بذارم خواستگاری که زن داشته فردا بیان؟ (اضطراری)

سلام دوستان خوب
من به تصمیم گیری اضطراری که برا شورو لازمه نیاز دارم

همونطور که گفتم 23 سالمه وبدلایل محیط کارم خواستگار زیاد دارم یکی دو هفتس تصمیم گرفتم خواسگارار رو خوب بررسی کنم و بقول رازقی صرفه جویی کنم
و اما خواستگاری که 2 روز پیش مادرو خاهرشون اومدن امروز زنگ زدن میخواییم با پسرمون بیایم من بهشون گفتم فردا جواب میدم که بیان یا نه

گفتن یه مشکلی هست اونم اینه که پسرمون قبلا ازدواج کرده و طلاق گرفتن (من هیچی درمورد جزییات نمیدونم)پسرشون 30 سالشه که بنظرم زیاده و مهندس هستن..
تابحال من خاستگار ازدواج کرده نداشتم هیچ کسم ندارم که نظری بده خودم هستم تنها که تصمیم میگیرم مامانم زرنگی نداره با این که اجتماعی هست و مهربونه :302:

حالا من چیکار کنم با این فرد که عروسی کرده بوده و سنشم 30 سال هست خوانوادشون فرهنگیه و تنها پسرشونه با 3 تا خواهر؟

سولام اینه که:
بذارم برا اشنایی اولیه بیان؟ یا لازمه یسری سولاترو قبلا ازشون بپرسیم؟ یا اصلا نیان؟

یادتون باشه من پسر رو ندیدم
رو کمک شما حساب کردم:46:

سلام عزیزم امیدوارم که خوشبخت بشی خواهر گلم
نظر شخصی من نه کارشناسی :
من خودم 6 ساله ازدواج کردم ولی قبلا که برام خواستگار می اومد (28 سالم بود ازدواج کردم) مامانم یه موردهای اینجوری رو اصلا توی خونه راه نمی دادند حتی شرایطشون رو هم نمی پرسیدند. البته نه اینکه قصد جسارت داشته باشند به اونها و .... واقعا ممکنه توی طلاق یک نفر بهش ظلم شده باشه همیشه هم لزوما خانمها بهشون ظلم نمی شه گاهی اوقات آقایون توی ازدواجشون خانم خوب گیرشون نیومده ولی به هرحال مامانم می گفتند اصلا حوصله حرف و بر و بیا و ...... ندارم و نمی خوام فکرم مشغول باشه و همیشه دلم زیر هول :46:
حالا هم شما شرایط خودت رو بسنج و عجله هم نکن عزیزم سر صبر انتخاب کن تا ان شاا... خوشبخت بشی.:72::72::82:
.

نظر شخصی:
بذار بیان و پسره و خانوادش رو ببین.. اگه اصلا خوشت نیومد که خداحافظ
اگه خوشت اومد و به دلت نشست، قشنگ بشین سوالاتتو ازش بپرس و بعدا اگر دیدی جواب سوالات منطقی بود دوباره باید تحقیقاتت رو کاااامل کنی که ببینی جوابایی که داده درست بوده یا نه،اگر در تحقیقات هم به نتیجه رسیدی که انسان خوب و شریفی هست، بقیه ماجرا...

قبلش باید بشینی و سوالاتی که تو ذهنت هست همرو بنویسی
مثل:
علت جدایی
علایقش
مذهبش بهت میخوره یا نه
طرز فکرش چجوریه درباره مسائل مختلف و آیا بهت میخوره یا نه
نظرش دررابطه با ازدواج و زندگی متاهلی و بچه و تشکیل خانواده چیه
نمیدونم دیگه...هر سوالی که به ذهنت میاد

در ضمن تاکید هم داشته باش در صورت اوکی بودن در مراحل دیگه حتما با خانوم قبلیشون صحبت کنی
ممکنه البته خانومشون حرفایی بر ضد این آقا بزنند ولی تو با شناختیکه به دست اوردی و با تحقیق از خانواده و بستگان و همکاران و دیگر افراد دوروبرش میتونی خودت به نتیجه برسی که حق با کی هست.

