دلم می خواد از این کثافتی که توشم بیام بیرون؛ اما ارادم صفره!!!

سلام

من 24 سالمه... یه دختر 24 ساله که با ظاهر خیلی خوب و خانمه اما در باطن آبروی هرچی دخترو برده...

نمی خوام از لجن زاری که توش افتادم حرف بزنم تا بوی تعفنش حالتون رو بهم نزنه...

چندوقته که می خوام خودمو از این زندگی ای که برای خودم درست کردم نجات بدم اما اصلاً ارادشو ندارم...

دلم یه دوست... یه کسی رو می خواد که همراهم باشه... همه چیو براش تعریف کنم و بعد که پاک شدم از زندگیم بره بیرون و دیگه به روم نیاره!!!

ولی نه به کسی اعتماد دارم نه روم می ش پیش کسی حرف بزنم... از خودم از این که دیگران من واقعی رو نمی بینن خجالت می کشم... از خواستگارای که گول ظاهرممو می خورن خجالت می کشم...

چیکار کنم که محرم با یه دل پاک بگم یا حسین؟؟؟:302:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط کاربر عادی

دلم یه دوست... یه کسی رو می خواد که همراهم باشه... همه چیو براش تعریف کنم و بعد که پاک شدم از زندگیم بره بیرون و دیگه به روم نیاره!!!

ولی نه به کسی اعتماد دارم نه روم می ش پیش کسی حرف بزنم...

---

دوست عزیز به همدردی خوش آمدی :72:

به نظر من دنبال دوست نگرد برای درد ودل و خالی شدن.

اول تصمیم بگیر بعد با خدای خودتت یک خلوت حسابی بکن و باهاش درد ودل کن و بیقراریهات را بگو؟!

بعد اگر تونستی یک مشاور مجرب پیدا کن و باهاش مشکلات زندگیت را بیان کن و راهکارهایی را که برای دوری از

شرایط قبلی میگه را انجام بده.

این سایت و بچه های این تالار هم میتونند حرفات را بدون اینکه سرزنش کنند بشنوند و تا اندازه ای که می تونند

راهنماییت کنند. در همه این موارد ارتباط با خدای خودتت را فراموش نکن و بهش اعتماد کن.

همین که از گناهانت پشیمونی و امدی اینجا نشون میده قلب پاکی داری و خدا بهت توجه داره:310::310:

موفق باشی:72:

کاش اینقد با خدا رفیق بودم که وقتی باهاش حرف می زدم حس می کردم که حرفامو می شنوه...

ولی من احساس می کنم خدا اصلا حرفامو نمی شنوه

سلام دوست خوبم

اگر خدا حرفاتو نمیشنید الان اینجا نبودی !

نمیدونم در مورد ستار العیوب و غفاز الذنوب بودن خدا چقدر شنیدی ؟

میدونی که اگر توبه واقعی بکنی و دست از خطاهای گذشته بکشی همه گناهانت هم به ثواب تبدیل میشه؟

یکم به عواقب کارهات فکر کن.با کارهای اشتباهات ممکنه دنیا و اخرتت رو از دست بدی.

این دنیات رو با نا امیدی و اون دنیا رو بر اثر نتیجه این نا امیدی.باور کن این حس و حالی که داری رو همش شیطون انداخته توی سرت.

اما تو هنوز جرقه امیدواری درونت روشنه که امدی و میخوای خلاص بشی از گناه و اشتباه.خیلی ها در منجلاب گناه هستن اما خودشون خبر ندارن.

فعلا به خواستگار و ...فکر نکن.

بذار به ارامش برسی و راه درست رو پیدا کنی بعد.

مطمئن باش اراده کنی خدا دستتو میگیره.اگر یک قدم بری سمتش صد قدم میام سمتت.دیگه چی بهتر از این؟

با امام حسین عهد ببند.از اون بخواه که شفاعت تورو پیش خدا بکنه..و شک نداشته باش که میکنه و خدا هم میپذیره.

شیطون وقتی بنده ها رو نا امید میکنه خیالش راحت میشه .چون نا امیدی بدترین حسه و انسان رو به بی راهه میکشونه.

چرا حضرت علی (ع) گفته نا امیدی بزرگترین گناهه؟چون توی همین نا امیدی هزاران گناه نهفته شده.

