عشق ممنوع! چگونه فراموشش کنم و زندگی خوبی با همسرم داشته باشم؟

سلام.من دختری 23 ساله هستم. از ده سال پیش در عالم کودکی عاشق پسر اقواممون بودم. اسممون روی هم بود. اونم منو دوس داشت ولی نمیدونس که منم دوسش دارم. یه اتفاقاتی افتاد که نیومد خواستگاری. وقتی خبر نامزدیشو شنیدم تازه فهمیدم چقد عاشقش بودم!تا اینکه اون ازدواج کرد و چند سال قبل برادرش از من خواستگاری کرد.منم به خواهرش گفتم که چون عاشق محمد بودم نمیتونم وارد خانواده شما بشم واینطور شد که 5 سال پیش محمد فهمید من عاشقش بودم......تا دو سال بعد از ازدواج محمد قید ازدواج رو زدم تا اینکه با نیما اشنا شدم. نیما پسر فوق العاده ای هست.خوب و خوش اخلاق. 5 سال با هم بودیم ......... و شرایط خواستگاری مهیا نمیشد.با هم خیلی سختیا کشیدیم دیگه از این وضعیت خسته شده بودم تا اینکه در کمال ناباوری یروز محمد بهم اس داد!!!!!!! میگفت این چندسال که شنیدم تو هم عاشقم بودی دارم عذاب میکشم و حلالیت میخواست. اس داده بود که حلالیت بطلبه ولی از بس عقده ی این ده سال عاشقی نهان رو داشتیم شروع کردیم به اس دادن و تماس...یه روز شد دو روز...دو روز شد یه هفته...یه هفته شد یکماه و یکماه شد یکسال... رابطه تلفنی هم کشید به جنسی.... تو این یکسال تقریبا دیگه با نیما رابطه .......نداشتم چون دیگه لذتی برام نداشت. تا اینکه بعد 6 سال نیما اومد خواستگاری و عقد کردیم. الان 5 ماهه عقدیم و 1 ماهه رابطمو با محمد به سختی قطع کردم. ولی دیگه هیچ تمایل جنسی با نیما ندارم. شدیدا وابسته رابطه ....... با محمد شدم.میترسم همیشه همینطور بمونم. چکار کنم که محمد رو فراموش کنم و با نیما زندگی خوبی داشته باشم؟ ایا گذشت زمان احساسمو عوض میکنه؟ اگه کسی تجربه ی فراموش کردن اینجور رابطه ای رو داره کمکم کنه

هستی !
لطفاً در پست جدیدی که می زنی حتماً عنوان مناسبی برای تاپیکت انتخاب کن و همینجا بنویس تا مدیران اونو عوض کنن..
عنوان موجود "عشق ممنوع!کمک کنید" اصلا مناسب نیست و بهتره که عنوان دیگه ایی انتخاب کنی .
عنوانی که پیشنهاد میشه اینه : "عقد کردم ولی از همسرم لذت جنسی نمی برم، از لحاظ جنسی به دوست پسرم وابسته ام" یا هر عنوانی که خودت می دونی.

مطمئنا وقتی تونستید نیما رو کنار بذارید و برید سراغ محمد بر عکسشم امکان پذیره!!!

این محمد که میگی زمانی که متاهل بود باهات رابطه جنسی داشت؟؟؟؟!!!! یه کم تو ارتباطاتت زیادی باز بودی! همزمان با دو نفر....!!!!!به هر حال شکل ارتباطتون بیشتر از یه حالت معمولی بوده مسلما طول میکشه تا یادت بره ولی به خاطر آینده ی خودت باید فراموشش کنی و فقط به زندگی با همسرت فکر کنی. باید خودتو متعهد به همسرت بدونی.
به همون اندازه که تو دوست داری اون فقط باتو باشه و فقط به تو فکر کنه اون هم دوست داره!
الان دیگه دوست نیستید که بدون تعهد بتونی به کس دیگه ای فکر کنی اون هم کسی که تو ارتباطش هیچ قصدی جز سوء استفاده نداشته!همسرت قراره همه ی عمرت کنارت باشه و باید دیگه تمام تمرکزت رو بذاری واسه زندگیت و آینده ات با همسرت

ببخشید رک میگما
ولی
این آقا محمد شما خیلییییییییییییی زرنگ تشریف دارند

هم میخواد زنش (مادر بچه های آیندشو) داشته باشه
هم اینکه بدش نمیاد یه معشوقه کنار زندگیش داشته باشه تا وقتاییکه از زنش دلسرد و زده و خسته میشه (مخصوصا معشوقه ای که میدونه اینقدددددددددددر دوسش داره و عاشقشه)!!
یه حالی هم اونجوری ببره

خانومی
به خودت بیا و چشاتو باز کن
الان دیگه نامزد داری و متاهلی

خدابهت لطف کرده و داره میذارتت تو مسیر درست زندگی کردن
دستی دستی زندگیتو با توهمات خراب نکن

سلام هستی خانم!

آخه شما دخترا چرا اینجوری میکنید!!! زندکیت تا به حال پر از اشتباه و عدم وجود اخلاقیات بوده! خدا کنه از این به بعد به راه راست بیای! من برات دعا میکنم.واقعا چطور تونستی در حالیکه با یک نفر دوست بودی، با یک مرد زن دار رابطه برقرار کنی؟! واقعا فکر کردی اون تورو واسه چی میخواد؟ برای اینکه در کنار زن بیچاره اش با یک نفر دیکه هم حال کنه! آخه یک لحظه به وجدانت مراجعه نکردی که در آن واحد با دو نفر باشی و به یک نفر که زن داره حال بدی و یک نفر دیگه رو سرکار بگذاری؟! واقعا الان میتونی بدون داشتن احساس گناه به چشمای همسرت نگاه کنی؟
اون آقا محمد هم که معلومه چه آدمیه!! البته اگه بشه اسم این قبیل افراد رو آدم گذاشت!! شانس آوردی که 10 سال پیش زنش نشدی وگرنه الان تو به جای اون زن بدبختش مورد خیانت قرار میگرفتی!! به نظر من مردی که به زنش خیانت کنه اصلا مرد نیست! حالا تو نمیتونی ازش دل بکنی؟! واقعا چطور تونستی در حالیکه عقد کردی و زن یک مرد دیگه شدی، ارتباطت رو با اون مخمد آقا ادامه بدی! واقعا اون روزا حالت از خودت بهم نمیخورد!! و واقعا اون چه هیولایی بود که با یک زن شوهردار رابطه اش رو ادامه داد و بر این رابطه اصرار هم داشت!!
ببخشید که من اینقدر رک باهات حرف میزنم ولی به نظر من احتیاج داری تا خودت رو از این منجلابی که توش افتادی نجات بدی!!
به نظر من اول از همه باید از کارای گذشته ات پشیمون باشی! آیا پشیمون هستی؟ بعد هم به درگاه خدا برای همه اینکارا توبه کنی و راه نجابت پیشه کنی و برای شوهرت زن باوفا و خوبی باشی! امیدوارم خدا کمکت کنه:323:

از همه ی دوستان که نظراتشون رو گفتن ممنونم.
عزیزان من نمیخواستم این رابطه اصلا به وجود بیاد.بعدشم هر هفته خدافظی میکردیم ولی یکروز بیشتر دوام نمیاوردیم.تا چشم باز کردم شد یکسال.واقعا باید تو شرایطم باشین تا درکم کنید و بفهمین این یکسال چی کشیدم.
الانم مطمئن باشین خیلی پشیمونم که اراده کردم از کسی که اینقددددددددددددد دوسش دارم جدا بشم. ...اول از همه بخاطر همسرم و بعد زندگیم و ارامش خودم.....
اونم ادم بدی نیس یکماه پیش هم که باهاش حرف زدم خیلی محترمانه پذیرفت که از زندگیم بره کنار با وجودی که میدونم بعدش خیلی سختی کشید... الان میخوام بدونم گذشت زمان مشکل جنسیمو حل میکنه؟؟؟؟؟چقد باید بگذره؟ عید عروسیمونه نمیخوام با این وضعیت عروسی کنم

سلام،

به تالار همدردی خوش آمدید.

