چرا من اینهمه با وجود بی توجهی دخترخاله ام ، بازهم خودم را تحقیر میکنم؟؟

سلام
مشکل من یه ذره خنده داره. یعنی شاید واسه شماها خنده دار باشه. من با دختر خالم خیلی راحتم و همه جیمو بهش میگم الان یه مدته احساس میکنم رفتارش سنگین شده انگار خودشو میگیره همش احساس میکنم الان پیش خودش راجع به اون چیزایی که باهاش حرف زدم بهم میخنده حتی چند بارم بهش کفتم ولی گفت اون اصن به اون جور چیزا فکر نمیکنه. چرا دخترا تا دوست پسر پیدا میکنن انقدر رابطشون با همجنسشون کم میشه؟!؟ اینهمه زنگ میزنم یا اس ام اس میدم ولی اون هیچ وقت نه زنگ میزنه نه اس ام اس میده همش فکر میکنم خودمو دارم تحقیر میکنم . فکر میکنم که اون اینجوری فکر میکنه که من یه دوست پسر اون و اون حسودی میکنم. من جند بار رفتم خونشون شب موندم اونم پارسال یه هفته اومد حاله روحیش بد بود من خیلی هواشو داشتم ولی حالا که اون میدونه حاله من خیلی بده اصن کاری با من نداره. آحه کودوم دختر خاله هایی رابزشون اینجوریه؟؟ چرا من اینهمه با وجود بی توجهی اون بازم خودمو تحقیر میکنم؟؟ جرا باهاش درد و دل میکردم؟؟ جرا من اصن اینجوری فکر میکنم؟؟

دوست عزیز
سلام

عنوان تاپیکت مبهمه
در ارسال بعدی همینجا بگو تا مدیران برات عوض کنن

مثلا اسمشو بذار روابطم با دخترخاله ام تیره و تار شده.نمیدانم چرا.علت چیست

یا بذار هر چه به دخترخاله ام بیشتر محبت میکنم او بیتشر از من فاصله میگیره

موفق باشی

معمولا انسان ها تمایل به ارتباط و تخلیه روحی روانی از طریق همصحبتی با فردی که نسبت بهش معتمد هستن رو دارن، مخصوصا دختر خانم ها. دختر خالتون قبل از اینکه دوست بگیره با شما گرم میگرفت و صحبت ها و درد دل هاشو با شما در میون میذاشت الان که دوست گرفته برا خودش از طریق دوستشون این تخلیه روانی رو انجام میده و شما تو زندگیش کمرنگ شدین.
این طبیعیه ...
توام خیال سرت ورد نداره بری مثل دختر خالت ...
دختر خالتون راه اشتباهی رو دارن میرن.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط saeeded

معمولا انسان ها تمایل به ارتباط و تخلیه روحی روانی از طریق همصحبتی با فردی که نسبت بهش معتمد هستن رو دارن، مخصوصا دختر خانم ها. دختر خالتون قبل از اینکه دوست بگیره با شما گرم میگرفت و صحبت ها و درد دل هاشو با شما در میون میذاشت الان که دوست گرفته برا خودش از طریق دوستشون این تخلیه روانی رو انجام میده و شما تو زندگیش کمرنگ شدین.
این طبیعیه ...
توام خیال سرت ورد نداره بری مثل دختر خالت ...
دختر خالتون راه اشتباهی رو دارن میرن.

---

مرسی از اینکه توجه کردین و پاسخ دادین. میشه بگید چرا دختر خالم راه اشتباهی رو میره؟

سلام
شما هم مثل همه ماها نیاز داری ارتباط برقرار کنی..اما اون هم قرار نیست تا همیشه سنگ صبور شما باشه..بالاخره اگر موضوع دوست پسر هم براش پیش نمی آمد یه روزی ازدواج میکرد و باز هم خواه نا خواه رابطه اش با شما کمرنگ میشد.
اون کار اشتباهی کرده که رابطه با جنس مخالف برقرار کرده و امیدوارم زودتر سرش به سنگ بخوره.شما می تونی با مادر،پدر،خواهر اگر داری یا دخترهای دیگه فامیل یا دوستهای همجنس خودت ارتباطاتت رو بیشتر کنی.
فقط ترجیحا یه نفر نباشه...2یا 3 نفر باشن که اگر یکیشون به هر دلیلی رابطه اش با شما کمتر شد لطمه نبینی.
با هر کسی هم به اندازه اش باهاش رابطه برقرار کن.
کلی گفتم اما امیدوارم مفید بوده باشه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Amiran

