-
با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام
امروز با وجود همه دلتنگیام اینجا رو پیدا کردم .
حس خوبی بهم داد .
4 سال پیش با همسرم ازدواج کردم . تو این چند سال اختلاف داشتیم ... اما بنظرم همش عادی بود و همیشه احساس خوشبختی میکردم .
پارسال خدا بهمون یک دختر داد . دخترم دو ماهه بود که متوجه شدم همسرم از طریق اینترنت و وبلاگ با یه دختری آشنا شده و چندبار هم تلفنی صحبت کردند و اس ام اس ... که حتی جلوی خودم اس ام اس بهش میداد . حتی ازم میخواست یه قراری بذاره با دختره و من و بچه هم باهاش بریم !
نتونستم تحمل کنم و به خونوادش گفتم . بعد از کشمکش بالاخره تموم شد . هرچند هنوزم میگه اون رابطه چیز مهمی نبوده و من الکی بزرگش کردم .
اما الان ...
6 ماه از اون رابطه میگذره و حس میکنم دوباره از طریق همین اینترنت و وبلاگ داره وارد رابطه میشه . البته با مخفی کاری و پنهان کردن خیلی چیزا .
تنهام با بچم . و آقا ...
فقط بهم بگین چیکار کنم ؟
به خونوادش بگم دوباره ؟
قهر کنم ؟ دعوا ؟
چیکار کنم ؟
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام مهربان عزیز
خوبی خواهر گلم؟
یکم بیشتر از همسرت و خودت بگو...
سن و سالتون...تحصیلاتتون...شغل همسر....روابطتتون باهم...
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام مریم عزیز
ممنون از توجهت
من متولد 64 و همسرم متولد 59
همسر کارشناسی و من کارشناس ارشد
همسر کارمند و من بیکار .
منظور از روابط چیه ؟ یعنی چی باید بگم ؟
خوبه که اینم بگم ...
من و همسر ازدواجمون اینترنتی بوده و بخاطر کار، همسر اومد شهر من و از خونوادش دوره .تو رابطه اولی گفت دختره هم شهریمه و به این خاطر باهاش رابطه دارم .
اما این یکی حتی هم شهریش هم نیست .
واقعا موندم با این مرد چیکار کنم . دیگه باورم نیس که مردی وجود داشته باشه که فقط به همسرش و زندگیش توجه داشته باشه .
اینجور که همسر من میگه ، کم کم داره باورم میشه که اصلا اینجور رابطه ای خوب هم هست .
چیکار کنم ؟
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
خانواده اش و خانواده خودت نمی تونند کاری در این زمینه بکنند. بهتره تا حد ممکن اونها را وارد ماجرا نکنی.
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
خانم مهربانو
1- ابتدا نقطه ضعفها و خلاءهای احتمالی زندگیتان را بیطرفانه بررسی کنید. (مثلا آیا با بدنیا آمدن دخترتان همه توجهتان به بچه معطوف نشده؟ آیا نسبت به همسرتان بی توجه نشده اید؟ همسرتان معمولا گله ای در رابطه با زندگی زناشوییتان از شما ندارند؟ و .... برای این مورد می توانید صراحتا از همسرتان سئوال کنید)
2- در رفع نقطه ضعفها و مواردی که باعث نارضایتی همسرتان شده تا حدی که به سلامت روحی و جسمی شما و دخترتان لطمه ای وارد نکند، بکوشید.
3- هیچگاه اجازه ندهید ارتباط خارج از عرف شوهرتان عادی و معمولی تلقی شود. یعنی چی که "اون رابطه چیز مهمی نبوده و شما الکی بزرگش کردید"؟!!!!!!!!!! همسر شما الان در نقش یک پدر و یک همسر است پس هر گونه ارتباط غیر رسمی و در هر حدی غیر قابل دفاع است.
4- بمحض اطلاع از ارتباط نیازی نیست داد و هوار راه بیاندازید زیرکانه و نامحسوس همسرتان را زیر نظر داشته باشید تا از چرایی و چگونگی ارتباطشان اطلاع پیدا کنید. این دانسته ها به شما کمک خواهد کرد.
5- به نظر من وجهه خودتان و همسرتان را خراب نکنید و مشکل را با خانواده در میان نگذارید. فقط شما و همسرتان می توانید مشکلات زناشویی زندگیتان را حل کنید بقیه فقط موقتا می توانند به عنوان مسکن عمل کنند و بعد از مدتی هم اثر این مسکن از بین می رود و هم عوارض جانبی خواهد داشت.
6- مرحله آخر اقدام قاطعانه است. این را باور داشته باشید و به همسرتان نیز با تاکید مطرح کنید که تداوم زندگی مشترک تنها با وفاداری زوجین میسر خواهد بود. خیانت برای یک بار قابل بخشش خواهد بود و در صورت تکرار یک زندگی فرسایشی به همراه خواهد داشت که در آن هیچ رشد و شکوفایی نه برای زوجین و نه برای فرزندان میسر نخواهد بود.
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام sunlife عزیزم
بخاطر وقتی که گذاشتی خیلی خیلی ممنون .
1. تو مورد قبل که پیش اومده بود بارها باهاش حرف زدم و حتی ازش خواستم اگه کم گذاشتم براش بهم بگه ... معایبم رو بهم بگه و بهم فرصت بده تا برطرف کنم .
مثلا میگفت تو این مدت بعد از زایمان چون مامانم پیشمون بود_1 هفته_ کمتر بهش توجه کردم . بخاطر همین حرفش از مامان کمتر میخواستم بیاد خونمون و خودم با روحیه داغون بعد زایمان کارامو انجام میدادم . ناگفته نمونه که همسرم هم کمک میکرد بهم .
از لحاظ زناشویی راضیه ... خودش که اینطور میگه .
2.واقعا تلاش کردم تا کمبودها رو از بین ببرم . متاسفانه همسرم بی منطقه . هیچ وقت نتونستم ثابت کنم که اون هم برام کم میذاره . وقتیم قبول میکنه میگه من همینم !
3.حتی به تلافی ارتباطش و اینکه میگفت رابطه خودش چیزمهمی نیس خواستم وارد رابطه بشم... حتی بهم اجازه همچین رابطه ای هم داد اون موقع.
4.متاسفانه الان خیلی چیزا رو پنهان میکنه . یعنی به این نتیجه رسیده که نباید بگه . پس خیلی نمیتونم زیر نظر داشته باشمش . هرچند همچنان محکم زیر نظرمه اما خاموش و بی سر و صدا .
5.بله موافقم که خونواده ها کاری نمیتونن انجام بدن . مثل دفعه قبل !
