-
همه شخصیت منو خورد میکنن
سلام منو یادتون میاد؟ چقد مشکل دارم نه؟ بچه ها یه مشکل جدیدم که خیلی اذیتم میکنه و باعث سردرد و دردای دیگه ی بدنم میشه زود رنجیه خیلی حساس شدم همه منو اذیت میکنن یا بهم توهین میکنن یاحسادت میکنن یا شخصیتمو خورد میکنن یه چند بار ازینجا یاد گرفتم خودمو دوست داشته باشم تمرین کردم دوست دارم خودمو حالا به خودم اعتماد بنفس میدم اما همه منو تحقیر میکنن یه دو موردشو بگم براتون زیاده ولی توروخدا کمکم کنین :302:
یادتون میاد چه شکست عشقی خوردم خب چند روز پیش تولدش بود من زنگ میزدم تبریک بگم جواب نمیداد یه دفه اون زنگ زد به گوشیه مامانم و شرو کرد به بد گفتن به من که دختره شما مزاحمه من ازش خوشم نمیاد من خودم دوس دختر داشتم عاشقش بودم ترکم کرد من بعد 5 سال هنوز عکساشو دارم و ...............خلاصه انگار درد دلش باز شده بود
مامانمم گفت به من چه اونم گفت شوهرش بدید و...
منکه ناراحت شدم گوشیو گرفتم به من گفت غلط کردی دختره مزاحم عوضی به من زنگ نزن :302:بچه ها بخدا من انقد چهار سال براش میمردم شب روزم این سالهاگریه و مریضی بود تولدشو خواستم تبریک بگم اما مثل همیشه فحش داد تحقیرم کرد ازون وقت ازش بدم میاد هیییییییییییییییچی دوسش ندارم کینه ازش به دل گرفتم چهار سال با فحشو تحقیر این پسره زجرم داد عشقمو تبذیل به نفرت کرده الان.
ازطرفی من راستش بعضیا به من میگن یه کم خوشگلی به خاطره همین یه خالم یه کم رو من حساسه ینی اون میخواد به همه بگه دختر من برتره بخدا برا من خنده داره این چیزارو بگم ولی حرفای خالم پشت سرم اذیتم میکنه مثلا یه چیزایی میگه که دلم واقعا به درد میاد میشکنه یه وقتا هم به مامانم سرکوفت میزنه دخترت خواسته خودشو به زور به یه پسر بچسبونه و پسره ردش کرده
بچه هابخدا اینا فقط دو مورد از چیزایی که زود رنجیدم . انقد خودمو از درون میخورم سردرد گرفتم قلبم درد میکنه و...دردای عجیب غریب و مبهم گرفتم
خلاصه همه چیز توی این زندگی لعنتی داره با من میجنگه همه دارنن یه جور مثل این دو مورد منو خورد میکنن
من دختر ارومی هستم 22 سالمه لیسانسمو گرفتم دارم برا ارشد میخونم
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
سلام.
رفتی روانپزشک بالاخره یا نه؟
اولش ناراحتی و غم داشتی بعدش اضطزاب حالا هم حساسیت به حرفای دیگران پیدا کردی یه کمی.
برو هم روانشناس که باهات حرف بزنه هم روانپزشک اگه هنوز اضطراب داری.
جلوی ناراحتیاتو باید بگیری دیگه. یه پسر نفهم ببین باهات چه کار کرده.
برای قلبت برو متخصص قلب. منم دو سری درد قفسه سینه با تنگی نفس گرفتم که سه هفته ای هم هر کدوم طول کشید. مشکل قلبی هم ندارم. فقط مال ناراحتیه. اما یه قرص هست که تنطیم ضربان قلب می کنه و خیلی خیلی واقعا واسه من خوب بود. اگه بخوای اسمشو بهت می تونم بگم. اما چون ممکنه فشارت بالا یا پایین باشه حتما برو خود متخصص قلب بهت بده.
نوشتی که همه ناراحتت می کنن. توی یه ایمیلی یه وقتی خوندم که وقتی یکی می گه هیچکسی دوستم نداره منظورش اینه که یه شخص خاص فقط دوسش نداره. تو هم الان به نظر میاد که وقتی نوشتی همه اذیتت می کنن در واقع فقط همون پسره که اذیتت می کنه.
لطفا پرونده ی اون پسر بی لیاقتو توی قلبت دیگه ببند. برای اینکه اثرش هم نمونه برو روانشناس و احتمالا روانپزشک. اول همون متخصص قلبو برو خودش بهت دارو می ده. به من دو سری قرص داد یکیش واسه قلب بود یکیش هم واسه اعصاب که شب خوابای بی سر و ته نبینم (که همچنان می بینم!)
نمی دونم اون درسای مدیتیشنو خوندی اونوقت یا نه. خیلی می تونه برات مفید باشه.
اخه می گن واسه یکی بمیر که واست تب کنه. واسه چیته یاد کسی می کنی که یادت نمی کنه؟ تولدش یا هرچیش. تو به خودت فکر کن. انقدر خودتو اذیت نکن.
:72:
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
خانم هیچکس، سلام.
عنوان تاپیک رو باید میذاشتید "به همه اجازه میدهم شخصیت منو خورد کنند".
تا زمانی که یک چارچوب و مرز مشخص برای خودتون تعریف نکرده باشید، مثل جزیره بی پرچمی خواهید بود که هر کسی به خودش اجازه میده روی آن پا بذاره. شما درکی عمیق از مسائل را در ذهن خود پرورش داده اید، عملکردهای منفی خودتون رو به خوبی درک کرده اید اما چون هرگز رفتارتون رو تغییر نداده اید نتیجه ای نگرفتید. دانستن و آگاه بودن مهم است، اما جهتدار کردن رفتار نیز به همان اندازه دارای اهمیت است.
ایستادن در مقابل بی عدالتی و تحقیرها ممکنه احساسی پرریسک و مملو از هراس باشه اما مثل هر چیز دیگری، هر چقدر بیشتر آن را انجام دهید، تکرارش با احساس راحت تری همراه خواهد بود. نیاز نیست در جواب تحقیر اون آقا پسر با حالتی تهاجمی میگفتید "خودت غلط کردی بی وجود"، ولی به محض تحقیر شدن باید تذکری جدی میدادید. علت بیش از حد جذاب بودن اون آقا پسر دست نیافتنی بودنش برای شماست. جنگیدن برای حفظ یک رابطه عاطفی خوبه، ولی نه به قیمت از دست دادن فردیت شما. درک کنید که حضور و تماس بیشتر تنها اعتبارتون رو در نزد او کمتر میکند. پس لااقل اجازه ندید غرورتون بیشتر از این خرد بشه و تماس با او را به کل و برای همیشه قطع کنید.
اینقدر هم نگران زیبایی ظاهریتون نباشید، شما فقط 22 ساله هستید و هنوز فصل های نانوشته زیادی در زندگیتون پیش رو دارید. فصل جدیدی رو شروع کنید، این بار با خطی خوانا.
موفق باشید.
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
سلام دوست من
خوشحالم که داری آدم های بی لیاقت زندگیتو از ذهنت حذف میکنی...آفرین
این حساسیت ها به نظر من طبیعیه...
توی زندگی همـــــــه آدمها کسایی وجود دارن که با حرفاشون و رفتاراشون می خوان به آدم طعنه بزنن یا تحقیرش کنن پس این فقط مشکل شما نیست... اما این واکنش آدمهاست که اونارو متفاوت میکنه
یه نفر هر کی هرچی هم بگه اصلا براش مهم نیست و 1 ساعت بعد یادش رفته...یه نفرم مثل شما می یاد اینجا تاپیک میزنه «همه(که مطمئنا همه این جوری نیستن) شخصیت منو زیر سوال می برن»...
اما گفتم حساسیت های تو طبیعیه...چرا؟؟؟ چون از طرف کسی که دوست داشتی تایید نشدی و این توی ضمیر نا خود آگاهت مونده(که کاملا واکنش طبیعی ای هست) و به نظر من ضمیر نا خود اگاهت هم توی صحبت هر شخصی میگرده یه چیزی پیدا کنه و بهت تحویل بده که « آهان بیا...اینم از تو خوشش نمی یاد!!»
بیا و یه مدت این افکارتو تعطیل کن...بذار همه از تو بدشون بیاد اصـــــلا!!! مگه مهمـــــــه؟!! واسه خودت زندگی کن...مطالعه کن...فقط واسه یه مدت ...یکم به خودت وقت بده...سعی کن خودتو بیشتر بشناسی و قوی تر بشی
تو تازه 22 سالته...شخصیتی که دوست داریو توی خودت به وجود بیار و به ضمیر نا خودآگاهت ثابت کن که چقدر دوست داشتنی هستی:72:
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
بله من دکتر رفتم قرصامم میخورم ولی یه کم اثر داشت و استرسم خوب شد ولی افسردگیم با اینکه دوز قرصام زیاد کردن ولی بازم خوب نمیشه . بعدش اینکه بچه ها من واقعا مطمینم همه منو راحت خورد میکنن همش به اونی که دوسش داشتم ربط نداره ازون که خیلی ضربه خوردم و تحقیر شدم درسته ولی بقیه هم یا به خاطره اینکه خیلی عاشقش بودم منو تحقیر میکنن
یه عده میگن دختره میخواست اویزون پسره شه که بخدا من اونو واقعا دوست داشتم نمیخواستم اویزونش شم یا بلاخره یه دلیلی پیدا میکنن چند نفر فامیل رشتمو میزنن تو سرم چون کار نداره و همه ی دخترای فامیل رفتن سر کار تو خونه ای یکی یه عده میگن چقد ساکته و ارایش نداره اصلا به خودش نمیرسه و پشت سرم حرف میزنن یه عده میگن وای امسال افت کرده بود ارشد قبول نشد داره دوباره میخونه
هر کی یه چیز میگه من زندگیمو گم کردم همه ی سالهای زندگیمو برای رشته ی بی ارزش که کار خیلی کمه برای مردی که خودش عاشق و مرده ی دختر دیگه بود و تحقیرم کرد برای دلسوزیها نگرانیهای بیجا واسه خونوادم که چقد حرص خوردم اصلا من زندگیمو باختم این سالها الانم بازم دارم گریه میکنم کاش دوستای صمیمی کنار خونمون داشتم
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
سلام هیچکس جان.
تو رو خدا ببین از تاپیک اولت تا الان حتی یه ذره هم پیشرفت نکردی..سروک درست میگه تو اصلا یه قدم مثبت برنمیداری.
فقط میای اینجا درددل میکنی..اما حتی یه ذره هم به راهنماییها توجه نمیکنی.واقعا دوست داری مشکلت حل بشه یا نه؟؟
اگه اره با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه.باید تلاش کنی.
نقل قول:
زود رنجیه خیلی حساس شدم
کجا زود رنجی؟؟پسره تو رو شسته انداخته تو افتاب میگی زودرنجم؟؟
این ناراحتیت از زود رنجیت نیست..فریاد درونته که دلش نمیخواد حرمتش شکسته بشه.
عزیز دلم به خودت ارزش و احترام بار..
باور کن اسمون دهن باز نکرده اون پسرتلپی بیفته پایین..اگه مجال بدی ادمای بهتری سر راهت میان.
نقل قول:
دوسش ندارم کینه ازش به دل گرفتم چهار سال با فحشو تحقیر این پسره زجرم داد عشقمو تبذیل به نفرت کرده الان.
عشق و نفرت و همه این تلاطمهای احساسی رو بریز دور..
دیگه بهش فکر نکن..شمارشو پاک کن.
دختر گل هیچی ارزش اینو نداره که انقد خودتو اذیت کنی.
لینک زیر رو بخون.
قوانین حرمت به خویشتن
نقل قول:
ولی افسردگیم با اینکه دوز قرصام زیاد کردن ولی بازم خوب نمیشه
این افسردگی تو با قرص خوب نمیشه..با یه کم همت خوب میشه.
دختر خوب روحت رنجیده است..زخم خورده است..برای جبرانش مدام به این در و اون در میزنی تا با اون پسر ارتباط بگیری ولی به والله روحت وجود نازنینت به تو احتیاج داره..به خودت..
به زخمای روحت مرهم بذار..خودت خودتو سیراب کن.
بخدا حیفه انقد این روح کوچولوی ازرده رو اذیت کنی.
موفق باشی
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
بهار زندگی راست میگی میام درد دل میکنم . من بخدا قدم مثبت برداشتم ببین عکساشو پاک کردم فیس بوک نمیرم اهنگ گوش نمیدم کلاس نقاشی میرم درس میخونم ولی یه چیزی مثل خوره توی جونم افتاده همش بی دلیل میخوام گریه کنم دلم یه غم بزرگ داره که وقتی به هیچی فکر نکنم بازم حسش میکنم من دیگه اونو دوست ندارم ازش حرصم میگیره
انقد اون دختری که عاشقش بود ازش تعریف کرد داستان عاشقانشو میگفت اونوقت به من فحش میداد میگفت نمیخوامت مسخرم میکر دیگه
ازش متنفرم ابروم پیش همه فامیل رفته چون همه فهمیدن فک میکنن من یه دختر بدم که راه افتاده دنبال پسره فک میکنن من کمبود داشتم من هیچ عقده و کمبودی نداشتم
اما این سالها با شنیدن روابط قشنگش با دوس دخترش و تحقیر من از من یه عقده ای ساخت
خواستگارارو نمیخوام چون دنبال عشق اونجوری میگردم یه کم محبت اونجوری که اون نسبت به دوس دخترش داشت عاشقش بود عشق واقعی من حسودیم میشه چون منم عاشقش بودم مثل ذوس دخترش من دل نداشتم انگار پسره ی خودخواه .حالا دوستام منو با حرفا و کاراشون میرنجونن من میخوام حرف مردم برام مهم نباشه واسه خودم زندگی کنم دست از سر من بردارن به اونا چه که درموردم حرف میزنن
همش دختراشونو میکوبن توی سر من به مامانم میگن اون میره سر کار اخی دختر شما نمیره؟ یا اخی دخترتو پسرهه نخواست حالا افسردگی گرفته یا میگن دخترت چرا انقد ساکته زبون نداره ؟ اخه من چیکار کنم دلم واسه مامانم میسوزه ولی خب نمیتونم واسه این حرفا راهی پیدا کنم
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
افرین دختر خوب..پس تا الان کلی پیشرفت کردی..چیزی دیگه نمونده واسه همیشه قال این قضیه رو بکنی.
عزیزم هر مردی میتونه عاشق باشه..عاشق همسرش..
نیاز نیست دنبال عشق بدویی.فقط باید حواستو جمع کنی و درست انتخاب کنی..اونوقت میتونی عاشقترین مرد دنیا رو داشته باشی.
هممون همچین تجربه هایی داشتیم..منم ازکسی خوشم میومد شدید..یعنی خیال میکردم چقد دوسش دارم..بعد که پا پیش گذاشت خودم گفتم نه..دیگه انگار هیچ حسی نداشتم..انگار فقط دلم میخواست بیاد.
نفر بعدی عاشقانه تر اومد جلو.
ببین وقتی روی یه نفر فقط تمرکز کنی نمیتونی ادمای دیگه رو ببینی..ادمایی که شاید خیلی برات مناسبتر باشن.
عزیزم از الان شمارشم بنداز دور.
توکلت بخدا..با اغوش باز منتظر ورود موهبتهایی باش که پشت در منتظرن و ازت اجازه ورود میخوان.
کتاب4 اثر از فلورانس اسکاول شین رو بخون.
بقیه رو هم بذار بگن..یه گوش در یه گوش دروازه.
به منم واسه درس یه چیزایی میگفتن اما الان فقط تعریف میکنن.
هیچ کس اول این اسمتو عوض کن.
بعد اون دفترچه یادداشت رو تهیه کن و هر قدم مثبت برمیداری بنویس.
موفق باشی
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
عزیز اون پسره اگه یه روزی هم ادم خوبی بوده الان به دردت نمی خوره. چون کسی که واقعا عاشق شده باشه و طرف مقابلش ردش کرده باشه می فهمه با همه وجودش می فهمه که چه رنجیه این حالت و هیچوقت نمیاد این رفتارو با یه نفر دیگه بکنه که عین خودش عاشقه. پس یا واقعا عاشق نبوده و فقط واسه تو حرف بیخود زده یا اگه هم بوده ادم نفهمیه. ارزش اینکه فکر کنی یکی رو می خوای مثله اون نداره. اون یه ادم نفهمه. هی نرو طرفش که با حرفاش نیشت بزنه بعد چند روز ناراحت بشی. رهاش کن. خودتم ازاد کن.
ببین قبول دارم ادمای اطرافمون فضولن خیلی وقتا ولی الانو ببین. تو دیگه با اون پسر کاری نداری اما بیخود یه زنگ زدی. اون پسر اگه شعور داشت جوابتو نمی داد یا یه تشکر خشک و خالی می کرد و قطع می کرد. منفی بودن وجودشو ناراحتی های دیگه اشو توی ذهن تو خالی کرده و تو حالت بد شده. مامانت حالش بد شده و کل داستان دوباره تازه شده و بازم در موردش حرف زده می شه. یعنی خودت تازه اش کردی. می دونم ادمای اطرافمون هی حرف می زنن اما بعد یه مدت که بگذره اگه موضوع جدید پیدا نکنن و خودمون تازه اش نکنیم که لذتی واسشون نداره حرف زدن راجع به موضوعات قدیمی که هی تکرارش کردن. کم کم کمتر حرف می زنن و بعد هم حرف نمی زنن. پرونده ی اون پسرو تو قلبت ببند. بی تفاوت بشو نسبت بهش. نه بهش فکر کن نه باهاش کاری داشته باش نه بهش زنگ بزن. ولش کن.