سلام
شما هم مثل همه ماها نیاز داری ارتباط برقرار کنی..اما اون هم قرار نیست تا همیشه سنگ صبور شما باشه..بالاخره اگر موضوع دوست پسر هم براش پیش نمی آمد یه روزی ازدواج میکرد و باز هم خواه نا خواه رابطه اش با شما کمرنگ میشد.
اون کار اشتباهی کرده که رابطه با جنس مخالف برقرار کرده و امیدوارم زودتر سرش به سنگ بخوره.شما می تونی با مادر،پدر،خواهر اگر داری یا دخترهای دیگه فامیل یا دوستهای همجنس خودت ارتباطاتت رو بیشتر کنی.
فقط ترجیحا یه نفر نباشه...2یا 3 نفر باشن که اگر یکیشون به هر دلیلی رابطه اش با شما کمتر شد لطمه نبینی.
با هر کسی هم به اندازه اش باهاش رابطه برقرار کن.
کلی گفتم اما امیدوارم مفید بوده باشه

---

مرسی از پاسخ کاش زودتر با این سایت آشنا شده بودم چیزی که این روزا ذهن منو مشغول کرده اینه که مدام فکر میکنم از طرف اون تحقیر شدم اینکه اون منو پس میزنه ولی من دوست دارم باهاش ارتباط داشته باشم.

این احساست طبیعیه.تو همه هم و غمت رو گذاشته بودی رو اون .و حالا طاقت اینو نداری که تنها کسی که روش سرمایه گذاری کرده باهات اینطوری برخورد کنه.
یه مثال برات میزنم:
کسی که میخواد تو بازار بورس سرمایه گذاری کنه نمیاد همه پولشو ببره سهام یه شرکت رو بخره چون ممکنه اون شرکت زیان ده بشه.بلکه میاد سهام چند شرکت متفاوت رو میخره تا اگر از یکیش ضرر کرد خیلی متضرر نشه.
حالا شما همچین وضعیتی داری
اما بهوش باش که فقط از گزینه هایی که در بالا برات نوشتم انتخاب کنی.:305:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط sepeedeh_1989

مرسی از اینکه توجه کردین و پاسخ دادین. میشه بگید چرا دختر خالم راه اشتباهی رو میره؟

---

اگه بیشتر تاپیک های تالار رو مطالعه کنی و ریشه یابی کنی متوجه میشی که معمولا ارتباط های نا متعارف و خارج از چهارچوب عرفی، اخلاقی و خانوادگی منجر به خشونت - بی مهری - و در نهایت جدایی میشه ... درسته که با بودن با جنس مخالف تجربه های متفاوتی خواهید داشت ولی به ریسکش نمی ارزه ...

دوستان یه ذره همکاری کنید. پاسخ بدید

به نظر من شما مثه من زیادی توی روابطتون از خودت مایه میزارید منم مثه شما بودم توی دوران دبیرستان انقققققققققد وابسته بودم که اگه دوستم یه روز با یکی دیگه گرم میگرفت دلم میشکست ولی بعد از چند تجربه ی بد (جدا شدن از دوستام )یاد گرفتم متعادل باشم
ودختر خاله شما بخاطر ارتباط جدیدش زمان کمتری برای شما میزاره وطبیعیه اون الان بی توجه به شما نیست آخه اون مدل دوست داشتنش با شما فرق میکنه از دید شما اینطوره
شما زیادی وابسته شدی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط single

به نظر من شما مثه من زیادی توی روابطتون از خودت مایه میزارید منم مثه شما بودم توی دوران دبیرستان انقققققققققد وابسته بودم که اگه دوستم یه روز با یکی دیگه گرم میگرفت دلم میشکست ولی بعد از چند تجربه ی بد (جدا شدن از دوستام )یاد گرفتم متعادل باشم
ودختر خاله شما بخاطر ارتباط جدیدش زمان کمتری برای شما میزاره وطبیعیه اون الان بی توجه به شما نیست آخه اون مدل دوست داشتنش با شما فرق میکنه از دید شما اینطوره
شما زیادی وابسته شدی

---

مرسی از پاسخ من میتونم پیغام خصوصی یه شما بدم؟ یعنی چرا هر کاری میکنم نمیشه؟

تنها کسانی میتونند پیغام خصوصی بدن که شارژ پرداخت کرده باشند دوست عزیز:324:
بپرس من فعلا آنلاینم خوشحال میشم کمکت کنم:43:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط single

به نظر من شما مثه من زیادی توی روابطتون از خودت مایه میزارید منم مثه شما بودم توی دوران دبیرستان انقققققققققد وابسته بودم که اگه دوستم یه روز با یکی دیگه گرم میگرفت دلم میشکست ولی بعد از چند تجربه ی بد (جدا شدن از دوستام )یاد گرفتم متعادل باشم
ودختر خاله شما بخاطر ارتباط جدیدش زمان کمتری برای شما میزاره وطبیعیه اون الان بی توجه به شما نیست آخه اون مدل دوست داشتنش با شما فرق میکنه از دید شما اینطوره
شما زیادی وابسته شدی

---

دوست عزیز راستش من همیشه با اون رازهامو در میون میگذاشتم اون کنتر در مورد خودش حرف میزد. حالا من هم میخوام مثه اون بی تفاوت باشم ولی میترسم یه روز تمامه دردودل هامو تو روم بزنه یه جورایی ازش خجالت میکشم که بعد این همه مدت که این همه التماسشو میکردم واسه جواب دادن به تلفن هام یا قبول درخواستم واسه بیرون رفتن ( که آخر هم جوابمو نداد و من کلی احساس حقارت کردم) جالا اگه منم نسبت به اون بی تفاوت شم به ریشم به خنده. یه همچین چیزایی

عزیزدلم بازم میگم شما سمت افراطی ماجرا هستی ایشون چون معتدلتر بودن با شما مثه یه دخترخاله رفتارمیکردن منم همه رازمو به دخترداییم میگفتم ولی اون چون کم حرف بود کمتررازشو میگفت والان بعد از حدود 5-6 سال فهمیدم که اشتباه از من بوده وکاردرست اینه که سفره دلتو پیش کسی باز نکنی
ولی باز رفتار افراطی دیگه شما میدونی چی میتونه باشه ؟!!! باز انققققدسرد رفتار کنی که بهت شک کنه
عزیزم تعادلو یادبگیر و دختر خاله تو درک کن وحالا وقتشه حس مالکیتی که نسبت بهش داری رو زیر پا بزاری و دوست پسرشو هم بپذیری و بهش حق بدی بخاطر این شور و هیجانش تایم زیادی رو با اون باشه

سوال دیگه ؟!!!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط single

عزیزدلم بازم میگم شما سمت افراطی ماجرا هستی ایشون چون معتدلتر بودن با شما مثه یه دخترخاله رفتارمیکردن منم همه رازمو به دخترداییم میگفتم ولی اون چون کم حرف بود کمتررازشو میگفت والان بعد از حدود 5-6 سال فهمیدم که اشتباه از من بوده وکاردرست اینه که سفره دلتو پیش کسی باز نکنی
ولی باز رفتار افراطی دیگه شما میدونی چی میتونه باشه ؟!!! باز انققققدسرد رفتار کنی که بهت شک کنه
عزیزم تعادلو یادبگیر و دختر خاله تو درک کن وحالا وقتشه حس مالکیتی که نسبت بهش داری رو زیر پا بزاری و دوست پسرشو هم بپذیری و بهش حق بدی بخاطر این شور و هیجانش تایم زیادی رو با اون باشه

سوال دیگه ؟!!!!!

---

یه چیز بگم فقط سرزنشم نکن میدونم اشتباه کردم ولی ناخوداگاه چنتا از مسیجای خصوصیشو خوندم که اونتو به دوست پسرش گفته بود از خانواده مادری اش و خاله هاش خوشش نمیاد( به خاطره یه سری مسائل که قبلا بین پدرش و خانواده مادرم اینا رخ داده ولی مادر من کلا بی تقصیر بود) دلم میخواد بهش بگم اینو که چرا بدش میاد. حتی جند بار بهش گفتم که آیا از من بدش میاد اون گفه هو دیوونه ای. من مطمنم که اون فکر میکنه من به رابطه اون حسودی میکنم ولی به خدا این طور نیست. راستش چند بار پیشش در مورد دوستش کفتم و اینکه چرا من نمیتونم کسیو به سمت خودم جذب کنم( منظورم جنس مخالفه) حالا از این که این چیزارو گفتم بهش پشیمونم

عزیزم الان پشیمونی سودی نداره جلوی ضررو هروقت بگیری منفعته دختر خوب :305:
اون شاید از خاله هاش بدش بیاد ولی دلیلی نمیشه از شما بدش بیاد هرکسی جای خودش (یه احساس اشتباهست برای شماست)
عزیزم تو خودت بخودت شک داری یعنی خودت خودتوقبول نداری چرا اون باید احساس کنه شما حسودیت میشه ؟! رفتار خاصی داشتی؟!
نمیدونم فیلم قوی سیاه رو دیدی یا نه اصلا فیلم جالب نبودی ولی تنها یه مضمون داشت اون هم اینکه ما انقد خیالاتمونو باور میکنیم که باور میکنیم واقعا وجود دارند اینجوری ما دشمن خودمون میشیم با افکارغلطمون
یکم بیخیال اینجور افکارشو

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط single

عزیزم الان پشیمونی سودی نداره جلوی ضررو هروقت بگیری منفعته دختر خوب :305:
اون شاید از خاله هاش بدش بیاد ولی دلیلی نمیشه از شما بدش بیاد هرکسی جای خودش (یه احساس اشتباهست برای شماست)
عزیزم تو خودت بخودت شک داری یعنی خودت خودتوقبول نداری چرا اون باید احساس کنه شما حسودیت میشه ؟! رفتار خاصی داشتی؟!
نمیدونم فیلم قوی سیاه رو دیدی یا نه اصلا فیلم جالب نبودی ولی تنها یه مضمون داشت اون هم اینکه ما انقد خیالاتمونو باور میکنیم که باور میکنیم واقعا وجود دارند اینجوری ما دشمن خودمون میشیم با افکارغلطمون
یکم بیخیال اینجور افکارشو

---

واقعا ازت ممنونم که وقت گذاشتی واسم. خوب آره باید بی خیال این افکار شم ولی خب یکم سخته. من همیشه به چیزای حیلی کوچیک گیرهای گنده میدم:46:
در مورد مسئله حسادت که گفتم چون چند بار بهش گفتم خوشبحالت که یک حس جدید و تجربه میکنی و یه جورایی خودمو در مورد این جور ارتباطا مایوس نشون دادم شاید این فکر و میکنه. به نظرت با این اوصاف که جواب نمیده یا علاقه ای به بیرون اومدن نداره من هم دیگه کاری نداشته باشم؟ این حس تحقیر شدن بد جوری آزارم میده

سلام صب بخیر سپیده جان
اول عزیزم بازم میگه طرز فکر خودتو اصلاح کن تا حالانشده کسی دعوتت کنه و شما جواب منفی بدی ؟ برای من خیلی شده ولی هیچ وقت نخواستم با رد کرد درخواستش تحقیرش کنم پس...
در مورد حس حسادته هم من فکر میکنم نه تنها اصلا اینطوری نیست بلکه دختر خاله ت یه جورایی دلش برای شما میسوزه انگار
یک پیشنهاد دوستانه دوست خوبم از بدبینی بسمت خوشبینی خودتو تغییر بده ، مساءلو برای خودت تا حد امکان کوچیک جلوه بده اینا دو تا ویژگی واقعا منفیه و الان وقتش روش کار کنی چون تو زندگی متاهلی برات خیلی مشکل ایجاد میکنند مثه من:163:
گفتم زندگی متاهلی یادم افتاد بگم دو روز دیگه که عروس شدی اصلن از دخترخاله طفلکت یادت نمیاد :311: :311:این دست روابط باید نرمال پیش برن وگرنه یک جا مجبور میشی یهویی کات کنی:311:
موفق باشی وشاد شاد شاااااااااااااااااااااااد
مراقب خودت هم باش:43:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط single

سلام صب بخیر سپیده جان
اول عزیزم بازم میگه طرز فکر خودتو اصلاح کن تا حالانشده کسی دعوتت کنه و شما جواب منفی بدی ؟ برای من خیلی شده ولی هیچ وقت نخواستم با رد کرد درخواستش تحقیرش کنم پس...
در مورد حس حسادته هم من فکر میکنم نه تنها اصلا اینطوری نیست بلکه دختر خاله ت یه جورایی دلش برای شما میسوزه انگار
یک پیشنهاد دوستانه دوست خوبم از بدبینی بسمت خوشبینی خودتو تغییر بده ، مساءلو برای خودت تا حد امکان کوچیک جلوه بده اینا دو تا ویژگی واقعا منفیه و الان وقتش روش کار کنی چون تو زندگی متاهلی برات خیلی مشکل ایجاد میکنند مثه من:163:
گفتم زندگی متاهلی یادم افتاد بگم دو روز دیگه که عروس شدی اصلن از دخترخاله طفلکت یادت نمیاد :311: :311:این دست روابط باید نرمال پیش برن وگرنه یک جا مجبور میشی یهویی کات کنی:311:
موفق باشی وشاد شاد شاااااااااااااااااااااااد
مراقب خودت هم باش:43:

---

مرسی single عزیز از پاسخت. آخه اون همیشه درخواستای منو رد میکنه آخرین باریم که مسیج دادم 2 روز پیش بود قرار بور واسه یه چیزی خبرم کنه که دیگه جواب نداد. منم میخوام دیگه بی توجه شم مث خودش

نمیدونم عزیزم هرجور به آرامش بیشتری میرسی
موفق باشی و شاد شاد شاااااااااااااد:46: