فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
سلام
من دوباره اومدم!!
من تاپیک قبلیم هست که : از علاقه من به خودش مطمین شده داره ناز میکته!!!
فردا قراره با مامانش بیاد خونمون برای اشنایی.
امشب که داشتیم صحبت می کردیم به من گفت چرا تو فیس بوک عکس اون ماشین صورتی رو گذاشتی؟! بی کلاسه! من دوست ندارم از این چیزا دوست داشته باشیا!! بعدن خونمون رو این شکلی نکنی!
من یکم ناراحت شدم.بعد شروع کرد که فردا چی می پوشی؟ بهت که گفته بودم میای خانواده ما پوششت باید فلان طور باشه. من که از لحنش خوشم نیومد زیاد یکم ساکت شدم.این بدتر کرد.گفت: خوب سوالی داری؟! اگه نه که شب به خیر!
من واقعا انتظار داشتم که فردا همچین برنامه ای داریم یکم مهربونتر باشه با من!!
زنگ زدم 5 دقیقه بعدش که صحبت کنم که به هم احترام بذاریم و مستبدانه رفتار نکنیم.که خیلی تند حرف زد که چقدر گیر میدی.من اهل این نیستم که خواهش و التماس کنم و اصلا اینطوری باشی بدرد هم نمیخوریم و ... گفتم یعنی تو خودت خوشت میاد من باهات اینطوری حرف بزنم؟ گفت من اجازه نمیدم کسی با من اینطوری حرف بزنه!!!!! بعد خداحافظی کردیم.
من زاستش اینقدر بهم بر خورده بود که نیم ساعت بعد زنگ زدم که بگم اگه می خواد ادامه بده رفتارشو بهم بزنیم که جواب نداد ( مثلا خوابیده) !!!
الان نمی دونم تقصیر از منه؟ من گیر دادم زیاد؟ اصلا ادامه بدم؟ فردا زنگ زد چی بگم؟ با توجه به اینکه مامانش زنگ زده قراره فردا شب رو گذاشته.
تو رو خدا راهنماییم کنین :-(
فراموش کردم بگم .من این بحث ها رو برای مامان و خواهرم تعریف میکنم.یکم نظرشون منفی شده و حساس شدن.نمی دونم مطرح کردنش درسته یا نه.اونا احساس میکنم بیشتر از من استرس دارن و نظراتشون احساسی تره انگار. من تا یه جمله بد میگم میگن بهم بزن.تا یکم خوب میگم میگن سخت نگیر موقعیتش عالیه.همه یه ایرادهایی دارن!!
موندم به خدا :-(
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
سلام
زيبا جان خيلي خودتو درگير احساساتت كردي
شما چرا اينقدر استرس داري, اون اقا 33 سالشه و شما 27 سالت,هردو بزرگيد. اينهمه ايرادگيري براي چيه؟؟
هر دوتاپيكتو خوندم و ببخش اينو ميگم هر دو تون انگار ديدتون به ازدواج يه كم نا پخته است
چرا اينقدر به خودت استرس وارد ميكني كه اعتماد به نفست بياد پايين, اين اقا فقط يه خواستگاره زيبا جان, نكنه اشتباه كني و فقط به دوستش دارم اكتفا كني
قرار نيست رفتار خاصي بكني. خودت باش, پوششي كه دوست داري داشته باش, خونواده ات همون باشن كه هستن, دليلي نداره به خاطر اون جور ديگه اي باشي مخصوصا تو اين مرحله
بحث بي كلاس و با كلاس رو بزار كنار, همه جوره خودت باش , چون ممكنه تا اخر زندگيت همين روال باشه
در ضمن اين نكته خيلي خيلي مهمتره از بحث الانت و خونواده ات هم بايد دقت كنن تا اين اقا رو نشناختي و همه جوره ازش مطمين نشدي جواب نده
قرار نيست به هر قيمتي ازدواج كني, خونواده ات هم قاطي احساساتت نكن, يه كم احساساتتو كنترل كن
اين روزا خيلي حواستو جمع كن و به جاي غصه خوردن و استرس داشتن همه جوره ايشون رو بشناس
چون روزي كه انتخاب كردي و ازدواج كردي هيچ راه برگشتي نداري
الان از عقل و منطقت كمك بگير, اميدوارم بهترين ها واست پيش بياد
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
به نظر من هم رفتار اون آقا با توجه به سنش کاملا نپخته و بچگانست!
انگار داره منت میذاره و به خیال خودش داره به شما لطف میکنه که میخواد بیاد خواستگاری! اینجور آدمها از زمین و زمان توقع دارن! همه رو در برابر خودشون کم ارزش می بینن و دچار خود بزرگ بینی مفرط هستن!
پس لطفا در انتخابتون بیشتر دقت کنید...
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
تاپیکهای قبلی شما رو نخوندم. بر اساس همین یک پست شما پاسخ میدم:
لازم نیست اونقدر زنگ بزنی که تهدیدش کنی که به هم میزنی یا نه. همه چیز را بسپار به زمان خواستگاری و بعد از آن. میتونی حین خواستگاری یا بعد از اون ماجرا را به هم بزنی و بهش بگی که نمیتونی با طرز تفکرش کنار بیای. اینکه این اقا نظرات خودش رو به شما تحمیل میکنه یا تحقیر آمیز و منت بار در این مرحله با شما صحبت میکنه اصلا به هیچ وجه نشانه خوبی نیست. وقتی هنوز به خواستگاریت نیومده اینقدر دور برداشته، به این دلیله که شما خیلی سهل الوصول هستی برای ایشون و سخت هم مسخ و بی اراده و منفعل داری عمل میکنی.
برای خودت ارزش قائل باش!
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
[b] با نظر مهرداد موافقم.
پسراییکه طوری رفتار میکنند که انگاری دارند لطف میکنن با یه دختر ازدواج میکنند در زندگی متاهلی بیچاره میکنن دختررو.
البته ببخشید رک گفتما (من نمیدونم طرف شما چجور پسری هستند)به طور کلی عرض کردم.
اینجور پسرا در زندگی متاهلی انقدر سرکوفت به زنشون میزنند و دائما با اینو اون مقایسه میککندو آخرشم میگن: نباید تو رو میگرفتم (دقت کنید...نمیگن نباید باهات ازدواج میکردم...میگن نباید تو رو میگرفتم!!!!انگاری دور از جون کفش گرفتن)
هیچوقت خودتونو به خاطر ازدواج با پسری خوارو ذلیل نکنید چون رو سرتون سوار میشن و بیچارتون میکنند. همینی که هستین باشین :305:
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
سلام به نظر من تو خودتو خیلی دست پایین گرفتی اینی که هنوز هیچی نشده اینجوری داره باهات برخورد می کنه بعد ازدواج چجوری میخاد باشه احساساته خالی یعنی بدبختی طلاق اینده مبهم تا فرصت داری خودتو نجات بده کسی نمی تونه مشکل تورو حل کنه بجز خودت سنگاتو با خودت وا بکن نمیگم 100درصد شکست می خوری ولی 1 درصدشم کافیه واسه کشیدن کنار از این ازدواج
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
سلام
شما چنان این آقا پسر رو نسبت به جواب مثبت خودتون و خانواده تون مطمئن کردی که فکر می کنه فقط خودش این وسط تصمیم گیرنده ست و شما می بایست از خداتون هم باشه که به خواستگاریتون بیاد.
یه نصیحت خواهرانه : هیچوقت به یک مرد این حس رو القا نکن که تحت هر شرایطی باهاش می مونی (بخصوص قبل از ازدواج) چون اینطوری به خودش اجازه می ده هر رفتاری رو که دوست داشت باهاتون داشته باشه.
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
سلام دوست عزيز
اون آقا خواستگاره . درسته ؟
شوهرت نيست كه بگي با من اينطوري رفتار كن يا نكن .
يا خيلي شيك بگي اگه با من اينطوري رفتار كني ....
و اون شيكترين پاسخي كه ميتونست بده اين بود : نه . من اينطوري برخورد نميكنم .
اما واقعا با اين سوال و جوابها به نتيجه ميرسي ؟
دوست من توي خواستگاري رفتار طرف رو ببين ، نه حرفش رو .
چون اگه حرفش رو ببيني خداي نكرده فردا ميشي مثل هزاران نفري كه ميگن زير قولهاي خواستگاريش زد . به من نگفت اينطوريه .
دوست من ، اگه شواهد و قرائن نشون ميده كه نگاه از بالا به پاييني داره ، لطفا سعي بر گفتگوي تمدنها نداشته باش يا اينكه بگي گفته اينطوري نيستم . شما بر اساس رفتاري كه ازش ميبيني تصميم بگير . و دليلي نداره اگر روزي جوابت منفي بود دليلش رو بر اساس رفتارش توضيح بدي . چون باب اين باز ميشه كه بگه نه من اينطوري نيستم . به حرفش تكيه نكن . عملش رو ببين .
خواهشا حد و مرز احساسات رو توي تصميم گيريت مشخص كن و عنان عقلت رو به احساس نده .
بزرگترين تصميم عمرت رو ميخواي بگيريا . 6 دونگ حواست رو جمع كن .
موفق باشي .
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
حاضري يك عمر با مرد ديكتاتور مستبد وخود راي وغد زندگي كني . كاملا معلومه خود خواه وغده .نظر شخصيمو بگم ولش كن
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
خیلی ممنونم از اینکه جواب دادین
راستش تو برخوردای حضوری رفتارش اینطوری نیست.پشت تلفن یه هفته است اینطوری شده!!
امروز صبح زنگ زد انگار نه انگار اتفا قی افتاده ولی من زیاد تحویاش نگرفتم.شاید کارم زشت بود و امشب مهمان ما هستند درست نبود بس محلی کنم ( نمیدونم اصلا با کم محلی که کردم بازم میان امشب یا نه! )
از این دلم میسوزه که من هم دختره مهربونی هستم هم واقعا چیزی کم ندارم.پزشکم.خیلی هم خدا رو شکر زیبام.خانواده خیلی خوبی هم دارم.
درسته ایشون موقعیت تحصیلیش از من بالاتره ولی واقعا منم دختری نیستم که بتونه اینقدر راحت ازم بگذره کسی!! بهم خیلی زور میاد اینطوری انگار داره تحقیر میکنه منو :-(
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
زیبا خانم گرامی، همانطور که دوستان گفتند ظاهرا جای شما و آقای خواستگار عوض شده،
ایشون باید سعی کنه خودش رو به شما ثابت کنه، چون در واقع اون آقا شما رو پسندیده که داره میاد خواستگاری و حالا شما هستید که باید ایشون را بپسندید یا نپسندید.
احتمالا اون آقا رگ خواب شما دستش اومده و با بی اعتنایی و برخوردهای اینچنینی سعی داره شما رو به دنبال خودش بکشونه و از حالا گربه رو کشته و تا دم حجله صبر نکرده
سعی کنید از حالا جایگاه ها رو مشخص کنید و نشون بدید که در این خواستگاری تصمیم گیر نهایی شما هستید.
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
وااااااااای دوستای گلم
مهمونهام اومدن.همه چیز عالی پیش رفت.با هم صحبت کردیم.مشکلاتمون رو حل کردیم.
خیلی دوستتون دارم.خیلی ممنونم که تو اون نگرانیهام تنهام نذاشتینو راهنماییم کردین.
خیلی ماهین همتون:72::72::72::72::46::46::46:
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
سلام
خیلی خوشحالم که اینقدر شادی:227::310::227::310::227:
چیا گفتین و چیا شنیدین ؟
خیلی خوبه با یه جلسه گفتگو تمام مشکلاتتونو حل کردنین وسنگاتونو واکندین.:82:
تو مهمونی سعی کردین جوری باشین که ایشون میخواد یا خودتون بودین؟
بالاخره تمام اینا میتونه واسه دیگران تجربه باشه.:325:
به امید بهترینها:72::72::72:
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
سلام هیام عزیز
مرسی.اره واقعا خوشحالم :310:
راستش من تماس نگرفتم باهاش.اخر خودش زنگ زد که قراره مهمونی رو یاداوری کنه.من مودب برخورد کردم انگار بحثی نشده.اونم همینطور.امشب اومدن.خیلی همه چی خوب پیش رفت دقیقا تمام رفتاراش همونطور بود که من انتظار داشتم.بعدش صحبت کردیم متوجه شدیم این یه هفته خیلی تحت فشار کار و استرس این مهمونی و برنامه هامون بودیم.اشتباهاتمون رو پذیرفتیم و ایشالا سعی می کنیم تکرار نکنیم.:72:
از طرفی حالا که ارتباطمون خانوادگی شد انگار رسمیت بیشتری پیدا کرد از طرفی خانواده هم رو دیدیم حساسیت ها و نگرانی هامون کمتر شد و شناختمون بیشتر:72:
راستی یادم رفت بگم.تو مهمونی من و خانوادم دقیقا خودمون بودیم.ایشون یکم خانوادش مذهبی تر از ماست.میزان تفاوتش رو با اینکه صحبت زیاد کردیم در موردش ولی بازم دقیق نمی فهمیدیم.که امشب متوجه شدیم ذهنهامون در این مورد خیلی متفاوت نبود (پوشش و ...)
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
برای شناخت بیشتر ، جلسات بیشتری رو ترتیب بدید ، بذارید فرآیند شناخت و تصمیم گیری به درستی پیش بره.
خیلی زود سیاه سیاه رو به سفید سفید و یا بالعکس تفسیر نکنید.
مراقب باشید:
با یه غوره سردی مون نکنه با یه مویز گرمی
آنچه انتظارش رو دارید در معادلات تاثیر ندید ، سعی کنید واقعیات رو ببینید ، واقعیات رو بشنوید ، واقعیات رو حس کنید. (نه تصوراتتون رو ) اگه جلوشون رو نگیرید ، حواس ما هیچگاه اشتباه نمی کنند ، شواهد و نشانه ها رو فراموش نکنید.
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
زیبا جون خوشحالم که خوشحالی و احساس خوبی داری.
صحبتهای baby رو جدی بگیر.
خیلی خوبه که همه چیز به صورت رسمی پیش بره..این بهترین حالت ممکنه
ایشالله که همه جوونا خوشبخت بشن. :43:
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
سلام :72:
چشم.حق با شماست.من متاسفانه در ان واحد یه ادم رو تا عرش و در همون لحظه می تونم تا فرش ببرم.شاید به خاطر احساساتی بودنمه!!!
هنوز تصمیم کامل گرفته نشده.قراره روند شناختمون رو ادامه بدیم ولی رسمی تر.
چشم baby جان .سعی خودمو میکنم.می خوام اول یکم از حساسیت های خودم کم کنم ببینم حساسیت خودم چقدر تو اتفاقات که افتاده بود تاثیر گذار بوده. و زمان بیشتری بذاریم برای صحبت.مرسی از راهنمایی و تذکر به جاتون:72:
نادیا جون ممنونم از پیامت.حالا ایشالا که دوام پیدا کنه خوشحالیم و باز 4 روز دیگه نیام تاپیک نزنم :163:
:46:
RE: فوریه!!!نمیدونم باهاش چه رفتاری بکنم و مهمانی فردا رو چه کنم؟؟
نفوذ بد نزن عزیزم.:163:
ایشاالله که خیره..ولی باید در این دوران چشمارو خوب باز کرد و به قول baby همه چیزو همونطور که هست دید نه همونطور که دلمون میخواد باشه.
به هر حال دوران نامزدی مال همین چیزاست دیگه.
خوش باشید جوونا :43: