ابرازعلاقه ازسوی دختر

سلام به همگی لطفا کمکم کنیدخواهش میکنم
من یه پسررودوست دارم که تقریباچهارسال ازخودم بزرگتره من 23واون20سالشه من فکرنمیکردم که این تفاوت سنی روداشته باشیم چون ازنظرظاهرباهم برابروحتی بزرگترازمن هم نشون میده
امامشکلی هست که من خودم به اون پیشنهاددادم وازاحساسم گفتم البته باتوجه به شناختی که ازاون دارم این کاروکردم اون خیلی منطقی برخوردکردوگفت که براش مهم نیست پیشنهادازطرف چه کسی است وحتی گفت که تفاوت سنی تا پنج سال براش مهم نیست (باهم هم کلاسیم) میگه نمیخوام باهات بازی کنم یا تصمیمی بگیریم که بعداپشیمون بشیم وضربه بخوریم به همین خاطرمیخوام خوب فکرکنم ورابطه ای درحداشنایی داشته داشته باشیم تا ازویژگی های هم شناخت پیدا کنیم درضمن درحال حاضرشرایط ازدواج رونداره و میگه که خانواده اش مخالف تصمیمات اون نیستندامامن بااینکه خیلی دوستش دارم وازهرنظراون رو قبول دارم نمیدونم چکارکنم درضمن طرزفکروخصوصیات اخلاقیمون هم شبیه به همه ومن باسنش مشکلی ندارم .لطفا راهنماییم کنید خیلی ناراحتم نمیدونم چکارکنم چون هیچوقت باکسی رابطه نداشتم از داشتن رابطه میترسم وازطرفی نمیخوام اون رو ازدست بدم ودچارعذاب وجدان شدیدی شدم به خاطرکاری که کردم ولی دلیلم این بود برای چیزی که میخوای بایدتلاش کنی اما ازراه درست درضمن هدف هردوتامون برای ازدواجه نه رابطه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sahi

سلام به همگی لطفا کمکم کنیدخواهش میکنم
من یه پسررودوست دارم که تقریباچهارسال ازخودم بزرگتره من 23واون20سالشه من فکرنمیکردم که این تفاوت سنی روداشته باشیم چون ازنظرظاهرباهم برابروحتی بزرگترازمن هم نشون میده
امامشکلی هست که من خودم به اون پیشنهاددادم وازاحساسم گفتم البته باتوجه به شناختی که ازاون دارم این کاروکردم اون خیلی منطقی برخوردکردوگفت که براش مهم نیست پیشنهادازطرف چه کسی است وحتی گفت که تفاوت سنی تا پنج سال براش مهم نیست (باهم هم کلاسیم) میگه نمیخوام باهات بازی کنم یا تصمیمی بگیریم که بعداپشیمون بشیم وضربه بخوریم به همین خاطرمیخوام خوب فکرکنم ورابطه ای درحداشنایی داشته داشته باشیم تا ازویژگی های هم شناخت پیدا کنیم درضمن درحال حاضرشرایط ازدواج رونداره و میگه که خانواده اش مخالف تصمیمات اون نیستندامامن بااینکه خیلی دوستش دارم وازهرنظراون رو قبول دارم نمیدونم چکارکنم درضمن طرزفکروخصوصیات اخلاقیمون هم شبیه به همه ومن باسنش مشکلی ندارم .لطفا راهنماییم کنید خیلی ناراحتم نمیدونم چکارکنم چون هیچوقت باکسی رابطه نداشتم از داشتن رابطه میترسم وازطرفی نمیخوام اون رو ازدست بدم ودچارعذاب وجدان شدیدی شدم به خاطرکاری که کردم ولی دلیلم این بود برای چیزی که میخوای بایدتلاش کنی اما ازراه درست درضمن هدف هردوتامون برای ازدواجه نه رابطه

---

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

چراکسی راهنمایی نمیکنه به راهنمایی احتیاج دارم

منظورت از پیشنهاد چیه؟
بهش دقیقاً چی گفتی؟

هر پسری جنیه اینو نداره که دختر ازش خواستگاری کنه..

در ضمن خیلی خیلی حواستو جمع کن واسه سوء استفاده های احتمالی... :305:

منظورم اینه که بهش گفتم دوستت دارم و احساسم واقعی وجدیه وگفتم که باتوجه به شناختی که ازش دارم این کارو کردم چنین ادمی نیست که سواستفاده کنه درضمن خودم هم چنین اجازه ای بهش نمیدم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

به نظرشماکاراشتباهی کردم که ازاحساسم گفتم؟بین احساس علاقه و عذاب وجدان گیرکردم لطفا راهنمایی کنید شما جای من بودید چکارمیکردید

سلام

من شخصا فكر ميكنم اشكالي نداره اگر دختري از پسري خوشش بياد خواستار ارتباط بشه اما بايد توجه كنه كه اولا صرفا راه اشنايي بيشتر را پيش بگيره( نه مثل شما بره از احساس و علاقه اش حرف بزنه) و بعد اينكه خودش را اماده كنه كه اگه بهر دليلي اون اقا پسر نخواست بهش ضربه روحي نخوره

اختلاف سني شما خيلي قابل تامل هست

بعلاوه اينكه فرد مقابل شما فقط ٢٠ سال داره و اصلا سن مناسبي براي ازدواج يه پسر نيست

ميشه از معياراتون بگيد و اينكه از چي اين اقا پسر خوشتون امده؟

اینطورکه من میشناسمشون ادم مذهبی وپایبندبه اصول اخلاقی هستش وادم باشخصیت ومحترمی هستن.یه چنددفعه هم درمورداهداف و خصوصیات صحبت کردیم که نتیجه گرفتم انسان عاقل وپخته ایه نسبت به سنش .درمورد سن هم من معتقدم که اخلاق وتفاهم وشخصیت مهمترازهرچیزیست وبستگی به خودت داره که چه طوربااین مسله برخورد کنی ومشکلات روحل کنی

چرا ميخوايد خودتون را درگير رابطه اي كنيد كه معلوم نيست

ببينيد اون اقا پسر گفته فعلا شرايط ازدواج را نداره و با توجه به سنش حداقل دو سه سال ديگه ميتونه تصميم بگيره تازه تا اون موقع هم معلوم نيست خانوادش بخواند يا نه و...

درست يا غلط بايد بپذيريم كه جامعه ما ابراز علاقه از سمت دختر را بر نميتابه و اين احتمال هست كه اين پسر يا خانوادش تا ابد بگند تو بودي كه به من يا پسر ما ابراز علاقه كردي

من شخصا فكر ميكنم به دليل اختلاف سن و همچنين عدم امادگي پسر برا ازدواج از اين كار صرف نظر كنيد

خودم میدونم کاری که کردم اشتباه محض بودوبزرگترین اشتباه زندگیم خیلی عجولانه تصمیم گرفتم ولی متاسفانه کاریه که شده و الان اون درحال فکردن و تصمیم گرفتنه وقراره تا یه ماه دیگه جوابم رو بده و ازحرفاش فهمیدم که احتمال اینکه جوابش مثبت باشه زیاده چون گفت که دیده من چه جورادمیم و احساس خوبی بهم داره و طبق گفته خودش تنها مشکلش نداشتن شرایط ازدواجه.منم واقعا احساسی که بهش دارم پاک و واقعیه وخیلی عمیقه شایدباورش سخت باشه ولی فکرمیکنم تنها کسی که میتونم باهاش ازدواج کنم اونه.ازیه طرف دیگه فکرکاری که کردم داره دیوونه ام میکنه چون هیچوقت باکسی نبودم وهمیشه طوری رفتارکردم که زبان زدخاص وعام شدم ولی الان ازترس اینکه ابروم بره وشخصیتم زیزسوال بره دارم میمیرم ازنارحتی

