راهنمائی درخصوص بی احترامی همسرم به خانواده ام
سلام من ۳۳ سال دارم كمتر از يك سال كه ازدواج كردم همسرم ۳۸ سال هست مشكلِ من اينه كه همسرم على رغم اينكه من احترام زيادى براى خانوادش قائلم حتى گاهى بيشتر از خانواده خودم و هميشه مراقبم رفتارم باعثِ ناراحتى خانوادش نشه متاسفانه اين برخورد رو از اون نمى بينم برخورداش مشخصأ اينه كه موقع رفتن خونه خانواده من با آرامش كامل کارهاشو انجام ميده ساعت ۸ يا ۹ شب به زور از خونه مياد بيرون ولى وقتى خونه خانواده اون دعوتیم ۷ عصر تو خونشون نشستيم مدام به من ميگه زود باش ديره بد ميره تو در دائم صدا ميكنه بدو تا جايى كه من خيلى وقتها فراموش ميكنم وسایلمو بردارم،تلفن از خونه ما باشه به هيچ وجه جواب نميده حتى اگه من نباشم بعد كه اومدم ميگه از خونتون زنگ زدن، يكبار با خانواده من رفتيم مسافرت و خانواده من از اينكه تو كارا كمك نمى كنه و مثل مهمون منتظرِ بقيه كارها رو انجام بدن ناراحت شدن و باهاش گرم نمی گرفتن تا وقتيكه متوجه اين قضيه نشد همه چى عادى بود به محض اینکه فهميد خانواده ام ازش دورى ميكنن اينقدر اخم و تخم با منو خانواده ام كرد كه بد از بازگشت خانواده ام از من خواستن كه فقط من باهاشون رابطه داشته باشم با میانجیگری من اين کدورت بر طرف شد ولى اين آدم نه تنها تغيير رویه نداد بلكه چندبار به بهانه های مختلف از همسفر شدن با خانواده ام طفره رفت،اخيرأ با خانوادش رفتيم شمال و من بخاطر اينكه خجالتش بدم بيشتر از پيش با خانوادش گرم گرفتم ولى نه تنها شرمنده نشد يه مدت بد كه خانواده من پيشنهادِ سفر دادن دوباره بهانه آورد كه با هم نريم و گفت تو ميخواى با خانواده ات برو بگو من نميتونم مرخصى بگيرم،اين موضوع منو به شدت عصبانى كرده خواهش ميكنم راهنماییم كنيد كه چكار كنم منم به خانوادش بى احترامى كنم تا بفهمه من چقدر خجالت ميكشم؟در ضمن درباره اين موضوع باهاش حرف زدم كلا منكرِ هر بى احترامى ميشه و به من ميگه اشتباه ميكنى البته اون آدمِ با سیاستیه و خوب ميدونه دارِه چى كار ميكنه معمولاً هر اشتباهى ميكنه بهش بگى به كل قضيه رو منكر ميشه
RE: راهنمائی درخصوص بی احترامی همسرم به خانواده ام
دوست عزیز سلام به همدردی خوش اومدی اتفاقا منم امروز عضو شدم
بنظر من اینکه بخوای برای حل مشکلت بی محلی به خونواده همسرت بکنی درست نیست شاید برخلاف تصورت همه چی بدتر شه
RE: راهنمائی درخصوص بی احترامی همسرم به خانواده ام
عزیزم ابتدای زندگی این مسائل عادیست. همسرت احیانا فکر می کند زمانی که شما در کنار خانواده ات هستی جایی برای او در دلت وجود ندارد و هممین او را عصبی میکند. و احساس راحتی در کنار خانواده ات ندارد.
سعی کن وقتی کنار خانواده ات هستی توجه ویژه به همسرت داشته باشی. و البته احترام ها را هم همچنان به خانواده اش حفظ کن . کم کم ذهنش به خانواده ات متمایل می شود البته اگر در کنار موارد بالا از جدال و بحث هم در این مورد به کل پرهیز کنی و به روی خودت نیاوری.
RE: راهنمائی درخصوص بی احترامی همسرم به خانواده ام
به نظر من بیشتر از چیزی که در توانتون هست انرژی نذارید. تعادل رو حفظ کنید، اگر شما با خانواده ایشون واقعا راحتید و از روی دوست داشتن این کارها رو انجام میدید، انجام بدید وگرنه در حدی که خودتون راحتید محبت کنید و تعادل روحفظ کنید. همیشه مشکلات از جایی شروع میشن که این تعادل بهم میخوره. شما بیشتر از حد محبت می کنید و در عوضش از همسرتون توقع متقابل دارید. در حدی محبت کنید که این توقعتون از بین بره و خودتون هم راحت باشین و احترام خانواده ایشون هم حفظ بشه. به خانوادتون هم بفهمونید که همسرتون اینطوری هست فعلا و روش حساس نشن و به شما هم چیزی نگن چون این رفتار ایشونه و شما مسئول رفتار یه مرد 38 ساله نیستید. بگید همین که احترام ها حفظ بشه کافیه و از ایشون توقع بیشتر رو نداشته باشن چون ایشون حتما یاد نگرفته تو خانواده که به بقیه هم باید محبت کرد. بگید من سعی خودم رو می کنم تا درستش کنم ولی هیچ توقعی نداشته باشید
من فکر می کنم چون تازه ازدواج کردید کمی عادی هست (نه اینکه رفتار ایشون درست هست) ولی چون وارد خانواده متفاوتی شده و یاد نگرفته که به دیگران هم میشه محبت کرد، زمان میبره تا یاد بگیره. راستش داماد ما هم اینجوری بود و الان هم بعد 6 سال هست ولی خیلی بهتر شده این یکی دو سال اخیر. به خانوادتون اجازه گله گی از ایشون رو ندید و از خصلت های خوب دیگشون همیشه تعریف کنید تا اثر این مسئله توی نظرشون کمتر بشه
RE: راهنمائی درخصوص بی احترامی همسرم به خانواده ام
ممنون از لطف همه دوستان اتفاقا خانواده من با گرمی رابطشون همسرم رو جذب کردن ولی اون علیرغم این برخوردای گرم سیاستهای بخصوصی تو رابطش بکار میگیره که تو همش میشه فهمید بین خانواده ها فرق میذاره من از این سیاستها متنفرم دنبال سر در آوردن از مسایل خانواده منه ولی هیچی از خانوادش بروز نمیده میخواد با خانوادش حرف بزنه میره بیرون از خونه با موبایل حرف میزنه. با زرنگ بازی اون و سادگی خانواده و فامیل من اون الان همه چیزو از خانواده و فامیل من میدونه و من هیچی یعنی اصلا هیچوقت دنبال این بازیا نبودم که از کار دیگران سر در بیارم وقتی تو جمعشون هستم احساس میکنم خیلی مراقب حرکاتشون هستن ولی خانواده من همونی که هستن رو نشون میدن این چیزا داره اذیتم میکنه .در صورتیکه من اول ازدواجمون گفتم نمیخوام عنوانای خواهر شوهر و مادر شوهر تو رابطم تاثیر بذاره خودمو عضو اون خانواده احساس میکنم تا الانم همینطور بوده خانواده همسرم هم رابطه خوبی با من دارن و هیچ ناراحتی تا بحال بینمون پیش نیومده و این بخاطر احترام متقابلیه که بینمون هست. خانواده همسرم خانواده قابل احترامی هستن من با علاقه و بر حسب دید کلی که در این مورد دارم باهاشون برخورد میکنم کار خاصی براشون نمیکنم فقط با احترام باهاشون برخورد میکنم چون محبتشون رونسبت به خودم احساس میکنم البته اگر گله ای داشته باشم دوستانه بهشون میگم که انتظارات هم رو بیشتر بشناسیم هر چقدر شناخت پسرشون بخاطر قالبی که برای خودش ساخته و بخاطر پنهان کاریاش سخته ارتباط با خانوادش راحته چون هر دو طرف میخوایم که اینطور باشه این انتظارم از همسرم دارم که باعث ناراحتیه خانوادم نشه و حداقل احترامشون رو نگه داره من انتظار محبت از ایشون ندارم انتظارم اینه که به بزرگترش احترام بذاره حتی اگر از خانواده من ناراحته محترمانه ناراحتیشو بگه فکر میکنم احترام به بزرگتر جزء اولین چیزایی که یاد گرفتیم و فقط مخصوص زمان خوشی نیست ،راستش برام سخته به خانوادم بگم اون دوست نداره باهاتون بیاد مسافرت میدونم اثر خیلی بدی روشون میذاره از این طرفم دلم نمیخواد به همسرم اصرار کنم دو روزه که سر این جریان باهاش حرف نمی زنم واقعا نمیدونم راه درست چیه قبلا هم یکبار دیگه مسافرت نیومد ولی من بعدش با خانواده اون رفتم چون نرمشی تو رابطش نشون داد دوباره ایندفعه هم گفت نمیام
RE: راهنمائی درخصوص بی احترامی همسرم به خانواده ام
نقل قول:
نوشته اصلی توسط moi
يكبار با خانواده من رفتيم مسافرت و خانواده من از اينكه تو كارا كمك نمى كنه و مثل مهمون منتظرِ بقيه كارها رو انجام بدن ناراحت شدن و باهاش گرم نمی گرفتن تا وقتيكه متوجه اين قضيه نشد همه چى عادى بود به محض اینکه فهميد خانواده ام ازش دورى ميكنن اينقدر اخم و تخم با منو خانواده ام كرد كه بد از بازگشت خانواده ام از من خواستن كه فقط من باهاشون رابطه داشته باشم با میانجیگری من اين کدورت بر طرف شد ولى اين آدم نه تنها تغيير رویه نداد
منظورتون اینه که چکار کنه؟
فکر نمی کنید شاید شما هم زیاد متوقع باشید. یکبار جملات بالا رو بخون.
ببین عزیزم وقتی یه نفر وارد یه جمع میشه که مدتهاست در کنار هم هستند و رفتار و آدابشون مثل هم شده، اون جمع بهتره با یه فرد جدید که بینشون میاد منعطف باشن تا اون احساس تنهایی نکنه و کم کم با محبت و حسن رفتار اون یه نفر رو به سمت خودشون و آداب و فرهنگشون جذب کنند.
خانمی شما گفتی الان یکساله ازدواج کردین، نمی دونم کی با شوهرت و خانواده ات رفتین مسافرت، ولی فکر نمی کنی شوهرت که تازه وارد خانواده ات شده حق داشته بینتون احساس غریبی و مهمون بودن رو بکنه؟
اگه قراره کسی رو جذب خودمون بکنبم تنها راهش محبت و صبوری کردنه. با تحت فشار قرار دادن کسی تنها اون رو تو موضع مقاومت و لجبازی می بریم.
RE: راهنمائی درخصوص بی احترامی همسرم به خانواده ام
انتظار شما زمانی برآورده میشود که به رفتار ایده ال خود به همسرتون و خانواده اش ادامه بدین مطمئن باشید گذر زمان همه چیز را حل خواهد کرد
RE: راهنمائی درخصوص بی احترامی همسرم به خانواده ام
نقل قول:
نوشته اصلی توسط moi
خانواده همسرم خانواده قابل احترامی هستن من با علاقه و بر حسب دید کلی که در این مورد دارم باهاشون برخورد میکنم کار خاصی براشون نمیکنم فقط با احترام باهاشون برخورد میکنم چون محبتشون رونسبت به خودم احساس میکنم البته اگر گله ای داشته باشم دوستانه بهشون میگم که انتظارات هم رو بیشتر بشناسیم
:104: :104: :104:
خوش بحالتون و آفرین که چنین رابطه ای با خانواده همسرت داری.
هرگز و هرگز این رابطه رو از دست نده.
فکر می کنه عاقلانه ست که شما بخاطر اینکه همسرت رو تغییر بدی، رابطه به این خوبی رو خراب کنی؟
و آیا فکر می کنی وقتی دید خانواده همسرت نسبت بهت منفی شد که بدون هیچ بدی از جانبشون یک دفعه رفتار عروسشون تغییر کرده، می تونی به این راحتی ها درستش کنی؟
عزیزم آدمها هرکدوم جایگاه خودشون رو دارند و برحسب رفتار خودشون باید باهاشون ارتباط برقرار کرد. نباید هیچ آدمی رو وسیله کرد تا دیگری رو بواسطه اون تغییر داد.
RE: راهنمائی درخصوص بی احترامی همسرم به خانواده ام
سلام دوست عزيز
به نظر من كه رفتار شما نشانه شخصيت شماست ، خيلي حساس نشيد واسه ي دختر عموي منم دقيقا همين مشكل
پيش اومد بعد چند وقت حل شد گذر زمان خيلي چيزا رو حل ميكنه
ايام به كامت هميشه شاد
RE: راهنمائی درخصوص بی احترامی همسرم به خانواده ام
احساس مي كنم به نوعي حال الان شما رو مي فهمم. ولي با توجه به تجربه شخصي ام، شما با توجه به روحيه و علاقه خودتون با خانواده همسرتون ارتباط داشته باشيد و نخواهيد كه مقابله به مثل كنيد. همسر شما الان سي و هشت سالشونه و ديگه جوان بي تجربه نيستند و شخصيتشون كلا شكل گرفته .فقط بايد خانواده شما تلاش كنن ايشون رو همينطوري كه هست بپذيرند و سعي نكنيد كه به زور رابطه اين دو رو جوش بدهيد. زمان به هر دو طرف بدهيد كه همديگر رو بيشتر بشناسند.
RE: راهنمائی درخصوص بی احترامی همسرم به خانواده ام
دوستای گلم از همگی ممنونم که سعی کردین منو آروم کنید blue skyعزیز حرفت در مورد خانواده همسرم کمک بزرگی بهم کرد عصبانیت باعث شده بود تصمیم عجولانه بگیرم من و همسرم با هم حرف زدیم علت نیومدنش رو نگرانی از تکرار بی احترامی یا یادآوری خاطره سفر قبلی با خانوادم عنوان کرد و گفت میخواستم یکم فاصله بیفته بین کدورت قبلی و سفر دوباره، به هر حال نهایتا ازم پرسید واقعا دوست دارم با این شرایط بازم با خانوادم همسفر بشه منم نگرانیمو از اینکه با نیومدنش باعث کدورت بیشتر بشه گفتم بدون هیچ بحثی چمدونشو بست و اومد.تو سفرم سعی کرد خیلی با خانوادم خوب رفتار کنه
آخرشم به پدرم گفت بهش خوش گذشته و ازشون تشکرکرد.بازم ممنون