چرا همسرم گاهی به من دروغ میگه

سلام به همه دوستان
من 30 سالمه شوهرم 33
هفت ماهه عقد کردیم روابطمون خیلی خوبه همدیگه رو واقعا دوست داریم
فقط نمیدونم چرا از همون اول گاهی به من دروغ میگه
معمولا تو مسائل مالی دروغ میگه
یا مسائلی که مربوط به خانوادش میشه مثلا گاهی بهشون پول قرض میده ولی دوست نداره من بفهمم
سطح خانوادگیشون از ما پایین تره از لحاظ مالی و فرهنگی
البته اینم بگم مادرش هم همین طوره
کلا تو خانوادشون دروغ چیز بدی به حساب نمیاد یه جورایی احساس میکنم همه شون از مادرشون این کارو یاد گرفتن
ولی تو خانواده ما بر عکسه
اعتماد من داره از بین میره همش ذهنم مشغوله
خیلی سعی کردم بهش نشون بدم بهش اعتماد دارم سعی کردم پیش من احساس امنیت کنه
ولی بازم انگار دست خودش نیست نمیتونه همیشه راست بگه
واقعا ناراحتم صداقت به نظر من اساس یه رابطه خوبه
ممنون میشم دوستان راهنمایی کنن من باید چطور رفتار کنم دروغ هاشو به روش بیارم یا نه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نا گفته نمونه یکی دو بار بهش اعتراض کردم که چرا دروغ میگه ولی اون اصلا قبول نداره و میگه من دروغ نمیگم ولی متاسفانه میگه و گاهی هم دستش رو شده ولی به روی خودش نمیاره و بقول معروف ماسمالیش میکنه

سينان ميشه يكي از مواردي كه بهت دروغ گفته را تعريف كني ؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

فقط تو مسائل مالي دروغ ميگه ؟

ما هنوز عروسی نکردیم یه شب بهش گفتم امشب میای خونه ما؟گفت نه مامانم مریضه تنهاست بعدش فهمیدم همه خواهر برادراشم خونشون بودن (البته جای دیگه ای نرفته بود)

کلا زیاد میاد خونمون ولی اگه گاهی حسش نباشه بیاد یه دروغی سر هم میکنه مثلا میگه بابام کارم داره

یا مثلا به مامانش پول قرض داده من بهش گیر نمیدم ولی ازم پنهان کرد

وام ازدواجمو بهش دادم گفت ماشین میخرم ولی خورد خورد تمومش کرد و اخرش نفهمیدم چی شد حس میکنم خانوادش ازش میگیرن مطمئن نیستم مثلا میگه 300 تومنشو گم کردم باور کردنی نیست

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اصلا جرات راست گفتن نداره با اینکه من زیاد سخت نمیگیرم بهش
من فکر میکنم همش اثر تربیت خانوادگیشه
مشکل خاصی با خانوادش ندارم فقط از نحوه تربیت فرزندشون اصلا خوشم نمیاد
همشون با دروغ کاراشونو پیش میبرن حتی به همدیگه راحت دروغ میگن هیچکدومشون هم ناراحت نمیشن
ولی برای من خیلی سخته گاهی فکر میکنم نکنه همه زندگیمون دروغه و من چند سال دیکه بفهمم گولم زدن

سلام
نمیشه به این راحتی یه نفرو عوض کرد وگفت از فردا دیگه دروغ نگو:160:

کاری که میتونید بکنید اینه که ایشون رو توشرایطی نگذارید که مجبور شه دروغ بگه.
سوال پیچش نکنید وواسه هرچی ازش توضیح نخواین.

مثلا وقتی میگه امشب نمیتونم بیام خونتون نپرسید چرا وچی شده ؟بلکه بگید کاش میومدی دلم واست تنگ شده و......

بالاخره مسائلی تو خونوادشون شاید باشه که روشون نشه شما بفهمید وشاید خجالت بکشه.
البته این نظر منه.
موفق باشید:72::72::72:

هیام عزیز شما کاملا درست میگی نباید کسی رو در تنگنا گذاشت

ولی من واقعا سوال پیچش نمیکنم

به این کار عادت کرده به دیگران هم لازم بشه دروغ میگه

مثلا تو خونشون قلیون درست میکنه من هیچی نمیگم ولی خودش میگه من الان میکشما هرروز نمیکشم ولی دروغ میگه چون میدونه من از قلیون خوشم نمیاد

راستش من چيزي به ذهنم نميرسه
ولي در موردي كه گفتي به مامانش قرض داده شايد نميخاسته مامانشو پيش تو كوچيك كنه براي حفظ شخصيت مادرش اينكارو كرده

سلام

به نظر میاد شوهرتون شهامت نه گفتن رو ندارند و کمی هم اعتماد بنفسشون پایینه.... بخاطر همینه که وقتی مثلا دوست نداره اون شب به هر دلیلی خونه شما بیاد یه دروغ میگه.
شاید مشکلاتی تو خانواده داره که بخاطر همون اعتماد بنفس پایینشون حس می کنن اگه راستش رو بگند جلوی شما کم میارند.
بهتره بهش شهامت بدید و حرف راست رو خودتون توی دهنش بذارید مثلا وقتی یه کم خسته بنظر میاد، بگید "خیلی دلم میخواد امشب بیای خونه ما، ولی حدس می زنم امشب خیلی خسته ای پس بذاریم واسه یه شب دیگه" یا اینکه وقتی حس می کنید خانوادش از نظر مالی در مضیقه هستند خودتون بگید "بهتره این ماه مقداری از حقوقت رو به خانوادت بدی شاید احتیاج داشته باشن"
بهش میدون بدید تا براحتی هر کاری رو که ازتون مخفی کرده یا بابتش دروغ گفته رو آشکار کنه....نگران نباشید اگه بعدا فهمیدید این کارها به ضرر زندگیتون هست میتونید جلوشو بگیرید ولی لااقل الان که اول راهید سر کلاف زندگی به دستتون میاد.

سینان عزیز
همونطور که sunlifeعزیز گفتن دروغ گفتن از کمی اعتماد بنفس میاد .وبنظرم اگه با هر بار دروغی که میگن مچشو بگیری وبرخش بکشی بدتر میشه.
ببین دوستم مقایسه کردن سطح فرهنگی واقتصادی مال قبل ازدواجه ونباید اصلا بعد ازدواج بهش فکر کرد وبزبون اورد .
واگرنه خدای نکرده باعث دلخوری وناراحتی واز بین رفتن عزت نفس فرد مقابل میشه.وبرای جبرانش کارا وحرفایی میزنه که دروغ وپنهانکاری بحساب میاد.
رو موارد مثبت همسرت که بابتشون بهش جواب +دادی فکر کن وهمش درباره اونا باهمسرت حرف بزن تا هم بهت نزدیک بشه وهم اعتماد بنفسش بره بالا.
اگه بمادرش پول قرض میده اصلا مخالفت نکن بلکه بگو ایشالا خدا بیشتر بده تا "بتونیم "زحماتی که واست کشیده رو جبران" کنیم"
افعال رو جمع ببند.من و اونی دیگه نیست "ما"هست.

اگه میخوای باهات صمیمی باشه باید باهاش همراهی وهمفکری کنی.

چرا میگی من از قلیون خوشم نمیاد بگو قلیون چیز مضریه ومحکومش نکن که میدونه من خوشم نمیاد ولی میکشه.
اینجوری بهت دروغ میگه که الان فقط میکشم.

اینا صرفا نظرات شخصیه منه.موفق باشید:72::72::72:

با تشکر از همه دوستان
ولی انگار من نتونستم منظورمو خوب برسونم
من تقریبا همه پیشنهاداتی که دوستان گفتن رو قبلا عملی کردم
من به روش نیاوردم که دروغ میگه ولی گاهی اتفاقی لو رفته
من در واقع میشه گفت اصلا بهش گیر نمیدم

وقتی قلیون میکشه وقتی پول قرض میده ...........من هیچی نمیگم

ولی متاسفانه بازم دروغ میشنوم

سلام

زنان در مقابل بسیاری ازمسائل جبهه می گیرند و عکس العمل شدید نشان میدهند.از طرف دیگر
مردها عقیده دارند که در بسیاری از موارد گفتن حقیقت به همسرشان نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه به مصائب دامن می زند.


مردها عقیده دارند زن ها اکثراً به خاطر چیزهایی که واقعاً بی اهمیت است دلخور می شوند و برای اثبات ادعای خود، ده دلیل عمده دروغ گفتن به زنان را اینچنین عنوان می کنند:
۱) بعضی از زنان تحمل شنیدن حقیقت را ندارند
۲) دروغ گفتن آسان تر است
۳) قدرت نمایی
در اکثر رابطه ها، «مرد» بودن به معنای داشتن کنترل بر همه امور است. حتی اگر در ظاهر این طور نباشد هم اکثر زنان، مرد خود را اینطور می پسندند.

۴) دروغ گفتن برای بعضی مردها نوعی تفریح است

۵) دروغ جلوی ناامید شدن طرف مقابل را خواهد گرفت

۶) شجاعت
با اینکه زنان همیشه می گویند «ترجیح می دهم حقیقت را بشنوم نه یک داستان را»،بعضی مواقع مساله خیلی جدی تر از این حرف هاست.

۷) دروغ ناراحتی های بعدی نخواهد داشت
دروغ گفتن فقط برای حفظ رابطه نیست در بسیاری از موارد شما با دروغ گفتن باعث می شوید قلب او نشکند. وقتی از شما سوال می کند «من چطورم؟؟» یا «این روژلب نارنجی به لباس بنفش نمی آید؟» لازم نیست حتماً راستش را بگوئید. در این صورت مجبور نیستید یک روز قیافه عبوس او را در سکوت تحمل کنید!

۸) حضور در مهمانی های اجتناب ناپذیر با دروغ لغو خواهدشد

۹) دروغ مفیداست
مثل خیلی از مسائل روانشناسی دیگر، زنان در مقابل بسیاری ازمسائل جبهه می گیرند و عکس العمل شدید نشان میدهند. گاهی در آغاز روابط، برای خوب جلوه دادن خود علاوه بر خوش زبانی، دروغ گو بودن هم موثر است!!

۱۰) دروغ گفتن خطرات را کم می کند

http://www.zanrooz.com

اما دوست عزیز ببینید دلخوریهایتان بیشتر برای مسائل پیش پا افتاده (از نظر همسرتان) است؟

و آیا عکس العملهای شدید و افراطی دارید؟

اینها در دست شماست و می توانید تعدیلشان کنید ،

موارد ده گانه بالا دلایل دروغ گوئی است که ریشه در ترس شوهرتان دارد.

به نظر من هم این موضوع که ایشان دروغهای کوچک می گویند و در خانواده شان هم از نظر شما پدیده رایجی است، به صورت کوتاه مدت قابل برطرف شدن نیست.
شاید از نظر ایشان دروغ تعریف دیگری دارد و به این مسایل پیش پا افتاده نمی توان برچسب "دروغ" زد. شاید اینها را یک نوع پیچاندن یا رد گم کردن بدانند. همین. اما از نظر شما هر نوع اظهار نظر خلاف واقعیت و حتی پنهانکاری هم دروغ محسوب می شود.
با این فرض، مشکلی که الان بین شماست اختلاف نظر بین تعاریف هست. همه می دانند که دروغ بد است. اما دامنه آن برای شما خیلی وسیع و برای همسرتان احتمالا کوچکتر است (مثلا ادعاهایی در حد فیل هوا کردن یا رد شدن قطار از داخل سوراخ سوزن می توانند دروغ محسوب شوند)
به نظر من شما می توانید روی این تعاریف کار کنید و کم کم به یک تعریف مشترک از دروغ برسید. طوری که نه سیخ بسوزد و نه کباب!
(این اختلاف نظر در مورد واژه هایی که به صورت مشترک از آنها استفاده می کنیم اغلب خودش را در اوایل زندگی مشترک نشان می دهد و خیلی وقتها منشا مشکلات بزرگ هم می شود. همانطور که دیدگاهها در مورد مذهبی بودن، بهداشت، باکلاس بودن و ... متفاوت است!)