بعد از یک سال هیچ حسی نسبت به من نداره

من 29 ساله اون 27 ساله تو محیط کار با هم اشنا شدیم بعد از شناخت مختصر 3ماهه رفتیم خواستگاری همه چیز با گذشت 9 ماه خوب پیش میرفت واسه اینکه ببینیم دوست داشتنمون وابستگیه زود گذر نیست گفتیم مدت 3ماه از هم کلا بی خبر باشیم ببینیم حسمون می مونه یا نه الان بعد از گذشت 3ماه از قطع رابطه دختر خانوم میگه که حسش وابستگیه زود گذر بوده و الان هیچ حسی نسبت به من نداره:
1.تحلیل جناب مشاوران از این قطع مقطعی رابطه به منظور شناخت عشق واقعی یا حس واقعی
2. نحوه کنار آمدن من با این موضوع و اینکه من همچنان دوسش دارم ولی اون میگه حسی نداره و تنها دلیلش هم واسه قطع کلی رابطه همینه
ممنون میشم کمکم کنید

سلام
دوست عزیز نگفتید خواستگاری تا کجا پیش رفت یعنی نامزد شدید یا نه
فکر نکنم اینکه گفتید سه ماه قطع رابطه کنیم ببینیم حسمون می مونه یا نه درست بوده باشه چون با گذشت زمان و رابطه هاست که احساس محکم و دوست داشتن یا نداشتن معلوم میشه نه دور شدن و قطع رابطه کردن
وقتی شناخت ها بیشتر بشه احساس هم دقیق تر و دوست داشتن هم بیشتر و رابطه هم مستحکم تر می شه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رسپینا

سلام
دوست عزیز نگفتید خواستگاری تا کجا پیش رفت یعنی نامزد شدید یا نه
فکر نکنم اینکه گفتید سه ماه قطع رابطه کنیم ببینیم حسمون می مونه یا نه درست بوده باشه چون با گذشت زمان و رابطه هاست که احساس محکم و دوست داشتن یا نداشتن معلوم میشه نه دور شدن و قطع رابطه کردن
وقتی شناخت ها بیشتر بشه احساس هم دقیق تر و دوست داشتن هم بیشتر و رابطه هم مستحکم تر می شه

---

تا قبل از نامزدی _ مثلا این هم ایده یک مشاور بود که برای سنجش میزان عشق و علاقه پس از مدتی قطع رابطه ، احساسمون رو بسنجیم:316:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

فقط یکی به من بگه محل طرح این مشکل همین جا بوده ؟ خیلی احتیاج به کمک دارم وضعیت من یکم عجیب غریبه و خاص، اول خدا بعدشم شماها...

سلام

من فکر میکنم درست مطرح کردید موضوع رو.

اما یه سوال...شما و اون خانوم که ماشالله کم سن و سال نیستید...میشه بپرسم علت این حرکت اشتباه چی بوده؟
یه مدتی بی خبر بشید از هم که ببینید حستون درست بوده یا نه؟!

اگر این کار درست بود همه میرفتا خواستگاری و یه مدت طولانی با هم رفت و امد میکردن و در نهایت وقتی میدیدن همه چیز خوب پیش میره میگفتن خب حلا بیا یه مدت از هم بی خبر باشیم !

به جای این رفتار بهتر بود در این 9 ماه از هم شناخت درست حسابی بدست میاوردید.و از راه منطقی (نه احساسی) مییدید که ایا به درد هم میخورید یا نه

عشق و وابستگی در زندگی مهمه.اما تمام زندگی نیست.برای یه زندگی خوب موارد زیادی رو باید محک بزنید

به نظرم اصرار به برقراری رابطه نکنید.چون نتیجه عکس میده و ایشون بیشتر از شما دور میشه.بگذارید به حال خودش باشه مدتی.

اجازه بدید بتونه با ارامش و دور از فکر و خیال شما تصمیم درست بگیره

با تشکر از دوستان
ببینید خود شما بار ها تاکید کردید خیلی از احساسات ناشی از وابستگی زیاده و عشق کورکوارنه هست خب ما هم واسه اینکه در معرض وابستگی بودیم تو این مدت این کارو کردیم تا ببینیم این احساساتمون دائمی هستند یا زودگذر که متاسفانه این اتفاق افتاد من خودم اصلا در شرایط مناسبی نیستم ولی همش به این فکر میکنم که خوب شد بعد از ازدواج به این نتیجه نرسید!
در هر حال دخترا به نظرم خیلی عجیب شدن ای کاش لا اقل از خودم ایراد میگرفت نه اینکه یه دفعه بگه هیچ حسی نسبت بهت ندارم!
با این حساب بعیده که حالا حالاها بتونم به مقوله عشق و ازدواج فکر کنم...

سلام inception
این پیشنهاد که سه ماه از هم دور باشید تا ببینیدعلاقتون واقعی هست یا نه!پیشنهادش از طرف شما بوده دیگه!

به نظر من که با توجه به نوع رابطه شما که روند منطقی داشته و پس از سه ماه آشنایی به خواستگاری رسمی رفتید و ایشون هم شما رو قبول کرده و تا 9 ماه همه چیز خوب پیش رفته،این حرف کاملا اشتباه بوده

من شخصا نظر خودم رو می گم شما فرصت کافی برای سنجدین احساستون نسبت به هم داشتید.
و این موضوع رو اگر مثلا خواستگار من مطرح می کرد من فکر می کردم اون به اندازه کافی رو تصمیمش مطمئن نیست
و به اندازه کافی من رو دوست نداره و مسلما بعدش که می اومد بهش میگفتم من پشیمون شدم.درکل حس می کردم می خواد من رو به این بهانه بپیچونه.یا اینکه دختر دیگه ای وارد زندگیش شده که ایشون رو دو دل کرده....


من فکر می کنم دلیل مخالفت کنونی ایشون همین هست و شما باید بهشون بگید این سه ماه پیشنهاد یک مشاور بوده و سعی کنید محبت و عشق تون رو به ایشون نشون بدید.
شاید بهتر باشه از ی نفر سوم استفاده کنید تا با ایشون صحبت کنه مثلا خواهرتون یا خواهر خود اون دختر.
بعد اگر دیدید مشکل از اینجا نبوده و ایشون کلا تو اینمدت به این نتیجه رسیده که شما رو نمی خواد
باید با این واقعیت کنار بیاین و پافشاری نکنید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نازنین 1

سلام inception
این پیشنهاد که سه ماه از هم دور باشید تا ببینیدعلاقتون واقعی هست یا نه!پیشنهادش از طرف شما بوده دیگه!

به نظر من که با توجه به نوع رابطه شما که روند منطقی داشته و پس از سه ماه آشنایی به خواستگاری رسمی رفتید و ایشون هم شما رو قبول کرده و تا 9 ماه همه چیز خوب پیش رفته،این حرف کاملا اشتباه بوده

من شخصا نظر خودم رو می گم شما فرصت کافی برای سنجدین احساستون نسبت به هم داشتید.
و این موضوع رو اگر مثلا خواستگار من مطرح می کرد من فکر می کردم اون به اندازه کافی رو تصمیمش مطمئن نیست
و به اندازه کافی من رو دوست نداره و مسلما بعدش که می اومد بهش میگفتم من پشیمون شدم.درکل حس می کردم می خواد من رو به این بهانه بپیچونه.یا اینکه دختر دیگه ای وارد زندگیش شده که ایشون رو دو دل کرده....


من فکر می کنم دلیل مخالفت کنونی ایشون همین هست و شما باید بهشون بگید این سه ماه پیشنهاد یک مشاور بوده و سعی کنید محبت و عشق تون رو به ایشون نشون بدید.
شاید بهتر باشه از ی نفر سوم استفاده کنید تا با ایشون صحبت کنه مثلا خواهرتون یا خواهر خود اون دختر.
بعد اگر دیدید مشکل از اینجا نبوده و ایشون کلا تو اینمدت به این نتیجه رسیده که شما رو نمی خواد
باید با این واقعیت کنار بیاین و پافشاری نکنید.

---

ای کاش دختر دیگه ای در کار بود یا توی دوست داشتنم تردید بود یا این چیزایی که گفتید...
کلا میگن آفتاب که بزنه خاطره یک شب بارونی زود از بین میره...

سلام.این پیشنهاد که 3 ماه از هم دور باشید تا بتونید دور از احساس و کاملا منطقی دوباره راجع به اینکه واقعا به هم علاقه دارید فکر کنید کار درستی بوده ...این روش رو من از یکی از بهترین مشاور ها شنیدم و این طور که ایشون توضیح دادند و من هم امتحان کردم روش کاملا منطقی هست چون هرکس مخصوصا خانوما وقتی یه مدت کنار کسی باشن احساس وابستگی پیدا میکنند (این به نظرم یه حس غیر قابل اجتتاب هستش ) اما وقتی برای یه مدت از هم دور باشن از اون حس وابستگی فاصله میگیرن و اون وقت هستش که این توانایی رو دارن که درست فکر کنند که ایا طرفشون رو واقعا دوست دارند یا نه
اگر عشق واقعی باشه بعد از این مدت خاموش نمیشه و بعد از بازگشت شما برخورد سابق رو دارند
اما اگر به خاطر وابستگی و مسائل عاطفی و...... بوده باشه بعد از این مدت نسبت یه طرف مقابل سرد میشن و یا هیچ حس علاقه ای نسبت یه طرف مقابل حس نمیکنن

"عشق حقیقی در فراق و وصال معشوق شعله ور است"

من با نازنین موافقم..اگه پسری بعد از خواستگاری و یه مدت آشنایی برگرده به منم این حرف و بزنه یکم میرم تو خودم و به یه چیزایی شک میکنم ولی خب همون موقع دلیل اینکارو میپرسم از پسره.
مثلا خواستگار من هم (البته میخواست خودشو لوس کنه) برگشت گفت: نادیا بیا یه مدت از هم دور باشیمو اصلا همین اس ام اس خشک و خالیم به هم ندیم (آخه بابام شرط کردند که همدیگرو نبینیم و فقط با تلفن با هم در ارتباطیم البته شرایط من فرق داره)

خلاصه که منم راحت گفتم باشه..ایرادی نداره..اگر تو اینجوری میخوای حرفی نیست فقط دلیلشو بگو!! زودی گفت: حالا من یه چیزی گفتم چرا تو انقدر زود قبول کردی؟؟؟

پس برادر من بدون که دخترا خوششون نمیاد از این پیشنهاد اونم در اون شرایط و اگرم قبول کنند دلشون میخواد پسره بگه نهههههه من نمیتونم طاقت بیارم حالا یه چیزی گفتم....

بعد از اون سه ماه شما حضوری ایشون رو دیدید؟ چند بار؟

متاسفانه بعضی از مشاورها فکر می کنند هر چی پیشنهاد های عجیب غریب تر بدن کار درست ترن. اصلا نگاه نمی کنن ببینن طرف تو چه موقعیته و بر اساس اون موقعیت نظر بدن. چه راحت با زندگی بقیه بازی می کنن بعضی ها.

عشق درست با شناخت به دست می یاد معلومه که تو 9 ماه اول حتی 0.01 شناختی هم که باید باشه کسب نمیشه پس عشقی در کار نیست که.

ولی با وجود اینکه کار مشاور صحیح نبوده، شما یه تلاش کوچیک برای برگردوندن ایشون بکنید که احیانا از روی دلخوری و اینها نباشه. مطمئن شید که ایشون واقعا نمی خوادتون. البته من خودم واسه چیزی که می خوام تا حدی که جا داره تلاش می کنم که دیگه جای پشیمونی نمونده باشه. ممکنه دختر از این حرکت ازرده شده باشه.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نادیا-7777

من با نازنین موافقم..اگه پسری بعد از خواستگاری و یه مدت آشنایی برگرده به منم این حرف و بزنه یکم میرم تو خودم و به یه چیزایی شک میکنم ولی خب همون موقع دلیل اینکارو میپرسم از پسره.
مثلا خواستگار من هم (البته میخواست خودشو لوس کنه) برگشت گفت: نادیا بیا یه مدت از هم دور باشیمو اصلا همین اس ام اس خشک و خالیم به هم ندیم (آخه بابام شرط کردند که همدیگرو نبینیم و فقط با تلفن با هم در ارتباطیم البته شرایط من فرق داره)

خلاصه که منم راحت گفتم باشه..ایرادی نداره..اگر تو اینجوری میخوای حرفی نیست فقط دلیلشو بگو!! زودی گفت: حالا من یه چیزی گفتم چرا تو انقدر زود قبول کردی؟؟؟

پس برادر من بدون که دخترا خوششون نمیاد از این پیشنهاد اونم در اون شرایط و اگرم قبول کنند دلشون میخواد پسره بگه نهههههه من نمیتونم طاقت بیارم حالا یه چیزی گفتم....

---

عذر میخوام که اینو میگم ولی شما از کجا مطمئنید این شور و علاقه ای که الان همسرتون بهتون دارن و بالعکس مثلا تا 3 سال دیگه پایدار می مونه؟ توی ما ها به هزار و یک دلیل عاشق واقعی کم پیدا میشه چون فاقد سواد فرهنگی کلی هستیم نه سواد دانشگاهی...
ولی جالب اینجاست که بعضیا با این نظر موافق و بعضیا مخالف اند می بینید پیدا کردن یه نسخه واحد توی عشق کار سختیه ! ولی کافیه یکی بخواد ازدواج کنه همه میشن مشاور و مشاور ها هم توی این موقعیت ها کم میارن...بازم جسارت منو ببخشید ولی اگه یه دختر این اتفاق واسش افتاده بود فکر کنم دوستان بیشتر کمک میکردند حال اینکه شرایط من در حال حاضراصلا مساعد نیست

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

در ضمن من توی زندگیم فقط و فقط به این خانم پیشنهاد ازدواج دادم و توی زندگیم حتی یک دوست دختر هم نداشتم در ضمن دانشجوی دکترای امیرکبیرم و شغل پاره وقتی هم دارم...

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط d r e a m

سلام.این پیشنهاد که 3 ماه از هم دور باشید تا بتونید دور از احساس و کاملا منطقی دوباره راجع به اینکه واقعا به هم علاقه دارید فکر کنید کار درستی بوده ...این روش رو من از یکی از بهترین مشاور ها شنیدم و این طور که ایشون توضیح دادند و من هم امتحان کردم روش کاملا منطقی هست چون هرکس مخصوصا خانوما وقتی یه مدت کنار کسی باشن احساس وابستگی پیدا میکنند (این به نظرم یه حس غیر قابل اجتتاب هستش ) اما وقتی برای یه مدت از هم دور باشن از اون حس وابستگی فاصله میگیرن و اون وقت هستش که این توانایی رو دارن که درست فکر کنند که ایا طرفشون رو واقعا دوست دارند یا نه
اگر عشق واقعی باشه بعد از این مدت خاموش نمیشه و بعد از بازگشت شما برخورد سابق رو دارند
اما اگر به خاطر وابستگی و مسائل عاطفی و...... بوده باشه بعد از این مدت نسبت یه طرف مقابل سرد میشن و یا هیچ حس علاقه ای نسبت یه طرف مقابل حس نمیکنن

"عشق حقیقی در فراق و وصال معشوق شعله ور است"

---

ممنون، با حرفای شما کاملا موافقم یه جورایی حرفای خودم بود اینا ! ولی افسوس که واقعیت با حقیقت خیلی فرق داره ...خیلی..

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mr6262

بعد از اون سه ماه شما حضوری ایشون رو دیدید؟ چند بار؟

متاسفانه بعضی از مشاورها فکر می کنند هر چی پیشنهاد های عجیب غریب تر بدن کار درست ترن. اصلا نگاه نمی کنن ببینن طرف تو چه موقعیته و بر اساس اون موقعیت نظر بدن. چه راحت با زندگی بقیه بازی می کنن بعضی ها.

عشق درست با شناخت به دست می یاد معلومه که تو 9 ماه اول حتی 0.01 شناختی هم که باید باشه کسب نمیشه پس عشقی در کار نیست که.

ولی با وجود اینکه کار مشاور صحیح نبوده، شما یه تلاش کوچیک برای برگردوندن ایشون بکنید که احیانا از روی دلخوری و اینها نباشه. مطمئن شید که ایشون واقعا نمی خوادتون. البته من خودم واسه چیزی که می خوام تا حدی که جا داره تلاش می کنم که دیگه جای پشیمونی نمونده باشه. ممکنه دختر از این حرکت ازرده شده باشه.

---

ممنون، حضوری که دیگه هیچی! من همه تلاشمو کردم حتا گفتم اگه چند سال دیگه بیام چی؟ ولی میگفت جوابم منفیه چون هیچ حسی بهت ندارم..در مورد این که گفتید تو این زمان کم عشق بدست نمیاد هم کاملا با هاتون موافقم ولی چاره چیه باید سوخت وساخت..بازم ازتون ممنونم

موضوع اینه که شما میخواستین ازدواج کنین .نمی خواستین داستان لیلی و مجنون رو ثابت کنید که!!!
من خواستگارم ازم خواست 24 ساعت بهم زمان بدبم و دوباره فکر کنیم تا مطمین شیم بهم برخورد .گفتم باشه پس فعلا خداحافظ هر زمانی تصمیمت رو گرفتی تماس بگیر.که چند ساعت بعد تماس گرفت و کلی هم ابراز علاقه کرد.با این حال یکم ناراحتم هنوز!!! شما 3 ماااااه تماس نداشتین ؟!!!! کاملا واضحه که بر نمیگرده.
به نظر من سعی کنید مطمینش کنید که دوسش دارید هر چند دیگه بعد از 3 ماه سخت جواب میده!!
ایشالا مشکلتون حل شه :72:

خواستگار منم شرايطي مشابه شما داشت.اونم همين پيشنهادو بمن كرد.بعدش سر يك ماه رفت خواستگاري يه نفر ديگه!!!!مردم از انتظار .اخرشم اينطوري باخبر شدم ازش!! من فكر ميكنمبه اين خانوم برخورده باشه.فكر ميكنم قطعا مشكلاتي بوده كه اين پيشنهاد مطرح شده.دخترا مثل اقايون نيستند خيلي حساسترند.بنظرم به غرورش خيلي برخورده و خيلي انتظار كشيده.من پيشنهاد ميكنم يبار باهاش حضوري صحبت كنيد واين حرفارو مطرح كنيد.بگيد كه تمام اينكارها جهت اطمينان خاطرتون بوده و پيشنهاد مشاور بوده.سعي كنيد دلشو بدست بياريد.
موفق باشيد:)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زیبا خانوم

موضوع اینه که شما میخواستین ازدواج کنین .نمی خواستین داستان لیلی و مجنون رو ثابت کنید که!!!
من خواستگارم ازم خواست 24 ساعت بهم زمان بدبم و دوباره فکر کنیم تا مطمین شیم بهم برخورد .گفتم باشه پس فعلا خداحافظ هر زمانی تصمیمت رو گرفتی تماس بگیر.که چند ساعت بعد تماس گرفت و کلی هم ابراز علاقه کرد.با این حال یکم ناراحتم هنوز!!! شما 3 ماااااه تماس نداشتین ؟!!!! کاملا واضحه که بر نمیگرده.
به نظر من سعی کنید مطمینش کنید که دوسش دارید هر چند دیگه بعد از 3 ماه سخت جواب میده!!
ایشالا مشکلتون حل شه :72:

---

ممنون
اون 100% مطمئنه من دوسش دارم و منم 100% مطمئنم که بابت این قضیه بهش بر نخورده...
بعدشم چه اشکالی داره داستان لیلی و مجنون ثابت بشه حرف یه عمر زندگیه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط wrecked

خواستگار منم شرايطي مشابه شما داشت.اونم همين پيشنهادو بمن كرد.بعدش سر يك ماه رفت خواستگاري يه نفر ديگه!!!!مردم از انتظار .اخرشم اينطوري باخبر شدم ازش!! من فكر ميكنمبه اين خانوم برخورده باشه.فكر ميكنم قطعا مشكلاتي بوده كه اين پيشنهاد مطرح شده.دخترا مثل اقايون نيستند خيلي حساسترند.بنظرم به غرورش خيلي برخورده و خيلي انتظار كشيده.من پيشنهاد ميكنم يبار باهاش حضوري صحبت كنيد واين حرفارو مطرح كنيد.بگيد كه تمام اينكارها جهت اطمينان خاطرتون بوده و پيشنهاد مشاور بوده.سعي كنيد دلشو بدست بياريد.
موفق باشيد:)

---

اون 100% مطمئنه من دوسش دارم و منم 100% مطمئنم که بابت این قضیه بهش بر نخورده...هرچیش بهش اصرار میکنم فایده نداره حتا گفتم میخوای چند سال دیگه بیام بیشتر فکراتو بکن گفت نه...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط زیبا خانوم

موضوع اینه که شما میخواستین ازدواج کنین .نمی خواستین داستان لیلی و مجنون رو ثابت کنید که!!!

---

دقیقا!
inception
هیچ کدوم از ما مشاور نیستیم (حالا شاید هم بعضی از دوستان باشن )
من خودمو می گم من مشاور نیستم ولی سعی می کنم خودم رو بزارم تو اون موقعیت و درک کنم شرایط رو..
با توجه به مساله ای که شما مطرح کردید این به ذهن ما می رسه که به اون خانوم برخورده و شما هم اگر در این تصمیمتون در رابطه با ازدواج با ایشون راسخ هستید و فکر می کنید که مورد مناسبی هست بازم تلاشتون رو بکنید و دست روی دست نزارید ........
بازم خواستگاری کنید.

در مورد اینکه حرف این مشاور درست بوده یا خیر من نظری ندارم چون علمی در این زمینه ندارم ولی!!!
با منطق خودم می گم چطور میشه بعد از 3 ماه عشق واقعی رو تشخیص داد!!
آیا اگر بعد از سه ماه جدایی شما از هم بازهم بین تون علاقه وجود داشت آیا این متضمن این هست که بعد از 30 سال هم این علاقه خواهد بود؟؟؟؟؟؟

حالا شما که بعد از سه ماه جدایی هنوز به ایشون علاقه مند هستید می تونید ادعا کنید که عاشق واقعی هستید؟میتونید ادعا کنید ده سال دیگه همین حس رو بهش دارید؟

اصلا چرا به ازدواج انقدر رویایی فکر می کنید عشق واقعی در طی زمان به وجود می اد
فر می کنید اونایی که اول زندگی عاشق واقعی هستند خوش بخت ترن؟؟؟
آیا تجربه چیزی عکس این قضیه نمی گه ...
اصلا ایا حساس وجوود عشق اولیه بین دو نفر موجب دوام و بقای اون زندگیه ....؟
باید این عشق و علاقه طی زمان به وجود بیاد .
برای شروع زندگی جذابیت در حد به دل نشستن کافیه و نیازی نیست شما کشته مرده هم دیگه باشید.

عشق واقعی بر اساس شناخت به وجود می اد
عشق واقعی با دیدن از خود گذشتگی ها برای هم دیگه ،زحمت کشیدن ها و تلاش ها در جهت آسایش هم دیگه در طی زندگی مشترک،به وجود می اد...

خوب شما هر دو عاقل و بالغ هستید و تحصیل کرده و در سنی نیستید که اوج احساسات باشه مثلا 17 سالگی!منطقی باید به این موضوع نگاه می کردید...تو اون سن خوب همه می گن ی مدت ازهم فاصله بگیرید شاید از سرتون افتاد چون انسان تو اوج احساساته ....

اگر هم واقعا این صحبت مشاور شما درست بوده باشه (که امکانش هست ) بهتر بود برای اینکه چنین مشکلاتی به وجود نیاد قبل این تصمیم شما و اون خانم هردو باهم پیش مشاور می رفتید و اون خانم هم صحبت های مشاور رو می شنید و در جریان کامل این تصمیم شما قرار می گرفت ...

--------------------------
ببخشید من جواب شما در مورد اینکه مطمئن هستید به ایشون بر نخورده الان دیدم!! و فهمیدم که بازم بهش اصرار کردید
خوب اگر از این قضیه مطمئن هستید که قضیه بر خوردن نبوده و تلاشتون هم برای خواستگاری مجدد کردید ولی بازم جواب ایشون همچنان منفیه

خوب ایشون رو فراموش کنید و خدا رو شکرر کنید که این 3 ماه جدایی بین شما افتاد تا متوجه بشید که ایشون به شما علاقه ای نداره

امید وارم خوش بخت باشید ...مطمئن باشید اینم قسمت نبوده و قسمت شما جای دیگست .

این طور که شما گفتید . این خانوم نظرشون قطعی هست
به نظرم شما کاملا منطقی پیش رفتید و تمام تلاشتون رو هم کردید..حتی اگر فرض کنیم این خانوم به خاطر فاصله ی 3 ماه که برای فکر کردن راجع به مسئله ی به این مهمی توافق کردید و حرف مشاور هم بوده هم از شما ناراحت شده باشن یه رفتار احساسی و نسنجیده بوده.
شاید حال شما رو کامل درک نکنم! اما خیلیها اینجا تجربه ی همچین شکستهایی رو داشتن
http://www.hamdardi.net/thread-7257.html
http://www.hamdardi.net/thread-12018.html
http://www.hamdardi.net/thread-19409.html

ببینین من نظر خودمو میگم...
دوست من که یه جورایی با هم نامزد بودیم با هم حدود 1 ماهه که کات کرده...حالا اگه بعد سه ماه بیاد بگه میخواستم ببینم عادته یا نه انچنان میزنمش که از جاش بلند نشه...مگه بازیچه هستن اون خانم؟؟..همین الان تنم می لرزه که اگه برگرده چی بگم؟!! جلو تمام خونوادم ابرومو برده بعد راحت و اسوده بیاد بگه میخواستم ببینم عادته یا عشق؟!!!! اون خانم از کجا مطمئن باشه که می تونه بهتون تکیه کنه؟ این چه رفتاریه اخه؟

پس اينجور كه داريد ميگيد حتما علاقه اي بهتون نداره ديگه.بايد وارد فاز فراموشي و ترك!!بشيد. براتون از خدا صبروتحملو ارزو ميكنم.