خوشحال باش مادر خوبی داری خونواده ی خوبی داری. بقیه هم به جهنم. خودت هم دیگه هی این داستانو تازه نکن. هی دنبال او پسره نرو. تولدش یا هرچی به خودش ربط داره. تو گلم باید اول از همه به خودت به اعصابت اهمیت بدی.
دخترای اونا قطعا عیب و ایراد زیاد دارن وگرنه که مامانشون دنبال کوبیدن تو نبود.
هر کی دهنشو باز می کنه هر چی می گه داره بلند بلند خودشو افکارشو گذشته اشو و حتی خانواده اشو داد می زنه و معرفی می کنه. همین. وقتی اون پسره اینهمه بهت توهین کرده معنی هاش هر چیزی می تونه باشه جز اینکه تو لایق تحقیری. وقتی یکی به یکی توهین می کنه در اصل داره می گه من خودم همش بهم توهین شده یا من توی خونواده ای هستم که بهم توهین می کنن یا من مشکل دارم. همین. نه اینکه تو مشکل داشته باشی. وگرنه یا جوابتو نمیداد یا یه تشکر و خدافظی. تموم.
دلت واسه کسی نسوزه. خودتو جمع کن. زندگیتو اداره کن. الان سن کمی داری و خیلی هم خوبه که این سایتو پیدا کردی. روی خودسازیت کار کن. وقتی خودت به یه اطمینان کافی از خودت برسی راه که بری همه می فهمن تو کسی نیستی که بخوان بهش توهین کنن. کارگاه جراتمندانه رفتنو بخون و الان که هی اینا حرف می زنن موقعیت خوبیه که تمرین کنی جراتمندانه رفتار کردنو که بعدا بری سرکار یا بیرون از خونه بتونی بهتر از حق و حقوقت دفاع کنی. اینا که دهنشون بازه. احترامو بی خیال. از فرصت استفاده کن و تمرین جراتمندانه رفتار کردنو عینا روشون پیاده کن تا کم کم یاد بگیری.
مامانت هم خوشحال می شه که دخترش بعد از این احساسات مختلف بتونه چیزای زیادی یاد بگیره.
اصلا چرا اجازه دادین همه اشون خبر بشن که تو یکی رو دوست داشتی؟ خوب یه سری مسایل هست که فقط تو سطح خونواده بمونه. حالا که اینکارو کردین باید از فرصت استفاده کنی و یاد بگیری جراتمندانه رفتار کردنو. فکر کن ازدواج می کردی و خونواده ی شوهرت این رفتارارو می کردن باید اونوقت یاد می گرفتی. حالا الان یاد می گیری.
ورزش سبک هم بکن مثله شنا یوگا دویدن
خودتو دوست داشته باش و به خودت احترام بذار دیگه کسی جرات نمی کنه راحت بهت بی احترامی بکنه.
شاید هر بار می ری طرف پسره که یه جورایی تلافی توهینای قبلی بشه. مثل اینکه ادم بگه دفعه قبل نتونستم اما الان می تونم. منتظری که ازت معذرت بخواد یا باهات خوب حرف بزنه که راضی بشی جبران توهینات شده. نمی دونم. ولی اگه این باشه اصلا به دردت نمی خوره. هی یه زخمو که داره خوب می شه بازش می کنی.
همینکه حالت بهتره و اضطراب نداری خیلی خوبه. ولی روی خودسازیت بیشتر و بیشتر کار کن. از ادمایی که سودی واست ندارن و فقط بهت انرژی منفی می دن دوری کن. یکیش اون پسره. یکیش هم همین خاله ات. یه مدت فکرتو فقط به چیزایی که دوست داری و درس تمرکز بده.
موفق باشی.
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
مرسی بچه ها بهار جون مینوش جون مرسی خدارو شکر من اینجارو پیدا کردم دوستای خوب بالاخره پیدا کردم . درسته راستش میدونید خودم که فکر میکنم میبینم همیشه همه ی مشکلاتم استرسهام و اینکه دنبال همچین عشقی میگردم امنیته من امنیت ندارم هیچ امنیتی همیشه جای امن میخواستم من پدرمو دوست دارم اما اون خوب نیست زیاد همیشه از بچگی با مامانم دعواش میشد همیشه مارو میخواست بده به مامانمو طلاقش بده مامانمم تا همین سن من هنوز نیاز داره یکی پشتش باشه خیلی ترسوهه من برادرم ندارم که پشتم بهش گرم باشه واسه همین تا مردونگی ومحبت های توخالی این پسرو دیدم بهش دلبستم فک کردم امنیت بهم میده
همیشه مشکلاتمو میگفتم دردو دل میکردم براش ولی هیچ دلگرمی واسم نبود میگفت به من چه نمیخوام دیگه ازش بگم کلا اونم نمیتونست پشتم وایسته
من خیلی تنهام دلم میخاد برم سر کار تا مثل یه کوه پشت مامانم باشم میخوام واسه خودم امنیت داشته باشم بابام همیشه کارای اشتباه میکنه تاوانشو ما هم باید پس بدیم همیشه ضرر همیشه غر همیشه استرس که ما الان بدبخت میشیم
خونمونو خراب کرده که بسازه حالا توش مونده ینی خیلی امنیت داشتم حالا خونمونم اینجوری شده الان مستجر شدیم بابام از یه طرف میگه چیکار کنم مامانم از یه طرف دیگه نا امیده میگه چیکار کنیم
دلم میخواد یه مرد واقعی بیاد منو با خودش ببره یکی نجاتم بده ازین فکر و استرسا ولی کو مرد؟ ااین بود اونی که میخواستم نجاتم بده؟ حالا من چیکار کنم از باب مامانم که نمیتونم جدا شم اینا هم منو اذیت میکنن غصه یخونه و مشکلات اینجارم من بخوام نخوام باید بخورم
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
این تاپیکو بخون
http://www.hamdardi.net/thread-24522.html
پست6 که فرشته نوشته
من بین این همه ادما فقط یه گل دارم که تو خونه ازش عشق میگیرم
http://www.hamdardi.net/thread-24575-post-228175.html#pid228175
اینم بخون.
در مورد اینکه منتطری کسی بیاد کمکت کنه نجاتت بده و اینا. منم یه وقتی یه انتظارایی شبیه این داشتم البته متفاوت. خیلی طول کشید تا فهمیدم تنها کسی که باید ادم بهش تکیه کنه خودشه. تو باید خودتو تقویت کنی. انقدر قوی که احتیاج به کمک و پناه کسی نداشته باشی. ادمای موفق اینطورین.
موفق باشی.
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
مینوش جون مرسی کمکم کردن این پستا :72:تنهایی رو چجوری میشه پر کرد
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
گلم دقیقا این تنهایی که می گی یعنی چی؟ می تونی مثال بزنی یا حستو توضیح بدی؟ حس تنهایی رو توی موقعیت مثال بزنی یا شرح بدی. اخه تنهایی خیلی انواع مختلف داره. اگه بفهمم دقیقا چیه این تنهاییت هر چی بتونم بگم می گم. :72::72:
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
hichkas.a گرامی سلام
دوستان توضیحات کاملی دادند و من چون تو تاپیکهای قبلی شما بودم صحبتهای دوستان رو خلاصه و جمعبندی می کنم:
1-چهار میخه رابطه را تمام کنید!:305: شما دو،سه تاشو زدی اما هنوز یکی دو تاش مونده.چهار میخه میدونی یعنی چی؟یعنی هیچ چیزی نباید اطرافت باشه که تورو یاد اون بندازه!زنگ، اس ام اس تعطیل!حتی جاهایی که با اون رفتی نرو!حرفایی که بهت زده و کینه هایی که به دل گرفتی رو بنویس و بعد پاره کن بریز دور.
دوست چندین ساله ای رو دارم که با وجود اینکه ازدواج کرده اما یه صندوقچه از خاطرات و یادگاریها و هدایای عشق قبلیش توشه و هنوز نگهش داشته و هر بار منو میبینه از اون میگه و آه میکشه.منم میگم دندت کش بیاد:311:تا موقعی که خودت نخوای نمی تونی فراموشش کنی!
2-بازسازی خودت
3-از خدا کمک بخواه مطمئن باش جواب میده!تو این فکرم اگر 1% از این همه عشق و محبتی که به پسره داشتی به خدای بالای سرت داشتی الان چی بهت میداد؟کجا رو بهت میداد؟؟؟اون عشقه خواهرم!اون نه تحقیرت میکنه،نه تو چشمت میزنه!نه منتی میذاره!
تازه!!!!!
هر بارم بری سراغش نمیگه:
دختره شما مزاحمه من ازش خوشم نمیاد من خودم دوس دختر داشتم عاشقش بودم ترکم کرد من بعد 5 سال هنوز عکساشو دارم
یا:
اونم گفت شوهرش بدید و... به من گفت غلط کردی دختره مزاحم عوضی به من زنگ نزن
میگه:
خوش اومدی:72:
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
ینی یکی باشه که همیشه کنارم باشه بتونم بهش تکیه کنم مواظبم باشه حرفایی که تو دلم مونده براش بگم محکم بغلم کنه بگه نترس من مواظبتم .:302: من از زندگی میترسم از اینده میترسم
Amiran lمرسی . من اگه خدارو نداشتم الان نابود شده بودم خیلی دوسش دارم
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
من این احساسارو داشتم... خیلی سخت تونستم یاد بگیرم که اشتباه می کردم... سعیمو می کنم که تو زودتر و ساده تر یاد بگیری
گلم اون وبلاگ مدیتیشنو که بهت لینکشو داده بودم شروع به خوندن کن. درس به درس. تمریناشو هم انجام بده. اینطوری می فهمی اون ترس و این تنهایی ریشه اش چیه. می تونی یه چیزایی از خودت بفهمی که قبلا نمی دونستی.
اگه مثل قدیمای من زیاد گریه می کنی و فکر می کنی خدا می بینه و درکت می کنه و الان یا خودش یه کاری واست می کنه یا یه نفرو می فرسته واست یه کاری بکنه و عادله اینا همینجا متوقفش کن. تجربه ی من می گه هیچ کسی هیچ کسی هیچ کسی به جز خود ادم به داد ادم نمی رسه. معطل هیچکس نمون. حتی خدا. هر کاری که باید بکنی به وقتش انجام بده. سعیتو بکن سر موقع و زمان خودش هر وظیفه ای که داری رو خوب انجام بدی. و به اینده فکر نکن. اگه سر موقع خودش همه ی تمرکز و تلاشتو با امید بذاری روی اون کار (مثلا الان واسه تو می شه درس خوندن) مطمن باش که نتیجه می گیری. بعد دونه دونه ی کارارو که سر موقع خودش درست انجام بدی این دونه دونه کارا کنار هم قرار می گیرن به مرور زمان و برات می شن پشتوانه. مثلا درس می خونی و قبول می شی. بعد درس می خونی و معدلت خوب می شه و مقاله هم می دی و با استادات هم چاق سلامتی داری بعدش با توصیه نامه که بهت می دن و مقاله ات و البته طی دوره ارشد زبان خوندن و بعدش هم امتحان زبان دادن می تونی یه رزومه ی خوب داشته باشی واسه ادامه تحصیل برای یه کشور خوب بورس کامل بگیری که نیازی به پول خونوادت هم نباشه و بعد از اینجا بری. بعدم یا می مونی تو اون کشور یا برمی گردی و اعتباری داری و احتمالا بتونی حداقل استاد دانشگاه بشی یا بری توی حرفه ی خودت کار کنی. یعنی دونه دونه پله پله کاراتو درست و کامل انجام می دی و نتیجه می گیری. بعد طی زمان این کارهای کامل خودشون برات می شن اون امنیت.
اما کاری که من کردم. گریه و بی تابی. بعدم به اندازه ی کافی وقت برای معدلم نذاشتم چون اونوقتا مهم نبود خیلی. بعدم همیشه ترسیدم. از اینده از بی پولی از بی کسی و از خیلی چیزای دیگه بعدم همش فکر کردم خدا هست. عدل هست و این چیزا بعدم ..... اما تنها چیزی که همیشه بود فقط خود من بودم. من تنها کسی بودم که باید روش حساب باز می کردم. باید برای خودم تلاش می کردم و سرمایه گذاری روی زندگی خودم می کردم. اونوقت بی شک نتیجه می گرفتم. می تونستم امنیت مالی داشته باشم و بعد هم امنیت فکری.
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
قطعه گمشده
بخونش.
و بدون قرار نیست بقیه بیان خلاء های زندگی ما رو پر کنن..حتی همسر یعنی همسفر زندگی.
قرار نیست تو کمبودهای مادرتو جبران کنی و اون پسر کمبودهای تو رو...
تو میتونی به مادرت کمک کنی اما اولویت اولت خودت باشی.
چرا دنبال قطعه گمشده میگردی؟؟تو باید یه شکل مستقل بشی..یه دایره مستقل..فقط اینطوری موفقی
موفق باشی
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
بهار زندگی خیلی قشنگ و اموزنده بود مرسیییییییییییییییی:72::72::72:
نقل قول:
گه مثل قدیمای من زیاد گریه می کنی و فکر می کنی خدا می بینه و درکت می کنه و الان یا خودش یه کاری واست می کنه یا یه نفرو می فرسته واست یه کاری بکنه و عادله اینا همینجا متوقفش کن.
دقیقا همینجوری به خودم امید میدادم
مینوش جون مرسی من مدیتیشنو همونموقع خوندم و سخت بود ولی انجامش دادم یهمدت خوب بود دیگه نتونستم
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
کسی توی این تالار هست که نیمه گمشدشو پیدا نکرده باشه و خوشحالم باشه؟؟
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
چی شده؟ چی کمک؟ واسه همون نیمه گمشده؟
اگه واسه این نیمه گمشده است من که نظری ندارم :) خودم همون نیمه ی گم نشده هم نیستم!!
:72:
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
مینوش نمیشه من با تو دوست بشم؟ کاش همسایمون بودی:302: اعصابم خورده درس نمیتونم بخونم گذشته ی مزخرفم یادم میاد عصبی میشم صورتم جوش زده:302: انقد حرص خوردم میوام برم اونو بزنمش همه یارزوهام امیذم هدفم ایندم خراب شد نمیدونم کجای دنیا وایستادم میدونی چند ماهه همینجور دور خودم میچرخم؟ یه چیزی گم کردم انگار من یه دوست صمیمی میخوام ندارم از کجا بیارم:302:
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
تو اینهمه دوست داری اینجا توی این سایت گلم. هر وقت می خوای بیا پست بذار.
بابا تو که سنی نداری. باور کن اون پسره به دردت نمی خورد. فقط بهت برخورده و غرورت جریحه دار شده. وگرنه ادمی مثله اون مفتشم گرونه. به چه دردت می خوره؟
اگه حالت بده و نمی تونی وضعتو کنترل کنی باید یه روانپزشک خوب بری و یه روانشناش خوب. یه مدتی.
اگه می تونی دوباره اون درسای مدیتیشنو از اول شروع کن. می دونم سخته ولی خوبه. یه کلاس ورزشی هم برو مثله یوگا و شنا. وانستا حرص بخور. واسه درس خوندنت هم خوبه ورزش سبک.
باور کن هیچ اتفاقی نیفتاده. هیچ مشکلی نداری. فقط احساسته که بهت اینو داره القا می کنه که نمی دونی کجا واستادی. همین. اینده تو دستته. از گذشته درس بگیر و برای اینده ات تلاش کن. چیزی ازت کم نشده. یه مقدار تجربه هم بهت اضافه شده.
من شخصا از اون داستان نیمه گمشده خوشم نیومد. ولی اگه تو خوشت اومد یه چیزیو توجه کن. اینکه اون قطعه ی مثلثی که هی تالاپ می افتاد و انقدر چرخید تا گوشه هاش نرم شد و خودش شد دایره ی کامل هم توی اینکه هی زور بزنه خودشو بچرخونه با اون زاویه هاش کلی انرژی مصرف کرد و هم کلی درد کشید تا گوشه هاش صاف شه و دایره ای شه.
راستی دمنوش بابونه بخور. ماست بخور. واسه صورتت هم می تونی گیاه الوئه ورا رو از عطاری بخری. یه برگ بزرگ سبزه. از پهلو با چاقو شکافش می دی و فقط قسمت داخلیشو که ژل کاملا بی رنگه می زنی به صورتت. قسمت های چسبیده به برگ رو نمی زنی ها چون سمیه و ضرر داره. فقط قسمت کاملا بی رنگو به پوستت بمال ماساژ بده بعدم با اب بشور. نذار رو صورتت خشک شه. بعضی ها تشدید خشکی پوست و خارش می گیرن و بهش حساسیت دارن اما به یه بار امتحانش می ارزه.
می تونی ژل آلوئه ورا رو هم که کارخونه ای باشه بخری مثلا کندلوس. واسه خود پوست و صورت. ماست هم می تونی به صورتت بزنی واسه جوشات خوبه اما قبل حموم بزنی بهتره چون بعدش می ری می شوریش.
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
Hichkas.a گرامی
من وقت نکردم تمام پستها رو بخونم
ببین دوست من،هر کسی میاد اینجا تاپیک شما رو میخونه قصدش اینه که کمکت کنه!الان 3 صفحه درباره تاپیکی که باز کردی بچه ها کمکت کردن(همین طور تاپیکهایی که قبلا باز کردی) اما به نظر میرسه که راهنماییها موثر نیست و این تاپیک داره از مسیر خودش منحرف میشه.
و تنها دلیلش هم اینه که فکر اون پسر مثل مانعی شده که اجازه هیچ کمکی به شما نمیده.
در پست اولم هم خیلی جدی و رک حرفمو زدم.اصلا من نمی تونم بگم کار اون پسر بد بوده چون اشتباه اصلی رو تو کردی بهش زنگ زدی خواهر من!دمت گرم نبوده که زنگ بزنی تولدشو بهش تبریک بگی!اون آدم هنوز در افکارت هست و تا موقعی که هست هیچ کس نمی تونه کمکی بهت کنه.
الان راههای ورودی به افکارت بسته شده و تا موقعی که این راهها باز نشده از هیچ کسی کاری بر نمیاد.
خیلی نمی تونم خوب بنویسم دوست دارم چند تا راهکار عملی بهت بدم اگر میخوای مشکلت حل شه انجامش بده.
ساده ترین کار:
1-عوض کردن نام کاربریت:300: هیچکس یعنی چی؟یه اسم خوب بگذار که معرف یه انسان باشه:310: انسانی که اشرف مخلوقاته.
2-تو پست اولم هم گفتم ،از بین بردن هرچیزی که اونو به یادت میندازه.
3-روزی 2 صفحه قرآن بخون با معنی(مطمئن باش جواب میده بهت)
4-دعا کن برای خودت!از خداوند بخواه که تو رو از این مرحله عبور بده!هر چی غم و غصه و درد دل داری براش بگو
5-مشغولیتهاتو بیشتر کن،درس،کلاسهای آموزشی،تفریح،مسافرت،دید و بازدید و.....
6-به آینده امیدوار باش:310:
هر موقع تو مسیر افتادی ما هم با انگیزه بیشتری راهنماییت می کنیم.موفق باشید:72:
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
مینوش سوال دارم ازت ببین تو هم خوابت به هم ریخته بود یه موقعی خوب شدی؟؟؟ چجوری خوب شدی؟؟ منم دو هفتست هر دو سه ساعت با یه خواب بی سر و ته که مبهمه از خواب میپرم بعدش دیگه نمیتونم تا چند ساعت یا تا خود صبح بخوابم ینی خوابم شده شبی چهار یا سه ساعت صبم همش اعصابم خورده .چیکار کنم ؟
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
دقیقا وضعیت خوابتو نمی دونم. اما من این سری دو بار پشت هم خواب ترسناک دیدم بعدش تا حدود سه هفته درد قفسه سینه و تنگی نفس و تپش قلب داشتم. اینام خوب شده چون رفتم متخصص قلب دو سری قرص داد که یکیش واسه تنظیم ضربان قلبه و این خیلی واسم مفید بود. قلبم انقدر تند تند میزد که همه اش از خستگی نمی دونستم چه کار کنم. یکی دیگه اش هم واسه اعصابه و واسه اینه که خوابای خیلی بد نبینم. اثر چندان محسوسی نداره اما به قول دکتره یه درصدی از تنش رو کم می کنه دیگه. یعنی دیگه خواب ترسناک نمی بینم یا بد می بینم یا یادم نمی مونه.
خواب دیدن مبهم نمی دونم دقیقا چیه. اما کلا خواب هم ادامه ی بیداریه. اگه توی روز از خودمون راضی باشیم. کارایی که باید بکنیم مثله درس خوندنو درست انجام بدیم شب که می خوابیم هم از خودمون راضی هستیم و دیگه خوابای بی سرو ته نمی بینیم. یا اگه تو اون پسرو که تاحدی از قلبت بیرون کردی دیگه کامل پرونده اشو توی قلبت ببندی و بگی تموم شد و مربوط به گذشته بود چون توی بیداری و اگاهی تکلیف دل و ذهنتو با اون پسره روشن کردی دیگه توی خواب ناخوداگاهت نمی یاد ادامه بده ناراحتی های روزتو.
نگران نباش. روی بهتر شدن روحیه ات کار کن. ورزش هم اگه بتونی هر روز بکنی یه ورزش سبک و خوب که مداوم باشه و به زانو و کمرو اینا فشار نیاره می تونه هم به مرور شادابت کنه هم از نظر جسمی قویت می کنه هم توی روز انرژیتو خالی می کنه و شب راحت می خوابی.
سر یه ساعت مشخصی هم بخواب و بیدار شو.
راستی نوشته بودی بعضیا بد شانسن. بدشانسی وجود نداره. ما چیزی رو به دست میاریم که براش تلاش کردیم. پس واسه زندگیت و اینده ات تلاش کن و مطمن باش موفق می شی.
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
مینوش جون اسم قرصی که واسه خواب میخوری به من میگی؟
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
تو مگه الان قرص نمی خوری؟ بسته. نگرانم با اینایی که می خوری تداخل داشته باشه. باید با دکتر مشورت کنی.
تازه تو که تپش قلب نداری داری؟ مثلا از صدای بلند یا صدای زنگ ساعت یا صدای ناجور بوق ماشینا قلبت به تاپ تاپ می یفته؟
اونی که واسه خواب بد ندیدن می خورم تا جایی که می دونم واسه من اثری نداره.
قبل خواب دوش اب گرم بگیر وقتی خیلی استرسی.
تغذیه ات خوبه؟
دقیقا با خوابت چه مشکلی داری؟ خوابت نمی بره؟ استرسو اضطراب داری؟
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
من تپش قلبای سخت میگیرم واسه اون پروپانولول میخورم خوبه ولی بقیه به هیچ دردی نمیخوره . خوابم خیلی سخت میبره و وقتی هم میخوابم خوابای اشفته میبینم مثلا هر شب خواب میبینم یه جایی دارم پرت میشم میخوام خودمو نجات بدم یا خواب میبینم مریضی سختی گرفتم خواب مرگ کلا خوابای بد کابوس میبینم بیدار میشم قلبم تند میزنه انگار دارم میمیرم گاهی یا تنم بی حس میشه یا همه یعضلاتم سفت میشه دیگه تا صب بیدارم ینی من فقط 4 ساعت شاید بشه بخوابم صبا سردرد دارم عصبی و داغونم این قرصای دکترم هیچ تاثیری رو خوابم نمیذاره نرو تریپتیلینو تری فلوپرازین و ازینچیزا داده بی فایدست
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
ببین یه چیزیو یادت باشه اینکه شب خواب بد دیدی دیگه صبح بیدار شدی تمومه. تازه باید بگی اخیش صبح شد! یعنی هیچ ربطی نداره خواب بد دیدن به اینکه بخواد اتفاق بدی بیفته و اینا. فکرمون اشفته است. اهداف خاصی هم نداریم می خوابیم این فکر اشفته امون می ره تو خواب ادامه پیدا می کنه. اگه هم حس میکنی باید یه کاری بکنی می تونی یه مقداری صدقه بذاری کنار که خیال خودت راحت باشه. وگرنه خواب بد فقط مال اشفتگی فکریه که داریم توی روز.
اون قرصه که به منم دادو خیلی خوب بود واسم همین پروپرونالولوله که تو نوشتی. خیلی خوبه که.
اکوی قلب کردی ببینی دریچه ای از قلبت مشکل داره یا نه؟ معاینه معمولی که با گوشی می کنه دکتر اگه صدای اضافی داشته باشه و لازم باشه اکو می گه بکنی. ممکنه دریچه ی میترالت مشکل داشته باشه که خیلی ها این مشکلو دارنو و در واقع خطرناک نیست. اگه تا حالا متخصص قلب نرفتی یه بار برو. البته فکر کنم رفتی.
قرص اعصابی که به من داد واسه من هیچ اثری نداره همچنان مشغولم به خواب بد دیدن! اگه کابوس هم ببینم دیگه مهم نیست واسم چون اون پروپرونالولو دارم سریع مشکل تپش قلبو اینا رو از بین می بره و دیگه کارم به درد و تنگی نفس نمی کشه. راستی اغلب قرصا رو باید به تدریج قطع کرد نه یکدفعه ای.
توصیه نمی کنم قرص اعصاب بخوری. منم نمی خورم بالاخره روی مغز اثر داره. اینم که خوردم گفتم شاید برام لازم باشه چون چند سالی هست که خواب بی سرو ته می بینم گفتم حالا این وسط خواب دیدنام یه استراحتی کرده باشم :) ولی زیاد قرص نخور مگه وقتی که اضطراب خیلی زیاد داری. من احساسای مختلفی رو داشتم توی زندگیم. همه اشو می شه ادم باهاش یه جوری طی زمان کنار بیاد به جز اضطراب شدید.
خیلی هم قرص قرص توی معده ات نریز. به جاش برو ویتامین بخر. یا مثلا قرصهای امگا 3 یا قرص روغن کبد ماهی این چیزای تقویتی رو یکیشونو بخر و روزی یکی بخور. می تونی یه بار بری متخصص تغذیه و هم تقویتی ها رو ازش بپرسی چقدر بخوری و هم اینکه بهت بگه چی بخوری چی نخوری واسه ارامش بیشتر.
با تمرینای مدیتیشنم خوب می شه قبل خواب خوابت ببره. سرچ کن توی نت تمرین های مدیتیشن بعد هر کدومو که ساده بود بکن قبل خواب. مثلا یه وسیله ای رو که روبروته وقتی خوابیدی انتخاب می کنی مثلا یه کتاب یا چراغ یا تراش یا هر چی. بعد همش اونو نگاه می کنی و تمام فکر تو روی همون شی متمرکز می کنی. مثلا می گی این شی اسمش اینه جنسش مثلا از چوبه میگی الان می تونی حسش کنی و اینا. این چیزا رو سرچ کن توی نت دو سه تا تمرینشو پیدا کن. واسه اینکه خوب خوابت ببره خوبه.
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
مرسی که باهام حرف میزنی خیلی ارومتر شدم .اره مدیتشنم انجام میدم ولی نمیتونم سی دقیقه بشینم خسته میشم چند دقیقه بیشتر نمیتونم. مینوش توی فیس بوک یا جایی نزدیکتر ازینجا هستی باهات دوست شم؟ یه وبلاگ دارم میخوام ببینیش
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
نشین. می تونی بخوابی و دراز بکشی. واسه مدیتیشن لازمه که بدن راحت باشه می تونی هم نشسته باشه می تونی هم دراز بکشی. منم دراز کشیده راحتم. من که باهات دوستم. فیسبوک ندارم. اون تمرین مدیتیشنو که مثال زدم تمرین قبل خواب خودم امتحان کردم خوبه.
http://torkamon.blogfa.com/page/263.aspx
این واسه شکمه الان پیدا کردم :)
http://pandmandi.blogfa.com/post/20/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D9%85%D8%AF%D9%8A%D8%AA%D9%8A%D8%B4%D9%86-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%8A-%D9%88-%D8%AA%D9%88%D8%B6%DB%8C%D8%AD-%D8%AA%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-
http://vmusic.ir/tag/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D8%B4%D9%86/
راستی می تونی کلاس یوگا هم بری. مثلا کانون یوگا رو شنیدم که سابقه اش هم بیشتر از 20 ساله ظرفای شریعتی و ایناست انگار.
http://www.parsegard.com/greenliving/%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%B0%D9%87%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%B1%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%AF.html
می تونی یه کتاب هم بخری واسه همین مدیتیشن بعدش هر دفعه که خواستی یه تمرینی رو بکنی.
راستی تا 20 دقیقه می تونی ویرایش کنی توی همون پست قبلیت بذار نوشته اتو که پست اضافه نشه تو تاپیکت.
-
RE: همه شخصیت منو خورد میکنن
پیام خصوصی نمیتونم واست بدم چجوری ادرس وبلاگمو بهت بدم؟ اینجا که نمیشه