6.اون حتی باور نداره کارش خیانته ! تازه میگه اگه چنین روابطی باشه باعث یکجور تعادل در زندگی میشه ! و حتی بهش کمک میکنه تا به زندگی اصلیش که من و بچش هستیم بیشتر توجه کنه و انرژی بیشتری داشته باشه .
گاهی میگم بیخیالش بشم هرکار دلش میخواد بکنه ... تا جاییکه بتونم تحملش میکنم و نتونستم میرم .
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
مهربانوی عزیز شاید همسر شما دلش برای یه ارتباط خوب تنگ شده باشه ، ارتباطات اینترنتی همیشه بد نیستند ، البته اگر ایشون علاوه بر خانوم ، با آقائی هم رابطه داشتن این فرض بهتر ثابت می شد ، شما از چند و چون رابطه اش چقدر مطلع هستی ؟ آیا می دونی راجع به چی صحبت می کنند و نحوه ی ارتباط داشتنشون چه جوریه از لحاظ زمانی ؟ مثلا هر روز یا ...
من دیدم آدم هایی که بدون منظوری عادت به چت کردن دارن مثلا ... یا اس ام اس دادن ... اینا یه جورایی انگار اعتیاد دارن به این کار ، به نظرم سعی کن کشف کنی که علت این کار همسرت چیه ؟ چون اون با کس دیگه ای در ارتباطه دلیل نمی شه آدم خائنی باشه یا تو کوتاهی کرده باشی ... ممکنه با توجه به این که گفتی ازدواجتون اینترنتی باشه ، فقط عادت به انجام این کار داشته باشه ...
علت درست رو که پیدا کنی ، چرائی مسئله که دربیاد ... ایشالا می تونی برخورد مناسب و راهکار درست رو پیدا کنی :46:
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
عزیزم
تو این مواقع تلافی کردن بدترین کار ممکنه....اگه به شما می گه "می تونی تو هم این کارو کنی" در جواب با قاطعیت بگو "من هنوز دوست دارم ولی هر وقت از زندگیم ناامید شدم میذارم میرم هیچوقت شأن خودمو تا این حد پایین نمی آرم".
نذار قبح این کار براش بریزه حتی اگه خیلی هم مشکلی بوجود نمی یاره.
شاید ارتباطش خیلی هم زیاد و عمیق نباشه و فقط در حد چت و اس ام اس باشه ولی اینطور ارتباطها کمش هم زیاده!!مثل مواد مخدر می مونه اگه قبل از اینکه سمش همه بدن رو درگیر کنه کات نشه ممکنه به جاهای بد و بی بازگشت کشیده بشه ...پس بی تفاوت نباش.
یه طوری رفتار نکن که انگار مدام کنترلش می کنی، ولی زیاد باهاش باش، وقتشو پر کن(بگو طاقت دوریشو نداری...وقتی پای کامپیوتره براش خوردنی ببر و کنارش بشین با محبت باهاش رفتار کن)
یه کم وقتتو براش خالی کن...می دونم بچه داری خیلی سخته ولی همه وقتتو با بچه پر نکن....آینده کوچولوی شما وابستست به روابط شما و پدرش.
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
1dokhtar عزیز؟
ارتباط خوب بله ... ولی مگه ارتباط خوب هم داریم ؟
اون دختر اولی رو که پیگیرش بودم تا رد و بدل شدن دوس داشتن پیش رفت . و هنوزم که هنوزه اون دختره تو زندگیمون سرک میکشه .
همسرم کسی بود که قبل عقد ازم خواست که به هم قول بدیم که چت و نفر سوم در زندگی به هر شکل ممنوع !
و خودش قولشو شکست .
و بعد به منم اجازه داد که چت کنم حتی !
وقتی هم بهش میگم ما قول داده بودیم ... تو خواستی که قول بدیم ... میگه آدما عوض میشن !
......
sunlife عزیز؟
میدونم مثل یه ماده مخدر میمونه ... میدونم .
باور کن بش اسم اس میدم وقتایی که سر کاره ... بش میگم دلم تنگ شده برات ... بش زنگ میزنم ... توجهم بش بیشتر شده ... به نیازاش ...
اما انگار رفته تو سرش که یه رابطه خوب و سالم هم خوبه .
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
اینجور که معلومه اصلا مشکل من مشکل نیس انگار .
من جدی گرفتم ... نه؟
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
عزیزم به مشاوره حضوری هم مراجعه کردی؟؟؟؟
من نگران رابطه شما و همسرتون شدم چون خیلی اضطراری به نظر میرسه باید خیلی زود مشکلتون حل بشه.
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
ممنون از محبتت دوستم .
نه نرفتم . چون همسرم میگه ما که مشکلی نداریم !
فقط منتظرم زمان بگذره ...
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام دوست من
من مشاور نیستم فقط چیزایی رو که به ذهنم میرسه بهتون میگم لطفا روش فکر کنید ولی صحبت با یه مشاور هم فوق العاده لازمه چون شما الان در شرایطی هستید که برای زندگیتون بحرانی به حساب میاد
اینکه میگید مشکل من مهم نیست برای دیگران خب این معلومه !هر کس درگیری خودش رو داره و تازه اینجا اغلب متخصص نیستیم برید سراغ یه متخصص و آیندۀ زندگیتونو وابسته به چار تا نظر آدمای غیر متخصص که با شناخت مختصری از شرایط شما نظر میدن نکنید!
مشکل شما کافیه که برای خودتون مهم باشه اینجوری مطمئن باشید که حل میشه.
یه چیزی رو بهتون میگم با زندگی خودتون بازی نکنید و اصلا و ابدا به هیچ وجه به طلاق فکر نکنید
در شرایطی که شما دارید طلاق گرفتن یه نوع پاک کردن صورت مسئله ست!!
در واقعیت درصد خیلی کمی از روابطی که بعد از ازدواج تجربه میشه باعث طلاق میشه
شما هم زیادی زوم کردین روی همسرتون، کار ایشون اصلا درست نیست ولی شما هم نباید با خورد کردن اعصاب خودت زمینه ساز ایجاد مشکلات بیشتری بشی
ببینید ممکنه که دید همسرتون واقعا اینه که چت کردن کار بدی نیستش و برای هیجان توی زندگی بدم نمیتونه باشه ولی شما اگر به جای زوم کردن روش و غصه خوردن و نهایتا تضعیف روحیۀ خودتون بشینید و سعی کنید که سرگرمی های دو نفره ای ترتیب بدید ایشون کم کم از اون محیط دور میشن و تبعاً وابستگیشون کمتر میشه
فقط یه چیز دیگه من موارد زیادی دیدم که کسانی با جنس مخالف چت میکردن و اصلا هم به خونواده شون خیانت نکردن چون قبح این کار تو خونواده شون ریخته نشده
سعی کنید همزمان با همدلی که با همسرتون میکنید نفرت خودتون از چت رو به طور غیر مستقیم به اطلاع ایشون برسونید تا ایشون دیگه این حرفها رو جلوی شما نزنند و پرده احترام پاره نشه بینتون و بهشون نشون بدید که اصلا دنبال کشف اسرارشون نیستید
و در نهایت اینکه آدم برای به هم زدن یه زندگی نیاز به دلایل خیلی زیادی داره چون داره و آبرو حیثیت و آینده شو به خطر میندازه که این چیزا برای مردا خیلی مهمه
در یه کلام میگم این دلیل رو بهشون ندید
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام دوستم
حرفات واقعا آرومم کرد ... به دلم نشست.
درست میگی ...
تجسس میکنم تو کار همسرم ... البته غیر مستقیم و هربار باکشف چیزای جدید! خودم رنج میبرم . بیشتر و بیشتر .
همسرم چت نمیکنه ... یعنی فک نکنم چت هم بکنه ... وبلاگ ... کامنت خصوصی ... ایمیل .
با قبلی که اس ام اس و تل ...
این یکی هم ازش آدرس گرفته بود !
نمیدونم ...
قبلا ازش مطمئن بودم و باش زندگی میکردم ... الان چی ؟ اگه حتی تجسس نکنم با چه تفکری باش زندگی کنم ؟ خودمو فریب بدم که قابل اعتماده .
خیلی چیزای دو نفره بش پیشنهاد دادم مث آواز خوندن ... کتاب خوندن ... بازی کردن ... استقبال نکرد . یا فقط مدت کوتاه .
شوهرم تو مورد قبل حتی حاضر به طلاق شد ... چون من مسئله رو الکی بزرگ کرده بودم ! واسش مهم نیست ... حتی مهریه رو میگه ندارم بدم ... پس میرم زندان .
شاید تنها برم پیش مشاور . حتی اگه بفهمه .
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام مهربانوی عزیزم خوشحالم که یه خورده آرومتری :43::72:
حتما پیش مشاور برید ، اصلا موردی نداره که جلسۀ اول تنها برید شاید تونستید که راهی برای راضی کردن ایشون با کمک متخصص پیدا کنید
این بی اعتمادی شما مسئله ایه که فعلا متأسفانه ایجاد شده
سعی کنید بیشتر از این تجسس نکنید
و از طرف دیگه با تمرکز روی سرگرمی های مورد علاقه تون از این موضوع خیانت تمرکز زدایی کنید
سعی کنید که مسائل معنوی رو در زندگیتون قوی تر کنید تا آرامشتون بیشتر بشه
و در آخر اینکه خیلی هم به فکر فرزندتون باشید اگر که شما شاد و سرحال نباشید ضررهای غیر قابل جبرانی به اون موجود معصوم میزنید
امیدوارم به زودی خبرای خوبی از شما بشنویم دوست من :46:
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام
دیشب آروم باهاش حرف زدم ... خیلی بام راه اومد .
دوباره اس ام اس زدناش شروع شده ... میگه کسی نیس اما مطمئنم دروغ میگه .
حاضر نیس گوشیشو نشون بده ...
و حرف آخرش ...
میخواد یکی رو دوس داشته باشه بدون هوس و کنار من !
و من گفتم اشتباه نکن ...راه و کار تو درست نیست ... اما اگرم مطمئن و مصممی باشه ... نمیتونم شرایطو تحمل کنم ... دوس دارم همه چیت کامل مال من باشه ... وقتی نمیخوای ... میرم از زندگیت .
اینجا تو سایت کسی هست که از همسرش جدا شده باشه و زندگی جدیدی رو شروع کرده باشه ؟
میخوام ببینم شرایطش و حالش چجوریه؟
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
من برات خیلی ناراحتم دوستم و خدا میدونه بغضم گرفت کامنتاتو خوندم اما من اصلا تو این زمینه تجربه ندارم و میتوسم هر حرفی بزنم خدای نکرده به صلاحت نباشه زندگیت بدتر شه. اما دوست دارم نتایج عملکردتو از طریق این مبحث پیگیری کنم تا وقتی که ایشالا مشکلت حل شه. اما اینو میدونم قبل از رفتن به مشاوره اصلا درمورد هیچ تصمیمی فکر نکن ذهنتو آزاد بذار تا بتونی راه حلهای مشاورتو بکار بگیری اگه قبل از مشاوره تصمیم گرفته باشی هر چی هم مشاورت بگه بی اثره. موفق باشی دوستم.
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام
دیشب دزدکی اس ام اساشو خوندم ... و حالا شک ندارم که یکی هست .
بیشتر اونجا سوختم که تو اسم اساش از همسرم خواسته بود دخترمونو ببوسه ...
...
همسرم هنوز میگه کسی نیست !همه چیش تغییر کرده ... حالتاش ... نگاش ...
...
خودم تصمیم دارم یک ماه بش فرصت بدم ... تو این 1 ماه تنهاش نذارم ... خیلی خیلی حواسم بش باشه . از خودم و بچه بگذرم ... ببینم چی میشه .
یعنی نقش بازی کردن ... یعنی دروغ گفتن ... با وجود نفرتی که ازش دارم .
...
دخترم فقط 9 ماه داره ...
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
با توجه به این که گفتید که ازدواج خودتون هم اینترنتی بوده، شاید همسرتون به این گونه روابط عادت کرده.
یک ماه مواظب چی می خوای باشی؟ چی کار می خوای بکنی؟
به نظرم بهتره پیش یک مشاور بری و سعی کنی با کمک و راهنمایی مشاور همسرت را به مسیر درست برگردونی.
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام
تقریبا مطمئن شدم که همون دختر قبلیه هست که باهاش در ارتباطه .
برای شنبه مشاوره گرفتم ...
حس میکنم همسرم یجورایی گیر افتاده ... یعنی قدم اشتباه رو برداشته ولی الان گیره .
نمیدونم ... شاید اینا دلداری به خودم باشه ...
امشب باز ازش پرسیدم و باز دعوا ...
...
دوست عزیز؟
پس چرا من عادت نکردم ؟ مشکل چیز دیگه و جای دیگس که باید مشخص بشه .
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام
اين تاپيك رو نگاه كنيد:
http://www.hamdardi.net/thread-23683-post-222778.html#pid222778
شايد پست ٣٣ از ani و همينطور پست هاي ديگر اين تاپيك به شما هم كمك كند.
شاد باشيد.
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام
دیروز غروب بهم گفت وکیل گرفته ... راست یا دروغشو نمیدونم .ازم خواست بذارم یه چند مرحله پیش بره و بعد به خونوادم بگم .
ولی تا شب تقریبا خونواده ها فهمیدند .
اون بهشون گفت مشکل ما سر نفهمیدن همدیگس . و من هنوز به هیچ کس از نفر سوم چیزی نگفتم .
دیشب تهدید میکرد اگه آبرومو ببری منم آبروتو میبرم ... نفر سوم رو از تو هم درمیارم !
گفتم وقتی کسی نیست ... گفت من بلدم .
گفتم از خدا نمیترسی ؟
گفت خدا خیلی وقته واسم تموم شده ...
کل دیشبو با بی حیایی تمام جلوم نشست و اس ام اس میداد .
این آدم دیگه ارزش برگشت رو نداره .
فقط دخترم ...
بعد جدایی چی میخواد بشه ؟
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
مهربانو جان
نمیدونم من که خودم الان وضعیتم تقریبا مشابه تو هست صلاحیت گفتن این حرف ها رو دارم یا نه. اما دوست دارم بهت بگم که عجله نکن. برای دعوا همیشه وقت هست. در اینکه کار همسرت درست نیست شک نکن. اما عکس العمل تو خیلی مهمه. خودش میتونه مسیر قضیه رو تغییر بده. بدی ِ این موضوع ها اینه که اینقدر ناگهانی همه چیز تو سر آدم خراب میشه که قدرت منطق رو فلج میکنه. حتما پیش مشاور برو، دلیلش رو نگو اما از خانواده هاتون بخواه که همسرت رو به مشاوره تشویق کنن.
شما دو نفر یه بچه دارید که در قبالش مسئولید. دعوا و جدل نکن اما محکم باش. آبروش رو نبر اما بهش بفهمون که نمیتونه در آینده هر وقت بخواد دوباره کارهای ناشایستش رو تکرار کنه
دعا میکنم منطقی و با درایت پیش بری طوری که نتیجه هر چی شد هیچ وقت پشمون نشی که ای کاش فلان عکس العمل رو داشتی
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
مهربانوی عزیزم سلام
همش پیگیر تاپیک شما بودم و خیلی غصه میخورم به خاطر وضعی که پیش اومده
آخه کاملا حس میشه که هم شما همسرتونو دوست دارید و هم ایشون شما رو دوست دارن
شما قرار بود برین پیش مشاور
چی شد؟ رفتین؟
عزیزدلم چرا بازم رفتاری رو که به اشتباه بودنش پی برده بودی تکرار کردی؟؟
اینکه همسرت کار اشتباهی کرده درست ، ولی اینو آیا میخواین به قیمت آیندۀ فرزند نه ماهتون ثابت کنین؟
طلاق راه حل خوبی برای فرونشاندن این بحران نیست به خدا ...
ببین کسانی تو همین تالار بودن که با مشکلات بغرنج تر کم کم کنار اومدن و حتی تونستن که مشکل رو حل کنن
شما الان از اون خونه بری شوهرت تو ذهنش خودشو محکوم نمیکنه که میکنه؟؟
در عوض ممکنه بره با همون دختره ازدواج کنه
میخوای زندگیتو برای اون دختره به هم بریزی گلم؟؟
کنار همسرت بمون
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام
و امروز باز هم اتفاقای جدید و زیاد ...
خونواده همسرم اصرار دارن شماره دختره رو بهشون بدم تا اونا آبروشو ببرن ... که من راضی نمیشم به این کار . و مادر همسرم خدا رو شکر تا اینجا باهام بوده و ازم خواست بجای صبر ، مقاومت کنم ... بمونم .
خونواده خودم میگن هرچی تصمیم خودم هست ... اما بخاطر بچه صبر کنم .
دیشب بش گفتم با داییم حرف میزنم ... امروز بدو بدو خودش رفته با داییم حرف زده ..._ آخه داییم کارشو واسش دست و پا کرد و الان همکارن _ و الانم اگه همسرم بخواد بره بیکار میشه و میره !
دایمم اومد خونمون و باهامون حرف زد ...
میگه اول اینکه حتما داری اشتباه می کنی و به همسرت اصلا نمیاد که بخواد از این کارا کنه ... بعدم بازم اگه مصری _ یعنی من اصرار دارم به اینکه کسی هست _ تحمل کنم و اصلا به روی همسرم هم نیارم . _ یعنی بازم هرکاری دوس داشت انجام بده _
میگه اگه اینجوری باشه یه روزی سرش به سنگ میخوره ... همه اینا رو تو روی خودش میگفت .
جلو داییمم گفت از زندگی با من سیره ... چون من همش بش گیر میدم ... غذام میسوزه ... یادم میره بشقاب بیارم واسه سالاد و ..............
شوهر من خیلی هم سادس ... تا الان شاید خیلی خرج کرده واسه اون که من نمیدونم و خبر ندارم . در صورتی که وضع مالی متوسط یا حتی زیر متوسط داریم . آخریش یه کارت شارژ ... که امشب خرید . سیم کارت اون دختره ایرانسله .
...
متاسفانه این میون خواهرم هم یک چیز جدید گفت ... از ایمیلی که همسرم سال گذشته واسش فرستاده و از شام آخر توش گفته ! که اینو فقط من و خواهرم و مامانم میدونیم .
...
تو این 2 ماه گذشته از لحاظ جنسی هم سرد شده ...
...
مشاوره ... شنبه وقت دارم به امید خدا .
بازم میام و دردای دلمو میگم .
...
rosa91 و unknowngirl عزیز
واقعا ممنون از راهنماییاتون .
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrbanoo64
جلو داییمم گفت از زندگی با من سیره ... چون من همش بش گیر میدم ... غذام میسوزه ... یادم میره بشقاب بیارم واسه سالاد و ..............
به این حرفهی همسرت بهیچ وجه اهمیت نده . باید یه طوری خودشو توجیه کنه دیگه. من اهمیت دادم و فقط ضرر کردم وقتی دیدم با دروغ های شاخ دارش داره آبرومو می بره کنترلمو از دست دادم و در مقابل دروغهاش یه سری واقعیت رو گفتم اما اشتباه کردم هیچ نتیجه ای بجز دامن زدن به قضیه نداشت فقط بدتر شد
در ضمن خدا رو شکر که حمایت خانواده ی همسرت رو داری آدم هایی ساده ای مثل ایشون همونطور که گول بقیه زن ها رو میخورند حتما تحت تاثیر حرف خانواده شون هم قرار میگیرند .
ماجرای اون ایمیل رو متوجه نشدم شام آخر؟
امیدوارم پیش مشاور نتیجه ی خوبی بگیری
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
mehrbanoo64 عزیز
به همدردی خوش آمدی
بنا به آنچه بیان کرده ای همسر شما پتانسیل پای بندی به زندگی را دارد اگر شما خوب مهارت آموزی داشته باشی و درست رفتار کنی .
در درجه اول باید پیش از ازدواجتون اینرا در نظر می گرفتی و قابل انتظار برایت می بود که وقتی کسی را از طریق اینترنت برای ازدواج انتخاب می کنید احتمال وابسته بودن به نت و روابط نتی را می دادید اینرا با ظرافت جویا می شدید و حالا باید پذیرش اینرا داشته باشی که چنین چیزی محتمل بوده .
و بعد اینکه شما درست عمل نکرده ای .
حرف ایشون از همان ابتدا که قول و تعهد هردو بر متعهد ماندن به همدیگر و پرهیز از خیانت بوده یک سرمایه مهم بوده که شما در تقویت عزت نفس همسرت می توانستی از آن استفاده کنی که متأسفانه نشده . مثلاً همین حرف می بایست وسیله ای می شد تا شما تزریق اعتماد کنی و در موقعیتهای مختلف یادآوری می کردی و می گفتی از غیرتمندیت خیلی خوشحالم و احساس امنیت می کنم هروقت یادم به این حرفت و اینکه خواستی به هم متعهد باشیم می افتم یک دنیا انرژی می گیرم .
همسر شما آدم هوس بازی نیست اما داری هیجانات عاطفی هست . شمااحتمالا در مانورهای هیجانی ایشان همپایی نداری یعنی شاید در مقابلش به قول معروف کم میاوری . مثلاً حتمالاً شوخ طبعی می کند و شما جدی هستی و بلد نیستی پاسخ دهی و چه بسا شوخی های او را هم جدی گرفته و ناراحت شوی .
از طرفی با تجسس نشان دادی به او اعتماد نداری و این یک مرد را از همسرش فاصله می دهد و وقتی متوجه مسئله ای شدی با درایت عمل نکردی و این پرده دری قبح مسئله را شکسته .
در واقع روند شما تا اینجا انفعالی و ضعیف بوده است .
کاری که آن دختر می کند عمدتاً تایید و تمجید همسر شماست که احساس قدرت به او می بخشد ، آیا شما نمیتوانی چنین کنی ؟
روحیه همسر شما به گونه ای هست که بیشتر از آنکه ژست همسری به شکل سنتی و مادر مدار از شما انتظار داشته باشد دوست دارد شما ژست یک دوست را برایش داشته باشی ، ژست یک معشوقه را و شما می توانی چنین باشی برایش در عین اینکه به دیگر وظایفت می رسی .
و اکنون راه چاره :
1- خوب دقت کن و ببین همسرت چه چیزهایی دوست داره ، حتی شده باهاش حرف بزن در این رابطه مثلاً بگو بیا یک روز در هفته به مدت یک ساعت با هم حرف بزنیم و انتظاراتمون از هم و آنچه دوست داریم از همدیگر ببینیم را به هم بگیم و بیشتر هم انتظارات عاشقانه را ، و اینگونه بفهم انتظاراتش از شما چی هست و سعی کن انتظاراتش را اهمیت بدهی و برآورده کنی .
2 - هرگز اجازه نده از شخص سومی صحبت کنه و شما نیز و این خط قرمز شما باشد که حتی از شخص سوم حرف نزنید چه رسد به رابطه لذا شرایطی ایجاد کنید که بیان دارد رابطه ای نیست و شما هم بگو بهت اعتماد می کنم و نمیخوام دیگه حرفی بیش از این در این رابطه داشته باشیم و من با اعتماد تمام می پذیرم رابطه ای با کسی نداری و حاضری با هم زندگیمونو به بهترین شکل بسازیم .
3 - بعد از این گفتگو لطفاً از هرگونه تجسس ، ذهن خوانی ، و اشتغال ذهنی با سئوالات تجسسی بپرهیزید و به اینکه همسرت آیا رابطه ای هنوز داره یا نه اصلاً فکر نکن .
4 - به زندگیت حال و هوای دیگری بده ،دکور خونه را عوض کن و سعی کن برنامه های غافلگیرانه فرحبخش برایش ترتیب بدهی
5 - با برنامه های مفید و هیجانی وقت های فراغت را چنان پر کنید که فرصت استفاده از نت را نداشته باشد و یا حتی پیامک را ، و این به هنر شما برمی گردد که با شناختی که از همسر به دست میآوری چطور این برنامه ها را ترتیب دهی که وقت خالی برایش باقی نماند در عین حال این اوقات پر شده هم برایش خوشایند باشد .
6 -شور و هیجان و نشاط را در رفتار و گفتارتان بالا ببرید
7 - به مشاوره حضوری مراجعه کرده و مهارتهای لازمه را بیاموزید .
موفق باشید
.
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام
خوشحالم که بازم اومدم اینجا
خوشحالم که اینجا رو دارم .
rosa91 عزیز ... درست میگی همه اونا بهونس ... مطمئنم که بهونس .اردیبهشت پارسال به خواهرم ایمیل زده و بش گفته تو یجوری تو چشام نگاه میکنی و میخندی و گفته شاید بشه مثل جریان شام آخر ... که خواهرم بش گفته ما اگه به تو محبت میکنیم بخاطر خواهرمه که من باشم . و همسرم جواب داده ببخشید !
این مطلب رو تو این چند روز خواهرم بم گفت . گرچه دیر گفت .
و فرشته مهربان عزیز ... ازت واقعا ممنونم ... منت گذاشتی و راهنمایی کردی . اما الان باز شرایطم عوض شده ...
شنبه و یکشنبه با هم رفتیم مشاوره ... فعلا بیشتر حرف زدیم و همسرم بیشتر ! هنوز خیلی راهنماییم نکرده .
من کسی بودم که به خاطر دوس داشتن زیادش به همسرم میگفتم هروقت فک کردی با کسی غیر من خوشبختی به من بگو و من از زندگیت میرم .
4شنبه و 5 شنبه داییم و بابام اومدن و باهامون حرف زدن و 5شنبه بعد رفتن بابام تقریبا آشتی شدیم ! و همون شب همسرم صدام زد و بازم با شک و تردید جریان رو بم گفت . گفت که چون دختره گفته بوده باباش شهرداره و میتونه واسه همسرم کار پیدا کنه ... همسرم رفته سراغش و ازش خواسته که از باباش بخواد تا براش کار جور کنه . و همسرم گفت چون شرایط مالیمون خوب نیست و همینطور میخواد کارش نزدیک خونوادش باشه به این دختره اعتماد کرده و دختره هم از همسرم رزومه خواسته و گفته باباش بعد خوندن رزومه به همسرم زنگ میزنه . به هر دلیل تا الان رزومه فرستاده نشده و مشاور هم به همسرم گفته تا وقتی من - مشاور - نگفتم رزومه فرستاده نشه .
...
اما دیشب باز اسم اساشو خوندم و گفتم میخوام در حقت مادری کنم !! پس باهام حرف بزن و کل جریانو بگو . که همسرم اعتراف کرد که اون دختره رو دوس داره ... در حد یک دوست !
انگار اینا رو به مشاور هم گفته ...
همسر من فقط از اسم این دختر اطلاع داره و در مورد بقیه چیزا همش شک و تردید . و همسرم میگه صبر میکنه تا همه چیز واسش مشخص بشه .
...
یک حس نفرت ... سردی
و اینکه واقعا حس میکنم مادر همسرم هستم !
ولی فقط یک چیز آرومم میکنه ... اینکه مشاور لابلای حرفاش ازم پرسید ... فک نمیکنی همسرت یک بیماری روانی داشته باشه ؟؟؟ و من گفتم نمیدونم .
...
و حس دلسوزی که داره خفم میکنه .
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
فرشته مهربان عزیز
تمام حرفایی که به خانم مهربون زدید درسته و من اون رو با گوشت و پوست خودم حس کردم.
اینکهتوی این دوره زمونه دیگه نمیشه مدل سنتی با شوهرت رفتار کنی، مرتب باید تحسینش کنی و به هیجاناتش درست پاسخ بدی، خیلی حواست به روابط جنسی و علایق همسرت در این مورد باشه. چون یک عده بیرون هستند که تمام این چیزارو برای شوهرت فراهم میکنند. کاشکی 6 ماه پیش یکی این چیزها رو بهم میگفت. شاید الانتوی این کابوس نبودم
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
ببین مهربانو جان. فقط می خوام یه چیزی بهت بگم. مطمئنی یه خورده زیادی بزرگش نکردی. (شاید هم واقعا شما داری درست احساس میکنی. ولی فقط چند لحظه به این فکر کن که شاید همسرت راست میگه و رابطش معمولیه با اون دختر و در راستای مسائل کاری) البته می دونم که حتی در مورد یه رابطه عادی و دوستانه هم خیلی باید مراقب بود چون ممکنه اگه یکی از طرفین ریگی تو کفشش باشه، از حالت عادی خارج بشه و به جاهای دیگه کشیده بشه.
اما این رو من به این خاطر دارم میگم که من خودم دخترم اما چند تا دوست دارم که پسرن و حتی میتونم بگم دوستشون دارم. اما این دوست داشتن اصلا فرقی با دوست داشتن دو تا دوست دختر نداره. یعنی کاملا مثل دو تا دوست صمیمی بدون توجه به جنسیت. و هر دو طرف هم نسبت به رابطه همین حس رو داریم. حتی این قدر این روابط دوستانه ام (که 100% از به انحراف کشیده نشدنش مطمئنم) واسم جا افتاده است که حتی به خواستگارم هم راجع بهشون گفته بودم و اون هم کاملا این مسئله رو درک کرده بود و حتی با یکی از دوستام به دلیل مسائل کاری چند باری رابطه داشت.
منظورم از گفتن این حرفها اینه که شاید نگاه همسرتون هم به این مسائل همین باشه. اما به دلیل حساسیت زیادی که شما دارید و ازتون می ترسن و با شما احساس صمیمیت نمیکنن این مسئله رو ازتون مخفی کردن و حالا این جریانات پیش اومده.
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام دوست من
ازت ممنونم که برام وقت گذاشتی .
شاید حرفای شما کاملا صحیح باشه . گرچه هیچ رابطه کاری نیست و یک رابطه دوستی همراه با دوس داشتن و دوس داشته شدن هست .
اما اگرم اونجور که شما میگی باشه اولا همسرم متاهله و پدره ... بجای وقت گذاشتن واسه اون دختره به من و زندگی و دخترش باید توجه کنه ... که توجهش خیلی کم شده . و این یعنی خودخواهی !
دوما خونواده ها با همچین روابطی بدین شکل مخالفن
سوما علاقه هست بینشون!
چهارم اون دختره اندازه ای که همسر ساده من از خودش و زندگیش گفته هیچی نگفته ... حتی فامیلشو !
پنجم خود همسرم احساس میکنم مشکل داره ... چون قبلا همچین خواسته دوستی رو از خواهرم داشته و مطمئنم اگه این رابطه فعلیش تموم بشه بازم میره سراغ یکی دیگه !
هنوز منتظر نظر مشاورم ... که فعلا بیشتر به حرفای همسرم گوش میده !
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
راستش من و نامزدم هم همین مشکل رو داشتیم.البته نمیدونم چقدر شبیه به مشکل ما باشه.
راستش اون نمیذاشت من با هیچ پسری حرف بزنم و من از اونجایی که در سایت های اجتمایی ( مثلا سایت های انیمه ای یا خود همین جا) فعالیت داشتم اصلا نمیشد که نخوام با پسر دیگه ای حرف نزنم...بعد از یه مدت بهش گفتم که من یه انسانم و انسان نیاز به روابط اجتمایی داره. بهش گفتم که از لحاظ عشقی و عاطفی اون تنها کسیه که من قبول دارم اما برای روابط اجتمایی نیاز دارم که با همه چه پسر و چه دختر دوست باشم.
و فکر کنم بعدش این موضوع براش جا افتاد و فعلا میدونه که من با پسرای دیگه حرف میزنم و حتی دوستم( دوستی عادی)
شاید شوهر شما هم نیاز به روابط اجتمایی داشته باشه نیاز داشته باشه که با ادم های جدید اشنا بشه و دوست بشه...پس اینو هم در نظر داشته باشید.
اما مسئله خیانت کاملا فرق میکنه...اگه شما میدونید رابطه شوهر شما و دوستش که دختر همهست عشقیه یا اینکه میدونید اون دختر برای به دست اوردن شوهر شما باهاش رابطه داره باید راهدیگه ای رو پیش بگیرید.
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام
امشب همسرم میگفت حتی به ازدواج با اون هم فک کرده .
اون دختره به همسرم گفته نمیتونه بچه دار بشه !
شرایط روحیم افتضاحه .
تحمل همسرم برام سخته ...
کاش همون دوران عقد که میگفت جدا بشیم ... جدا شده بودم .
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrbanoo64
...
اما دیشب باز اسم اساشو خوندم و گفتم میخوام در حقت مادری کنم !! پس باهام حرف بزن و کل جریانو بگو . که همسرم اعتراف کرد که اون دختره رو دوس داره ... در حد یک دوست !
...
یک حس نفرت ... سردی
و اینکه واقعا حس میکنم مادر همسرم هستم !
...
و حس دلسوزی که داره خفم میکنه .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrbanoo64
سلام
امشب همسرم میگفت حتی به ازدواج با اون هم فک کرده .
اون دختره به همسرم گفته نمیتونه بچه دار بشه !
شرایط روحیم افتضاحه .
تحمل همسرم برام سخته ...
مادر جان!!!! پسرت دختری را برای ازدواج انتخاب کرده. وظیفه مادری حکم میکنه به انتخابش احترام بگذاری و براش بری خواستگاری!!!
نمیشه که با ترفند "من مادرت هستم" ازش اعتراف بگیری و بعد در صدم ثانیه ای شیفت کنی به جایگاه همسری و بخاطر اعترافش ازش متنفر بشی!
تکلیف خودت رو اول با خودت روشن کن! بعد با همسرت!
شما همسر این آقا هستی و نه مادرش! و هیچگاه نمیتوانی در جایگاه مادر ایشان حلول کنی.
و در جایگاه یک همسر، هرگونه تجسس و تفحص و اعتراف گیری و... حالت را به شدت بهم خواهد زد.
به جای اینکارهای حال بهم زن، جایگاه خودت را در زندگیت دریاب و به خودت کمک کن تا بعد بتوانی به همسرت کمک کنی. تنها جمله ای که در این تاپیک طولانی در مورد دخترت شنیدم، زمانی بود که دوست دختر همسرت گفته بود او را ببوس. و تو آنوقت توضیح دادی که دخترت 9 ماهه است. پیش خودم فکر کردم که یک دختر 9 ماهه اونقدر شیرین و خوشمزه و بامزه است که بوسیدنی هم هست!
اینکه همسرت سیصد تا خیانت هم بکنه و تو طلاق هم بگیری حتی با وجود یک بچه دوست داشتنی، دنیا تکان نخواهد خورد! همین نزدیکانی که الان به خودشان زحمت میدهند و میایند و میروند هم همه چیز برایشان عادی میشود. زندگی جریان خواهد داشت. و آب هم از آب تکان نخواهد خورد! تو میمانی و یک دنیا حسرت از بی مهارتی هایی که کردی! تو میمانی و احیانا تنهایی. و در تنهایی هایت به این فکر خواهی کرد که چکارهایی میتوانستی بکنی و نکردی. کجاها میتوانستی تحمل و صبوری کنی که نکردی و کجاها میتوانستی اقدام بجا و شایسته کنی که نکردی.
پس تا دیر نشده و بجای غیر قابل برگشت نرسیدی دست از اشتباه کردن بردار!
تفحص ممنوع!
خیال پردازی در مورد رابطه ایشان و...ممنوع!
سوال و جواب کردن از همسر در مورد اون رابطه هایش ممنوع!
بگذار حالا که حاضر شده با شما به مشاوره بیاید، روند مشاوره را بدرستی و بدون به انحراف کشیدن به سرانجام برسانی.
فوق فوق فوقش این است که این مشاوره به نتیجه مطلوب شما نرسد. وقتی شما درک درستی از جایگاه خودت در زندگی متاهلی و نیز در دنیای انسانی خودت داشته باشی، نه تنها این آقا با این کارهایش نخواهد توانست به شما آسیب بزند، بلکه نشاط و قوت و قدرت شما در زندگی حتما همسرت را به سمت شما جلب خواهد کرد. اعتماد همسرت را جلب کن و تو نیز به او اعتماد کن. این اعتماد حال هر دوی شما را خوب خواهد کرد. محیط خانه را برای شما امن خواهد کرد. لازم نیست در جایگاه مادرش اعتماد او را جلب کنی. در جایگاه همسرش که خط قرمزهایی هم دارد و تحمل و صبوری هم دارد جایگاه او را درک کن. قرار نیست همه چیز او برای شما رو باشد. دنیای خصوصی او را از دنیای رابطه مشترکتان جدا کن. و تو هم در دنیای خودت که مملو از همه چیزهایی زیبایی است که داری زندگی کن. در دنیای تو، خودت، خانواده ات، کودک دلبندت، دوستانت، تفریحاتت، سرگرمیهایت، هدفهایت، برنامه هایت و... از همه مهمتر خدای بزرگی هست. و البته در میان این همه نعمت، همسری هم داری که همه دنیای تو و همه زندگی تو نیست. که اگر اینگونه نباشد با یک اشتباه همسرت، همه دنیای تو به هم خواهد ریخت!
دقت کن دوست عزیز! ببین چقدر تمرکز و انرژیت را روی همسرت گذاشته ای. چقدر از خودت و کودکت و همه منابع دیگری که در زندگی داری غافل شده ای!
مطمئن باش وقتی که تمام سرمایه هایت را روی یک نقطه متمرکز میکنی و از جوانب دیگر زندگی ات غافل میشوی از همان یک نقطه آسیب جدی خواهی دید.
مواظب خودت باش:72:
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
همسر شما آدم هوس بازی نیست اما داری هیجانات عاطفی هست . شمااحتمالا در مانورهای هیجانی ایشان همپایی نداری یعنی شاید در مقابلش به قول معروف کم میاوری . مثلاً حتمالاً شوخ طبعی می کند و شما جدی هستی و بلد نیستی پاسخ دهی و چه بسا شوخی های او را هم جدی گرفته و ناراحت شوی .
روحیه همسر شما به گونه ای هست که بیشتر از آنکه ژست همسری به شکل سنتی و مادر مدار از شما انتظار داشته باشد دوست دارد شما ژست یک دوست را برایش داشته باشی ، ژست یک معشوقه را و شما می توانی چنین باشی برایش در عین اینکه به دیگر وظایفت می رسی .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
منم به عنوان مهمان نظر شخصیمو میگم.
مهربانو جان درک میکنم حال و روز بدی داری..احتمالا خیلی از ماها نمیتونیم شرایطتت رو به خوبی درک کنیم اما بهت پیشنهاد میکنم پست فرشته مهربون رو دوباره و با دقت بخونی.
کلید حل معما داده شده.
میدونم الان بیشتر دلت میخواد درددل کنی.حق هم داری..اما وقتی به این جزع و فزع ها هیچ چراغ قرمزی ندی میشه اینکه مثلا تموم فامیلاتون از این ماجرا با خبر میشن و این یه پوئن خیلی خیلی منفی واسه زندگیتونه.
گریه و زاری و دردلات رو بذار برای توی خلوت و یا همین تالار و دیگه ابدا در این مورد با اقوام صحبت نکن.
به این فکر کن بعدا که مشکلتون حل شد عزت و ابروی خونوادگیتون از بین نرفته باشه.
اینکار باعث میشه همسرت هم تحت فشار دیگران مجبور به دروغگویی و رل بازی کردن نشه تا بخواد خودشو تبرئه کنه.
نذار دیگران بشن قاضی و زندگیتون بشه دادگاه تا بقیه بیان حکم بدن تو مقصری یا همسرت؟و شماها هم تلاش کنید ثابت کنید نفر مقابل مقصره و شما بی تقصیری.
اخر این راه ترکستانه.:305:
راه حل چیه؟؟
همون که فرشته مهربون گفت.
تو باید جوری باشی که همسرت خودش سمتت برگرده..برای اینکار لازم نیست مدام به پر و پاش بپیچی و قربون صدقش بری..بلکه باید عین یه دلبر که جلوی دلداده جولان میده،غمزه میاد خوش رقصی میکنه باشی...
عین یه اهو که هوس شکار رو به دل شکارچی میندازه.
شوهر تو روحیه شکارگری داره..و یه شکارچی هیچ وقت شکار گوسفند نمیره.
وقتایی که همسرت خونه هست عین یه ماتم زده نباش..شاد باش..اما مستقیم هم سمتش نرو..باید بدونه تو از خطایی که کرده ناراحتی..انقد جلوش مانور زنانه بده..این مانور شامل بذله گویی..شاد بودن..بگو بخند..تغییر خونه و .. میشه تا طاقت نیاره و بیاد شکارت..وقتی اومد سراغت پسش نزن..ازخودت نرونش..اما یهو وا هم نده..همه احساسات قلمبه شدت رو نثارش نکن.
یادت باشه شیشه اعتماد تو ترک خورده..نمیتونی یه عمر با این ترک و شک و تردید زندگی کنی..وقتی خودش با پای خودش اومد شکارت اونوقت میتونی با کمک مشاور اعتماد ازبین رفته بازسازی بشه.
یادت باشه این مرحله مهمیه و گرنه این اشتی حکم یه مسکن موقت میشه که دیریا زود عدم اعتمادت ازارت خواهد داد.:305:
این نظر شخصی من بود.
موفق باشی
[/color]
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
بی دل عزیز !
بهار زندگی عزیز !
محشر بودید ...
بغض کردم ... اما خیلی آرومم .
درسته ... همسرم همه کسم بود ... بخاطرش از خیلی چیزا و خواسته هام گذشتم ... و شدم یه آدم غرغرو و اخموی همیشه تو فکر .
کنارش شرایط کاری چندبار برام مهیا شد ... ولی یا بخاطر پول ( واسه آموزش مقدماتی ) یا پارتی بازی ! و امثال اینا کار رو از دست دادم .
حق با شماست .
موافقم .
تلاش میکنم ... دوباره و سعی میکنم بی وقفه .
خیلی خوشحالم که اینجا هست ... من هستم و شماها منو دیدید .
سپاس ... سپاس ... سپاس .
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام ...
ازتون کمک میخوام ...
دیشب مشاور بهم میگی انگار مردی تو زندگیت .
چیکار کنم که زن باشم ؟ راهنماییم کنید خواهشا .
انگار اصلا بلد نیستم زن باشم .
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
سلام .من اومدم .
با وجود تموم خستگیا که تو روحم و جونم نشسته ... سلام .
تو پست آخر ازتون خواستم کمکم کنید اما انگار حرف بی موردی بود .
تو این مدت خیلی اتفاقا افتاد . خیلی روزای سختی رو گذروندم ... اون روزا که تو روم بهش اسم اس می داد ... یا تو روم وقتی بهش زنگ میزد ، میگفت میرم اون اتاق و باهاش حرف می زد . و خیلی حرفای دیگش ...
که زیاد یادم میفته و بغض میکنم .
و همین امشب غیر مستقیم یه مطلب گذاشت روی وبلاگش و ازم خواست ببخشمش . گرچه نمیتونم ... اما خیلی برام جالب بود . چون تا قبلش هیچ بار اینو نگفته بود .
درس بزرگی که گرفتم این بود ... که همسر نباید همه کس من باشه . و فقط باید همسر باشه!همین!
شاید ارتباطاتش بهتر شده باشه ... اما از تصور تکرارش حالم بد میشه . تموم تلاشم اینه که به افکار منفی توجه نکنم و کار درست و رفتار درست رو در مقابلش داشته باشم .
در ضمن هنوزم میریم مشاوره ... و سعیم اینه که بقیه رفتاراش هم درست بشه .
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
دوست عزيزم واقعا اين مسئله ايه كه حل ميشه.توضيحات بي دل و فرشته مهربان خدائيش محشر بود.
دقيقا چيزي كه هر مردي ميخواد اينه كه همسرش به معناي واقعي كلمه زن باشه.
با ظرافت و هنر و مهربوني و دلربايي يه زن
با آرامشي كه فقط يه زن به مردش ميتونه بده
يا حتي احساس مرد بودن كه بايد بهش منتقل كني
مطمئنم موفق ميشي
تنوع و شادي و مهربوني و اعتماد رو توي زندگيتون بيشتركن عزيزم
دعا ميكنم براي سعادت و خوشبخت ابديتون
راستي حالا كه ايشون يه قدم برداشتن،شما هم به قول معروف تا تنور داغه نون رو بچسبون و از اين فرصت استفاده كن واسه رفع همه دلخوري ها و ساختن زندگيتون.
به قولي با آغوش باز پذيراي همسرت باش
اخم ممنوع
يه گوشه نشستن و تو فكر رفتن ممنوع
غر زدن ممنوع
بي اعتمادي ممنوع
به جاي اينها اونقدر شادي و محبت توي رگهاي زندگيتون تزريق كن كه خونه تون بشه محل امن و پرازصميميت واسه همسرتون و البته دختر ماه و خودتون
اگه همه نيازهاي يه مرد تو خونه ش برطرف شه،ضد ضربه ميشه در برابر خطرات خارجي:311:
(راستي اينا فقط نظرات شخصي بودن،شايد اشتباه باشن:72:)
-
RE: با احساس نیاز همسرم به روابط جدید ، چیکار کنم ؟
حالا كه برگشتي بگو اين مدت چه اتفاقاتي افتاد؟ مشكلتون حل شد؟ اميدوارم خوش خبر باشي
راستي چند وقتيه دارم به اين فكر ميكنم و خيلي هم اطراف خودم اينو ميبينم.
اينكه بيش از حد جدي بودن واسه يه زن اصلا خوب نيست ، مخصوصا تو خونه ،جاذبه زن رو خيلي پايين مياره،در عوض يه زن با نشاط و خندون خيلي جو خونه رو تازه نگه ميداره و به مردش نزديكتره