من عاشق مریم شدم اون نمیفهمه

سلام من یک پسر خوب و مهربون از خانواده کم در آمد توی یکی از شهرهای اصفهان هستم 31 سالمه و به خاطر یک مشکل جسمی که دارم هرجا خواستگاری رفتم کسی بهم زن نداده از تنهایی داشتم دق می کردم که به دنیای مجازی وارد شدم و شروع به چت کردم که با یک دختر مهربون و خوشگل از شهر قم آشنا شدم اولش فقط می خواستم تنهاییمو پر کنم ولی نمیدونم چی شد که آخر شبا که به هم زنگ می زدیم احساسی می شدم و بلاخره کارمون به سکس تل کشید ولی اصلا هدفم این نبود تا اینکه چند وقت رابطمو قطع کردم و اصلا دیگه تو اینترنت نمی یومدم ولی هر روز از ندیدن عشقم مریم پژمرده تر می شدم تا اینکه چند روز پیش بهش پیام دادم ولی اون می گه توبه کرده و اصلا نمی خواد با کسی رابطه داشته باشه من با توجه به اینکه چندماه ندیدمش و پیام ندادم نمی تونم فراموشش کنم و هرچی می گم ایندفعه فرق داره و قصدم ازدواجه نمی فهمه هرچی میگم آدرس بده تا بیام خواستگاریت باور نمی کنه و می گه دیگه نمی خواد به کسی وابسته بشه این سایت رو هم اون به من معرفی کرده خواهش می کنم کمکم کنید چند هفتس مشکل گوارشی پیدا کردم ولی دکترا نمی دونن دلیلش چیه هرچی آزمایش میدم همه چیز عادیه یک متخصص گفت ممکنه مشکله عصبی باشه می دونم به خاطر استرس و اضطرابیه که از دوری مریم نازم عشقم پیدا کردم از طرفی اینقدر دوسش دارم که دلم می خواد با یک پسر پولدار و خوشتیپ ازدواج کنه و از طرفی نمی تونم فراموشش کنم و دلم می خواد زن من بشه کمکم کنید هر شب اینقدر بهش فکر می کنم و حسرت می خورم که درد زیادی تو قفسه سینم حس میکنم و بغض می کنم می ترسم آخرش سکته کنم پیش خودم میگم اگه خوشتیپ و پولدار بودم حتما مریم ردم نمی کرد و زنم می شد تحصیلاتم کارشناسی ارشده ولی به خاطر مشکل جسمی نتونستم جایی استخدام بشم دیگه از زندگی نا امیدم امیدوارم مریم عزیزم هم این مطالب رو بخونه به امید فردایی روشن

سلام دوست عزیز ..
خوش اومدی به همدردی . .
میتونم بپرسم مشکل جسمیت چیه که انقدر اعتماد به نفستو آورده پایین ؟!
عزیز این احساسی که شما داری عشق نیست .. هوسه .. اگر عشق بود هیچ وقت به اون مسائلی که بهش اشاره کردی نمیکشید .. رابطه ای که این جوری شروع بشه مطمئن باش پایان خوشی نخواهد داشت ..
دختری که پشت تلفن راجع به این مسائل با پسری صحبت میکنه فک نمیکنم قابل اطمینان باشه !! به نظرم بهترین کار قطع رابطه ست .. چون با این توصیفاتی که شما کردی من هیچ آینده ی خوبی برای این رابطه نمیبینم ..
اون خانوم از مشکل جسمی شما خبر داره ؟! اگر واقعا قصدت ازدواج بود چرا از طریق خانواده ها اقدام نکردی ؟!

من معلولیت دارم من گفتم اصلا هدفم اون کارا نبود ولی مریم هدفش از دوستی همون سکس تل بود چون با چندین نفر دیگه هم اونکارو می کرد ولی گفتم که توبه کرده و دیگه اونکارو نمی کنه منم دیگه نمی کنم همون موقع ها هرچی بهش گفتم آدرس بده بیام خواستگاری آدرس نمی داد حتی فامیلشم نگفته که بتونم پیداش کنم اگه هوس بود با قطع رابطه تموم می شد و اگه هوس بود من بازم با کس دیگه از اون کارا می کردم ولی نکردم و مهرش تمومی نداره

