-
با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام دوستان عزیز،
فرا رسیدن ماه مبارک رمضان رو به همه تبریک می گویم. ان شا الله که طاعات و عبادات همگی مورد قبول درگاه خداوند قرار بگیرد.
بعد از مدت ها به عنوان یک مراجع مزاحم شما می شوم و امیدوارم که بتوانم در یک تصمیم گیری نسبتاً مهم از راهنمایی های شما استفاده کنم. فکر می کنم اکثر شما من رو می شناسید و به خصوص قدیمی تر ها تا حدودی از روحیات و شرایط من با خبر هستند.
چند ماه پیش از طرف مادرم دختر خانمی به من معرفی شد و با رضایت پدر مادرش دوران شناخت رو آغاز کردیم. تقریباً به مدت 3 ماه هفته ای چند تماس تلفنی داشتیم (البته نه به طور مرتب) و فکر می کنم در مجموع 6-7 دیدار حضوری هم داشتیم که البته فقط در 3 دیدار صحبت های جدی در رابطه با ازدواج داشتیم و بقیه مهمانی های خانوادگی بود. خیلی دختر خوبی بود. نکات خیلی مثبت اخلاقی داشت. خیلی خلاصه می گویم که خیلی از معیارهای اخلاقی و مذهبی که من مد نظرم هست رو داشت. و مهم تر از همه یک انسان مومن و ساده و دل پاک بود و خیلی شخصیت مثبتی داشت.
در جلسه آخر صحبت هایمون راجع به روابط اجتماعی بود. متوجه شدیم که کمی دیدمون در این مورد شبیه نیست، ولی به نظر من تفاوت به اون صورت هم زیاد نبود. و همینطور ایشون دو موضوع رو مطرح کرد که یکی از اونها یک شرط برای ازدواج بود. من همان موقع نمی توانستم بگویم که می توانم شرطش رو پذیرم یا نه و ازش زمان خواستم تا نظرم رو بگویم. بعد از 2 هفته پدرش تماس گرفت و گفت که دختر ما منصرف شده. مادرم علتش رو پرسید و پدرش حدوداً چنین چیزی گفت: به نظرم اینها زیادی وارد مسائل جزئی شدند و سوالهایی از هم کردند که مسئله رو پیچیده کردند و کار رو برای خودشون سخت کردند.
من نمی دانم منظورش سوال های من بوده یا سوال های دخترش. ولی تا حدودی از صحبت های پدرش مشخص بود که از این که دخترش جواب نه داده راضی نیست. پدر مادرم هم از اینکه این ازدواج سر نگرفت ناراحت شدند. پدرش در ادامه به مادرم گفت که دخترم فعلاً خیلی مشغول امتحان هایش هست. شما صبر کنید 1-2 ماه دیگر که امتحان هایش تمام شد، من با او صحبت می کنم و بعد شما دوباره با ما تماس بگیرید!
این یک مختصری از اتفاقات افتاده بود، و حالا می روم سراغ سوال من از شما...
حقیقتش من نمی دانم که او رو کلاً فراموش کنم یا اینکه دوباره ازش خواستگاری کنم.
با خودم رو راست هستم. به دور از احساسات و منطقی که به قضیه نگاه می کنم، می بینم نکات اخلاقی خیلی مثبتی داشت و در این زمینه بیشتر از 80% معیارهای من رو داشت. ولی یک مسئله منفی این بود که اون جذابیتی که من دوست دارم در همسرم ببینم رو با وجود 6-7 دیدار حضوری اون طور که باید و شاید نتوانستم در او پیدا کنم. و تا همان دیدار آخر در شک بودم که آیا ظاهر ایشون رو می پسندم یا نه. البته ظاهر دلنشینی داشت و مشکلی در چهره اش نبود. ولی با چیزی که همیشه سلیقه من بوده فرق داشت. حقیقتش هنوز به این نتیجه نرسیده بودم که او برایم اون جذابیتی که مد نظرم هست رو دارد یا نه!
و همینطور مسئله ی دیگر که شاید تا حدودی به مسئله ی قبلی ربط داشته باشد این هست که محبتش اون قدر که از نظر من برای ازدواج کافی باشد به دلم نیفتاده بود!
احساس می کنم هر دو در اوایل آشنایی به علت شباهت های زیادی که در هم دیدیدم، جذب هم شدیم، ولی در ادامه نتوانستیم به هم نزدیک بشویم. ما به جایی رسیده بودیم که دیگر نیاز بود اون فاکتور احساسی کمی وسط بیاید و کششی ایجاد کند برای نامزدی و ازدواج. ولی این اتفاق نیفتاد و نمی دانم که کجای کار رو اشتباه رفتیم. نمی دانم، شاید زمان بیشتری رو باید کنار هم می گذراندیم.
مسئله ی منفی دیگر هم از نظر من همین منصرف شدنش هست. اگر واقعاً دوباره من اقدام کنم و ایشون قبول کند که شناخت رو ادامه دهیم، در ذهن من یک سوال مهم ایجاد می شود که چرا اینقدر راحت از من گذشت؟!
بعد از اینکه پدرش با مادرم صحبت کرد، یک تماس کوتاه با او داشتم و علت رو پرسیدم. گفت که من فکر می کنم ما با هم خیلی تفاوت های اخلاقی و فرهنگی داریم. ولی من در این موضوع خیلی شک دارم، چون تفاوت ها اینقدر زیاد نبود. به نظرم تصمیمش غیر منتظره بود، چون در جلسه آخرش خودش از من سوالهایی پرسیده بود که قرار بود راجع بهشون فکر کنم و بهش پاسخ بدهم (از جمله شرطی که گذاشته بود).
به هر حال من هنوز در ازدواج با او مطمئن نبودم و دوست داشتم که دوران شناخت رو بیشتر ادامه می دادیم و بعد تصمیم می گرفتیم. با توجه به صحبت های پدرش، به نظر شما صحیح هست که من باز ازش خواستگاری کنم و بخواهم فرصت دیگری بدهد تا شناخت رو ادامه دهیم؟ یا کلاً فراموشش کنم؟
از همگی متشکرم. :72:
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام اقا حامد
میشه بگید علت اینکه انقدر در مورد شرط اون خانوم برای ازدواج معطل کردید چی بوده؟
یعنی اگر پدرش تماس نمیگرفت شما همچنان خبری نمیدادید که ایا شرط رو پذیرفتید یا نه؟(بعد از دو هفته )
(یا من اشتباه متوجه شدم )
اگر براتون امکان داره بگید در مورد اون دو موضوعی که ایشون مطرح کردن....
من تصور اینه که رفتار این خانواده خیلی مورد پسند نیست.کلاس گذاشتن و سفت و سخت گرفتن خانواده دختر تا حدودی خوب و مقبول و لازمه.اما تا این مقدارش نه.
فکر میکنم آینده این خانوم خیلی مهم تر از امتحاناش باشه..باید بیبینید درس در این خانواده چه جایگاهی داره؟!یا صرفا وسیله ای بوده برای بهانه تراشی؟
به نظر میاد این خانواده دارن با دست پس میزنن و با پا پیش میکشن !
چون اگر جوابشون منفیه پس دلیلی نداره دوباره چند وقت دیگه از شما بخوان تماس بگیرید...
شما و اون خانوم حق داشتید وارد مسائل مورد نظرتون بشید و الان بشید خیلی بهتره تا خدایی نکرده فردا در دادگاه خانواده وارد این مقولات بشید.
در واقع حق دارید هر اون چیزی که در ذهن شما مجهوله حل بشه....(با حفظ حریمها و حرمتها)
شاید این مدت زمان طولانی که شما داشتید در مورد جواب به شرطهاش فکر میکردید دید این خانوم رو تغییر داده و شاید اون هم پیش خودش فکر کرده که اگر من ارزش داشتم برای این اقا انقدر طولش نمیداد...
من نظرم اینه که فعلا شما اقدامی نکنید....بذارید اون خانوم هم ذهنش ازاد باشه .ضمن اینکه اون خانوم هم شماره شما رو داره و کسی که جواب منفی داده ایشون بوده...
اجازه بدید با خودش کنار بیاد...اگر واقعا محبتی به شما داشته باشه خودش حتما اقدامی میکنه(حتی با یه مسیج کوچولو دادن)
چون خانومها احساسی هستن و کنترل احساسات در این موارد براشون خیلی سخته.
هم اینکه ممکنه پدرش شاکی بشه و بگه من که به شما گفتم فعلا دخترم امتحان داره و ....
فعلا صبر کنید
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
آقا حامد،
زیبایی رو جدی بگیر. خودت بشین بین خودت و خدات ببین دوست داری قضیه ادامه پیدا کنه یا اینکه همین جا تموم بشه.؟
وقتی بده ۶-۷ دیدار ایشون به دلت ننشسته ، ممکنه بعدن هم ننشینه.
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام آقا حامد
من اومدم تجربه برادر خودم رو بگم. من و مادرم براش خیلی جاها رفتیم اما بعد چند جلسه به دلش نمی نشست.
تا اینکه رفتیم خونه عروس فعلیمون. 1 بار که دیدش با اینکه قبلی ها خیلی زیباتر بودن این دختر رو پسندید
و گفت خیلی به دلم نشسته بهار. بعد از اون شروع کردن طی کردن مراحل شناخت و به هم کشش خوبی پیدا
کردن بهم طوری که برادر خیلیییی منطقی من گفت بریم قرار عقد بذاریم بعد از چند جلسه.
خدا رو شکر پشیمان هم نیستیم چون دختر فوق العاده ایه.
میخوام بگم به دل نشستن خیلی مهمه. خود من یک خواستگاری داشتم که با اینکه پسر خوبی بود
به دلم نمی نشست. ابن به دل نشسته به قول دوستان خیلی خیلی مهمه.
البته منظور از به دل نشستن تنها ظاهر نیست بلکه من معتقدم اخلاقیات و درون و روحیات هم باید به
دل آدم بنشینه حتی رفتار و حرکات و سکنات و یک چیز تلفیقیه.
در مورد جواب منفی هم 2 احتمال وجود داره. یا میخواستن ناز کنن ، یا خیلی از شما خوششون نیومده و توی آب
نمک خوابوندن شما رو به اصطلاح که اگر مثلا مورد بهتری نبود به شما بگن بیاین جلو. چون زیاد خانواده های این
جوری دیدم اینو میگم. البته این فقط یک حدسه. به نظر من هم درخواست دوباره شما در یک بازه زمانی کوتاه
چندان درست نیست و با مریم123 موافقم.
چون نظرشون منفیه و اگر تردید داشتن می گفتن فرصت فکر بیشتر و شناخت بیشتر میخوایم و زمان می خواستن
و 1 سره نمی گفتن که جواب منفیه.
شما یک بازه زمانی کوتاه منتظر باشید یک خبری از خودشون بشه و از طرفی اگر خبری نشد موارد دیگه رو از دست
ندین و خوب به این فکر کنین که به دلتون میشینن یا نه.تا خدایی نکرده مثل خیلی از این تاپیک ها که آقا رفته جلو
ولی از چهره خانوم راضی نبوده بعد مردد شده نشین یک وقتی.
راستی در این امر بد نیست از اون نماز استخاره ای که تو تاپیک نازنین 1 گفتم استفاده کنین و بعد از مشورت با
خداوند ببینین دلتون واقعا چی میگه.
انشالا که هرچی به صلاحتونه و براتون بهترینه رقم بخوره
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام
من تجربه خودم رو در این زمینه می گم شاید به دردتون بخوره
همسر من بار اولی دومی که برای آشنایی خونه ما اومد و با هم حرف زدیم حرفاش جوری بود که احساس کردم خیلی حق به جانبه (اینو گفتم که بدونید گاهی بعضی از صحبت ها پیش شما یه جوری تعبیر میشه و پیش اوون خانم جور دیگه در حالیکه تو این 5 سال هیچ کدوم از حرفای اون روزش رو در زندگیم ندیدم)
و اصلا احساس خوبی نداشتم تا اینکه به پدر و مادرم گفتم که بگه ما از نظر فکری به هم نمی خوریم (اینا در حالی بود که دلم می خواست بازم ....... یه جورایی می خواستم ببینم آیا براش مهم هستم یا نه .......)و این گذشت تا با وساطت عموی همسرم مبنی بر صحبت دوباره بعد شش ماه دوباره به خانه ما اومدند وهمسرم کمی معقول تر و بهتر شده بود و من اون احساس بد رو دیگه بهش نداشتم 3 هفته با هم تلفنی صحبت کردیم و دوبار هم حضوری بیرون از خونه بازهم به شدت دو دل بودم تا اینکه ما به خونه اونها برفتیم یک دیدار دوستانه جهت آشنایی و این دیدار انگار تیر نهایی بود
آرامش خونه و خانواده اش و مادرش که تا اون روز ندیده بودمشون به دلم نشست و همچنین رفتارهای زیبا توام با احترام زیاد همسرم به خودم-------------------------> و همین ها رو ملاک احساسیم به همسرم گذاشتم
و الانم با موجود مشکلات عاشقانه دوستش دارم و هیچ وقت از انتخابم پشیمون نیستم
و اینم بگم نصف علاقه و ....... بعد از ازدواج به وجود می اد و گاهی زن و شوهر اینقدر محو کمالات و اخلاقیات هم می شن که اصلا یادشون میره طرفشون چه شکلی هست
در ضمن دنبال صد در صدم نباشید چون همیشه آدم ها صد در صد نیستند
گاهی ممکنه دختری از نظر چهره به دلتون بشینه ولی کمالات اخلاقی رو نداشته باشه
هر چند زیبایی ظاهری هم مهمه
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
برداشت من از صحبت های شما این بود که شما از این خانم خوشتون اومده و الان هم ناراحت از دست دادنش هستید.
اگر اینطور نیست و واقعا مردد بودید و این خانم جذابیت لازم را برای شما نداشت که نباید به خواستگاری دوباره فکر می کردید. (شما باید دختری را که می خواهید انتخاب کنید به صورت یک پکیج شامل رفتار، منش، خانواده، قیافه، هیکل و غیره ببینید.)
پس با خودتان صادق باشید.... احتمالا این پکیج به نظر شما مطلوب است. شما علیرغم اینکه ظاهر این خانم کاملا و صد در صد با معیارهای شما همخوانی نداشته، ایشان را پسندیده اید و دوست ندارید ارتباط در این مرحله کات شود.
اما.... به نظر من شما در مرحله شناخت زیادی کشش دادید و شاید کمی سرد رفتار کرده اید... با توجه به رفتار شما و معطل کردن پاسخ نهایی به خانواده دختر خانم، آنها حس کرده اند که به احتمال زیاد جواب شما منفی خواهد بود و تصمیم گرفته اند قبل از اینکه به قول معروف سبک شوند خودشان جواب منفی دهند.
این سناریوی من از موردی بود که شما مطرح کردید امیدوارم به دردتون بخوره.
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام اقا حامد.
من با قسمتی از نظر هر کدوم از بچه ها موافقم.اولا شما با خودتون روراست باشید.فکر کنید اگه این خانوم جواب رد نداده بود بازم علاقمند به ازدواج باهاش بودید؟ای خیلی مهمه...
و یه وقت میبینی خودت هم به این ازدواج چندان راضی نیستی.پس دلیلی نداره دوباره پا پیش بذاری بعدا منصرف بشی.
پس بیشتر از اینکه زوم کنی چرا بهم جواب رد داد یا چرا کلاس گذاشتن توجه کن نظر خودت چیه؟میخوایش؟زن زندگیت،یعنی کسی که مثلا 40-50 سال باید باهاش زندگی کنی هست؟؟
اگه نیست که هیچی..بلاخره اونا حق داشتن جواب مثبت یا منفی بدن.
اگه زن مدنظرته،یعنی کفه خوبیاش(سرجمع زیبایی و اخلاق و .. سنگینتره)همون بعد امتحاناش اقدام کن.
دوستانی که میگن چقد این دختر به درسش اهمیت میده؟اینطور نیست..وقتی چندتا مسئله مهم همزمان پیش میاد ذهن ادم مغشوش میشه..ممکنه نتونه همزمان همه چیزو کنترل کنه.
اگه تصمیم گرفتی باز بری خواستگاریش بعدا از خودش بپرس چرا جواب منفی داده؟اخه این چه کاریه ما هی بشینیم حدس و گمان بزنیم که چرا جواب رد داده..ما که عالم به غیب نیستیم.
اما از دید یه دختر فقط بهتون بگم پسری که با یه بار جواب رد شنیدن بره و برنگرده به نظر شخصی من همون بره بهتره.
پس باز همه چی بستگی به خودت داره..اگه خوبه پس ارزش خواستگاری دوباره یا حتی چندباره رو داره..اگه نیست که هیچی.
ضمنا اگه دوباره رفتی خواستگاری و دلیلش رو برات توضیح داد باز بر اساس علت کارش میتونی ادامه بدی یا نه..اگه این برات سخته سعی کن یه دیدار غیر رسمی یا تماس تلفنی ترتیب بده و ازش بپرس.ازش بخواه با دلیل عینی برات حرف بزنه
موفق باشی
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام
اقا حامد با پيش زمينه اي كه تو تاپيكهاي قبلتون خوندم منم ميخواستم يه چيزيو اضافه كنم, شايد بنا به شرايطتون (زندگي در خارج كشور)محدوديت تو انتخاب كه داريد يه كم حساستون كرده كه نكنه همسري كه واقعا ميخواي پيدا نكني, اگه اينم هست زياد حساس نباشيد و مساله جذابيت رو كم اهميت جلوه نديد
اميدوارم همسر مناسبتونو پيدا كنيد و هر چي صلاحتونه پيش بياد
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
راستی اینم اضافه کنم
واقعا تو امتحانات آدم نمی تونه فکر کنه
من قضیه خواستگاریم تو امتحانات دانشگاهم بود طوریکه همش تا کسی بهم می گفت فلانی اشکم سرازیر می شد و بیشتر از این ناراحت بودم که با وجود امتحانات و خواستگاری نمی تونم رو هیچ کدوم تمر کز کنم طوریکه خانواده ام گفتن ما این قضیه رو می ذاریم برای بعد امتحاناتت تو اصلا فکر کن کسی به نام فلانی وجود نداره
پس درس مهم تر از زندگی نیست ولی در اون برهه که آدم در گیر امتحاناتش برای خودش با اهمیته و ذهن آدمو درگیر می کنه...............
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
[color=#800000]در جلسه آخر صحبت هایمون راجع به روابط اجتماعی بود. متوجه شدیم که کمی دیدمون در این مورد شبیه نیست، ولی به نظر من تفاوت به اون صورت هم زیاد نبود. و همینطور ایشون دو موضوع رو مطرح کرد که یکی از اونها یک شرط برای ازدواج بود. من همان موقع نمی توانستم بگویم که می توانم شرطش رو پذیرم یا نه و ازش زمان خواستم تا نظرم رو بگویم. بعد از 2 هفته پدرش تماس گرفت و گفت که دختر ما منصرف شده. مادرم علتش رو پرسید و پدرش حدوداً چنین چیزی گفت: به نظرم اینها زیادی وارد مسائل جزئی شدند و سوالهایی از هم کردند که مسئله رو پیچیده کردند و کار رو برای خودشون سخت کردند.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
سلام اقا حامد:72: خیلی خوشم می اد دارم برای شما پست می زارم :)
به نظر من این دختر خانم که برای شما شرط ازدواج گذاشته تا حد زیادی شمارو قبول داشته مگرنه دلیلی نداشته شرطش رو بیان کنه،چون با قبول کردن شرط در واقع ایشون به شما قرار بوده جواب مثبت بده....
ولی وقتی طعلل شما رو دیده منصرف شده...
البته به قول بهار این منطقی نیست که بشینیم حدس بزنیم که چرا منصرف شده!
خوب درسته که اینجا چرااااش خیلی اهمیت داره ولی به نظرمن شما اول باید مطمئن شید که ایشون واقعا منصرف شده و قطعی بوده جوابش یا نه؟
برای اینکار به صحبت هایی اخری که باهاش داشتید فکر کنید و ببینید چه جوری به شما جواب داد...بعد از اینکه پدرش به مادر شما گفت دخترم منصرف شده ،شما با ایشون تماس گرفتید ،ایشون چه برخوردی داشت؟مثل همیشه بود؟سردتر بود؟مشخص بود به زور داره جواب می ده یا مشخص بود که از تماس شما خوشحاله؟دست پاچه بود یا نه با اعتماد به نفس و راحت حرف می زد؟
به نظرم با دقت کردن رو صحبت تلفنی آخر می تونید بفهمید چقدرش منصرف شدنش قطعی بوده...[/b]
یا می تونید از ی واسطه کمک بگیرید از اونها خبر بگیره....که واقعا منصرف شده و چرا منصرف شده....
(اگر به نظرتون رسید که واقعا منصرف شده بود خوب بازم بستگی به این داره که چقدر دلتون می خواد باهاش ازدواج کنید دوست دارید یکمی بیشتر تلاش کنید یا نه؟)
همه اینا رو به فرض این گفتم که شما صد در صد تصمیمتون رو برای ازدواج با ایشون گرفته باشید هااا....ولی با این حرفتون که گفتید خودتون هم در شک به سر می بردید...
-------------------------------------------------------------------------------------------------
و تا همان دیدار آخر در شک بودم که آیا ظاهر ایشون رو می پسندم یا نه. البته ظاهر دلنشینی داشت و مشکلی در چهره اش نبود. ولی با چیزی که همیشه سلیقه من بوده فرق داشت. حقیقتش هنوز به این نتیجه نرسیده بودم که او برایم اون جذابیتی که مد نظرم هست رو دارد یا نه!
و همینطور مسئله ی دیگر که شاید تا حدودی به مسئله ی قبلی ربط داشته باشد این هست که محبتش اون قدر که از نظر من برای ازدواج کافی باشد به دلم نیفتاده بود!
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
میدونید اقا حامد به نظر من موضوع سلیقه خیلی مهمه ....این جوری که می گید ایشون ظاهر خوبی داره ولی مطابق سلیقه شما نیست ...خوب مثل این می مونه که مثلا
من گربه خونگی دوست دارم از نظر من گربه پرشین خیلی ناز و بامزه هست...طوطی هم حیوون بامزه و قشنگیه ولی من گربه دوست دارم!!! دوست دارم حیوون خونگی من گربه باشه .
مهم نیست که قیافه و ظاهر ایشون چقدر زیبا و دلنشین هست ،مهم اینکه چقدر مطابق سلیقه شما هست.......اگر درصد تطابقش با سلیقه شما کمه ... به نظرم باید بیشتر به این جنبه اهمیت بدید...
بشینید با خودتون خوب فکر کنید ببینید واقعا می خواین با ایشون ازدواج کنید>>. می دونید آقا حامد به نظر من ما ادما کلا وقتی از ی سمتی نه می شنویم بیشتر برامون جذاب می شه ،مثلا من دو هفته پیش برای استخدام به ی شرکتی رفتم و احساس کردم اونا من رو میخوان و مصاحبه ام خوب بود .آزمون استخدامیم هم خوب بود،به من گفتن تا 10 روز با من تماس می گیرن.من تو این ده روز مطمئن نبودم اون شغل رو می خوام یا نه!حتی بیشتر مطمئن بودم که نمی خوام و شغل فعلی خودم رو ترجیح می دم.تا اینکه 10 روز گذشت و بر خلاف تصور من با من تماسی نگرفتن.با اینکه خودم تا قبل اون همش فکر می کردم نمی خوام برم اونجا و اگر تماس گرفتن من چی بگم بهشون ولی بعد اینکه متوجه شدم من رو نخواستن خیلی برام اون شغل جذاب شد.همش فکر می کردم آخه چرا به من زنگ نزدن....
می گم مواظب باشید شما این جوری نشده باشید.
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام دوستان عزیز،
از دیدن جواب های خوب و کامل شما خیلی خوشحال شدم و از همه مطالبی که گفتید استفاده کردم. سعی می کنم به سوال هایی که پرسیدید پاسخ بدهم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam123
میشه بگید علت اینکه انقدر در مورد شرط اون خانوم برای ازدواج معطل کردید چی بوده؟
یعنی اگر پدرش تماس نمیگرفت شما همچنان خبری نمیدادید که ایا شرط رو پذیرفتید یا نه؟(بعد از دو هفته )
من زیاد معطل نکردم. من قصد داشتم هفته بعدش یک قرار حضوری بگذارم و یک سوال هایی از او بپرسم و بعد بگویم که مسئله ای که عنوان کرده رو می توانم بپذیرم یا نه. و چند بار هم تماس گرفتم تا قرار بگذاریم. ولی ایشون به علت امتحان ها فرصت برای قرار مجدد نداشت. و از نظر من مسئله مهم تر از این بود که تلفنی بخواهم حلش کنم. من می خواستم صبر کنم تا امتحانش رو بده و بعد با او صحبت کنم. همینطور اصلاً قرار بر این بود که پدرش تماس بگیرد تا برای دیدار به خانه ما بیایند. ولی به صورت تعجبی پدرش گفت که منصرف شده.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین 1
به نظر من این دختر خانم که برای شما شرط ازدواج گذاشته تا حد زیادی شمارو قبول داشته مگرنه دلیلی نداشته شرطش رو بیان کنه،چون با قبول کردن شرط در واقع ایشون به شما قرار بوده جواب مثبت بده....
برای اینکار به صحبت هایی اخری که باهاش داشتید فکر کنید و ببینید چه جوری به شما جواب داد...بعد از اینکه پدرش به مادر شما گفت دخترم منصرف شده ،شما با ایشون تماس گرفتید ،ایشون چه برخوردی داشت؟مثل همیشه بود؟سردتر بود؟مشخص بود به زور داره جواب می ده یا مشخص بود که از تماس شما خوشحاله؟دست پاچه بود یا نه با اعتماد به نفس و راحت حرف می زد؟
در جلسه آخر تا حدودی تردید هایی که راجع به احساس خودم نسبت به ایشون داشتم، برطرف شد و نظرم خیلی مثبت تر شد. احساس می کردم که ایشون هم نسبت به من نظر مثبتی دارد. وگرنه به قول شما چرا باید شرط می گذاشت.
وقتی بعد از منصرف شدنش برای خداحافظی باهاش تماس گرفتم، مثل همیشه بود و چیزی رو در صدایش حس نکردم. کلاً (خودش هم می گفت) شاید زیادی آدمی منطقی بود و من از او برخورد احساسی به ندرت دیدم. متوجه نوسانات احساسی در او نشدم، در صورتی که من اینطور بودم. یا یک مسئله ای که من رو نگران کرد این بود که احساس می کردم ایشون مثل من ذوق و شوق برای این دوران شناخت ندارد، و یا در تمام این 2-3 ماه هیچ وقت نشد که خودش به من زنگ بزند با حتی پیغام بدهد و احوال پرسی ساده بکند. وقتی دلیلش رو پرسیدم گفت که به نظرم آقایون باید زنگ بزنند و همینطور اینکه ما هنوز با هم اون قدر صمیمی نیستیم که من بخواهم زنگ بزنم. ولی این مسئله زیاد برای من و خانواده ام قابل فهم نبود.
یک مسئله که فکر می کنم خیلی در تصمیم گیریش تاثیر گزار بوده باشه، این بود که خیلی دختر مستقلی بود و نگران بود که ازدواج محدودش کند و شاید فکر کرد من آدم سخت گیری باشم. و به همین خاطر هم منصرف شد.
اینکه من هنوز کلاً ایشون رو فراموش نکردم یک علتش شخصیت و نکات اخلاقی مثبت خود این دختر هست که در کمتر کسی دیدم. و علت دیگر هم این هست که من در اینجا خیلی کم موقعیت ازدواج دارم، و نمی دانم که چقدر دیگر باید صبر کنم تا دوباره یک دختری پیدا کنم که از نظر مذهبی و اخلاقی و سطح فکری و تحصیلات و ... در حد ایشون باشد. با این حال فکر نمی کنم این فکر صحیح باشد و دلیل مناسبی برای انتخاب یک نفر باشد.
همیشه جدال بین عقل و دل هست. اینجا هم همینطور. فقط یکم قضیه برعکس شده. من منطقم می گوید که این دختر تا حدود زیادی مناسب هست، ولی دلم اون طور که باید و شاید همراه نشده :)
بعد از اینکه رابطه به هم خورد من خیلی ناراحت شدم و تا 2 هفته غمگین بودم. ولی احساس می کنم این غم بیشتر به خاطر این بود که یک موقعیت ازدواج خوب رو از دست دادم. و الآن هم احساس دلتنگی خاصی نسبت به ایشون ندارم. حالا نمی دانم علتش این هست که طبق اصول تالار همدردی دوران شناخت رو به دور از احساسات طی کردم؟ و یا اینکه نه، اگر ایشون فرد مناسب من بود باید احساسات خیلی بیشتر از اینها در من ایجاد می شد.
باز هم از همگی شما متشکرم!!! :72::72:
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام خدمت آقا حامد
دوست عزیز میبینید که همه معیارهاتون بهم نزدیک هست چه اشکالی داره مجددا خواستگاری کن.
هم خانوادش مفهمند که شما چقدر به دخترشون علاقه دارید هم خود دختر از دوست داشتن شما باخبرو خوشحال میشه.
ایم در بعضی از خانمها دیده میشود که قبل از رسمی شدن خیلی با آقا گرم نمیگیرند وحتی زنگ هم نمیزنند .
اما همین دختر بعداز عقد خیلی ابراز احساسات میکنه که حتی یک ساعت از شما خبر نداشته باشه دل تنگتون میشه.
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
آقا حامد،
انسان ممکن یک چیزی داشته باشه اما اونو نخواهد ولی به محض اینکه اون از دست میده کلی میگه کاش میداشتمش.
ماجرای من رو که یادتون هست. من وقتی خانمم رو داشتم همش فکر میکردم چرا من رو انتخابم بیشتر دقت نکردم و همش تو دلم استرس داشتم و صادقانه میگم که این استرس هام نقش مهمی در جدایی داشت. اما بده ۱ ماه که از جدایی گذشت انگار همهٔ غصّههای دنیا اومد رو دلم. همش فکر میکردم که چقد این دختر خوب بود و من باید با چنگ و دندون حفظش میکردم.
منظورم از گفتنِ این حرفا این بود که ممکنه وقتی رابطه قطع بشه شما فکر کنید ایشون رو میخواهید ولی وقتی رابطه وصل بشه فکر کنید ایشون رو نمیخواهید.
به نظر من از نظر جذابیت، اونی همیشه واستون جذاب میمونه که از همون اول حسابی به دلتون بشینه.
شما هم آقا حامد که خارج از کشور زندگی میکنی، به نظرم واسه شما این فاکتور باید مهم باشه. همینطوره؟
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
اقا حامد این پست من رو بعد از خوندن دوستان لطفا حذف کن
>>>>>
محسن1986 محترم ، خوشحالم که بالاخره به این دیدگاه رسیدید ، ولی ای کاش زودتر متوجه می شدید ، هرچنذ ماهی رو هر وقت از آب بگیرید تازه هست ، امیدوارم هر آنچه که خیر و صلاح هست هم برای شما و هم اون خانوم که نامزدتون بودند اتفاق بیفتد
>>>>>
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار.زندگی
.
پس بیشتر از اینکه زوم کنی چرا بهم جواب رد داد یا چرا کلاس گذاشتن توجه کن نظر خودت چیه؟
اگه تصمیم گرفتی باز بری خواستگاریشبعدا از خودش بپرس چرا جواب منفی داده؟
اخه این چه کاریه ما هی بشینیم حدس و گمان بزنیم که چرا جواب رد داده..ما که عالم به غیب نیستیم.
:104::104::104::104:
یعنی صدآفرین بهار . زندگی
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
[align=justify]سلام حامد جان،
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
حالا نمی دانم علتش این هست که طبق اصول تالار همدردی دوران شناخت رو به دور از احساسات طی کردم؟
دلیلش می تونه همین باشه. هر دوی شما تلاش کردید این دوره رو بدون دخالت احساسات طی کنید. اما از طرفی گاهی انتظار دلبستگی از طرف مقابلتون دارید. که این یک تناقضه. (مثلا می گید چطور تونست از من بگذره؟!)
در مورد این سوالتون که مجددا خواستگاری کنید یا نه:
خواستگاری به معنای پیشنهاد ازدواجه، درسته؟ شما می تونید پیشنهاد ادامه پروسه آشنایی رو بدید.
گفتید که پدر ایشون به خونوادتون گفتن که بعد از اتمام امتحانات دخترشون، دوباره تماس بگیرید، خب شما هم از خونوادتون بخواید تماس بگیرن. و بپرسن که نظر دخترشون در مورد ادامه پروسه آشنایی چی بوده؟
اگه ایشون موافق نبودن که طبعا فراموششون می کنید. اما اگه نظرشون در مورد آشنایی بیشتر مساعد بود، فرصت برطرف کردن خیلی از ابهام های امروزتون رو خواهید داشت.
در هر صورت، شادترین لحظات رو براتون آرزو می کنم.:72:[/align]
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
به نظر من هم در صورتی که فکر می کنید مورد مناسبی هستند، خودتون بعد از امتحانات پیش قدم بشید. چون فکر نمی کنم ایشون خودشون تماس بگیرن و به این فکر می کنن که اگه شما تمایل داشته باشید خودتون باهاشون تماس می گیرد. براتون آرزوی خوشبختی می کنم:323:
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام.
من 6 ماه پیش چنین تجربه ای داشته ام ... بالای 95 درصد مشابه!... با این تفاوت که من دختر این ماجرا بودم. به اندازه دختر طرف شما هم صبور نبودم...- ماشا... چه صبری! چه دختر گلی! من در برابر بی پاسخی و کمی یکی به دو در برابر شرطم و چند چیز ناخوشایند دیگر، 48 ساعته منصرف شدم!:47:... راستی، به این منطقی بودنش هم خیلی مطمئن نباشید، خیلی از دخترا اینجوری ان، ظاهرشون انگار سنگه، از تو در حال جوشیدنند، بیشتر به خاطر ترس از ضربه خوردن از طرف مقابلشونه و احساساتشونو از خودشون هم پنهون میکنن:54: -
...
ببینید اون چیزی که الان توی ذهن این خانوم میگذره به محض اینکه اسم شما بیاد، اینه که اگه منو میخواست،... هیچ چی نمیتونست جلوشو بگیره. اگه منو میخواست توی کل این مدت طولانی شناخت یه علامتی از اینکه نظرش مثبته میداد، نه اینکه هی بشینیم من نکات منفی و خطرات رو برشمرم، او نکات منفی و ترسهایش را برشمرد!:302: اصولا به تجربه خودم، پروسه شناخت اونم با تاکید خیلی شدید بر غیر احساسی بودن+ طولانی شدن پروسه+ عدم وجود وقت و تمرکز کافی از جانب طرفین برای تکمیل پروسه، تماس گرفتن، مشاور رفتن و... + فشار احتمالی بزرگترها برای نتیجه گرفتن= کات شدن کل ماجرا.
اون خانوم احتمال خیلی بالا تا حالا امتحاناش تموم شده، به نظر من اگه بین 3-5 ماه از منصرف شدنش گذشته، تا حالا خیلی خوب براش واضح شده که چه احساسی نسبت به شما و چه نظری نسبت به این ازدواج داره. بنابراین میتونید در چنین زمانی جواب واقعی تون رو انتظار داشته باشید.
به نظر من اگه چنین زمانی گذشته، اولا درباره احساستون نسبت به کل این پکیج! و نظر نهاییتون( ظاهر و..) تصمیم نهایی رو بگیرید...، دوما جواب اون سوالا و شرط راجع به مسائل اجتماعی رو داشته باشید. اگر هر دو اکی بود و خواستید جلو بروید، سوما این رو در نظر بگیرید که احتمالا اون بحثهایی که در اون زمان کردید، روی شما و طرف مقابلتون و دیدتون نسبت به خیلی مسائل تاثیر گذاشته باشه و نیاز به چک و مرور مجدد باشه- از طرف دیگر خصوصا با توجه به موذیگری ذهن ناخوداگاه در مورد خاطرات- .
در نهایت دو رکعت نماز بخونید و خودتونو به خدا بسپارید و با توکل به او باهاشون تماس بگیرید.
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
بعد از اینکه رابطه به هم خورد من خیلی ناراحت شدم و تا 2 هفته غمگین بودم. ولی احساس می کنم این غم بیشتر به خاطر این بود که یک موقعیت ازدواج خوب رو از دست دادم. و الآن هم احساس دلتنگی خاصی نسبت به ایشون ندارم. حالا نمی دانم علتش این هست که طبق اصول تالار همدردی دوران شناخت رو به دور از احساسات طی کردم؟ و یا اینکه نه، اگر ایشون فرد مناسب من بود باید احساسات خیلی بیشتر از اینها در من ایجاد می شد.[/color]
آقا حامد
واقعا چرا غمگین بودین؟ دلیلش این نیست که احساس تنهایی می کنین؟
چرا انقدر همه چیز رو پیچیده می کنین؟ جدال سختی راه انداختین. انگار توی ذهنتون نه دل میخواد
کنار بیاد نه عقل. عقل و دل کنار هم زیبا هستن. یادمه یک دفعه توی انجمن آزاد این بحث رو چند ماه
پیش مطرح کردین. عقل و احساس در تضاد با هم نیستن. کنار هم هستن و به زندگی زیبایی میدن.
ببینین احساسات انقدر قوی هستن که میتونن عقل رو مغلوب کنن. اما اگر با احساستون راه بیاین
اون هم به حرف عقل گوش میده.
نمازی که گفتم رو بخونین ببینین دلتون بهتون چی میگه.
این نماز واقعا معجزه می کنه وقتی آدم سر 2 راهی عقل و احساس میمونه.
الان ازتون یک سوال دارم در پاسخ نگین نمیدونم.
آیا شما میخواین یکبار دیگه برین خواستگاری اگر اونها موافق باشن؟
آیا میتونین با این دختر خانوم خوب یک عمر به عنوان همسر زندگی کنین با همین ظاهرش؟
(البته خیلی از دختران محجبه در پوشش حجاب زیباییشون مشخص نیست و بعد که حجابشون رو
بردارن و به خودشون برسن می بینین که چقدر زیبا تر و جذاب تر به نظر میرسن مگر اینکه با سلیقه
شما جور در نیاد.)
اگر پاسختون مثبته از مادرتون بخواین بعد از امتحانات دختر با خانوادش تماس بگیره و از خود دختر
خانوم بپرسه که اجازه میدن شما یکبار دیگه بیاین؟
ضمنا به خاطر شرایطتون فکر نکنین انتخاب دیگه ای نیست و باید هر جوری هست دلتون راضی بشه.
از دلتون بدون در نظر گرفتن محدودیت ها و شرایط ، رضایت بگیرین و با دلایل عقلانی این رضایت رو
محکم کنین که همیشه از داشتنش احساس شادمانی داشته باشین.
ممکنه یکی چهره خوبی نداشته باشه از نظر بقیه و به دل کسی بنشینه. کاملا سلیقه ایه.
خودتون رو خیلی اذیت نکنین.بذارین دلتون حکم خودش رو اعلام کنه. عقل که گفته اوکیه. دلتون ببینین
چی میگه. رضایت دل هیچ ربطی به زشتی و زیبایی نداره.
اگر دل رو همراه کردین مجددا برین خواستگاری خانوم.
اگر هم داماد شدین باید یک سور اساسی توی تالار بدین چون مدیر هستین بالاخره :)
انشالا که خیره و خداوند خیر و انتخاب درست رو نشونتون میده.
:72:
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
آقا حامد
من بیشتر پست های شما رو خوندم و شما خیلی بیشتر از من به مسائل مربوط به مشاوره آگاهی دارید . من فقط از نقطه نظر یه خانم می خوام یه چیزایی رو بگم.
کلا جنس زن در برابر ناملایمات روحی خیلی آسیب پذیره (به خاطر همینه که بیشترین درخواست های طلاق از سوی خانم ها مطرح می شه)، همیشه دخترها از جواب رد شنیدن می ترسند خیلی خوبه که شما دوران شناخت رو کاملا منطقی گذروندید ولی نباید زیاد هم ماشینی رفتار کرد.
اگر این خانم به دلتون نشسته به این زودی جا نزنید، من هم در دوران شناخت همسرم هیچوقت باهاش تماس نمی گرفتم هیچوقت اس ام اس نمی زدم فقط جواب تماس ها و اس ام اس هاشو می دادم. دلیلش این نبود که نمی خواستمش بلکه دلیلش این بود که می ترسیدم با احساسات و شخصیتم بازی بشه و آخر هم خودش رابطه رو تموم کنه.
خانمها ذاتا اینجوری هستند وقتی می بینند طرفشون (حالا چه شوهرشون و چه نامزدشون) داره باهاشون سرد برخورد می کنه و اصلا علاقه ای بهشون نشون نمی ده خودشون از ترس لطمه خوردن زودتر رابطه رو تموم می کنن.
صبر کنید تا امتحاناتش تموم بشه. تو این مدت هم رابطه رو کاملا قطع نکنید مثلا یه احوالپرسی ساده (بدون صحبت در مورد ازدواج) باهاش داشته باشید (حالا یا مکالمه ای یا اس ام اسی). بعد از امتحاناتش به تدریج ازش در مورد صحبت هایی که جلسه آخر کردید نظر خواهی کنید، زیاد فشرده در مورد همه چیز صحبت نکنید. جواب منفی پدرشون رو در صورتیکه دیگه صحبتی ازش نشد ignore کنید و یه طوری برخورد کنید که انگار هیچ اتفاقی نیافتاده ( اگر جواب احوالپرسی ها و اس ام اس های شما رو دادند یعنی نظرشون دیگه منفی نیست و در اینصورت نیازی نیست ازشون اعتراف بگیرید یا دلیلش رو بپرسید اصلا به روی خودتون نیارید.)
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام
اخه
تا کی بلاتکلیفی؟
تا کی میخواید با کلی سوال بی جواب روزهارو سپری کنید؟
این حق شماست که بدونید چرا اون خانوم ناگهانی مسئله رو تموم کرده؟
حتی اگه از بخشی از رفتار کردار خواسته ها ،هر چیزی از جانب شما ناراضی بوده چه بهتر که شما بدونی تا در موارد بعدی بیشتر دقت کنی.
چرا اینهمه وقفه؟؟؟؟
چرا سردرگمی وقتی با صحبت با اون خانوم میشد به نتیجه برسی
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
منم همه نظرات رو خوندم, با نظر fm.mohajer بیشتر موافقم.(نظرشون مختصر و مفید بود!)
فقط اینو بگم که اگه در مورد چهره جذابیت آنچنانی براتون ایجاد نشده,زیاد شاید جای نگرانی نباشه چون آرایش واقعا برای زن معجزه میکنه!!(البته به شرطی که بالای 50% نسبت به چهره طرف کشش داشته باشی)به نظر من که فقط درصد خیلی خیلی کمی از دخترها زیبایی خدادادی دارند!
اگه در مورد اندام و قد و هیکل هست,متاسفانه زیاد کاریش نمیشه کرد...
---------------------------------------------------------
به نظرم دلیل این همه شک و تردید و فکر و حسابگری دو چیز میتونه باشه:
,1-شخصیت کمالگرا و آرمانگرای شما
2-تالار همدردی!! (انگار حضور زیاد در این سایت آدم رو از اون طرف بوم میندازه!)
توکل به خدا ,یک بار دیگه اقدام کنید, البته بیشتر با دید پرسشگرانه که چرا دفعه قبل جواب منفی داد!
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
آقا حامد،
من نیاز دیدم که باز یه مطلب رو تذکر بدم.
مسالهٔ ازدواج خیلی هم مهمّه و باید خوب روش فکر کرد. اگه واقعا به یقین نرسی رو انتخابت، نمیشه گفت که توکّل کن و برو جلو !
آقا حامد، همیشه یادت باشه که جملهٔ که میگن زیبایی مهم نیست و اخلاق مهمّه واسه افرادِ مختلف فرق داره. یکی ممکن واسعش اینطوری باشه و یکی ممکنه بر عکس واسعش زیبایی مهم تر باشه. من اصلا قصد جسارت ندارم اما بدون این شما هستید که میخواهید زندگی کنید با خانمتون و چه ازدواج بکنید با ایشون چه نکنید شما تنها کسی هستید که عواقبش رو خواهید دید.
درسته خانمها با آرایش زیبا تر میشند اما ایشون که نمیتونه همیشه واسه شما آرایش کنند. از نظر من ایشون باید همونطوری که هستند به دل شما نشسته باشه. حتا لبخندهاشون هم باید به دلتون نشسته باشه!!. میدونید چرا؟ فردا که ازدواج کنید اگه چیزی به دلتون ننشسته باشه ، میاد تو ذهنتون !
ضمنا اینم بدونید که زیبایی و ظاهر واسه خانمها خیلی اهممیتش کمتره تا آقایون !
اگه به این دلیل که موقعیتِ ازدواج دیگه ندارید با ایشون ازدواج کنید، اگه فردا یه موقعیتی پیش بیاد که اونو بهتر پسند کنید ممکنه بگید چرا صبر نکردم ! اینکه موقعیتِ ازدواج دیگه ندارید میتونه یه انگیزه باشه اما دلیل نباید باشه.
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
حامد عزیز:72:
به نظر من شما با 2 مسئله روبرو هستید
1- افکار و سلایق خودتان در مورد این خانم 2- افکار و سلایق این خانم در مورد شما
اولویت مسئله اول بیشتر از مسئله دوم است ولی شما الان بیشتر وسوسه شده اید که جواب مسئله دوم را بیابید.
با توجه به نکاتی که اشاره کردید این خانم از لحاظ ظاهری با سلایق شما کمی
متفاوت است ولی از بسیاری جهات رفتاری مشابه گویی عقل قبول کرده ودل نه. به نظر من اگر شما از سلایق ظاهری مورد
پسندتان بگذرید همیشه در پشت زمینه ذهنیتان بدنبال گم شده ای با آن سلایق می گردید و چه بسا پس از ازدواج این نیاز
بصورت وسواس گونه و آزاردهنده در آید. پس بهتر است اول با خودتان خلوت کنید اگر واقعا مسائل ظاهری حل شده
بدنبال مسئله دوم یعنی علل و عوامل جواب منفی ایشان از شما بگردید بصورت مستقیم با خود ایشان صحبت کنید
ولی ابتدا مسئله اول را حل کنید.:305:
بنظر من با این تعداد جلساتی که بیان کردید باید تردید درباره ظاهر رفع شده باشد و بدنبال شناخت اخلاق و خصوصیات رفتاری رفته باشید.
اگرهنوز شک و شبه ای در مورد ظاهر دارید رابطه را ادامه ندهید ولی اگر نیاز به شناخت رفتاری بیشتر دارید
دوباره موضوع شناخت ایشون و ادامه پروسه آشنایی را با ایشان مطرح کنید.
موفق باشید:72:
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
اجازه بده نظر خودم رو بگم که اگر جای شما بودم به هیچ عنوان در مورد ظاهر بددلی نمی کردم، اونهم چون فقط گفتی با سلیقت جور نیست، سلیقه یه چیز نسبی هستش، چه بسا تغییر کنه.
درسته که ظاهر یکی از مهمترین فاکتور ها برای انتخاب همسر آینده است، اما فقط یکی از مهمترین هاست، فاکتور اصلی نیست، فاکتور مهمی دیگه ایی که اتفاقا به دلت نشسته خصوصیات اخلاقیشه،
اینکه میگی ظاهرش بد نیست اما با سلیقه ات جور نیست قابل درکه، چون خیلی از مردان ایرانی سلیقه هایی دارند که مصداقش رو کمتر در همسراشون میبینی.
از نظر روابط اجتماعی نظر من اینه که تفاهم کامل شاید زیاد هم دلچسب نباشه، یادت باشه بعضی وقت ها یه کم اصطحکاک در منش و دیدگاه لازمه تا همدیگرو نگه دارند و از روی هم سر نخورند، در واقع این اختلاف دیدگاه ها خیلی وقت ها مکمل همدیگه عمل میکنند و موجب بالندگی در زندگی هستند.
با نظر بعضی از دوستان موافقم که اگر اون خانم فعلا جواب نه داده صرفا به خاطر اینه که شما برای جواب دادن به شرطش مدت زیادی رو صرف کردی، اون خانم با این تصور که شما تمایلی به ادامه آشنایی ندارید، خواسته جواب نه از طرف خودش باشه و اگر اقدام کنید شاید دوباره برگرده.
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام دوست گرامی و عزیز.
به نظرم اجازه بده تا امتحانات این خانوم تمام بشه تا با فکری آزاد بتونید باهم صحبت کنید .چون استرس امتحانات و انتخاب فرد مورد نظر آینده براش به طور همزمان خیلی سخت میشه ..
آقا حامد به هر حال ادمها همه خوبی ها را با هم ندارند و کنار خصوصیات بد خصوصیات خوب رو هم دارند که خوشبختانه شما از طرز رفتار ایشون خوشتون امده که من می گم با رفتار خوب ادم توی دل همه جا می گیره !
به هر حال شما در دوره آشنایی هستید و شاید یه جورایی ابراز محبت و به دل نشاندن خودش براش سخت باشه و شرایط بعد از دوران نامزدی تغییر می کنه ..
رفتارها در همه دوران روند خاص خودش رو داره !
پس بهش اجازه بده و بعد از امتحانات دوباره با او صحبت کن و به جای اینکه دنبال این باشید که چرا به شما جواب منفی داده بیشتر پیگیر معیارهاتون باشید تا راحتتر و درستر تصمیم بگیرید .
در مورد شرطهایی که بیان میشه این حق شماست که در مورد انها فکر کنید اما سعی کنید مدت زمان نتیجه تصمیمتون رو کمتر کنید چون اینجوری هر دختری احساس منفی در مورد طولانی شدن این تصمیمات می کنه .
براتون ارزوی موفقیت و خوشبختی می کنم .
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام
به نظرم هفته ای 4 بار تلفن صحبت و چند بار ملاقات خیلی کمه که بشه گفت طرف چه طور ادمیه!!!
از طرفی ظاهر فرد به نظرم مهمه که مورد قبول باشه..
من فکر نمی کنم که قصد شون کلاس گذاشتن بوده. و احتمالا امتحات هم بهانه بوده.به نظرم یا صحبتی کردید که ایشون به تردید افتادن یا مورد مناسب تر پیدا شده که قطعی هم نشده وگرنه از شما نمیخواستن دوباره تماس بگیرین...
به نظر من ببینید چقدر براتون مهمه این ازدواج. من فکر میکنم بیشتر از اینکه از از دست دادن ایشون ناراحت باشین دلیل تمایلی که دارین اینه که هم یه جورایی کنجکاوین هم اینکه جواب نه گاهی بعضی اقایون رو کمی مشتاق میکنه موقتا تا غرور شکستشون التیام پیدا کنه
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام دوستان عزيز.
من نياز دارم كه كمي فكر كنم و نتوانستم امروز پاسخ بدهم. با اين حال لازم ديدم كه از شما به خاطر كمك هاتون و راهنمايي هاي خوبتون و وقتي كه گذاشتيد صميمانه تشكر كنم.
به زودي پست كامل تري ارسال مي كنم تا بتوانم به يك جمع بندي و نتيجه گيري برسم.
باز هم ممنونم.
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
حامد گرامی
اول سنگهایت را باخودت وابکن بدون در نظر گرفتن موقعیت محیطی . در هر کدام از جهات به یکدله شدن برس آنهم با اطمینان و تأیید عقل .
از لحن و سخن و روندت نوعی تردید و تزلزل در تصمیم را می بینم و به نظر میرسه تعارضی پنهان داری بین وجه های عدم جذب و عقل معاش اندیش ( که محدودیت را برای تصمیم گیری نظر می کند )
این محدودیت محیطی را کنار بگذار با توکل به خدا و بعد از آن یکبار دیگر ایشون را بررسی کن و بررفتارها بشتر متمرکز شو نه گفتارها .
در مورد اینکه پدرش گفته وارد جزییات شده اند از نظر من حرف منطقی ای نیست اتفاقا هرچه دقیقتر بررسی صورت گیرد برای رسیدن به شناخت ، بهتر است البته بدون وسواس .
همین رفتار از ایشون را نیز باید در جهت شناخت توجه کنی و احتمالات مختلف بدهی و مد نظر در تصمیم گیری برای ادامه یا صرفنظر کردن قرار دهی .
مثلاً اگر :
1 - به قول بعضی دوستان محک باشد برای سنجش میزان خواهان بودنتان >>> یک رفتار احساسی هست و نسنجیده
2 - اگر به تصور خودتان ترس از محدود شدن باشد >>> در خصوص زندگی مشترک بخصوص با شما تعارض دارد و کفه ترازوی حفظ استقلال آنگونه که با شما طرح کرده سنگین تر است و محدودیتی که در زندگی با شما برای خود تصویر کرده را برنمی تابد
3 - اگر سردرگمی هست و بی آنکه دلیل خاصی داشته باشد چنین پاسخ داده >>> موضوع مهمی هست چون می تواند بیانگر نکته هایی از نظر شخصیتی باشد مثل ضعف در تصمیم گیری
4 - اگر واقعاً هم در مورد شما با بررسی منطبق بر انتظارات و معیارها نتوانسته به نتیجه مثبت برسد >>> جواب او صادقانه است
و احتمالات دیگری که می توانی لیست کنی . حال با نظر بر هرکدا از این احتمالات می توانی تصمیم بگیری که دوباره قدام کنی یا خیر .
مثال :
1 - اگر مورد اول بود ،برخلاف ظاهر منطقی و پرهیز از بروز احساسی که نشون داده ، احساسی شده وانتظار معشوق طلبی دارد و منطق محوری وی در رابطه با شما واکنش وارونه و ممکن است برای جذابیت بیشتر بوده باشد >>> تبعات این روند و روحیه را در زندگی مشترک بررسی کرده و جویا شوید و سپس تصمیم بگیرید
2 - اگر مورد 2 بود پس همانطور که خودش گفته تفاوتهایی با هم دارید که ایشون دقت دارد و شما متوجه نشده اید چون این نوع استقلال طلبی و گریزانی از محدودیتهای زندگی مشترک ریشه در نگرشهاو افکاری دارد که با نگرش و افکار و روحیات شما تضاد پیدا می کند و از آنجا که رفتار ، حاصل نگرش و افکار هست پس رفتار هم تفاوت مخرب پیدا می کند . لذا او به خوبی متوجه این شده و شما خیر ، در این صورت نیز بیان تفاوتهایی که برایش مهم هست نیز صادقانه بوده >>> لازمه تبعات این روحیه و تفاوتش با روحیات خود را سنجیده و تصمیم بگیرید
3 - اگر مورد 3 بود >>> باز هم سنجش تبعات چنین ضعفی در زندگی و تصمیم گیری آگاهانه نیاز شماست
4 - اگر مورد 4 بود >>> شما پس از واکندن سنگها با خودتون اگر همچنان خواهان هستید ، فرصتی برای توضیح و شفاف سازی بگیرید و بخواهید صادقانه و واضح دلایل منفی بودن نظرش را بیان کند و آنچه می شنوی را مورد بررسی قرار بده و اگر منطقی بود و درست ، پس شما به درد هم نمی خورید . اگر ناشی از عدم شناخت کافی و ابهامات در باره شما بود می توانید یک بازه زمانی را به توافق برسید تا بیشتر خود را به وی شناسانده و وی را نیز بشناسید و اینجا کمک گرفتن از مشاوره حضوری بسیار مفید است .
و احتمالات دیگر را نیز خود اینگونه تحلیل بررسی کنید .
موفق باشید
.
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط delgir89
خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟ خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
:104:
...اتفاقا من فکر میکنم این دقیقا فکریه که اون خانوم هم کرده.
...
البته باز همونطور که بهار تو پستای اول گفتن، این چه کاریه که ما بشینیم حدس بزنیم توی ذهنشون چی بوده و چی نبوده... شما باید سنگاتون رو با خودتون وا بکنید.
-
RE: با وجود منصرف شدنش دوباره از او خواستگاری کنم؟
سلام دوباره،
فکر می کنم فرشته مهربان بسیار خوب مشکل رو آنالیز کردند و پستشون خیلی به من کمک کرد.
من فکر می کنم جواب منفی ایشون بیشتر به علت مورد دوم و تا حدودی هم مورد چهارم بود.
در مجموع به این نتیجه رسیدم که دیگر اقدامی نکنم.
ایشون به قول خودش به علت تفاوت های اخلاقی و فرهنگی که دیده احتمالاً من رو مناسب خودش ندانسته. و البته با توجه به سوالهایی که در جلسه آخر کرد، و همینطور به این علت که از تفاوت فرهنگی صحبت کرد، فکر می کنم ایشون این نگرانی رو داشته که ازدواج برایش محدودیت ایجاد کند و از نظر فرهنگی و طرز فکر طوری بود که می خواست کاملاً آزادی های خودش رو داشته باشد (البته نه اینکه کاری کند که خلاف دین اسلام باشد). این آزادی هایی که می خواست فراتر از حد انتظار من بود و برای همین من نتوانستم در همان جلسه به شرطش پاسخ مثبت بدهم و زمان خواستم. قصد من این بود که در جلسات بعدی ببینم می توانیم در این مورد با هم به تفاهم برسیم یا نه. ولی شاید همین زمان خواستن من برای ایشون کافی بوده که قضیه رو منتفی کند.
در جواب سوال بهار زندگی:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار.زندگی
میخوایش؟زن زندگیت،یعنی کسی که مثلا 40-50 سال باید باهاش زندگی کنی هست؟؟
باید بگم که من از روز اولی که ایشون رو دیدم تا به امروز تردیدهای زیادی داشتم، و همین این به نظرم خوب نیست و درست نیست که با این همه تردید ادامه بدهم. فکر می کنم به اندازه کافی ایشون رو دیدم و باید در این زمان این تردیدها برطرف می شدند که نشدند.
به هر حال تجربه خوبی بود. همانطور که گفتم بدون در نظر گرفتن مسئله ی ظاهری ایشون 70-80% معیارهایی که من در نظر گرفتم رو دارا بود. ولی اینکه چرا احساسات در حدی که لازمه ازدواج باشد ایجاد نشد، فکر نمی کنم فقط به خاطر مسئله ی ظاهرش بوده باشد. فکر می کنم مسائل دیگری هم مهم هستند که من از قبل بهشون فکر نکرده بودم. هم باید معیارهایم رو بازبینی و کاملتر بکنم، و هم اینکه فکر می کنم اینطور نیست که هر دو نفری که شبیه هم بودند، بتوانند جذب هم بشوند و با هم ازدواج کنند. یک انرژی درونی لازم هست. حالا شاید اسم ساده ترش همان به دل نشستن باشه.
باید بیشتر راجع به این مسئله فکر کنم :)
یکبار دیگر از همگی شما صمیمانه تشکر می کنم. :72::72::72:
تک تک پست هایی که گذاشتید به من کمک زیادی کردند و توانستم تصمیمم رو بگیرم.
شاد و موفق باشید.