برم خواستگاری یا نه؟

با سلام
من پسری 22 ساله ام که 4 سال پیش در دانشگاه با یکی از همکلاسی هام آشنا شدم و عاشقش شدم. اون از خانواده ای هست که درمورد همه چیز فوق العاده سخت گیرن. در ابتدا اون تمایلی به من نداشت و میگفت من مثل برادرشم براش ولی با گذشت زمان کم کم بم علاقه مند شد و عاشقم شد. تو این 4 سال رابطه ما خیلی بهم نزدیک شد و درست مثل زن و شوهرا بودیم گاهی وقتا بحث میکردیم قهر وآشتی هم زیاد داشتیم. این قهر و آشتی ها منو خیلی ناراحت میکرد ولی اون هر روز بم نزدیک و عشقش بم بیشتر میشد. اون دختره حسودیه طوری که دوس نداره من با دخترای دیگه حرف بزنم یا بخندم. ما اختلاف سلیقه های زیادی هم باهم داریم . حالا من تصمیم به جدایی ازش گرفتم و بش گفتم ولی اون نمیپذیره و باور نمیکنه . من با خانوادش درباره ازدواج صحبت نکردم ولی فکر میکنم جوابشون منفیه. من با این دختر چیکار کنم؟

سلام بر شما

به همدردی خوش آمدین. :72:

متأسفانه شما دختری رو به یک رابطه‌ی دوستانه وارد کردین، با رفتارتون ایشونو به خودتون وابسته کردین و بعد از مدتی به صورت ناگهانی متوجه اختلافات زیادتون شدین!

نقل قول:

---

من با این دختر چیکار کنم؟

---

بیش از این، کاری با این دختر نکنین. بهترین کار، قطع رابطه است. این دختر مطمئنا آسیب بسیار زیادی از این دوستی می‌بینه. اما یادتون باشه هر چه بیشتر این رابطه رو کش بدین، آسیب‌هایی که به او وارد میشه، بیشتر و عمیق‌تر میشن.

پس رابطه رو قطع کنین. امیدوارم در این ۴ سال درستون تموم شده باشه و دیگه همدیگرو نبینین. اما اگر تمام نشده، در دانشگاه هیچ ارتباطی از نوع نگاهی، کلامی، متنی و ... با او نداشته باشین. اگه کلاس مشترکی دارین، کلاستونو تغییر بدین که در یک کلاس نباشین.

نقل قول:

---

اون دختره حسودیه طوری که دوس نداره من با دخترای دیگه حرف بزنم یا بخندم

---

متأسفانه بعضی انسان‌های ساده فکر می‌کنن که اگه وارد رابطه‌ی دوستی بشن و با دوستشون درست مثل زن و شوهرا باشن، دوستشون هم باید درست مثل زن و شوهرا تعهد داشته باشه و رابطشو با جنس مخالف محدودتر از قبل بکنه.
این دختر هم حسود نبوده. او هم احتمالا همین‌گونه فکر می‌کرده. که متأسفانه اشتباه فکر می‌کرده ...


در پایان امیدوارم با بیشتر کش ندادن این دوستی، آسیب کمتری به این دختر بزنین. و البته امیدوارم که پایان این دوستی و درک عواقبش برای شما و این خانوم، برای شما کافی باشه که در آینده دوباره سراغ چنین ارتباط‌هایی نرین.

موفق باشین. :72:

به نظر من یه روانشناس خوب می تونه متوجه بشه که شما می تونید با هم ازدواج کنید یا نه . اگه دو دلید پیش یه روانشناس خوب برید و مشکلاتتونو بهش بگید اون با توجه به علایق و خصوصیات اخلاقی دو طرف خیلی خوب راهنمایی می کنه که آیا برای هم مناسبید یا نه .
این طوری اون خانمم ضربه کمتری می خوره و قبول می کنه که به درد هم نمی خورید نه اینکه فکر کنه ولش کردین و آه و ناله کنه .
دکتر ابراهیم میثاق
دکتر فرهنگ
روانشناسای خوبی هستند .
کلا واسه ازدواجتون هم خوبه برید پیش مشاور .
موفق باشید.:72:

دو تا از کلاسامون با همه و دیگه فرصت تغییر کلاس ها تموم شده. من با اون س ک س داشتم میدونم خیلی بش بد کردم. هر روز دارم سیگار میکشم و برای خودمم خیلی سخته

تايبيك شما رو كه خوندم ياد خودم افتاد نا هم درست عين شما بوديمدقيقا همينطوري جند سال باهميم حالا اون كفت اخلاقامون به هم نميخوره منم دقيقا همينجوري بودم دقيقا با حرف مسافر زمان موافقم منم دقيقا اينجوري بودم فكر ميكردم زن و شوهريم توقع داشتم عين زنش با من برخورد كنه باز خوبه دوست شكا به دخترا حسوديش ميشده منكه حتي به افراد خونوادشم حسودي ميكردم,ما به جشم شوهر نكاه ميكنيم ولي شكا به جشم دوست دختر واسه همين مشكل بيش مياد شما بايد اول ببينيد واقعا دوستش دارين يا نه شايد اكه واقعا دوستش داشته باشين و به جشم همسرتون بهش نكاه كنيد اين رفتاراش اةنقدر هم واستون سنكين نباشه ,كاش اول تصميمتونو قاطعانه ميكرفتين بعد وارد فاز احساسي ميشدين ,ولي بدونين واسه يه دختر بعد از اين همه زقت خيلي سنكينه كه يكدفعه بكين تمام

اون هنوز امید داره که این رابطه درست میشه و ما بازم بهم برمیگردیم ولی من دیگه نمیخوامش. هر دومون فکر میکردیم میتونیم عوض شیم ولی نشد. اون خیلی بم وابسته ست ولی دیگه نگاهم بش عوض شده. شما فکر میکنید احتمالش هست این رابطه درست بشه؟ اون اینطور فکر میکنه. من شماره مو هم عوض کردم که دیگه نتونه بام در ارتباط باشه

دقيقا عين من منم هنوزم ايمان دارم كه ميشه رابطمون خوب بشه ,من دقيقا نميدونم شما رابططون جطور بوده ولي با خودتون روراست باشين ببينين هر رفتاري كه اون كرده شكا قبلش جيكار كردين كه اون اينجور رفتاراييو كرده ,يه سوال دارم شما واقعا به خاطر اخلاق يا شايدم خسته شدين ؟

وقتی که با هم رابطه جنسی داشتید درست نیست که انقدر راحت اون دخترو کنار بذارید داغون میشه .
یه فکر دیگه بکنید .
مثل آدامس باهاش برخورد نکنید . حالا که شیرینیشو گرفتید بندازیدش دور ؟
حتما پیش یه روانشناس برید و دخترک بیچاره رو تنهاش نذارید . اگه دلش بشکنه بعده ها چوبشو می خوریدا .
کما اینکه شما خواستار شروع رابطه بودید .

به نظر من این دور از انصاف است که نسبت به کسی که رابطه عاطفی شدیدی با شما دارد اینگونه صحبت می کنید.
1. شما رابطه جنسی داشته اید. هر چند اینکار از بنیان اشتباه و غلط بوده، اما هر چه بوده بین خودتان بوده و بعد از ازدواج شما با هم، تاثیر کمتری بر زندگیتان خواهد داشت. اما اگر به هر دلیلی با هم ازدواج نکنید هر دوی شما متهم هستید به داشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج. البته با توجه به شرایط جامعه ما این مساله برای دختر خیلی حادتر و مخرب تر هست. برای شما هم اگر خدا یارتان باشد و این راز فاش نشود، وجدانتان که هست. مطمئن باشید یک نگرانی درونی همیشه و به همین علت با شما خواهد بود.
2. شما از اخلاق بد دوستتان فقط به حسادت او اشاره کردید که البته همانطور که بقیه هم به آن اشاره کردند، به این شکلش جزء ذاتی همه زنها است. بدیهای او را (از نظر خودتان) برای ما بنویسید. شاید شما توقع نادرستی از خصلتهای همسر ایده آلتان دارید؟!
3. اگر بنا به دلایل منطقی قادر به ازدواج نیستید، ایشان را به حال خود رها نکنید و حتما از یک مشاور خبره برای آماده سازی و توانمند سازی ایشان برای حل مشکلات آتیشان کمک بگیرید.

[/size]اينجوري باهاش برخورد نكن مطمعن باش خودت بشيمون ميشي بعد يه مدت و ميخواي بركردي اونوقت هركاري كمي نميتوني اين كارتو از ذهنش باك كني ,

ممنون از راهنمایی همه شما

چقدر راحت!!!!!!!!!!!!!!!!!
یه روز میخوامش حالا نمیخوامش
دخترا تا کی میخواین خودتون و بازیچه دست هر ناکسی بکنید؟تا کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! !!!

الان بزركترين ارزوم اينه كه اي كاش الان همون زمون قديم بود مه هيح دختري با هيج بسري قبل ازدواج رابطه نداشت و دوست نميشد اي كاش بازم بدر كادرا انتخاب ميكردن كه حداقل اكه در اينده به مشكل برميخورديم يه بهانه اي داشتيم نه اينكه بعد از جند سال بازيجه ي دست يكي بشيم بعد خيلي راحت بكه ببخشيد ديكه حوصله تو ندارم برو خدا به ما اجساس داد ولي عقل زيادي هم داد ولي ما عقا رو كامل بوسيديم كذاشتيم كنار فقط احساس رو جسبيديم ,الان واقعا به اين نتيجه وسيدم خوب بودم زيادي هم بده وقتي تو جامعه اي كه همه كرك هستن خوب باشي نتيجش همينه خيلي راحت ميذارنت كنار بعد از سو استفادشون من يكي كه تصميم كرفتم از اين به بعد فقط خودمو دوست داشته باشم و به فكر منافع خودك باشم دون مطمعنم اينجزري مزفق ميشم

بنظرمن قبل ازاینکه تصمیم قطعی برای جدایی بگیریدپیش یک مشاوربروید:305:تاباهردوشماص� �بت کننداگرمشکلتون قابل حل شدن باشدکه باکمک مشاورحل کنیددرغیراینصورت باتوجه به جلسات مشاوره ای که برگذارمیشه دخترخانم میتونندتحمل کنندهرچندسخت هست
اگرازاول قصدجدایی داشتیدچطورشدرابطه جنسی برقرارکردیدباتوجه به اینکه کاری که درجامعه پسندیده نیست وفقط درچارچوب ازدواج مجازهست میدونیدکه برقراری این رابطه اسیب شدیدی به دخترخانم میزندوجدایی از شما باعث میشودایشون درازدواجشون دچارمشکلات زیادی شوند:163:
اگرقصدتان برای جدایی جدی هست حداقل ایشون روبیشتروابسته نکنیدووعده ووعیدندهید
هرکی دلت روشکست صداش رودرنیاریه روزدلش میشکنه صداش درمیاد
دل ایشون رونشکندوبادلایل منطقی ایشون روقانع کنیدکه بهتره ازهم جداشید:160:

سلام جناب p.i

درسته که شما قانونا در قبال ایشون وظیفه ای ندارین ، اما اخلاقا چطور؟ در برابر خداوند چطور؟

وقتی مثل زن و ظوهرا بودین فقط جسمش رو میخواستین؟ روحش مهم نیست؟

فکر کنین اگر سر دختر خودتون این بلا بیاد چی میشه؟ شما که پدرش هستین چه حالی میشین؟

فکر می کنین با رها کردنش همه چیز درست میشه؟ و شما راحت میشین؟

این اسمش حسادت نیست دوست عزیز

این خانم نگرانه! نگران که وقتی همه وجودش رو برای شما گذاشته شما نکنه اون رو بذارین کنار که درست هم فکر

می کرده. پس این دلیل نشد برای بی تعهدی و بی مسئولیتی!

درسته که این خانم باید اوان تصمیم اشتباهش رو بده اما مطمئن باشین اگر رهاش کنین تاوان سنگینی خواهید داد

پس ایشون رو به این شکل رها نکنین! شما در قبالش مسئولین! داریم راجع به یک انسان صحبت می کنیم نه یک

کالای مستعمل! چرا فکر می کنین نمی تونین با ایشون ازدواج کنین؟

ویژگیهای منفیش رو بهمون بگین.

تا حالا با خانوادش راجع به خواستگاری صحبت کردین که فکر می کنین جوابشون منفیه؟ یا برای آسوده کردن وجدان

اینطور فکر می کنین.

این زندگی موقته اما زندگی جاودانی در راهه. پس کاری کنین که مجبور نشین تا ابد پشیمان و شرمسار و گناهکار

باشین.

لطفا به سوالات پاسخ بدین تا شاید بتونیم کمک کنیم بهتون. شاید بشه شرایط ازدواج رو فراهم کرد.

شما به ندای پرودگار عمل کنین از این به بعد ، خداوند کمکتون می کنه.

منتظر پاسخ هاتون هستم.

اون حرمت منو شکسته. روز اول بم گفت من و تو مثل هم نیستیم. من هیچوقت این حرفشو یادم نرفت. چون اون تو مرکز استان زندگی میکنه و من مال شهرستانم اون همیشه با دید حقارت به من نگاه میکنه و خواهد کرد. من همیشه این حقارت رو حس میکردم ولی هیچوقت بش نگفتم. تا دیروز که بش گفتم. من میدونم هم اون هم همه ی خانوادش این دید حقارت رو نسبت به من دارن.تا حالا با خونوادش صحبت نکردم ولی مطمینم که اینطوره

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی اون دو هفته پیش قرص خورده بود تا خودکشی کنه ولی سرش گیج رفت و از پله افتاد و کسی متوجه خودکشیش نشد ولی بمن گفت که قرص خورده بوده

نقل قول:

---

راستی اون دو هفته پیش قرص خورده بود تا خودکشی کنه ولی سرش گیج رفت و از پله افتاد و کسی متوجه خودکشیش نشد ولی بمن گفت که قرص خورده بوده

---

درسته بهش تعهدی نداری, ولی ...
در زمینه مشکلاتت با اون منطقی صحبت کردی؟

اون حرمت شمارو شکسته خنده داره ،با این حرف که شمادو نفر مثل هم نیست حرمت شما شکست؟
اون وقت حرمت اون چی بوده که شما حفظش کرده باشید؟
این واقعیته که شما هر کدوم کجا زندگی میکنید و چه جوری بزرگ شدید،ایشون وظیفه داشتن از روز اول ذهن شمارو بخونه که حقیر بودن رو تو این چیزا میدیدین؟
شما یه لحظه حاضر نیستین به کارایی که کردین فکر کنین و فقط دنبال توجیه های بچه گانه برای خودتون هستین
به نظرم بهتره زودتر تمومش کنید چون شما با این طرز تفکر و صحبت هاتون بیشتر اذیتش میکنید
یا اینکه سعی کنید حرفای عاقلانه بزنید