ببخشید ولی شما همین الان گفتین که با چند نفر دیگه هم اونکارو میکرده ولی همچنان اصرار دارید برید خواستگاریش ؟!! واقعا برات قابل قبوله یه همچین موضوعی که به همین راحتی در باره ش حرف میزنی ؟!
از کجا معلوم الان واقعا توبه کرده باشه و به خاطر یه نفر دیگه رابطه شو باهات قطع نکرده ؟!
دوست عزیزم .. شما اعتماد به نفست خیلی پایینه که حاضری با همچین دختری با این شرایط ازدواج کنی .. این هوسه و وابستگی .. اسم عشق نذار رو این رابطه ..
پیشنهاد میکنم اول روی خودت کار کن .. دنبال مریم نباش از این جور مریم ها زیاده ..
دنبال خودت باش .. خودت رو پیدا کن .. اعتماد به نفستو تقویت کن .. معیار هات رو برای ازدواج مشخص کن .. واقعا معیار شما برای ازدواج اینه که یه خانوم خوشگل و مهربون باشه و مهم نیست با چند نفر پشت تلفن اون کار زشتو کرده ؟! واقعا معیارت اینه ؟!
روی خودت کار کن .. فقط همین ..

سلام
دوست عزیز بهتره به نظر طرف مقابلت احترام بزاری و این ماجرارو اینقدر پیچیده و احساسی نکنی

ضعف شما مهم نیست مهم اینه پایه دوستی تون نذاشته به شناخت برسید و از ابتدا اشتباه بوده

حالا یا ایشون پشیمونه یا نه مهم اینه راهشو از شما و احساسات جدا کرده

کار هر دو اشتباه بوده نه فقط اون !

الان هم بحث هوس و ... نیست بحث اینه اصلا معنی ازدواجو نفهمیدید و تو سی سالگی داری این حرفهارو میزنی که فقط میخوام!
این خودش زنگ خطره
نمیدونم انگار ما ادما عادت کردیم حتما بیفتیم تو چاه تا عمقشو حس کنیم

شما هم برات بهترین راه همینه
فراموش کردن ایشون و تصمیم درست و حسابی برای آینده ات گرفتن


موفق باشی

هر رابطه ای که وارد فازهای عمیق بشه (سکس و کمتر از اون حتی) وابستگی میاره. پس این وابستگیت رو دلیل برای هوس نبودن کارت ندون. البته انسان هست و هوسهای غیر قابل انکارش اما حالا که ایشون و شما هم توبه کردید بهتره دیگه ادامه ندید. مطمئنا اون خانم هم گمان میکنه که با اطلاعاتی که ازش داری ممکنه شما برایش مزاحمت ایجاد کنی. او حق دارد که اعتماد نکند. اما شما هم نباید به این راحتی اعتماد کنید. سعی کنید خودتان را بپذیرید و به دنبال ازدواج با کسی باشید که شما را همانطور که هستید بپذیرد.

من پسری هستم 31 ساله که به خاطر معلولیت هرجا خواستگاری میرم کسی بهم زن نمیده از چت کردن ه نتونستم به کسی برسم از خانواه مذهبی هستم و نمی تونم ارتباط با کسی داشته باشم از صیغه هم به شدت می ترسم به خاطر ایدز و بیماریهای دیگه تازه از این صیغه ای ها هم متنفرم که هر روز با کسی هستن چون به نظرم معنی عشق و عاشقی رو نمی فهمن بعدشم دلم نمی خاد اولین سکسم را با غیر از همسرم داشته باشم حلا باید چیکار کنم شدیدا به خودارضایی معتاد شدم و دیگه اصلا لذتی از اینکار نمی برم هر وقت دستشویی می رم با 5 ثانیه بازی کردن خالی می شم و به سرعت تخلیه می شم ولی باز بعد دو سه ساعت دوباره نیازم شروع میشه هرچی از فیلم و عکس و ... دوری می کنم بازم نمیتونم نیازمو بخابونم خیلی خیلی شدیده 20 جا بیشتر خاستگاری رفتم ردم کردن کسی بهم اهمیت نمی ده دیگه به یه دختر سیاه چهره و زشت هم قانع میشم ولی میترسم بعد ازدواج عشقی بهش پیدا نکنم با این همه دختر زیبا که تو خیابون هست و آدم هر روز می بینه تازه همون دخترای سن بالا و 30 ساله هم کلاس میزارن و زنم نمیشن من باید واقعا چیکار کنم البته میدونم کسی نمی تونه کمکم کنه چون هیچکس حتی یک لحظه هم نمی تونه درک کنه با این همه نیاز و بی زن و دوست دختر و صیغه و ... چه بلایی ر آدم میاد

دوست عزیز نمیدونم معلولیت شما درچه حدی هست ایا تا حالابرای تدریس در دانشگاه درخواست دادی با توجه به اینکه کارشناسی ارشد داری؟مدرک تحصیلیتون طوری هست که بتونید کار ازاد باهاش زاه بندازید؟

سلام
چیزایی که نوشتید رو خوندم و واقا متاثر شدم و هم خیلی خوشحال شدم از اینکه میبینم هنوز مردهایی وجود دارند که میخوان اولین سکس رو با هسر خودشون تجربه کنند
شما درست میگید شاید هیچکس نتونه شرایط فعلی شما رو درک کنه ولی ما همه انسان و همنوع هستیم
تیتی جان چرا شما کسی که مثل خودتون باشرو انتخای نمیکنید؟من فکر میکنم اینطوری خیلی بهتر باشه و هم همدیگرو درک میکنید
با حالا خواستگاری کسی که شرایطش مثل خودتون باشه رفتید؟

سلام.
كاملا با sheidi موافقم.
به نظر منم بهترين كار اينكه سراغ كسي بري كه مثل خودت باشه، حالا نه حتما معلوليتشم مثل تو باشه، شايد يه جور ديگه، اينطوري دردت رو درك ميكنه، و ميدونه كه با اينكه اون معلوليت رو داري، اما عشق و علاقه و مردانگي هم تو وجودت هست...
مطمئن باش اينجوري به نتيجه ميرسي...

با سلام واحترام
ازدواج پیش نیازهایی لازم دارد و فقط سن کفایت نمی کند.
شناسایی خود و معیارهای اصلی خودتون برای ازدواج یکی از این پیش نیازهاست.
در مرحله بعد تطابق معیارها و راههای شناسایی آنهاست.

ازدواج هایی که منحصرا برای فرار از یک موقعیت، یا فشار جنسی باشد محکوم به انتخاب نامناسب و شکست در زندگی هست.

لذا شما علیرغم نیازمندی جنسی که دارید نباید به این شکل وارد رابطه ای شده و به اشتباه تصور کنید که می توانید ازدواج مناسبی انجام دهید.
نوع رابطه شما با فرد مذکور و پیگیری شما و نحوه عملکردتان این نگرانی را پیش می آورد که اگر چنین ازدواجی صورت بگیرد واقعا آسیب خواهید دید.

خلاصه:
افراد بسیاری هستند که معلول هستند و ازدواج موفقی دارند و از طرفی افرادی سالم هستند که ازدواج ناموفقی دارند.
اینطور نیست هر فردی که از نظر جسمی سالم هست هر وقت اراده کند فردی مناسب خود را بیابد.

لذا این مشکلی که ذهن شما علت دانسته (معلولیت)، زیادی شما برای خودتون مهم کرده اید.
مثل اینست که پسری شغل کم در آمدی داشته باشد یا تحصیلات کمی داشته باشد یا خوشگل نباشد یا ... و بعد خواستگاران زیادی به او نه می گویند. این به این معنی نیست که هرگز نمی توانند ازدواج کنند. بلکه به این معناست که برای یافتن همسر متناسب باید دقت بیشتری کنند و وقت بیشتری بگذارند. فقط همین.

ممنون از همدردیتون ولی بچه ها من همینجوریش دکترای زنتیک میگن 25 در صد احتمال داره معلولیت به فرزندت منتقل بشه حالا اگه با فرد معلول ازدواج کنم این احتمال به شدت بیشتر میشه دلم نمی خواد با عث به دنیا اومدن یه فرد معلول بشم که مثل خودم تا سن 31 سالگی زن بهش ندن و هرشب از درد تنهایی و بدبختی و فشار جنسی تا صبح فکر کنه و افسرده بشه و قفسه سینش درد بگیره و کاری از دستش بر نیاد من اصلا نمی تونم این ریسکو ببذیرم و درصد معلول شدن بچه های آیندمو از این بیشتر کنم و با معلول ازدواج کنم

سلام :72:
دوست عزیز شما اصلا اشاره نکردید معلولیتون چی هستش!خوب شاید دوست ندارید بگید البته نیازی هم نیست
ولی اگر می گفتید فکر کنم بهتر بود.
به هر حال مهمم نیست.
در مورد این مساله گفتید می ترسید اگر با فرد معلولی ازدواج کنید این احتمال انتقال این معلولیت به فرزند آینده تون بالا میره......
االبته من نمی گم شما بهتره برید با ی فرد مثل خودتون ازدواج کنید ولی اگر اون فرد یعنی اون خانم معلولیتش ژنتیکی نباشه یعنی طی ی حادثه اتفاق افتاده باشه مثل تصادف!این احتمال انتقال همون 25 درصد می مونه.
می تونید با چنین فردی ازدواج کنیدکه معلولیت ژنتیکی نداشته باشه.
بعدهم الان علم اون قدری پیشرفت کرده که می شه مثلا شما از طریق های دیگه ای بچه دار شید
مثلا از بانک تخمک ،یا روش های دیگه که
من در این زمینه اطلاعاتم خیلی کمه ولی می دونم روش هایی هست که مثلا می تونید از فرد دیگه ای....
حالا بهتره دیگه وارد جزئیات نشم

آقای تی تی جون عزیز درسته که شما ی مشکلی دارید ولی خوب خیلی ازافراد معلول هم هستند که ازدواج خوبی داشتن و موفق بودن و مثل شما افسرده نبودن .خیلی ها هستن که بدون دست و پا تو پارالمپیک مدال می ارن و باعث افتخار ی ملت می شن....یعنی صرفا به دلیل معلولیت شما خودتون رو محکوم به افسردگی نکنید .می دونم شرایطتون سخته !به خدا نمی خوام بگم همه چیز عادیه و شعار بدم .ولی خوب باید سعی کنید اثر این معلولیت رو تو زندگی کم و کم تر کنید نه اینکه بزارید روحتون رو هم معلول کنه.

دوست عزیزم خیلی خیلی برات دعا می کنم مشکلت حل شه و ی ازدواج خوب داشته باشی.
فکر نکن این فشارها فقط رو شماست ،خیلی از پسرایی که معلولیت هم ندارن همین احساس تنهایی و فشار جنسی و.....تحمل می کنند چون فرد مناسبشون پیدا نمی شه.
انقدر خودتون رو اذیت نکنید سعی کنید احساساتتون رو کنترل کنید.از دوستان و آشنایان بخواین براتون همسر مناسبی معرفی کنند،اونا حتما کسی رو معرفی می کنند که حس می کنند با معلولیت شما مشکلی نداره.
بعدش دیگه!!!
در مورد فشار جنسی می تونید با ی پزشک مشورت کنید با روش های تغذیه ای میشه کمش کرد فکر کنم.
ذهنتونم انقدر رو فشار جنسی اینا متمرکز نکنید یعنی سعی کنید برای خودتون مشغولیت داشته باشید و شب خسته به رخت خواب برید که فکر و خیال بیخودی نکنید.

بعدشم هی می گید 31 سالگی!!
خوب سنتون سنی نیست .الان که دخترهاهم تا 30 سالگی خیلی هاشون ازدواج نمیکند چه برسه به پسرها.

شب بخیر :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام واحترام
ازدواج پیش نیازهایی لازم دارد و فقط سن کفایت نمی کند.
شناسایی خود و معیارهای اصلی خودتون برای ازدواج یکی از این پیش نیازهاست.
در مرحله بعد تطابق معیارها و راههای شناسایی آنهاست.

ازدواج هایی که منحصرا برای فرار از یک موقعیت، یا فشار جنسی باشد محکوم به انتخاب نامناسب و شکست در زندگی هست.

لذا شما علیرغم نیازمندی جنسی که دارید نباید به این شکل وارد رابطه ای شده و به اشتباه تصور کنید که می توانید ازدواج مناسبی انجام دهید.
نوع رابطه شما با فرد مذکور و پیگیری شما و نحوه عملکردتان این نگرانی را پیش می آورد که اگر چنین ازدواجی صورت بگیرد واقعا آسیب خواهید دید.

خلاصه:
افراد بسیاری هستند که معلول هستند و ازدواج موفقی دارند و از طرفی افرادی سالم هستند که ازدواج ناموفقی دارند.
اینطور نیست هر فردی که از نظر جسمی سالم هست هر وقت اراده کند فردی مناسب خود را بیابد.

لذا این مشکلی که ذهن شما علت دانسته (معلولیت)، زیادی شما برای خودتون مهم کرده اید.
مثل اینست که پسری شغل کم در آمدی داشته باشد یا تحصیلات کمی داشته باشد یا خوشگل نباشد یا ... و بعد خواستگاران زیادی به او نه می گویند. این به این معنی نیست که هرگز نمی توانند ازدواج کنند. بلکه به این معناست که برای یافتن همسر متناسب باید دقت بیشتری کنند و وقت بیشتری بگذارند. فقط همین.

---

:46::46::227::104::72::160::82::163::311::310: