-
با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
سلام.
من 3.5 ازدواج کردم. همسرم اولین عشق زندگیم بوده و بگفته خودش من هم اولین عشق زندگیش بودم. (من حرفشو باور دارم)ما 4 سال قبل از ازدواجمون نامزد بودیم که بعد از اتمام تحصیلو سربازی همسرمو... ازدواج کردیم. برای ازدواجمون خیلی زحمت کشیدیم و واقعا اشتیاق داشیم. سال اول زندگیمون یه زندگی کاملا عاشقانه و در عین حال منطقی داشتیم همسرم به همه وظایفش عمل می کرد. ما ماشین نخریده بودیم اما همه خریدها و کارهای خونه رو با هم انجام میدادیم.من خیلی به هنرهای خانگی اهمیت میدم و با اینکه شاغلم قشنگترین و بهترین غذاها و دسرهایی که همسرم دوست داشتو درست می کردم و یا کارهای ظریف دیگه. ازم تعریف می کرد و این بهم روحیه میداد به تلاشم ادامه بدم.همسرم هیچوقت آدم پرحرفی نبود منتها درمورد تصمیماش همیشه تایید منو میگرفت و حتی در مورد کارهایی که سررشته ای نداشتم ازم مشورت میخواست. با هم فیلم نگاه می کردیم بازی میکردیمو پیاده روی میرفتیم........
از 1.5سال پیش کار همسرم کم کم بیشتر شد. از همون موقع و حتی شاید قبلترش مشکلاتم شروع شده. الان 2 ساله همسرم یه تیکه ظرف نشسته.....حتی برای اتوی لباسش منو از خواب بیدار میکنه.کاری که هیچ وقت انجام نمیداد.باهام حرف نمیزنه و خونه فقط جایی برایخوابیدنش شده. مدتهاست بهم محبت نکرده و دیگه از تعریف و یا جملات محبت آمیز و عشقولانه خبری نیست. من فشار عصبی زیادی رو تحمل میکنم. همیشه بهش درمورد احساسم میگفتم و انتظارات و نیازهای منو میدونه اما حتی دلیل هم برای کاراش نمیاره. حتی به نظافت خونه هم اهمیت نمیده انگار خونش نیست انگار وسط بیابونه...مثلا آشغالای کیفشو درمیاره و میریزه رو فرش و میره....وقتی میگم میگه مگه چه کار سختی انجام میدی؟ کار خونه چیزی نیست.
منم تو این یکی دو سال دلسرد شدم دیگه نمیتونم برا خونه کاری کنم. بغضم میگیره. اینقدر ذوق و شوق خرج زندگیم کردم تمام مناسبتهای کوچیکو بزرگو براش سنگ تموم میزارم.اما تو 2سال احخیر فقط یه بار خودش برام کادو خریده.با اینکه میدونه چقر عاشق گلم فقط یه بار برا آشتی گل خرید.
دیگه خسته شدم ....مگه یه زن چقدر میتونه محبت کنه و محبت نبینه؟؟/
خیلی آسیب پذیر شدم...فکر کنین الان شاید 1ساله یه تعریف از همسرم نشنیدم.
خیلی خسته ام جدیدا رفتارم تغییر کرده سرش داد میزنم و حتی تحقیرش میکنم .اما خودم از قبل هم میدونستم نباید انتظار جواب گرفتن ازین روش داشته باشم فقط بنوعی خودمو تخلیه میکنم. نمیدونم چکار کنم. ممنون میشم کمکم کنین
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
سلام روژان عزیز
شرایط بدیه واقعا درک میکنم سخته توی یه رابطه عاشقانه اینهمه منتظر محبت باشی و چیزی دریافت نکنی
اگه الان این حرفارو به یه جمع مامان بزرگا میزدی همه بهت پیشنهاد بچه دار شدنو میکردن:311: شاید حرفشونم درست باشه :305:
چون واقعا بعد ازدواج این سردی ها پیش میاد اما نباید خیلی جدیشون گرفت و مقطیعه.
شما گفتی که کار همسرت بیشتر شده که اینم خیلی تاثیر داره ولی راه حل هم داره این که سعی کنی بعد از برگشتن به خونه آرامشو بهش هدیه بدی باهاش همدردی کنی درکش کنی که همه این موارد میتونه کلامی رفتاری باشه که جواب بده .
البته این پیشنهاد مامانبزرگا برای زندگی خواهرم نه تنها بی تاثیر نبوده بلکه خیلی هم عشق و محبتشون بهم بیشتر شده .
(در ضمن از همه مهمتر این که هیچوقته هیچوقت منتظر محبت توجه یا تشویق کسی نباش حتی همسر چه بسا ممکنه اون فرد توی یه بحران باشه و به کمک شما نیاز داشته باشه که این مورد هم بی ارتباط با اعتماد به نفس نیست سعی کن کمی مستقل رفتار کنی)
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
سلام پردیس جون مرسی از راهنماییت. اتفاقا من الان تو شرایطیم که آمادگی بچه دار شدنو دارم اما همسرم کاملا مخالفه و حتی حاضر نیست درموردش حرف بزنه. به نظر شما اینا طبیعیه:
1-اگر 10-11 ساعتم سر کار باشه یه اس ام اس یا زنگ نمیزنه حالت چطوره
2-اگه من زنگ بزنم رد تماس میده یا برمیداره میگه سرم شلوغه بعد زنگ بزن.
