تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
سلام به دوستان عزیز
حدود 5سال با نامزدم (دوست پسرم) آشنا شدم.
29 سالشه و دیپلم داره، قبل از اینکه بره سربازی شغل آزاد داشت و اصلا قصد رفتن به سربازی رو نداشت (خودم هم رضایتی برای رفتنش نداشتم!) تا اینکه فهمیدیم مشکل خانواده من سربازی نرفتنشه و به خاطر من و به اصرار دوستاش که میگفتن بالاخره که باید بره، رفت سربازی!
حالا حدود سه ماه از خدمتش گذشته و اون هر روز داره افسرده تر و ناامیدتر میشه! دو ماه آموزشی که شهرستان بود مشکل خاصی نداشت و فقط ناراحتیش از دوری من بود! و الان حدود سه هفته هست اومده تهران و جایی که میره مجبوره از 6 صبح تا 6 بعد از ظهر بمونه و هر 5 روز یکبار پست داره و باید یک روز کامل اونجا باشه! و پنج شنبه و جمعه ها تعطیله!
حتی سوال کرده که اگر عقد کنیم چجوری میشه که باز مجبوره تا 4 اونجا باشه و گویا پنج شنبه ها هم باید بره و اینطوری به هیچ کاری نمیرسه!
توو این دو هفته چندکیلویی وزن کم کرده، شبها شاید حدود 4 ساعت بیشتر نمیتونه بخوابه و مردی که همیشه شاد بود و همه رو با رفتارش شاد میکرد و میخندوند(حتی وقتی من ناراحت بودم، فقط سر به سرم میذاشت تا بخندم!) و به این راحتی نمیشد ناراحتی و اشکش رو دید، حالا هر روز کارش غصه خوردن و گریه کردنه! طوری که همین دیروز جلوی چشم خودم داشت اشک میریخت! :(
دیروز خیلی باهاش صحبت کردم براش تقویم بردم و بهش گفتم ببین الان سه ماه گذشته و هجده ما از خدمتت مونده! یعنی 6 تا سه ماه دیگه مونده و تا بهمن 2 تا از 6تا سه ماه تموم میشه و بعد از عید همش 4تا از 6تا سه ماهت می مونه! یعنی خواستم براش این 18ماه رو یکجوری راحتت تر کنم! خوب وقتی به یکسال یا 18 ماه فکر می کنیم خیلی طولانی به نظر می رسه ولی وقتی قسمت بندی شه، راحتتر می شه باهاش کنار اومد! من خودم دو ماهی رو که نبود، نمی گفتم دو ماه نیست! پیش خودم می گفتم همش 8 هفته نیست و این 8 هفته خیلی زود تموم می شه!(که البته وسط این دو ماه سه روز هم اومد تهران)
خلاصه اینکه خواستم راحتتر به این موضوع نگاه کنه تا براش انقدر طولانی به نظر نیاد ولی انگار خیلی موفق نشدم! با اینکه در حال حاضر می گه که به خاطر تو تحمل می کنم ولی من خیلی می ترسم که فکر نرفتن به اونجا به سرش بزنه!
و بیشتر از همه از ناامید شدنش به زندگی می ترسم! چون در حال حاضر هیچ کاری نمی تونه انجام بده و هر روز از پولی که جمع کرده داره کم می شه!
البته توو این فکر هست که مطالب روانشناسی بخونه و داره سعی می کنه که وقتی اونجا تنها و بیکار در حال پست دادنه، فکرای مثبت داشته باشه ولی من هم از شما می خوام اگه می تونید منو راهنمایی کنید.
من خودم هم دارم اذیت میشم و تحمل دیدن ناراحتیش رو ندارم و خودمو سرزنش می کنم که چرا اجازه دادم بره. در حالیکه من هم 27 سالمه و یعنی باید شاید تا سه سال دیگه برای ازدواجمون صبر کنیم! اونم به خاطر افکار خانواده من! کاش خانواده ها انقدر برای ازدواج سخت نمی گرفتن!
مشکلات زندگی زیاده ولی در حال حاضر مشکل اصلی من اینه که عشقم داره روز به روز جلوی چشمام آب میشه!
اگه راه حل مناسبی دارید، لطفا راهنماییم کنید
:72:
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
فکر نکنم کار خاصی بشه کرد.متاسفانه این مشکل اکثر جوونها هست...
اگه حداقل مدرک تحصیلی بالاتری داشت باز شاید یه خورده شرایطش بهتر میشد...
درضمن این رو هم در نظر بگیرید که ایشون کاری رو که باید 11 سال پیش انجام میدادن ,پشت گوش انداختن ..چون مطمئنا توی اون سن اگه میرفتن خیلی راحتر بود و انرژی و روحیه بیشتری داشتن و به هر حال خودکرده را تدبیر نیست!
شما تا میتونید باید همینطور بهش روحیه و امیدواری بدید و از او تشکر کنید جوری که متوجه بشه شما درک میکنید که به خاطر رسیدن به شما داره این سختی رو تحمل میکنه...
راستی اگه یه شخص آشنا(پارتی) پیدا کنید شرایطش خیلی بهتر خواهد شد!! و میشه منتقلش کرد به قسمت های راحتر ...
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
ممنون دوست عزیز :) :72:
مثلا پارتی داشته جای راحت افتاده، چون کار خاصی انجام نمیده!
اما من منظورم این نبود که کجا بره بهتره یا اینکه بشه کار خاصی برای خدمتش انجام داد!
من منظورم اینه که چطوری از نظر رووحی آرومش کنم یا اینکه خودش چه کاری میتونه برای تقویت روحیه اش انجام بده؟!
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
سلام رز صورتی خوش اومدی به تالار همدردی
ببینید سربازی یه حسن داره اونم اینه که انسان ساخته میشه برای دست و پنجه نرم کردن با چالشهایی که در آینده باهاش مواجه هست ولی خوب صد البته ابتداش سخته و با گذشت زمان امیدوارم بیشتر بتونه خودشو با شرایط منطبق کنه.
خوشحالم که گفتی خودش هم دست به کار شده که از علم روانشناسی برای بهتر کردن حس و حال خودش استفاده کنه این خیلی عالیه پس سعی کن یه کتاب خوب براش تهیه کنی.پیشنهاد من کتاب انسان در جستجوی معنی نویسنده دکتر ویکتور امیل فرانکل هست.
شما هم بهش امید بده
بهش بگو ممنونم ازت که برای اینکه زندگیمونو زودتر سر و شکل بدیم اومدی خدمت،من به داشتن همچین همسری افتخار میکنم و من هم سعی می کنم برای روزهای خوب در آینده سعی خودمو کنم.:310:
جوری خدمت رو براش ترسیم کن که پلی باشه برای تشکیل زندگیش تا بهتر بتونه کنار بیاد
موفق باشی..سوالی داشتی بپرس تا همفکری کنیم بتونیم راهنماییت کنیم.
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
سلام دوست عزیز ممنون
واقعا ممنون از راهنماییتون :72:
کاری که گفتین انجام میدم، کتاب رو هم براش تهیه می کنم تا بخونه
امیدوارم حال و روزش بهتر بشه
شما هم برای ما دعا کنید
ممنون
:72:
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
سلام رز صورتی عزیز خوش اومدی:72:
بنظر من از اینکه خونوادت همچین شرطی رو گذاشتن که اول سربازی بعد ازدواج کارشون واقعا عاقلانه س
مطمئن باش خیلی خیلی به نفع هردوتاتونه اینطوری مشکلات کمتر میشه وبعدا اگه خدا خواستو با هم ازدواج کردین زودتر مستقل میشین
در ارتباط با خود سربازی رفتنم بگم "پخته شود خامی" پس نگران نباش دوست عزیز اینا طبیعییه
امیدوارم موفق باشی
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
سلام خواهر عزیزم
خوش اومدی به تالار
من وضعیت شما و نامزدتون رو درک می کنم
چون خودم مدت کوتاهیه که خدمت سربازیو تموم کردم
بالاخره این شتریه که در خونه همه پسرا می خوابه
من خودمم خوب بیتابی هایی رو داشتم ولی خاطرات شیرین هم داشتم
که تو تالار پست هم زدم و دوستان دلداری هایی دادند
ولی الان فکر می کنم و حسرت می خورم که بهتر می تونستم کنار بیام و کمتر استرس داشته باشم موقع سختی ها و حق بعضیارو بذارم کف دستشون( میدونی آدم خیلی ناراحت میشه میبینه در اختیار کساییه که ....... عقده ای هستن)
بالاخره مزایایی هم داره به نامزدتون بگین به جنبه های مثبت خدمت فکر کنه
مثلا تجربه های گرانقیمتی که بدست میاره ظرفیت تحمل مشکلاتش بیشتر میشه و تو آینده مدیریت بحران بهتری خواهد داشت
صبر و استقامتش بیشتر میشه و تجربیاتش
وقتی بیرون اومد قدر شما و زندگی رو بیشتر و بهتر میدونه
و پخته میشه
ضمنا تمام خاطرات به مرور زمان شیرین تر خواهد شد
من بعضی مواقع دلم تنگ میشه واسه شبای پست دادن یگان خدمتی
ضمنا شرایط ایشون بد هم نیست
مثلا پنجشنبه جمعه تعطیله و و فقط 1 روز پسته
ضمنا خوندن مطالب روانشناسی هم بسیار مفیده
ضمنا این نیز بگذرد مثل برق و باد واقعا راست میگم
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
سلام
این شتری هستش که دم خونه همه پسرا می خوابه
برای پسرایی که وابسته چیزی یا کسی هستن خیلی مشکله من خودم وابسته خانواده بودم و سختم یود یه مدت ولی به شرایط عادت کردم
حالا خوبی دوست شما اینه که هر شب خونه هستش . باید سعی کنیم خودمون رو با شرایط وقف بدیم
خودم به خاطر این وابستگی 2 ماه اضافه خدمت خوردم چرا ؟ یک بار به خاطر اینکه 12 ساعت غیبت داشتم 2 روز رفتم بازداشتگاه یه بار دیگه هم 14 روز عید رو کامل اومدم خونه 14 روز در 3 ضرب شد و شد 42 روز اضافه خدمت . با خودم بعد از 14 روز فکر کردم که به خاطر 14 روز ارزش داشت که 42 روز اضافه وایسم خدمت کنم ؟ دیدم ارزش نداشت و بعد اون دیگه نه غیبت کردم و نه فرار . روزای سخت زیاد داشتم ولی الان که نگاه می کنم میگم یادش بخیر مخصوصا روزی که داشتم شهید می شدم . چه روزایی قشنگی بود دوست دارم برگردم به 8 ماه خدمت که بودم .
ای کاش دوستتون دوست منم بود و می بردمشم یه یگان خدمتی رو بهش نشون می دادم که بفهمه الان خدمت نمی کنه .
شما بهش امید بده .. شما بهش امید بدی واقعا بهش کمک می کنی . بهش بگو که الان تابستونه روز بلنده اذیت میشی .. یه دو ماه دیگه پاییز بشه و بعدش زمستان روز ها کوتاه میشه و مثل برق و باد می گذره . باهاش صحبت کن ببین به چی وابسته هستش و چی داره اذیتش می کنه .
راستی یه خواهشی ازتون دارم این گریه کردن هاش و حرف هایی که الان می زنه رو بعد ها تو سرش نکوبید .
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
حسرت روزهای از دست رفته-زیاد شدن مشغله های فکری و دغدغه ی ازدواج از یک طرف و هم خدمت شدن با جوونهای 18-19 ساله از طرف دیگه -سختیهای خدمت رو برای کسی که سنش از حد 22-3 سال میگذره بیشتر میکنه .
به هر حال کاریه که باید انجام بشه .
به نظر من دل سوزوندن بیش از حد نتیجه ی عکس داره .ممکنه محبت بیش از حد شما وابستگی بیشتری در ایشون به وجود بیاره و تحمل دوران خدمت برای ایشون سخت تر بشه. چه بسا ممکنه همین وابستگی به شما یکی از دلایل سخت تر شدن خدمت برای ایشونه .
اگر دغدغه ی مالی ندارین میتونین ازدواج کنین و ایشون هم مثل یه کارمند صبح میرن و بعد از ظهرمیان .
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
واقعا از همتون ممنونم که منو راهنمایی کردین
monayi عزیز ممنون:72:
hector عزیز ممنون :72:
n.e.o عزیز ممنون. حتما بهش امید میدم و حتما اشک و ناراحتی و حرفاشو فراموش میکنم و هیچوقت به رووش نمیارم :72:
gold عزیز ممنون :72:
برامون دعا کنید
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
سلام
یه خواهش اینقدر لی لی به لالای نامزدتون نگذارید .
وطوری وانمود نکنید که این کاراش به خاطر شماس سربازی رفتن یکی از وظایف پسراس وبرای اینکه در اینده با مشکل روبرو نشن باید برن وشما فقط یاداوری کردین که یه کاری رو 10ساله پشت گوش انداخته .
ببخشید اینقدر رک گفتم ولی برادر منم اولای خدمتش اینجوری بود هر چی بیشتر دیگران در کش میکردن واسش سخت تر میشد تا من یه روز قاطی کردم واسش و ازش خواستم بجای اینکه هی عذاب بده خودشو از این موقعیت لذت ببره سعی کنه با دید خوب به قضیه نگاه کنه ماهم اعصاب نداریم بشینیم غصه اقارو بخوریم ....
اون دوران تموم شد وحالا ازون روزا چند تا عکس مونده که گذاشته پیش عکسای دیگه خونوادگیه وهر روز یاد خاطرات خوش اون موقع میکنه ومیخنده :58:
شماهم زیاد قضیه روبزرگ نکن الان باید به فکر مقدمات شروع زندگی باشین واینجوری کمکش کنین
البته این نظر منه حتما درست نیستا:162:
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
مرسی هیام عزیز از راهنماییت :72:
اما دلم نمیاد خوب گناه داره یکم حساسه!
اصلا هم نمیخواست بره سربازی، وگرنه همون 10سال پیش میرفت. به خاطر شرایطی که پیش اومد رفته
من دارم تمام تلاشمو میکنم که بتونه با این موضوع کنار بیاد و به جای اینکه هی بشینه غصه بخوره به آینده و به روزای خوب فکر کنه
ایشالا همه جوونا عاقبت به خیر بشن
:72:
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
خوب دیگه حساسه ویکی از دلایلی که یه مرد باید بره سربازی همینه ....بتونه محکم بشه و استانه تحملش بالابره.
شما اصلا خودتو نگران نشون نده عزیزم همین امر باعث میشه ایشون دیرتر با اوضاع کنار بیاد .
این هم میگذره......
مثل مدرسه که هی میگفتیم کی تموم میشه و تموم شد....
مثل بچگی که دعا می کردیم زود بزرگ بشیم وشدیم وحالا.......
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
به نظر من سربازی زیاد هم به امادگی و پختگی و ... عموما ربطی نداره ، البته عموما .
چیزی جز اتلاف وقت رو من نمی بینم:305:.
ولی ایشون ظاهرا خیلی حساس هستن.
من که با یکی از دوستام رفتم سربازی ، ایشون توی اتوبوس که بودند داشتن گریه:302: می کردند:163:!
که تونستیم یه کمی درستش کنیم .
به نظر من :
شاید یک کمی بی خیالی می تونه کار رو بهتر کن:305:ه × مثلا اینقدر سخت نگیره به خودش × ایشون که باید چند ساعت رو انجا باشن ، پس باید کنار بیان باهاش !
البته نمی شه انکار کرد که ایشون 29 سالشونه . ما که توی 23 سالگی رفتیم داغون شدیم:302: ، ایشون بماند. باید بهش حق بدین .
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
هیام عزیز مدرسه که می رفتیم باز به یه دردمون میخورد! ولی سربازی به قول امید جز اتلاف وقت هیچی نیست! واقعا تحملش سخته
omid65 ممنون از راهنماییت :72:
ای کاش بتونه تحمل کنه، خیلی براش نگرانم! اون مردی نبود که به این راحتی بذاره من اشکشو ببینم :(
دارم داغون می شم. دیگه فکر کنم به جایی برسه که خودم نذارم بره :(
امروز که پست داشت، دو بار که زنگ زد با گریه باهام حرف میزد! خیلی حالم بد شد! از خودم بدم اومد که گذاشتم بره. همش فکر میکنم اشتباه کردم و فکر میکنم نمیتونم اونایی رو که باعث این مصیبت شدن رو ببخشم!
اهل نفرین نیستم اونم توو این شبای قدر! اما خیلی دلم پره از آدمای زورگو!
توو این شبا برامون دعا کنید
حالمون اصلا خوب نیست!
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
حضور فعال آقایون تو این تاپیک جالب توجه و البته شایان تقدیر است !
از این به بعد هر وقت خواستیم نظر آقایون را در مورد مساله ای بدونیم، یه جوری توی عنوان تاپیک کلمه "سربازی" را می گنجونیم تا بکشونیمشون به تاپیک.
اما رز صورتی،
این آقای شما دیگه زیادی لوس تشریف دارند.
درسته که کار با حقوق کم انجام می دن،
ساعتهای زیادی باید سرکار باشند،
ممکنه کارشون در زمینه تخصصی و مورد علاقشون نباشه،
به اندازه ای که دوست دارند خانواده و دوستانشون را نمی بینند،
اما فکر می کنم می تونند دوستای خوبی توی سربازی پیدا کنند، شبهای پست را برای خودشون خاطره انگیز کنند، توی ساعتهای بیکاریشون یک برنامه هدفمند واسه خودشون بزارن. مثلا زبان جدید یاد بگیرند. کاری که زیاد وسایل نخواد و بشه در هر موقعیتی انجامش داد. فایلهاش را روی گوشی بذارند و همیشه در دسترس.
خلاصه این که بجای گریه !! زندگی کنند.
پس سربازهایی که زمان جنگ چند ماه چندماه از خونه و زندگی و خانواده دور بودند و بعضا حتی یک تلفن ساده هم نمی شد به خانواده بزنند چی؟
این که سربازی نیست، خاله بازی است. صبح می ره شب می آد. گریه داره؟
در ضمن تالار همدردی در زمینه روابط دختر/پسر مشاوره نمی دهد.
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
رز عزیز سلام
من مدرسه وسربازی رو مقایسه نکردم فقط گفتم میگذره وخاطرش میمونه چه بد چه خوب....
ببین عزیزم با بیتابی شما هیچ چی درست نمیشه بلکه فقط ایشون سردتر میشه جرات پیدا میکنه یه وقت نره شاید واین میشه اول دردسر .....
یا باید دفترچه نمیگرفتن وحالا که گرفتن مسئولیت پیدا کردن وباید اونو انجام بدن .
یکی از اقواممون وسط راه کم اورد ونرفت وشد سرباز فراری وهزار جور مشکل .....
براتون دعا میکنم امیدوارم همه چیز بروفق ومرادتون باشه .....:323:
موفق باشید.....
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
با این پست هایی که دادین مشخصه که خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی لوس هستند ایشون . اون با این حرکت هاش داره اعصاب شما رو هم خراب می کنه
ساعت 6 میره 6 هم بر می گرذه که دیگه گریه نداره
به امید خدا چند سال دیگه رفتین زیر یک سقف و ایشون رفتن سر کار . از سرکارشون زنگ می زنن و گریه می کنن ؟
اگر کسی که 6 می ره 6 هم بر می گرده بشینه گریه کنه اون وقت چطوری می تونه توی مشکلات سخت تر زندگی سر بلند کنه
شما یک بار که زنگ زد بهتون یه داد بکشین سرش و بهش بگین که مرد گریه نمی کنه و بگو که شورش رو در اوردی 6 صبح می ری و 6 غروب خونه ای دو سه روز باهاش قهر باشین درست میشه و دیگه گریه نمی کنه بهت قول می دم
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
راس می گن بچه ها .
مرد 29 ساله که نمی یاد جلو نامزدش واسه سربازی گریه:302: کنه ؟!
.
ضمناً معمولاً اجازه ندارند گوشی موبایل ببرند ، ولی اگه بتونن ببرند که عالیه:310: ، چت کردن و گوش دادن به موسیقی توی شبهای پست خیلی انرژی بخشه ولی وای به حالش اگه گوشیش رو بگیرن:302:!
.
تنها کاری که در شب های پست میشه کرد اینه که بذاری زمان بگذره ، دیگه هیچ کاری نمی شه کرد ، نه کتاب خوندن ، نه موبایل و نه گوشی.:82:
.
راستی جای دیگه هم اینقدر احساساتی بودند ؟
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط omid65
ضمناً معمولاً اجازه ندارند گوشی موبایل ببرند ، ولی اگه بتونن ببرند که عالیه:310: ، چت کردن و گوش دادن به موسیقی توی شبهای پست خیلی انرژی بخشه ولی وای به حالش اگه گوشیش رو بگیرن:302:!
من منظورم شب های پست نبود.
روزها از 6 صبح تا 6 غروب که پیوسته کار نمی کنند. احتمالا ساعتهای بیکاری دارند که می تونند استفاده کنند تا احساس بیهودگی و افسردگی نکنند.
RE: تحمل نامزدم برای خدمت سربازی!
از لطف همتون ممنونم که به مشکل من توجه میکنید :72:
بله میدونم خیلی لوسه! خودم هم بیشتر لوسش کردم!
واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم و بهش چی بگم که دست از لوس بازی برداره و مثل یه مرد این دو سال رو تموم کنه!
بهش گفتم بشین وقت بیکاریت قرآن بخون، صلوات بفرست، کتاب بخون، با این و اون صحبت کن .....
اتفاقا خیلی خوش مشربه و زود با همه جور میشه و اخلاقش جوریه که دوستاش واقعا دوستش دارن. یعنی یه جورایی میشه گفت ستاره اش شیرینه! اما نمیدونم چرا اینجا اینجوری میکنه!
دو ماه آموزشی که تهران نبود سعی کرد باهاش کنار بیاد و با کل پادگان و حتی فرماندشون هم دوست شده بود و روحیه اش بد نبود اما الان فکر اینو میکنه که دو سال از صبح تا بعد از ظهر به قول خودش باید خر حمالی کنه، اعصابش خورده!
اصلا دلم هم نمیاد توو این وضعیت رهاش کنم و بخوام باهاش قهر کنم. به من خیلی وابستست و میگه فقط منم که درکش میکنم!
من دیشب کلی براش دعا کردم بتونه تحمل کنه.
تا الان هم که دو بار زنگ زده، اوضاعش بد نبوده. منم سعی کردم به جای قربون صدقه و خسته نباشید، چرت و پرت بگم و بخندونمش P:
کتاب "انسان در جستجوی معنی" رو هم براش میخرم تا اونجا بخونه.
حالا امیدوارم روز به روز بهتر بشه و بشه همون آدم قبلی که کارش خندوندن من و دوستاش بود!
اگر نشد، به نظر شما ببرمش پیش یه مشاور، تأثیر داره؟!
و اصلا پیش چه مشاوری برم؟!
بازم از همتون ممنونم:72: