لطفا در مورد جاريم كمكم كنيد

سلام به همه دوستان عزيز
من تقريبا سه ساله كه زندگي مشتركم رو با همسرم شروع كردم. و يه ساله كه جاري دار شدم. اونا با خانواده ي مادر شوهرم زندگي مي كنند. از قضا ايشون قبل از ازدواجش با خواهر شوهرم دوست بوده. وقتي ما ميريم خونه مادر شوهرم ، جاريم و خواهر شوهرم با هم چيك تو چيك ميشن. و با هم در گوشي صحبت مي كنن و يا موقعي كه ما ميريم ميرن تو يه اتاق ديگه يا ميرن بازار . احساس ميكنم جاريم از اين كه من برم اونجا خوشش نمياد و اخمو ميشه . تا حالا چندبار سعي كردم تو جمعشون باشم و باهاش دوست بشم ولي نشده . به نظرتون من بايد چكار كنم ؟

سلام دوست عزيز

فكر كنم شما بايد حساسيت كمتري داشته باشيد و اتفاقات را با ديد مثبت نگاه كنيد يعني فكر نكنيد كه اون از بودن شما ناراحت هست. اين به نظرم اولين قدم هست
بعد بايد او را از صميم قلب دوست بداريد وبهش محبت كنيد البته نه به صورت افراطي اما هميشه به گرمي و محبت باهاش برخوود كنيد مطمئن باشيد زمان اون را هم نرم خواهد كرد

اگه رفتارهايي ميكنند كه براتون سخت هست سعي كنيد با بزرگواري گذشت كنيد

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سید1387

سلام دوست عزيز

فكر كنم شما بايد حساسيت كمتري داشته باشيد و اتفاقات را با ديد مثبت نگاه كنيد يعني فكر نكنيد كه اون از بودن شما ناراحت هست. اين به نظرم اولين قدم هست
بعد بايد او را از صميم قلب دوست بداريد وبهش محبت كنيد البته نه به صورت افراطي اما هميشه به گرمي و محبت باهاش برخوود كنيد مطمئن باشيد زمان اون را هم نرم خواهد كرد

اگه رفتارهايي ميكنند كه براتون سخت هست سعي كنيد با بزرگواري گذشت كنيد

---

سلام دوست عزيز ممنون واسه پاسختون، من هميشه باهاش خوب و گرم برخورد ميكنم واسه همين از اين رفتاراش تعجب ميكنم .چندبارم سعي كردم باهاش دوست بشم ولي اون بازم ازم فاصله ميگيره و با خواهر شوهرم گرم ميگيره و رابطشونو به رخم مي كشه .شوهرم ميگه واسه دوست شدن باهاش خودتو پايين نيار .پيش خانواده شوهرم خيلي خودشيريني ميكنه و ميخواد يه جورايي عروس خوبه باشه.توي صحبتاش سعي ميكنه شغل منو كم ارزش جلوه بده درصورتي كه خودش خونه داره.همسرم ميگه اين رفتاراش بخاطر حسودي به تحصيلات و شغلته .خلاصه اين كاراش منو خيلي خيلي عذاب ميده.نميدونم بايد چكار كنم؟؟؟:325:

سلام کیانا عزیز
جاری شما هر کاری که میکنه بهش زیاد اهمیت نده در عوض با خانواده شوهر خوب برخورد کن
نذار بخاطر کارهای جاری عصبانی بشی و عکس العمل بدی جلو خانواده شوهر نشون بدی
لازم نیست بیش از اندازه به جاریت محبت کنی
اگه حرفی زد تا شما رو تحریک کنه و عیب و ایرادی به شما گرفت شما آرامشت رو حفظ کن و محکم و مودبانه از خودتون و شغل تون و هر چیز دیگه که مربوط به خودتون هست تعریف کن
هر بار که تکرار کرد شما بیشتر بیشتر از خودتون تعریف کنید
اصل زندگی شما و شوهرتون هست که احساس رضایت داشته باشین پس بخاطر خانواده شوهر رابطه خودتون رو تحت تاثیر قرار ندین
اگه جاری شما خیلی با خواهر شوهر صمیمی هست در عوض شما با شوهرتون صمیمی باش که هستی
این خیلی مهمتر از روابط دیگه هست که شاید مورد حسادت همین جاری شما هم باشه!

به نظر من صمیمی شدن تو روابط حساسی مثل جاری و مادرشوهر و خواهرشوهر حرکت رو لبه پرتگاهه. چون با کوچیکترین زیاده روی پرت میشی اونور . برا همین من یه رابطه بر اساس احترام متقابل و رعایت حریم شخصی رو مداومتر و عاقلانه تر از یه رابطه صمیمانه و مخصوصا پچ پچیو... میدونم. من اگه جای شما بودم اصلا ناراحت نمیشدم و خیلی هم خوشحال میشدم چون اون رابطه یه رابطه بچگونه اس. شایدم یه دوستی قدیمیه. که در هرصورت شما شرایط و شخصیتت اجازه نمیده تجربش کنی.

حالا چه لزومی داره باهاشون صمیمی بشی؟
مگه احساس خلا یا حس نگرانی از این بابت داری؟
مگه این عدم صمیمت با جاری داره روی روابط شما با همسرتون و یا خانواده همسرتون تاثیر میذاره؟

کیانا جان
از قدیم کفتن "دوری و دوستی" عزیزم اتفاقاً بهتر.
همیشه حریم و فاصله خودتو حفظ کن. اصلا غصه نخور که ازت دوری میکنن. باور کن تو دراز مدت این دوری به نفعته.
متاسفانه اگه یه روزی با هم (جاری و خواهر شوهرت) دعوا یا بحثی داشته باشن، پته همو میریزن رو آب .
کلاً تو اینطور روابط واقعا دوری و دوستی بهتره. باعث میشه حریم و اخترام خودت رو حفظ کنی و بالا ببری.
به جاش دوستای صمیمی دیگه ای داشته باشی. خونه مادر شوهرتم که میری با چیزای دیگه مثل تلویزیون و مجله و ... سرگرم کن خودتو.
طوری رفتار کن که باور کنن تو از وفع موجود راضی هستی، اونوقت خودشون جذبت میشن عزیزم. به شوهرتم محبت کن که بیشتر هواتو داشته باشه.

سلام ساراي عزيز
ممنون كه باحرفات بهم آرامش و دلگرمي دادي سعي ميكنم چيزايي كه گفتي رو پياده كنم اميدوارم بتونم نسبت به رفتاراشون خونسردي خودمو حفظ كنم و واسم مهم نباشه.بازم مرسي دوست خوب.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

روژان جون
واسه راهنماييت ممنونم. توي اين مدت كه ازدواج كردم رابطم با خانواده شوهرم از روي احترام و رعايت حرمت بوده ولي اين خودشيريني هاي جاريم خيلي اذيتم ميكنه بايد تمرين كنم رفتاراش برام بي اهميت باشه ولي شايد كمي سخت باشه.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sunlife

حالا چه لزومی داره باهاشون صمیمی بشی؟
مگه احساس خلا یا حس نگرانی از این بابت داری؟
مگه این عدم صمیمت با جاری داره روی روابط شما با همسرتون و یا خانواده همسرتون تاثیر میذاره؟

---

سلام دوست عزيز ممنون از توجهت،فكر ميكنم هر كسي از خودشيريني و رفتاراي سرد جاريش بدش مي آد.يكي از دلايلي كه ميخوام باهاش دوست باشم اينه كه اعصابم راحت باشه احساس ميكنم كمي حساسم و بدرفتاري ديگران خيلي ناراحتم ميكنه.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrabooni

کیانا جان
از قدیم کفتن "دوری و دوستی" عزیزم اتفاقاً بهتر.
همیشه حریم و فاصله خودتو حفظ کن. اصلا غصه نخور که ازت دوری میکنن. باور کن تو دراز مدت این دوری به نفعته.
متاسفانه اگه یه روزی با هم (جاری و خواهر شوهرت) دعوا یا بحثی داشته باشن، پته همو میریزن رو آب .
کلاً تو اینطور روابط واقعا دوری و دوستی بهتره.

---

سلام دوست عزيز
ازت ممنونم حرفات خيلي منطقي و دلنشينه.حرفاتو قبول دارم ولي من هميشه از تنها شدن ميترسم از اينكه تو جمعشون جايي نداشته باشم نميدونم چطور بايد اين حسو تو خودم از بين ببرم ؟

سلام کیانای عزیز من با نظر روژان شدیدا موافقم تجربه منم تو زندگیم این بوده که با خانواده شوهر نباید بیش از حد صمیمی شد به نظرم به همین روابط منطقی که با خانواده همسرت داری ادامه بده این اطمینان رو بهت میدم که روابط جاریت با خانواده شوهرت گذراست خودم عروس اولم یک جاری خود شیرین مثل جاری تو داشتم که اوایل خیلی رابطه صمیمی با خانواده شوهرم داشت ولی الان مدتیه اینقدر روابطشون با هم خراب شده که به خون هم تشنه اند.

سلام

خواستم بگم من با همسر شما موافق هستم.جاری شما به علت اینکه به شما غبطه میخوره سعی میکنه یه جورایی رفتاری نشون بده که شما هم غبطه بخورید.به نظر من درصد زیادی از این رفتار تظاهر هست.اصلا بعیده که در مواقع دیگه هم این دو نفر در این حد صمیمی باشن.به احتمال زیاد جلوی شما اینجوری نشون میدن.

راه حل هم اینه که کار خودت رو بکنی.با احترام و محبت باهاشون برخورد کن ولی به هیچ عنوان خودت رو بهشون نچسبون.بذار احساس نکنن شما به رابطه شون غبطه میخوری.خیلی عادی باش انگار که اون رابطه به نظرت خیلی عادی هست.با صحبت با بقیه افراد خودت رو سرگرم کن اگه هم میبینی وقت اضافه میاری موقع رفتن به اونجا اگه توی فاز درس هستی مقاله ای کتابی ببر بخون اگه هم نیستی یک مجله سرگرم کننده که توش پر داستان باشه ببر و بخون.

مطمئن باش اگه حساس نباشی همه چیز متعادل خواهد شد.

نقل قول:

---

احساس ميكنم كمي حساسم و بدرفتاري ديگران خيلي ناراحتم ميكنه.

---

عزیزم به نظر من اصلا کاری به جاریت و رفتاراش نداشته باش. روی این موردی که گفتی خیلی کار کن.
اینکه شما از بدرفتاری و سردی دیگران تا این حد دلخور می شید می تونه به عنوان یک حربه توسط بعضی از افراد استفاده بشه...اینطوری هر کسی میتونه شما رو ناراحت و عصبی کنه.
نسبت به رفتاراشون بی تفاوت باش....اینو به خودت تلقین کن که اصلا جاریتون و رفتاراش اهمیتی واستون نداره...از بالا به قضایا نگاه کنید.

sunlife عزيز،از راهنماييت ممنونم.توي برخورداي بعدي سعي ميكنم به رفتاراش اهميت ندم و خودمو بيخيال نشون بدم تو اين چندروز خيلي به خودم تلقين كردم كاراش برام مهم نباشه اميدوارم توي برخوردم هم موفق بشم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

گنجشك و فكور عزيز ،از راهنماييتون ممنونم. با حرفاتون خيلي موافقم تمام سعيمو ميكنم تا حرفاتونو عملي كنم.همون طور كه قبلا گفتم اين قربون صدقه هم رفتنشون خيلي اذيتم ميكنه شايد واسه اينه كه فكر ميكنم جلو من اين كارارو ميكنن تا منو ناراحت كنن.خيلي دوست دارم يكبار به اين رفتاراشون حساس نباشم و ناراحت نشم .خيلي سعي كردم ولي نتونستم تو اون شرايط آرامشمو حفظ كنم ولي اين با راهنمايي و انگيزه اي كه شما دوستاي خوبم بهم دادين بيشتر تلاش ميكنم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط كيانا

... ولي من هميشه از تنها شدن ميترسم از اينكه تو جمعشون جايي نداشته باشم نميدونم چطور بايد اين حسو تو خودم از بين ببرم ؟

---

سلام کیانا، خوبی عزیزم؟

انسان یه موجود اجتماعیه و طبیعیه که تنها موندن در جمع مطلوبش نباشه. اما به نظر می رسه مشکل تو اینه که روی این دو فرد تمرکز کردی، و بقیه رو نمی بینی.

بگذار اون دوتا به حال خودشون باشن. تو می تونی با خیلی های دیگه در جمع خونواده همسرت صحبت کنی. مثلا با برادر همسرت، پدر همسرت، و ....

معمولا در جمع یه خونواده، اشخاص به موضوعات مختلفی علاقه نشون می دن. یکی به تاریخ، یکی سیاست، یکی حرفای چیپ روزمره، و ... تو می تونی بحث رو به موضوعات مورد علاقه سایر اعضای خونواده بکشونی، و از مصاحبت اونها لذت ببری، طوریکه دیگه احساس تنهایی نکنی که تمرکزت بیاد روی این دو نفر.

:72:

salam. mohem nabash barat chon samimi shodan baes bahshaye bishtar mishe.in kareshon hesadate,u k b kharete on nemiri onja fekr kon nist ama bi ehterami nakon

jareye mn mg chara mn v hamsaram ba hm ezdevaj kardim intori dg mohsen hamon shoharm dg b ma komk nemikone,.............
mn tehran hastm on esfehan ama har roz zang mizane bebine mn che zendgi darm ama 1 bar mn harfi nazadam. 1 rozi khaste mishe, 100 sale avalesh sakhte dostm.