3.اگه مذیض باشم و وقت دکتر بگیرم میاد خونه حتی نمیپرسه رفتی؟ چی شد؟
4-موقع مریضی هیچوقت تا حالا ازم مراقبت نکرده فقط میگه زنگ بزن مامانت بیا پیشت.
5-اگه دوستامون زنگ بزنن بگن برم سینما میریم اگه تنها باشیم میخوابه میگه خسته ام ولش کن
جدا از همه مشکلات پردیس جون من هیچوقت محبتمو توجهمو دریغ نکردم 3هفته پیش مریض شد من تا صبح نخوابیدم مواضبش بودم اما فرداش تشکر هم نکرد اما این 2هفته اخیر یه سری مشکلات برام پیش اومد که همه فامیل بسیج شدن تا کمکم کنن و همه کمکم کردن اما همسرم 1کلمه هم کمک فکری نکرد چه برسه به کمک عملی. چند شب از فکر مشغله خوابم نبرد با گریه بهش گفتم تو رو خدا راهنماییم کن چکار کنم ؟؟گفت درگیرم خودت میدونی با کارت چیکار کنی. بعد ازون من بریدم .کارام به سختی تمام انجام شد اما دلم بعد 7 سال عاشقی شکست. وگرنه من این موقع شب تو این سایت چکار میکردم؟؟؟؟ بازم دوست مهربونم از راهنماییت سپاسگذارم ممنونم که بهم توجه داشتی.:72:
من خیلی احساساتی و برونگرا وهستم و همیشه راحت حسمو انتقال میدم. اون خجالتی و درونگراست ....
برای همین من همسرمو با کسی مقایسه نمیکنم من الان با قبلا خودش مقایسش می کنم و ناراحت میشم.
در مورد کار کردنشم همه تلاشش برای بهبود زندگیمون نیست یعنی واقعا ما زندگیمون خوب بود قبلش و مشکل مالی نداشتیم اما برای پیشرفت شخصی و تعالی خودش داره بیشتر تلاش میکنه.
ما در روز متوسط 1ساعت باهمیم که اونم وقت شامه بقیشم اگه خونه باشه داره کارای سرکارشو انجام میده یا مطالعه میکنه تا اطلاعاتش بروز باشه.
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
عزیزم جای خوبیو برای دردل انتخاب کردی حتما بقیه دوستانم میان راهنماییت میکنن :72:
من تجربه زندگی مشترکو ندارم ولی از نزدیک شاهد زندگی خواهرم بودم یه مدت خیلی سختی کشید زمان حاملگی همش از رفتارها و واکنش همسرش عصبی و گریون بود بعد زایمان که خیلی زمان حساسیه و زن به توجه و محبت همسرش نیاز داره تنهاش گذاشت حتی تا چند هفته باهم حرف نمیزدن ولی باید صبر داشته باشی گلم
و اینقدر خودتو ناراحت نکن پوستت خراب میشه صورتت چروک میشه هاااااااا:46:
چیزی که بین حرفات متوجه شدم اینه که احساس میکنم همسرت دلخوره چیزی ناراحتش کرده که ترجیح داده تنهات بزاره باید بین رفتارات دقت کنی چی باعث شده اینقدر ازت دور بشه؟؟؟؟
از چی ناراحته؟؟؟؟ ازش خواهش کن باهات حرف بزنه اگه با تو حرف نزد با یکی که بهش اطمینان داری بگو حرف بزنه غیر مستقیم ازش بپرسه از زندگیت راضی هستی؟؟؟ احساس خوشبختی میکنی؟؟؟؟
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
قربونت برم پردیس جون اتفاقا اگه برای بچه دار شدن اصرار زیاد نمیکنم از ترس تنها گذاشتنشه. اینکه بیشتر تو پیله خودش فرو بره.و منم آدمی نیستم که بدون کمکش بخوام از پس بچه بزرگ کردن بربیام.
تنها چیزی که گفته اینه که یه سال بهم فرصت بده همه چیو درست میکنم(1ماه پیش گفت) اما 1دقیقه حرف زدن تو روز. یا تشکر بابت غذا و... چیزی نیست که مشغله کاری مانع گفتنش بشه. مگه کاری داره آخه.
از همه گذشته نمیتونم بیتفاوتیشو نسبت به مشکلات کاری 10 روز اخیرم ببخشم. از دیروز اصلاا غذا درست نکردم.اونم اهمیتی نداد. از تو یخچال یه چیزی خورد و با تی وی مشغول بود و زود خوابید .:302:
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
گلم به نظر من زیاد به رفتاراش حساس نباش مطئنا خودشم از این رفتار در عذابه شاید اینقدر مشغله فکریش زیاد شده که تشکر نمیکنه
ولی عزیزم تو که اینهمه خوبی داری نباید اینهمه به خاطر یه تشکر خودتو ناراحت کنی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط روژان20
تنها چیزی که گفته اینه که یه سال بهم فرصت بده همه چیو درست میکنم(1ماه پیش گفت)
بهش اعتماد کن اون همیشه محبتهاتو میبینه عزیزم
اصلا روحیه ات رو از دست نده و خودتو با کارای هنری که دوست داری مشغول کنی منم مثل تو همیشه دنبال تاییدم ولی درست نیست چون همیشه به ضررمون تموم میشه
پس منتظر تایید و تحسینش نباش خودت خودتو تحسین کن
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
مرسی پردیس جان خیلی مهربونی دوستم.:43::46:
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
سلام روژان جون
شرايطت رو درك ميكنم خيلي سخته ببيني زندگيت اونجور كه دوست داري عاشقانه نيست . شايد اگه تو نسبت به رفتاراي اون خودت رو حساس نشون ندي بهتر باشه.شايد اون فكر ميكنه تو دركش نميكني واونو حمايت نميكني مثلا وقتي از سر كار مياد تو يه فرصت خوب بهش بگي از كار زياد خيلي خسته شدي و ازش قدرداني كن و تعريفشو كن :43:.بذار احساس كنه تو تغيير كردي .بايد در درجه اول رضايتشو جلب كني .وقتي فقط ازش انتظار توجه داري اون بيشتر بدرفتاري ميكنه چون حس ميكه اونو درك نميكني و فقط خودت مهمي.اگه لحنم ركه شرمنده اينا رو مينويسم واسه اينه كه تجربشو دارم البته نه به اين شدت.
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
سلام روژان عزیز
به همدردی خوش آمدی گل بانو
شرح زندگیت و نظرات دوستان رو خوندم.
اول از همه باید بدونی که همیشه ابراز عشق به یک شکل نیست!
شکل عشق زندگی زناشویی کاملا تغییر می کنه چون هیجانات بین زوجین پس از مدتی فروکش می کنه و جاش رو
به محبتی عمیق میده.
یکی از مشکلات زوج های جوان به خصوص آقایون اینه که فکر می کنن چون همسرم میدونه که من دوستش دارم چه
نیازی هست که بهش اینو بگم. اون با خودش فکر می کنه که این وظایف هر زن خونه ایه همونطور که مرد وظیفش
کار کردنه.
البته این فکر درست نیست. گاهی ما آدما مثل همسر شما فکر می کنیم که همیشه وقت برای ابراز محبت هست
غافل از اینکه خیلی زود دیر میشه.
همسر شما هم مردی درونگراست بر خلاف خود شما که برونگرایی. احتمالا شکل ابراز محبتش هم متفاوت با
شماست.
ایشون احتمالا چیزی فکرش رو به شدت مشغول کرده و همین باعث شده که در لاک خودش فرو بره و رفتاری که
شما می بینی رفتاری سرد و منزوی هست.
شما باید ببینی چه چیزی فکر همسرت رو انقدر مشغول کرده که ایشون اینطور شده؟
روابط زناشویی شما خوب و رضایت بخش هست؟
تا حالا بررسی کردین که چه چیز باعث شده که همسر شما بگه تا یک ماه دیگه همه چیز درست میشه؟
آیا اتفاقی افتاده که شما ازش بی خبرین؟
وقتی سرش داد می زنی واکنش همسرت چیه؟
میدونی تحقیر یک مرد چیزیه که یک مرد هرگز فراموش نمی کنه؟
ایشون احتمال داره که به نوعی و به دلیلی دچار کاهش شدید اعتماد به نفس و افسردگی شده باشن با توجه به
توضیحاتی که دادین.
منتظر پاسخ سوالاتتون هستم.
ما به کمک شما برای حل مسائل زندگی مشترکتون نیاز داریم.
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
[
1-شما باید ببینی چه چیزی فکر همسرت رو انقدر مشغول کرده که ایشون اینطور شده؟
2-روابط زناشویی شما خوب و رضایت بخش هست؟
3-تا حالا بررسی کردین که چه چیز باعث شده که همسر شما بگه تا یک ماه دیگه همه چیز درست میشه؟
آ4-یا اتفاقی افتاده که شما ازش بی خبرین؟
5-وقتی سرش داد می زنی واکنش همسرت چیه؟
6-میدونی تحقیر یک مرد چیزیه که یک مرد هرگز فراموش نمی کنه؟
[/color][/b]
[/quote]
سلام بهار عزیز واقعا نمیدونم چطوری از شما و بقیه دوستانی که خواستن در این زمینه بهم کمک کنن حتی اگه تجربه مشابهی نداشتن تشکر کنم.:72:واقعا ممنون
اما در مورد سوالاتتون:
1-همسرم تو 1.5 سال گذشته از کار قبلیش کم کم اومد بیرون(حتی چند ماهی دو تا کارو باهم انجام میداد) و الان خودش شرکت خودشو داره که نزدیک 100 کارمند داره.خوب اینکه کار و مشغله داره طبیعیه. اما ازین ناراحتم که در طول کل روز حتی یکبار و حداکثر 5 دقیقه هم برا من وقت نمیذاره. شبم که خونه میاد کاراشو انجام میده و اگه کاری نباشه مطالعه میکنه. یعنی حتی عذاب وجدان نداره لااقل یکم به من و خونه و زندگیمون توجه کنه. حتی اولویت سومم نیستم. یه روز که مریض شدم و مامانم منو برد بیمارستان 2 ساعت بستری شدم و سرمو... اما نیومد فقط زنگ زد. شبم اومد چند دقیقه اول یادش نبود من چم شده بعد چند دقیقه حالمو پرسید.
2-روابط زناشوییمون مرتب کم و کم تر میشه. البته وقتی خسته است من توقع زیادی ندارم ازش. اما نمیدونم این طبیعیه یا نه.
3-آره چون یکی از پروژه ها که خیلی وقتشو میگرفت تا آخر سال تموم میشه. اما از حالا دنبال گرفتن یه مناقصس که ده برابر قبلی کار میبره و من میدونم که اینطوری بقولش عمل نمیکنه. چون قبلا هم قول داده بود آخر اردیبهشت کاراشو روبراه کنه.
4-نمی دونم اما چند تا از نیروهای زیردستش بهش نارو زدن و وسط اوج کار رفتن دنبال کاراشون. اما چون بیشتر کارای مالیشو مامانم براش انجام میده و گاهی خودم. میدونم طلباشونو ندادن و اونم به مشکل برخورده.
5-من مشکلی که دارم اینه که نمیتونم احساساتمو کنترل کنم. در حالت طبیعی همسرم خیلی صبوره. و میدونه بی محلی به حرفام عصبانی ترم میکنه. اما این چند دفعه اخیر وقتی داد زدمو گریه کردم ناراحت شد و رفت گرفت خوابید یعنی بدترین کاری که میوتونه باهام بکنه. چون تا فرداش نخوابیدمو وبیشتر شب گریه کردم.
6-خیلی ازین موضوع ناراحتم. چون زبونم تلخ و گزنده شده. اما وقتی به گریه یا دعواهامم توجه نمیکنه نمیتونم خودمو کنترل کنم و تحقیرش میکنم.
راستی چند روز تعطیلی رو که اصلا ظرف نشستمو غذا درست نکردم بحدی که دیگه ظرفی برا استفاده نمونده بود. حالت قهرم داشتم یعنی حرفهای ضروری رو میزدم اما حتی جکم تعریف میکرد نمیخندیدم(میدونه اینکارش همیشه باعث میشه بی خیال ناراحتی هام بشم) جمعه ظهر از خواب پا شد فشارم افتاده بود (شبش مثل امشب بیدار بودم استرس کاری خودم هم بود)برام چای درست کرد و رفت ناهار خریدو اورد و گفت ازین ببعد میخوام بیشتر بهت کمک کنم.منم دوباره خوب شدم. اما امروزم که اومد از سر کار باز حاضر نشد منو تا دفترم برسونه که چیزی رو که جا گذاشته بودم بردارم و وقتی دید زنگ زدم آژانس با غرغر منو برد و تا اومدیم بدون یک کلمه حرف رفت خوابید. در حالیکه همش نیم ساعت طول کشید.تازه با اینکه میدونست امروز همش برا کارام بیرون بودم گفت من فردا لباس آماده ندارم. منظورش این بود که برام اتو کن. با اینکه این چند وقت ازبس وسیله جابجا کردم کمردردم اصلا نمیتونم بشینم رو زمین اتو کنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط كيانا
سلام روژان جون
شرايطت رو درك ميكنم خيلي سخته ببيني زندگيت اونجور كه دوست داري عاشقانه نيست . شايد اگه تو نسبت به رفتاراي اون خودت رو حساس نشون ندي بهتر باشه.شايد اون فكر ميكنه تو دركش نميكني واونو حمايت نميكني مثلا وقتي از سر كار مياد تو يه فرصت خوب بهش بگي از كار زياد خيلي خسته شدي و ازش قدرداني كن و تعريفشو كن :43:.بذار احساس كنه تو تغيير كردي .بايد در درجه اول رضايتشو جلب كني .وقتي فقط ازش انتظار توجه داري اون بيشتر بدرفتاري ميكنه چون حس ميكه اونو درك نميكني و فقط خودت مهمي.اگه لحنم ركه شرمنده اينا رو مينويسم واسه اينه كه تجربشو دارم البته نه به اين شدت.
کیانای عزیزم مرسی از اینکه به فکرم بودی. من خیلی حمایتش کردم یعنی اصلا شروع کارش بخاطر حمایت من بود. خودش میدونه حتی قبلا زیادم میگفت.تو این مدت ازش توقع سفر نکردم با اینکه خودم شرایطشو داشتم ....از رفتو آمدم زدم تا حدی که روحیمو تحت تاثیر قرارداده و به شادی قبلم نیستم....از خرید و خلاصه همه خرجای اضافه زدم چون تمام پس اندازو بیشتر درآمدمون رفت سمت شروع کار جدیدش. اما الان بعد 1.5 سال کم آوردم. شبا وقتی میره میگیره میخوابه همش گریه میکنم. روحیم بهم ریخته و افسرده شدم. ما هیچ جا باهم نمیریم. همیچ خریدی با هم انجام نمیدیم. وقتی میرم خونه دوستان و اقوام همه زوجا با همن من تنهای تنها. ...
خودت دیگه میدونی چی میگم:302: نمیتونم تحمل کنم یعنی دیگه دست خودم نیست.
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
سلام عزیزم
یه مدت کار به کارش نداشته باش
بهش بی توجهه باش بعضی وقتا مردا دوست دارن تو لاک خودشون باشن
یه مدت رهاش کن در حد نیاز باهاش حرف بزن قهر نکن ولی مثل خودش باش
برمیگرده مطمئن باش :43:
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
سلام روژان عزیز
اتفاقا تجربه مواجهه با چنین آدمهایی رو داشتم. چون خودم کارآفرینی کردم و میدونم چقدر سخته تو این شرایط
اقتصادی تا حدودی میتونم درک کنم چه معضلاتی داره اما همسر شما شخصیتش از نوع ++A هست در
سبک مدیریتی. یعنی کسانی که همه زندگیشون کارشون و اهداف متعالیشون هست و در واقع کار رو فدای زندگی
می کنن. این تیپ افراد اصلا پول دوست نیستن و بسیار مهربان و دلسوز هم هستن اما اهداف متعالی کاری
براشون خیلی مهمه. اینطوری احساس مفید بودن میکنن.
آیا همسر شما بیش فعالی هم دارن؟ یعنی باید انرژی زیادش رو جایی تخلیه بکنه؟
احتمالا همسر شما از تیپ جاه طلب و چالش گر هست. این تیپ افراد دائما به دنبال این هستن که توی زندگیشون
چالش ایجاد کنین و به اهداف متعالی خودشون برسن و هرگز این اهداف متعالیشون تمام نمیشه.
اگر شما خواهان محبت و یک زندگی معمولی کنار همسرتون هستین باید بگم در اشتباهین و باید بدونین این
تیپ افراد از کار زیاد و ایجاد چالش های گوناگون برای زندگیشون لذت می برن .
اما نا امید نباش! راه درست مواجهه با این افراد اینه که تنهاشون نذاری و سعی کنی بهشون تعادل رو یاد
بدی. من هنوز نمیدونم که همسر شما دارای ویژگیهایی که گفتم در بالا نظیر بیش فعالی هستن یا در مدیریت
مجموعشون چطور عمل می کنن؟
آیا دارای بدهی سنگین هستن و در مدیریت مجموعه ضعف دارن؟
قبل از ازدواج و در دوران نامزدی در فعالیت های اجتماعی ، دانشجویی و ... زیاد داشتن؟
دلیل پرسیدن این سوالات اینه که بهتر شخصیتش درک بشه.
به سوالاتم پاسخ بدین تا بتونم بیشتر راهنماییتون کنم.
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
بهار جون مرسی عزیزم که موضوع منو پیگیری کردی.در مورد سوالاتت باید بگم:
1- آیا همسر شما بیش فعالی هم دارن؟ یعنی باید انرژی زیادش رو جایی تخلیه بکنه؟
والا نمیدونم بیش فعالی چیه زیاد تجربه ندارم. از گوشه و کنار شنیدم بچه های شیطونو میگن بیش فعال اما همسرم از بچگی همیشه تو خودش بوده و کمرو و خجالتی و فوق العاده(خیلی خیلی خیلی) باهوش بوده و هست. هوششم فقط ریاضی و علم نیست. حتی تو موارد کاربردی هم باهوشه. مثلا اگه در مورد یه کار که هیچ اطلاعی ازش نداره هم سوال کنن 10 تا ایده فوق العاده براش داره. قبلا که تو شرکت بزرگی کار میکرد خیلی قبولش دارن.با اینکه خودشم ارزش خودشو میدونه اما فوق العاده آروم و خاکیه.
2-ر مدیریت مجموعشون چطور عمل می کنن؟
آیا دارای بدهی سنگین هستن و در مدیریت مجموعه ضعف دارن؟
قبل از ازدواج و در دوران نامزدی در فعالیت های اجتماعی ، دانشجویی و ... زیاد داشتن؟
راستش مدیر نمونه ایه. خیلی فرصت پیشرفت به زیردستاش میده. وقتی درآمدا وصول میشن اول حقوقا رو پرداخت میکنه حتی اگه خودمون خیلی گیر باشیم. تا حالا یه دشمن هم نداشته چون خیلی بی ادعاست.از همه همسن و سالاش موفقتره. خیلی کم حرفه. یعنی حرفی رو میزنه که لازمه. اضافه نمیگه. همیشه بهش میگم خسیسیت میاد بیشتر حرف بزنی؟. عاشق موضوعات علمیه. خیلی فکرش بازه. هیچ تعصبی نداره هر موضوعی براش قابل تحمله. تا حالا ازش غیبت یا بدجنسی نشنیدم. اما عاشق ادمای شلوغ و شوخه که میخندوننش. هم شخصیت من و بیشتر دوستاش اینطورین دقیقا برعکس خودش.
در مجموعش مشکلی نداره فقط پروژهاشون جوریه که شبانه روزیه. تو این ماه یکی از تکنسیناشو ارتقا رتبه داد و کردش سرپرست کارگاه که اون اقا بی جنبگی دراورد با یکی از کارفرماها دعوا کرد و کارفرما از همسرم خواست اخراجش کنه. این موضوع خیلی براش سخت بود چون تو این شرایط سخته از بیرون یکیو نشناخته بیاری بذاری سرجای این.
راستش قبل ازدواج زیاد فعالیت جمعی نداشت و برعکس تک رو بود. بعد ازدواج خیلی روش کار کردیم و مشکل گوشه گیریش بهتر شد. الان تو محل کارش خیلی با اعتماد به نفس به نظر میاد(واقعا هم هست برعکس حالای من) فقط خیلی با کسی قاطی نمیشه که تو برداشت اول حتی مغرور هم به نظر میاد .
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
روژان عزیز
برای اینکه با بیماری بیش فعالی آشنا تر بشی لینک زیر رو بخون
اختلال بیش فعالی چیست؟
آیا همسرت زیاد حرکات دست و بدن رو با سرعت انجام میده؟ مثلا تکون دادن مدارم پا یا دست ها ، ور رفتن با یک
وسیله و بطور کلی آیا آرام و قرار نداره و نمیتونه تمرکز کنه روی چیزی؟
همسر شما بیشتر رفتارش به افراد خیلی باهوش میخوره. اینطور افراد اغلب درونگرا ، کمرو ، آرام و بیتوجه به
اطرافشون هستن.
اگر حرکات غیر نرمال نظیر فعالیت زیاد ، عدم آرامش ، عدم تمرکز و ... که در لینک بالا اشاره شده رو ندارن پس به
بیش فعالی مبتلا نیستن و به دلیل مسئولیت زیادشون هست که به شما و کلا زندگی بیتوجهن.
شما باید اگر میتونی توی کار به همست کمک کنی. بهش تعادل رو یاد بدی. چون افراد مورد اعتمادش کم هستن
مجبوره خودش خیلی کارها رو انجام بده. این تیپ افراد مطالعه رو خیلی دوست دارن و زندگیشون رو وقف علم و
دانش می کنن.
طبیعتا کمی زندگی باهاشون سخته. اما برای اینکه نرمال بشه بهتره پیش یک روانشناس برین و ازش بخواین
براتون شخصیت شوهرتون رو آنالیز کنه.
شما مسلما با گفتگو ، قهر یا دعوا به نتیجه نمیرسین و همسر شما باید کاملا بررسی بشن و راه مواجهه درست
مناسب با تیپ شخصیتی ایشون به شما آموزش داده بشه.
اما سعی کنین باهاش همراهی کنین. سعی کنین شما هم مطالعه کنین و خودتون رو به مطالعه علاقه مند نشون
بدین. باهاش مباحثه علمی کنین. تو کارش بهش کمک کنین. اون وقتی حس کنه درکش می کنین بیشت براتون
وقت میذاره. سبک زندگیش اینطوره که تلاش کنه و به علمش اضافه کنه. پس شما همسرتون و زندگیتون رو بابقیه
مقایسه نکنین. بهتره علایق مشترکتون رو پیدا کنین و اون نقاط مشترک رو پر رنگ تر کنین و از با هم بودن به شکل
مشترک که هر رو دوست دارین لذت ببرین.
حتما به یک روانشناس خوب حضورا مراجعه کنین و ازشون بخواین راهنماییتون کنن.
همسر شما به شما بیتوجه نیست. سیستم اون این طوریه. زندگی با افراد اهل علم و دانش و زیادی باهوش کمی
سخت و متفاوته. سعی کن چنین افرادی رو بشناسی و روش برخورد مناسب رو یاد بگیری.
ضمنا از این افراد توقع کمک در کار خونه رو نداشته باش. اونها ذهنشون دائما دنبال پرورش ایده های جدیده.
موفق باشی.
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط رها - مامانی
سلام عزیزم
یه مدت کار به کارش نداشته باش
بهش بی توجهه باش بعضی وقتا مردا دوست دارن تو لاک خودشون باشن
یه مدت رهاش کن در حد نیاز باهاش حرف بزن قهر نکن ولی مثل خودش باش
برمیگرده مطمئن باش :43:
مرسی رها جون.ما هیچ وقت ازین قهرا که باهم حرف نزنن نداریم. همسرم که فقط وقتی ناراحت میشه میگیره میخوابه بعدش بیدار شد چیزی یادش نیست. من ولی خودمو میگیرمو و...
این چند روزم همین کارو کردم یعنی اینقدر کار داشتم که شب خونه بودم نای کاری نداشتم مینشستم جلو تی وی یا کامپیوترم و بعد خسته و خواب. ظاهرا جواب داد اما اثرش کوتاه مدته. یعنی تا وقتی من به روال عادی برگردم مراعاتمو میکنه و بعد دوباره همون اوضاع. والا من اصلا ادمی نیستم که وقتی ناراحت نیستم بتونم خودمو اونجوری نشون بدم وقتی کم محلش میکنم که واقعا دارم عذاب میکشمو از پا درمیام. یعنی این بازی برنده نداره متاسفانه دوستم:302:
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
سلام روژان عزيز
با اين چيزايي كه نوشتي فكر ميكنم همسرت مهارت هاي ارتباط با زنها رو بلد نيست و نمي دونه كه موقعي كه تو ناراحتي چه كاري بايد انجام بده. شايد براي فرار از ناراحتي مي خوابه . رفتن پيش يك مشاور همراه همسرت خيلي مي تونه بهت كمك كنه. به نظرم در حضور يك مشاور انتظاراتت رو بگو تا مشاور كمكتون كنه كه اين رفتارها و بي توجهي ها درمان بشه. اميدوارم زودتر مشكلت حل بشه.
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
مرسی بهار جونم. باز آرومتر شدم. میدونم خیلی گرفتاره.این روزا رفتارش بهتر شده. امروز اومد دفترم بهم سر زد البته یه کار غیر واجبم باهام داشت.شبم ساعت 8خونه بود. اما نمیدونم چکار کنم تا رفتارش همیشه اینطوری باشه؟؟؟اخه میدونم سرسنگینی جواب میده اما من آدم اینکار نیستم تازه بعدش عادی میشه. مثل غر غر کردنم که براش عادی شده. راستی همسرم از هر نوع فعالیت و دلمشغولی من حمایت میکنه اما خودم نمیتونم لذت ببرم اخه مگه میشه از سر کار بیای و وقتی یه خونه پر از محبت بهت ارامش میده دوباره بزنی بیرون با دوستات بگردی یا بری مثلا کلاسو...من نمیتونم. همش تو فکر همسرمم. دوست دارم لااقل3-4 ساعتی که تو خونه بیدارم با همسرم باشم.اگه راهی به نظرت میرسه که کمک کنه از وابستگیم به همسرم و اینکه بدون اون واقعا بهم خوش نمیگذره کم کنم راهنماییم کن. واینکه اصلا اینکار لازمه؟؟؟ مگه پایه زندگی وابستگی عاطفی نیست؟؟؟
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
روژان عزیز دوست خوبم
به نظر منم لازمه به یه مشاوره خوب مراجعه کنی شاید مشکلات شما کمی عمیقتر و ریشه ای تر از این مواردی باشه که من و دوستان همدردی اینجا متذکر شدیم .
موفق باشی عزیزم :72::46:
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.shadi
حتما به یک روانشناس خوب حضورا مراجعه کنین و ازشون بخواین راهنماییتون کنن.
همسر شما به شما بیتوجه نیست. سیستم اون این طوریه. زندگی با افراد اهل علم و دانش و زیادی
باهوش کمی سخت و متفاوته. سعی کن چنین افرادی رو بشناسی و روش برخورد مناسب رو یاد بگیری.
یکبار دیگه این متن بالا رو که آوردم بخون.
شما باید بیشتر با روحیات همسرت آشنا بشی.
تا وقتی بخوای به شیوه خودت بهش محبت کنی و با شیوه خودت انتظار پاسخ گرفتن رو داشته باشی
چیزی تغییر نمی کنه. باید ببینی همسرت چطور شخصیتی داره و بعد بهش تعادل رو یاد بدی.
حتما به یک مشاوه حضوری یا یک روانشناس به تنهایی مراجعه کن.
:72:
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
مرسی بهار جون اتفاقا نظرت خیلی بدلم نشسته چند وقتیه دلم میخواست برم پیش کسی حرف بزنم که بهتر بتونه کمکم کنه. حتما اینکارو میکنم. تفاوت اولین چیزیه که باعث جذب دو تا آدم بهم میشه اما بعد تو زندگی مشترک خودشو نشون میده.راستی امروز همسرم زنگ زد گفت پروژه وقت گیرشو میخواد بده یه شرکت دیگه انجام بده گفت خودمم خسته شدم نمیتونم به زندگیم برسم.یه مسافرت نمیتونم برم . من اصلا خوشحالی نشون ندادم. بدو دلیل یکی اینکه اینقدر این تنهاییها روم اثر گذاشته که دیگه بیتفاوت شدم دوم اینکه خواستم اگه بخاطر من اینکارو میکنه عذاب وجدان نگیرم بعدش بابت تشویقش.(بدجنسم نه) حالا ببینم چقد راست میگه. نه اینکه دروغگو باشه نه اما خیلی در برابر انجام پروژه های بزرگتر وسوسه میشه. دیگه نمیخوام بذارم نا امیدم کنه. فعلا عکس العمل خاصی نشون ندادم فقط گفتم. فکراتو بکن.ازتون ممنونم بوووووووووووس
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
روژان!
وقتی تغییرات مثبت می بینی با آغوش باز باید به استقبالش بری نه اینکه بزنی چشمش رو کور کنی خواهر من :)
باید ابراز خوشحالی می کردی و با ذوق بهش می گفتی که ممنونم که به خاطر زندگی مشترکمون این کارها رو
می کنی و بعد یک شب عاشقانه واسش ترتیب بده و بهش بگو که زندگی مدتش کوتاهه و اگر ازش استفاده نکنه روزی
میفهمه که دیگه دیر شده و حسرتش براش میمونه و بهش شب زیبایی رو هدیه کن!
یک مسافرت کاملا هیجان انگیز ترتیب بده و در طول سفر پر از انرژی باش تا بفهمه که باید تعادل رو رعایت کنه!
مثل اینکه داری موفق میشی تعادل رو یادش بدی! پس خسته نشو و ادامه بده!
میدونی زن مربیه مرده؟ پس مربی خوبی باش و همسرت رو به رفتار درست هدایت کن.
دیگه بدجنسی نکنی ها!
ببینم چه می کنی دختر گل ;)
:72:
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
بچه ها بهم نخندینا اما از وقتی این تاپیکو باز کردم هم تحمل خودم داره بیشتر میشه و دیگه هیچ بحث و غرغری نثار همسرم نکردم و هم اینکه همسرم داره یه چیزای مثبتی نشون میده از خودش همینجوری خودجوش:311:
نمیدونم این سایت برام خوش شانسی میاره یا نه حتما تاثیر انرژی مثبتیه که بچه ها تو این تاپیک برام فرستادن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ احتمالا دومیه. جدیا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.shadi
روژان!
وقتی تغییرات مثبت می بینی با آغوش باز باید به استقبالش بری نه اینکه بزنی چشمش رو کور کنی خواهر من :)
باید ابراز خوشحالی می کردی و با ذوق بهش می گفتی که ممنونم که به خاطر زندگی مشترکمون این کارها رو
می کنی و بعد یک شب عاشقانه واسش ترتیب بده و بهش بگو که زندگی مدتش کوتاهه و اگر ازش استفاده نکنه روزی
میفهمه که دیگه دیر شده و حسرتش براش میمونه و بهش شب زیبایی رو هدیه کن!
یک مسافرت کاملا هیجان انگیز ترتیب بده و در طول سفر پر از انرژی باش تا بفهمه که باید تعادل رو رعایت کنه!
مثل اینکه داری موفق میشی تعادل رو یادش بدی! پس خسته نشو و ادامه بده!
میدونی زن مربیه مرده؟ پس مربی خوبی باش و همسرت رو به رفتار درست هدایت کن.
دیگه بدجنسی نکنی ها!
ببینم چه می کنی دختر گل ;)
:72:
واییییییییییی پس دوباره خراب کردم:302: حالا شب اومد تحویلش میگیرم. میدونی بیشتر ترسم این بود که آخرش نتونه از خیر کارش بگذره من الکی خودمو امیدوار کرده باشم. راس میگی اون حتی اگه در حد حرف باشهاینکارو برای خوشحال کردن من کرده نباید اونجوری ضمخت بودم. حالا امشب اومد باهاش حرف میزنم و در مورد سفرو تفریحاتو..وقت گذرونیو... رویا پردازی میکنم براش تا روحیه بگیره.خوبه؟؟
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
آفرین دختر خوب :46:
حالا شد!
داری کم کم یاد میگیری که درکش کنی و اون هم سعی داره درکت کنه!
این یعنی تغییرات مثبت :104: :104: :104:
تو خوشبختی! اینو هر روز به خودت بگو! بگذار همسرت یاد بگیره از تو! بهش آموزش بده!
ما بهت نمیخندیم! چون واقعا افکارت که تغییر کرد ، رفتار همسرت هم تغییر کرد! همه زندگی همینه!
ما جوری زندگی می کنیم که فکر می کنیم!
ضمنا تو یاد گرفتی که وقتت رو چطور پر کنی بدون وابستگی!
وابستگی اصلا خوب نیست! دلبستگی اما خوبه
دیگه غر نزدی و رفتارت رو عوض کردی و رفتار همسرت هم تغییر کرد!
یک توصیه مهم!
در زندگی وقتی می بینی یک راه جواب نمیده نا امید نشو! راه های دیگه رو امتحان کن! چون شاید راه قبلی راه
مناسبی نبوده و باید ره های جدید رو بری.
:72:
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
خیلی خیلی خیلی ممنونم بهار جون. منتظر خبرای خوب من باشین دوستای گلم.خیلی از همتون متشکرم. دوستون دارم.
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
سلام. من مبحثمو گم کرده بودم. الان پیداش کردم:311:
بچه ها این چند روز اوضاع بکل متفاوت شده. واقعا پروژه رو واگذار کرده:227:
3شنبه و 4شنبه که خیلی زود اومد خونه حدود 5-6 . 5شنبه و جمعه هم اصلا سرکار نرفت همش خونه بود و کلی بازی کردیمو فیلم دیدم جمعه هم رفتیم خونه داییم سرزدیم و شبشم خونه مامان اینا. جالبه خودشم پیشنهاد داد.
بعد گفت یه تور خوب پیدا کن چند روز بریم مالزی یا تایلند. منم گفتم نه دلار گرون شده دلم نمیاد تو این وضعیت اینهمه پول خرج کنیم. بجاش بذاریم رو پول ماشین. ماشینو عوض کنیم.چند روزم بریم شمال.(من عاشق طبیعت شمالم) گفت خوبه برنامشو بچین. گفتم کارت چی؟ گفت دارم سرمو خلوت میکنم. دیگه نمیخوام زندگیمون تحت تاثیر کارم باشه. بعد کلی ازین چند ماه حرف زد. مشکلاتش بیشتر ازونی بوده که من درجریانش بودم(شرمنده شدم چون خیلی تحقیرش میکردمو حرف بارش میکردم)البته زیادم نه چون گفت اینقدر خسته بودم وقتی بدوبیراه میگفتی فقط وز وز میشنیدم و می گرفتم میخوابیدم.فقط میفهمیدم ناراحتی اصلا جون نداشتم بخوام باهات بحث کنم.....
جالبه بخدا من داشتم از غصه میترکید دلم بعد منتظر میشدم بیاد حرف بزنم اون اصلا متوجه نمیشده چی میگم فقط میفهمیده دارم غر میزنم.
حالا این هفته کارای اداری پروژش تمو شه و منم یه کم از کارام مونده انجام بدم بعد احتمالا به امید خدا میریم سفر. گفتش میخواسته بذاره پروژه بزرگه تمومشه آخرسال بعد مشغلشو کم کنه اما هم خودش تو این مدت بریده هم من روحیم خراب شده بوده.گفت برا همین وقتی دیدم امکان واگذاریش هست بیخیال سود مدت باقیمونده شدم درخواست لغو دادم.....
میدونین بچه ها هنوزم نمیدونم باید ازین کارش خوشحال باشم یانه چون کار بزرگی بود حیف بود سختیشو کشیده بود. یه کم هم تشویق کردم ادامه بده گفتم حالا که مشکلاتو میدونم قول میدم تحمل کنم گفت نه دیگه خسته شدم.
فقط امیدوارم همه چی خوب پیش بره و ضرر زیادی نکنه. آخه این هفته مشخص میشه. بازم از همه دوستان خوبم ممنونم که تو روزای سخت منو تنها نذاشتن
-
RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟
سلام روژان عزیز
خیلی برات خوشحالم :)
فکر می کنم زندگیتون از سودهای کلان همسرت مهمتر باشه گلم.
دیگه ذوقش رو کور نکن و غرور رو بگذار کنار و بشینین با هم صحبت کنین و از کنار هم بودن لذت ببرین.
سعی کن همیشه توی زندگیت تدبیر داشته باشی.
راستی اعتدال رو بهش یاد بده توی زندگی و سعی کن بیشتر بشناسیش.
موفق و خوشبخت باشی گلم
:72: