-
چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
سلام.
همون طور که توی ارسال های قبلی گفتم، من دختر 24 ساله ای هستم.
من بالکل با ظاهر خودم مشکل دارم. نه این که من باهاش مشکل داشته باشم، ظاهرم خودش مشکل داره!
منظورم اینه که اصلا خوشکل نیستم. خوشکل نیستم که هیچ، زشت هم هستم. هم صورت هم اندام.
این موضوع واقعا تو اعتماد به نفسم و روابطم تاثیر گذاشته. حتی می تونم بگم دلیل این که پیشنهادهایی رو که داشتم رد کردم، تا 99% به خاطر این مسئله بوده. موضوع اینجاست که این ایرادهایی که دارم تو نگاه اول معلوم نیست. یعنی تا یه حدی می تونم با لباس بپوشونم و حتی شاید در این صورت خوب هم به نظر بیام. ولی خوب تا ابد که نمی تونم این کار رو بکنم. و اصلا نمی تونم تصورشو بکنم که زمانی مجبور بشم ایرادهایی که دارم رو به کسی بگم. (حالا یا بگم یا اجازه بدم ببینه)
این حس خجالت و شرمندگی از ظاهرم رو فقط در مورد پسرها ندارم. ولی در مورد اونها قویتره.
هر روز به این مسئله فکر می کنم. و فقط حسرت می خورم و ناراحت می شم. کار دیگه ای که نمی تونم بکنم.
هر وقت توی فیلم یا از نزدیک می بینم دو نفر (زن و مرد) باهم هستن کلی به حال خانومه غبطه می خورم. یا اصلا بذارید این جور بگم که هر وقت خانمی رو می بینم که زشت نیست (نه لزوما خوشکل) کلی غصه می خورم.
فکر می کنم هیچ وقت ازدواج نمی کنم. اگر هم ازدواج کنم حتما شوهرم یا ترکم می کنه یا بهم خیانت می کنه.
اگر بخوام مشکلاتم رو رفع کنم، (اگه بشه برطرفشون کرد) هزینه خیلی بالایی داره و کلا باید سر تا پامو عوض کنم! (حتی از پزشکا و پرستارایی که قراره این کارا رو بکنن هم خجالت می کشم.) پس به عمل و این چیزا فکر نمی کنم. ولی هنوز نتونستم با این موضوع کنار بیام.
جاهای مختلف هم می بینم که دیگران به کسی که از ظاهرش ناراضیه می گن که خودتو دوست داشته باش و از این حرفا. ولی خوب من چی کار کنم، وقتی دوست داشتنی نیستم نمی تونم که به زور خودمو دوست داشته باشم.
خلاصه این که همه ش دارم غصه می خورم. چیزی هست که آرومم کنه؟ :302:
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
سلام
بهار عزيز كم و بيش هميشه تاپيك هاتو دنبال كردم مخصوصا تاپيك اولت
و اگه نگاه كني ميبيني مشكل هر سه تاپيكت فقط و فقط يك چيزه اونم اعتماد به نفست
پايين اومدن اعتماد به نفست باعث شده مشكلاتتو بزرگتر از اون چه كه هست جلوه بدي وگرنه با اين تفاسيري كه تو از خودت كردي اصلا نبايد خواستگار داشته باشي كه تا اونجا كه من ميدونم تو از نظر خيلي ها مناسب ازدواج بودي
منظورم اين نيست كه ملاك ازدواج ظاهره اما كلا اونچه كه من فهميدم مشكل تو فقط و فقط برميگرده به اعتماد به نفست
از بازكردن تاپيك اولت تنها يك ماه ميگذره و اونجا و حتا تو تاپيك دومت هم همه لينكهاي مربوط به اعتماد به نفس رو بهت معرفي كردن اما با اين تفاسير انگار زياد توجه نكردي
ميدوني يكي از نشانه پايين اومدن اعتماد به نفس همين بهانه تراشي ها و نارضايتي هاست
يعني يك روزبه برخورد با ديگران, يك روز به ايجاد رابطه با ديگران, يك روز به ظاهر خودت شايد هم روزديگه به اصل وجود خودت گير بدي و مشكل تراشي كني
نميگم مشكلي نيست حرف من اينه كاش اول مشكل اصليتو برطرف كني دوست من و بعد با چشمهاي خودت ببيني كه اين ها همه بزرگنمايي خودت بوده و نتيجه افكارت
منم اگه خودم رو قوي نكنم و روي اعتماد به نفس خودم كارنكنم نميتونم خودمو دوست داشته باشم و اصلا اين حرف به نظرم بي معني مياد
بهار عزيز اينقدر عجول نباش وده درصد از اين همه استعداد در كشف منفي هاي وجودت رو براي بالا بردن اعتماد به نفس و عزت نفست به كار بگير و ببين چه معجزه اي ميكنه
موفق باشي:72:
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
سلام خانم baharKH
من تاپیک قبلی شما رو نخوندم و با صحبتهای خانم زهره موافقم
اگر یه روز ببینی یه نفر داره برای کاری که هیچ نقشی در اون نداشته تنبیه میشه چه احساسی بهت دست میده؟حتما دلت میسوزه و فکر می کنی حقش نبوده که تنبیه بشه و احساس ترحم میکنی
هر کدام از ما به یه شکلی خلق شدیم و هیچ نقشی هم در اینکه به چه شکل باشیم نداشتیم.درسته؟آیا این انصافه که خودمونو سرزنش و تنبیه کنیم که چرا این شکلی هستیم؟کمی فکر کن.........
بهتره خدا رو شکر کنیم که سالمیم،باور کن خیلی ها حسرت داشتن همین سلامتی رو میخورن:316:
بهتره خودمون رو همون شکلی که هستیم بپذیریم و خدا رو خم شکر کنیم به خاطر نعمتهای زیادی که بهمون داده.
یه تجربه از خودم میگم:
تو فامیل یه دختر هست که قبلا به عنوان یه گزینه ازدواج زیرنظرش داشتم اما از زمانی که بینی خودش رو عمل کرده(بینی خودش مشکل خاصی نداشت زشت هم نبود) دیگه روش خط کشیدم چون فکر می کنم خود واقعیشو نپذیرفته و فردی ظاهر بینه
پس خدا رو شکر کنیم به خاطر همه نعمتهاش:323:
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
سلام،
هم نشینی با کدامیک را ترجیح میدهید:
ماهاتما گاندی با هیکلی نحیف و نه چندان زیبا (یکی از زیباترین افکارهایی که در کره خاکی زیسته)
یا
صدام حسین که در جوانی لقب خوش اندامی را داشت (جنایتکاری بی رحم که حتی به خانواده خود رحم نمیکرد).
ظاهر افراد مسلماً بی اهمیت نیست، اما چه برای رابطه های کوتاه مدت روزمره یا رابطه های بلند مدت (دوستی، همکاری در شغل یا ازدواج)، تغیین کننده ترین عامل رفتار و کردار انسانه. این رو فقط به این جهت نمیگم که خیال شما را راحت کرده باشم، باور کنید وقتی انسانی رفتار و افکارش زیبا باشه، تو دل همه جا میگیره، حتی اگه کمترین جذابیت رو داشته باشه.
نگران حال و آینده نباشید و خودتان را همونطور که هستید از صمیم قلب دوست داشته باشید. برای هر مردی که همسرش را دوست دارد، او زیباترین فرد دنیا خواهد بود.
این اعتقاد شخصی منه و کم نیستند کسانی که چنین اعتقادی دارند.
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط baharKH
سلام.
همون طور که توی ارسال های قبلی گفتم، من دختر 24 ساله ای هستم.
من بالکل با ظاهر خودم مشکل دارم. نه این که من باهاش مشکل داشته باشم، ظاهرم خودش مشکل داره!
منظورم اینه که اصلا خوشکل نیستم. خوشکل نیستم که هیچ، زشت هم هستم. هم صورت هم اندام.
این موضوع واقعا تو اعتماد به نفسم و روابطم تاثیر گذاشته. حتی می تونم بگم دلیل این که پیشنهادهایی رو که داشتم رد کردم، تا 99% به خاطر این مسئله بوده. موضوع اینجاست که این ایرادهایی که دارم تو نگاه اول معلوم نیست. یعنی تا یه حدی می تونم با لباس بپوشونم و حتی شاید در این صورت خوب هم به نظر بیام. ولی خوب تا ابد که نمی تونم این کار رو بکنم. و اصلا نمی تونم تصورشو بکنم که زمانی مجبور بشم ایرادهایی که دارم رو به کسی بگم. (حالا یا بگم یا اجازه بدم ببینه)
این حس خجالت و شرمندگی از ظاهرم رو فقط در مورد پسرها ندارم. ولی در مورد اونها قویتره.
سلام بهار خانم
چه جوری به این نتیجه رسیدی که نه تنها خوشگل نیستی بلکه زشتی هم صورت و هم اندام...
این احساس رو از کی تجربه کردی؟بچگی؟
نوجوانی ؟
یا به تازگی؟
دیگران هم این رو بهت گفتن که زشتی؟ اگر کسی گفته اون کی بوده؟
بهار خانم
دوست داری خودت رو تو آینه نگاه کنی؟یا از دیدن خودت بدت می اد؟
بدون مقایسه خودت با بقیه از اینکه صورتت رو ببینی یا لباس خوشگل بپوشی بری جلوی آینه خوشت نمی اد؟
یعنی منظورم اینکه خودت به تنهایی نه در مقایسه با کسی ...از خودت خوشت نمی اد؟؟؟
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
سلام دوست عزیز
لطف کن به لینکی که برات می ذارم برو و کمی فکر کن
آیا واقعا تو از این آقا اوضاعت بدتره
انگیزه و مقاومت
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
زهره جان، با خوندن پستت اشکم درومد.
خودم متوجه هستم که مشکلاتی اساسی تر از این دارم. می گین که اعتماد به نفسم پایینه. موضوع اینه که من فکر می کنم باید این طور باشه. یعنی واقعا خودم در همین حدی هستم که فکر می کنم. و اگه روی اعتماد به نفسم کار کنم انگار که دارم خودمو گول می زنم.
مرسی امیران و سیمکوی عزیز به خاطر نوشته هاتون.
مسلما کاملا ناعادلانه ست کسی رو به خاطر چیزی که دست خودش نیست، محکوم کنیم یا از خودمون دور کنیم. ولی این چیزیه که همه جا می بینیم. حتی خود من هم که دارم اینا رو می گم، دست خودم نیست که مثلا به یه فرد افغانی با دید بدی نگاه نکنم. همیشه به خودم می گم که نباید این طور باشم. ولی انگار ناخودآگاه این افکار میاد سراغم. و فکر می کنم همه این طورین.
در مورد سلامتی گفتین. باورتون می شه بعضی وقتا پیش خودم فکر می کنم کاش یه مشکلی داشتم، مثلا این که تصادف کنم و فلج شم یا مثلا صورتم بسوزه یا.... این طوری حداقل یه بهونه درست و حسابی هست که کسی نخواد با من باشه. البته خودم می دونم این حرفا و افکار نهایت ناشکریه.
نازنین جان، هیچ وقت کسی نمیاد بهت بگه که تو زشتی. ولی همه ماها می دونیم که زیبا به کی می گن و زشت به کی.
من این احساس رو از نوجوونی داشتم. ولی انگار اون موقع خیلی بهش توجه نمی کردم یا شاید هم فکر می کردم درست می شه که نشد.
چیزایی که از دیگران شنیدم معمولا غیرمستقیم بوده. با این حال شنیدم. از خواهرام، مامانم، بابا، بعضی دوستام. البته همون طور که گفتم معمولا غیرمستقیم بوده.
دوست ندارم خودمو ببینم. حتی وقتایی که تنهام. البته این کارو می کنم! و همه ش هم حرص می خورم!
اقلیمای عزیز، لینکی که دادین باز نمی شه.
در هر صورت، مخالف اینم که برای دلداری دادن کسی مشکلات بزرگتری که ممکن بود براش پیش بیاد و پیش نیومده رو بهش گوشزد کنیم. با این حال مرسی از توجهتون.
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
در برابر تقدیر خداوند مانند کودکی باش که وقتی او را به هوا پرتاب می کنند میخندد!چون میداند او را خواهند گرفت
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
سلام دوست عزیز.
با حرف دوستان درباره اعتماد به نفس کاملا موافقم.و میخوام یه تجربه از خودم بهت بگم.
نقل قول:
اگر بخوام مشکلاتم رو رفع کنم، (اگه بشه برطرفشون کرد) هزینه خیلی بالایی داره و کلا باید سر تا پامو عوض کنم! (حتی از پزشکا و پرستارایی که قراره این کارا رو بکنن هم خجالت می کشم.) پس به عمل و این چیزا فکر نمی کنم. ولی هنوز نتونستم با این موضوع کنار بیام.
دقیقا این اتفاق برای من افتاد..خیال میکردم یه مشکلی دارم..یه مشکل ظاهری که از دید بقیه پنهون بود و فکر میکردم با این مشکل محال ممکنه بتونم ازدواج کنم..حتی فکر میکردم نمیتونم بمیرم.چون با خودم میگفتم وقتی مردم جنازمو بردن غسالخونه بشورن ابروی خونوادم میره..بعد میگفتم کاش توی دریا غرق بشم و بمیرم یا توی اتیش بسوزم:302: :(
یعنی فکر کن فکر من تا کجا رفته بود..اسم خواستگار که میومد انگار میخواستن منو بکشن..
و خوب فکر میکردم یه عیب بزرگه و حتی روم نمیشد دکتر برم..این فکر رو تا سال اول یا دم دانشگاه داشتم و بابتش مرتب خودمو عذاب دادم.
تا اینکه یه روز به خودم گفتم مرگ یه بار شیون هم یه بار برم دکتر.هر چند میدونستم زیر بار عمل هم نمیرم از خجالت.
فکر میکنی نتیجش چی شد؟؟؟
دکتر هر و هر بهم خندید...میگفت خانوم این طبیعیه.تو رو خدا از این فکرا نکن..حتی منو نگه داشت موقع ویزیت چند نفر و بهشون گفت این دختر دانشجوی پزشکیه و واسه درسش اینجاست..بعد مراجعاشو بهم نشون داد و گفت دیدی طبیعیه..
باور کن تا ندیده بودم باور نمیکردم.اومدم خونه انقد گریه کردم.گفتم چرا من این همه سال خودمو زجر دادم و فکرم تا کجاها رفت...
حالا اینو گفتم که بگم گاهی ما یه چیزی که پنهانی داریم رو خیلی واسه خودمون پیچیده و بزرگش میکنیم.بزرگتر از حدی که واقعا هست...در صورتی که اولا اون موضوع اونقدا مهم نیست و ثانیا تو مسائل پزشکی هیچی غیرممکن نیست..مثلا دوستم که تو بیمارستانه چیزایی برام تعریف میکنه که شاخ درمیارم اما واسه اونا طبیعیه.
پس تو هم اگه فکر میکنی مسئله خاصی داری حتما به دکتر مراجعه کن..یه متخصص خوب خیلی میتونه کمکت کنه.
برای چهره هم مراقبت از پوست و مو خیلی مهمه. و از اون مهمتر شناختن خودت،بدنت و روحیاتت هست.
مثلا من کرمی که واقعا ازش راضی باشم کم پیدا میشه..الان به این نتیجه رسیدم که پوستم بدون کرم از خیلی پوستهای کرم خورده بهتره پس لزومی نداره زوری به پوستم کرم بزنم..همینطور نوع شامپو..صابون.
باور کن من همه لوازم بهداشتی گرون رو امتحان کردم تا اخر دیدم هیچی برام روغن بچه 1000 تومنی نمیشه.:)
یعنی اول خودتو بشناس.هم جسمت و هم روحت یه نیازای خاصی داره که ممکنه متفاوت از بقیه باشه..باید اول بشناسیش تا بتونی باش خوب رفتار کنی.
موفق باشی
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط baharKH
نازنین جان، هیچ وقت کسی نمیاد بهت بگه که تو زشتی. ولی همه ماها می دونیم که زیبا به کی می گن و زشت به کی.
من این احساس رو از نوجوونی داشتم. ولی انگار اون موقع خیلی بهش توجه نمی کردم یا شاید هم فکر می کردم درست می شه که نشد.
چیزایی که از دیگران شنیدم معمولا غیرمستقیم بوده. با این حال شنیدم. از خواهرام، مامانم، بابا، بعضی دوستام. البته همون طور که گفتم معمولا غیرمستقیم بوده.
دوست ندارم خودمو ببینم. حتی وقتایی که تنهام. البته این کارو می کنم! و همه ش هم حرص می خورم!
بهار !من منظورم این نبود که کسی بهت مستقیما بگه زشتی
منظورم همین غیر مستقیم ها بود..
ببین من نمی دونم مثلا مامانت بابات یا خواهرت در مورد ظاهر تو چی گفتن...
نمیدونم دوست داری در مورد ظاهرت یعنی مشکل ظاهری که داری حرف بزنی یانه؟
ولی اگر بگی فکر کنم خیلی بهتر بشه کمکت کرد....
بهار عزیز من مطمئنم تو دید بسیار منفی نسبت به خودت داری
نمی گم خوشگلی بی نقصی و بقیه حسرت ظاهرت رو می خورن
ولی مطمئنم که اون جوری که خودت می گی و فکرمی کنی نیستی....
همه ایراد دارن
هیچ کی بی عیب مطلق نیست
ولی تو فقط داری عیب هات رو می بینی
و اون هارو بزرگتر از اندازه واقعی خودشون می بینی........
بهار می دونی اینکه خودت رو تو آینه ببینی حرص می خوری یعنی چی؟
یعنی تو خودت رو زشت می بینی
نه اینکه زشت هستی
چون هرچی هم که قیافه قشنگی نداشته باشی
اون قیافه از بچگی یا حالا از نوجوانی شکل گرفته و مال تو شده و تو بهش عادت کردی
پس برات ی چیز نرمال شده
مثلا ی نفر رو در نظر بگیر که ازوقتی به دنیااومده صورتش سوخته...و از بچگی چهره سوختش رو دیده
می دونه قشنگ نیست می دونه خیلی ها مشکل اون رو ندارن ولی به این قیافه سوخته عادت کرده....از دیدن خودش لذت نمی بره قطعا ولی حرص نمی خوره ...
براش عادی شده دیگه ....
ولی ی نفر 20 سال با صورت خوشگل زندگی کرده یهو طی حادثه خوشگلیش رو از دست می ده
اون از دیدن خودش واهمه داره از دیدن خودش حرص می خوره نمی تونه بپذیره....
تو که حادثه ای برات رخ نداده
تو که چهرت تغییر نکرده؟کرده؟اندامت تغییر کرده؟
فکر نمی کنم
تو ذهنت تغییر کرده و چیزی که برات قبلا بزرگ نبوده ،بزرگ شده...به دلایلی
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
دختر خوب نگو این حرف رو.
بگذار بهت بگم که اعتماد به نفس چیه و چه تأثیری داره. اصلا هم گول زدن نیست.
ببین من خودم وقتی دبیرستان بودم حس می کردم زشتم. هیچ کس هم اینو به من نگفته بودا. اما من خودم فکر می کردم زشتم و واقعا اعتماد به نفسم پایین بود. تو اینه که مگاه می کردم فقط سعی می کردم واسه صورت و اندام خودم عیب پیدا کنم. چند بار حتی شده بود دوستام تو مدرسه می گفتن خوشگل خانوم فکر می کردم دارن مسخره ام می کنن. و این حرفشون رو به جای این که تعریف در نظر بگیرم، تمسخر می دونستم. الان که به اون روزها فکر می کنم خنده ام می گیره. می دونی چرا؟ چون الان انقدر اعتماد به نفسم زیاده که حس می کنم یکی از زیباترین چهره ها رو دارم. که حتی بدون ذره ای آرایش با خیلی از دخترایی که کلی آرایش می کنن رقابت می کنم.
می دونی چجوری اعتماد به نفسم کم کم شکل گرفت؟ وقتی بیشتر از دور و بری هام شنیدم که بهم می گن خوشگل.
وقتی تو حیاط خونمون از کنار پسر همسایمون و دوستش رد می شدم و دوستش بهش گفت این کی بود؟ چه خوبه :163: اون روز کلی تعجب کردم. رفتم تو خونه هی جلو آینه خودمو برانداز کردم و دنبال زیبایی گشتم. تا ببینم اون پسره چه چیز من به نظرش زیبا اومده بود.:311:
وقتی دوستام باهام حرف می زدن و می گفتن مثلا تو که چهره ات هم خوبه و شرایطت هم خوبه دیگه از چی می نگرانی (اون موقع هنوز اعتماد به نفسم کم بود و این حرفارو که می شنیدم کلی تعجب می کردم)
یا مثلا با یک پسری دوست بودم (البته نه از نوع دوست دختر- دوست پسر ها. از نوع دوستی معمولی) و همیشه از چهره ام و زیبایی لبخندم تعریف می کرد
باورت نمیشه اما اون موقع ها شاید چند وقت به این فکر می کردم که یعنی اینا دارن راست می گن؟ واقعا من زیبام؟ واسه همین کم کم سعی کردم تو آینه به جای عیب و ایراد دنبال زیبایی های خودم بگردم و واقعا موفق شدم. و جالب اینجاست که از وقتی خودم به این باور رسیدم که زیبا هستم، میزان تعریف و تمجید هایی که از دوستام می گیرم چند صد برابر شده. که حس می کنم علتش اینه که وقتی آدم خودشو دوست داشته باشه، خود به خود این حس به اطرافیانش هم القا میشه و اونا هم دوستش خواهند داشت.
البته فکر نکن که دیگه الان من ملکه زیبایی ام ها!:163: نه منم قطعا عیوبی تو ظاهرم دارم و خودم هم به بعضی هاش آگاهم. اما سعی می کنم به جای این که عیوبم رو پر رنگ کنم زیبایی هام رو پر رنگ کنم.
مثلا سعی می کنم آراسته تر (نه جلف) لباس بپوشم. تو آینه اگه می بینم لبخند بهم میاد سعی می کنم همیشه لبخند به لب داشته باشم. (هر آدمی با چهره خندان بیشتر به دل میشینه تا وقتی که چهره اخمو و عبوس یا سرد و بی حالت داره). مدل موهای مختلف رو امتحان کن تا ببینی کدوم بیشتر بهت میاد. چون واقعا تو چهره آدم تأثیر می گذاره. نمی دونم سنت چقدره و ایا صورتت اصلاح شده و ابروهات تمیز هست یا نه. اما این عوامل هم باعث میشه زیبایی چهره بیشتر به نظر بیاد. در مورد اندامت هم اگه بعضی عضوها زیبایی نداره سعی کن طوری لباس بپوشی که اونا کمتر به چشم بیاد و در عوض عضوهای زیبات بیشتر خودشونو نشون بدن(البته منظورم تو خیابون نیست ها!)
اگر از جهت تناسب اندام فکر می کنی مشکلی هست، یه کم اراده و روزی نیم ساعت تا یک ساعت ورزش حساب شده می تونه تو رو به اندام ایده آلت برسونه. من خودم چون اینو امتحان کردم دارم می گم. دو سال پیش سه ماه تابستون روزی 1 ساعت ورزش کردم توی خونه اما اصولی و حساب شده. یعنی مطالعه کردم که چه ورزشی بیشترین تأثیر رو رو عضوهای مد نظرم می گذاره. بعد سه ماه شده بودم مثل باربی. باورت نمیشه. (البته الان تنبل شدم یه کم از اون حالت خارج شدم. ولی ایشاا... بعد ماه رمضون دوباره شروع می کنم.)
اگر صورتت جوش داره که واقعا هم در زیبایی تدثیر داره با مراجعه به دکتر خوب و پیگیری روش درمان قطعا میتونی خوبش کنی. یکی از دوستای من صورتش پر جوش بود. پر جوشای شدیدا قرمز. رفت دکتر خوب. داروهاش با این که تو دوره درمان عوارض داشت و خیلی اذیتش می کرد رو ادامه داد. الان پوستش عین هلو شفاف شده. از پوست منم بهتر. چند سال هست که دیگه پوستش صافه.
راستی یه نکته دیگه. علاوه بر این که مواردی که گفتم رو انجام میدی، پیش دوستات هم از ظاهرشون تعریف کن. مثلا اگه یه روز یه شال خوشگل سر کردن بگو وای چه خوشگل شدی. چقدر این رنگ بهت میاد. یا این مانتوت خیلی بهت میاد. این باعث میشه دوستات هم وقتی نکته مثبتی تو ظاهرت میبینن بهش اشاره کنن و خیلی موثره در بهبود اعتماد به نفست. بالاخره ما خانوم هستیم و تشنه تعریف و تمجید دیگه
مطمئن باش این کارارو انجام بدی تو هم چند سال دیگه مثل من خنده ات می گیره که چرا فکر می کردی زشتی
موفق باشی
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
بهار.زندگی عزیز، اتفاقا من هم به این غسل فکر کردم!!
من به یه متخصص احتیاج ندارم، به چند تا متخصص احتیاج دارم. خیلی اهل آرایش نیستم و مثل تو اگه احساس کنم با چیزی زشت تر می شم، لزومی به استفاده ازش نمی بینم. این طور فکر می کنم که با آرایش بیشتر به چشم میام و دیگران بیشتر متوجه ایراداتم می شن.
نازنین جان، مثلا بابام، وقتی می خواد بگه یه نفر زشت بود، صفاتی که براش میاره همون صفاتیه که من دارم.
روم نمی شه ایرادامو بگم.
نمی دونم چرا قیافه م واسم عادی نشده. همه ش انتظار دارم خودمو بهتر ببینم تو آینه. بعضی وقتا که خودم رو تو عکس یا فیلمی می بینم کلی دقیق می شم رو خودم انگار تا حالا خودمو ندیدم. حتی شده که خودمو تو عکسی نشناسم!
دل سوخته جان، چقد مطلبت خوب بود. خیلی خوشحالم که الان دیگه خودتو دوست داری.
متاسفانه مشکل من اساسی تر از مدل مو و ابرو و جوشه.
چیزی که در مورد تعریف از دوستام گفتی واقعا قبول دارم.
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
دوست من چیزی که الان دارم میگم را حاضرم به خاطرش قسم بخورم
70 درصد زیبایی آدم به رفتارشه...هرچی رفتار پر اعتماد به نفستر باشه ناخوداگاه دیگرا جذبت میشن
درسته یه استانداردهایی برای زیبایی وجود داره اما جذاب بودن خیلی خیــــــلی مهمتری از زیباییه و اصلا رابطه مستقیمی هم باهاش نداره
جذاب بودن وقتی به دست می یاد که از همه رفتار و حرکاتت فقط و فقط بوی اعتماد به نفس و قاطعیت و دوست داشتن خودتو بده
این بزرگترین نتیجه ایه که من تو کل زندگیم بهش رسیدم
دوستی داشتم که یادمه در لحظه اول که دیدمش با خودم گفتم آخی چقدر طفلی قیافش بده!!! اما حالا هرچی با خودم فکر میکنم که واااا!!! من واسه چی به دختر به این خوشگلی گفتم زشت یادم نمی یاد!! می خوام بگم رفتارش این قدر روی برداشت من ازش تاثیر گذاشته... و جالبه بدونی الان یک ساله ازدواج کرده و یه شوهر خیلی خوش تیپم داره! چرا ؟چون خودشو قبول داره...پذیرفته...به این نمی گن اعتماد به نفس کاذب به این میگن قدرت ذهن... این که ذهنیت و انرژی ای که از خودت ساطع میکنی در مورد خودت چقدر می توونه روی قضاوت دیگران در مورد تو تاثیر بذار و این یه روند کاملا تدریجیه
فکر کنم شنیدی توی قانون جذب میگن هرچی فکر کنی همونم جذبت میشه...این در مورد فکری که در مورد خودمونم میکنیم کاملا صادقه...دیگران همون فکریو در مورد تو میکنن که تو در مورد خودت میکنی
اعتماد به نفس<------> جذابیت
اعتماد به نفستو نبر بالا تا با ظاهرت کنار بیای...ببر بالا چون دقیقا در راستاش جذابیتت هم میره بالا
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
ببین عزیزم امکان نداره پدر تو اون عیب هایی که از یه شخصی که زشت می نامدش، در تو هم ببینه. می دونی یعنی چی؟ یعنی این که تو خودت فکر می کنی اون مشخصات رو داری در حالی که این طور نیست.
در ضمن زیبایی یک مسئله کاملا ضمنیه. مثلا ممکنه خیلیا بگن پوست روشن قشنگه و مثلا اگه یکی پوستش تیره باشه بگن سیاه سوخته اس. ولی اگه همین شخص که پوستش تیره اس به خودش برسه و پوستش شفاف باشه، خیلی جذابیتش از یه پوست روشن بیشتره. الان که خانوما کلی میرن پول میدن و هزینه میکنن خودشونو برنز کنن.
ببین عزیزم اینی که بهار زندگی گفت فکر می کرده یه مشکل داشته و دکتر بهش خندیده واسه منم پیش اومده. یعنی یه چیزی که سال ها از همه حتی مادرم مخفی کرده بودم (از 12 سالگی تا 25 سالگی) و به خاطرش فکر می کردم هیچ وقت دلم نمی خواد ازدواج کنم. منم یه بار مثل بهار.زندگی دلمو زدم به دریا و رفتم دکتر. دکتر هی می گفت نه مشکلی نیست. و هیچ چیز غیر عادی وجود نداره. حتی باز اطمینان نکردم و یه دکتر دیگه هم رفتم. اونم همینو بهم گفت. مطمئن باش مشکلاتی که تو هم فکر می کنی داری خیلی هاش همین جوریه و فقط تو ذهن خودت ازشون مشکل ساختی و ممکنه یه مسئله رایج تو خیلی از دخترا باشه.
بالاخره ما همه آدمیم و مانکن یا بازیگرای خفن هالیوودی نیستیم که!!!
اگه روت بشه اینجا بگی شاید خیلی کمکت کنه که ببینی اونجور که ازشون واسه خودت غول ساختی نیست. اینجا که کسی تو رو نمی شناسه. پس خجالت نداره. اگر هم در هر صورت روت نمیشه اینجا بگی به دکتر مربوطه مراجعه کن. مطمئن باش تو هم بعدش میای میگی بچه ها اصلا چیز غیر عادی نبود. در بدترین حالت ممکن هم چیزیه که به راحتی به کمک دکتر میشه برطرفش کنی. اینو مطمئن باش
با حرفای اندیشه 22 هم به شدت موافقم. منم دقیقا منظورم همین بود و واقعا بهش رسیدم
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
با حرفا و توجه تک تکتون بینهایت خوشحال می شم.
از همه تون ممنونم.
از اولش می دونستم بابت مسئله ای که مطرح کردم، همین چیزا رو می شنوم. چون راه دیگه ای هم نداره. نمی دونم هدفم از باز کردن این موضوع چی بود. شاید احتیاج داشتم بشنوم.
بازم ممنون.
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
راستی عزیزم بگذار یه خاطره ای از خودم واست تعریف کنم. چند سال پیش یعنی زمانی که من واقعا اعتماد به نفسم احیا شده بود و خیلی هم از خود راضی شده بودم، یه روز داشتم با خانواده می رفتم پیست دوچرخه سواری. رو صندلی عقب ماشین نشسته بودم و آینه ماشین دقیقا نیمه پایینی صورت من رو نشون می داد. تو مسیر همون جور که چشمم به آینه بود یاد تعریف هایی که دوستام از دندونا و نوع لبخندم می کردن افتادم. تمام راه واسه خودم لبخند می زدم و یه جورایی مغرورانه لبخندمو برانداز می کردم. :163:
می دونی چی شد. چند دقیقه دیگه به پیست رسیدیم و سوار دوچرخه شدم. دوچرخه رو کرایه کردم و مال خودم نبود. هنوز شاید صد متر تو پیست حرکت نکرده بودم که به خاطر مشکلی که دوچرخه داشت تو سراشیبی دوچرخه کله کرد و من که داشتم با سرعت زیاد تو سراشیبی پیست می رفتم با صورت کوبیده شدم به زمین. تمام فکم پر خون شده بود. اینقدر شدید خورده بودم زمین که آدمایی که دور و برم بودن می گفتن فکر نمی کردیم زنده بمونی. اما می دونی کدوم قسمت از صورتم اسیب دید؟ نیمه پایینی صورتم.دقیقا همون قسمتی که بهش مغرور شده بودم. لبم به شدت پاره شد. داغون شده بود. یکی از دندونام هم شکست.
اون لحظه همش یاد فکرهایی که تو ماشین با خودم می کردم افتادم و گریه می کردم. تا دو سه ماه هم از لبخند خبری نبود. چون دیگه نمی تونستم لبمو حرکت بدم.
آدم باید مواظب قحر خدا باشه. من اگه لبخندم زیباس خدا اون رو به من داده. پس باید شاکر خدا باشم.نه این که مغرورانه فکر کنم داشته خودمه. من فکر می کنم خدا اون تلنگر رو به من زد تا بفهمونه باید همیشه شاکر نعمت هایی که بهم داده باشم. چون میتونه هر لحظه که اراده کنه از من بگیردشون.
خدا رو شکر الان لبم کاملا ترمیم شده و هیچ اثری از پارگی اون روز روش نمونده. دندونم هم واسم دردسر درست کرد و مجبور شدم ترمیمش کنم و هر سال باید برم چک آپ شم که یه وقت ریشه اش اسیب ندیده باشه و سیاه بشه. این باعث میشه هر سال دوباره تلنگر بهم زده بشه که شاکر نعمت هایی که دارم باشم.
تو هم عزیزم شاکر خدا باش. قدر نعمت هایی که بهت داده رو بدون که یه وقت خدای نکرده از دستشون ندی.
منم شاید دوست دارم قدم بلند تر باشه یا یه وقتایی ناشکری می کنم که خدایا چی میشد مثلا اون عضو بدنم این شکلی نبود و ... ولی بعدش سریع پشیمون میشم. چون خدا اگه اون چیزا رو بهم نداده عوضش چیزای دیگه ای داده که باید قدرشونو بدونم وگرنه ممکنه از دست بدمشون
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
دل سوخته جان، من هم خیلی دوست دارم که واقعا شکرگزار نعمت هایی که بهم داده باشم. سعی می کنم این طور باشه. ولی بعضی وقتا احساس می کنم یه کم مصنوعی هستم تو این موضوع.
راستی یه چیزی... گفتم شاید بد نباشه بگم؛ دیگران نمی دونن که من از ظاهرم بدم میاد.
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط baharKH
دل سوخته جان، من هم خیلی دوست دارم که واقعا شکرگزار نعمت هایی که بهم داده باشم. سعی می کنم این طور باشه. ولی بعضی وقتا احساس می کنم یه کم مصنوعی هستم تو این موضوع.
راستی یه چیزی... گفتم شاید بد نباشه بگم؛ دیگران نمی دونن که من از ظاهرم بدم میاد.
باید تلاش کنی خانوم.اون کارهایی که گفتم رو انجام بده. مطمئن باش نتیجه می گیری. من خودم این راه رو رفتم و نتیجه دیدم. البته من خودم نمی دونستم که دارم این راه رو می رم و به صورت ناخودآگاه اعتماد به نفسم زنده شد. حالا تو که خودت میدونی قطعا می تونی بهتر و سریعتر به نتیجه برسی خانوم. اگر هم فکر می کنی مصنوعیه بهش اهمیت نده و حتی اعتماد به نفس مصنوعیتو حفظ کن. وقتی کم کم همین اعتماد به نفس مصنوعی (از نظر خودت) تأثیرشو رو اطرافیانت بگذاره اونوقت دیگه واسه خودت هم مصنوعی نخواهد بود
بعدش هم تو که نباید مستقیم بری تو خیابون داد بزنی من از ظاهر خودم بدم میاد. همین که تو دل خودت بدت میاد انرژی منفی تو واسه دور و بری هات هم ساطع می کنی. و همین نظر رو در اونها هم القا می کنی
در ضمن اگه دوستایی داری که به جای تعریف کردن همش از همدیگه ایراد می گیرن و چیز کوچیکی (مثلا یه خال کوچولو یا جوش یا هر چیز دیگه) رو با تمسخر نشونه زشتی می دونن و به روی طرف میارن، سعی کن ازشون دوری کنی که این آدما واقعا دشمن اعتماد به نفسن
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
میگی اینایی که گفتینو می دونستم خداییش می دونستی اینکه اگه در درون فکر کنی زشتی ناخودآگاه به دیگران هم همین حسو القا میکنی؟ پس چرا دست بر نمی داری از این فکرات
باشه شما زیبا نیستی(من که شمارو ندیدم!! حالا که اصرار میکنی مجبورم باور کنم...) اما بیا و حداقل نذار دیگران این حس بهشون دست بده
جان من بیا یه مدت تمرین کن...فقط یه هفته... فقط باورکن خیلی جذابی و حتی یک ثانیه هم برخلافش فکر نکن...سرتو بگیر بالا و با افتخار راه برو ...محکم حرف بزن...حتی از خودت تعریف کن(اصلا برات مهم نباشه دیگران چی میگن) ببین چه نتیجه ای میگیری ازش...مطمئنم این فکر اگه از عمق وجودت باشه حتی تو ظاهرتم تاثیر میگذاره!
حالا هی بخند باور نکن!!!من امتحان کردم نتیجه اشم دیدم که میگم... الکی حرف نمی زنم که دختر خوب:72:
اگه آخر هفته یکی نیومد بهت بگه چقدر قیافه شما به دل من نشسته....
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
سلام دوست عزیز
من میخواستم یه تجربه شخصی رو برات بگم امیدوارم کمکت کنه.
من پسر عمویی داشتم که از همه جهات انصافا کامل و موجه بود.سرآمد کل فامیل بود.اخلاق ورفتار خوب و مودبانه ،ظاهر بسیار عالی و خوشتیپ،تحصیلات و شغل عالی،روابط اجتماعی بالا و البته سالم،صداقت گفتار و رفتارو....
خلاصه اینکه همه فامیل چشمشون به این بود که ایشون چه کسی رو با این ویژگیهاش برای ازدواج انتخاب میکنه.
اتفاقا یکی از آشنایان که از فامیلهای دور ما هم بودند رو برای ازدواج به ایشون معرفی کردند.
این دختر انقدر زیبا بود که به نظرم میتونست یه ملکه زیبایی باشه.نمیتونستین نقصی در ظاهر ایشون پیدا کنید خلاصه همه چی تموم بود اما به خاطر همین زیبایی منحصر به فردش کمی مغرور و نچسب بود.
پسر عموی من با اشراف به این قضیه ازدواج با ایشون رو نپذیرفت.
اما چند ماه بعد خودشون در محل کارشون در تهران دختری رو برای ازدواج انتخاب کردن و با خانوادشون به خواستگاری ایشون رفتند و همونجا هم عقدشون کردند.
این خانم وقتی برای اولین بار توی جمع خانواده ما حاضر شدند همه از تعجب چشاشون گرد شده بود.آخه از هیچ جنبه ای در برخورد اول زیبایی نداشتن.نه اعضای صورت نه اندام.
اما باورتون نمیشه که رفتار و کردار این دختر انقدر جذابیت داشت و انقدر درون زیبایی داشت این خانم که بعد چند تا برخورد همه شیفته این خانم شدند.
الان انگار نه تنها مسئله ظاهر ایشون به کل فراموش همه شده بلکه با اینهمه زیبایی درونی که این زن داره به نظر یکی از بهترینها و زیباترینه به حساب میاد.
این خانم به حدی انرژی مثبت داره که حضورش تونسته حتی بسیاری از مشکلات خانواده همسرش رو هم کنترل کنه.
حالا همه فامیل پسر عموم رو به خاطر این انتخابش تحسین میکنند.
لازمه بگم این زوج بعد از 9 سال زندگی مشترک و با وجود دوتا بچه هنوز هم مثل لیلی و مجنون واسه هم میمونند.
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
دل سوخته، مصنوعی بودن رو در مورد شکرگزاری گفتم. گرچه در مورد اعتماد به نفسم هم همین طوره.
در مورد دوستام باید بگم که واقعا دوستای خیلی خوبی دارم. البته یکی از دوستام همیشه با شوخی ایرادامو به رخم می کشه و حتی بعدش می گه که با این وضعیت شوهر گیرم نمیاد. (با این که از همه مشکلاتم به خاطر لباسایی که پیشش پوشیدم خبر نداره!) من هم همیشه به این شوخیاش خندیدم و حساسیتی نشون ندادم. ولی می دونم که حرفاش واقعیته. خیلی هم دوست خوبی برام بوده و خیلی جاها (حتی ناخواسته) کمکم کرده.
(این چیزایی که در مورد این دوستم گفتم اصلا به این خاطر نیست که روی حرفش حساس شده باشم یا ازش دلگیر باشم. فقط چون دل سوخته عزیز اشاره کرد منم مطرحش کردم.)
اندیشه 22، من چه طور می تونم کاری کنم که دیگران متوجه این موضوع نشن؟ یعنی اگه من همین جوری به خودم بگم زشت نیستم، دیگران هم قبول می کنن؟ خوب بالاخره چشم دارن می بینن دیگه. درست متوجه نمی شم. چه طور فکری که در مورد خودم دارم به دیگران منتقل می شه؟ اصلا ممکنه؟
من اصلا نگفتم که شماها الکی دارین می گین این چیزا رو. خیلی هم ممنونم از وقتی که برام می ذارین. ولی خوب جاهای دیگه، مثلا توی تالارهای دیگه دیدم افرادی که از ظاهرشون ناراضین، دیگران همین توصیه رو (درون زیبا و این حرفا) بهشون می کنن. احساس می کنم این حرفا فقط برای دلداری دادن زده می شه.
سیتروس عزیز، کاملا متوجهم که همه چیز ظاهر نیست. اون هم واسه ازدواج. ولی خوب به اندازه خودش مهمه دیگه. مثلا همه ش فکر می کنم اگه هم کسی باهام ازدواج کنه، خوب تا کی تحمل می کنه؟ بالاخره دیگران رو می بینه که ایرادی ندارن یا حداقل خیلی کمتر از من ایراد دارن. اون وقت دیگه منو نمی خواد. من چه طور می تونم با رفتار این جنبه رو جبران کنم؟
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
منم چند وقت پیش تاپیکی با موضوعی مشابه ایجاد کردم .
خودم این حس رو تجربه کردم و کاملا درک میکنم .
دوستان مثالهایی زدن و منم یه مثال از تجربه های تلخی که به دلیل کمبود اعتماد به نفس (نه صرفا ظاهر بد) داشتم رو بگم .
دوران دبیرستان همکلاسیهام بهم میگفتن چشم قشنگ . مدرسه برای من تبدیل به کابوس شده بود .صبح ها نمیخواستم از خواب بیدارشم . همیشه سرمو پایین میگرفتم که مسخرم نکنن .
بعد از یه مدت رفتم جلوی آینه ببینم مشکل چشمم چیه که به خاطرش منو مسخره میکنن . اونجا فهمیدم رنگ چشمام عسلیه . :311:
تو تاپیکم گفتم یکی از دغدغه هام اینه که با این قیافم و حساسیتم روی ظاهر هیچ دختری که واجد اون معیارای مد نظر منه حاضر نمیشه با من ازدواج کنه .
2 هفتس مادرم بله رو از و دختری که از نظر ظاهری سرآمد کل فامیل و آشناس و خانوادش گرفته .
تازه مادرم میگه باید از خداشونم باشه پسر به این خوبی دامادشون بشه!! :310:
حیف که میخوام درسمو ادامه بدم وگرنه بله رو میگفتم !:311:
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط baharKH
دل سوخته، مصنوعی بودن رو در مورد شکرگزاری گفتم. گرچه در مورد اعتماد به نفسم هم همین طوره.
در مورد دوستام باید بگم که واقعا دوستای خیلی خوبی دارم. البته یکی از دوستام همیشه با شوخی ایرادامو به رخم می کشه و حتی بعدش می گه که با این وضعیت شوهر گیرم نمیاد. (با این که از همه مشکلاتم به خاطر لباسایی که پیشش پوشیدم خبر نداره!) من هم همیشه به این شوخیاش خندیدم و حساسیتی نشون ندادم. ولی می دونم که حرفاش واقعیته. خیلی هم دوست خوبی برام بوده و خیلی جاها (حتی ناخواسته) کمکم کرده.
(این چیزایی که در مورد این دوستم گفتم اصلا به این خاطر نیست که روی حرفش حساس شده باشم یا ازش دلگیر باشم. فقط چون دل سوخته عزیز اشاره کرد منم مطرحش کردم.)
خب وقتی اعتماد به نفست از حالت مصنوعی بودن خارج بشه و واقعی بشه قطعا خدارو هم شاکر خواهی شد.
خب این رفتار دوستت به طور نا خود آگاه رو اعتماد به نفست تأثیر می گذاره. به ظاهر شاید بگی می خندی و حساسیت نشون نمیدی. ولی گذشت زمان باعث میشه حرفاش واست سندیت پیداکنه و در ناخودآگاهت باورشون کنی. به نظرم اگه دوست خوبیه و دلت نمی خواهد رابطه تو باهاش کم کنی، اقلا یه جوری بهش بفهمون که دیگه ازین شوخی ها با تو نکنه. یا اگه به یه چیزی از ظاهرت ایراد گرفت خیلی با اعتماد به نفس بگو به این خوبی. بقیه باید از خداشون هم باشه که مثل من باشن. شاید اولش فکر کنی این حرف باعث میشه مسخره ات کنن. ولی وقتی دوستت اعتماد به نفس تو رو ببینه و متوجه بشه که تو خودتو دوست داری و از ظاهرت راضی هستی و اجازه نمی دی کسی اون رو به مسخره بگیره، کم کم از این حرفاش پشیمون میشه و دیگه ایراد تو رو نمی گیره. یا مثلا بهش بگی هر کی یکسری نکات مثبت و منفی داره و هیچ انسانی کامل نیست. مهم اینه که کاری کنیم نکات مثبت مخصوصا اخلاقی مون که دست خودمونه انقدر زیاد باشه که نکات منفی ظاهرمون که خیلی هاش دست خودمون نیست رو بپوشونه. یا مثلا اگه به شوخی بهت میگه هیچ پسری سمت تو نمیاد و باهات ازدواج نمیکنه بگو اگه پسری انقدر ظاهربین باشه و فقط ظاهر دختر براش مهم باشه همون بهتر که سمت من نیاد. چون من ارزش خودمو بالاتر از این می دونم که خودمو بازیچه دست پسری قرار بدم که فقط ظاهر منو می بینه. اینا رو خیلی نرم و دوستانه و همراه با اعتماد به نفس بهش بگو تا تأثیرگذار باشه و دیگه حتی با شوخی هم ایراداتو به رخت نکشه.
این خیلی مهمه ها. واقعا شاید الان بگی نه حرف اون تأثیر نداره، اما مطمئن باش کلی در ناخودآگاهت تأثیر گذاره.
در ضمن ببین اعتماد به نفس واقعا چقدر تأثیر داره. آقای گلد با این که چشماش عسلیه که آرزوی خیلی از دختراس، به خاطر کمبود اعتماد به نفس فکر می کرده دوستاش مسخره اش می کنن و فکر می کرده هیچ دختری از ظاهرش خوشش نیاد. در حالی که واقعا رنگ چشم عسلی تو ایران خیلی طرفدار داره و من دخترایی رو می شناسم که آرزوشون بود شوهرشون چشم عسلی باشه تا بچه شون هم چشماش عسلی بشه.
یا مثلا خود من که وقتی دوستام قدیما بهم می گفتن خوشگل فکر می کردم دارن مسخره ام می کنن.
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
baharKH عزیز
بگذر ادامه داستانو بگم شاید جواب ابهام تو هم پیدا بشه.
فکر میکنی این زوجی که برات مثال زدم دارن همو تحمل مییکنن.
فکر میکنی دور و بر اون آقا توی محیط فامیل،محل کار یا هر جای دیکه خانمهای زیبا قحطی اومدند که ایشون اینهمه سال عاشقانه به همسرش وفادار مونده و طوری در رفتارهاش این زن رو تکریم میکنه که انگار بدست آوردن این خانم بهترین و بزرگترین شانس زندگیش بوده که در واقع هم همینطوره.
عزیزم تو رو خدا این فکرهای منفی رو که تا حالا باعث شدند اینهمه از خودت دور بشی رو با اعتماد به نفس از وجودت بیرون بریز.
من به ویژگیهایی که این خانم داره و باعث شده که اینهمه محبوب باشه اشاره میکنم شاید به درد شما هم خورد:
اولین و بارزترین ویژگی اخلاقی ایشون اعتماد به نفس زیبای ایشونه و از این جنبه میگم زیبا که کاملا واضحه که ایشون چقدر خودشو دوست داره و برای خودش احترام قائله.
دیگه اینکه این خانم بی اندازه مهربون وبا انرژی مثبته.لبخند یکی از اون چیزهاییه که ایشون سعی میکنه همیشه به لب داشته باشه.
بعدی صمیمی بودنشون در عین مودب بودن ایشونه.این مسئله باعث میشه که اکثر افراد توی همون برخورد اول ایشون رو بپذیرند.
ایشون برای همه آدمها از یه بچه یه ساله گرفته تا یه پیرمرد90ساله ارزش قائله با اینکه از طبقه اجتماعی و اقتصادی بالایی هست هیچوقت این مسایل باعث نشده که توی برخوردهاش بخواد بیشتر به آدمهایی که هم سطح خودشن توجه کنه.یعنی آدمها رو همونجوری که هستند میپذیره و این باز خورد رو هم برای خودش به وجود میاره.
بسیار انسان معتقدی هست و هر موفقیتی که در زندگیش ایجاد شده رو اول از رحمت خدا بعد از تلاشهای شوهرش و بعد از همراهی خودش با شوهرش میبینه.
من تابحال به شخصه عصبانیت ایشون رو ندیدم.حتی یکبار چند روز ما خانمهای فامیل رو از شهر خودمون برای یه تعطیلات کوتاه دعوت کرد و توی اون چندروز من به تمام رفتارش با همسرش توجه کردم و واقعا رفتار ایشون مثل یه کلاس عملی برای من بود.
این بعضی از ویژگیهای خوب این خانم بود که خدمتتون گفتم.
اگه سردرگم بودی که چه جور رفتاری ممکنه باعث ایجاد جذابیت رفتاریت بشه امیدوارم این موارد بتونه کمکت کنه.
شاد و پیروز باشی گلم.
ویه جمله دیگه:بگذار عظمت در نگاهت باشد نه در چیزی که به آن مینگری
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط baharKH
اندیشه 22، من چه طور می تونم کاری کنم که دیگران متوجه این موضوع نشن؟ یعنی اگه من همین جوری به خودم بگم زشت نیستم، دیگران هم قبول می کنن؟ خوب بالاخره چشم دارن می بینن دیگه. درست متوجه نمی شم. چه طور فکری که در مورد خودم دارم به دیگران منتقل می شه؟ اصلا ممکنه؟
ببین داری میگی همین جوری!!! نه! همین جوری نه...در درونت باور کن که زیبایی
منم خودم کلا توی مقوله اعتماد به نفس هنوز مشکل دارم و اصلا به خاطر همون به این تالار اومدم...اما در موردش خیلی خووندم و به نظر خودم نسبت به چند سال پیش خیلی خیلی پیشرفت کردم...منم این قدر به ظاهرم گیر میدادم...اما حالا جلو آینه که میرم فقط قربون صدقه خودم میرم...
یه ماجرایی هم روی این مساله پذیرفتن خودم خیلی تاثیر داشت...من یه مدت به خاطر کار زیاد همه بدنم درد میکرد و مدام تیر میکشید مدام سرگیجه داشتم و یه علائمی دور از جون دور از جون مثل ام اس.....نمی دونی چی کشیدم تا رفتم دکتر و ام ار ای تا مطمئن شم که چیزیم نیست........توی اون دورانی که هنوز مشکوک بودم که نکنه ام اس دارم یادمه دست پای خودمو نوازش میکردم با گریه میگفتم غلط کردم که بهتون گیر میدادم چقدر زشتین....زشت باشین ولی سالم باشین...وقتی فهمیدم هیچیم نیست انگار وارد یه دنیای دیگه شده بودم...عاشق خودمو بدن سالمم شده بودم...........و الان باور دارم که زیباترینم....اتفاقا الان کسای بیشتری هستن دورو برم که این حسمو تایید میکنن و بیشتر شدن کسایی که مستقیم و غیر مستقیم از ظاهرم تعریف میکنن
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
بهارجان حست و زندگیت خیلی شبیه به منه
منم درست مثل تو بودم و هستم، واسه همین خوب میفهمم هیچکدوم ازین حرفا دردت رو دوا نمیکنه، به قول خودت بیشتر شبیه دلداری دادن میمونه نه درمون
منم خیلی ازین حرفا شنیدم، شاید مثل یه قرص مسکن لحظاتی اون حس منفی رو در وجود آدم از بین ببره اما همینکه دوباره آدم خودشو تو آینه نگاه میکنه همه اون افکار میان سراغ آدم. درواقع آدم نمیتونه خودشو گول بزنه
فوقش اینه که یه هفته دلمون خوش میشه بعد دوباره واقعیت مثل پتک میاد تو سرمون
نمیگم که نمیشه ها نه... اما خیلی قدرت میخواد که بتونی به این حس غلبه کنی، بعضیا رو دیدم که غلبه کردن و الان خوشحالند، اما واقعا استثنا هستند
البته بستگی به عمق مشکل هم داره، واقعا واسه یه دختر جوون خیلی سخته...
من می خوام یه چیز دیگه بگم، من بهترین سالهای زندگیمو بخاطر همین نارضایتی از چهرم باختم، از همه چیز محروم موندم، منم مثل تو ایراد داشتم اونهم نه یکی دوتا و جراحیشم خیلی پرهزینه بود.
اما میخوام طبق تجربه ای که خودم داشتم ازت بخوام راهی که من رفتم رو نری، همیشه خدارو شکر کن تو زمونه ای زندگی میکنیم که علم اینقدر پیشرفت کرده که واسه این موارد یه درمونی داره.
فکرشو کن اگه مثلا 200 سال پیش به دنیا میومدیم چیکار باید میکردیم؟ واقعا هیچکاری نمیشد کرد!
اما حالا با جراحی چهره آدمو کلی عوض می کنند.
هیچوقت فکر نکن تا آخر عمرت محکومی با همین قیافه زندگی کنی.
چیزی که تودرگیرش هستی مال امروز و فردات نیست بلکه مال تمام عمرته پس بهتره بجای زانوی غم بغل گرفتن یا حرفهای کلیشه ای سعی کنی که تلاش کنی و برطرفشون کنی.
نه بخاطر شوهر یا نگاه دیگران یا ... فقط بخاطر اینکه خودت آرامش داشته باشی و حس رضایت داشته باشی
اگه میشه یکم از مشکلاتت بگو، مثلا همونی که بیشتر از همه اذیتت میکنه.. تا باهم براش راه حل پیدا کنیم
شاید تجربیات من یکم به دردت بخوره
میدونی من سالهاست که این فکرهارو میکنم اما الان به این نتیجه رسیدم اگه از همون اول میرفتم کارمیکردم و پولامو جمع میکردم و جراحی میکردم الان چقدر برد کرده بودم و 70 درصد مشکلاتم رفع شده بود.
منظورم اینه که یه راهی هست بالاخره.. البته نهایتا اینکارو کردم و تونستم یه قسمتهای وحشتناک از مشکلمو برطرف کنم شکر خدا.
اما خوب خیلیش باقی مونده، حالا ممنون میشم بیشتر درمورد مشکلات ظاهریت توضیح بدی
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
گلد عزیز مرسی از مطلبت.
دل سوخته جان، خیلی ممنونم که حرفامو دنبال کردی.
حق با توئه. تو ناخودآگاه حرفاشو باور دارم. (گرچه اگه نمی گفت هم این طور بود، ولی وقتی یکی دیگه هم این حرفو بزنه قضیه فرق می کنه) راستش دقیقا همون طور که گفتی فکر می کنم با این حرفا مسخره م می کنن. ولی به خاطر خودمم که شده باید این کارو بکنم. می دونی... دلیلی که هیچ وقت واکنشی نشون ندادم این بوده که می خواستم خیلی سریعتر بحث تموم شه. اما انگار اشتباه می کردم.
مشکل من با آقای گلد فرق داره. گلد فقط فکر می کرده که مشکلی داره ولی من می دونم که واقعا این طوره و سلیقه ای نیست.
سیتروس عزیز، خیلی خیلی ممنونم از توضیحاتت. رفتم تو فکر که یعنی می شه منم انقد خوب باشم. حتی نصف این.
با وجود همه چیزایی که خودت و دیگران گفتین، باید بگم مشکلم فقط این نیست که از ظاهر بدم ناراحتم. من بابت این موضوع خجالت می کشم. این بیشتر از ناراحتی اذیتم می کنه.
اندیشه 22، خوشحالم که حالت خوبه. ایشالا در مورد اعتماد به نفست هم موفق باشی.
کبود جان، مرسی از نوشته هات. احساس می کنم واقعا درکم کردی. منم درکت کردم.
منم پیش میاد که مدتی تصمیم می گیرم جلوی آینه نرم، یا حتی تو خونه لباسایی بپوشم که چشمم به خودم نیفته. بلکه واسم عادی بشن یا حتی فراموششون کنم. ولی به محض این که دوباره می بینمشون، روز از نو روزی از نو.
بینهایت ممنونم از این که می خوای بهم کمک کنی. ولی باور کن حتی روم نمی شه اینجا که کسی منو نمی شناسه و نمی بینه ایراداتم رو بگم. حرفش هم حالمو بد می کنه. منم تو فکر کار کردن هستم. فقط هم می خوام پولمو واسه این چیزا خرج کنم. ولی متاسفانه خانواده اجازه نمی دن کار کنم. تا دو سال دیگه که دانشجوام.
عزیزم امیدوارم هر روز از خودت راضی تر بشی. (به هر طریقی، حتی عمل)
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
بهارجان میدونم که حتی بیان کردنش تو این فضای مجازی برات خیلی مشکله
با اینکه اینجا نه کسی میبینتت و نه میشناستت و نه حتی برای کسی دونستن مشکلات جسمیه تو مهم هست یا کنجکاوی میکنه.
هدف تمامی ما از جمع شدن اینجا کمک به همدیگه هست و تا جزئیات بیشتری در مورد مشکلت نگی ما هم غیر از ابراز همدردی راهنمایی دیگه ای نمی تونیم بهت بکنیم.
پس ازت خواهش میکنم یکم بیشتر توضیح بده، میدونم که خیلی سخته اما به این فکر کن که اینجا کسی نمیشناستت و نه کسی هم نمیبینتت و واسه کسی هم ظاهر مراجعین اهمیتی نداره.
در عوض شاید راهی به فکر کسی برسه که تا بحال خودت متوجهش نبودی و بتونیم یه راه چاره ای با هم پیدا کنیم.
باورکن خیلی از کسایی که اینجا میان هم مشکلات تو رو دارن و تنها نیستی. یکیش خود من
من چون این سالها دنبال دکتر و درمان زیاد رفتم شاید تجربیاتی داشته باشم که کمکت کنه.
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
دانشمندان آمریکایی دریافتند عملکرد نادرست برخی از فرایندهای مغزی در دیدن چهره موجب وسواس زشت بودن در افرادی میشود که از بیماری "بد ریخت هراسی" رنج میبرند.
حدود دو درصد از مردم دنیا از بیماری "اختلال بد ریختی بدنی" (body dysmorphic disorder) و یا "بد ریخت هراسی" (Dysmorphophobia) رنج میبرند. این افراد زمانی که در مقابل آینه میایستند خود را بسیار زشت و بد ریخت میبینند و به تدریج نسبت به اینکه در آینه نگاه کنند دچار وسواس و ترس میشوند.
حدود یک چهارم از افراد مبتلا به این بیماری در اثر رنجی که از دیدن چهره خود در آینه میبرند اقدام به خودکشی میکنند. بسیاری دیگر از آنها نیز تصور میکنند که واقعا در چهره و بدن دچار نقص هستند و بنابراین بارها تحت عمل جراحی زیبایی قرار میگیرند اما هرگز احساس خوبی از چهره خود ندارند.
اکنون گروهی از محققان مدرسه پزشکی دانشگاه لس آنجلس کشف کردند که مغز این بیماران تصور چهره آنها را به روشی غیرواقعی پردازش میکند. فعالیت مغز این افراد هم در مراکز بصری و هم در سیستم جسم مخطط در لب پیشانی تغییر کرده است.
براساس گزارش CNN، این محققان کشف کردند که مورد اشتباهی در مغز این افراد وجود دارد که میتواند دلیل این باشد که این افراد خود را زشت ببینند.
مغز 17 فرد "بد ریخت هراس" و 17 فرد سالم برای درک بهتر این موضوع با کمک رزونانس مغناطیسی مورد بررسی قرار گرفتند درحالی که تمام این افراد به عکسی از چهره خود و یا عکس یک هنرپیشه معروف نگاه میکردند. به این ترتیب این دانشمندان مشاهده کردند که در مغز "بد ریخت هراسها" فضاهای مختلف نورونی لب پیشانی به روشی ناهنجار و غیرعادی روشن میشوند. نتایج این تحقیقات میتواند به درک بهتر اینکه آیا این اختلال ذاتی و یا اکتسابی است کمک کند.
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
سلام
کی گفته هرکی نهایتا زشتم هست کسی ازش خوشش نمیاد یا ازدواج نمیکنه _این در صورتیه ک واقعا زشت باشی ن خودتو گول بزنی)
مثلا گاهی فکر میکنم نامزدم زشت ترین دختر دنیاست اما نمیدونی چقد عاشقشم همیشه هم بش میگم برای من بهترینی چون خصوصیتهای دیگش عالیه
_____________________________
خود من تا مدتها فکر میکردم صدام زشته و هیچ دختری از صدام خوشش نمیاد اما نگو این نظر خودم بود چون دخترا اصلا با من مواقفق نیستن
____________________________
شاید تا دوسال پیش فکر میکردم صورتم حداقا معمولیه نه زشت (دیگ انقدام اعتماد ب نفسم کم نبود)
از خیلیا درباره خودم میپرسیدم بم مبگفتن چهرت دخترونس قشنگه
یبار از دوستم پرسیدم بم گفت خوشکلی فکر کردم داره مسخره میکنه انقد پرسیدم ک دیگ داشت بام دعوا میکرد
____________________________
ی بارم توی گروه انقد خودمو کم میدیدم ک فکرشم نمیکردم بهترین دختر گروه حتی بم فکرکنه .کلا کنار کشیدم و میدونو ب بقیه پسرا دادم.
چند وقت بعدش خود دختره بم شماره داد(فکر میکردم کم ترینم نگو براش بهترین بودم ک خودش بم شماره داد)
____________________________
اتفاقا چند وقت بعد ی دختر دیگ ک واقا از قبلی یسرو گردن بالا تر بود بم پیشنهاد داد اما1
من قبول نکردم چون از شخصیتش متنفر بودم (از حرفام معلومه چی میخوم بگم)
____________________________
ی چیز جالب من تا حالا ب هیچ دختر ن شماره دادم ن دنبالش رفتم ن در دبیرستان دخترونه رفتم
اما نمیتونم دخترایی ک بام بودنو بشمارم (من همونی بودم ک از خودم بدم میومد)
___________________________
ببخشیذد زیاد حرف زدم
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
از تک تکتون خیلی خیلی ممنونم.
کبود عزیز کاملا حق با توئه. اگه مشکلاتم رو جزئی تر بیان نکنم کمک بیشتری نمی شه بهم کرد. (البته تا همین جا هم خیلی بهم کمک کردن همه و از همه شون ممنونم.)
سعی می کنم مشکلاتم رو با پیام خصوصی بهت بگم. اینجا و اینجوری نمی تونم. بازم مرسی.
سحر جان، خیلی ممنونم از اطلاعاتی که به من و بقیه دادی.
مشکل اینجاست که من خودم یه سری مشکلات رو دارم. واقعا دارم. نه این که توهم زده باشم. چیز سلیقه ای نیست.
احسان جان، خوشحالم که رابطه خوبی با نامزدت داری.
کاملا متوجه هستم چی می گی. خودم هم قبول دارم که شخصیت آدما خیلی بیشتر از ظاهرشون اهمیت داره. ولی خوب... حداقل واسه منی که دخترم ظاهر مهمه. (اگر چه شخصیت مهمتره ولی اونم مهمه)
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
کبود جان، چه طوری می تونم پیغام خصوصی بذارم واست؟!
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
بهارجان انگار قوانین سایت اجازه ارسال پیام خصوصی رو نمیده و فقط برای کسایی که حق عضویت پرداخت کردند قایل استفاده هست.
اگه دوست داشتی این آیدی یاهوی من هست-------------------- ، میتونی اددش کنی یا به همین ایمیل بزنی
_________________________-
این پست توسط keyvan ویرایش شد.
طبق بند 16 قوانین همدردی
16 - معرفی آی دی یاهو ممنوع ، تبلیغ شماره تلفن ، ایمیل و ... از طریق نام کاربری یا پستها در انجمنها ممنوع
هیچ کاربری حق ندارد با معرفی آی دی یاهو، شماره تلفن یا وسائل ارتباطی دیگر چه به صورت عمومی و چه به صورت خصوصی کاربران را به اعتبار این انجمن به سمت خود سوق دهد. همه ی کاربران در همین انجمن به مقصود خود می رسند .
براي امنيت بيشتر جهت گرفتن پاسخ سوال از انجمنها استفاده نماييد در صورتي كه مستقيما با يك كاربر از طريق ايميل ، چت و يا هر طريقه ديگري ارتباط داشته باشيد سايت هيچ گونه تعهدي در مقابل بوجود آمدن مشكالات احتمالي نخواهد داشت
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
آقای کیوان عزیز، مطمئن باشید که نه من و نه کبود جان از این بند خبر نداشتیم. ایشون داشتن در حق من لطف می کردن. مطمئن باشید اگه می تونستم حرفامو همین جا می گفتم. البته می دونم که قانون قانونه.
کبود جون، یک دنیییاااا ممنونتم.
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
آقای کیوان عزیز، تمام مشکلات رو که نمیشه تو تالار عمومی عنوان کرد، اینجا مرد هم میاد و میره ، بعضی مسائل کاملا زنونه هستن و نمیشه جلوی همه مو به مو تشریحشون کرد
اگه مشکل رو اینجا تشریح میکردیم خود شما میومدین ویرایش میکردین و اخطار میدادین
اگه میخواستیم پیام خصوصی بدیم که اونم بسته بودین و پولی کردینش
اگه ایمیل میدادیم که بازم ممنوع بود و میومدین ویرایش میکردین و اخطار میدادین
حالا لطف کنید بگید مطابق با قوانین تالار پس ما باید چیکار میکردیم؟ از هر طرف میرفتیم که جریمه میشدیم!
بهارجان خواهش میکنم عزیزم. وظیفم بود
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
و خدا هیچ کسی را زشت خلق نکرد
این ماییم که زشت یا زیبا میبینیم
همه اسیر نماها شدیم و
هرروز و هرروز خودمون رو اذیت میکنیم که چی؟
اون خدایی که دوسش داری تورو اینطوری پسندیده ما چیکاره ایم؟
اون خدایی که تورو افرید همرو جفت افرید برا توهم یکیو گذاشته کنار
زندگی چیزی نیس غیر از نگاه ما به ان
تصویر ما در نزد دیگران چیزی نیس غیر از تصویری که خودمان ازخودمان می بینیم
زیبا شدن سخت نیس
حراحی سخت نیس
جذب تحسین سخت نیس
اما گاهی با رفتن این راه ها رسیدن به ایمان را سخت میکنیم
ایمان به زیبایی همه همه کس همه چیز
مشکل ما اینه که برا دیگران زندگی میکنیم
کافیه که خودمون رو بخواییم و ارزش قایل باشیم
من در طول عمر نه چندان زیادم به این رسیدم که
[b]همه چی درون خودمان است
برای ارامش به خودت رجوع کن شاید همین مساله باعث بشه بیشتر وبیشتر تو خودت کندو کاو کنی و به خودت برسی
عزیزم خدارو دوست داشته باش و خودت رو
مطمانم تو زندگی هرکس مشکلی نقصی هست تا بیشتر فکر کنه و بفهمه ...اون چیزی که براش به دنیا اومدیم
از صمیم قلب دعا میکنم به خودت برسی و اندوه نداشته باشی:43::72:
فک نمیکنم کسی اخر عمر موقع رفتن به اون دنیا از زشتیش ناراحت بوده باشه هرچند بنظر من هیچ زشتی وجود نداره
تو زیباااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااایی:310:
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
فرشته اردیبهشت عزیز،
حرفات خیلی قشنگ بود. خیلی ممنونم ازت.
ولی باور کن اگه جای من بودی با این حرفا آروم نمی گرفتی.
--> اون خدایی که دوسش داری تورو اینطوری پسندیده ما چیکاره ایم؟
بالاخره این ماهاییم که داریم کنار هم زندگی می کنیم. انتخاب می کنیم و انتخاب می شیم. ماها قراره از هم خوشمون بیاد یا نیاد.
--> اما گاهی با رفتن این راه ها رسیدن به ایمان را سخت میکنیم
عزیزم، راستش من اصلا فکر نمی کنم که این دو تا مقابل هم باشن. خوب درسته که احتمالا ارزششون خیلی با هم فرق می کنه. ولی هر دوتاشون مهمن. می شه (و باید) به هر دوش توجه کرد. این دقیقا کاریه که همه می کنن. حتی اگه به نظرشون منصفانه و عارفانه نیاد.
--> مشکل ما اینه که برا دیگران زندگی میکنیم
خوب این که خیلی طبیعیه. همه برای هم زندگی می کنیم. اصلا نمی شه غیر این باشه.
-->همه چی درون خودمان است
کاملا قبول دارم حرفتو. (ولی معنیش این نیست که خودمو گول بزنم و خودمو اون طوری که نیستم ببینم)
--> از صمیم قلب دعا میکنم به خودت برسی و اندوه نداشته باشی
مرسی عزیزم. :72: منم دعا می کنم که خوش باشی.
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
خوب هبچ کس کامل نیست
شاید بگی یه عده کاملترن اما شما از کجا میدونی مگ اونا همه ی عیباشونو ب شما میگن؟
اما بعضی عیبا تو چشن
مثلا خود من فکر میکنم قدم کوتاست اما باش کنار اومدم قبولش کردم
خیلی از پسرارو میشناسم ک قدشون از من کوتاه تره اما رابطه های موفق تری از من دارن
همین باعث میشه نا امید نشم
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
بهارم اینایی که گفتم شعار نبود اعتقادات خودم بود البته خب شاید نظرامون باهم فرق داره اونم خیلی
چون واقعا معتقدم که دیکران مارو به اندازه زیباییمون دوست ندارن بلکه به اندازه ای که خودمونو دوس داریم دوسمون دارن
-
RE: چگونه با ظاهر خود کنار بیایم؟
احسان جان، منم وقتی یکیو می بینم که همین مشکل من واسه اونم هست و حتی حادتر ولی باهاش کنار اومده و به راحتی به زندگش عادیش ادامه می ده، احساس بهتری بهم دست می ده. البته کاملا گذرا. خیلی خوشحالم که کنار اومدی و ناامید نیستی.
فرشته اردیبهشت عزیز، اصلا قصد جسارت نداشتم. منظورم اصلا این نبود که اینا فقط شعاره. امیدوارم ناراحتت نکرده باشم. خیلی هم ازت ممنونم.
************
با خوندن نظرات تک تکتون یک عالمه احساس آرامش اومده سراغم. از همه تون ممنونم. (به خصوص اونی که خودش می دونه) خودم باورم نمی شه بدون این که برای این مشکل اقدام جدی ای کرده باشم، تا این اندازه آروم شده باشم. درد دل کردن خیلی از بار غصه هامو کم کرد. گرچه هنوزم سر جاشونن و به خاطرشون واقعا ناراحتم ولی خیلی سبکتر از قبلم.
اول که این تاپیک رو باز کردم، می دونستم که هیچ معجزه ای اتفاق نمیفته. سخت نبود پیش بینی کردن حرفایی که قراره بشنوم. ولی حالا می فهمم که تا چه اندازه این دلگرمیا می تونه تاثیر بذاره.
خواهش می کنم اگه امکانش هست این تاپیک رو قفل کنید. من به اون چه که از اینجا می تونستم بهش برسم رسیدم. خیلی ممنونم.