متاهلم ولی با کس دیگه ای چت می کنم

سلام یک سال ازدواج کردم .1 سال قبلش هم عقد بودم
در دوران عقدم خیلی زجر کشیدم یک هفته بعد از عقد به اصرار همسرم باهاش رابطه جنسی داشتم .این رابطه خیلی برام عذاب آور بود.ما از قبل می دونستیم که قرار هست یک سال بعد ازدواج کنیم و نباید اتفاقی بین ما صورت بگیره .اما اون این حرف هارو قبول نداشت و مسخره می کرد حرف های من رو.تا اینکه یک هفته بعد از عقد در شرایطی که اصلا انتظارش رو نداشتم و اصلا آمادگیش رو نداشتم بکارتم رو از دست دادم.چیز بیشتری از اون روز کذایی نمی تونم بگم ولی هر وقت یادم می افته ساعت ها به حال خودم می گریم و داغی که رو دلم گذاشت. رضایت من براش اهمیت نداشت هیچ چیز دیگه ای جز ارضای خودش براش اهمیت نداشت و بعد از انجام کارش هم من رو تو اون شرایط شوک و استرس تنها گذاشت و تخت خوابید. در اون لحظات با یک حیوان پست تفاوتی نداشت.
بعد از اون روز خیلی دچار اضطراب ونگرانی از رابطه جنسی شدم .اما از من عذر خواهی کرد و به قول معروف به هر طریقی که می تونست تلاش کرد از دلم در بیاره.الان یک سال هست از ازدواجمون می گذره از همون زمان تا الان هیچ میلی برای برقراری رابطه با همسرم ندارم اگرچه بی نهایت دوستش دارم .خاطره اولین ارتباطمون از ذهن من پاک نمیشه.
از این گذشته در بقیه ارتباط ها هم به همون صورت هست شاید کمی بهتر ولی روابط ما کاملا یک طرفه هست اون فقط به لذت خودش توجه می کنه و رفتارهای زننده ای با من می کنه طالب روابط خاصی هست و اگر موافق نباشم به زور کار خودش رو پیش می بره .خشونت فوق العاده زیاد،زورگویی،ضربه زدن،نسنجیدن موقعیت ....همه مواردی هستند که باعث شده از این رابطه زده شم.چندین بار در صحبت هاش به من گفته اگر در این موضوع تمکین نکنی من می تونم زن بگیرم .
خسته شدم از این روابطی که جز دردو تحقیر چیزی برای من نداره.خسته شدم
حرف زدن باهاش فایده ای نداره میگه من از روابط رمانتیک لذتی نمی برم.یا وقتی هم قبول میکنه بازهم در موقعیت کار خودش رو می کنه.من از طریق اون ارضا نمیشم.به خاطر همین متاسفانه رو اوردم به چت کردن .اول فقط برای ارامش چت می کردم الان به کسی که باهاش چت می کنم علاقه مند شدم .نمی دونم چه کار باید کنم؟شوهرم مرد خوبیه من رو دوست داره اون فقط در زمینه روابط جنسی با من مشکل داره من همیشه تمکین می کنم
چون دوستش دارم و سعی میکنم رضایت داشته باشه اگر از این جهت راضی کنمش از جهات دیگه کم نمی زاره .اون رو راضی می کنم ولی خودم دچار عدم رضایت شدید میشم.
دلم براش می سوزه.واسه زندگی مون سخت کار میکنه زحمت می کشه به من محبت می کنه و من با کس دیگه چت می کنم.دلم برای زندگی مون می سوزه:302:
به اون اقایی که باهاش چت می کنم علاقه مند شدم اونم همین طور .مجرده من 26 سالمه
اون 29.از شوهرم 3 سال بزرگتره :302:.پسر خوبیه.باهاش حرف میزنم آروم میشم .راحت میشم.ولی عذاب وجدان بعدش خفم میکنه.ولی بازم ازش دست نمی کشم:302:
بهم بگید چیکار کنم من؟

می دونه شما متاهل هستید ؟

عزیزم در مورد ارتباط با اون آقا به مسکن های موقت فکر نکن. چون هر روز که می گذره مجبور می شی قویترشو مصرف کنی. این راهی که انتخای کردی فرار از پیدا کردن راه حله به بدترین شکل ممکنه.

اما در مورد روابطت با همسرت . زن و شوهر مدت زمانی طول می کشه که بتونن از لحاظ جنسی و تمایلاتشون با هم هماهنگ بشن. اگر بتونید قدم به قدم با هم پیش برید و دست هم رو بگیرید سریعتر این اتفاق می افته. لازمه که حتما در این زمینه مشاوره بگیری. باید یاد بگیری که چگونه مدیریت روابط زناشوییتون رو در دست بگیری. و اینکار رو هم از طریق یک مشاور بالینی حتما دنبال کن (لازم نیست حتما شوهرت هم باشه خودت به تنهایی هم می تونی بری دنبالش). مطمئنم موفق می شی مخصوصا که تازه اول راهی و یک ساله از ازدواجتون می گذره. اگر بتونی مدیریت رابطه رو بدست بگیری هم خودت لذت می بری و هم همسرت رو به لذت می رسونی.

و در اخر بهت تبریک می گم که همسری داری که مرد زندگیه و به دنبال هوی و هوسهاش نیست. مواظب باش که این نعمت رو با ناشکری از دست ندی.

سلام دوست عزیز به همدردی خوش اومدی.

چت کردن رو کاملا قطع کن و یاهو مسنجر رو پاک کن..فوری بدون لحظه ای تردید.
.................................................. ...............

الان بدون مقایسه میتونی بهتر فکر کنی..

مطمئنا مرد تو یه حیوون پست و وحشی نیست..اون یه ادمه با خوی انسانی..حتی تو رابطه جنسی..اما یه جای کار داره میلنگه..

اینکه اون دنبال ارضاء خودشه به خود خودش بد نیست..به دید منفی به این موضوع نگاه نکن.چون همه ادما با رابطه جنسی دنبال ارضاء هستن اما همسرت راه صحیحش رو بلد نیست و حقوق تو رو زیر پا میذاره.

اون چیزی که ازارضاء جسمی مرد مهمتره ارضاء روانیشه..یعنی ممکنه مثلا یه مرد بارها رابطه جنسی داشته باشه اما بازم طالب این موضوع باشه چون ازنظر ذهنی به سطح مطلوب نرسیده.

تو اگه بتونی ازنظر روانی ارضاءش کنی ازنظر جسمی ملایمتر میشه.

راه حلها مختلفن.

باید باهاش صحبت کنی..بدون اه و زاری و خشونت یه بار بذار حرف دلشو بزنه..بذار بگه دقیقا طالب چه حسیه؟؟؟

نگفتم چه روشی..گفتم چه حسی..یعنی ببین با انجام اون روشا چه حس خوشایندی پیدا میکنه..مثلا قدرت؟؟؟

اونوقت رو اون موضوع کار کن...هم سعی کن اون حس خوشایند رو به نحوه های دیگه بدی و هم تو رابطتت تنوع بده.

سعی نکن همیشه نقش یه مفعول ترسیده که منتظر یه رابطه درداوره باشی..سعی کن تو هم هیجان داشته باشی..داغ باشی..پرانرژی باشی..اینطوری خشونت اونم کم میشه.

ازروشهای دیگه جسمانی هم اگه درست نه مثه یه تیکه یخ سرد و بی روح استفاده کنی مسلما رو همسرت اثر مثبت میذاره.
این نظرشخصی من بود.

و سایت تنظیم خانوادهمیتونه کمکت کنه.

موفق باشی

نمی دونست من متاهلم من بعد از 3 ماه چت کردن بهش گفتم متاهلم :302:

نمی تونم دلم می خواد ولش کنم ولی نمی تونم
deltang به خدا قدم به قدم پیش رفتم هرچی می خواد قبول می کنم خودم رو باهاش هماهنگ می کنم به خودم تلقین می کنم همه چیز خوبه و مشکلی نیست ولی هیچی تغییر نمیکنه.اون هیچ تغییری نمی کنه.هر وقت حرفی از این موارد میشه و متوجه می شم مردای دیگه چقدر برای خانمشون ارزش قائل میشن و چقدر باب میل اونها رفتار می کنند عصبی می شم.خودم رو با اونا مقایسه می کنم می بینم من هیچ بدی ندارم هیچ مشکلی ندارم پس چرا برای من ارزش قائل نمیشه چرا حرمت نمی زاره.صد دفعه گفتم به من احترام بزار .اما انگار با سنگ حرف می زنم:302:


بهار.زندگی نمی تونم ولش کنم نمی تونم چت نکنم هزار بار یاهو پاک کردم دوباره ریختم :302:
نمی دونم دقیقا طالب چه حسیه ولی میگه فقط این جوری راضی میشم.بهار عزیز فکر می کنم سنش کمه فکر می کنم اگر بایک مرد بزرگتر از خودم ازدواج کرده بودم این مسائل رو بهتر می فهمید .همین پسری که باهاش چت می کنم خیلی فرق می کنه خیلی محترمه.خیلی آرامش بخشه.بااینکه فقط سه سال ازش بزرگتره
شوهرم مرد بدی نیست فقط خودخواهه یعنی هیچ وقت به جدایی فکر نمی کنم ولی از این زندگی الانم بیزارم.
:302:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نمی دونید چقدر احساس بد بختی می کنم .با خودم می گم همه مشکل دارن هر کسی به نحوی در گیره منم از همه لحاظ ازش راضیم خودم رو باهاش وقف بدم .
یک ماه دوام می یارم ولی بازم احساس خلع می کنم دوست دارم مورد احترام باشم .دوست دارم مورد نوازش قرار بگیرم
منظورم در طی ارتباطه.
در مواقع دیگه به من کم و بیش احترام می زاره و محبت زیادی به من داره.
با یک اشتیاق و خوشحالی میشینم پای چت مثل یک دختر کم سن و سال 17 ساله :302: نمیدونم این اشتیاق چرا در من ایجاد شده؟نمی تونم از این شوقم بگذرم.

سلام دوست عزیز

به خاطر کمبود محبتی که پیدا کردی یعنی می خواهی به زندگت آتیش بزنی و دست به دامن بقیه بشی !!!
به نظر منم خیلی سریع یاهو مسنجرت رو حذفش کن و دیگه هیچوقت باهاش چت نکن ..
درواقع به مرور زمان همسرت هم نسبت بهت رفتارش رو درست می کنه اما کاری نکن که بعدا برات جز پشیمانی هیچی نداشته باشه ....

نابود عزیز سلام

نظر منم اینه با تمام سخت بودنش باید چت را از زندگیت حذف کنی

دوست عزیزم خودت هم این رفتار خودتو تایید نمیکنی چون عذاب وجدان داری

پس بهتره اول از این ارتباط در بیای و بعد برای بهبود زندگیت قدم برداری

یه لحظه فکر کن همسرت این رفتار و باهات داشته بعد ببین چقدر تحملش سخته

دوست عزیزم هنوزم دیر نشده با اراده محکم میتونی از پسش بربیای

موفق باشی :72:

واقعا خسته کننده هست ، بحثی که بارها شده باز گفته بشه

اونم موضوعی به نام محبت اینترنتی !

اون هم به دختر ها !

خیلی خسته کننده هست، از این بابت که شما تو یه روم 50 نفره برید ، 40 نفرش به شما محبت می کنند ، 40 نفرشون حداقل شما رو درک می کنند ! 40 نفرشون حداقل ، حق رو به شما می دن تو مشکلات ! 40 نفرشون خواهان حل مشکلاتت هستند ..... !

به نظر خودت ارتباط یه مرد مجرد با یه خانم متاهل درسته ؟
اگه غلط هست ، این فرشته نجات شما چرا داره ادامه می ده ؟ رو چه حسابی به شما محبت می کنه ؟ چرا این فرشته نجات تا الان ازدواج نکرده ؟ چرا فقط فکر دوستی بوده ؟
نکنه شما رو تازه پیدا کرده ؟ از این که بعد سال ها شما رو پیدا کرده خدا رو شکر می کنه
دیگه از خوشحالی پیدا کردن نیمه گمشدش شب ها خوابش نمی بره ؟

این سوال رو بکنید چرا شما ؟

اگه این آقا اینقدر مسئولیت طلب هست و نسبت به همسر شما مسئولیت طلبیش و درکش بیشتر هست چرا تا الان ازدواج نکرده ؟

اینا رو به خودت جواب بده ، اون وقت فرق نجابت و متانت همسرت رو با یه مرد غریبه که برای فریب هر کاری می کنه رو می فهمی

اینکه همسرت می تونست مثل بقیه پسرهای هم سن خودش بره سمت دوس دختری و تجربه زیادی داشت خوب بود ؟
بله دیگه ، حتما باید همسرتون یه مرد هرزه بود ، که دنبال دختر بازی و ... بود که با کوله باری از تجربه با شما برخورد می کرد تا قدر همسرتون رو بدونید

سلام
آنقدر توضیحات دوستان کامل بود که حرفی نموند واسه گفتن.
خودتان هم میدانید که این رفتار غلط هست واگر نه تاپیک باز نمیکردید و کمک نمی خواستید.ما که مجردیم دلمان نمیاد خارج از عرف به یه دختر مجرد ارتباط برقرار کنیم و مبادا احساساتش رو جریحه دار کنیم چه برسه به یه خانم متاهل.صد در صد طرفتون بیماره و یه بیمار خودش نیاز به کمک داره.
امیدوارم رفتارتون رو اصلاح کنید.
ما هم دعا می کنیم که از این رابطه غلط به زودی خارج بشید.مشاوره برید،کتاب بخونید
پس بدون درنگ و تردید همین امروز چهارمیخه رابطه رو تموم کنید و در فکر اصلاح رابطه خودتون با همسرتون باشید. والسلام

یه چیز دیگه اینکه شوهرت کسی بوده که دوسش داشتی و بهش اعتماد کردی. این اقا غریبه است. صرفا حرف زدن کار راحتیه و معلوم هم نیست که واقعا همونی باشه که می گه. مشکل شما فقط روابط جنسی با شوهرتونه. واضح بگم. هیچ دلیلی وجود نداره که خود این اقایی که باهاش دوست اینترنتی شدین صد بار بدتر از شوهرتون نباشه توی روابط جنسی.
می گن رابطه اول توی روحیه خانما اثر می ذاره. خوب باشه توی روابط بعدی شون خوشحالن بد باشه یادشون نمی ره. شما به جای اینکه وقت خودتو و البته اون اقا رو تلف کنی سعی کن مشکلتو حل کنی. می گی تنها مشکلت با شوهرت سر روابط جنسیه. چرا سعی نمی کنی اینو حل کنی اول؟ ببین الان حال خودت چقدر بده بعد چت کردن. مشکل اصلیتم که سرجاش هست. برو مشاوره و سعی کن واسه این مشکل راهی پیدا کنی. موفق باشی.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نابود

هر وقت حرفی از این موارد میشه و متوجه می شم مردای دیگه چقدر برای خانمشون ارزش قائل میشن و چقدر باب میل اونها رفتار می کنند عصبی می شم.خودم رو با اونا مقایسه می کنم می بینم من هیچ بدی ندارم هیچ مشکلی ندارم پس چرا برای من ارزش قائل نمیشه چرا حرمت نمی زاره.

---

دوست عزیز
میشه بپرسم کجا در مورد این موضوع صحبت میشه و چطور می فهمید مردهای دیگه مطابق میل همسرشون رفتار می کنن؟
مطمئنید حقیقت رو می شنوید؟
لااقل من که تو این تالار به نتیجه ای مثل شما نرسیدم.

ببین خانمی اگه شوهرت نیازهاشو به شما نگه و برای دل شما مثل خودتون رفتار کنه و ارضا نشه، راضی می شی؟ اگه چون ارضا نشده بره با کس دیگه خودش رو ارضا کنه، راضی می شی؟
اول مثبت قضیه رو ببین و خدا رو شکر کن که نیازش رو بهت می گه.
خدا رو شکر کن که اندامت اونقدر براش جذاب بوده که فقط یک هفته بعد از اینکه زنش شدی تونسته تحمل کنه.
شما نکات مثبت خودت و همسرت رو ببین.
بدون که هیچ زندگی ای بی کم و کاست نیست. اگه شما با هر مرد دیگه ای زندگی کنید، مطمئن باشید بالاخره یه جای قضیه می لنگه. یه چرخ تو تالار بزنید و مشکلات رو ببینید.

به صحبتهای پشت متنیتور کامپیوتر دل نبندید که ذره ای قابل اعتماد نیستند.

بعد از این می تونی به یه متخصص مراجعه کنی و با نظر اون با شوهرت هماهنگ بشی.
منتها اول افکار نادرست و واهی که اصلا صحت نداره رو از ذهنت پاک کن.

شما احتمالا مردها رو خوب نشناختین که این اتفاق براتون افتاده.
شما شوهر و نیازش و حق طبیعی شو نشناختین.
شما اون پسره چتی رو نشناختین :

دو احتمال در مورد ادامه ارتباط شما با اون پسر قابل پیش بینییه :
1- بعد از یه مدت می خواد که به شما نزدیک تر بشه و با توجه به اینکه یک مرده ، دنبال ارضای نیاز خودش هست و از شما تقاضا می کنه.

2- اگه پسر خوبی باشه (که نیست ، چون با خانم متاهل رابطه برقرار کرده )که با وجود این نیاز ، دوستی شو با شما قطع می کنه و شما می مونین و قلبی شکسته!!!

در هر دو مورد شما ضربه می خورین ، پس فردا هم میاین اینجا و تاپیک می زنین که از مردا متنفرم!!

سلام دوست عزیز

خیلی ناراحت شدم از اینکه مشکلت را خوندم، میدونم ارضا نشدن یا روابط جنسی نادرست چه تاثیری میتونه روی روح و روان بزاره، چون تجربش را داشتم، ما به خاطر محدودیتهایی که در آموزش این مسایل داریم امکان با مشکل مواجه شدنمان زیاده، چه دختر چه پسر، فرقی نمیکنه، هر دو ناشی از عدم صحیحه شناخت نیازهای طرف مقابلمان است، که خوشبختانه این روزها وزارت بهداشت و چند سازمان فرهنگی کارهای جالب کردن و حتی سی دی های آموزشی دادند بیرون، به نظرم برای شناخت خودت و همسرت این فیلمها را تهیه کن تا هم شما هم همسرتون از نیازهای هم مطلع شین، البته ممکنه همسرتون بگن من خودم بلدم و... اما اعلام کن به قول حضرت علی ع :تاثیری که در شنیدن هست در دانستن نیست
خلاصه با یه کم آموزش مشکلتان حل میشه حتی راجع به خاطره ای هم که در ذهنت داری با یک مشاور مشورت کن تا کمکت کنه اما مهم خودت هستی که باید کمک کنی، وقتی پای کامپیوتر میشینی سعی کن فقط و فقط به دنبال جستجوی مقالاتی باشی که میتونه بهت کمک کنه و برای کار دیگه ای وقت نزار!

من اول به مشکل خودت پرداختم چون میفهممت و میدونم چی کشیدی،
یه بار تو یه سفر اتفاقی که به یزد داشتم، یه دختر 17 ساله یزدی با مادرش هم سفرم بودن، حس کردم خیلی داغونه، جک میگفتم نمیخندید، شیطونی میکردم انگار نه انگار، یه جا محو بود، مامانش هم هی از بدبختیهاشون میگفت، و اینکه پسر فامیل خاستگار دخترشون بوده و چون ترسیدن دخترشون به خاطر بدبختیهایشان بی شوهر بمونه شوهرش دادند، خلاصه توی فرصت مناسب رفتم تا با دختر بچه حرف بزنم، با لهجه قشنگ یزدیش میگف، برام حرف بزنین خو شم میاد خلاصه حرف تو حرف شد و اعتراف کرد که همسرش بهش بیمحلی میکنه و این هم از حس تنهایی تلفن بر میداشته میزنگیده شهرستانهای دور تا کسی را پیدا کنه حرف بزنه، در این وسط هم با یه پسر از بندر عباس دوست شده بود خلاصه حتی یه بار هم پیر اومده بود یزد ببینتش، البته نمیدونسته دختر شوهر داره،
ازش پرسیم چرا این کار و میکنی، کاری که باید مخفیش کنی،لذتی داره؟ گفت میبینم دوستام میکنن، شوهرم محلم نمیزاره، خلاصه هزارتا دلیله بی اساس
گفتم تو خودت یه گردنبند طلا به گردن داری، چشمتو بدلیه بی ارزش همسایه گرفته،
اگه مراقب طلای خودت نباشی گربه همسایه میاد و میبرتش اونوقت هم گردن بندت را از دست میدی و هم میفهمی بدلی هیچ ارزشی نداره و همه سر کاری بوده
خلاصه گفتم ، اونقدر که پای تلفن وقت میزاری برای نامزدت وقت بزار، آرایش کن، براش آشپزی کن، باهاش بیرون برو تا تلفن زدن از سرت بیافته، هر موقع هم رفتی سراغ تلفن، به من زنگ بزن، من جک برات میگ میخندی و خوشت میاد.
خلاصه هفته بدش دختر بچه تماس گرفت گفت، انخده خش شدم که نگو، دیگه تلفن نزدم و خلاصه به خیر گذشت

عزیز دلم
اون طفلک کوچولوی با یه فرهنگ خیلی پایین مقاومت کرد و زندگیش را نمیدونم اما دامن خودش را نجات داد!
شما هم سعی کن مشکلت را ریشه ای حل کنی نه به قوله یکی از دوستان دنبال مسکن باشی، چون اگر حل نکنی یواش یواش دوز مسکنت بالا میره نه تنها آلوده تر میشی بلکه ممکنه با بی آبرویی گربه همسایه طلایت راببره!

دوستان من خوب میدونم دارم اشتباه میکنم
سعی نکن همیشه نقش یه مفعول ترسیده که منتظر یه رابطه درداوره باشی..سعی کن تو هم هیجان داشته باشی..داغ باشی..پرانرژی باشی..اینطوری خشونت اونم کم میشه.

می گم تنها مشکلم سر روابط جنسی هست ولی حل شدنی نیست.پس من خودم رو محکوم کنم باید.
من تنها مشکلم همین موضوع هست ولی اثرش رو کل زندگیمه دارم داغونم میکنه
هیچ وقت احساس خوبی به خودم ندارم نمی تونم من رغبتی ندارم من تمام مدت دارم دعا میکنم این ارتباط تموم شه .تمام مدت از لحظه ایکه میاد طرف تا آخرش این چیزی هست که من زمزمه میکنم تو دلم.خدایاااا خدایاااا کاش زودتر ارضا شه خدایا کمک کن

دوست عزیز
میشه بپرسم کجا در مورد این موضوع صحبت میشه و چطور می فهمید مردهای دیگه مطابق میل همسرشون رفتار می کنن؟
مطمئنید حقیقت رو می شنوید؟
لااقل من که تو این تالار به نتیجه ای مثل شما نرسیدم.

من تو اطرافم دوستانم کسی مشکلات من رو نداره
منم روم نمیشه به کسی بگم.ولی اونها میگن شوهرشون نازشون رو میکشه و چه وچه و از مواردی که تعریف می کنند مشخص هست.

باشه مممنون از نظراتون
من دیگه با اون چت نمیکنم
ولی روحیم بده
و اون باعث میشد من روحیه شادی داشته باشم.
من خیلی تنها و بی کار هستم بعضی رو از تنهاییم حتی جورابها رو هم اتو میکشم تا سرم گرم شه و سراغ یاهو نرم.

تصمیم گرفتم دیگه با اون چت نکنم ولی اون مرد بدی نبود.اون نمی دونست من متاهلم.وقتی بهش گفتم سعی کرد بهم بگه کارم اشتباهه و نباید با اون حرف بزنم.من خودم ادامه دادم.

شاید توقع من هم از زندگیم زیادی

خب چرا نمی رین کلاس زبان ، یوگا ، خیاطی ، هم فاله هم تماشا .

دوست عزیز سلام

با توجه به اینکه مشکل شماعدم تفاهم جنسی هست باید با ملایمت از همسرتون بخواید به کلاسهای مشاور جنسی مراجعه کنید البته اگر تهران هستید مراکز خوبی هست.

این جور که به نظر میاد همسر شما هم مثل خیلی از مردهای ایرانی در مورد تفاوتهای نیازهای جنسی زن و مرد اطاعاتی نداره البته مقصر هم نیستن . مثلا کجا این اموزشات رو باید میدیدن؟ تو خانواده های پر از شرم و حیا ایرانی یا مدارس ما.

اول از همه باید با مهربونی و رفتار زیبا از ایشون بخواید برای شیرین تر شدن این بعد از زندگی مشترکتون به کسب اطالاعت بپردازین.
اگر میتونید از اینترنت مقالات اموزشی یا کتاب تهیه کنید(کتابهای دکتر باربارا هم خوبه)

همه اینها وابسته به نوع مهارت برخوردی شما هست.
نباید ایشون رو متهم کنید که مثلا تو بلد نیستی یا تو خودخواهی و......
باید همسر شما کم کم خودش بخواد که رفتارش رو تغییر بده.

ضمنا در مورد رابطه اینترنتی شما دقیقا حس و حال همون اوائل اشنایی با همسر کنونی رو الان دارید. همون هیجانات ناشناخته.
چون معمولا هر چیز تازه ای همین خاصیت رو داره. اما بدونید این راه حل مشکل شما نیست.
موفق باشی

نابود(!) عزیز (خدا نکنه نابود باشی، الهی که همیشه پایدار باشی)

من منظورم این بود که هرکی از اینگونه روابطش خیلی پرحرارت تعریف می کنه، خیلی باور نکن که صددرصد درسته. شاید داره رویاهاش رو می گه.
در ضمن زندگی فقط این بعد رو نداره. شاید فردی که واقعا از این حیث صددرصد راضیه، مشکلات دیگه ای داشته باشه. با مادرشوهرش، خواهرشوهرش و ...

آفرین و صدآفرین که تصمیم گرفتی دیگه این ارتباط مجازی رو ادامه ندی. من به سهم خودم بهت 2 رتبه می دم.


بنظرم تو وهله اول برو کلاس ورزش. من ایروبیک رو بهت توصیه می کنم. جسما و روحا قویت می کنه.

بعد هم در مورد بالابردن اطلاعات جنسی، sea راه حلهای خوبی بهت نشون داد.
کلاسهای مشاور جنسی هم بد نیست.
sea جان اگه جای خاصی رو می شناسی میشه معرفی کنی برامون.
ببین منم یکی مثل خودتم، نیاز دارم برم به این کلاسها. پس احساس تنهایی نکن و فکر نکن مشکلت منحصر بفرده.

یکی از عوارض ارتباط به شخص دیگر غیر همسر ، همین موضوع این هست که شما از حل مشکل ناامید می شید !

دوستان همه درست میگم چت رو باید هرچه زود تر رها کنید فرقی نمیکنه آدم خوبی باشه یا بد از پایه این کار اشتباست
شما خیلی جونید این مشکلو خیلیا دارن وقابل حل شدنه اگ شوهرت دوست داره پس بخاطرت تلاش میکنه
پیشنهاد من ی مرکز مشاوره ی خوبه
زندگیتو خراب نکن
تا امروزو فراموش کن چیکار کردی
روز اول زندگیتم پای ندونستن شوهرت بزار گرچه هنوز هم کاملا آگاه نیست ب کاراش
خیلی حرفا رو خودت نباید بش بزنی بزار همون مشتاور بش بگه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

خودتم میدونی حق تو بیش از ایناست پس تو این امتحان الهی بازنده نباش فوری دلیل واس خودت نتراش ک شوت کنی زیر همه چی و زندگیتو خراب کنی
بجنگ و پیروز باش برای خودت شوهرت زندگیتون

عزیزم این احساس بدی که داری کاملا طبیعیه. تو داری هربار کاری رو می کنی در رابطه داشتن با شوهرت که نمی خوای و این ادامه داره هی پشت هم دلخوری و درد و احساس تحقیر شدن واسه ادم می مونه و هی بیشتر و بیشتر می شه.
شوهرت هم باید به نظرات تو احترام بذاره. باید یه راهی پیدا کنین که نه واسه تو سخت باشه نه واسه اون زیادی اروم. یعنی باید به هردوتون اهمیت بدین.
بهتره بری مشاوره بگیری واسه این موضوع. اگه هم فکر می کنی بیش از حد رابطه شوهرت خشنه اینم ممکنه یه دلیلی داشته باشه از گذشته های دور. مثلا اتفاقانی واسه شوهرت یه زمانی افتاده باشه که علاقه به خشن بودن رابطه داره. یه سرخوردگی از قدیم یا حتی از دوران کودکی.
در هر حال حتما شروع کن بری مشاوره. تو هم مهمی. نمی شه که خودتو عذاب بدی. باید یه راهی پیدا کنی که برای هر دوتون راحت باشه.
موفق باشی.

ما انسانها خیلی وقتا به این دقت نمیکنیم که بعضی موارد اصلا قابل اندازه گیری نیست میگیم این غذا خوشمزست ولی نمیتونیم احساس کنیم خوشمزه بودن در نفر مقابل یعنی چی ؟!!
در مورد روابط هم همین مشکل هست میگیم فلانی هاته ولی منظورمون چیه ؟!!! پس یه لحظه به این فک کن که شاید اونی مشکل داره شوهرت نباشه
همه انسانها مشکلاتی دارند وشوهر شما که شاید از لحاظ خودش فک میکنه این خصلتش خیلی هم برای شما جذابه (برای خیلی خانمها اینطوریه) دچار مشکله با آقای دکتر حبشی (نمیدونم اشکال نداره اسم بردم :316:) مشاوره کن حتی تلفنی ایشون فوق العاده اند
اگه شمارو نداشتی یه پیام خصوصی بزن بهم برات بفرستم
مطمئن نباش آقایی که باهاش چت میکنی تو رو بازیچه قرار نداده چون در این روابط صداقتی وجود نداره و اصلا منتطقی نیست مرد مجرد عاقل عاشق زن متاهل شوهردار بشه چون اگه وجدان داشت و جنس خودشو میشناخت حاضر نبود باتو ادامه بده بقیمت نابودیه زندگیت :163:(خدای نکرده) به صفات عاشق نمیاد :72:

ریشه مشکل شما در همون رابطه اول یک هفته پس از عقده که مثل یک حلقه مفقود در زنجیر زندگی شما شده!
باید خاطره بد اون شب را از ذهنتون پاک کنید تا بقیشم خودبخود درست بشه.
اگه اون شب را فراموش کنید شما هم هات میشید و با همسرتون هماهنگ. خودتون هم کم کم شروع به لذت بردن میکنید و شاید خواهان رابطه شدیدتر و خشن تر بشید که همین شوهر شما را ازنظز ذهنی بقدری ارضا میکنه که به مرور همه چی اکی میشه. روش هایی در روانشناسی وجود داره که کمکتون میکنه اون خاطرهبد را فراموش کنید.پس از اون خواهید دیدکهچقدرشرایطتون بهتر میشه!:310:

از همتون ممنونم
من یک هفته هست که چت نمی کنم
کلاس زبان هم ثبت نام کردم
ولی مشکلاتم پابرجا هست
برای خودم هم عجیب بودکه دیدم دلبستگی که به اون آقا داشتم خیلی زود کنترل شد
بهش فکر نمی کنم نمی خوام خیانت کار باشم
شوهرمو دوست دارم ولی اون تغییری نمی کنه همیشه یک دنده و لجباز هست و کار خودش رو می کنه تو همه مسائل زندگی مون

Single عزیز من مشکلی ندارم من سرد مزاج نیستم من میل دارم ولی سرکوب میشه
:302:
شوهرم مشکل داره من نمی تونم مسائل شخصیم رو بیش از این باز کنم اون من رو وادار می کنه که روابطی که مکروه هست رو انجام بدم رابطه ای که ضرر خیلی زیادی به بدن زن می رسونه
بار اولش گفت اینکارو نمیکنه ولی بدون اینکه ازم اجازه بگیره بدون توجه به درد و ناراحتی من اینکار رو کرد
و بعدش معذرت می خواد و میگه نمی خواستم اذیتت کنم و من می بخشم
بعد در دفعات بعدی هم دوباره همون کارهای قبلی رو تکرار می کنه ولی قبلش ببخشید این رو میگم آدم رو خر میکنه
محبت میکنه پدر ومادرم رو شام میبره بیرون و خواهش میکنه منم باهاش همکاری کنم
من به خاطر علاقه ای که دارم بهش اون لحظه می پذیرم البته ظاهر نه ظاهر ا می گم مخالفم
ولی بعد ش حس بدی بهم دست میده
حس میکنم ارزشی ندارم براش،این یک نمونه هست وگرنه مسائل زیادی هست که باعث میشه از خودم بدم بیاد یعنی اون با اعمالش این احساس رو به من میده
مشاوره با دکتر حبشی هم امتحان میکنم
بازم ممنونم
kamrava دقیقا ارتباط اولمون از ذهن من پاک نمیشه
شاید خانمها بهتر درک کنند من چی میگم
خوب این موضوع برای من یک اتفاق بزرگ بود نه یک اتفاق معمولی
دوست داشتم براش برنامه ریزی داشته باشم
خونه خودم باشم
از لحاظ فیزیکی و روحی در بهترین شرایط باشم
که هیچ یک از اینها محقق نشد
حداقل دوست داشتم مورد لطف و محبتش قرار بگیرم نه اینکه بعدش بخوابه در کمال آرامش:302:
من هیچ وقت یادم نمیره که چی شد.درد بدی داشتم بدنم می لرزید بلند شدم رفتم از اتاق بیرون و خیلی گریه کردم با صدای بلند،ولی دنبالم نیومد،به امام رضا قسم،سرم گیج می رفت برگشتم بهش بگم چقدر از اینکه به خواسته من توجه نکرد ناراحتم،دیدم خوابه!آسوده و راحت خوابیده:302:

اگه منظورتون رابطه مقعدیه که تا جایی که خوندم کلا بده و ضرراش زیاده. سرچ کنین میاد عوارضشو بخونین. حتما برین پزشک متخصص زنان و برای بهداشت و عواقب این شکل از رابطه مشورت بگیرین. یه مشاور هم پیدا کنین واسه رابطه های زناشویی برین ازش راهنمایی بخواینو بعد هم اگه تونستین و مشاور راهنماییتون کرد شوهرتونو هم به مشاوره ببرین.
در مورد خواب بعد رابطه توی این سایت دیدم یه تاپیک دیگه قبلا و نوشتن که انگار بعضی از اقایون این مدلی هستن و بعد رابطه یا پا می شن می رن دنبال کار خودشون و یا تلویزیون می بینن یا می خوابن و خلاصه خانمو خیلی راحت توی اون لحظات تنها می ذارن. اینم توی مشاوره بگین و راهنمایی بخواین.
فکر می کنم باید هم پیش روانشناس برین (که بفهمین چرا شوهرتون این رفتارارو بدون رضایت شما تکرار می کنه، پیش یه مشاور برای روابط زناشویی برین (که راهی برای راحتی هر دو طرف پیدا کنین) و پیش متخصص زنان برین (که برای فعلا و این دفعاتی که رابطه رو داشتین راهنمایی بخواین که صدمات وارده به بدنتون رو ببینین کاری واسش می تونین بکنین یا نه)
یه سایت هم هست اسمش تنظیم خانواده است لینکشو نمی دونم اما دوستان میان می ذارن واسه مراجعی که نیاز باشه. اگه دوستان دارن لینکو لطف کنن بذارن شاید به دردتون بخوره.
امیدوارم مشکلتون حل شه.
موفق باشید.

:303:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

سلام
رابطه ات را با اون آقا قطع کن و با همسرت یه وقت مشاوره دو نفره بگیر اگر خواستی میتونی اول خودت بری و بعد همسرت راضی کنی البته اینی که گفتم مال وقتیه که با صحبت کردن با همسرت به تفاهم نرسیده باشید شاید مشکلت با مشاوره حل بشه انشالله

دوستان چرا باور نمی کنید من ارتباطم رو قطع کردم

دوست عزیز

حالا که رابطت رو قطع کردی با اون آقا ، دنبال حل مسئلت از راه درست باش!

برای اینکه بهش برنگردی با خداوند عهدی ببند و سر اون عهد بمون و از خودش کمک بخواه!

در مورد روابط زناشوییت هم به نظر میرسه که همسر شما دچار نوعی خشونت یا سادیسم جنسی هست البته از نوع

خفیفش با توجه به توضیحات شما.

احتمالا این خشونت خفیف از سختی کار همسرت نشات میگیره.

برای درمان همسرت به یک متخصص سکسوتراپی مراجعه کن. اون اگر لازم باشه همسرت رو به یک روانشناس بالینی

ارجاع میده.

بهتره این مسئله همسرت رو به شکل یک بیماری ببینی که باید درمان بشه و مسئله رو حل کنی نه اینکه سراغ چت

یا موضع افسردگی و انفعال بری.

موفق باشی

:72:

سلام عزیزم به نظر من سعی کن مطالعه ات رو در زمینه زناشوئی بالا ببری که خودت هم اطلاعاتی داشته باشی که روش صحیح رابطه معمولا به چه صورت هست که اگر دید فانتزی هم نسبت به این قضیه داری اصلاح بشه و بعد توی مواردی که به قول خودتون بهتون محبت می کنه تا به هدفش برسه یا شام بیرون می روید و ...... پس اون موقع به حرفتون گوش می ده که شما با لحنی متفاوت با همیشه (شاید به طرز حرف زدنتون عادت کرده که لجبازی می کنه ) اما طوری که بهشون بر نخوره مواردی که حتی ممکن هست به یه خانم در صورت درست انجام نشدن این قضیه به مرور آسیب برسه و ..... رو براشون بگوئید و ازشون بخواهید که فقط یه بار همکاری کنند ببینند نتیجه اش چی هست اگر جواب نداد حتما حتما راهنکارهای دوستان برای درمان شوهرتون رو بکار ببندید.

در این باره یه مشاوره ایی رو اتفاقا همین امروز جایی خوندم ، برای شما هم کپی می کنم ، بخونین :
سلام

جناب اقای کریمی خسته نباشید یه سوال داشتم عذر میخوام اینقدر صریح می پرسم واقعا گیج شدم در مورد مسائل جنسی هستش به تازگی در سالهای اخیر ارتباط جنسی دهانی در بین زوجین افزایش پیدا کرده و من به خطرات احتمالی و مسائل شرعی ان واقفم ولی نگرانی من این هستش که زمانی که ازدواج کردم همسرم این درخواست رو داسته باشه الخصوص که مونثم هستم و به دلیل یه سری مسایل جسمی بدنم اماده و مستعد بیماری های گوناگون است و این نوع سکس که خوردن منی حرام است را میدانم و اگر همسر من مذهبی باشد این را میپذیرد ولی غیر مذهبی نه و من زیر بار این مسئله نمی روم ولی بیشترین نگرانیم از خطرات این نوع رابطه است که الان اکثر مردان به این نوع رابطه روی اوردند من چطور میتونم همسرمو قانع کنم ازین کار انزجار و وحشت دارم و بسیار مضر است؟البته میتوانم با دلایل پزشکی و مراجعه به پزشک این کار را انجام بدم ولی ترس ام ازینه که ادمی باشد که قبول نکند و به هیچ عنوان نگذرد اگرم ازین مسئله کناره گیری کند یا خیانت کند یا نهایت ازدواج به طلاق کشیده بشه؟به خصوص شنیدم خیلی از مردان نزدیکی مقعدی روی اوردن من چکار باید بکنم شما خود میدانید که مردان به هیچ عنوان از مسائل جنسی نمیگذرند و زنان رو اذیت میکنند و حتی کوتاه نمی ایند؟من میتوانم با دلایل علمی و شرعی و متنفر بودن ومایل نبودن قانع کنم ولی میترسم قانع نشوند و یا در صورت قانع به صورت ظاهری منجر به خیانت و در نهایت طلاق بشود؟ممنون میشوم به من بگویید چکار کنم؟میتوان در زمان نامزدی که محرم نیستیم در این مورد ها صحبت کرد سر بسته؟و ایا میشود در زمان عقد در مورد جزئیات مسائل جنسی صحبت کرد و به توافق رسید؟اگر به ظاهر در این دوران ها برای جلب توجه قبول کرده ولی بعد از ازدواج زیر حرف خود بزند چی؟ایا میتوانند همسرشان یعنی زنشان را وادار به این مسائل بکنند؟ممنون.



جواب:

سلام

فکر می کنم شما خونواده رو با یک واحد حقوقی یا مکانی که زور درش حاکمه اشتباه گرفتید و به همین خاطر می گید که چه تضمینی داره مرد زنش رو به این کارا مجبور نکنه؟

در صورتی که باید عرض کنم شما نقش علاقه و محبت رو در بین همسران فراموش کردید چون علاقه و محبت از کاری که همسر دوست نداره جلوگیری می کنه تا چه رسد به کاری که اون ازش متنفره و از انجامش زجر می کشه و اینم مختص به موارد جنسی نیست بلکه بسیاری از کارهای دیگه هم هست که گرچه شرعا مانعی نداره اما وقتی یکی از همسران دوستش نداره دیگری بخاطر گل روی او ترکش می کنه

به عبارت دیگه اگر صرفا بحث قانون و شرع باشه زن شاید نتونه جلوی همسرش رو بگیره، اما حرف اینه که چقدر از مردهایی که عاشق زنشون هستند حاضرن به قیمت زجر کشیدن همسرشون لذت ببرن؟ من فکر می کنم تعدادشون بسیار کم باشه

شاید بگید که برعکس تعدادشون خیلی زیاده چون در حال حاضر خیلی از مردها به سکس دهانی و مقعدی رو اورده اند

جوابش اینه که شاید خیلی از مردها چنین کاری رو بکنند اما حرف اینه که چقدر اونا این کار رو بدون رضایت همسر و یا حتی با تنفر او انجام می دن؟ و من تصور می کنم اکثر مردها وقتی زنشون راضی نیست چنین کاری رو نمی کنند تا چه رسد به اینکه از این کارها تنفر هم داشته باشه پس در صورتی که تعداد کسانی که همسراشون رو به کار مورد تنفر مجبور می کنند زیاد بود حرف شما درست بود ولی این طور نیست بخاطر اینکه کاری که فرد ازش تنفر داره نمی تونه ادامه پیدا کنه و اگرم کسی با اجبار چنین کارهایی رو با زنش انجام بده نخواهد تونست ادامه اش بده پس وقتی چنین کارهایی بین زن و شوهرها زیاده معلوم می شه که طرفین نه تنها به این کارها راضین بلکه ازش لذت هم می برن

علاوه بر اینکه مجبور کردن طرف مقابل در زندگی مختص به امور زناشویی نیست و بسیاری موارد دیگه هست که هریک از همسران ممکنه طرفش رو مجبور به انجامش کنه ولی این دلیل نمی شه که کسی بخاطر اینکه ممکنه مجبور به انجام کاری بشه از ازدواج بترسه

منظورم اینه که بخاطر اینکه ممکنه مجبور بشی کاری رو بر خلاف میلت انجام بدی نباید از ازدواج بترسی بلکه باید اولا: سعی کنی ازدواج خوبی انجام بدی و رابطه خوبی با همسرت داشته باشی تا بیشتر به خواست دلت راه بره و بر خلاف میلت رفتار نکنه تا چه رسد به اینکه بخواد مجبورت کنه و ثانیا: اگر در بعض موارد خواسته ای داشت که دوست نداری انجامش بدی و تو هم نتونستی جلوش رو بگیری یک بار اجازه انجامش رو بده اما بعدش که هیجانش تموم شد در صورتی که راضی نشدی، چنان مظلومانه برخورد کن که اشکش دربیاد و از کاری که کرده پشیمون بشه

البته اگر بخوای می تونی قبل عقد در این زمینه با طرف مقابل به صورت سربسته صحبت کنی و نظر طرف رو در مورد کارهای غیر متعارفی که اخیرا در رابطه جنسی باب شده سوال کنی و بعدش نظرت رو بهش بگی تا اگر قبول می کنه ادامه بده، ولی اینو بدون که همون طور که خودتم اشاره کردی قول اولیه فرد دلیل بر این نیست که این کار رو نخواهد کرد پس راه اصلی همونه که در بالا عرض کردم که با جذب قلبی و عکس العمل مناسب بعد عمل می تونی ارتباط خودت با همسر رو مدیریت کنی

موفق باشید