همین الانش که شما نا امیدی داری گناه میکنی.

مگه میشه خدا حرفاتو نشنوه؟همون کسی که میگه من از رگ گردن به شما نزدیکترم....جایی نگفته به بعضیها نزدیکم و از بعضی ها دورم.گفته ؟!

از یه کلمه برای تمام مردم استفاده کرده.
تو حقته که ارامش داشته باشی و مثل بقیه دخترا بدون ترس و لرز خواستگارات رو بالا پایین کنی و برای زندگی اینده ات تصمیم بگیری.همین برای تقویت اراده ات کافی نیست؟

این روایات رو نگاهی بنداز:

پیامبر اکرم(ص) فرمود: تائب محبوب خدا است و کسی که توبه کرد چنان است که گناهی را انجام نداده است.

امام هشتم(ع) فرمود: کسی که قدرت بر انجام کفاره گناهان خویش را ندارد فراوان «صلوات» و درود بر پیامبر و آل او بفرستد زیرا این عمل گناهان را نابود می سازد.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: هرگاه عمل ناشایست انجام دادی، به انجام عمل نیک بپرداز! زیرا عمل نیک درباره دیگران گناه را نابود می سازد

امام صادق(ع) فرمود: مردی پیش پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسول الله گناهانم بی شمار است ولی عمل نیک من اندک است، پیامبر فرمود: سجده فراوان بجای آور زیرا سجده گناهان را دور می سازد همچنانکه باد برگ درخت را می ریزاند.

امام صادق(ع) فرمود: کسی که وضوی خود را در غیر موارد لازم تجدید کند خداوند بدن استغفار او را ببخشد


پیامبر اکرم(ص) فرمود: کسی که بیماری را عیادت کند و در کنارش بنشیند خداوند پاداش هزار سالی که در آن گناه نکرده باشد را در نامه اعمال او ثبت می کند

توکل به خدا کن و به لطف و کرمش امیدوار باش.

یه یا علی بگو و از همین ساعت پاک باش.

موفق باشی

باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ


آن یار که عهد دوستداری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
می‌گفت دگر باره به خواب‌م بینی
پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست



من بندهٔ عاصیم رضای تو کجاست
تاریک دلم نور و صفای تو کجاست
ما را تو بهشت اگر به طاعت بخشی
این بیع بود لطف و عطای تو کجاست



دردا که درین سوز و گدازم کس نیست
همراه درین راه درازم کس نیست
در قعر دلم جواهر راز بسیست
اما چه کنم محرم رازم کس نیست

هیچ وقت دیر نیست عزیزم:46: خوشحالم که از اشتباهاتت پشیمونی.
هیچ کس حق نداره تو رو مورد قضاوت قرار بده تا وقتی که مسیری که تو رفتی رو نرفته و مسایلی که برات پیش اومده رو تجربه نکرده.تلاش کن از مسیر اشتباه به مسیر راست بری.اول خودتی که میتونی به خودت کمک کنی .اینجا هم دوستان تنهات نمی ذارن:72:

کاربر عادی عزیز

خوش آمدی به همدردی

و چه خوش آمدی

عزیز دلم ، ما را دوستان خودت بدون ، اما نه برای اینکه از جزییات خطاهایت بگی ، چون این چیزیست که خدا دوست نداره ، خدا دوست نداره پرده دری کنی و آنچه او از تو پنهان داشته را آشکار کنی .

اینو بدون اگه خدا در تو قابلیت درست بودن و درست زندگی کردن نمی دید و آدمی پست بودی در حقت ستارالعیوبی نمی کرد .

خانمی ، فکر می کنی این حس پشیمونی ، این میل به بیرون آمدن از راه اشتباه ، از کجاست ؟؟؟؟؟؟؟؟

اگر وزنه ای در درونت به سویش باز نبود ، اگر دلت حق پذیر نبود ، می توانستی صدای او را که به برون رفت از این حال دعوتت می کند را بشنوی ؟ می تونستی این حس را داشته باشی ؟

تو بهتر از هرکس دیگر در اطرافت آدمها غافل و بی خیال را می بینی ، آدمهایی که وقتی از خطا بودن کار و راهشان حرفی زده بشه یا پوز خند میزنند و مسخره می کنند یا عصبانی می شوند و لیچار بار می کنند و نمیخواهند از راهشان برگردنند .

می بینی آدمهایی که اصلاً گویی لحظه ای هم مردد از راهشان نمی شوند و به خیال خودشان خوشند ...... و تو در این بین ، در میان همین آدمها ف چه حالی را تجربه می کنی ؟؟؟؟

عزیز دلم ، خوشا به حالت که دلت بیداره و نهیبت میزنه ، این نعمت بزرگیه و قدرش را بدان ، همین دل و همین حال ترا کمک می کند که به راه درستی و پاکی برگردی .

بزار بهت بگم که ذات و جنس تو از نیکی هست ، که نمیتونی ازش فاصله بگیری . می دونی مولوی حال دل ترا چطوری بیان میکنه :

هرکسی که او دور ماند از اصل ............ باز جوید روزگار وصل خویش

و تو هم به شدت به سمت اصل و ذات خودت کشیده میشی که چنین حالی داری

می دانی وقتی حضرت موسی خدا را با هزار و یک نامش را صدا زد ، در پی هر نامی خدا بهش جواب میداد لبیک ( بله )

وقتی گفت یا اله العاصین (اى خداى گنهكاران ) خدا جواب داد : لبیک لبیک لبیک( بله بله بله)

حضرت موسی (ع) تعجب کرد و عرض کرد: خدایا،تو را خدای جهانیان، خدای نیکوکاران، خدای اطاعت کنندگان خواندم یک بار فرمودی « لبیک »

ولی تو را خدای گنهکاران خواندم سه بار «لبیک» فرمودی، حکمتش چیست؟

جواب آمد:

**مطیعان به اطاعت خود،

**نیکوکاران به نیکوکاری خود،

**و عارفان به معرفت خود اعتماد دارند،

**گنهکاران که جز به فضل من پناهی ندارند

اگراز درگاه من نا امید گردند به درگاه چه کسی پناهنده می شوند؟!

عزیزم بدان او خود ترا خوانده ، پس ترا هم در بر می گیرد ،کافیه دست در دستش بگذاری


.

مریم جان و فرشته ی مهربان عزیز حرفاتون مثه یه مسکن آرومم کرد...

چند روزه مثه یه معتادی که می خواد ترک کنه؛ دارم تمام وجودم رو گندزدایی می کنم؛ برام شدیداً دعا کنید از پسش بربیام.

کار سختیه... خیلی سخت ... فقط امید به آرامش بعدشه که داره بهم قدرت می ده. مخصوصاً اینکه این مدت تنهایی به شدت داره عذابم می ده...

گفتین چکار کنم که محرم با دل پاک بگم یا حسین!!!
همین که شما میخواین بگین یا حسین پس میتونین
نمیخوام الکی همدردی کنم ولی منم واقعا قبل ازدواجم گناهای وحشتناکی داشتم که نمیتونم بیان کنم. واقعا فکر میکردم یه لجنم.. یه ادم هوس باز.. ولی واقعا دوس داشتم خوب بشم.. منم از اینکه دیگران میگفتن پسر خوبی هستی خجالت میکشیدم و فقط میگفتم من اونقدا هم خوب نیستم.
البته یه مورد هست که گناهای من اکثرا فردی بود .
شما اول تصمیمت رو مصمم بگیر و بخواه که ترک کنی و بعدش هم بدون ازدواج میتونه خیلی از گناه ها رو ازش جلوگیری کنه..

من عادت نداارم مقصر رفتارای بدم رو دیگران بدونم؛ می دونم که ایمان خودم ضعیف بود... و هزار و یک دلیل دیگه که اینجا جاش نیست!!!

آقا محمد ازدواج کردن برای من به این راحتی نیست... دلم می خواد اونقدی پاک بشم که فردا بتونم به بچم بگم "مامان جون پاک زندگی کن!"

باید اونقدی پاک بشم که ظاهر و باطنم یکی بشه... وقتی آقایی میاد خواستگاری دو روز بعد بهم نگه گولم زدی!!!

دلم می خواد اونقد عزت نفس داشته باشم که محبت رو گدایی نکنم بلکه به پام بریزه!

باید اونقدی پاک باشم که بتونم از طرف مقابلم هم انتظار پاکی داشته باشم...

در غیر این موارد تا الان که عزمم رو جزم کردم اینقدی رو خودم کار کنم که اگه تا آخر عمرم هم نتونستم به کسی دل بدم... اما پااک بمونم!!!!

منم یه دختر 23 سالم فکر کنم مشکلم با تو یکیه .:302: . منم تصمیم گرفتم با همه ی سختیش خودمو پاک کنم. البته بارها توبه کردم ولی شکستم و میدونم خدا هم من رو دوست نداره و ازم عصبانیه . بیا با هم این سختیو تحمل کنیم . محرم نزدیکه دوست من تنها نیستی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط کاربر عادی

من عادت نداارم مقصر رفتارای بدم رو دیگران بدونم؛ می دونم که ایمان خودم ضعیف بود... و هزار و یک دلیل دیگه که اینجا جاش نیست!!!

آقا محمد ازدواج کردن برای من به این راحتی نیست... دلم می خواد اونقدی پاک بشم که فردا بتونم به بچم بگم "مامان جون پاک زندگی کن!"

باید اونقدی پاک بشم که ظاهر و باطنم یکی بشه... وقتی آقایی میاد خواستگاری دو روز بعد بهم نگه گولم زدی!!!

دلم می خواد اونقد عزت نفس داشته باشم که محبت رو گدایی نکنم بلکه به پام بریزه!

باید اونقدی پاک باشم که بتونم از طرف مقابلم هم انتظار پاکی داشته باشم...

در غیر این موارد تا الان که عزمم رو جزم کردم اینقدی رو خودم کار کنم که اگه تا آخر عمرم هم نتونستم به کسی دل بدم... اما پااک بمونم!!!!

---

میدونم چی میگید ولی گاهی برای جدایی از گناه باید ازدواج کرد.. گاهی بعضی از گناها رو بدون ازدواج شاید نشه جلوش رو گرفت..
پس از اینکه فک کنی گول زدی شوهرت رو نترس.. مهم اینه که شما هدفت اینه که ادم پاکی بشی و وفاداریت رو به همسرت حفظ کنی.
البته نمیگم بخاطر این یه مساله ازدواج کن چون باید امادگیش رو هم داشته باشی .

سلام


"کاربر عادی "عزیز همینکه میدونی داری اشتباه میکنی خودش خیلیه.تو نصف راه رو رفتی فقط میمونه انجام ندادن
کارهایی که میدونی اشتباهه .
من مطمئنم تو میتونی بهترین مادر و همسر دنیا باشی چون وجدان داری .
حتما به راهکارهایی که دوستان وکارشناسای باتجربه ی تالار ارایه میدن گوش کن ومطمئن باش بد جایی نیومدی.

موفق باشی :72::72::72:

کاربر عادی عزیز شما داری نیت درست رو میکنی و مطمین باش نتیجه خوب میبینی.. هر چقد هم به قول خودت بدی کرده باشی بازم گناهات از خدا بزرگتر نیست . ازش طلب بخشش کن و تفریحات خودت رو عوض کن تا هم لذت ببری و هم گناه نکنی.
موفق باشی

نمیدونم مشکلتون چی هست.. ولی اگه اونی که حدس میزنم باشه راه داره.. اصلا هم سخت نیست. فقط باید بخوای و همین که اومدی اینجا یعنی خواستی.. یعنی خدا خواسته که پاک باشه.. یعنی پشتته..

تنها جان از این که مثه خودمی خوشحال نیستم.... ولی از اینکه تنها نیستم بی اندازه خوشحالم... دلم می خواد تا جایی پیش بریم که رو عفتمون قسم بخورن!!!

ممنونم؛ آقا محمود، حتماً بعد از این که به یه رضایت درونی از خودم رسیدم ازدواج می کنم.

هیام جان... نمی دونم کدوم نصفه ی راه سخت تره، عذاب وجدان اولش و تصمیم برای پاکی یا انجام ندادن آخرش... احساس می کنم قدمای آخر سخت تره...

آقا محمد این جایگزینی تفریحات تو این شرایط برام یکم سخته، چون ذهنم تو این زمینه یاری نمی کنه. ولی تا حدودی سعی می کنم با کارای خونه پرش کنم، چون اینجوری عصیانیتم رو هم خالی می کنم و در ضمن نیازی به کمک هم ندارم. این کارم درسته؟ چی رو جایگزین کنم برا خودم؟

اس-اچ جان راهش چیه؟ راهش فقط خواستن منه؟

دوست خوبم . من خیلی خیلی خوب میدونم که چقد برات دشوار خواهد بود و عصبی خواهی شد ولی کاری که باید کرد قبل از هر چیز خواستن از ته دلت هست من شیوه ای که خودم درپیش گرفتم برات شرح میدم میتونی از بعضی جاهاش استفاده کنی . :305:
من به خاطره این گناهم اولین چیزی که میدونم اینه که مانعی برای اجابت دعاهامه و اینکه ماه محرم نزدیکه
و من به شدت به حرمت این ماه اعتقاد دارم و تصمیم دارم این ماه با خودم به خاطرش بجنگم با اینکه میدونم چه عذابی خواهم کشید دوست خوبم من یه تسبیح نازک و خوشرنگ که دوست داشتم خریدم سبز نیست گلبهیه ولی من این رنگو دوست دارم و دیدنش بهم حس خوبی میده اونو دور دستم پیچیدم و مثل دستبند همرامه وقتی عصبی هستم و تنهام و وسوسه میشم اونو باز میکنم و ذکر میگم گاهی صلوات البته همون موقع ارامش ندارم و قلبم به شدت میزنه و خیلی حالم بد میشه ولی بعد از چند دقیقه سختی همه چی تموم میشه و من از حس کاری کردم انقد غرق خوشحالی میشم که حتی اعتماد بنفس هم میگیرم .
دوست من راهی که تورو واقعا منع میکنه پیدا کن مثلا من ازینکه دعام مستجاب نشد و اینکه
خدا زندگی ایندمو به خاطره کارم نابود کنه ترسیدم واقعا میترسم همین ترس منو منع میکنه . به خودت جرات بده
هر وقت حتی به لرزیدن افتادی بیا اینجا بنویس تا اروم شی . موفق باشی

چیزی که باعث شد به خودم بیام این بود که داشتم با یه دوست مطلقه ام حرف می زدم؛ گله و شکایت می کرد که مردم به خاطر طلاقش که شرعی و قانونی هم بوده بد نگاش می کنن درصورتی که اونم می تونست مثه خیلی دخترای دیگه ( از جمله من!!!:302:) دست به هر کاری بزنه اما عقد نکنه و درواقع پنهانی کارش رو انجام بده!!!


این حرف من رو از درون شکوند... غرورم یکجا له شد و باعث شد به خودم بیاد؛ مدام دوستم رو دعا می کنم که هم زندگیش رو به راه شه و هم این که باعث شد زندگی من وارد مسیر اصلیش بشه.

خدایا کمکم کن تو این راه بمونم...:316:

از صمیم قلب برات آرزو می کنم راهت رو به سمت خوبیها پیدا کنی و در اون راه ثابت قدم باشی که خیلی مهمه!

بهترین دعایی که می تونستی در حقم بکنی، همین بود وینتر عزیز.

[undefined=undefined]دلم می خواد امضات رو با تمام وجودم فریاد بزنم!!![/undefined]

دوست گلم نمیشه اینجا بگی مشکلت چیه!
شاید راه خاصی داشته باشه:310:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hampa

دوست گلم نمیشه اینجا بگی مشکلت چیه!
شاید راه خاصی داشته باشه:310:

---

همانطور که در راهنمایی هم گفتم افشاء خطا فقط نزد خدا مجاز هست . لذا نخواهید که مراجع عزیز ، خود افشایی کند .


.

سلام دوست عزیز!!!

بابت این اراده ی قشنگت تحسینت می کنم... :104: تو فوق العاده ای که درست زمانی که داری با مشکلت دست و پنجه نرم می کنی به خودت اومدی می خوای که همه چی رو روبه راه کنی:310:

ارادت رو ستایش می کنم و ازت می خوام تو این مسیر بمونی. گذشتت رو دفن کن و تنها درسایی که ازش گرفتی رو برای خودت نگه دار. تو نیازی نداری کسی بیاد و باهاش حرف بزنی! این نوشته ها اون قدر محکم بود که معلومه تو و خدات بلاشک از پسش بر میاین و روزی میای اینجا می نویسی " دلم می خواد همه رو به این بهشتی که داخلشم دعوت کنم"

همه ی ما برات دعا می کنیم... :43:
تو هم برای ما دعا کن که خدا اراده و همتی همچون ارداه ی تو نصیب هممون بکنه.

فرشته مهربان عزیز. واسه این گفتم که حرفای این دوستمون بهم یه حسی داد..
حس گناهی که خودم یه زمانی بهش گرفتار بودم و الان تونستم ترکش کنم. خواستم بدوم که شاید بتونم راهنمایی بیشتری بهشون کنم..

وببخشید حرف شما درسته

سلام,ی اعتراف کنم؟منم تا1ماه پیش مثل توبودم منم خیلی کثیف بودم دوست من میتونی روم حساب کنی اینوباتمام اعتمادبه نفسم میگم ,من 21سالمه وباخیلیابودم خیلی سوء استفاده ازم شد,ی روزبه خودم اومدم ک چی؟ک چرامن تواین باتلاق گیرافتادم؟واقعاچرا؟توازار اده حرف زدی,ک میگی صفره؟امامن میگم اراده توبیسته,میدونی چرا؟چون خداب همه همه چیزویکسان داده ب شرط اینکه توبخوای ,خواستن توانستن است,توبخوای باشناختن بیشترخداوقرآن خودتومیشناسی,امتحان کن همه چیو مثل من بزارکنار,قران وبازکن بخون مطمئن باش آروم میشی,1ماه باقران آروم شدم 1ماه پاک شدم,چیزایی ک فکرمیکردم باکثیف کاری هام ب دست میارم وباقران پاک کردم,توأم این راه وبرو

سلام.
همه تموم حرفا رو زدن، اما چون "همدردي" و تموم "همدردا"ي گلش واقعا بهم كمك كردن، تصميم گرفتم منم تا ميتونم كمك بقيه باشم.
منم به زبون خودم ميگم... ببين... بهترين دوست آدم خداست، مطمئن باش خدا به حرفاي تك تك بنده هاش گوش ميده، خصوصا اونكه گناه كرده، چون خودش راه خودشو پيدا كرده، چون بر هواي نفسش غلبه كرده كه اين كار آسوني نيست... چون واقعا كار بزرگي كرده...
بدون كه از تموم گناهات بزرگ تر، اينكه از رحمت و بخشش خدا نا اميد بشي، اگر هزار بار توبت رو شكستي، باز برگرد و برو سراغ خدا... مطمئن باش خدا درهاي رحمت و بخشش رو به روت باز ميكنه...
همين كه تو الان پشيموني، خودش نشونه اينه كه خدا باهاته، وگرنه تا اخر عمرت بد تر ميشدي كه بهتر نميشدي...
پس اميدت به خدا باشه و بدون درهاي رحمت و بخشش به روت بازه، فقط بايد توكل كني و بري به سمت اون درها و به رحمت خدا وارد بشي...
گفتي تنهايي، خدا باهاته، تو تنها نيستي، وقتي دلت ميگيره، با خدا حرف بزن... يه چيز بهت ميگم كه خيلي مهمه،اينو يه بنده خدا گفت بهم كه واقعا هم درسته، واسه رفتن به سمت خدا دنبال تشريفات نگرد!!! به شكل خودت، با زبون خودت برو سمت خدا، باهاش حرف بزن، اون وقت ببين چقد آروم ميشي...
من اكثرا بعد نماز مغرب و عشام، قرآن رو بغلم مي گيرم يا تو دستام ميگيرم و با خدا حرف ميزنم و بعدشم حتا چند آيه هم كه شده قرآن ميخونم، احساس ميكنم خدا نشسته و فقط داره به حرفاي من گوش ميده!!! خيلي قشنگه، خيلي... اين كارو انجام بده، واقعا آرامش بخشه... بعدش انگار وجودت پر آرامش شده، انگار يه آدم ديگه شدي... همينكه قرآن رو دستت ميگيري و حرف ميزني، نشونه اينكه خدا دوست داشته و اگه دوست نميداشت و نميخواست به حرفات گوش بده اصلا اين فرصت رو بهت نميداد... در اين حالت ديگه تنهايي به معناست...
يا حق...

<strike> عزیزم اینجا همه به هم محرمیم. میشه مشکلتو بگی تا با هم روش فکر کنیم:305:</strike>

ویرایش : فرشته مهربان >>> نقل قول زیر را توجه کنید:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرشته مهربان

همانطور که در راهنمایی هم گفتم افشاء خطا فقط نزد خدا مجاز هست . لذا نخواهید که مراجع عزیز ، خود افشایی کند .


.

---

دوست خوبم سلام
با خوندن تایپیکت خیلی حال خوبی پیدا کردم و به حال قشنگ الانت غبطه خوردم. خدا چندین بار در قرآن فرموده که توبه کاران رو دوست داره و اگر کسی توبه کرد و عمل صالح انجام داد همه ی گناهان قبلی او را به حسنات تبدیل میکند ( دقت کن نگفته گناهاشو نادید میگیرم یا پاک میکنم یه چیز خیلی بهتر فرموده که گناهان قبلی رو به ثواب تبدیل میکته). اول خدا تو رو توی بغلش گرفته که توفیق توبه رو پیدا کردی. باید قدر خدای مهربونو خیلی بدونیم که خوشبختی و سعادتمندیمونو توی دنیا و آخرت میخواد. خانومی خیلی خیلی ازت التماس دعا دارم شما الان محبوب خدای بزرگ هستین برای ما هم دعا کنید که توفیق توبه رو پیدا کنیم.

سلام بچه ها...

اومدم از حال خودم بهتون خبر بدم... این روزا جنگ با نفس مدام داره تو وجودم غوغایی به پا می کنه! گاهی وسوسه می شم اما خداروشکر تا الان تونستم خودمو حفظ کنم.:310:

سیم کارت قبلیمو شکستم، آی دیم رو عوض کردم، کلاً دارم سعی می کنم با شخصیت قبلیم خداحافظی کنم و بشم همون آدمی که همه به ظاهر می شناسنش!!!


گل کاغذی از شور و انگیزه ای که بهم دادی ممنونم.

گل مریم عزیزم؛ ممنون که همراهمی، من چندباری سعی کردم، ولی هنوز نتونستم اون جور که باید با قرآن ارتباط برقرار کنم، از حرف زدن با خدا لذت می برم ولی از خوندن قرآن اونجور که باید نه! اشکال از کجای کارمه؟

m4169k گرامی؛ دو روز پیش یه اتفاقی برام افتاد که به جرات میتونم بگم کم تر از معجزه نبود برام! حضور خدا رو بی اندازه حس کردم.... حس اینکه خدا صدای من رو هم می شنوه واقعاً زیبا بود... دلم می خواد با همون زبون خودت برام دعا کنی.:72:

sepeedeh_1989 عزیزم؛ در محرم بودن شما شکی نیست، اما چرا وقتی خدا ستارالعیوبیش رو الن داره به رخ من می کشه؛ خودم بیام و پرده دری کنم؟ مشکل من الان فقط اینه که خلأ دارم... یه حس تنهایی؛ برای این راهکار داری؟ تو این دنیا یه دوست درست حسابی از جنس زمینی ندارم!

صبا جون مهربون الحق که مهربونی را باید حتماً دنباله ی اسمت میذاشتی، چه جمله ی قشنگی! یعنی واقعاً می شه این کوله بار سیاهی من پاک شه؟!
دلم می خواد خدا رو بیشتر باور کنم اما من هیچ اطلاعاتی ندارم... تا الان فقط یه مسلمون شناسنامه ای بودم:163:

نقل قول:

---

m4169k گرامی؛ دو روز پیش یه اتفاقی برام افتاد که به جرات میتونم بگم کم تر از معجزه نبود برام! حضور خدا رو بی اندازه حس کردم.... حس اینکه خدا صدای من رو هم می شنوه واقعاً زیبا بود... دلم می خواد با همون زبون خودت برام دعا کنی.

---

سلام.
بله، مطمئن باشين كه خدا لحظه به لحظه همراهتونه و صداتونو ميشنوه... در مورد اينكه گفتين از قرآن خوندن لذت نميبرين، به نظرم هيچي مثل قرآن به آدم آرامش نميده... اگه آدم به معناي حقيقي قرآن اعتقاد داشته باشه، خوندنش و حتي گرفتنش تو دست ميشه واسه آدم يه دنيا آرامش و قدرت... من وقتي قرآن رو تو دستم ميگيرم و با خدا حرف ميزنم احساس ميكنم قوي ترين و آروم ترين آدم روي زمينم... قرآن رو تو دستتون بگيرين، يه آيه كوچيك، يا حتي يه خط بخونين روزانه... به معني ها دقت كنين... و مطمئن باشين كم كم علاقمند ميشين و به اون آرامشي كه بايد از قرآن بگيريد ميرسيد... به نظرم قرآن خوندن مهمترين و قشنگترين روش حرف زدن با خداست، شما كه از حرف زدن با خدا لذت ميبريد، قرآن رو هم بخونيد كه عالي ميشه ديگه...

نقل قول:

---

مشکل من الان فقط اینه که خلأ دارم... یه حس تنهایی؛ برای این راهکار داری؟ تو این دنیا یه دوست درست حسابی از جنس زمینی ندارم!

---

ببينيد، بستگي به شما داره كه چه تعريفي از دوست داشته باشيد... اگه يه كم دقت كنيد ميبينيد كه الان اينجا، كلي دوست پيدا كردين كه دور و برتونو گرفتن و دارن همه دلسوزي ميكنن براتون و واسه كمك كردن بهتون فكر مكينن و نظر ميدن، چي از اين بهتر؟! دوستايي كه موقع مشكلات روحي در كنارتون هستن، اين بهترين حالت دوستيه... دوست فقط يك شخص كه از بيرون وارد بشه و كنار آدم باشه نيست... خانواده آدم ميتونن بهترين دوست آدم باشن و ... اينجا هم كه همونجور كه گفتم كلي دوست دارين، پس احساس خلا و تنهايي نكنين...

نقل قول:

---

یعنی واقعاً می شه این کوله بار سیاهی من پاک شه؟!

---

در مورد پاك شدن سياهي هاي گناه، همه هم گفتن، توكل و اميد به رحمت و بخشش خدا و يه توبه واقعي، باعث ميشه كه نه تنها تمام گناه ها از بين برن، بلكه همشون به ثواب تبديل بشن، پس خيالتون راحت...

نقل قول:

---

دلم می خواد خدا رو بیشتر باور کنم اما من هیچ اطلاعاتی ندارم... تا الان فقط یه مسلمون شناسنامه ای بودم

---

به نظرم ايمان و اعتقاد قلبي به خدا، خودش باعث ميشه كه كم كم آدم خدا رو بهتر بشناسه و بره به سمتش.
چشم، من خودم محتاج دعاي همه به خصوص بچه هاي گل اينجا هستم، اما چشم، حتما دعا ميكنم...

سلام

اول از همه می خوام از همه ی کسایی که بهم امید دادن قدردانی کنم:

از فرشته مهربان، m4169k ، صبا مهربون ، همپا ، تنها 23، سنجاب ، مریم 123 ، روژان 20، دریا آرام، جناب محمد 2012 ، هیام، اس-اچ ،وینتر

و همه ی دوستانی که با تشکرشون بهم فهموندن راهی که میرم درسته!!!

دهه ی اول محرم گذشت و الان تقریباً یکماهه که من خودمم... خودی که ازش راضیم و بهش افتخار می کنم. :310:

خواستم بنویسم که بعداً اگه مثل منی این تاپیک رو خوند بدونه: خدا در همین نزدیکی است.

سلام.
تشكر لازم نيست، واقعا از صميم قلب خوشحالم براتون...
بله... خدا به ما،نزديكتر از اوني هست كه فكرش رو ميكنيم...

خداوندا پناهش باش . . . یارش باش . . .

توصیه میکنم ترجمه دعاهای صحیفه سجادیه رو بخونی، امام چهارمان بهترین ها رو برامون بجا گذاشتند.

التماس دعا