همسرم بعد از طلاق از من کمک می خواهد

دوستان عزیز توی بد مخمصه ای گرفتار شدم می دونین من در دو تایپک گذشته به مشکلاتم اشاره کرده ام
http://www.hamdardi.net/thread-23813.html
http://www.hamdardi.net/thread-25140.html
اکنون بعد از گذشت سه ماه و اندی امروز خانم سابقم به من اس ام اس داد و بیان کرد که از زندگی کنار خانواده اش خسته شده و می خواهد مستقل شود و از من خواست که هزینه اجاره منزلش را پرداخت کنم ابتدا پذیرفتم اما الان می خوام بدونم احساسی تصمیم نگیرم نمی دانم با این که بی نهایت دوستش دارم و مشتاق برگشتنش بودم و هستم با سردی با من بر خورد کرد و حتی به مهر و محبت من توجهی نکرد الان واقعا سر در گم شده ام به نظر شما ایا من باید کمکش کنم ؟؟ ایا کمک من موجب خواهد شد دوباره بتونیم با هم کنار بیایم در حالی که از ایشون خواستم باهم صحبت کنیم ولی حاضر نشدندبا من رو در رو شوند ایا به نظر شما ایا صلاح است که به او کمک کنم ؟؟؟ به خدا دیگه خسته شدم دیگه نایی ندارم دلم حسابی گرفته هیچ کس نمی تونه ارام جان من بشه تو رو خدا کمکم کنید ................. هر چند می دونم هیچ احساسی به من نداره

سلام.
من تاپيك هاي قبليتون رو خوندم
به نظرم بايد پرونده اون زندگيتون رو كامل ببنديد
كاش خطتون رو عوض ميكرديد
فكر ميكنم شتابزده تصميم گرفتيد
به نظر همسر سابقتون ازينكه ميدونن شما نتونستيد فراموشش كنيد داره سوء استفاده ميكنه.
البته اين نظر شخصي منه
بهتره منتظر كارشناس ها باشيد
اما به كسي اجازه نديد شما رو به بازي بگيره

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

به فكر يه زندگي جديد و سالم باشيد
الان اولويت شما پسر شماست
برادر عزيزم بهترين كار اينه كه الان عقل و منطقتون به احساستون حكم كنه.

البته بازم ميگم اينها نظرات شخصي منه و سلب مسئوليت ميكنم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

براي خودتون ارزش بيشتري قائل شيد
به خودتون بگيد چه صفاتي در اين زن هست كه شما همچنان ميگيد بي نهايت دوسش داريد؟
شايد فقط بهش عادت كرديد كه با گذشت زمان حل ميشه.

متاسفانه ديدم مردهاي بسيارخوبي كه لياقت بهترين زندگي ها رو داشتن اما يه خانوم ...
بهترين كار دوري و قطع كامل ارتباطه
شما هيچ مسئوليتي در قبال زندگي الانشون نداريد

سلام دوست عزیز من حس شمارو درک میکنم . همدردیم.

شما اگر توان مالی رو دارید فرض کنید برای کس دیگه کار خیر رو انجام میدهید .

به فکر محبت مهربانی نباشید . برای رضای خدا این کار رو انجام دهید . بقلی روزی نون نمک

خوردید . این چیزه زیادی نیست که توانایشو داشته باشی انجام ندی .

احساسی هم به این کارتون نگاه نکنید . که هدفتون از این کار جلب محبت از طرفش باشه .

ببخشيد كه زياد شد اما اين هم بگم كه:
برادر خوبم با توصيفاتي كه از همسرتون كرديد فكر بازگشت دوباره به همون زندگي اشتباه محضه
حتي اگه درخواست از سمت ايشون باشه

الان به فكر يه زندگي كه محيطي پر از آرامش و مستعد پيشرفت واسه خودتون و پسرتون به وجود بياريد.
كاملا كاملا ميفهمم كه واسه يه مرد كه طلاق گرفته چه مشكلاتي وجود داره،و بخش زيادي از ترستون كه واسه هميشه از دستش بديد رو درك ميكنم.اما با يكم تدبير ميتونيد همه چيز رو درست كنيد.
خدا هم بزرگه،حتما كمكتون ميكنه.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

صحبت آقاي پدربزرگ رو قبول دارم،اما نه واسه كسي با شرايط شما.
واسه كسي كه كامل بريده باشه.
البته به نظرم بهتره يه خانم مطلقه با خونواده ش زندگي كنه .واسه ش بهتره از نظر اجتماعي

برادر من نکن!
بخاطر خودت نکن!
نکن!
ولش کن, رهاش کن.

حتی اگه برگرده لیاقتت رو نداره!
بخدا نداره!

داره سو استفاده ازت میکنه, شک نکن.

توانایی کمک رو بهش دارم اما باید یه مقدار از حق خودم و بچم بزنم اخه من دارم ماهیانه اقساط مهریه شو می دم هر چند پیش پرداخت رو هم بهش دادم اما اون نمک نشناس تر از این حرفاست می گه کارت شارژ واسم بگیر واسش می گیرم حتی تشکر هم نمی کنه به خدا حتی یه تشکر خشک و خالی هم نمی کنه هر چند نیاز به تشکر اون ندارم ...این قدر روحم لطیف و بزرگه که این چیزها در نظرم بی ارزشه حتی جواب اس ام اس هامو رو هم نمی ده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دیگه تصمیم دارم خطمو عوض کنم اون همواره به هر طریقی ارامش منو به هم می ریزه

چی آقا ماهان؟
براش کارت شارژ میخری و پول پیشش رو هم دادی؟
تنها حقی که که داره قسط مهریه هست, شما تعهدی نداری در قبالش.
چرا خودتو گول میزنی؟
واقعا چرا؟

ببخشید که دارم اینو میگم, فرض کن با یه مرد دیدیش, بعد بری جلو اونم با پرویی تمام بهت بگه زندگی خودمه و به تو ربطی نداره.
چه حالی میشی؟

ولش کن بره, پولت رو نگه دار برای بچه ت, برای اون سرمایه گذاری کن, الآن اون زندگیت هست نه ... .

با سلام

خدمت شما و همه دوستان تالار
به نظر من به نكات مهمي اشاره كردند دوستان و من با نظراتشان كاملا موافقم.
شما الان مسئوليتي در قبال ايشون نداريد.ضمن اينكه ايشون از علاقه شما به خودش داره سوءاستفاده ميكنه.

حتي اگه با مهرباني و محبت هم با شما رفتار مي كردند شما اصلا نبايد بپذيريد.

البته اين كه شما الان بشدت خسته روحي هستين و خلاء عاطفي دارين رو قبول دارم ولي اين راهش نيست.

ضمنا زندگي براي يه خانوم مطلقه با خانوادش بعلت بودن در معرض خطر انحراف اخلاقي و ... بسيار بهتر از زندگي مجردي براي ايشون هست. چون مرد يا زن مطلقه بعلت غلبه احساساتش بر عقل بيشتر از يك فرد مجرد در معرض آسيب پذيري هست و حداقل تا يه مدتي نبايد وارد رابطه ي عاطفي جديدي بشه تا بتونه به حالت عادي روحي برگرده و چه بسا شما ناخواسته با قبول اين خواسته ايشون زمينه را براي ايشون فراهم كنيد.:305:

تو جامعه ما كه ديد مثبتي به زن مطلقه وجود نداره ،زندگي با خانوادش جلوي خيلي از خطرات رو ميتونه بگيره براي ايشون حتي اگه خيلي سخت باشه بهتر از تنها زندگي كردنه.

البته اينها نظرات شخصي من بود اميدوارم كارشناسا بيان و كمكتون كنند كه بهترين تصميم رو بگيريد و احساساتي نشيد.به خدا توكل كنيد برادر عزيز:72:

سلام آقا ماهان
من نظرم اينه كه شايد همسر سابقتون از طلاق پشيمون شده و ممكنه اين كمك خواستن از شما بهانه باشه واسه اينكه دوباره بخواد به زندگيتون برگرده
احتمالا همسر شما زن مغروريه و نميتونه مستقيم ابراز پشيموني كنه
اين نظر شخصي منه چون خودمم يه زنم و احساسات و رفتاراي هم جنساي خودمو بيشتر درك ميكنم.

ایشون بارها کمک گرفته و واقعا داره سواستفاده می کنه
اگر شما به این امید که برگرده بهش کمک کنین بعد دوباره از بی اعتنایی ایشون ضربه می خورین که حتی اگر برگرده هم با زندگی که داشتین شروع مشکلات دوباره براتون خواهد بود بهترین کار اینه که رهاش کنین که برای همیشه بره
اینطوری جون خودتون رو راحت کنین و به دنبال آرامش خودتون و بچتون باشین

سلام مجدد
ببخشيد اما با نظر هاجس مخالفم
ايشون جز سوء استفاده از احساس پاك شما كار ديگه اي نميكنن!
تا حالا هم هر كارت شارژ يا هزينه ديگه اي جز مهريه ش بهش دادين ظلم در حق پسرتونه،چون اين پولا مال پسرتون و خودتونه.
برادر گلم تصميم خوبي گرفتي كه خطت رو عوض كني.
كاش يه مسافرت يا زيارت بري كه يكم از اين فشارها دور شي.
واسه هردوتون بهتره.شما و آقا پسر گلتون.
بي خيال خانوم سابقتون بشيد.
كامل كامل كامل !

(نظر شخصي بودا!)

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اميدوارم از اين جمله كه ميگم ناراحت نشيد كه:
خوبي كه از حد بگذرد...خيال بد كند
شما انقد بي توقع بهش بها داديد كه فكر ميكنه وظيفه تونه و بهش نياز داريد.
بهش اجازه نديد ...
الان احساس به دردتون نميخوره!!!!كاملا جدي و منطقي برخورد كنيد.

حس زنونه م خطر اين خانوم رو حس ميكنه!

یک نگاه گذرا به تاپیک های شما:

خانومتون قبل ازدواج رابطه جنسی داشته
فرزند طلاق است
سراغی از پسرش نمیگیره و راحت بچه را رها کرد
۲۰ روز بعد از جدائی متوجه شدید که رابطه جدیدی را شروع کرده ( یک زندگی ۱۰ ساله را بعد از ۲۰ روز فراموش کرد؟ )
و ....

احتمال این که به خطا بره و روابط خارج از عرف و اخلاق داشته باشه هست
اجاره خونه مستقل هیچ علامتی واسه برگشتن نیست. من نمیدونم چرا یکی از دوستان میگن میخواد برگرده. بهش پول بده!!
خودتون را در این مشکلات شریک نکنید.


و شما
علیرغم مخالفت خانواده ازدواج کردید و احساسی برخورد کردید
الان هم دارد به اشتباهات إحساسیتون ادامه میدید.

هر گونه ارتباطی را با ایشون ghat کنید.
پولی که خرج ایشون و شارژ تلفنش میکنید تا به دوست پسرش زنگ بزنه بدهید مشاور و روانشناس تا کمکتون کنه زندگی خوب و سالمی واسه خودت و پسرت بسازی.
و انشالله یک همراه خوب و وفادار پیدا کنی و زندگیت بهتر بشه :72:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پدربزرگ

سلام دوست عزیز من حس شمارو درک میکنم . همدردیم.

شما اگر توان مالی رو دارید فرض کنید برای کس دیگه کار خیر رو انجام میدهید .

به فکر محبت مهربانی نباشید . برای رضای خدا این کار رو انجام دهید . بقلی روزی نون نمک

خوردید . این چیزه زیادی نیست که توانایشو داشته باشی انجام ندی .

احساسی هم به این کارتون نگاه نکنید . که هدفتون از این کار جلب محبت از طرفش باشه .

---

امکان کار خیر زیاد هست
چرا این مورد و این جوری ؟
دلیلی نداره !!!!
:316:

آخيش، يكي حرف دل منو زد
مرسي پيدا جان
من روم نميشد انقد صريح بگم
راحتم كردي

عزیزانم دوستان خوب و مهربونم می دونم همه چیزایی که می گین عین حقیقته دیروز عصر کلی اس داد که چکار کردی منتظر جوابت هستم ؟؟؟؟؟ من هم با قاطعیت تمام بهش گفتم که از من انتظار کمکی نداشته باش اونو بی خیالش شدم اما حقیقت رو بخواین دوستان گلم یه مقدار فقط از این که رابطه با کسی داشته باشه خصوصا رابطه جنسی منو عذاب می ده و این که احساس کنم که اون رابطه را با دیگرون داره هر چند می دونم فکر کردن بهش اشتباه محضه اما بعضی وقتا مثل خوره به جونم می افته ؟؟؟؟؟؟؟ اخه من هیچ وقت ارتباطی با هیچ کس در هیچ زمینه ای نداشتم و هیچ تجربه ای در این مورد نداشته ام این هم یکی از تفاوت ها ما بود و هیچ وقت واسه قابل قبول نبود که ارتباطی با کسی داشته باشم ؟؟ چه از لحاظ اخلاقی و چه از لحاظ انسانی ؟؟؟در مورد این که می خواد مستقل بشه فقط از زبون بچه ام شنیدم که می گفت مادربزرگم همش به مامانم گیر می ده که چرا دیر میای ؟؟ ایشون هم واسه این که از این گیر دادن ها راحت بشه فکر خونه مستقل هستن ؟؟؟ و مطمئن هستم ایشون هم اصلا کاری به این که دیده جامعه چی باشه نداره حتی اگه شده می ره در بدترین نقطه واسه خودش جایی رو پیدا می کنه ؟؟ در خصوص این که یکی از عزیزان گفتن ایشون پشیمون شده ؟؟؟ باید خدمتتون عرض کنم که ایشون یه ادمی هستن که هیچ گونه گذشتی ندارن و این رو در زندگی به من ثابت کردن در ضمن خیلی هم لجوج و خودخواه هستن و تصور می کنه هر کاری انجام می ده درسته ؟؟؟ و نه تنها پشیمون نیستن بلکه الان از قید خیلی از مسئولیت ها از جمله نگهداری بچه و .... راحت شده ؟؟؟ بارها به مشاور هم مراجعه کرده ام تا مدتی مثل مسکن اروم می شم ولی دوباره ....... و اینو می دونم که تنها راه من صبر و توکل بر خداست

تنها راه بهبود شما ادامه مراجعه به روانکاو و روانپزشک و مشاور است دوست عزیز. شما ممکنه به خاطر آسیب های دوران کودکی یا دلایل دیگر تن به روابطی بدین که غیر از ضرر و آزار چیز دیگه نداره و روز به روز آزار بیشتری ببینین.
اون زن رو رها کن ، هزاران زن زیبا و جذاب و متین و با خانواده هستند که میتونی باهاشون خوشبخت بشی و از زندگیت لذت ببری. فقط و فقط به خودت و فرزندت و آینده ات فکر کن ، شیوه زندگی و ارتباطات هرکس به خودش مربوطه و به من و شما مربوط نیست. همسر سابق شما الان زنی مثل میلیون ها زن دیگه است و اصلا نباید در موردش فکر کنی. خودتو رها کن ، با کمک روانپزشک خودت رو بشناس و اصلاح کن و از زندگی لذت ببر.
راستی طبق قوانین جدید دیگه مجبور نیستین اقساط مهریه رو بدین ، اون پول رو خرج تفریحات خودتون و فرزندتون کنین. آینده متعلق به شما و فرزندتونه.

:72:آقاي ماهان از قاطعيتت خيلي خوشم اومد:104::104::104:

كار درستي كردين
اينم ميفهمم كه يه مرد پاك مثل شما براش سخته ،اما نيازي نيست به اين فكر كنيد كه اون الان با كيه و چه ميكنه!
اول بايد به خودتون فرصت بديد و زمان بگذره
بعدش دعا ميكنم بتونيد كسي كه لياقتتون رو داشته باشه پيدا كنيد.
شايد الان وقتشه تصميمتون واسه عوض كردن شماره تون رو عملي كنيد(دير هم شده):300:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

آقاي ماهان از قاطعيتت خيلي خوشم اومد:104::104::104:

كار درستي كردين
اينم ميفهمم كه يه مرد پاك مثل شما براش سخته ،اما نيازي نيست به اين فكر كنيد كه اون الان با كيه و چه ميكنه!
اول بايد به خودتون فرصت بديد و زمان بگذره
بعدش دعا ميكنم بتونيد كسي كه لياقتتون رو داشته باشه پيدا كنيد.
شايد الان وقتشه تصميمتون واسه عوض كردن شماره تون رو عملي كنيد(دير هم شده)

اینکه این افکار سراغت می یاد نشون از سالم بودن روح و روانت داره
اگه این افکار سراغت نمی اومد باید شک می کردی
ولی موقعی که این افکار سراغ آدم می یاد باید مدیریت کرد ، اینکه بدونی چطور افکار رو کنار زد و تو زندگی دخالت نداد

خدا خیرت بده پیدا! :104:
من هم حرفایی که زدی تو دلم بود.

ماهان برادر من
کمی شبیه من هستی, من هم گیر دختری ( بعید میدونم دختر باشه ) افتادم که فقط فقط منو بخاطر منافع شخصیش میخواست, بارها و بارها به این فکر کردم که چرا مثل پسرهای دیگه ای نبودم و من هم باهاش مثل بقیه رفتار نکردم ( استفاده جن سی و پرت کردنش مثل دستمال! ).
بهر حال ما انسانیم نه حیوان, شما هم انسانید, چون میان بعضی حیوانات زندگی میکنیم گاهی شک میکنیم که چرا شبیه آنها نیستیم.
ایشون رو رها کنید, بره هرجایی, هر کاری که میخواد بکنه, داره با هم جنسای خودش معاشرت میکنه, شما هم با انسانها معاشرت کنید, مطمئنم همسری مناسب شما پیدا میشه که خوشحالتون کنه.

دقت کن, رهاش کن, شما هر کاری که در توانت بوده انجام دادی, ولی نشد, لیاقت عشقت رو نداشت.

امیدوارم زود رهاش کنی.

ببخشید آقای ماهان که این پست رو اینجا اشغال میکنم !
اما آقای HMD شما چرا برادر من؟؟؟؟؟؟
خودت داری میگی گیر همچین دختری افتادم!!
چرا قاطی همچین ماجراهایی میشن جوونا!!!؟؟؟؟
از من پیرزن بشنو :305::305: من یه سنی ازم گذشته !!! عشقتو بکر نگه دار و الکی ریز ریز خرج این و اونش نکن! نگهش دار واسه کسی که قراره شریک واقعی زندگیت بشه!
به انعکاس اعتقاد داری؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط HMD

ماهان برادر من
کمی شبیه من هستی, من هم گیر دختری ( بعید میدونم دختر باشه ) افتادم که فقط فقط منو بخاطر منافع شخصیش میخواست, بارها و بارها به این فکر کردم که چرا مثل پسرهای دیگه ای نبودم و من هم باهاش مثل بقیه رفتار نکردم ( استفاده جن سی و پرت کردنش مثل دستمال! ).بهر حال ما انسانیم نه حیوان, شما هم انسانید, چون میان بعضی حیوانات زندگی میکنیم گاهی شک میکنیم که چرا شبیه آنها نیستیم.
ایشون رو رها کنید, بره هرجایی, هر کاری که میخواد بکنه, داره با هم جنسای خودش معاشرت میکنه, شما هم با انسانها معاشرت کنید, مطمئنم همسری مناسب شما پیدا میشه که خوشحالتون کنه.

دقت کن, رهاش کن, شما هر کاری که در توانت بوده انجام دادی, ولی نشد, لیاقت عشقت رو نداشت.

امیدوارم زود رهاش کنی.

---

خدایا این چه احساسی است که در وجود من نهادی ؟؟؟؟؟؟؟؟ نمی دونستم درد دلامو کجا بیان کنم تنهاجایی که تونستم پیدا کنم تو این تالار بود !!!!! هوا امروز شیراز ابری ابری بود و همراه با اون اسمون دل من هم ابری شد کاش بارون می بارید تا شاید غصه های دل منو هم با خودش می شست و می برد چقدر دلتنگم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دلم واسه زندگیم تنگ شده دلم واسه اون خونه تنگ شده ؟؟؟؟؟؟ از همه بدتر دلم واسه بچه ام می سوزه ؟؟ دلم واسه غریبی خودم می سوزه ؟؟ دلم واسه غرور خودم که هزاران بار به خاطر اون لهش کردم می سوزه ؟؟ دلم واسه اون می سوزه که زندگیشو تباه کرد و فریاد و ناله های منو نشنیده گرفت و خودشو طوری مستاصل کرد که مجبور شد به من رو بزنه ؟؟ چقدر احساس نفس گیری بر من حاکم شده احساسی که حالت خفقان به من دست داده شاید گمان شود افسرده شده ام اما افسردگی نیست همش دلتنگیه دلتنگی امان منو بریده نه توان این که ارتباط با کسی داشته باشم و نه میل به ارتباط دارم شایدبعد از جدا شدنم بیشتر از انگشتای یک دست پیشنهاد دوستی و .... داشتم اما هیچ وقت نتونستم دلم رو راضی کنم و نتونستم با کسی ارتباط داشته باشم ............ تو رو خدا واسم دعا کنید واسم دعا کنیدشاید خدابه خاطر دل پاک شما و از صدقه سر شما نظر لطفی به من کنه................

برادر من این دلتنگیها بعداز جدایی معمولا بوده هرچقدر هم زندگیه شیرینی هم نداشتید .

داداش من گریه کن گریه کن خودتو خالی کن .کی گفته گریه برای مرد خوب نیست .

جدای طلاق امر خوشایندی نیست .هیچ کسی از این امر خوشحال نبوده . حالا اتفاقی که افتاده

فکر ارتباط با دیگران رو هم از سرتون بیرون کنید که شما مرد عاقلی هستید این راه آخر نداره .

سعی کنید با دوستان همکارانتون به تفریح بروید .

فقط یه نصیحتی بهت دارم دراین شرایط دوستان یا هما دشمنان دوست نما بیشتر به شما نزدیک

میشوند تا ضربه ای بهتون بزنند باید مراقب باشید . :305:

به راه های کشیده نشید برای درمان افسردگیتون .

وقتی آهوی زخمی میشوند بیشتر در چشم گرگها قرار میگیرد .:163:

مواطب خودت باش انشالله که حالتون هرچه زودتر بهبودپیداکنه.واین شکلی بشی:227:

آقا ماهان من فکر میکنم شما آدم خیلی خوبی هستین ازین آدما که این دوره و زمونه کم شدن. چون برای خوب بودن آدم نیاز به خوب بودن طرف مقابل نیست برای عاشق بودن هم همینطور.....
کسایی که میگن اگه دوست نداره دوسش نداشته باش عشقو نمیشناسن.
من بهت نمیگم آدم خوبی نباش
بهت نمیگم حتی عاشق اون زن هم نباش
بهت نمیگم اشتباه میکنی که هنوز دلت براش میسوزهو....
فقط میگم مواظب خودت باش.نذار احساست بیشتر ازین لطمه بخوره. اینجا هم هوا بارونیه الان. منم برات دعا کردم برادرم

مرد باید که در کشاکش دهر سنگ زیرین آسیا باشد بزرگوار

ماهان کاکوی گلم!

گریه کن, یه جای دنج پیدا کن و گریه کن, خودتو راحت کن.
اگر دوست قابل اعتماد و فهمیده ای داری, حتما ازش کمک بگیر و دردودل کن.

به قول دوستمون امیدوارم زود :227: بشی.

آقای mahan31
حال این روزاتو خیلی خوب درک میکنم
خیلی از بچه های تالار این روزا رو پشت سر گذاشتن

بد نیست یه دوری تو همین تالار بزنیو ببینی که فقط خودت تنها نیستی

میخوای با این لینک شروع کن
من یک مطلقه هستم

حالا این زن مطلقه...دیکه اون زن مطلقه نیست که 2 سال پیش بود

الان یک زن قوی و شاد و سرزنده هست که خیلیا دوست دارن جاش میبودن

مثل نادیا،زنهای زیادی هستند
مثل ماهان، مردای زیادی هستند

بلند شو و خودت رو جمع و جور کنو یه شروع تازه داشته باش

تو مرد قوی هستی

می دونین من موقعی که می خواستم ازش جداشم راضی به جدا شدن نبودم اونگفت بلایی سرت میارم که مجبور بشی خوب من هم دیگه واقعا طاقت اون همه بی حرمتی رو نداشتم قبول کردم توافقی جدا بشیم علاوه بر پیش پرداخت ، ماهانه نیز تقبل کردم که مبلغی به ایشون پرداخت کنم که همه رو وکیلش تنظیم کرد و هیچ شکایتی نکردم و اگه بگم موقعی که از اون خونه بیرون اومدم خودم بودم و لباسام یعنی قبول کردم همه وسایل رو ببره کل وسایلی رو که در طول ده سال خریدم و همه وسایلی رو که اورده بود و عوض کردیم همه رو بهش دادم و فقط یه نکته رو گفتم این که اون ده سال در خانه من زحمت کشیده و همه اون ها حقشه همه رو بخشیدم اما از طرفی می بینم رفتار اقایون دیگه رو پاک گیج می شم یا کار من صحیح نبوده یا کار اونا واقعا خودم هم متحیر می شم ؟؟؟ به خدا سوگند تنها چیزی که ازش می خواستم ذره ای ارامش و محبت بود اما همیشه کمبود و بی مهری نصیب و قسمت من بود !!!! راستش دوستان گفتن گریه کنم باور کنید این دو سه روزه که با اون اس دادنش حالمو به هم ریخت شاید بیشتر از چندین بار پشت ماشین که بودم اشک هام بی اختیار باریدن گرفت به گونه ای که قطرات اشکم بر روی لباسم می ریخت ............خدایا چنان کن که عاقبت تو خشنود باشی و ما رستگار ............. ممنون از همه محبتاتون

ماهان عزیز سلام
نجابت، بزرگواری و منش ریبای شما رو ارج مینهم و براتون آرزو میکنم هر لحظه حالتون بهتر بشه.
خیلی سخته. واقعا حق دارید. 10 سال عمر کمی نیست. کنار اومدن با اون همه خاطره واقعا دشواره و دل پاک و حساس شما این دشواری رو دو چندان میکنه.
اما....
یه چیزی یادتون باشه.
فرزندی هست که بی گناه به این زندگی راه پیدا کرده. باید او رو دریابید. شما که پدر بزرگواری هستید باید در کنار فرزند نازنینتون باشید.
راستی الان بچتون کجاست؟؟
یه تکونی به خودتون بدید. یه تکونی به زندگی تون بدید. شاید یه مسافرت حالتونو بهتر کنه. به هر حال شما باید خودتون به خودتون کمک کنید. طلاق واقعا بغرنجه. داغون میشه آدم. اما یادتون باشه " این نیز بگذرد"

اجازه ندید همسر سابقتون از عاطفه شما سوء استفاده کنن و بعد به ریشتون بخندند.

این پولا حق شما و فرزندتونه. راحت بخشش و بذل نکنید. چون حقوق همسر سابقتونو کاملاً بهش دادید.
بذاید قانون کار خودشو پیش ببره و نه احساسات شما.

اینقدر که شما قشنگ با خدا درد دل کردید، مطمئن باشید خیلی زود این روزگار سخت طی میشه و شادی و آرامشی که لایقش هستید رو به دست خواهید اورد.
شاد باشید.

اگه كسي رفت،پس رفتني بوده
من خيلي خوب ميفهمم وقتي كسي رو دوست داري و دوره،چقدر خاطرات آدمو داغون ميكنه.
اما گذشت
واسه شما هم ميگذره برادر من
ميدونم سخته،اما فراموشش كن
دير نشده،به فكر پرورش يه عشق باش كه پويا و زنده و باارزش باشه.
دوستمون كاملا درست گفتن
كسي كه عاشق ميشه،عشق تو ذاتشه،بهتره اين عشقو جاي درستش و واسه اهلش خرج كنيد.
دعا ميكنم خدا بگيرد از تو،هر آنچه كه ميگيرد از تو خدا را...

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

خاطرات رو مرور نكن

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستي ميدونيد چي فكر ميكنم؟
اينكه اگه چند ماه ديگه صبر كنيد به حكمت خدا پي ميبريد و شكر ميكنيد.
مطمئنم
اما تا اون وقت صبر كنيد
فقط چند ماه

من صبر می کنم و راضی هستم به رضای خدا ... احساس می کنم باید این شرایط رو تحمل کنم تا به قولی ابدیده بشم درسته دلم اروم و قرار نداره و هر لحظه تصویری از او در برابرم زنده می شم اما امبدم رو از دست نمی دم و همه محبتمو به بچه ام هدیه می کنم و امیدوارم خداوند دوباره نور عشق رو به قلب من بتابونه ....چند مدت پیش یه وبلاگ درست کردم که خاطرات روزانه امو می نویسم خوشحال می شم دوستان با نظرات خوب و سازنده شون منو یاری کنن www.talagh54.blogfa.com
از همه شما عزیزان بی نهایت ممنونم :43: واستون از خدای بزرگ بهترین ها رو ارزو دارم