جهت اطلاع شما عنوان تاپیکتون رو تغییر دادم تا مشخص تر باشد.
و این تاپیک به انجمن زیر منتقل شد:
مشاوره خانواده » طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران » سایر مشکلات خانواده

موفق باشید.

خیلی کار خوبی کردید که قبل از سر گرفتن مراسم عروسی این تصمیم رو گرفتین، عدم تمایل جنسی شما (مخصوصا بعد از دوره ای که رابطه دائم داشتید و قطع شده) نشونه چندان خوبی نیست. میتونه نشونه یک افسردگی ساده باشه یا مساله ای خیلی مهمتر و عمیق تر.
در ابتدا باید رابطه تون رو برای همیشه با اون آقا قطع کنین، اون رابطه غیر از درد و رنج و عذاب برای شما هیچ نداره و نداشته. در مرحله بعد بعد به روانکاو مراجعه کنین تا علت عدم تمایل شما مشخص بشه و تا مطمئن نشدین در رابطه با همسرتون مشکلی ندارین عروسی نکنین. میشه گفت رابطه جنسی یکی از پایه های خیلی مهم زندگیه و اگه دچار مشکل بشین زندگیتون به بن بست میرسه.

گذشت زمان حلش میکنه به شرط اینکه ایمانتو قوی کنی و رابطه ی خودت و خدا رو بهتر کنی و محمد رو به طور کامل از زندگیت حذف کنی!تا وقتی بیشترین دغدغه ات این باشه که اون الان چه قدر سختشه و چه قدر داره عذاب میکشه ومدام فکر کنی چه قدر تو رابطه ات با اون خوب بودی وتو ذهنت هی با همسرت مقایسه اش کنی چیزی حل نمیشه.
وقتی هنوز معتقدی آدم خوبیه پس یعنی نمیخوای قبول کنی که کاملا بره بیرون!!!!!برای اینکه کامل از ذهنت بره بیرون اولین قدم اینه که بدی هاشو برای خودت بزرگتر کنی و قبول کنی واقعا مردی که به این سادگی به همسرش پشت میکنه و عشق و عاشق بازیشو با یه دختر دیگه شروع میکنه آدم نیست یه هیولای هوس بازه
از کارهایی که در گذشته کردی توبه کن.
الان فقط باید همسرت تو زندگیت باشه.تنها کسی که باید از بودن باهاش لذت ببری و از فکر کردن بهش خوشحال بشی همسرته.
نفستو کنترل کن.نمیشه و نمیتونم رو بذار کنار.دوستش دارم و دوستم داره و اینجور حرفارو کلا از ذهنت بریز بیرون.
حق نداری هیچ مردی رو به جز همسرت دوست داشته باشی و عاشقش باشی.انقدر جلوش بی اراده رفتار نکن.حتی اگر ازدواج هم نکرده بودی نباید باهاش رابطه برقرار میکردی دیگه الان که بدتره و متاهلی
اگه قبول داری که تا الان اشتباه کردی از الان به بعدتمام سعیتو بکن که جبران شه
خدا واقعا خیلی دوست داره که با وجود این گذشته ی پر اشتباه باز هم درهای رحمتشو به روت نبسته و همسرتو سر راهت قرار داده!
در ضمن یه قانون تو دنیا وجود داره که هر بدی و خوبی در حق دیگران بکنی نتیجه شو تو همین دنیا میبینی اگه به همین شکل ادامه بدی و توبه نکنی باید منتظر خیانت همسرت هم باشی

پیش از هر چیز توصیه میکنم از دیدن سریال های ماهواره ای پرهیز کنید .

هم عنوان و هم داستان تاپیکتون شباهت بسیاری به یکی از همین فیلمها داشت .

hasti68 گرامی

بسیار خوشحالیم که می بینیم ، مسئله خود را مورد توجه و اهمیت قرار داده و برای یافتن راه حل به مشاوره رو آورده و همدردی را انتخاب کرده اید:104: . همین خود بسیار به شما کمک می کند ، این مسئله دیدن این وضعیت و در پی حل آن برآمدن را باید در وجودتان پررنگ کنید و سرد نشوید تا ایگوی شما قوی تر شود


مشکل شما تا حدی ریشه ای هست و در صورتی که تخصصی پیگیر حل آن نباشید چه بسا این وضعیت در رابطه با اشخاص دیگر نیز پیش بیاید .

شما از نظر جنسی ممکن است دچار وسواس باشید( وسواس سکس ) و از نظر عاطفی و جنسی جزء شخصیتهای وابسته . از طرفی احساس محور هستید و در مقابل سیگنالهای عاطفی و جنسی جنس متفاوت مقبولتان مقاومت ضعیفی دارید ( ایگوی شما ضعیف عمل می کند ) و لذا سریع جذب شده ، وابسته می شوید و سریع به رابطه جنسی وارد می شوید .

شایداز دوران نوجوانی و بخصوص آغاز بلوغ در گیر تخیلات جنسی و فیلم و داستان و .... پرونو و شایدخود ارضایی نیز بوده ای ،؟؟؟

در هر صورت وضعیت شما از نظر ایگو و تمایلات جنسی نیاز به بررسی بالینی با ذکر جزییات دارد تا ریشه ای حل شود که در مسیر زندگیتان بعد از این دچار رابطه های دیگر نشوید . و برای این منظور هم احتیاج دارید حضوراً نزد روانشناس بالینی مطمئن و ترجیحاً خانم بروید و فضای مجازی به شما کمک چندانی نمیتواند بکند .

اگر از جهت وابستگی جنسی با مشاوره و درمان بالینی رهایی پیدا کنی ، قطع وابستگی عاطفی بسیار آسانتر خواهد بود ، ایضا ًاگر وجدان اخلاقی ( ایگو ) در شما تقویت شود آسیب پذیری شما در مقابل جاذبه های دیگران کم یا رفع می شود .

موفق باشید .


.

اين كه ايشون تمايل جنسي به همسرشون نداره واسه اينه. ه تمايلات جنسي تو زنان بيشتر در زمينه عشقو محبت به طرفشون هست .يعني تا كسيو دوست نداشته باشن نميتونن باهاش رابطه جنسي برقرار كنن.در صورتي كه اين قضيه تو مردا وجود نداره و نياز جنسيشون بيشتر يه نياز فيزيولوژيك هست.
زنها نميتونند در آن واحد با چند نفر رابطه جنسي دلخواه داشته باشند.الان تمام فكر شما درگير اون اقا هست و در واقع گرفتار يه هيجان زودگذر شديد كه نميذاره كششي به همسرتون داشته باشيد.هرچند همسرتون خيلي ايده ال باشه و خيلي دوسش داشته باشيد اما به اصطلاح هوس مانع ميشه كه تمايل جنسي بهش داشته باشيد
توصيه من اينه كه به هيچوجه با اون اقا ديگه تماس نداشته باشيد تا هيجاناتتون فروكش كنه و دوباره خود بخزد به سمت همسرتون تمايل پيداميكنيد.مطمئن باشيد

دوست عزیز
بنظرم فرشته ی مهربان گرامی راهنمایی خوبی به شما کردن من هم به نوبه ی خودم تنها میتونم به شما بگم هرچه سریعتر به روانشناس مراجعه کنید.
من تصور میکنم شما تعریف درستی از دوست داشتن هم ندارید وگرنه بخاطر خودتون زندگی کسی رو که به اصطلاح دوست دارید خراب نمیکردید این دوست داشتن نیست کمال خود خواهیه هر چندکه اون ادم هوس بازه و شما هم وسیله ایی در نبودنه گزینه ی بهترید!
فکر نمیکنید هم زندگی خودتون هم همسرتون رو به بازی گرفتید؟شما اگه اون رو نمی خواستید پس چرا بهش جواب دادید و اگر می خواستید چرا خیانت کردید؟
واقعا چرا انقدر زود زمانی که در سن کمی بودید وارد چنین رابطه های پر خطر و عاطفی ایی شدید؟این موضوعیه که حتما توسط روانشناس می باید که ریشه یابی بشه.

:305:
اشتباه اشتباه اشتباه
هیچوقت در زندگی از این نوع گزینه استفاده نکن درست انسان جایزوالخطاس ولی ایا شما میتوانید زیر یک سقف بامحمد درکنار همسرش زندگی کنید؟
هیچوقت زندگی گذشته رابا اینده تشبیه نکنید شما درحال حاظر نامزدی دارِید و او را دوست دارید شما میتوانید هر وسیله ای که ارتباط شما را به او وصل میکند از بین ببرید وزندگی را با نیما ادامه دهید درگذشت زمان حتما میتوانید محمد را فراموش کنید هیچ چیز غیر ممکن نیست به خدا توکل کنید واز امروز با خود عهد ببندید که نقش اول زندگی شما نیما بوده واصلا محمدی وجود ندارد موفق وسربلند باشید
ضمنا وسیله های ارتباطی را حتما از بین ببرید؟

در مورد مشکل شما هم به نظر من ایجاد رابطه با محمد از اول اشتباه بود و نباید اون رو که یک مرد متاهل بود وارد زندگی خودت می کردی ولی حالا که اتفاق افتاده راه حل قطع رابطه ی فوری و همه جانبه بدون قصد برگشت تا ابده. احتمالاً نیما چیزهای مثبت زیادی داشته که باهاش رابطه رو شروع کردی و به عقد رسیدی. روی همسرت متمرکز شد و خاطره و تمام مسائلی رو که با محمد داشتی به دست فراموشی بسپار. اولش کمی سخته چون الان مثل یک فرد معتادی ولی اگر ادامه بدی زمان همه چیز رو حل می کنه. سعی کن قوی باشی و فقط روی همسر قانونیت متمرکز باشی.

از همه ی دوستانی که منو راهنمایی کردن متشکرم خصوصا کسانی که توی همچین شرایط روحی من بجای سرزنش راه حل های مفید ارائه دادن.واقعا ممنونم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط gold

پیش از هر چیز توصیه میکنم از دیدن سریال های ماهواره ای پرهیز کنید .

هم عنوان و هم داستان تاپیکتون شباهت بسیاری به یکی از همین فیلمها داشت .

---

اره.اون سریال تقریبا مثه داستان زندگی من بود و به همین خاطر خیلی دوسش داشتم. اتفاقا بعد از دیدن اخرین قسمت این سریال برای جدایی محکمتر شدم.مشخصه خودتونم میدیدین!!به هر حال ممنونم

فرشته مهربان از راهنماییتون ممنونم. نمیدونم منظورتون از وسواس سکسی چی بوده شاید درست بگید ولی اینکه فرمودین احساس محورم احتمالا در اشتباه هستید. من پا نشدم برم دوست خیابونی پیدا کنم اتفاقا همسرم همیشه از اینکه 6 سال بخاطرش نشستم و حتی خواستگارانی با شرایط بهتر از ایشان را رد کردم از من تشکر میکنه.من با کسی دوست شدم که ده سال عاشقش بودم و حتی بعد ازدواجش دو سال حالت افسرده شده بود. کسی که همیشه تو رویاهام بوده و برام مثه یه رویا بود...کار خودم رو توجیه نمیکنم قبول دارم که صد در صد اشتباه کردم ولی اینطور نیستم که برم و با هر کسی دوست بشم اگه همچین شخصیتی داشتم قبل از ورود محمد به زندگیم از نیما دلزده میشدم و میرفتم سراغ کس دیگه.
اتفاقا از عذاب وجدانم تو این یکسال و تصمیمم برای جدایی متوجه شدم که هیچ وقت سراغ کس دیگه ای نمیرم چون این محمممممممد رویاهام بود و من دارم ازش جدا میشم چه رسد به ادمای معمولی!!! شما نمیدونید من این ده سال چه حسی بهش داشتم.هر وقت میدیدمش دست و پاهام میلرزید. اولین روزی که اس داد از لرز رفته بودم زیر دو تا پتو و دستام از بس میلرزید یاری نمیرکد جوابش بدم!!!
فرشته مهربان عزیز من هیچ وقت خود ارضایی نکردم و همیشه از دیدن همچین فیلمایی چندشم میشد!!
ولی راجب اون وسواسی که گفتین حتما پیگیری میکنم.خیییییییلی ممنونم

سلام هستی خانم
تو الان 23 سالته از 13 سالگی هم دنبال عشق و عاشقی بودی و الان هم که اینجوری. ببخشید ها ولی آدم که از 13 سالگی که هنوز از دهنش بوی شیر میاد بره دنبال اینجور کارا آخرش هم بهتر از این نمیشه. ولی الان میخوای چیکار کنی؟ الان؟ الان دیگه متاهلی یعنی متعهد به یک زندگی که شوخی بردار نیست. اگه همسرت رابطه تو رو با اون محمد نامرد بدونه مطمئن باش بی برو برگرد طلاقت میده. بعدش تو میمونی و یک ازدواج ناموفق و افسرگی و محمد شیطانی که دیگه دستش بازتره تو کشوندن تو به سمت خودش و هوس بازی با تو............ تا کی و کجا میخوای ادامه بدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تا کی میخوای بازیچه دست محمد باشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تو بد منجلابی افتادی هستی خانم. به عواقب کارات فکر کردی؟؟؟؟؟؟ فقط و فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی. فقط از خدا کمک بگیر. مطمئن باش اگه عروسی کنی و رابطه اتو با محمد قطع نکنی اون رابطه اش با تو بیشتر هم میشه........... تو زنی و اون مده. اینو که دیگه میفهمی یعنی چی؟ اون هیچی از دست نمیده. آخرش این بازی محمد هرجور تموم بشه بازنده این بازی تویی هستی خانم. تو رو خدا به همسرت هم فکر کن. تا الانش هم خدا خیلی دوستت داشته که رابطه ات با محمد برملا نشده و آبروتو نریخته. تو باید با قطعیت تصمیم بگیری . اگه میخوای زندگی کنی بچسب به همسرت اگه نه که خیلی راحت قبل ازدواج میتونی از همسرت طلاق بگیری و بری دنبال هوس بازی هات ولی تا کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ انتخاب با خودته .

wrecked , nadiooo7 , شب شکن عزیز از راهنمایی های شما خیلی متشکرم. خواهش میکنم تا حل شدن مشکلم تنهام نذارین. خواااااااااااااااااااهش میکنم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط kamr

سلام هستی خانم
تو الان 23 سالته از 13 سالگی هم دنبال عشق و عاشقی بودی و الان هم که اینجوری. ببخشید ها ولی آدم که از 13 سالگی که هنوز از دهنش بوی شیر میاد بره دنبال اینجور کارا آخرش هم بهتر از این نمیشه. ولی الان میخوای چیکار کنی؟ الان؟ الان دیگه متاهلی یعنی متعهد به یک زندگی که شوخی بردار نیست. اگه همسرت رابطه تو رو با اون محمد نامرد بدونه مطمئن باش بی برو برگرد طلاقت میده. بعدش تو میمونی و یک ازدواج ناموفق و افسرگی و محمد شیطانی که دیگه دستش بازتره تو کشوندن تو به سمت خودش و هوس بازی با تو............ تا کی و کجا میخوای ادامه بدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تا کی میخوای بازیچه دست محمد باشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تو بد منجلابی افتادی هستی خانم. به عواقب کارات فکر کردی؟؟؟؟؟؟ فقط و فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی. فقط از خدا کمک بگیر. مطمئن باش اگه عروسی کنی و رابطه اتو با محمد قطع نکنی اون رابطه اش با تو بیشتر هم میشه........... تو زنی و اون مده. اینو که دیگه میفهمی یعنی چی؟ اون هیچی از دست نمیده. آخرش این بازی محمد هرجور تموم بشه بازنده این بازی تویی هستی خانم. تو رو خدا به همسرت هم فکر کن. تا الانش هم خدا خیلی دوستت داشته که رابطه ات با محمد برملا نشده و آبروتو نریخته. تو باید با قطعیت تصمیم بگیری . اگه میخوای زندگی کنی بچسب به همسرت اگه نه که خیلی راحت قبل ازدواج میتونی از همسرت طلاق بگیری و بری دنبال هوس بازی هات ولی تا کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ انتخاب با خودته .

---

عزیزم من از 13 سالگی باهاش دوست نبودم. در عالم بچگی وقتی میدیدمش احساس خوبی داشتم. نمیدونستم این حس چیه اصلا هم بهش فکر نمیکردم وقتی ازدواج کرد تازه فهمیدم چقد دوسش داشتم و اون حس چی بوده!! برگرد دوباره بخون یکماهه باهاش کات کردم ولی الان کمک میخوام که بتونم فراموشش کنم و به نیما برگردم.ببخشید ولی نصیحت و سرزنش
دیگه بدردم نمیخوره

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

samanis , taraneh89 صحبتای شما هم خیلی مفید بود لطفا تنهام نذارید.خواهش میکنم

سلام هستی جان
من نگفتم که تو از 13 سالگی با محمد دوست بودی. گفتم از 13 سالگی ذهنت رو درگیر دوست داشتن و عشق کردی که واسه سنت زود بود.
در ضمن تو الان باید سعی کنی بیشتر وقتت رو با نیما باشی و ذهنت رو درگیر کارایی که با نیما میکنی بکنی .
میتونی باهاش بری مسافرت هم ذهنت رو آروم میکنه هم تو رو از فکر کردن به محمد دور میکنه.
در ضمن توصیه میکنم یه مدت به رابطه جنسی نه با محمد نه با شوهر خودت فکر نکنی. فقط با نیما باش و بهش محبت کن

فرشته مهربان کمک

وای لطفا کمکم کنید

هر چی میخام یک تاپیک جدید باز کنم
یک خطا می اید که متن شما از قلم افتاده لطفا یک متن وارد کنید

دلیل این موضوع چیه
اتفاق بدی افتاده
یک چیزی که امروز صبح مثل یک زلزله ما را در هم کوبید

لطفا کمکم کنید
چه کنم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hasti68

فرشته مهربان

اینکه فرمودین احساس محورم احتمالا در اشتباه هستید. من پا نشدم برم دوست خیابونی پیدا کنم .

من با کسی دوست شدم که ده سال عاشقش بودم و حتی بعد ازدواجش دو سال حالت افسرده شده بود. کسی که همیشه تو رویاهام بوده و برام مثه یه رویا بود...

اینطور نیستم که برم و با هر کسی دوست بشم

این محمممممممد رویاهام بود

شما نمیدونید من این ده سال چه حسی بهش داشتم.هر وقت میدیدمش دست و پاهام میلرزید. اولین روزی که اس داد از لرز رفته بودم زیر دو تا پتو و دستام از بس میلرزید یاری نمیرکد جوابش بدم!!!

فرشته مهربان عزیز من هیچ وقت خود ارضایی نکردم و همیشه از دیدن همچین فیلمایی چندشم میشد!!
ولی راجب اون وسواسی که گفتین حتما پیگیری میکنم.خیییییییلی ممنونم

---

احساس محوری ربطی نداره به اینکه توی خیابان با هرکسی دوست بشی . یعنی تحت تأثیر احساساتت تصمیم میگیری . چنانکه در رابطه با محمد چنین کردی ، چنانکه در رابطه با همسر کنونی در دوران دوستی همه جوره رابطه داشتی ، چیزی که عقل تأیید نمی کند . لذا در خصوص مسائل دیگر زندگی هم ممکنه احساس محوری باعث تصمیمات اشتباه بشه اینه که اینرا هم نیازه بررسی کنی . حالتهایت در رابطه با محمد که حتی فیزیکی با لرز کردن بروز کرده و رویاپردازیها، نشونه همون شدت هیجان یا احساس محوری هست .

در خصوص بعضی احتمالاتی که داده شد خدا را شکر که چنین نبوده . همانطور که یکی از دوستان اشاره کرد از سریالها و کلا، فیلمهای عشقی ماهواره ای و غیر ماهواره ای و فیلمها و عکسهای مربوط به روابط جنسی پرهیز کن چون احساساتت را تشدید می کنه وگرایشات جنسی را منحرف و نگرش در این مسائل را تحریف می کند و آسیب زا هست ....

در خصوص وسواس سکس ، میل به تکرار در این زمینه ، لذت بردن از بیان مسائل سکسی ، بی پرده گویی و .... ، مثلاً در اینجا تکرار چند باره رابطه جنسی با محمد و همسر کنونی دورانی که دوست بودید و .... نوعی لذت را ایجاد می کند و یا بی پرده گویی هست که می تواند از نشانه های وسواس سکس باشد و البته نیاز به بررسی بالینی دارد چون شرح جزییات میخواهد که در فضای مجازی ممکن نیست و همدردی هم در این رابطه مشاوره نمی دهد ، لذا بهتره با یک روانشناس بالینی وارد طرح مسئله و چک از این نظر شوی که اگر نباشد خیالت راحت می شود و اگر بود در پی ریشه یابی برآمده و درمان را در پیش میگیری .

موفق باشی


.

دوستان عزیز از پاسخاتون ممنونم.بالاخره یکی رو پیدا کردم که تقریبا تجربه ای شبیه من داشت. میگه من از شوهرم متنفر شده بودم و تو فکر طلاق بودم ولی بعد که ارتباطمو با دوست پسرم قطع کردم هم احساسم برگشت و هم میل جنسیم!!!!
منم امیدوار شدم.فک کنم بهتره زیاد وارد موضوع خودم نشم که این جریان زیاد برام تکرار نشه. فقط وقتایی که دلم گرفت میام راهنمایی های شما دوستان عزیز رو میخونم. برام دعا کنید زودتر همه چیزو فراموش کنم.
نتیجه ی نهایی رو حتما میذارم شاید بدرد بقیه بخوره

hasti68 جان
امیدوارم راهنماییهای لازم رو گرفته باشی

یک توصیه برات دارم
خیلی مراقب باش که یوزر و پسوردت لو نره و خدا نکرده کسی نیاد و تاپیکت رو نخونه با سیستم خودت
چون مطمئنن برات دردسر ساز میشه و ممکنه زندگیت بهم بخوره

در استفاده از این سایت خیلی حواس باید جمع باشه
ضمن اینکه خیلی مفیده
ممکنه در اثر بی احتیاطی منجر به مسائل متفرقه بشه

یاحق

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hasti68

بالاخره یکی رو پیدا کردم که تقریبا تجربه ای شبیه من داشت. میگه من از شوهرم متنفر شده بودم و تو فکر طلاق بودم ولی بعد که ارتباطمو با دوست پسرم قطع کردم هم احساسم برگشت و هم میل جنسیم!!!!

---

هستی جان مبادا اسرارت رو در دنیای واقعی با کسی در میون بگذاری؟!!:305:

یادت باشه اگه تو راز خودت رو نگه نداری، هیچکس دیگری اینکارو برات نخواهد کرد!

عزیزم همونطور که نادیا اشاره کرد، در دنیای مجازی هم خیلی مراقب باش. خیلی.

در دنیای مجازی شاهد بودم که لو رفتن تاپیک هایی که یک فرد ایجاد کرده، زندگیش رو نابود کرده.

حالا که از کار اشتباهت پشیمون هستی و داری جبران می کنی، حیفه که همسرت مطلع بشه و همه چی از سمت اون به هم بخوره!

موفق باشی گلم:72:

:72:
هستی جان تنها راهش مشاوره حضوری هستش خانم فرشته مهربان درست و بالاتر از درست میگن این دنیای مجازی نمیتونه چندان کمکت بکنه.
بخاطر حفظ زندگیت و درست و راست گذاشتن اولین اجر ساختمان زندگیت باید به مشاوره رجوع کنی حضوری:72: