مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
امروز یه موضوع نسبتا ساده برام پیش اومد که باعث شد نگاهم و قضاوتم تغییر کنه.
خواستم این تجربه ام رو با دوستان همدردی هم تقسیم کنم.
امروز با صدای تلفن، گوشی رو برداشتم. یک آقای فوق العاده مودب احوالپرسی کرد و گفت من دکتر ... هستم خواستار شد که با آقای دکتر .... صحبت کند.
من هم مودبانه گفتم که اشتباه گرفته اند. خلاصه عذرخواهی کرد و همچنان صحبت می کرد. بقدری مودب و با کلمات غنی و موجه صحبت می کرد که یک لحظه احتمال نمی دادی که شاید مشکلی باشد!
در نهایت گفت که این شماره را منشی ام یادداشت کرده و احتمالا اشتباه یادداشت کرده و از اینجور حرفها.
من هم فقط پاسخش را درحد بله و خیر می دادم. درنهایت مجدد عذرخواهی کرد و گفت اگر مایل باشید، شماره مطب را به شما بدهم.
گفتم بابت چه موضوعی؟ یک مرتبه تن صداش عصبانی شد و گفت، من گفتم که پزشکم و شماره مطب رو می خواستم بدم. حقیقتش باز نتونستم بی ادب رفتار کنم یا گوشی رو بگذارم و گفتم منظورم این بود که زمینه تخصصتون رو نفرمودید.
می دونید پاسخش چی بود؟؟؟؟؟؟؟
من پزشک زنان هستم.
:320:
به هرحال از این اتفاق، یک تجربه و درسی گرفتم؛
صرف مودبانه و لفظ قلم صحبت کردن، نشانه درستی و صداقت فرد و در نهایت اطمینان به او نیست.
چندروزی بود که دنبال پرستار برای پسرم بودم. با چندنفری تلفنی صحبت کردم. از این بین، یک خانمی خیلی مبادی آداب و محترم صحبت می کرد که بنظر خودم نشان دهنده این بود که اهل مطالعه و کتاب خونده است و در اجتماع زیاد شرکت داشته، خیلی به دلم نشسته بود و قصد داشتم انتخابش کنم.
امروز این اتفاق ساده بهم نشون داد که خیلی ابتدایی معیاری برای قضاوت انتخاب کرده بودم. و برای شناخت افراد باید پارامترهای بیشتری علاوه بر خوب و محترمانه صحبت کردن، داشته باشم.
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
هستی جان
احتیاط شرط عقل هست ، اما قضاوت صریح و بخصوص منفی در مورد دیگران هم درست نیست .
پستت کاملاً گویای این است که شما پرونده این آقای دکتر را به گونه ای بسته ای که قصد سوء استفاده از شما را داشته ، و این اصلاً درست نیست .
بد نیست نقدی به عملکرد شما داشته باشیم :
1 - لزومی نداشت مکالمه را ادامه بدهید ، همینکه گفتید اشتباه گرفتید باید قطع می کردید ، و اینگونه اجازه ادامه صحبت نمی دادید .
2 - وقتی ایشان گفت اگر بخواهید شماره مطب را به شما می دهم ، واکنش شما دقیقاً این پیام را رسانده که شما منظور خاصی دارید ، و به احتمال قوی همین هم از ذهنتون گذشته یعنی بدبینانه واکنش نشون دادی و ایشون این بدبینی را دریافت کرده و عصبانیت هم طبیعی بوده چنانکه اگر خود شما جای ایشون می بودید و کسی اینجوری می پرسید چنین دریافت می کردی که مخاطب برداشت بدی کرده و ناراحت می شدی . در حالی که بهتر این بود که می گفتی ممنون نیازی نیست حتی از تخصصش نیز سئوال نمی کردی ( این یعنی احتیاط و عقلانیت در چنین مکالمه ای)
3 - و باز هم ذهن شما برای شما تعبیر و تفسیر های منفی را استارت زده و حتی تعمیم داده تا داوطلب پرستاری بچه .
چرا ذهن شما به جای توجه به اشتباه خود شما زوم روی این تماس گیرنده و منفی نگری و بعد هم نتیجه گیری کلی کردن می کند ؟
بهتر این هست که این مواقع از توقف فکر استفاده کنی و روی افراد زوم نکنی آنهم زوم منفی . بنای ما در وضعیت سلامت ، در تعاملات اجتماعی باید بر اعتماد و مثبت نگری باشه در عین حال احتیاط و دقت و سنجیدگی در تعامل ، نه بی اعتمادی و فقط از زاویه منفی دیدن و ..... چون به روان ما بسیار آسیب میزند .
عزیزم بببخش اگر صریح گفتم . این را بگذار به حساب مهم بودنت برای ما .
.
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
فرشته جان ما که هرچی می گیم شما آنتی حال اونرو بهمون تزریق می کنین! :302:
یعنی شما منظورتون اینه که من صرفا با همون معیار اولیه خودم، همون خانم رو بعنوان پرستار بچه ام انتخاب کنم؟
یعنی عاقلانه تر این نیست که من فاکتورهای بیشتری هم افزون بر لحن مودبانه صحبت اون خانم برای بررسی درنظر بگیرم و درصورت مثبت بودن همگی اونها، ایشون یا هرکس دیگری رو انتخاب کنم؟
این آقا فقط برای من یه تلنگری شد که معیارهای سنجشم رو وسیع تر کنم، همین. و بیشتر هم فکر من رو بخودش مشغول نکرده.
ایشان اگر طینتشان به همان محترم بودن زبان گفتارشون بود، (برفرض درست و صادقانه بودن ادعایشان) در این زمان که ظاهرا آقایان مجاز به تحصیل در رشته زنان نیستند، تلفنی به دنبال بیمار نمی گشت.
با این حال من به این قضیه مثبت نگاه کردم، از این حیث که پرستار بچه ام را با آیتمهای گسترده تری انتخاب کنم و انشاا.. که این خانم هم که مد نظرم هست، تمام این آیتمهای لازم را علاوه بر آن یک مورد، خواهند دلشت.
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
هستی جان
من میگم شرق شما میری غرب عزیزم:311:
حرفهای من هیچ ربطی به گزینش پرستار برای بچه شما نداشت . بلکه نقد آنچه بود که در یک تماس اشتباه با شما پیش آمده بود و ذهن گرایی های منفی شما .
کدامیک از بندهای صحبت من اشاره به برنامه استخدام پرستار داشت ؟
دقت کن همینجا مچ ذهنت را بگیر که چرا همه حرفهای من را فیلتر کرد و رفت سراغ حرفی که من نزدم و یک برداشت برای خودش از حرفهای من کرد . دقت کن ذهنت اینجوری فریبت میده و ترا در زندگی سرگردان و آسیب پذیر می کنه . اگر همه پستهای مرا در تاپیکهای مختلفت نگاه کنی بارها و بارها هشدار این ذهنت را داده ام اما متأسفانه شما اینجا که باید توجه کنی خودت را به تجاهل می زنی و نشنیده میگیری و توجه نمی کنی .
عزیزم این وضعیت بهت آسیب زده و آسیب را تا بیماریهای روحی شدید پیش میبره . مواظب خودت باش و به اصلاح کارکرد و وضعیت ذهنت بپرداز .
.
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط هستی
به هرحال از این اتفاق، یک تجربه و درسی گرفتم؛
صرف مودبانه و لفظ قلم صحبت کردن، نشانه درستی و صداقت فرد و در نهایت اطمینان به او نیست.
اما آنچه مد نظر من بود نتیجه ای بود که از این اتفاق گرفتم. اگر این تلفن نبود من صددرصد آن پرستار را انتخاب کرده بودم. چون برای خودم طرز صحبت با پسرم و کاربد مناسب لغات در حضور او خیلی مهم است.
ببین دقیقا اشتباهی در هم تاپیک رخ داد که همیشه رخ می دهد. دقیقا آنچه از ایجاد این تاپیک مدنظر من بود، گزینش پرستار بود.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط هستی
این آقا فقط برای من یه تلنگری شد که معیارهای سنجشم رو وسیع تر کنم، همین. و بیشتر هم فکر من رو بخودش مشغول نکرده.
و نه شخص پشت خط که اصلا نمی دانم که بود. در اغلب پستهای من شما آنچه مدنظر من است را نمی بینید و آنچه بعنوان یک مقدمه یا حاشیه بیان شده را می بینید و زحمت پاسخ به خود می دهید!
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
هستی عزیز
یک نکته رو فراموش کردی
مودب بودن صرفا کلام درست و بجا و مودبانه نیست
مجموعه ای از اعمال و رفتاره
و اگاهی از برخوردهای حقیقی ورفتاری اون ادم هم تو موقعیت های مختلف بخشی از شناخت درست اونه
حالا شما صرفا کلام مودبانه اون آقارو شنیدی ولی پرستارتون رو دیدید و شاید تحقیقی هم کردید
پس قیاست هم تا حدودی اشتباهه
هرچند قبول دارم آدمارو صرفا از کلامشون نمیشه محک زد اما برای پرستارت هم ادب کلام,رفتار,حرکات و شخصیتشو هم مدنظر بگیر
موفق باشی
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
حالا سئوال من از شما این است ، عنوان تاپیک گفته مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست ؟ یعنی چی ؟
تجربه ای را مطرح کرده ای ، و آقای دکتر را بسیار مودب در مکالمه دیدی ، و بعد از اینکه ایشون گفت می توانم شماره مطب را بدهم ، یک برداشت سوء کردی ( آن هم از نوع غیر اخلاقی ) و در واکنش نشون دادی و فرد هم عصبانی از برداشت سوء شما و .... با اصلاح تابلوی شما که منظورم تخصص شما بود از این گفته ایشان که متخصص زنان هست باز هم برداشت سوء و این برداشت سوء را پذیرفته ذهن را درگیر آن کردی و با خودت فکر کردی ببین این آقا چقدر مودب بود ، اما شیاد بود ، و نتیجه گیری کردی که پس مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست .
عزیز دلم روند کار ذهن شما پر از خطاست ، یعنی مبنای کار ذهن شما با سوء ظن است . و استدلال شما برای نتیجه گیری ازنظر اصول منطق صوری غلط هست . چون رابطه ای باید بین مقدمات آن باشد که نیست از این رو این سفسطه ذهن هست .
رابطه بین مودب بودن و شیادی یک رابطه عموم خصوص من وجه است از نظر اصول منطقی برای استدلال یعنی می شود اینکه :
بعضی شیادها مودب هستند
بعضی شیادها مودب نیستند
همچنین اینکه :
بعضی مودبها شیاد نیستند
بعضی مودبها شیاد هستند
وقتی هردو مقدمات عموم خصوص من وجه باشند نمیشه یک نتیجه مطمئن و قطعی از آن صادر کرد و بیشتر اسباب سفسطه می شود ، هردو مقدمه یا حداقل یکی از آنها برای نتیجه گیری قطعی و قابل تعمیم باید عموم خصوص مطلق یا تباین یا تساوی ( از نسب اربعه ) باشد .
عزیزم این اشاره به اصطلاحات و اصول منطقی استدلال برای این است که بدانیم که ذهن باید برای به خطا نرفتن از اصولی پیروی کند و بگویم ذهن شما راه خطا را در پیش گرفته که علتش سوء ظن هست .
نتیجه گرفتی پرستار مد نظر هم مودب است پس ممکنه شیاد باشه . وگرنه بعیده که هستی ویژگیهای دیگری را برای انتخاب پرستار لحاظ نکرده باشد و فقط مودب بودن را از قبل مورد توجه قرار داده باشد ، چون هیچ آدم عاقلی چنین نمی کند . در حالی که شما با نتیجه گیریت در اینجا و درسی که گرفته ای طوری جلوه کرده ای که گویی هیچ نکته دیگری را برای استخدام پرستار لحاظ نکرده ای جز مودب بودن که ماجرای این تلفن و شیاد بودن این تماس گیرنده موجب شد بیدار شوی و بترسی .
آیا واقعاً اینطور است ؟
بگذار استدلال و مقدمات ذهن شما برای نتیجه گیری را ترسیم کنم تا ببینی از اصول منطقی پیروی نکرده و به خطا رفته و نتیجه شما هیچ ربطی به این ماجرا ندارد بلکه یک اصل کلی هست که بدون این ماجرا هم باید مد نظر شما می بوده .
این پزشک بسیار مودب بود
این پزشک شیاد بود
پس مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست
پس این پرستار مودب هم ممکنه شیاد باشد
حالا به یک استدلال با مقدمات منطقی توجه کن :
هرگردویی گرد است ( عموم خصوص مطلق )
بعضی گردها گردو نیستند ( عموم خصوص من وجه )
پس هرگردی گردو نیست ( نتیجه منطقی و یقینی )
جای اون نیست که از موضوع و محمول و جای آنها و رابطه اشان در مقدمات بگم . تا ببینی که در مقدمات استدلالی ذهن شما موضوع و محمول جایگاه و ارتباط خود را ندارند . و این یعنی خطای استدلال ذهنی .
اگر کمی در خصوص استدلال منطقی و مقدمات آن مطالعه کنی می بینی که هیچ رابطه ای بین مقدمه اول و دوم نیست . و اصلاً استدلال نیست بلکه جملات خبری هستند و نتیجه هم ربطی به اینها ندارد ، جملاتی خبری که در دومین جمله هم هیچ یقینی وجود ندارد و شما صرف اینکه فرد گفته می توانم شماره مطب را به شما بدهم آن هم شماره مطب نه شماره شخصی و خصوصی ، برداشت شیادی کردی و هیچ مدرکی نداری
هستی جان بریم طرف دیگر ماجرا یعنی آن آقای دکتر :
اشتباهی با شما تماس گرفته ، و شما گفتی اشتباه است اما قطع نکردی ، ایشون وارد گفتگو شد ، و شما هم همراهی کردی ، و.....
حال اگر شما بودی ذهنت بکار می افتاد به اینکه این خانم همینکه گفت اشتباه هست طبق روال منطقی تلفن را قطع نکرد ، من حرف زدم و او هم گوش کرد و باز هم نخواست تلفن را قطع کند ، پس این خانم خوشش اومد با من حرف بزند ، پس لابد منظور دارد و اهل رابطه هست و ......
طرف دیگر ماجرا که شما باشی چه حالی میشی اگر چنین برداشتی در موردت بشود ، آیا این دکتر هم نمیتواند ذهنش مثل شما چنین برداشت کند ؟، آیا او شواهدی یقینی برای ذهنیتش دارد ؟ جز قطع نکردن تماس از طرف شما و .... که هرچند کار اشتباهی بوده اما محل اطمینان برای اهل رابطه بودن شما نیست . اگر این فرد واکنشی نشون میداد که نشون می داد به برداشت ذهنیش از عملکرد شما توجه کرده و باور کرده و با شما طور دیگری رفتار می کرد آیا شما نمی آمدی و تاپیک باز نمی کردی که این چه وضعی هست که چنین و چنان ....؟
بر همین سیاق باید به ذهن خودت و وسوسه های سوء ظنانه اش نیز توجه نکنی . هدف من همینه که بگم هستی جان عزیز دلم ذهنت بد جور بر مبنای سوء ظن عمل می کند ، مراقب خودت و سلامتت که از ناحیه ذهن آسیب پذیر هست ، باش .
نکته دیگر اینکه :
فرض می گیریم این آقای مودب با بیان اینکه می توانم شماره مطب را بدهم منظور شیادی داشته ، چرا ذهنت نمیگه قطع نکردن تماس از سوی شما بعد از فهمیدن اشتباه بودن و گوش دادن به حرفهای ایشون زمینه ساز بوده و باعث شده طرف برداشت کند که شما را می تواند جذب کند ؟
وقتی به ایشان گفتی به چه منظور ، . ایشان عصبانی شد و گفت من پزشک هستم ، چرا ذهن شما نگفت که این حرف شما که به چه منظور ، یعنی چراغ سبز و این آقا چون فرد سالمی بوده برآشفته شده که از پیشنهاد دادن شماره مطب چنین برداشتی شده ، و نتیجه گیری نکرد که چه انسان سالمی که اینجوری برآشفت .
هستی جان سئوال شما از این اقا که به چه منظور هم بدبینانه بوده چون بلافاصله تصور بد کردی و پرسیدی و انتظار داشتی چیزی بشنوی و رفتاری ببینی که ذهنت تایید کنه که نظر سوء داشته و مچ گیری کنی که اصلاً تماسش حساب شده بوده و لابد کسی شماره منو داده ( از محیط کارم آب میخورد) و ...... یک داستان مفصل ، اما واکنش تند اون اقا سناریوی ذهن شما را به هم زد و برای جمع و جور کردن سئوالت گفتی منظورم تخصص شما بود ، یعنی خودت هم فهمیدی که این آقای دکتر متوجه سئوال بو دار و سوء ظنانه شما شد
چرا ذهن شما هیچ وقت به خود شما نمی پیچد و همیشه سردوربین را به طرف دیگران می گیرد آنهم بسیار بدبینانه و همش هم ناموسی ؟ عزیزم اینها را جدی بگیر اگر سلامت روح و روانت برات مهم هست .
به قول مدیر همدردی در تاپیک نحوه برخورد با مزاحمان :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط 'مدیرهمدردی'
سلام
هستی 'گرامی
با توجه به مشکلاتی از این دست که برای شما ظاهرا بسیار تکرار شونده هست. یک مورد مهم را تاکیداً عرض می کنم و قبلا هم مورد اشاره قرار داده بودم.
و آن اینکه همیشه اتفاقات زیادی در بیرون از ما و جامعه می افتد اما در بعضی افراد گیرنده های خاصی نسبت به یکسری مسائل بیشتر هست و از این نظر می تواند به آنها آسیب برساند.
خلاصه:
در مورد شخص شما بیشتر موضوع به خود شما بر می گردد . این به این معنی نیست که محیط ها سالم هستند یا این اتفاق ها در آن نمی افتد. اما اینکه از بین همه افراد، شما بیشتر برایتان جلب توجه می شود و اینکه بیشتر برای شما اتفاق می افتد مسئله ای هست که شما باید ریشه اش را درون خود ببینید.
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
با سلام
هستی گرامی
متاسفانه شما به جای حل مشکل شدید بدبینی اتان ، با نشر آنها هم به خودتان آسیب می رسانید و هم به کسانی که رگه هایی از این مشکل را ممکن است داشته باشند.
آیا بهتر نیست نسبت به دهها پست کارشناسان که همه روی این موضوع برای شما تاکید کرده اند ، توجه نشان دهید. و مراجعه به روانپزشک برای پیگیری مسئله اتان را جدی بگیرید.
به هرحال فضای مجازی بیشتر از این پتانسیل حل مشکلات شما را ندارد.
و این تجاربی هم که بر اساس برداشتهای اشتباه شما انجام می شود بیشتر آسیب رسان به خودتان و دیگران هستند.
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط z o h r e h
حالا شما صرفا کلام مودبانه اون آقارو شنیدی ولی پرستارتون رو دیدید و شاید تحقیقی هم کردید
پس قیاست هم تا حدودی اشتباهه
زهره جان
من کجای صحبتم گفتم که پرستارم را دیدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من در مرحله گزینش پرستار بودم و صرفا در مرحله اول تلفنی با آنها صحبت کردم. این خانم نوع صحبتش و دایره لغاتش بسیار متفاوت و غنی تر از چندتای دیگر بود که من تنها به این دلیل قصد انتخابش را داشتم و می خواستم همان روز به ایشان زنگ بزنم که برای شروع کارش بیاید.
ولی این تلفن اشتباهی باعث شد که تعلل کنم و معیارهای بیشتری رو در همان مرحله تلفنی سنجش کنم.
برای خودم یک تجربه مفید بود و در بخش تجربیات فردی قرار دادم.
همین!
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
هستي جان عصبانيت نداره
اگه ميخواي رو حرفهات قضاوت نكنن و نظر اشتباهي ندن بهتره توضيحات كافي بدي تا براي خواننده هم اشتباه پيش نياد
وقتي يه موضوع به عنوان تجربه فردي گذاشته ميشه بهتره به همه جوانبش نگاه بشه و جاي سوء تفاهم نباشه
به هر حال كسي كه نظري ميده قصدش كمك به فهم شرايط يا حل مشكليه
منم كاملا موافقم كه شما يه وقتايي بايد ديدتو عوض كني
و به جاي جبهه گيري ببيني وقتي همه دارن به يك نكته اشاره ميكنن شايد بايد روي اون نكات خودت هم عميق تر بشي
اين توضيح شما بيشتر روشن كرد كه اصل شناختتون از ادم هاايراد داره
به هرحال موفق باشي
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
افزون بر اینها، قبل از اقدام به اوردن پرستار برای پسرم خیلی تحقیق کردم که حس انسانیم حکم می کنه نتایجش رو برای همه چه اونهایی که حس بدبینی دارند و چه حس خوش بینی، به اشتراک بگذارم؛
از اونجایی که پرستار بچه، اونهم شیرخواری که هنوز توان صحبت ندارد، وارد خانه ای بدون صاحبخانه می شود و کل زندگی بعلاوه یک بچه شیرخوار در اختیار اوست، آزادست که هرکاری انجام دهد.
در کمترین حالت با داروی خواب بچه را خواب کند که به کارهای خودش برسد یا احیانا بیرون منزل برود.
باتوجه به اینکه مظمئن است پدر و مادر در طول روز سر نمی رسند، زمینه دزدی یا همدستی با آنها را فراهم کند.
و ....
(چنین آدمی شیاد است که با لباس پرستار کودک وارد منزل اشخاص می شود.)
من از بهزیستی و چندین مهدکودک مشورت گرفتم، به کل پرستار را توصیه نکردند مگراینکه طرف کاملا آشنا باشد، که در مورد شخص من چنین آشنایی ندارم.
از افرادی که پرستار داشتند، سوال کردم. یا فرزندشان را مهد گذاشته بودند و یا اگر اجبار به نگهداشتن پرستار داشتند در منزلشان دوربین مداربسته نصب کرده بودند.
حالا اگر من نسبت به این قضیه اینقدر حساس هستم، به حکم عقلم و تجربیات دیگران و مشورت هایی است که گرفته ام.
حالا من صرفا براساس ادب صحبت یک پرستار قصد انتخاب او را داشتم که ساده لوحانه بود. لذا عنوان تاپیکم را گداشتم که مودب بودن نشانه شیاد بودن نیست.
واضح است؟ اگر نیست، توضیح دهم؟
دوستانی هم که قصد آوردن پرستار برای نگهداری کودک یا سالمند فاقد قدرت تکلم و هوشیاری دارند، بنظرم قبل از استخدام او حس بدبینی شان را تقویت کنند و بعد از آن این حس را در مورد او تضعیف کنند.
یادمان باشد که قرار است یک نفر غریبه را اختیاردار زندگیمان کنیم.
موسسات پرستاری موجود هیچکدام تحت نظارت هیچ کجا نیستند.
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
عزیزم توصیه من به شما اینه که اصلا کار بیرون از منزل رو بیخیال شی خواهرم
بهتره که خودت بالا سر بچت باشی و ازش حمایت و پرستاری کنی
نمیخوادم فکر و ذهنتو وقتاییکه خونه نیستی درگیر این مسائل کنی
آیا کار بیرون از خانه برای خانومهایی با شرایط شما اینقدر مهمه که اینجوری هم خودتو درگیر و اذیت کنی و هم بچتو از نعمت مادر 24 ساعته محروم کنی و هم از کارای خونه و شوهرت بزنی؟
این نظر من بود البته
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
حالا سئوال من از شما این است ، عنوان تاپیک گفته مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست ؟ یعنی چی ؟
در این مورد در بالا توضیح کافی دادم.
تجربه ای را مطرح کرده ای ، و آقای دکتر را بسیار مودب در مکالمه دیدی ، و بعد از اینکه ایشون گفت می توانم شماره مطب را بدهم ، یک برداشت سوء کردی ( آن هم از نوع غیر اخلاقی )
لطفا ذهن خوانی نکنید.
و در واکنش نشون دادی و فرد هم عصبانی از برداشت سوء شما و .... با اصلاح تابلوی شما که منظورم تخصص شما بود از این گفته ایشان که متخصص زنان هست باز هم برداشت سوء و این برداشت سوء را پذیرفته ذهن را درگیر آن کردی و با خودت فکر کردی ببین این آقا چقدر مودب بود ، اما شیاد بود ، و نتیجه گیری کردی که پس مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست .
اون آقا سن زیادی نداشت. حداکثر هم سن و سال من بود. من بلافاصله بعد از دیپلم دانشگاه قبول شدم. همان زمان آقایان اجازه شرکت در رشته هایی مامایی و زنان نداشتند. پس نمی توانست پزشک زنان باشد و به همین خاطر نظرم سوء شد که ایشان دروغ گفتند.
در مرود شیاد بودن، برمی گرده به پرستار. بحث من این آقا نیست.
عزیز دلم روند کار ذهن شما پر از خطاست ، یعنی مبنای کار ذهن شما با سوء ظن است . و استدلال شما برای نتیجه گیری ازنظر اصول منطق صوری غلط هست . چون رابطه ای باید بین مقدمات آن باشد که نیست از این رو این سفسطه ذهن هست .
ذهن شما هم ایضا در حال خطا کردن است. چون من در پست های قبلیم هم گفتم که که مد نظر من این تلفن نبود و گزینش پرستار بود.
لطفا ذهن خوانی نکتید.
رابطه بین مودب بودن و شیادی یک رابطه عموم خصوص من وجه است از نظر اصول منطقی برای استدلال یعنی می شود اینکه :
بعضی شیادها مودب هستند
بعضی شیادها مودب نیستند
همچنین اینکه :
بعضی مودبها شیاد نیستند
بعضی مودبها شیاد هستند
والله ذهن من اصلا اینها را نگفت و الان هم که ذهن شما گفت، ذهن من نفهمید که ذهن شما چی گفت!!!!!!!!!
وقتی هردو مقدمات عموم خصوص من وجه باشند نمیشه یک نتیجه مطمئن و قطعی از آن صادر کرد و بیشتر اسباب سفسطه می شود ، هردو مقدمه یا حداقل یکی از آنها برای نتیجه گیری قطعی و قابل تعمیم باید عموم خصوص مطلق باشد .
اینها رو هم ذهن خودتون داره می گه.
فقط ذهن من الان داره می گه، هستی جان بنظرم براساس مطالعات اندکت، علوم رفتاری سوای علوم ریاضی هستند. و نتیجه گیری دو دوتا چهار تا در مورد علوم رفتاری غلط است.
در ضمنا ذهن من داره می گه که هستی جان سفسطه نگفتی و داری می شنوی.
عزیزم این اشاره به اصطلاحات و اصول منطقی استدلال برای این است که بدانیم که ذهن باید برای به خطا نرفتن از اصولی پیروی کند و بگویم ذهن شما راه خطا را در پیش گرفته که علتش سوء ظن هست .
عزیزم ذهن شما هم ظاهرا در مورد من دچار همین خطا شده است. :72:
نتیجه گرفتی پرستار مد نظر هم مودب است پس ممکنه شیاد باشه .
ذهن خوانی نکن. من کی این نتیجه را گرفتم. من فقط نتیجه گرفتم که صرفا با معیار ادب صحبت، پرستار انتخاب نکنم.
اگر اشکال دارد، لطفا اینجا را متذکر بشید، ممنون می شوم.
وگرنه بعیده که هستی ویژگیهای دیگری را برای انتخاب پرستار لحاظ نکرده باشد و فقط مودب بودن را از قبل مورد توجه قرار داده باشد ، چون هیچ آدم عاقلی چنین نمی کند .
شاید هم به اندازه کافی در این زمینه ها عاقل نباشم.
پارامترهای دیگر من پارامترهای شخصیت سنجی نبودند.
در حالی که شما با نتیجه گیریت در اینجا و درسی که گرفته ای طوری جلوه کرده ای که گویی هیچ نکته دیگری را برای استخدام پرستار لحاظ نکرده ای جز مودب بودن که ماجرای این تلفن و شیاد بودن این تماس گیرنده موجب شد بیدار شوی و بترسی .
آیا واقعاً اینطور است ؟
گفتم که پارامترهای دیگر من شخصیت سنجی نبودند و صرفا شرایط و خواسته های خودم و دستمزد بود.
بگذار استدلال و مقدمات ذهن شما برای نتیجه گیری را ترسیم کنم تا ببینی از اصول منطقی پیروی نکرده و به خطا رفته و نتیجه شما هیچ ربطی به این ماجرا ندارد بلکه یک اصل کلی هست که بدون این ماجرا هم باید مد نظر شما می بوده .
این پزشک بسیار مودب بود
این پزشک شیاد بود
اون آقا اصلا پزشک نبود.
پس مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست
پس این پرستار مودب هم ممکنه شیاد باشد
پس بهتر است علاوه بر ادب کلام، معیارهای سنجش بیشتری لحاظ کنم.
حالا به یک استدلال با مقدمات منطقی توجه کن :
با در نطر گرفتن دو جمله ای که اضافه کردم، کجای ننتیجه گیری من ایراد داشت؟
هرگردویی گرد است ( عموم خصوص مطلق )
بعضی گردها گردو نیستند ( عموم خصوص من وجه )
پس هرگردی گردو نیست ( نتیجه منطقی و یقینی )
جای اون نیست که از موضوع و محمول و جای آنها و رابطه اشان در مقدمات بگم . تا ببینی که در مقدمات استدلالی ذهن شما موضوع و محمول جایگاه و ارتباط خود را ندارند . و این یعنی خطای استدلال ذهنی .
لطفا بگویید که با هم بررسی کنیم.
اگر کمی در خصوص استدلال منطقی و مقدمات آن مطالعه کنی می بینی که هیچ رابطه ای بین مقدمه اول و دوم نیست . و اصلاً استدلال نیست بلکه جملات خبری هستند و نتیجه هم ربطی به اینها ندارد ، جملاتی خبری که در دومین جمله هم هیچ یقینی وجود ندارد و شما صرف اینکه فرد گفته می توانم شماره مطب را به شما بدهم آن هم شماره مطب نه شماره شخصی و خصوصی ، برداشت شیادی کردی و هیچ مدرکی نداری
ذهن شما هم اشتباهی رفته سراغ یک تماس گیرنده تلفن، درصورتیکه ایشان را من صرفا یک تلنگر دهنده خطاب کردم. و ذهن من برخلاف ذهن شما درگیر انتخاب پرستار است و نه تماس گیرنده!
هستی جان بریم طرف دیگر ماجرا یعنی آن آقای دکتر :
اشتباهی با شما تماس گرفته ، و شما گفتی اشتباه است اما قطع نکردی ، ایشون وارد گفتگو شد ، و شما هم همراهی کردی ، و.....
حال اگر شما بودی ذهنت بکار می افتاد به اینکه این خانم همینکه گفت اشتباه هست طبق روال منطقی تلفن را قطع نکرد ، من حرف زدم و او هم گوش کرد و باز هم نخواست تلفن را قطع کند ، پس این خانم خوشش اومد با من حرف بزند ، پس لابد منظور دارد و اهل رابطه هست و ......
خوب این هم یکجور ذهنیت است. به هرحال این نوع ذهنیت هم نشان می دهد که اون آقا تماس گرفته بود که ببیند اگر فرد پشت تلفن خواهان باشد، بخواندش!!
یعنی اگر یک خانم را اهل رابطه بپندارد، بسیار هم طالب رابطه است!
طرف دیگر ماجرا که شما باشی چه حالی میشی اگر چنین برداشتی در موردت بشود ،
نتیجه می گیرم که به صرف ادب یک نفر که نمی شناسمش با او مکالمه نداشته باشم.
آیا این دکتر هم نمیتواند ذهنش مثل شما چنین برداشت کند ؟، آیا او شواهدی یقینی برای ذهنیتش دارد ؟ جز قطع نکردن تماس از طرف شما و .... که هرچند کار اشتباهی بوده اما محل اطمینان برای اهل رابطه بودن شما نیست . اگر این فرد واکنشی نشون میداد که نشون می داد به برداشت ذهنیش از عملکرد شما توجه کرده و باور کرده و با شما طور دیگری رفتار می کرد آیا شما نمی آمدی و تاپیک باز نمی کردی که این چه مملکتی هست که چنین و چنان ....؟
نخیر، من از ایشان شکایت می کردم. ببینید مهم نیست در ذهن ما چه می گذرد. مهم اینست که ما براساس ذهنیاتمان چگونه عمل می کنیم.
این آقا هم حق داشت تصور کند که فرضا بنده اهل رابطه ام. ولی وقتی با این ذهنیت ادامه مکالمه را می دهد، پس یعنی قصد برقراری رابطه دارد.
اگر طور دیگری رفتار می کرد، قصد ردگیری شماره اش را می کردم که درصورت تماس مجدد مکالمه اش شنود شود. بخاطر عملش براساس برداشتش.
بر همین سیاق باید به ذهن خودت و وسوسه های سوء ظنانه اش نیز توجه نکنی . هدف من همینه که بگم هستی جان عزیز دلم ذهنت بد جور بر مبنای سوء ظن عمل می کند . مراقب خودت و سلامتت که از ناحیه ذهن آسیب پذیر هست ، باش .
نکته دیگر اینکه :
فرض می گیریم این آقای مودب با بیان اینکه می توانم شماره مطب را بدهم منظور شیادی داشته ، چرا ذهنت نمیگه قطع نکردن تماس از سوی شما بعد از فهمیدن اشتباه بودن و گوش دادن به حرفهای ایشون زمینه ساز بوده و باعث شده طرف برداشت کند که شما را می تواند جذب کند ؟
به هرحال فرقی در نتیجه کلی نمی کند. فکر می کنم توضیح دادم.
وقتی به ایشان گفتی به چه منظور ، . ایشان عصبانی شد و گفت من پزشک هستم ، چرا ذهن شما نگفت که این حرف شما که به چه منظور ، یعنی چراغ سبز و این آقا چون فرد سالمی بوده برآشفته شده که از پیشنهاد دادن شماره مطب چنین برداشتی شده ، و نتیجه گیری نکرد که چه انسان سالمی که اینجوری برآشفت .
چرا خودش را پزشک زنان معرفی کرد؟
درضمن بگویم این آقا برای من مهم نبود و نیست. گزینش پرستار برایم مهم بود.
هستی جان سئوال شما از این اقا که به چه منظور هم بدبینانه بوده چون بلافاصله تصور بد کردی و پرسیدی و انتظار داشتی چیزی بشنوی و رفتاری ببینی که ذهنت تایید کنه که نظر سوء داشته و مچ گیری کنی که اصلاً تماسش حساب شده بوده و لابد کسی شماره منو داده ( از محیط کارم آب میخورد) و ...... یک داستان مفصل ، اما واکنش تند اون اقا سناریوی ذهن شما را به هم زد و برای جمع و جور کردن سئوالت گفتی منظورم تخصص شما بود ، یعنی خودت هم فهمیدی که این آقای دکتر متوجه سئوال بو دار و سوء ظنانه شما شد
بجون تنها پسرم که تنها دلخوشی من برای زندگیه، تا الان که این جمله شما را نخونده بودم، به اندازه سر سوزن هم فکر نکردم که از محیط کارم کسی شماره ام را داده.
فرشته عزیز چندبار به شما گفتم، شما با توجه به پاسخهایتان به من، اصلا متوجه منظورم نیستید.
اصلا مقصر من که نمی توانم منظورم را درست برای شما بنویسم.
ولی خواهشا حرفم را بشنوید.
براساس ذهنیت خودتان که در مورد من شکا گرفته قضاوت نکنید.
فرشته جان من ساده لوحانه بعد از توافقات دوطرفه بین شرایط خودم و پرستار صرفا می خواستم براساس ادب کلام او انتخابش کنم. و این باعث شد که دست نگه دارم.
حالا شما هی بگو خوش بین باش. نمی گی صحبتهات روم اثر بگذاره و پرستار را با این شرط لازم و نه کافی انتخاب کنم و پس فردا تاوان غیرقابل جبرانی بدهم؟
چندبار در پستهای قبلیم گفتم که مدنظر من گزینش پرستار است.
چرا ذهن شما هیچ وقت به خود شما نمی پیچد و همیشه سردوربین را به طرف دیگران می گیرد آنهم بسیار بدبینانه و همش هم ناموسی ؟ عزیزم اینها را جدی بگیر اگر سلامت روح و روانت برات مهم هست .
فرشته جان ذهن خوانی نکن!
برچسب نزن!
در کل این تاپیک، کجا بحث ناموس بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینها همه تصورات خود شما بود که براساسشان نسخه پیپیدی!
حرف من اینها نبود!
ببین چطور بر علیه ام جوسازی کردی که چندنفری هم که پای پست اولم تشکر زده بودند، پسش گرفتند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مطمئنا آنها منظور من را همانطور که مدنظرم بود، درک کرده بود و با تفسیر ذهنیات شما و نه من، دچار سوء برداشت شدند و تشکرهایشان را پس گرفتند!
به قول مدیر همدردی در تاپیک نحوه برخورد با مزاحمان :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی'
سلام
هستی 'گرامی
با توجه به مشکلاتی از این دست که برای شما ظاهرا بسیار تکرار شونده هست. یک مورد مهم را تاکیداً عرض می کنم و قبلا هم مورد اشاره قرار داده بودم.
و آن اینکه همیشه اتفاقات زیادی در بیرون از ما و جامعه می افتد اما در بعضی افراد گیرنده های خاصی نسبت به یکسری مسائل بیشتر هست و از این نظر می تواند به آنها آسیب برساند.
خلاصه:
در مورد شخص شما بیشتر موضوع به خود شما بر می گردد . این به این معنی نیست که محیط ها سالم هستند یا این اتفاق ها در آن نمی افتد. اما اینکه از بین همه افراد، شما بیشتر برایتان جلب توجه می شود و اینکه بیشتر برای شما اتفاق می افتد مسئله ای هست که شما باید ریشه اش را درون خود ببینید.
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
با سلام
هستی گرامی
متاسفانه شما به جای حل مشکل شدید بدبینی اتان ، با نشر آنها هم به خودتان آسیب می رسانید و هم به کسانی که رگه هایی از این مشکل را ممکن است داشته باشند.
آیا بهتر نیست نسبت به دهها پست کارشناسان که همه روی این موضوع برای شما تاکید کرده اند ، توجه نشان دهید. و مراجعه به روانپزشک برای پیگیری مسئله اتان را جدی بگیرید.
به هرحال فضای مجازی بیشتر از این پتانسیل حل مشکلات شما را ندارد.
و این تجاربی هم که بر اساس برداشتهای اشتباه شما انجام می شود بیشتر آسیب رسان به خودتان و دیگران هستند.
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
با سلام
هستی گرامی
متاسفانه شما به جای حل مشکل شدید بدبینی اتان ، با نشر آنها هم به خودتان آسیب می رسانید و هم به کسانی که رگه هایی از این مشکل را ممکن است داشته باشند.
آیا بهتر نیست نسبت به دهها پست کارشناسان که همه روی این موضوع برای شما تاکید کرده اند ، توجه نشان دهید. و مراجعه به روانپزشک برای پیگیری مسئله اتان را جدی بگیرید.
به هرحال فضای مجازی بیشتر از این پتانسیل حل مشکلات شما را ندارد.
و این تجاربی هم که بر اساس برداشتهای اشتباه شما انجام می شود بیشتر آسیب رسان به خودتان و دیگران هستند.
آقای مدیر من چه کار کنم که نزد روانپزشک رفتم و به من نگفت بدبین؟
بهم دارو نداد؟
خواستید نام آن روانپزشک را هم بگویم و با او صحبت کنید که بدانید راست می گویم.
اما اگر تمام این بحثها بخاطر اینست که حرفی نزنم که به دیگران (اگر درست متوجه شده باشم سایر کاربران همدردی) آسیبی نرسد، دیگر چیزی نمی گویم.
فقط اینکه پرستار بچه را براساس خوش بینی انتخاب نمی کنند.
اگر دیگران این پستها را خواندند و خوش بین شدند و به چاه افتادند که زندگی شان را به یک غریبه سپردند، نزد خدا مسئولید؟
فرشته جان هنوز منتظرم که بگویید چرا براساس ذهنیات خودتان قضاوتم کردید؟
برداشتهای اشتباهتان را توضیح دادم، لطفا با اصلاح برداشتتان پاسخم را بگویید.
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
به طور کلی تالار همدردی در مورد مسائل پیشگیری روانی، بهداشت روانی، مهارتهای زندگی و ارتباطی، معیارهای انتخاب همسر، مهارتهای تصمیم گیری و حل مسئله، تربیت کودک، و حل مشکلات غیر مزمن فعالیت اصلی خود را دارد و در مورد مسائلی که از عمق زیادی برخوردار است و مزمن شده است و یا به دخالت های بالینی نیاز دارد صرفا توصیه مراجعه به روانشناس یا مشاوره به صورت حضوری را دارد.
شما قضاوت ببین .
فقط اینرا بگویم در لاک رفتار دفاعی رفتن و مقاومت درد شما را دوا نمی کند ، تاپیکهای مختلفت را در نظر دارم و رگه های بد بینی در همه آنها چه آنها که با نام شناخته شده هست چه با نامهای کاربری دیگر .
من هم امروز تماسی داشتم که اشتباه بود تا گفت با فلانی کار دارم ، گفتم اشتباه گرفته اید و قطع کردم ، اما شما تا سن و سال او را هم در آوردید که چه موقع بنا به سن و سالش دانشگاه رفته و در آن زمان مردان را برای تخصص زنان نمی گرفتند ، پس دروغ گفته و ....
چرا صحبت و همکلامی با یک تماس گیرنده به اشتباه یا حتی فرض بگیریم یک مزاحم ؟ چرا بعدش ذهن به سراغ سرنخهای بدبینانه رفتن ؟( نمیشد تصور کرد شاید خارج از کشور درس خوانده ؟)
عزیزم در فرض صحت مزاحم بودن هم راهکار منطقی این است که ادامه صحبت نشه و به طرف با قطع سریع تلفن بعد از اظهار تماس اشتباه نشان دهی که شما فقط اشتباهی تماس گرفتن را برداشت کرده ای ، نه مکالمه را ادامه دهی و بخواهی اثبات کنی که دروغگو هست و مزاحم و با منظور .....
چرا به مکالمه با او ادامه دادی ؟ درست بود ؟
بنده هم مطابق نظر مدیر محترم تأکیدم این است که نیاز به روانپزشک هست ، چه بسا ریشه بدبینی های شدید شما در وقایعی کودکی شما که بیاد ندارید و در ضمیر ناخودآگاه لانه کرده ، باشد. بد نیست به روانکاو مراجعه کنید و بخواهید روانکاوی صورت دهد . من برای شما نگران هستم که توجه به اینکه ذهنت بهت آسیب میزنه نداری و فکر می کنی دارم محکومت می کنم
موفق باشید .
.
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
مودب بودن نشانه شیاد بودن نیست
بله درسته، برداشت من هم از پست شماره یک همین بود
فقط همین نه بیشتر
و بنظرم اگر هر کس دیگه ای جز هستی این پست رو میذاشت هیچوقت مدیر و فرشته مهربان در تاپیکش پستی نمیذاشتن
هستی عزیز خوشبختانه یا متاسفانه برای مدیران این تالار خیلی عزیزکرده هستین :)
از این موقعیت استفاده کنین
با ارامش و خونسردی
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
سلام هستی عزیز
این توضیحات هستی ابدا دلیل بر بد بودن تو نیست . خواهش می کنم این را درک کن در نتیجه مقاومت نکن و گارد نگیر و انکار نکن و باز پذیرا باش .
در نحوه ی بیان درخواست و منظورت دچار مشکل هستی .
حرفت را بد گفتی و ذهن شنونده را منحرف به سمت آقایی که تلفن کرده بود بردی .
از نگاه من اگر مسئله ی تو پرستار ست ابدا نیازی نبود این مثال را بیاوری تا هدف و قصدت و نیاز و درخواستت رو در مورد استخدام پرستار بگویی .
( البته دلیل اینکه چرا این مثال را آوردی و ....را کاملا درک می کنم وحتی مانور دادن تو را و در حالت دفاعی که در ادامه از خودت نسبت به حرفهای دوستان نشان دادی و ....... از ابتدا تا انتهای مکالمه ی تلفنی تو و حتی ادامه ی آن در همین تاپیک ..... بازی ست و تو این بازی را داری و ابدا هم اشکالی ندارد فقط تو ببین و در خودت بهش آگاه باش .
مرد بنگاهی . همکار مرد . و تلفن آقای دکتر ....به نوعی موضوعات مشابه هستند که در تو هست . اشکالی نداره . ببین و اگاه باش و بی دلیل مقاومت نکن .
هر کدام از ما به دلائلی کاملا ناخودآگاه درگیر بازی هستیم و مسائل تکراری و مشابه . همین که بازی شناسایی شد نحوه ی برخورد و واکنش خود را به سادگی می توانیم کنترل کنیم کافی است که عزیزم این را بپذیریم و در پذیرش خود باشیم و..... )
قضیه ی این آقا مثال خوبی برای موضوع استخدام پرستار نبود و ابدا ربطی هم بنا به توضیحات بالا از نگاه من نداشت . این دو موضوع دو مبحث کاملا جدا از هم هستند . تو در مبحث اول درگیر بازی و تائید گیری و....هستی .
باید ذهنت را ساده کنی . درست مثل ساده کردن یک کسر .
این پیچیدگی باعث می شود که اطرافیانت دچار سردرگمی بشوندو ..... و بیش از این در مورد مسئله ی این آقا حرف نمی زنم و وارد آن چرخه نمی شوم و نقد و تحلیل و بررسی نمی کنم .
حال فرض را بر این می گیریم که تو می خواهی سر کار بروی و نمی خواهی حقوق و سابقه ی خودت و ....را از دست بدهی . امروز تو مسئله ی استخدام پرستار داری و می خواهی بدانی چگونه می شود حاضر به اعتماد به یک فرد غریبه شد ؟!
مسئله این است که نیازی نیست ما از ابتدا یک خروار اعتماد به طرف مقابل بفروشیم . دیوار اعتماد بارها گفته ام که رج به رج ساخته می شود و طی زمان . نه بی اعتمادی و نه اعتماد صددر صد هیچ کدام سازنده نیستند . حاضر به اعتمادی . ( تاکید زیاد دارم حاضر به اعتماد و قدم به قدم )
سازمان های بهزیستی و یا موسسه ها ی معتبری که پرستار می فرستند را از طریق آشنایان شناسایی کن . این مراکز شناسنامه و سفته و چک و .....از فرد کارمند می گیرند و..... اما با این حال این مقوله هم مثل همه ی مسائل دیگر زندگی تجربیات خوب و بد و درست و غلط خودش را دارد . کسی که تصمیم می گیرد کنار اقیانوس بایستد احتمال خیس شدن هم دارد .
اگر برایت مهم است که سر کار بروی و نمی توانی از حقوق و سابقه ی کار و ....بگذری
تو می توانی در زمانی که خودت حضور داری و به مرور این پرستارها را برای چند ساعت و یا چند روز با هر روشی که خودت می دانی زیر نظر بگیری . نباید از تجربه ی پرستار بترسی . تو اجازه داری افراد مختلف را ببینی و بعد انتخاب کنی و هر جایی هم دیدی که پرستار مشکل دارد تو می توانی با موسسه صحبت کنی و او را بیرون کنی و فردی دیگر را انتخاب کنی .
حساسیت تو روی فرزندت خیلی خوب است اما زیادی که باشد هم بچه خراب می شود و هم خودت اذیت می شوی و طی مرور زمان دیگران هم متاثر از این حالت می شود . دقت داشته باش . توجه داشته باش . اهمیت بده . مسئول باش . اما اجازه نده که این مسائل ترا به ورطه ی بی اعتمادی و حساسیت و تعصب و .....بکشاند .
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
شما قضاوت ببین .
فقط اینرا بگویم در لاک رفتار دفاعی رفتن و مقاومت درد شما را دوا نمی کند ، تاپیکهای مختلفت را در نظر دارم و رگه های بد بینی در همه آنها چه آنها که با نام شناخته شده هست چه با نامهای کاربری دیگر .
چرا تهمت می زنی. من کی با نام کاربری دیگر اومدم تالار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من هم امروز تماسی داشتم که اشتباه بود تا گفت با فلانی کار دارم ، گفتم اشتباه گرفته اید و قطع کردم ، اما شما تا سن و سال او را هم در آوردید که چه موقع بنا به سن و سالش دانشگاه رفته و در آن زمان مردان را برای تخصص زنان نمی گرفتند ، پس دروغ گفته و ....
چرا صحبت و همکلامی با یک تماس گیرنده به اشتباه یا حتی فرض بگیریم یک مزاحم ؟ چرا بعدش ذهن به سراغ سرنخهای بدبینانه رفتن ؟( نمیشد تصور کرد شاید خارج از کشور درس خوانده ؟)
عزیزم در فرض صحت مزاحم بودن هم راهکار منطقی این است که ادامه صحبت نشه و به طرف با قطع سریع تلفن بعد از اظهار تماس اشتباه نشان دهی که شما فقط اشتباهی تماس گرفتن را برداشت کرده ای ، نه مکالمه را ادامه دهی و بخواهی اثبات کنی که دروغگو هست و مزاحم و با منظور .....
چرا به مکالمه با او ادامه دادی ؟ درست بود ؟
بنده هم مطابق نظر مدیر محترم تأکیدم این است که نیاز به روانپزشک هست ، چه بسا ریشه بدبینی های شدید شما در وقایعی کودکی شما که بیاد ندارید و در ضمیر ناخودآگاه لانه کرده باشد. بد نیست به روانکاو مراجعه کنید و بخواهید روانکاوی صورت دهد .
موفق باشید .
.
فرشته خانم شما هم زحمت بکش روی خودتون بیشتر کار کن و زیاد هم بخودت خوش بین نباش!
فکر می کنی خیلی زرنگی و داری منو تو تله می اندازی؟
خدا رو شکر تو زمان نیوتن نبودی والا مانع کشف جاذبه زمین می شدی و هی می گفتی سیب افتاد که افتاد. چرا بدبینی و برو روانپزشک!
خیلی سخته درکش که می گم ایهاالناس یه تلفنی شد و منجر شد من پرستار بچه رو درست تر انتخاب کنم!
چرا در مورد پرستار حرف برای گفتن نداری. چرا بقیه جمله هام رو نمی خونی؟
یادم میاد درمورد همسرم که قصد جدایی ازش رو داشتم، صدبار اومدی گفتی خصوصیات مثبتش رو بنویس اونوقت راهنمایی کنم و چرا با من کارشناس همکاری نمی کنی. تا جواب پستت رو می دادم، می رفتی حاجی حاجی مکه!
اگر دلت پره از اینکه گفتم تو یه سازمان دولتی مزاحمت فیزیکی بعد از 14 سال سابقه کار سالم، برام ایجاد کردند تا خودم مجبور بشم برم و الان میخوای بگی حرفام پایه و اساس نداره و زاییده ذهن بدبین منه و تو سازمان دولتی چنین اتفاقاتی محاله بیفته، نه سرکار خانم، عین حقیقت رو گفتم.
رییس کارگزینی اونجا مستقیم تو روم گفت؛ اینجا هرکی رو نخوان یه انگ و تهمت هم بهش می زنن و می فرستنش بیرون!
بازم تکرار می کنم من نزد روانپزشک رفتم و دارو هم تجویز نکرد و البته اونجا نام محل کارم رو هم اوردم. الان ناراحتی از این موضوع؟ شماره اش رو بدم، روشنش کنی که تشخیص پزشکیش اشتباه بوده؟
البته من از کسی اینجا توقع نداشتم مشکل محل کار من رو حل کنه، من در انجمن ازاد اینجا که کس زیادی حضور نداشت درددل کردم و البته هم حرفم بیرون درز نکرد. از الان به بعد رو نمی دونم.
اگه مخالف قوانین تالار بود که همونجا می گفتید، اجازه صحبت ندارم و تموم.
فرشته به خودت نگاه کن؛
خودت رو ببین؛
تهمت زدی که با نام کاربری دیگه اومدم، که چی بشه؟ اصلا چی گفتم؟ میشه بگی نام کاربری دیگه ام چیه، برم ببینم چی گفتم؟
چرا نام کاربری قبلیم رو فاش کردی؟ کجای اینکار اخلاقی بود؟ می خوام بهم جواب بدی؟
فرار نکن، جواب بده؟
عزیز من صورت مساله رو پاک نکن. چرا وقتی تو همون انجمن آزاد یه جمع بندی کردم و گفتم اصل سوال من اینه و بابتش پاسخ خواستم، دیگه کسی جواب نداد؟
فرشته خانم سفسطه نکن، بگو مصلحت ایجاد می کنه که من حقیقت رو نگفته باشم.
همونطور که اون خانم تو اداره کار بهم گفت؛ تو انقلاب فرهنگی خیلی ها قربانی شدند، تو هم الان یه قربانی، چه اشکالی داره؟
اما من نمی خوام قربانی باشم! اصلا مگه کسی دوباره انقلاب فرهنگی کرده و من بی خبرم؟
یادت باشه، حرف محل کارم رو شما اوردی وسط؛
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
هستی جان سئوال شما از این اقا که به چه منظور هم بدبینانه بوده چون بلافاصله تصور بد کردی و پرسیدی و انتظار داشتی چیزی بشنوی و رفتاری ببینی که ذهنت تایید کنه که نظر سوء داشته و مچ گیری کنی که اصلاً تماسش حساب شده بوده و لابد کسی شماره منو داده ( از محیط کارم آب میخورد) و ...... یک داستان مفصل ، اما واکنش تند اون اقا سناریوی ذهن شما را به هم زد و برای جمع و جور کردن سئوالت گفتی منظورم تخصص شما بود ، یعنی خودت هم فهمیدی که این آقای دکتر متوجه سئوال بو دار و سوء ظنانه شما شد
هنوز به من جواب ندادی که از کجا مطمئنی که من در طی چند دقیقه مکالمه به این نتیجه رسیدم؟
چرا فکر نمی کنی اشتباه سناریوسازی کردی؟
فرشته خانم وقتی می تونی درست و دقیق در مورد مراجعه ات نسخه بپیچی که مطمئن باشی حرفش رو دقیق متوجه شدی!
نسخه ای که در انتهای پست قبلیت برای من پیچیدی، در واقع بابت سناریوی ذهن خودت بود. چون من نه این حرفها رو زدم و نه فکر کردم.
حالا شما بگو اینطوری فکر کردی، منم می گم نکردم. حالا کی باید مدرک بیاره؟
مدرک داری که من اینجوری فکر کردم؟
اما شما اینجا کارشناسی و من یه کاربر معمولی، پس قدرت شما بیشتره، لذا می بایست شما حاکم باشی و من محکوم!
در انتها باز هم می گم؛
مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
هستی بهت یاد آوری می کنم مراقب اطلاعاتی که از خودت می دهی باش . می دانی که تاپیک ها حذف نمیشه ؟!
هستی این تاپیک و پست های قبلی را فراموش کن .
چرا فشار داری ؟
چی ناراحتت می کنه ؟
بگو الان چرا تحت فشاری ؟ چی شده ؟
اگر حرفها و نظرات دیگران ........ را قبول نداری خوب نداشته باش . اما واکنش هایت را کنترل کن . چه لزومی داره که کلیدت بخوره و عصبی بشی ؟!
RE: مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
با سلام
هستی گرامی
اگر تصور می کنید که سایت همدردی نمی تواند به شما کمک کند، اصراری نیست که حتما مسائلتان را اینجا مطرح کنید.
بنده و سایر کارشناسان در این تاپیک و سایر تاپیک های مشابه که شما گشوده بودید، صریحا جواب خودمان و تشخیص خودمان را داده ایم. لکن شما همچنان بر همان منوالی که پیش از این برگزیده بودید، ادامه می دهید.
در اینگونه موارد اگر نمی توانید خودتان را تغییر دهید پیشنهاد می دهم که مشاور خود را تغییر دهید، شاید بتوانید بهره بیشتری ببرید.
به نظر می رسد پس از مراجعه به روانپزشک مذکور ، مسئله شما ظاهرابه قوت خود باقیست که اکنون شما در تالار همدردی طرح مسئله نموده اید. لذا ما هم تشخیص خود را بیان کردیم.
=========
پاورقی:
یکم
البته این مطلب که مورد تاکید قرار دادید کاملا درست هست و مورد تائید ما هم هست.
اما از این نتیجه نگیریم که هر کس مودب هست حتما شیاد هم هست!!!!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط هستی
در انتها باز هم می گم؛
مودب بودن نشانه شیاد نبودن نیست!
دوم:
این تاپیک به خاطر عدم رعایت قوانین همدردی و به حاشیه رفتن قفل می گردد