوئیچ دزدی و ... هم فراموش کن.

راما جان شما بودی از این به بعد هر وقت ماشین جدیدی می گرفتی می رفتی سوئیچ رو به همسایه می دادی می گفتی شاید واقعا قصدش خرید باشه حالا بگذاریم یه تست کنه !!! یا نه کلا دیدت نسبت به این همسایه به ظاهر متشخص عوض میشد؟

دوستان عزيزم ممنونم:72::72::72:

شايد با درست كردن اين تاپيك بيشتر دنبال اين بودم كه اون تلنگرها رو دوباره بهم بزنين كه هشيار بشم...بعضي هاتونم به جاي تلنگر بهم سيلي زدين بازم بيشتر ازتون ممنونم... من اين ها رو دوست دارم... چون بيدارم ميكنه...

دوباره تمام صحبت هاتونو از اول تا آخر خوندم.... تصميم گرفتم جواب منفيه قطعيمو بهش بگم... شايد به قول شما يه كم شرايطش منو كور كرده بود... شايد صحبت هاي اين همكلاسي هاي نا باب دخترم و نصيحت هاي نا پختشون خامم كرد و باعث شد دودل بشم واسه رد كردنش، با اينكه از اولم ميدونستم كارم اشتباهه محضه

دوستان من به دعاهاتون احتياج دارم... بعضي اوقات احساس ميكنم پشتم خالي ميشه... احتياج دارم كه كمكم كنين...

بازم اگه كسي نظري يا پيشنهادي داره بهم بگه...
همتون رو دوست دارم

یادمه تاپیکی داشتی در مورد غرایز.
فکر نمیکنی این موضوع تاثیری در این زمینه داشته باشه ؟/

راسشو بخواي آقا اميد با عرض شرمندگي آره يه جورايي... ربط داره