جواب نه در خواستگاری

سلام
داستان از وقتی شروع شد که دوست چندین ساله ام اومد پیش من و از خواهرم خواستگاری کرد یه هفته هم نمی گذره ، شوکه شدم تا حالا همچین شرایطی رو نداشتم این که بپذیرم دوستم این موضوع رو داره با من مطرح می کنه گفت که یه دو سالی هست که بهش فکر میکنم و دلیل اینکه باتو در میون می ذارم اینه که در وهله اول برخورد خودت چیه و البته گفت که خونوادم در جریان هستن . منم سعی کردم منطقی رفتار کنم و بهش قول دادم که با خواهرم صحبت کنم . راستش اینجا که چطور با خواهرم در میون بذارم خودش آسون نبود و مجبور شدم از خواهر بزرگترم کمک بگیرم و از اون بخوام. تا اینکه بعد از چند روز خواهرم گفت که فکراشو کرده و جوابش منفیه .
امروز به دوستم زنگ زدم و سعی کردم یه جور بهش بگم که ناراحت نشه از این رو با توجه به اینکه خواهرم توضیح منطقی درباره ی منفی بودن جوابش نداد مجبور شدم دروغ بگم . اولش گفت که باورش نمیشه حتی احساس کردم داره از پشت تلفن گریه میکنه. الان هم از اینکه دروغ گفتم ناراحتم و هم از اینکه دوستم شرایط روحی بدی داره و حتی براش نگرانم .چند روز دیگه پایان ترم شروع میشه و اونقدر شرایط بدی دارم که رو درس خوندنم هم تاثیر گذاشته هر کاری هم میکنم نمی تونم از این وضع خلاص بشم .

سلام دوست عزیز
شما از خواهرتون دلیل جوابشو نپرسیدین؟ به نظر شما دوستتون شرایط یه همسر خوب رو داره؟

سلام
اول بهتر بود فوري جواب خواهرتون رو به دوستتون نمي گفتيد. صبر مي كرديد تا امتحانهاي جفتتون تموم بشه. بعد هم اگر باور نمي كنه كه خواهرتون جواب منفي داده و فكر مي كنه اين جواب خود شماست، بهتره بذاريد تلفني خواهرتون با خودش حرف بزنه. خواهرتون براي اينكه او را قانع كنه و او هم عذاب نكشه بايد جواب منطقي داشته باشه، روي هوا نمي شه گفت نه!؟ ضمناً شما چه دروغي گفتيد كه الان عذاب وجدان داريد؟؟؟؟؟

بالاخره بايد احتمال مي داد كه جواب ممكنه منفي هم باشه و بايد اين روحيه رو در خودش تقويت مي كرد شما هم نگران نباشيد درست مي شه فعلا سعي كنيد به درساتون برسيد كه از همه چيز واجبتره چند وقت ديگه همه چيز راست و ريست مي شه اونوقت تنها چيزي كه مي مونه لطمه درسيتونه . با خواهرت بزرگترت صحبت كن ببين چرا نظرخواهر كوچيكت منفي بوده بگو دليلشو بپرسه و قشنگ سبك و سنگين كنه

سلام
من تو دوستم تمام شرایط یه همسر ایده ال رو می بینم . راستش دوستم دانشجو نیست و کارمنده با یه حقوق نسبتا خوب و با یه خونواده خوب . همونطور که گفتم جواب خواهرم هم زیاد منطقی نیست ولی من بهش احترام میزارم چون زندگی اونه.
از طرف دیگه خواهر بزرگترم هم زیاد موافق نیست . راستی اینو بگم که تو منطقه ما رسوم و خرافاتی هست که مطمئنام هیچ جای ایران نباشه و شاید خواهرم به این که بعدا مردم یه سری حرفا رو بزنن که حتی می تونه به موقعیت خونوادگیمونم لطمه بزنه جوابش منفی بوده .
به نظر شما با توجه به جواب منفی خواهرم که البته یه بار دیگه هم باهاش صحبت کردم و باز جوابش منفی بود دروغ گفتن من مصلحتی بوده یا یه گناه ؟

نيازي به دروغ نبود
همينهايي كه اينجا گفتيد رو برويد و به دوستتان بگوئيد
خواهر شماصلاح خودشو تشخيص داده و دوستتان هم بايد به اين نظر احترام بذاره.
البته اين رسم و رسومها كه سربسته اينجا گفتيد و ما چيزي نفهميديم را براي او باز كنيد تا حداقل ايشون متوجه بشوند

سلام
بهتر نیست دوسستون اول با خانواده بیاد که اگه قراره جوابی داده بشه خانواده این کار رو بکنند
اینطوری دوست شما هم ناراحت نمی شه

سلام الینا
با نظر شما موافقم ولی کاریه که شده و در جواب دانه هم اینو بگم که اگه ن این رسومات رو برای دوستم توضیح بدم مطمئنم بهش بر میخوره .

من فکر نمی کنم ایشون ناراحت بشن

اگه فكر دروغتي بايد بگم تو براي اينكه اون ناراحت نشه دروغ گفتي بهرحال مي توني براي عذاب وجدانت هم از خدا كمك بگيري و بخواهي كه دروغتو ببخشه . فكر مي كنم مصلحتي حساب بشه

سلام hsh :72:

به نظر من اتفاق خاصی نیفتاده که تو خودت رو اینقدر نگران کردی .
می تونی با دوستت تماس بگیری و بهش بگی سعی می کنی بعد از امتحانات دوباره با خواهرت صحبت کنی و واقعا هم این کار رو بکن و دلیل اصلی خواهرت رو برای پاسخ منفی جویا شو ...
ضمن اینکه بعد از اینکه جواب اصلی خواهرت رو گرفتی و خواستی بهش بگی می تونی بهش بگی که دفعه ی قبل برای اینکه نمی خواستی ناراحتش کنی مطلب رو جور دیگه ای عنوان کردی .
البته این بستگی داره به اینکه چه دروغی به دوستت گفته باشی ..