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

احتیاج به درد دل و راهنمایی دقیق دارم موندم چکارکنم چی بهش بگم؟ وچه طوری تمومش کنم درحالی که خودم پیشنهاد دادم؟

سلام به نظر من الان دیگه وقت این نیست که بگی کارم درست بوده یا غلط چون حرفتو زدی و به اون اجازه ی فکر کردن دادی
[color=#FF0000]اما
تو جامعه ی ما این کار یعنی ابراز علاقه ی دختر به پسر کار پسندیده ای نیست!
البته به نظر من اصلا ایرادی نداره که یه دختر هم وقتی از کسی خوشش میاد بهش پیشنهاد آشنایی بده چون ما هم دل داریم دیگه! در ضمن ممکنه یه وقتایی با یه پسر ارتباط داشته باشیم و ما دخترا هی ارتباط رو ادامه بدیم تا شایدبالاخره جایی در ذهن اون پسر پیدا کنیم و وقتی نشد مدام به خودمون بگیم چرا اینجوری نگفتم و چرا اونجوری نگفتم که پسره متوجه بشه پس از نظر من تواصلا کار بدی نکردی به هر حال خواستی تکلیف خودتو مشخص کنی و این بد نیست
اما
این پسر سنش کمه همش 20 سالشه و معمولا آقایون تا قبل از 25 سالگی نمیتونند خیلی منطقی در مورد ازدواج تصمیم بگیرن و احساسی تصمیم میگیرن در ضمن اینکه همون اول بهت گفته الان شرایط ازدواج رو نداره یعنی باید 3-2 سالی باهام باشی!چون پیشنهاد رابطه از طرف تو بوده اون مطمئنه که تو دوستش داری و هر چه قدر هم که از نظر تو آدم مثبت و خوبی باشه بعد از چند وقت ممکنه کار به سوء استفاده برسه.اینو نگوکه اگر بخواد به اونجا هم برسه من اجازه نمیدم !فکر میکنی این دخترایی که راضی به روابط جنسی میشن چرا قبول کردن؟؟!!چون بعد از مدتی وابسته ی طرف مقابل میشن و درست همین موقع پسرا دختر بیچاره رو تحت فشار میذارن که یا رابطه جنسی یا کات !تو که از الان انقدر به این آقا علاقه داری تصور این رو بکن که بعد از 1 سال که میزان علاقه ات هم چندین برابر میشه میخوای چی کار کنی
به نظر من اگر جوابش مثبت بود بهش وقت بده مثلا3 ماه که اگه دیدید باهم سازگارید موضوع رو رسمی کنید وگرنه رابطه تو تموم کن
چون اولین رابطه ات با یه پسر هست امکان ضربه خوردن به خصوص از لحاظ احساسی برات خیلی زیاده

ازهمتون واقعاممنونم به خاطرراهنمایی ولطفتون
امایه مشکل دیگه هست که متاسفانه نمیتونم به خانواده ام بگم مگراینگه واقعاقصدازدواج داشته باشه درحالی چنین قصدی نداره میخوام بدونم رابطه رو شروع کنم وباهم اشنابشیم یااینکه بگم پشیمونم ونمیخوام(که میترسم به همه بگه وابروم بره).فقط یه لحظه خودتونوبزاریدجای من چکارمیکردید؟

شما اصلا پيگير نشو

اگه اون اقا باهات تماس گرفت بگو فعلا شرايطت تغيير كرده و با توجه به اينكه شما (يعني پسر) گفتيد شرايطازدواج نداريد ديگه تمايلي به ادامه ارتباط نداري والسلام

اصلااز ابروريزي و اينا نترس اولا كه شما كار خلافي نكردي بهش پيشنهاد ازدواج دادي درسته بعد هم بره بگه هيچ اتفاقي نمي افته اگه شما رابطت را كات كرده باشي چرا كه بقيه متوجه ميشند دختر عاقلي هستي

مراقب باش به خاطر ترس از ابرو و اينها سالهاي خوب زندگيت را هدر ندي و يه وقت خداي نكرده اخر كار هم به ابروريزي ختم بشه

جلو ضرر را هر جا بگيري نفع ... ديگه به اين رابطه ادامه نده

یه چیزدیگه رابطه من بااون فقط چندبارحرف زدن اون هم اس ام اسی بود یعنی صدام رو نشنیده.چون من باون توی یه گروه مشترک هستم وازنزدیک ارتباط کلاسی داریم مشکلی پیش نمیادکه بگم دیگه ادامه نمیدم؟

دوست خوبم من کاملا درکت میکنم که میترسی بره به همه بگه که تو بهش پیشنهاد دادی و اون گفته نه و اونوقت بقیه بچه های دانشگاه چیا میگن ولی باید قبل از اینکه بهش پیشنهاد بدی به این قضیه هم فکر می کردی و خودتو براش آماده می کردی!من با نظر آقای سید 1387 کاملا موافقم تو اصلا پیگیر نظرش نشو و بهش نه زنگ بزن نه اس ام اس بده اگر اون زنگ نزد که تو هم دیگه اصلا به روی خودت نیار و بذار همینجوری تموم شه اگر هم زنگ زد باهاش منطقی صحبت کن و ازش بپرس قصد اون از رابطه باهات چیه و اصلا فکر میکنه کی میتونه ازدواج کنه و بعد بیا صحبتشو اینجا بگو تا دوستان نظراتشونو بدن و با کمک هم عاقلانه ترین و منطقی ترین تصمیم رو بگیریم
چون شاید ایشون اونجوری نباشن که ما تا الان تصور کردیم و شاید قصدشون واقعا خیره

ازهمتون واقعاممنونم وبرای همتون ارزوی سربلندی میکنم
درپناه خدا وباتوجه به راهنماییتون همین کارومیکنم

سلام ساهی جان.
چی شده؟ چرا دلت گرفته؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ema1989

تو جامعه ی ما این کار یعنی ابراز علاقه ی دختر به پسر کار پسندیده ای نیست!
البته به نظر من اصلا ایرادی نداره که یه دختر هم وقتی از کسی خوشش میاد بهش پیشنهاد آشنایی بده چون ما هم دل داریم دیگه!

---

این مربوط به جامعه ما نیست. همه جایی است. به قول دوستی در DNA انسانهاست. مرد دوست داره که دنبال زن بره، تلاش کنه، انرژی بذاره و ... بعد با جواب مثبت اون و حس موفقیتش ارضا بشه.
زن هم دوست داره که بهش توجه بشه. خواسته بشه.

بگذریم.

با توجه به مطالبی که گفتی این ارتباط به صلاحت نیست.
این که اولین بار هست وارد چنین روابطی می شی و احساسی و ساده برخورد می کنی.
این که قرار هست خانواده ات اصلا چیزی ندونند و یک رابطه پنهانی را تجربه کنی.
این که آقا از اول هم به شما گفته که امکان ازدواج نداره.
این که شما شروع کننده رابطه بودی.
این که سه چهار سال از شما کوچیکتر هست.

این رابطه شروع نشده و ندیده و نشناخته این همه ایراد داره.

اگر از ترس آبروریزی است:
پای کاری که کردی و عواقبش بایست.
احتمال این که پسر به کسی بگه کم هست.
اگر هم بگه احتمال اینکه دیگران باور کنند هم کم هست.
حالا اگر گفت و بقیه هم باور کردند 4-5 نفر یک ماهی در موردش حرف می زنند و تمام.
به جای فکر کردن به اینکه بقیه چی فکر می کنند به این فکر کن که چی به صلاحته. چی درسته.

ضربه احساسی که از این قضیه خواهی خورد خیلی بیشتر از آبروریزی احتمالی است.
آبروریزی اش هم خیلی بیشتر از این کاری است که الان کردی. ضمن این که اون زمان خانواده و دوستان هر دو طرف درگیر ماجرا هستند. روی ازدواج و آینده ات هم اثر می ذاره.