مسخره کردن دیگران.صفت زشتی که خانواده همسرم انجامش میدن

سلام دوستان.خیلی وقته نیومدم.دوران پر از استرس قبل از عروسی تموم شد و مراسم ازدواج به خوبی برگزار شد.البته بارها خانواده همسرم حتی شب عروسی اشکم رو درآوردن ولی من سعی کردم بخاطر دل خودمم که شده خوب باشم.
از همون روزا فهمیدم خانواده شوهرم به شدت اهل مسخره کردن دیگران هستن مخصوصا کسایی رو که یه خورده از خودشون بهتر باشن و سطحشون بالاتر باشه رو بدجور مسخره میکنن.این اتفاق سه تا چهار بار شب عروسی و روز بعد و قبلش واسه خودم افتاد.جلو خودم همه چیمو مسخره میکردن و میخندیدن بهم.در صورتی که همه چیز عالی بود و جایی واسه تمسخر نداشت.بیشترش از سر حسودیه.همه متوجه شدن و گفتن چون تو از همشون سر تر هستی اینطور بهت تیکه های بیجا و بی دلیل میندازن.شوهرم هیچی واسم کم نزاشت و اونا لجشون گرفته.
من رفتار جرات مندانه رو خوندم ولی بازم نمیتونم با احترام جواب بدم تا ادامه ندن.چطور با این قضیه کنار بیام؟چون اینطوری که نمیتونم جواب اونارو بدم همش تو دلم میمونه و میام خونه با شوهرم بحث میکنم.البته بحث نه.درد دل میکنم.میدونم که این کار کم کم باعث میشه رابطه بین خودم و شوهرم سرد بشه.
راهنمایی کنید باید چیکار کنم؟

سلام شارلوت عزیز
تبریک میگم خانومی ایشالا خوشبخت بشین:323:
چه خوبه روزو با همچین خبر خوشی شروع کردیم:310::227::310::227:

خودت جواب خودتو دادی...رفتارشون یه واکنشه که از حسادتشون نشئت"درست نوشتم؟:162:"میگیره.

حسادت بده ولی نمیشه کاریش کرد اینجورین دیگه.
این نشون میده که از نظر اونا تو وزندگیت کاملید وبدون نقص وتو رابطت با همسرت موفقی چیزی که شاید اونا نداشته باشن ولی با این رویه که پیش گرفتی" منظورم بحث کردن وپشت سر خانواده همسرت پیشش حرف زدنه"
فکر نمیکنی این رابطه ایده ال کم کم خراب میشه خدای نکرده.:163:

بنظرم شما که دلیل کاراشونو میدونی وهمسرت هم صددرصد میدونه دیگه لازم نیست هر روز بهش گوشزد کنی.
بالاخره یه بار اعتراض میکنه هرچی باشه عزیزاشن .حیف نیست به خاطر 4نفر دیگه بر گرده بهت یه چیز بگه.
مردا مسحور زنی میشن که بتونه تو هر شرایطی اوضاع وکنترل ومدیریت کنه نه اینکه با دوتا حرف بیخود دیگری گرد وخاک کنه .:320:
مردا کلی تر از ما به زندگی نگاه میکنن اونا نمیرن تو نخ اینکه چرا فلانی بهم یه وری سلام کرد "البته تا وقتی ما سر کلافو دستشون ندیم"
فکرشو در گیر نکن .نیروتون بگذارین واسه پیشرفت .
البته این نظر منه.موفق باشی

سلام شارلوت عزیز

عروس خانم مبارکا باشه :43:

انشالا که خوشبخت بشی. اما اگر میخوای خوشبختی رو با همسرت بسازی و اون رو عاشق خودت کنی باید تلاش

کنی به جاینکه انرژیت رو صرف جواب دادن به خانواده همسرت بکنی ، انرژیت رو بذاری برای بهتر کردن رابطه خودت و

همسرت. اونها هم بالاخره به وجود شما عادت می کنن و این زمان می بره.

اما راه درست در مقابل با اشخاصی که دیگران رو به تمسخر می گیرن خوب صحبت کردنه و جدی و قاطع بودن.

در اقوام من خانواده ای هست که زمین و زمان رو مسخره می کنن. میدونم حس بدیه اما راه مقابله با این افراد اینه :

1- راه هر نوع شوخی و شوخی کردنی و به روی این قبیل افراد ببندید.

2- باهاشون جدی و قاطعانه و در عین حال با آرامش کامل صحبت کنید.

3- پای حرف این قبیل افراد ننشینید و بهشون اجازه ندین به حریمتون وارد بشن و حدشون رو بهشون نشون بدین.

4- سعی کنین حرف اونها رو به حساب حماقت و حسادتی کودکانه بذارین. شما از یک کودک هرگز نمی رنجین

درسته؟ اگر اونها رو هم توی همین موقعیت تصور کنین فقط خندتون می گیره.

5- در برخورد با این افراد مراقب سخنانتون باشین چون این قبیل افراد هر چیزی رو دست آویز خنده می کنن.

6- در آخر با انتقال ندادن به همسرت و گذاشتن انرژی بیشتر برای استحکام بخشی به پایه های زندگی مشترکتون

تلاش کنی تا بدون توجه و توقع داشتن از اونها ، زندگیتون رو بهتر کنی و یک رابطه مبتنی بر احترام تنها باهاشون

داشته باشی.

یادت باشه الان شما نقش جدیدی رو در زندگی کسب کردی و اون نقش مربیگری خانواده است. پس مربی خوب و

عاقل و سیاستمداری باش ;)


راستی روی حساس بودن و زود رنجیت هم برای کاهشش کار کن و تلاش های قبلیت و ادامه بده چون الان موقعیت

شما حساس تر و خطیر تره.

خوشبخت بشی گلم.

:72:

ممنون دوستان خوبم.مرسی.خانواده من اصلا اینطور نیستن و من در شرایط کاملا متفاوتی بزرگ شدم.خانواده همسرم سعی دارن منو خورد کنن و کوچیک جلوه بدن.این در حالیه که همه جا خودشون با نشون دادن و معرفی من به بقیه کلی هم واسه خودشون کلاس میزارن اما حسودن.من خیلی خاکی و نرمال باهاشون رفتار میکنم و اصلا اهل قیافه گرفتن یا فخر فروشی نیست نمیدونم چرا حسادت میکنن و حتی سعی می کنن همسرم رو هم نسبت به من بدبین کنن

شارلوت عزیز

در مقابل افراد متکبر و اهل فخر فروشی مانند خودشون رفتار کن نه با خاکی و صمیمی بودن!

این دستور دین ماست که در مقابل افراد متکبر مانند خودشان باشید. خانواده همسرت اینطور هستن درست عکس

خانواده شما! پس باید بپذیریشون. همینن و تغییر نمی کنن حتی با رفتار خوب شما. پس به جای صمیمیت و مظلوم

بودن بی تفاوت و قاطع باش و به احترام گذاشتن اکتفا کن. انقدر هم خودت رو نارحت نکن که چرا اینطورین، من که

باهاشون خوبم!

ما مسئول تغییر آدمها نیستیم. فقط باید طوری رفتار کنیم مقابل دیگران که کمترین آسیب رو ببینیم عزیزم.

حتما نکاتی رو که گفتم مقابلشون رعایت کن.

موفق باشی عزیزم.

:72:

با سلام سعی کنید که این مشکل رو خودتون حل کنید یعنی سعی کنید که برای خودتون و خانواده شوهرتون مرزی قائل بشین تا پاشون رو فراتر از این مرز نذارن ،و حدود رو رعایت کنن سخته ولی امکانش هست .به شوهرتون زیاد از بدی خانوادش نگین ،در واقع راه برخورد با آدم های مشکل(دوست،همکار یا مادر شوهر یا خانواده شوهر) اینه که به خودتون آرامش بدین و با متانت بذارین هر چه میخوا بگن.و اگه موضوعی پیش بیاد و شما رو عصبانی کرد سعی کنید که بر اعصابتون مسلط باشد و با دعوا کردن در واقع حرمت ها شکسته میشه و شاید در زندگی زناشویی تون اثر منفی داشته باشه .در جاهای که حس میکنید نمیتونین تحمل کنید و یا دارای تنشه از اون محیط یا جمع خارج بشین.
http://ahlekhaneh.ir

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط bahar.shadi

شارلوت عزیز

[b][color=#006400]در مقابل افراد متکبر و اهل فخر فروشی مانند خودشون رفتار کن نه با خاکی و صمیمی بودن!

این دستور دین ماست که در مقابل افراد متکبر مانند خودشان باشید.

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط bahar.shadi

شارلوت عزیز
پس به جای صمیمیت و مظلوم

بودن بی تفاوت و قاطع باش و به احترام گذاشتن اکتفا کن.

---

ای بابا ...
خانم بهار حرفاتون کمی باهم نمیخونه ...
نظر شما محترم ولی اگه خانم شارلوت هم مثل اونها رفتار کنه ارزش خودشو تا سطح اونها پائین میاره! اینکه نمیشه ! و فکر میکنم دستور دین ما درست برعکس گفته شما باشه ..
نهج البلاغه مثال های زیادی از مولا علی (ع) وجود داره ....

سلام به همه
من بعد از چندوقت بی تفاوتی و تحمل کدن باز کم آوردم
اینا رسما منم مسخره میکنن جلوی خودم
دیگه طوری شدم که اصلا دوست ندارم برم شهرشون
خیلی اذیت میشم و فقط و فقط بخاطر شوهرم تحمل میکنم
به همه چیز میخندن و سوژه پیدامیکنن
یک مشکل دیگه هم با پدرشوهرم پیدا کردم که به پوشش من گیر میده خیلی هم بد حرف میزنه در صورتی که من ولقعا هیچ ایرادی نداره پوششم
ازش متنفر شدم

هم برای مسخره کردن هم برای ایراد به پوشش مثال میزنین کامل که بتونیم کمک کنیم
ما یه خانواده خیلی شوخ وبگو بخندیم وخانواده زن عموم خیلی رسمی وجدی زن عموم سالهاست که اومده توی یه خانواده ما وهمیشه فکر میکنه هرچی میگن هر شوخی میکنن با اونن کلا فکر میکنه همه باهاش مشکل دارن اول همه خوب بودن ولی کم کم با رفتاراش کاری کرد که الان واقعا مسخرش میکنن مطمئنین شوخ نیستن وفکر نکنن شما نارحت شین ؟برا همین مثال واضح بزنین که مشخص شه

منم مشکل تو رو دارم خونواده شوهرم کلا همه رو مسخره میکنند بخصوص اونایی که ازش سر تر باشند.من سخت باهاشون کنار میام.اما تصمیم گرفتم ایندفعه جوابشونو بدم.البته محترمانه.نمیخوام حرمتی شکسته بشه.

مثلا من یک مانتو جدید پوشیده بودم که واقعا هم رنگش قشنگ بود هم طرحش
مادرشوهرم مراعاتمو میکنه.مثلا یکبار
مادرشوهرم به دخترش گفت ببین چقدر مانتوشون قشنگه تو هم برو باهاشون از این پارچه بگیر بده بدوزن.همیشه شارلوت مانتوها و لباسای پوشیده و شیکی میپوشه شما هم ازش مدل بگیرین بدوزین چیه این مانتوهایی که میپوشین
همین کافی بود که دخترش و شوهرش بشین به مسخره کردن لباسای من.
یا موقع عروسی من همه چی داشتم و تزئینات خونه هم کامله کامل بود
صبح که من واسه آرایشگاه رفته بودم اومده بودن خونه من و همه چیزو بهم ریخته بودن و مسخره بازی و عکس گرفتم از دلقک بازیاشدن
من یه مرغ درسته رو کراوات زده بودم و واسه یکی هم تاج و تور گذاشته بودم و به حالت نشسته کنار هم داخل فریزر گذاشته بودم(جزو تزئینات یخچالم بود)اومده بودن یه تخم مرغ گذاشته بودن جلو مرغه.حالا عقلشونم نرسیده بود که بابا تخم مرغ داخل فریزر میشکنه.خلاصه تخم مرغ میشکنهو همه جارو به گند میکشه
ملی منو واسه اینکارا مسخره کردن در صورتی که موقع عروسی خاهرشوهرم التماسم میکردن که بیا و وسایلاشو تزئین کن
واسه پوشش هم اونا خانتوادشون همه چادری هستم ولی من مانتویی هستم ولی حجابم از همشون کاملتره
اونا هروقت میرن جایی که باباشون نیست آرایشای زننده و لباسای خیلی باز میپوشن ولی من همیشه نرمال هستم
اونوقت چندبار پدرشون بدجور جلو همه به من گفته چادرت کو؟اون چه وضعیه آبروی آدم میره
دفعه آخر هم من زدم زیر گریه و هیچی نگفتم و خود همسرم کلی باهاشون بحث کرد و بعد باباش اومد درستش کنه و بهانه های الکی واسه توجهش میاورد

من فکر مکنم در سطح تو نیستن.برای همین مسخره میکنند.نباید خودتو ناراحت کنی.اگرچه منم همین مشکل دارم با خونواده شوهرم اما من که نمیتونم فکر کاراشونو از سرم بیرون کنم.

- - - Updated - - -

من فکر مکنم در سطح تو نیستن.برای همین مسخره میکنند.نباید خودتو ناراحت کنی.اگرچه منم همین مشکل دارم با خونواده شوهرم اما من که نمیتونم فکر کاراشونو از سرم بیرون کنم.

بیخیال بابا ..

کسانی که دیگران رو مسخره میکنن خودشونم قبول دارن اینقدری پست و حقیر هستن که با تحقیر کردن دیگران سعی در همتراز کردن دیگران به خود دارند.. یعنی بوسیله تحقیر کردن و مسخره کردن عقده های نداشته های خودشونو خالی میکنن ..

در مقابل چنین آدم هایی باید بیتفاوت بود واکنش نشون بدی یعنی تحت تاثیرشون قرار گرفتی و براشون لذت بخشه .. فقط کافیه هیچ واکنشی نشون ندی بیخیال زندگیتو کن بزار مسخره کنن

ممنون
منم بیخیال شدم اما بعضی جاها دیگه داغ میکنم
اسباب کشی داشتیم و به خونه خاهرشوهرم نقل مکان میکردیم
پدرشوهر و مادرشوهر فوق العاده فضولم هم اومده بودن تا فقط و فقط وسایلم رو ببینن(اینکه میگم فضول واقعا هستن و هرروز زنگ میزنن میپرسن حتی ناهار و شام چی خوردیم؟)
من یک استند فوق العاده قشنگ دارم که توش پر از لوازم قدیمی و عتیقه ی قیمتیه و هرکس دیده عاشقش شده
پدرشوهر محترم جلو همه بهم گفت همین اشغالا چیه برداشتی آوردی.میزاشتی تو همون خونه باشه واسه صاحب خونه
وای نمیدونین چقدر ناراحت و عصبی شدم
این حرفو در حالی زد که خودشون باور کنید با یک وسایل درب و داغونی زندگی میکنن و اصلا هیچ چیز درستی ندارن تو خونشون و اومده بودن یک سری از فرشا و وسایلی که مال زمان دانشجویی همسرم بوده و همشو دستدو خریده رو ببرن و ازش استفاده کنن
خدایی خب نبایدآتیشمیگرفتم؟

- - - Updated - - -

ممنون
منم بیخیال شدم اما بعضی جاها دیگه داغ میکنم
اسباب کشی داشتیم و به خونه خاهرشوهرم نقل مکان میکردیم
پدرشوهر و مادرشوهر فوق العاده فضولم هم اومده بودن تا فقط و فقط وسایلم رو ببینن(اینکه میگم فضول واقعا هستن و هرروز زنگ میزنن میپرسن حتی ناهار و شام چی خوردیم؟)
من یک استند فوق العاده قشنگ دارم که توش پر از لوازم قدیمی و عتیقه ی قیمتیه و هرکس دیده عاشقش شده
پدرشوهر محترم جلو همه بهم گفت همین اشغالا چیه برداشتی آوردی.میزاشتی تو همون خونه باشه واسه صاحب خونه
وای نمیدونین چقدر ناراحت و عصبی شدم
این حرفو در حالی زد که خودشون باور کنید با یک وسایل درب و داغونی زندگی میکنن و اصلا هیچ چیز درستی ندارن تو خونشون و اومده بودن یک سری از فرشا و وسایلی که مال زمان دانشجویی همسرم بوده و همشو دستدو خریده رو ببرن و ازش استفاده کنن
خدایی خب نبایدآتیشمیگرفتم؟

میدونی شارلوت جان معمولا اینجور ادما کمبود دارند دیگه.منم از این مدل ادم سراغ دارم.مثلا زن بسر دایی خیلیییییییییییییییییییییی واقعا زن خوبیه.یعنی هرچی بگم کم گفتم.زندگیشون هم خدا رو شکر عالیه.وقتی میاد خونمون با اینکه خونه ما اصلا به خونه اونا نمیرسه اما اینقدر تعریف میکنه.یه جوری برخورد میکنه انگار از خودمونه.خیلی از اخلاقش خوشم میاد.معمولا ادمایی که دارن و تازه به دوران رسیده نیستن اینجوری اند.اما ادمایی که تازه به یه چیزی رسیدن و واسه خودشون خیلی مهمه یا اینکه کلا خودشون هیچی ندارن کارشون مسخره کردن دیگرانه.میخوان با این کار خودشونو بکشن بالا.خیلی از ادما هم هستن که سطح زندگی ملیشون در یه حدیه که متوسط اند اما بخاطر سطح فرهنگی بالایی که دارن کسی رو مسخره نمیکنند.منم یه جورایی مشکل تو رو دارم.طرف هیچی نداره اما بعدش میاد ادمو مسخره میکنه.یا یه جوری برخورد میکنه که یعنی ما بهتریم!یه جور احساس خود بزرگ بینی.اینقده هم تعریف میکنند از خودشون.اگه هم یه بار کسی از من بخواد تعریف کنه جبهه میگیرن یا خودشونو میزنند به اون راه.البته جایی هم که میرن زودی ادمو معرفی میکنند که این عروسمونه:311:.منم هرکار میکنم نمیتونم خودمو بیخیال بگیرم.اما تنها راهش بی خیالیه.ادم حسود و مسخره کن خودش اذیت میشه.همیشه هم هر کدومشون مریضن.اخه این مریضی های روحی روی بدن هم تاثیر میگداره.