راهنمایی در رابطه دوستی که قهر کرده

سلام
من یه دوستی دارم که خیلی با هم صمیمی بودیم تا اینکه یه روز رفتارش با من عوض شد اول سرد شد و منم علتو جویا شد ولی پاسخی نداد (شاید نداشت که بده) بعد یه مدت دیگه کلا با من قهر کرد ! یعنی حتی جوابم هم نمیداد. من چندین بار ازش دلیل پرسیدم ولی جواب نداد . چندین بار براش اس ام اس دادم و خواستم که برگرده بازم فایده نداشت حتی ازش عذر خواهی هم کردم با اینکه کاری نکرده بودم ولی بازم اثر نداشت.
چیزی که من میدونم اینه که الکی و بدون هیچ دلیلی قهر کرده الانم با این وضعیتی که پیش اومده و من یه جورایی خودمو جلوی اون خورد کردم و شکستم الان باید رفتار من چه جوری باشه ؟
راستی بگم که من یه جورایی ادم تنهایی هستم و این دوستم را هم دوستش دارم برا همین اینطوری پیش رفتم .الان نمیدونم باید چیکار کنم اگه میشه منو راهنمایی کنید.
راستی توی دانشگاه هم میبینمش چون رفیقای اون رفیق منم هستند !
ممنون

سلام آقا احمد206 عزیز. به همدردی خوش آمدید. :72:

آقا احمد اگر مقدور هست بفرمایید سن شما چقدر هست، و آیا دوستی که ذکر فرمودید مذکر هستند یا مونث؟

ارادتمند،
سیمکو.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Simko

سلام آقا احمد206 عزیز. به همدردی خوش آمدید. :72:

آقا احمد اگر مقدور هست بفرمایید سن شما چقدر هست، و آیا دوستی که ذکر فرمودید مذکر هستند یا مونث؟

ارادتمند،
سیمکو.

---

سلام
ممنون.
من 20 سالمه . دوستم هم مذکره.
مرسی

منتظر نظر دوستان هستم
با سپاس

سلام دوست عزیز،

به هر حال ایشون خودش قهر کرده. شما هم دلیل رو جویا شدی و او علاقه ای به برقراری مجدد رابطه نداشته. وقتی مطمئنی که اشتباهی از شما سر نزده، پس به نظرم دیگر دلیلی هم ندارد که معذرت خواهی کنی و دنبالش بروی و خودت رو خرد کنی.

به نظرم دیگر کاری به کارش نداشته باش و به زندگی خودت برس. سعی نکن به شخصی خودت رو وابسته کنی. برای خودت دوستان جدیدی پیدا کن و اگر هم ایشون یک روزی برگشت، با روی باز با او رفتار کن.
بعضی از آدمها رو اگر زیادی طرفشون بری، بدتر ازت فراری می شوند...

موفق باشی.

سلام مجدد آقا احمد عزیز،

مجهول بودن علت قهر، مسئله شما را متاسفانه پیچیده نموده و یکی از خصلت های ما انسانها متاسفانه راحت نبودن با ندانستن است. گاهی مسائلی پیش می آیند که نمیتوانیم استدلالی منطقی برایشان بیابیم لذا سعی میکنیم برهان سازی کنیم، بلکه حداقل بتوانیم خود را از احساس رنج ناشی از ندانستن خلاص کنیم.

حال علت قهر دوست شما همان چیزی است که در ابتدا بود: یک مسئله مجهول. علت آن ممکن است منطقی یا غیر منطقی یا حتی بدون علت باشد. همانطور که آقا حامد عزیز فرمودند، رابطه شما به نظر یک رابطه به پایان رسیده است، اما هنوز میتوان برای غرور خرد شده شما کاری کرد تا از مرحله وابستگی در رابطه تان به مرحله اقتدار و دارای قدرت انتخاب صعود کنید. :-)

اگر من در شرایط شما بودم و دوستم احسان نام داشت، با خودکار نامه ای (نامه پایان) برایش مینوشتم:

سلام احسان عزیز،

مدتی است که تغییر خلق و خوی شما باعث نگرانی ام شده، نمیدانم دقیقاً چه اتفاقی برایت افتاده یا چه گفته ای باعث شده که ناراحت شوید، حتی قلباً مطلع نیستم اگر علت آن من باشم. هر چند مایلم علت را بدانم و تا جایی که در توان دارم مساعدتی بکنم، اما از طرفی به خوبی میدانم ممکن است علت تغییر حالتتان خصوصی باشد، لذا ممانعت از بیان آن را درک میکنم. اگر شما قطع ارتباط را به صلاح میدانید، به خواسته شما احترام گذاشته و تصمیم شما را بدون قضاوتی درک خواهم کرد. از این فرصت مایلم استفاده کنم و بابت دوستی سالمی که در گذشته با هم داشتیم، از شما تشکر کنم.

با بهترین آرزوها،
سیمکو.

نه تنها با یک نامه ساده میتوانید "جدایی" شما و دوستتان را برابر و دوطرفه سازید (بازگشت غرور زیر پا افتاده)، بلکه اگر تنشی در رابطه پایان یافته وجود داشته باشد، آن را از بین میبرید. علاوه بر آن شما جایگاه یک دوست با اقتدار را کسب میکنید که آنقدر به خودش اعتماد دارد که بدون سلاح به قلمرو دوست سابقش میرود. :-)

به شما پیشنهاد نمیکنم چنین کاری کنید، شاید با خلق و خوی شما هماهنگ نباشد.
لازم است به شما تبریک گفت که بجای اینکه قضاوتی در رابطه با دوست خود کرده باشید، سعی کافی برای بهبودی یک رابطه را انجام داده اید. به قول آقا حامد، به زندگی خود برس و احساس گناه نکن.

موفق باشید احمد عزیز.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Simko

سلام مجدد آقا احمد عزیز،

مجهول بودن علت قهر، مسئله شما را متاسفانه پیچیده نموده و یکی از خصلت های ما انسانها متاسفانه راحت نبودن با ندانستن است. گاهی مسائلی پیش می آیند که نمیتوانیم استدلالی منطقی برایشان بیابیم لذا سعی میکنیم برهان سازی کنیم، بلکه حداقل بتوانیم خود را از احساس رنج ناشی از ندانستن خلاص کنیم.

حال علت قهر دوست شما همان چیزی است که در ابتدا بود: یک مسئله مجهول. علت آن ممکن است منطقی یا غیر منطقی یا حتی بدون علت باشد. همانطور که آقا حامد عزیز فرمودند، رابطه شما به نظر یک رابطه به پایان رسیده است، اما هنوز میتوان برای غرور خرد شده شما کاری کرد تا از مرحله وابستگی در رابطه تان به مرحله اقتدار و دارای قدرت انتخاب صعود کنید. :-)

اگر من در شرایط شما بودم و دوستم احسان نام داشت، با خودکار نامه ای (نامه پایان) برایش مینوشتم:

سلام احسان عزیز،

مدتی است که تغییر خلق و خوی شما باعث نگرانی ام شده، نمیدانم دقیقاً چه اتفاقی برایت افتاده یا چه گفته ای باعث شده که ناراحت شوید، حتی قلباً مطلع نیستم اگر علت آن من باشم. هر چند مایلم علت را بدانم و تا جایی که در توان دارم مساعدتی بکنم، اما از طرفی به خوبی میدانم ممکن است علت تغییر حالتتان خصوصی باشد، لذا ممانعت از بیان آن را درک میکنم. اگر شما قطع ارتباط را به صلاح میدانید، به خواسته شما احترام گذاشته و تصمیم شما را بدون قضاوتی درک خواهم کرد. از این فرصت مایلم استفاده کنم و بابت دوستی سالمی که در گذشته با هم داشتیم، از شما تشکر کنم.

با بهترین آرزوها،
سیمکو.

نه تنها با یک نامه ساده میتوانید "جدایی" شما و دوستتان را برابر و دوطرفه سازید (بازگشت غرور زیر پا افتاده)، بلکه اگر تنشی در رابطه پایان یافته وجود داشته باشد، آن را از بین میبرید. علاوه بر آن شما جایگاه یک دوست با اقتدار را کسب میکنید که آنقدر به خودش اعتماد دارد که بدون سلاح به قلمرو دوست سابقش میرود. :-)

به شما پیشنهاد نمیکنم چنین کاری کنید، شاید با خلق و خوی شما هماهنگ نباشد.
لازم است به شما تبریک گفت که بجای اینکه قضاوتی در رابطه با دوست خود کرده باشید، سعی کافی برای بهبودی یک رابطه را انجام داده اید. به قول آقا حامد، به زندگی خود برس و احساس گناه نکن.

موفق باشید احمد عزیز.

---

خیلی خیلی مرسی.
این نامه عالیه و دارم بهش فکر میکنم ولی به نظرتون این نامه یه جور قطع کامل دوستی ما حساب نمیشه ؟ ینی من دارم میگم تموم !
به نظرتون نباید یا نمیشه کاری در رابطه با برگشت این رابطه کرد ؟میشه اخر نامه را یه جوری تغییرش داد که بهش بگه من هنوزم میخوام تو برگردی؟
راستی یه چیز دیگه :
من دوست دارم ، دوستای زیادی داشته باشم ولی موفق نبودم تو این زمینه . طریقه ارتباط به چه صورته ؟ من معمولا به دیگران خیلی احترام میزارم و به قولی شخصو خیلی تحویل میگیرم ولی احساس میکنم این کار بدتر باعث خراب شدن دوستی های من شده . به نظرتون باید افرادو کم تحویل گرفت ؟ بی اعتنا بود ؟ اینطوری ادم عزیز تر میشه ؟!
بازم خیلی خیلی ممنون از پاسخ کاملتون

همون نامه ارسال شد ! البته با یه تغییر کوچیک :
خواسته شما احترام گذاشته و تصمیم شما را بدون قضاوتی درک خواهم کرد.
به اخر این جلمه اضافه کردم "ولی نخواهم پذیرفت" یعنی این :
خواسته شما احترام گذاشته و تصمیم شما را بدون قضاوتی درک خواهم کرد ولی نخواهم پذیرفت.
خوب شده ؟!
مرسی

سلام احمد جان.

توکل به خدا، امیدوارم به نتیجه برسه. احمد جان انتظار داشته باش پاسخی دریافت نکنی، اما با این حال سعی کن دیگه زیاد اطرافش نباشی و به عهدی که دادی (پذیرش و درک قطع ارتباط) پایبند باشی. دوستان مشترکتان را جمع کنید و برایشان توضیح دهید که بخاطر رعایت حال آن دوستی که با شما قهر کرده، زیاد با او گرم نمیگیرید تا برای مدتی خلوتش به هم نریزد. بهتر است در جمع این را بگویی و در غیاب دوست قهر کرده چنین کنی تا هم سوء تفاهمی پیش نیاید و هم یک کلاغ چهل کلاغ نشود. به احتمال زیاد بعد از یکی دو ماه آن دوست برمیگردد، به شرطی که واقعاً به آنچه برایش نوشته ای اعتقاد داشته باشی و به آن عمل کنی. :-)

با بهترین آرزوها،
سیمکو.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Simko

سلام احمد جان.

توکل به خدا، امیدوارم به نتیجه برسه. احمد جان انتظار داشته باش پاسخی دریافت نکنی، اما با این حال سعی کن دیگه زیاد اطرافش نباشی و به عهدی که دادی (پذیرش و درک قطع ارتباط) پایبند باشی. دوستان مشترکتان را جمع کنید و برایشان توضیح دهید که بخاطر رعایت حال آن دوستی که با شما قهر کرده، زیاد با او گرم نمیگیرید تا برای مدتی خلوتش به هم نریزد. بهتر است در جمع این را بگویی و در غیاب دوست قهر کرده چنین کنی تا هم سوء تفاهمی پیش نیاید و هم یک کلاغ چهل کلاغ نشود. به احتمال زیاد بعد از یکی دو ماه آن دوست برمیگردد، به شرطی که واقعاً به آنچه برایش نوشته ای اعتقاد داشته باشی و به آن عمل کنی. :-)

با بهترین آرزوها،
سیمکو.

---

باز هم خیلی خیلی ممنون. من واقعا نمیدونم چخ جوری از شما تشکر کنم.
اگه میشه در این زمینه هم راهنماییم کنیم:

من دوست دارم ، دوستای زیادی داشته باشم ولی موفق نبودم تو این زمینه . طریقه ارتباط به چه صورته ؟ من معمولا به دیگران خیلی احترام میزارم و به قولی شخصو خیلی تحویل میگیرم ولی احساس میکنم این کار بدتر باعث خراب شدن دوستی های من شده . به نظرتون باید افرادو کم تحویل گرفت ؟ بی اعتنا بود ؟ اینطوری ادم عزیز تر میشه ؟!
بازم خیلی خیلی ممنون

سلام احمد جان
این که دوست داشته باشی دوستای زیادی داشته باشی خوبه اما به نظرم یه اثر جانبی منفی داشته که باعث شده به مشکل بخوری!
این چیزی که می گی یعنی این که زیاد محبت می کنی می تونه عاملش نیازی باشه که به دوست داری! که باعث می شه شخصیت خودت را در مقابل اطرافیانت کوچک کنی و حتی به قیمت تحقیر شدن خودت یا به زحمت افتادن خودت بخوای به اونها محبت کنی!
این یه حدسه اما اگر اینجوری باشه اصلا خوب نیست. یادت باشه که آدم ها از کسی که برای خودش شخصیت قائل نیست خیلی خوششون نمیاد و از اون دوری می کنند و این افراد معمولا خیلی ازشون سوء استفاده می شه.

حضرت علی علیه السلام فرمودند: بدترین دوست آن است که برای او به رنج و زحمت افتی.

سعی کن رابطه ی دوستیت یه رابطه ی سالم باشه که بر اساس احترام متقابل شکل می گیره و محبت به دوستانت را هم تنها در همین چارچوب انجام بده

Simko عزیز میشه در مورد سوال اخر هم راهنماییم کنید ؟
راستی حدستون درست بود از اون نامه جوابی دریافت نکردم.
خیلی خیلی ممنون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ahmad206

باز هم خیلی خیلی ممنون. من واقعا نمیدونم چخ جوری از شما تشکر کنم.
اگه میشه در این زمینه هم راهنماییم کنیم:

من دوست دارم ، دوستای زیادی داشته باشم ولی موفق نبودم تو این زمینه . طریقه ارتباط به چه صورته ؟ من معمولا به دیگران خیلی احترام میزارم و به قولی شخصو خیلی تحویل میگیرم ولی احساس میکنم این کار بدتر باعث خراب شدن دوستی های من شده . به نظرتون باید افرادو کم تحویل گرفت ؟ بی اعتنا بود ؟ اینطوری ادم عزیز تر میشه ؟!
بازم خیلی خیلی ممنون

---

سلام آقا احمد عزیز، ممنونم دوست خوبم.

آقا احمد عزیز، به نظر من، سوال شما میتواند پاسخهای متفاوتی داشته باشد. دقت داشته باشید که جامعه از انسانهایی با شخصیت هایی گوناگون تشکیل شده، و یک گونه خاص از برخورد در ملاقات با افراد متفاوت پاسخگو نیست. در طول چند هفته ای که در این انجمن عضو شده ام و طبق مشاهداتی که داشتم، اکثر راه حل های ارائه شده در این انجمن به گونه ای معصومانه، و با فرض گرفتن "اجتماع بدون نقص*" (با چاشنی منطق) ارائه شده اند. لذا بعنوان مهمان در این پست سعی میکنم تا جای ممکن به راه حلی اشاره کنم که با جامعه ای سالم هماهنگ باشد و از ذکر کردن روشهایی که جنبه اخلاقی آن جای بحث دارد خودداری کنم.

*اجتماع بدون نقص: منظور سالم و بدون کاستی فرض کردن اجتماع و افراد دخیل در یک مسئله مطرح شده است.

- - - - - -

آقا احمد عزیز، در هر رابطه ای، خواه عاطفی یا دوستی ساده، بهترین کار این است که حد اعتدال را نگه دارید. به موقع لطف کنید، به موقع شوخی کنید و به موقع جدی باشید. در صورتی که حد اعتدال از بین برود، رابطه حالتی کش مانند به خود میگیرد: فردی که کمتر محل میگذارد، کمتر لطف میکند و از طرف مقابلش بیشتر فاصله میگیرد به جایگاه برتر در رابطه دست می یابد، و طرف مقابلش نیز اگر "در باغ نباشد..." مطیع و فرمانبردار او، به دنباش میرود (جایگاه خاشع). اگر چه در نگاه اول جایگاه برتر بودن جذاب به نظر میرسد، اما حقیقت کاملاً متفاوت است. از اینکه کسی مدام به دنبالش است و دائماً جلوی دست و پایش را میگیرد، کوچکترین لذت یا آرامشی از رابطه خود کسب نمیکنند.
برای درک این موضوع، توصیه میکنم این تاپیک که دیروز زده شد را مطالعه کنید تا مفهوم جایگاه های برتر و خاشع، و نیز پدیده "کش" را بصورت زنده تجربه کنید.: یه زخم عمیق (دردودل)

نحوه رفتار و شخصیت یک فرد نفش کلیدی در جذب افراد دارد. توصیه میکنم با افراد (هر کسی) طوری برخورد کنید که گویی با یک کودک رفتار میکنید. به حرفهایشان با دقت و حوصله گوش دهید، بیشتر لبخند بزنید، کوچکترین موفقیت را به آنها گوشزد و تبریک بگویید، خصوصیات مثبت آنها را به زبان بیاورید، اشکالات آنها را ساده بگیرید، اگر برای شما زحمت کشیدند یا محبتی در حق شما کردند، (مثل کودکی که چند ساعت وقت صرف میکند تا برایت نقاشی بکشد) صرفنظر از میزان محبت آنها، از صمیم قلب شاکر باشید و اگر کسی از حد و حدودی که تعیین کرده اید تجاوز کرد، کاملاً جدی شوید و اخم کنید تا دیگر به خود اجازه شیطنت ندهند. یاد بگیرید به اندازه لطف کنید، چرا که لطف مداوم به هر کسی میتواند در دراز مدت نه تنها به چشم نیاید، بلکه آن لطف را حق مسلم خود بدانند (اگر تجربه کنید متوجه میشوید).

تا جوانی 20 ساله هستید، رفیق باز بودن خصلت بدی نیست، اما سعی کنید به مرور میزان رفیق باز بودن را کاهش دهید و رابطه ها را به دوستی رسمی تغییر دهید. بعد از ازدواج، سعی کنید کمتر با دوستان باشید و بیشتر با همسرتان. زن ذلیل نباشید، اما زن دوستی تمام عیار باشید :-)

این بحث گسترده تر از یک پست ساده و مختصر است اما نمیدانم همین کفایت میکند یا ترجیح میدهید جزئیات بیشتری همراه با ذکر موارد مشخص ارائه گردد. :-)

با ارادت و احترام،
سیمکو.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Simko

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ahmad206

باز هم خیلی خیلی ممنون. من واقعا نمیدونم چخ جوری از شما تشکر کنم.
اگه میشه در این زمینه هم راهنماییم کنیم:

من دوست دارم ، دوستای زیادی داشته باشم ولی موفق نبودم تو این زمینه . طریقه ارتباط به چه صورته ؟ من معمولا به دیگران خیلی احترام میزارم و به قولی شخصو خیلی تحویل میگیرم ولی احساس میکنم این کار بدتر باعث خراب شدن دوستی های من شده . به نظرتون باید افرادو کم تحویل گرفت ؟ بی اعتنا بود ؟ اینطوری ادم عزیز تر میشه ؟!
بازم خیلی خیلی ممنون

---

سلام آقا احمد عزیز، ممنونم دوست خوبم.

آقا احمد عزیز، به نظر من، سوال شما میتواند پاسخهای متفاوتی داشته باشد. دقت داشته باشید که جامعه از انسانهایی با شخصیت هایی گوناگون تشکیل شده، و یک گونه خاص از برخورد در ملاقات با افراد متفاوت پاسخگو نیست. در طول چند هفته ای که در این انجمن عضو شده ام و طبق مشاهداتی که داشتم، اکثر راه حل های ارائه شده در این انجمن به گونه ای معصومانه، و با فرض گرفتن "اجتماع بدون نقص*" (با چاشنی منطق) ارائه شده اند. لذا بعنوان مهمان در این پست سعی میکنم تا جای ممکن به راه حلی اشاره کنم که با جامعه ای سالم هماهنگ باشد و از ذکر کردن روشهایی که جنبه اخلاقی آن جای بحث دارد خودداری کنم.

*اجتماع بدون نقص: منظور سالم و بدون کاستی فرض کردن اجتماع و افراد دخیل در یک مسئله مطرح شده است.

- - - - - -

آقا احمد عزیز، در هر رابطه ای، خواه عاطفی یا دوستی ساده، بهترین کار این است که حد اعتدال را نگه دارید. به موقع لطف کنید، به موقع شوخی کنید و به موقع جدی باشید. در صورتی که حد اعتدال از بین برود، رابطه حالتی کش مانند به خود میگیرد: فردی که کمتر محل میگذارد، کمتر لطف میکند و از طرف مقابلش بیشتر فاصله میگیرد به جایگاه برتر در رابطه دست می یابد، و طرف مقابلش نیز اگر "در باغ نباشد..." مطیع و فرمانبردار او، به دنباش میرود (جایگاه خاشع). اگر چه در نگاه اول جایگاه برتر بودن جذاب به نظر میرسد، اما حقیقت کاملاً متفاوت است. از اینکه کسی مدام به دنبالش است و دائماً جلوی دست و پایش را میگیرد، کوچکترین لذت یا آرامشی از رابطه خود کسب نمیکنند.
برای درک این موضوع، توصیه میکنم این تاپیک که دیروز زده شد را مطالعه کنید تا مفهوم جایگاه های برتر و خاشع، و نیز پدیده "کش" را بصورت زنده تجربه کنید.: یه زخم عمیق (دردودل)

نحوه رفتار و شخصیت یک فرد نفش کلیدی در جذب افراد دارد. توصیه میکنم با افراد (هر کسی) طوری برخورد کنید که گویی با یک کودک رفتار میکنید. به حرفهایشان با دقت و حوصله گوش دهید، بیشتر لبخند بزنید، کوچکترین موفقیت را به آنها گوشزد و تبریک بگویید، خصوصیات مثبت آنها را به زبان بیاورید، اشکالات آنها را ساده بگیرید، اگر برای شما زحمت کشیدند یا محبتی در حق شما کردند، (مثل کودکی که چند ساعت وقت صرف میکند تا برایت نقاشی بکشد) صرفنظر از میزان محبت آنها، از صمیم قلب شاکر باشید و اگر کسی از حد و حدودی که تعیین کرده اید تجاوز کرد، کاملاً جدی شوید و اخم کنید تا دیگر به خود اجازه شیطنت ندهند. یاد بگیرید به اندازه لطف کنید، چرا که لطف مداوم به هر کسی میتواند در دراز مدت نه تنها به چشم نیاید، بلکه آن لطف را حق مسلم خود بدانند (اگر تجربه کنید متوجه میشوید).

تا جوانی 20 ساله هستید، رفیق باز بودن خصلت بدی نیست، اما سعی کنید به مرور میزان رفیق باز بودن را کاهش دهید و رابطه ها را به دوستی رسمی تغییر دهید. بعد از ازدواج، سعی کنید کمتر با دوستان باشید و بیشتر با همسرتان. زن ذلیل نباشید، اما زن دوستی تمام عیار باشید :-)

این بحث گسترده تر از یک پست ساده و مختصر است اما نمیدانم همین کفایت میکند یا ترجیح میدهید جزئیات بیشتری همراه با ذکر موارد مشخص ارائه گردد. :-)

با ارادت و احترام،
سیمکو.

---

سیمکو عزیز بازم واقعا ممنونم. خیلی به من کمک کردید.
راستی اون نامه که فرستادم بدون پاسخ موند !!!
به طور کلی به نظرتون اصول جذاب بودن و ایجاد ارتباط صحیح چیه ؟
ممنون میشم در باره جذاب بودن و اینکه ادم بتونه دیگرانو به سمت خودش بکشونه هم یه سری توضیحاتی بدین.:43:
راستی از وقتی این تاپیکو زدم و حرفای شما را خوندم و اون نامه را فرستادم خیلی خیلی حالم بهتر شده.

سلام مجدد احمد آقای عزیز،

از اینکه حال بهتری دارید جداً خوشحال شدم، زنده باد! کم کم غم از دست دادن دوست سابقتان کمرنگتر میشود و به شما کمک میکند تا از او دوری کنید (طبق قولی که دادید).

احمد آقای عزیز، برای جذاب/گیرا بودن هر کسی رسم خودش را دارد، مواردی که در پایین عرض میکنم به نظر بنده تاثیر گذار هستند، اما ممکن است برای سایرین چنین نباشد.

- با خود راحت باشید و در هر جمعی اعتماد به نفس بالایی از خود نشان دهید. نسبت به اینکه دیگران راجع به شما چه فکر میکنند زیاد اهمیت ندهید و بدانید که شما از هر کسی مهمتر هستید.
- با احساس زندگی کنید. کاری که دوست میدارید را انجام دهید و دنبال رویاهایتان باشید. سعی کنید در هر زمینه ای همیشه هدفمند و بلند همت باشید.
- شکست را عامل کوچکی فرض کنید و از هر شکستی درس بگیرید. شکست مثل سربازی است، شاید وقت تلف کردن جلوه دهد اما از آن تجربه کسب میکنید.
- خونسرد بمانید و خود را از دست ندهید... اجازه نده تشنجات عاطفی شما را تحریک کند.
- منظم باشید، و هنگامی که هدفی را مد نظر میگیرید تا آن را به دست نیاورده اید دست بردار نباشید. اجازه ندهید کسی به شما بگوید چکار کنید، مگر اینکه خود درخواست راهنمایی کرده باشید.
- به شدت به اخلاقیات و ارزشها پایبند باشید و از سستی بپرهیزید. سعی کنید در اصول از همه پیشی بگیرید و از گستاخی و فحاشی دوری نمایید.
- پیش قدم و راهنمایی به تمام معنا باشید.
- به اینکه دیگران در مورد پوشش شما چه فکر میکنند زیاد اهمیت ندهید اما تلاش کنید سنگین و شیک پوش باشید.
- به رشد معتقد باشید. بدانید که تغییر یک پروسه درونی است که زمان میبرد. دیگران را بخاطر اشتباهاتشان سرزنش نکنید. قدرت بهتر بودن در دستان شخص شماست نه در گرو اشتباهات دیگران. متواضع بمانید و به رشد خود کمک کنید.
- در عشق همواره کسانی که چشمت را گرفته اند را به چالش بکشید. یاد بگیرید که هیچ زنی شما را انتخاب نمیکند، بلکه شما هستید که آن(ها) را انتخاب میکنید. در کار دل زانو نزنید و خود را به پای کسی نیاندازید. اگر زنی توانست به اندازه کافی تحت تاثیرت بگذارد آنموقع به او محبت کن، چرا که شایستگی عشق و علاقه را دارد.
- ریاست مابانه و ارباب منشانه رفتار نکن، به هیچ عنوان! اگر رئیس گروهی شدی، به نظرات همه گوش بده و سپس تصمیم بگیر. دخیل کردن آنان در مسائل به آنها این احساس را میدهد که واقعاً برایت اهمیت دارند، اینگونه شما را دوست میدارند و وفادار خواهند بود.
- از پذیرش خطاهایت طفره نرو، داوطلب شو که اشتباهاتت را بپذیری. شانه خالی کردن برای یک مرد ضعف بزرگی است.
- بدانید که نیاز به ثابت کردن خودت ندارید لذا دنبال تایید شدن توسط دیگران برای دستیابی به احساس بهتر نباشید.
- باهوش و زیرک بمانید. ذهنی زیبا را پرورده کنید و هر شرایط دشواری را برای خود تحلیل کنید.
- مسلط باشید، ولی سلطه جو نباشید. در مهارتهای اجتماعی از دیگران یک سر و گردن بالاتر بمانید.
- در اجتماع سعی کنید دنبال انسانهای زیبا (زیبایی درون) و مقتدر باشی. به نظر من داشتن 4 دوست مقتدر و اندیشمند بهتر از داشتن 100 دوست سست عنصر یا بی فرهنگ است. در حضور دوستان مقتدر رشد خواهید کرد.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Simko

سلام مجدد احمد آقای عزیز،

از اینکه حال بهتری دارید جداً خوشحال شدم، زنده باد! کم کم غم از دست دادن دوست سابقتان کمرنگتر میشود و به شما کمک میکند تا از او دوری کنید (طبق قولی که دادید).

احمد آقای عزیز، برای جذاب/گیرا بودن هر کسی رسم خودش را دارد، مواردی که در پایین عرض میکنم به نظر بنده تاثیر گذار هستند، اما ممکن است برای سایرین چنین نباشد.

- با خود راحت باشید و در هر جمعی اعتماد به نفس بالایی از خود نشان دهید. نسبت به اینکه دیگران راجع به شما چه فکر میکنند زیاد اهمیت ندهید و بدانید که شما از هر کسی مهمتر هستید.
- با احساس زندگی کنید. کاری که دوست میدارید را انجام دهید و دنبال رویاهایتان باشید. سعی کنید در هر زمینه ای همیشه هدفمند و بلند همت باشید.
- شکست را عامل کوچکی فرض کنید و از هر شکستی درس بگیرید. شکست مثل سربازی است، شاید وقت تلف کردن جلوه دهد اما از آن تجربه کسب میکنید.
- خونسرد بمانید و خود را از دست ندهید... اجازه نده تشنجات عاطفی شما را تحریک کند.
- منظم باشید، و هنگامی که هدفی را مد نظر میگیرید تا آن را به دست نیاورده اید دست بردار نباشید. اجازه ندهید کسی به شما بگوید چکار کنید، مگر اینکه خود درخواست راهنمایی کرده باشید.
- به شدت به اخلاقیات و ارزشها پایبند باشید و از سستی بپرهیزید. سعی کنید در اصول از همه پیشی بگیرید و از گستاخی و فحاشی دوری نمایید.
- پیش قدم و راهنمایی به تمام معنا باشید.
- به اینکه دیگران در مورد پوشش شما چه فکر میکنند زیاد اهمیت ندهید اما تلاش کنید سنگین و شیک پوش باشید.
- به رشد معتقد باشید. بدانید که تغییر یک پروسه درونی است که زمان میبرد. دیگران را بخاطر اشتباهاتشان سرزنش نکنید. قدرت بهتر بودن در دستان شخص شماست نه در گرو اشتباهات دیگران. متواضع بمانید و به رشد خود کمک کنید.
- در عشق همواره کسانی که چشمت را گرفته اند را به چالش بکشید. یاد بگیرید که هیچ زنی شما را انتخاب نمیکند، بلکه شما هستید که آن(ها) را انتخاب میکنید. در کار دل زانو نزنید و خود را به پای کسی نیاندازید. اگر زنی توانست به اندازه کافی تحت تاثیرت بگذارد آنموقع به او محبت کن، چرا که شایستگی عشق و علاقه را دارد.
- ریاست مابانه و ارباب منشانه رفتار نکن، به هیچ عنوان! اگر رئیس گروهی شدی، به نظرات همه گوش بده و سپس تصمیم بگیر. دخیل کردن آنان در مسائل به آنها این احساس را میدهد که واقعاً برایت اهمیت دارند، اینگونه شما را دوست میدارند و وفادار خواهند بود.
- از پذیرش خطاهایت طفره نرو، داوطلب شو که اشتباهاتت را بپذیری. شانه خالی کردن برای یک مرد ضعف بزرگی است.
- بدانید که نیاز به ثابت کردن خودت ندارید لذا دنبال تایید شدن توسط دیگران برای دستیابی به احساس بهتر نباشید.
- باهوش و زیرک بمانید. ذهنی زیبا را پرورده کنید و هر شرایط دشواری را برای خود تحلیل کنید.
- مسلط باشید، ولی سلطه جو نباشید. در مهارتهای اجتماعی از دیگران یک سر و گردن بالاتر بمانید.
- در اجتماع سعی کنید دنبال انسانهای زیبا (زیبایی درون) و مقتدر باشی. به نظر من داشتن 4 دوست مقتدر و اندیشمند بهتر از داشتن 100 دوست سست عنصر یا بی فرهنگ است. در حضور دوستان مقتدر رشد خواهید کرد.

---

واقعا نمیدونم چه جوری از شما تشکر کنم.
خیلی خیلی خیلی خیلییییییی ممنونم.
به عنوان سوال اخرم اینو یادم رفته بود بپرسم :
وقتی من اون دوستمو تو داشنگاه میبینم باید بهش سلام کنم یا نه ؟

خواهش میکنم دوست خوبم. :72:
دوست شما فقط قهر کرده، و (هنوز) به خودش اجازه اقدامی که سبب آسیب رساندن به موقعیت شما شود انجام نداده. تا آنموقع شما نقش یک بزرگسال را بازی کنید و بطوری مختصر سلام کنید یا بعنوان درود سری تکان دهید. منتظر پاسخ سلام او نباشید. بگذارید او تا مدتی نقش کودکی که قهر کرده را بازی کند. دوستان مشترکتان با مشاهده چنین رفتارهایی جانب شما را خواهند گرفت. :-)

ای وای دلم تنگ شده :302::302::302::302::302::302:

سیمکو جان دوباره راه حل بدین حالم خوب بشه :46:

سلام مجدد آقا احمد عزیز،

پارسال دوست امسال آشنا. آقا احمد حقیقت رو بخواید من روانشناس نیستم، تا اینجا هر چیزی که عرض کردم نظرات و دیدگاههای شخصی من بودند. بابت اعتمادی که به من کردید از شما ممنونم.

آقا احمد من در خدمتم، اما دقیقاً نمیدونم برای چه چیزی راه حل میخواید. اگه نیاز میدونید یک ترد جدید ایجاد کنید و مشکلتون رو مطرح کنید، در یاری رسانی کوتاهی نخواهم کرد.

ارادتمندم،
سیمکو.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط keyvan

طبق قوانین همدردی
16 - معرفی آی دی یاهو ممنوع ، تبلیغ شماره تلفن ، ایمیل و ... از طریق نام کاربری یا پستها در انجمنها ممنوع

هیچ کاربری حق ندارد با معرفی آی دی یاهو، شماره تلفن یا وسائل ارتباطی دیگر چه به صورت عمومی و چه به صورت خصوصی کاربران را به اعتبار این انجمن به سمت خود سوق دهد. همه ی کاربران در همین انجمن به مقصود خود می رسند .

---

ببخشید اطلاع نداشتم، ممنونم از تذکرتون.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Simko

ببخشید اطلاع نداشتم، ممنونم از تذکرتون.

---

برام پیغام خصوصی بزنید ایدی را .
مرسی

سلام احمد جان. :72:

متاسفانه این امکان مقدور نیست برادر من. در انجمن همدردی امکاناتی چون پیام خصوصی برای کاربران عادی فعال نیست، برای این امکانات باید حق عضویت به انجمن پرداخته شود، اما چون متاسفانه در ایران حضور ندارم، کارت اعتباری "مسترکارد" و نیز "پی پال" توسط سایت همدردی پذیرفته نمیشود، لذا هنوز راهی برای پرداخت پیدا نکرده ام.

با این وجود فکر میکنم قانونی که ویدا خانم نقل قول کردند بدون ابهام باشد. بدین معنی حتی اگر امکان پیام خصوصی وجود داشت، خلاف مقررات محسوب میشد. این دوستان بجای اخطار به ما، محترمانه تذکر دادند به نظرم شابسته است ما نیز به قوانین احترام بگذاریم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Simko

سلام احمد جان. :72:

متاسفانه این امکان مقدور نیست برادر من. در انجمن همدردی امکاناتی چون پیام خصوصی برای کاربران عادی فعال نیست، برای این امکانات باید حق عضویت به انجمن پرداخته شود، اما چون متاسفانه در ایران حضور ندارم، کارت اعتباری "مسترکارد" و نیز "پی پال" توسط سایت همدردی پذیرفته نمیشود، لذا هنوز راهی برای پرداخت پیدا نکرده ام.

با این وجود فکر میکنم قانونی که ویدا خانم نقل قول کردند بدون ابهام باشد. بدین معنی حتی اگر امکان پیام خصوصی وجود داشت، خلاف مقررات محسوب میشد. این دوستان بجای اخطار به ما، محترمانه تذکر دادند به نظرم شابسته است ما نیز به قوانین احترام بگذاریم.

---

درسته. ولی ، من و شما هر دو مایلیم با هم در ارتباط باشیم . اگه دوستان اجازه بدند شما ایدیتونو بزارید بعد که من دیدم پستو پاک کنند خیلی خیلی ممنون میشم . کمک بزرگی هم به من کرده اند.
مرسی