+خوا هش می کنم کمکم کنید

با سلام به دوستان
من دختری 19ساله هستم .در دانشگاه یکی از هم کلا سی هایم از من خوشش آمد که من هم طی صحبت ها و ارتباط هایی که داشتیم تقریبا" ویا کاملا"او را شناختم و من نیز متقابلا" به وی علاقه مند شدم.اما او روزی آمد و گفت که من پشیمان شدم .وقتی من دلیلش را پرسیدم هم گفت که هم فاز نیستیم و هم اینکه کمی متوجه شدم خانواده اش شاید راضی نباشند .ما از ان موقع با هم هیچ صحبتی نداشتیم اما من هر روز داغون ترر ار روز قبلم.کارم شب و روز گریه است.
اون از من خواسته بود که فراموشش کنم اما من نمی تونم.و حتی می گم یا اون یا هیچ کس دیگه!
به نظر شما چی کار کنم تا دوباره برگرده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام دوست عزیز
علت اینکه اظهار کرده پشیمون شده رو گفته یا شما خودتون حدس زدید؟ به نظرم این حق شماست که علت رو بدونید.
البته شما هم فرصت انتخاب بهش بدین.
احتمالا اون تو این مدت که شما رو شناخته به دلایلی پی برده که شما برای هم ساخته نشدید و چنین تصمیمی رو گرفته.اگه دیرتر این بحث رو مطرح میکرد مطمئنا براتون سخت تر بود. حالا خوبه که زودتر به این نتیجه رسیده و حرفش رو گفته. البته این دلیل وجود ضعفی در شما نیست. بالاخره افرادی حتی پس از سالها زندگی ، تازه به این نتیجه می رسند که مثلا هم فاز نیستند.
پس خودتون رو نبازید و اعتماد به نفستون رو بالا ببرید.
بهتره خودتون رو بهش تحمیل نکنید (خودتون پیشقدم نشید) که در اینصورت ممکنه بارها و بارها باهاتون چنین رفتاری رو داشته باشه.
میدونم براتون خیلی سخته که فراموشش کنید ولی تجربه نشون میده در اینگونه موارد طرف مقابل کاملا تصمیم خودشو گرفته که میاد همچین بحثی رو (که پشیمون شده) مطرح میکنه.
بهتره صبر داشته باشی، گذشت زمان آرومت میکنه.

سلام عزیزم
دوران آشنایی برای اینه که دو طرف نسبت به هم شناخت پیدا کنند و ببینند که به رد هم میخورند یانه؟
این که شما ناراحتی بیشتر ناشی از شکستن غرورته بهتره جلوی اون خودتو کاملا" شاد نشون بدی این طوری غرورت ترمیم پیدا میکنه

عزيزم تنها كاري كه مي توني بكني اينه كه فراموشش كني بايد بهش فكر نكني و ذهنتو از اين موضوع ازاد بزاري تا كم كم فراموش بشه

آخه می دونین درد من چیه؟این که فکر می کنم کسی باعث شده تا اون این حرف ها رو بزنه!
یکی از اون افراد می تونه از دوستاش باشه و ...نمیدونم .
درسته شاید فراموش کردن بهترین کار باشه اما دیدین آدم می خواد به یه موضوعی فکر نکنه بیشتر ذهنش درگیر آن موضوع می شه!
و واقعا" وقتی فکرش را می کنم که به خوام به کس دیگری بیندیشم اصلا" برام قابل تصور نیست.یعنی اگه فراموشش کنم باید دیگه فکر ازدواج با دیگری را از سرم بیرون کنم.

سلام عزیزم
اینطور مسائل رو باید به گذشت زمان بسپاری تا حل بشه، احساس شما تحریک شده و همین قضیه باعث آزار شما میشه، لازم نیست ایشون رو فراموش کنید، انقدر سختی به خودتون ندین، فقط کافیه از ایشون بگذرین، اونو یه چیز تموم شده بدونید و از کنارش رد بشید. ممکن نیست بتونید کسی رو فراموش کنید پس خودتون رو اذیت نکنید. به کارهای دیگه مشغول بشید، خیلی عادی برخورد کنید. یه مدت ذهنتون رو باز و آزاد بذارین و تفریح کنید. الان هم که تابستونه اگه واحد برنداشتین بهترین فرصت برای آرامش پیدا کردنه.. سعی کنید با این قضیه کنار بیاین، درسته که خیلی طول می کشه اما نتیجه ای شیرینی براتون به دنبال داره..
لازم نیست الان به شخص دیگه ای فکر کنید، بذارین دیگران به شما فکر کنن، اهدافتون رو دنبال کنید و نگران چیزی نباشید. مطمئن باشید که صلاح شما همین بوده و بس:72:

از پسر ها هم خواهش میکنم نظرشون را بدن.
اگه جای اون بودن چه طور می شد برتون گردوند؟!

سلام
من با جمله اول diamond كه حق شماست بدوني دليل پشيمونيش چيه موافقم . شايد اون يه كم زود تصميم گرفته و از خودش مطمئن نبوده و متاسفانه شما هم يه كم زود بهش جواب دادي . اينكه تصميم گرفتي به قول خودت برگردونيش هم يه تصميم عجولانست و از روي احساساتته .
يه كم بيشتر فكر كن مطمئن باش به اين نتيجه ميرسي كه خواسته ي اون پسر -فراموشي- بهترين راه حله چون ازدواجي كه بدون شناخت (عمدا نوشتم "شناخت" كه بدوني آدما رو نميشه با چند بار ملاقات كردن شناخت ، پس هنوز نشناختيش !) باشه دير يا زود نتيجه ش ميشه همين

سلام توراخدا کمکم کنید.کسی که خودارضایی داشته الان میتونه راحت ازدواج کنه یا نه؟؟؟

سلام
اینکه می خوای کاری کنی که برگرده کاره بسیار اشتباهیه.چون حتی اگه موفقم بشی برگردونیش موندنش زیاد اعتباری نداره و ممکنه خیلی زود دلشو بزنی.تو واقعا باید از اون ممنون باشی که تا قبل اینکه اتفاق خاصی بیوفته اینو بهت گفته.اگه اینو 2 یا 3 ساله دیگهبعد ازدواج بهت میگفت اون موقع می خواستی چی کار کنی؟ آیا اون موقع دل کندن از اون برات سخت تر نبود؟مخصوصا اینکه شناسنامتم سیاه میشد و شاید فرصت ایده آل زندگیو برای همیشه از دست میدادی.
اگه به اینجور مسائل فکر کنی شاید راحت تر بتونی فراموشش کنی یا اگه میخوای فراموشش نکنی اون طوری باشی که فکر می کنی اون دوست داره.با نشستن و غصه خوردن کاری درست نمی شه.

سلام دوست عزیز...

دوست عزیز بنده هم بهت پیشنهاد میکنم باید جداشید....فکرکنم بزرگترین اشتباهی که میخوای بکنی همینه..که او رو برگردونی...آخه چرا میگید یا او یا هیچ کسی دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ او همین حالا که شما رو ول کرد..اگر به احتمال یک درصد برگرده....بازهم مممکنه شما رو درآینده ول کنه....شما به فکرآیندتون باشید دوست عزیز.....دوست عزیز.....فقط عشق اساس وپایه ی تشکیل یک زندگی نیست....دوست عزیز..اگرنیاز به یک عشق پاک دارید...مطمئنا دراو نمی یابید...بهتره که مدتی خودتون رو به کارهای متفرقه سرگرم کنید...او رو فراموش کنید...او روکاملا فراموش کنید......نخواهید که برگرده......باورداشته باشید..که او فقط نیست که ممکنه عاشق شما بوده باشه............دوست عزیز...باید او رو کامل فراموش کنی.....

با صحبت ها تون موافقم و ممنون.
(اما می دونین الآن تنها زمانیه که آرزو میکنم پسر می بودم.چون آن ها آن قدر می گردن نه 100%اما تا حدی ایده آل و قطعه ی گم شده شان را پیدا می کنن.اما ما دختر ها حق هیچ انتخا بی را نداریم.یعنی اگر دختری چنین اقدامی بکنه اتها مش هم خواهند کرد.)
ببینین چون ایشون اولین عشق من بوده و چون من تمام احساساتم و محبتم را نثیر اون کردم دیگه هرگز نمی تونم چنین کاری را تکرار کنم برای کس دیگر.در ضمن اگه تا حد نسبتا" زیادی بدونین که به خاطر حرف کسی دست به این کار زده باشه دردناک نیست!
یعنی ارزش عشق این قدر پایینه که به این راحتی و زودی عاشق بشویم و سریع فراموش کنیم !حالا نشد عاشق یکی دیگه؟!

دوست عزیز.....من هم همین مشکل را داشتم.....خب من دخترم ...به قول شما اگردختری پسری را ول کنه متهمش میکنن آخه چرا.؟؟؟ درسته من هم متهم شدم.....ولی نمیدونم چرا؟؟؟من خودم هزارتا حرف شنیدم...ولی بخاطرعشقم چیزی نگفتم..........عزیزم...زیاد پای بند عشق اول نباش...درسته....باورکن باگذشت زمان مشکلت حل میشه....من خودم این دوران رو گذروندم.....