نگران نباش و دلشوره نداشته باش
کافیه با عقل و درایت و پختگی رفتار کنی..همه چیز حل میشه

سلام

تو اين مورد بيشتر از حالت معمول بايد دقت كني و خيلي رو علت جداييش دقت كن و صرفا به حرفهاي خودش و خانواده اش اكتفا نكن

اين خيلي مهمه

راستي تو سني نداري و مسلما خواستگارهاي كم دردسرتري خواهي داشت

عجله نكن اصلا, حقيقت هميشه كامل مشخص نميشه و ممكنه بعدها خيلي سوالها و حساسيت ها برات ايجادبشه

به اينم دقت كن, حالا بماند كنار اين ها بايد معيارهاي خودت و اون اقا و شرايطشم بررسي كني

مرسی از همتون که وقت گذاشتین
مموش جان مرسی از ارزوی خوبت.شماکه مخالفین کلا خودتونو راحت کرده بودین نمیدونم منم اینکارو کنم! البته مامانم اولش که اینو فهمید گفت نه نیان اما من تردید کردم چون همیشه میگم انسانیت مهمه اما فک میکنم میبینم سخته این راه بخصوص که من تنهام و خودم باید بشناسم حتی اگه خوشم بیاد...

نادیا جان حرفات خیلی سنجیده و عاقلانه بود امامن احساس میکنم حتی اگه بیاد هم خوشمم بیاد راه برام سختتر میشه بهتر نیس اصلا قبول نکنم؟

زهره جان بااینکه اول گفتین باید بررسی کنم اما مثل اینکه نظرشما هم مایل به نیومدنه ؟ عجله نکنم یعنی اینکه نذارم بیاد؟....

نمیدونم بیشتر کمکم کنید از تجربه هاتون تا یه تصمیمی بگیرم
خیلی جواباتون برام ارزشمنده

نقل قول:

---

در ضمن تاکید هم داشته باش در صورت اوکی بودن در مراحل دیگه حتما با خانوم قبلیشون صحبت کنی
ممکنه البته خانومشون حرفایی بر ضد این آقا بزنند ولی تو با شناختیکه به دست اوردی و با تحقیق از خانواده و بستگان و همکاران و دیگر افراد دوروبرش میتونی خودت به نتیجه برسی که حق با کی هست.

---

با سلام و احترام
نادیا جان به نظر من حتی اگر به خواستگاری هم اومدند و خواستند ازدواج کنند ولی اینکه بخواهند اون خانم رو ببینند و ازشون سوال کنند یه حساسیت های بیجایی به وجود می آره که بعد توی زندگیشون مشکل ساز می شه
از اون به بعد همش اون خانم با حرفهاش توی ذهن این بنده خدا می مونه و اون رو با خودش مقایسه می کنه و...........
به نظر من می شه غیر مستقیم حتی از همسایه های اون خانم قبلی و یا حتی اگه سر کار می روند همکارانشون سوال کنند ولی مستقیم با خودشون بخواهند حرف بزنند یه مقایسه هایی ایجاد می کنه که به نظر من اشتباهه. و یا حتی اون خانم هم تحریک به دخالت بشه.
البته نادیا جونم چون سنشون کم هست ممکنه نتونند اون تحلیلی که شما مد نظرتون هست رو توی ذهنشون انجام بدهند:72:
ولی خانم گلی خیلی هم دیر نشده ها عجله نکن:43:

راستش عزیزم این مورد، موردی هست که باید تحقیقات دربارش بیشتر باشه
چون به هر حال قبلا یه بار ازدواج کرده و زندگی متاهلی قبلیش باید بررسی شه

منی که الان دارم این حرف رو میزنم ، خودم قبلا زندگی متاهلی داشتم و جدا شدم،
پس میدونم دارم چی میگم، زن و مردش فرقی نداره

اگه الان کسی خواستگاری منم بیاد بهش حق میدم که درباره زندگی متاهلی قبلیم تحقیق کنه، ضمن اینکه اگه همچین موردی برای خودمم بیاد با خانوم قبلیش صحبت میکنم

اگر کسی رو ندارین که تحقیق کنه و دست تنهایید ، شاید بهتر باشه کلا این مورد رو بیخیال شید
به هرحال نیاز به پرسوجوی بیشتری دارید دراین باره

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

پست من با mamosh همزمان شد
ببخشید

ببخشید من خودم خیلی بی تجربم فقط این یه سواله که می پرسم...
اینکه ایشون 7 سال بزرگتر از شما هستن خودش باعث یه تفاوت خیلی زیاد در دیدگاهها و پختگی طرفین میشه ...حالا اینکه ایشون قبلا ازدواج کردن هم به این مساله دامن نمی زنه؟؟؟
حالا اگه این آقا از هر لحاظ هم کاملا اکی باشن... به نظر من خیـــــــلی دیدگاههای دو طرف به زندگی متفاوته
البته این فقط نظر شخصی منه...امیدوارم دوستان بیان و نظر بدن و منم در این مورد بیشتر بدونم:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط اندیشه 22

اینکه ایشون 7 سال بزرگتر از شما هستن خودش باعث یه تفاوت خیلی زیاد در دیدگاهها و پختگی طرفین میشه ...حالا اینکه ایشون قبلا ازدواج کردن هم به این مساله دامن نمی زنه؟؟؟
حالا اگه این آقا از هر لحاظ هم کاملا اکی باشن... به نظر من خیـــــــلی دیدگاههای دو طرف به زندگی متفاوته

---

خواستم بگم همسر من 7 سال از من بزرگتر هست و تفاوت دیدگاهمون خیلی کمه من 22 ساله و ایشون 29 ساله بودن موقع ازدواج.اتفاقا بیشتر موارد دیدم تفاوت سنی 5-8 سال توصیه میشه.ما تقریبا میشه گفت شخصیتهامون در 90 درصد مواقع کپی همدیگه هست و در مورد یک موضوع خاص نظرات مشابه داریم و البته همیشه توی همه زندگی ها صبر و گذشت در اختلافات جزیی ضروری هست تا زندگی دوام پیدا کنه...

البته اگه مرد روحیه دیکتاتوری داشته باشه و سنش هم خیلی بیشتر باشه که تقریبا یک نظام برده داری ایجاد میشه شاید به طرز تفکر مرد هم بستگی داشته باشه.

ولی فرشته جان به نظر من هر کسی باید با فردی که موقعیت مشابه داره ازدواج کنه یعنی اگه ایشون با فردی که یکبار طلاق گرفته باشه ازدواج کنه برای خودش هم شاید بهتر باشه شاید اون فرد بهتر بتونه درکش کنه و خوشبختش کنه و شما هم با کسی که بار اولش هست ازدواج کنی بهتره.به هرحال ایشون یک شکست عشقی رو تجربه کرده خوب قطعا پخته تر شده ولی ممکنه همیشه تو ذهنش شما دو نفر رو مقایسه کنه در ضمن اینکه مسائل حاشیه ای هم مطرح هست مثل اینکه ممکنه ایشون هنوز درگیر پرداخت مهریه باشه و از نظر اقتصادی در تنگنا باشه

اگه شرایطش خیلی عالی و ایده آل (ایده آل تر از بقیه خواستگارهات) هست میتونی فقط یک جلسه ایشون رو ببینی و بعدش بیای تو همین تاپیک شرایط رو توضیح بدی تا دوستان شما رو راهنمایی کنن برای تصمیم گیری صحیح...

راستی نادیا 7777 یک تاپیک داشتی که توش از حس نا امیدی گفته بودی چه کار کردی حالت بهتر شد من هم به چنین حالتی رسیدم :316: اگه حوصله داشتی توی این تاپیک برای من بنویس

http://www.hamdardi.net/thread-24618-post-228519.html#pid228519

ببخشید اندیشه جان نباید اینجا بنویسم جواب دوست خوبم فکور رو
ولی ایشون چون شارژ ندارند پیام خصوصی نمیتونم بهشون بدم

فکور جان ما اینجا 2تا نادیا داریم...احتمالا تاپیک ایشون بوده ولی من پست زیاد گذاشتم درباره مقابله با ناامیدی و مبارزه با اون

ایشالله به تاپیک شما هم سر میزنم

باتشکر:72:

تو که 23 سالته و ماشالله خواستگار هم که زیاد داری ، پس بهتر نیست که قسمت همچین پسرهایی رو به خدای خودشون واگذار کنی و با یکی ازدواج کنی که شما عشق اولش میشی ؟

فرشته جان

من مخالف اين نيستم همه مون حق انتخاب داريم و ممكنه اين اقا هم فرد مناسبي باشه يا نه, مثل بقيه ادما

اما تو خودت ميگي تنها تصميم گيري و مادرت دقت كمي داره اما تو ازدواج با ايشون اتفاقا دقت بايد چند برابر باشه

عجله نكن

اومدنشون ضرري به تو نميزنه بزار بيان و بعد بيا و ديدگاهتو واسمون بنويس ,ولي به همه جوانبش فكر كن, منم با فكور موافقم شايد زني كه تجربه داشته باشه براي ازدواج با ايشون مناسب تره اما اينم باز يه نظر كليه و نميشه قطعي گفت

اين هم كه ميگم سني نداري منظورم اينه از ترس بالا رفتن سنت عجولانه تصميم نگير

نگران نباش, فقط خيلي دقت كن و زود خودتو قانع نكن

منم با نظر امید موافقم.شما که سنی نداری که.خداروشکر خواستگارم که دارین.
من همسن شمام.اگه همچین خواستگاری داشتم ردش میکردم.چرا؟ چون با خودم همش فکر میکردم که اون ممکنه منو حالا یا تو دلش یا علنا با زن قبلیش مقایسه کنه.بعد اینکه به هرحال شکست تو ازدواج قبلی یه تبعاتی رو به همراه داره که ممکنه رو زندگی من تاثیر بذاره.و اینکه به نظرم ایشون سنشون یه کم زیاده (یعنی اختلاف سن)

اگه شما خواستگار کم داشتین یا سنتون بیشتر بود که باعث میشد موقعیت ازدواج براتون کمتر باشه بعد جای اینکه روی این مورد هم فکر کنید داشت.ولی الان به نظرم بقیه رو درنظر بگیرید

براتون آرزوی خوشبختی دارم :72:

شما که سنت کمه و خودتم مجرد هستی و تاحالا ازدواج نکردی
چرا با کسی که هم شرایططتون هست ازدواج نمی کنی؟
من خودم هم طلاق گرفتم قبلا از نامزدم و هم الان در شرایط طلاق هستم ولی با این وجود با ازدواج دختر مجرد با مرد مطلقه زیاد موافق نیستم . وقتی هستند کیس هایی که شرایطشون شبیه شما هست چرا این آقا؟
به نظر من اصلا عجله نکن

ممنون از همه
از اول میدونستم مناسب نیست اما تو شک بودم و خودمو اذیت میکردم همشم به این دلیله که اطرافیانم میگن تو سخت میگیری هیشکیو قبول نداریو ازین حرفا اصلا نمیتونن معیارای منو متوجه شن
براهمین سعی میکنم بیشتر زوم کنم
ازدواج سنتی هم انصافا خیلی مشکلا داره ها ...ولی متاسفانه محیطمون جوری نیس که بصورت عشق اولی ازدواج کنیم امید جان ...خوب شما بهتر و راحتتر میتونید کیستون رو پیدا کنید و این بساط و نداشته باشین...ادم تو دانشگاه مدتی عشق اول میشه ومتاسفانه اون موقه ادم امادگی نداره... ولی تو خاستگاری سنتی چی بگم!
زهره جان بنظرم همون بهتر که نیاد چون بدردسراش نمیارزه
سابینا جان خیلی متاسفم بخاطر طلاقت
راحیل جون منم ارزوی خوشبختیتونو دارم مرسی
از همتون تک بتک ممنونم :72: